سفر به دور آمریکا | قسمت 86 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

265 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجید عزیزی پیردوستی گفته:
    مدت عضویت: 1510 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه‌ی عزیزانم

    خدایا شکر بابت اینکه فرصتی دیگر بهم داده شد تا به نعمت‌هایت توجه کنم و ردپایی به جا بذارم و پیشرفت کنم و فرکانس بهتری به جهانت بفرستم

    ــ به فلوریدا خوش برگشتیم و اولین جمله ی استاد در ورود به این شهر زیبا :ببین هوای فلوریدا چقدر خوبه و با یه آهنگ زیبا به شهر وارد می‌شویم و ساختمانهای ویلایی زیبا را میبینیم که جلوی هر کدام باغچه های کوچک و سرسبز شخصی خودشون زیبایی را تقدیم دیده هامون می‌کنه و به همراه فراوانی باران در این ایالت تقریبا بارانی با اسمان همیشه رنگی از خیابانهای سر سبز شمالی عبور میکنیم تا به پرادایس برسیم .

    ــ حل مسئله :در پردایس مسئله ای به وجود اومده که قرار وارد عمل بشیم و این مسئله را حل کنیم و جایزشو دریافت کنیم

    ابتدا صورت مسئله را میبینم که دسته گلی از بره های عزیزمون و در نبود ما پردایس را گل باران کردن . استاد با لحنی طنز آمیز مسئله را بازگو میکنن تا با ذهنیت خوبی به راهکار هدایت بشن چون به هرحال مسئله ای که پیش اومده و جواب هر مسئله هم در خودش وجود داره و اگر بتونیم در این شرایط با احساس بهتری به دنبال جواب باشیم راهکار آسانتر وموثرتری بهمون گفته میشه و خداوند به اسانی جواب مسئله را بهمون میگه .استاد به دنبال نکته ی مثبت تو این مسئله است و میگه این فضولات بره ها کود خوبی برای جنگل و طبیعت . همچنین استاد اضافه میکنه که این پشگلها برای راه انداختن تنور نون پزی مناسب که بعدش یاد نونهای خفن دهات میفتن و نکات مثبت اونجا را هم میگن .یعنی کافیه یه نکته از مسئله ای را بگی تا به نکات مثبت بیشتری هدایت شوی و به این صورت ایده های بیشتری از دل این نکات مثبت شکل میگیره .

    ــ میشه ابزار بهتری داشت ،میشه آسانتر یه کاری را انجام داد

    کافیه از خودمون سوال کنیم چطور از این بهتر؟؟چطور از این آسانتر ؟؟؟ چطور از این لذت بخش تر ؟؟ چطور از این نتیجه دارتر ؟؟؟ تا به جواب برسیم و همیشه آسانتر و بهتر هم میشه مثل استاد که به دنبال آسانی و جواب راحت می‌ره و همیشه پاسخ داده میشود .

    ــ پیام این نشونه به من :

    حتما زمان بذارم و کامنت ها را بخونم

    1. به زیبای ها توجه کنم و ازشون عکس بگیرم ،راجع بهشون صحبت کنم ،از زیبایی های جهان اطرافم فیلم بگیرم و باصدای زیبام روش صدا گذاری کنم و به یک محتوای خوب تبدیلش کنم و به افراد هدیه بدم

    2.مسئله ی حال حاظرم را شناسایی کنم ،اون مسئله ای که باید حلش کنم ،اون مسئله ای که دم دستم اون مسئله ای که خیلی داره واسم تکرار میشه را باید حلش کنم اون مسئله ای که اگر حلش کنم چرخ زندگیم روانتر میشه اون مسئله ای که اغلب اوقات واسم تکرار میشه چیه ؟؟؟اون مسئله ای که اگر حلش کنم تمرکز بهتری میذارم روی اصل و پیشرفت بهتری دارم چیه ؟؟؟ اون مسئله ای که اگر در حال حاظر حل کنم احساس بهتری بهم میده چیه ؟؟؟ جواب تمام این سوالها مسئله مالی که باید حل بشه و دارم سعی میکنم از عشق و علاقم به درآمد بالاتری برسم و باید این مسئله را از ریشه حل کنم و باورهای مناسب ثروت و مربوط به کارم را بسازم و تکرار کنم و به دنبال الگو واسش باشم و از نتایج قبلی هم مثال بزنم و ایده هایی که در حال حاظر با شرایطم قابل اجراست را با هدایت خداوند انجام بدم

    3.چه نکات مثبتی در این مسئله ام وجود داره ؟؟؟ متوجه شدم که از چه طریقی میتونم به درآمد های آسانتر و مبالغ بیشتر برسم و چطور میتونم آسانتر درآمد داشته باشم و بیشتر لذت ببرم و راحت تر روی علاقم کار کنم که انشالله نتایجش را در زمان مناسب مینویسم .

    ـ این فایل نشونه ی روزم بود که بعد از مسئله ی مالی که ذهنم درگیر کرد واسم اومد و صبح این کامنت نوشتم اما هدایت شدم و تو سایت نذاشتم و الان که کامنت گذاشتم مسئلم حل شد البته باید به صورت ریشه ای حلش کنم که قدم اول متوجه شدم و این مسئله پاشنه ی آشیلم که مدام باید واسش زمان بذارم و باور های مناسب بسازم .

    از همه مهمتر با حالی که مسئله ی مالی ذهنم درگیر کرد همون لحظه تقریبا یک ساعت روی نکات مثبت و داشته هام تمرکز گذاشتم و به اندازه ی دو روزم در کمتر از سه ساعت درآمد کسب کردم واقعا تمرکز بر نکات مثبت و سپاس گذاری به خاطر داشته ها که در مجموع = احساس خوب همه کار می‌کنه .

    آفرین به خودم که در حال پیشرفت و یادگیری و بهبود هستم و با همین شرایطی که دارم کافی و ارزشمندم

    خداجون سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    هما ی سعادت گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    به نام خدایی که من رو برای آسانی ها ، آسان می کند . و به نام خدایی که روح و قلب منو برای نعمت هایش می گستراند …

    واقعا سپاس گزار خدایی ام که این طور معجزاتش منو در برگرفته …

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و دوستان عزیزم …

    رسیدیم به فلوریدا و پردایس …

    چقدر شما استاد عزیز و مریم خانم را تحسین می کنم . که اینقدر آزادی روح و قلب دارید و به دنبالش آزادی زمان و مکان و ثروت که می توانید و توانستید به مدت طولانی در سفر باشید و بعد سه انسان در چنین جای کوچکی با هم زندگی کردید ….

    با این سفر و با این توجه به زیبایی چقدر انسان می تواند بزرگ یبشود و خودشو متکامل کند …

    و این فرصت برای هرکدام از ما هست …

    و چه زیبا که قدر زمانمون را دانستیم و خواستیم رشد کنیم . متکامل بشیم . و زیبا بین تر بشیم ….

    پرادایس فوق العاده زیبا هست …

    و آرامش فوق العاده ای دارد . به قول شما وقتی در طبیعت باشی و نگاه آگاهانه نگاه کنی . پیوسته تولد ، رشد و تکامل و مرگ را می بینی و باعث می شود به چیزی متصل نشی . خودتو وصل چیزی نکنی …

    همان لحظه و همان تایمی که خداوند تو را در مسیر قرار داده بمانی و ازش لذت ببری و بعد که زمان جدایی رسید ، با عشق خودتو در دستان خدا رها کنی و بگی خدا من آماده ام برای یک تجربه ی بهتر …

    چه خوب که حتی وقتی به محل زندگی تون رسیدید . سفر را تمام ندید . بازم شروع ماجراجویی جدید …

    بازم شروع مسائل جدید و حل اونا …

    چه دید فوق العاده ای …

    واقعا ذوست دارم این دید در زندگی من گسترش پیدا کند …

    و به این شکل من یاد بگیرم زندگی با تمام مسائلش زیباست . و یاد بگیرم زندگی با تمام این تضاد ها چه لحظه های نابی هست برای زندگی …

    و من با تمام اتفاق های ریز و درشت چقدر می تونم خوشحال باشم و شاد باشم و از زندگی ام لذت ببرم …

    و روح و قلب من چقدر می تواند بزرگ باشد . وقتی در دل هر مسئله ای نه تنها دلیلی برای ناراحتی بلکه دلیلی برای خوشحالی پیدا کند !

    و من به این موضوع رسیدم که تا زمانی که در دل درد ، آرامش ، و تا زمانی که در دل غم ، شادی رو پیدا نکنی ، تو معنای واقعی این سپاس گزاری را نخواتی پیدا کرد …

    درست مثل مادری که در دل اوج درد برای تولد فرزند ، بهترین احساس ها رو تجربه می کند . (و البته من ایمان را دارم ، که خیلی از این درد به دلیل باور های ماست . و یا احساس اینکه من به اندازه کافی قوی نیستم . وقتی ایمان داشته باشی ، تو بی نهایت بزرگی و این معجزه ی الهی می تواند برای تو به بهترین حالت اتفاق بیفتد . پس این درد هم کمتر احساس خواهی کرد . ) ( تو با احساس های خوب می توانی تجربه رو از این احساس ها کم کنی )

    مریم جان ، حقیقتش من این فایل را چند رو پیش دیده بودم و از آن گذر کرده بودم ، اما مسئله ای منو به یاد این فایل انداخت و بعد هوس کردم در موردش بنویسم …

    و این نحوه ی برخورد شما با یک عالمه کود و دست گلی بود که بز و گوسفند ها درست کردند. و شما و استاد با شوخی و خنده شروع به پاک کردنش کردید . و استاد شروع کردن این کود ها چه غذای عالی ای هست برای جنگل ها !

    و یا اصلا در دهات ما از این کود ها به عنوان وسیله ای برای آتش درس کردن استفاده می کردن ….

    و نکته ی مهم اینکه اصلا احساس خشم و غضبی در مقابل این حیوانات نبود . چون کاملا درک می شد که این حیوان به طبع خودش انجام داده و غرضی از این کار نداشته . و من نه تنها ازین اتفاق می توانم ناراحت نباشم . بلکه می توانم به راحتی حلش کنم . و بعد به دنبالش هزار راهکار که این اتفاق دیگر نیفتد …

    و بعد من با خودم گفتم من خیلی در این مورد بزرگ تر شدم . مثلا به جای اینکه بگذارم غلیان احساساتم مثل خشم و غضب و ترس مانع از دیدن اتفاق واقعی بشود . بفهمم خیلی از تضاد ها ، یک امر طبیعی هست . مثلا خداوند با انسان ها مشکلی ندارد ، اگر در جایی سیل ، زلزله پیش میاد !

    این اتفاق یک امر طبیعی هست …

    و یا در کویر اگه هوا گرمه به خاطر قهر و غضب خدا نیست ، به خاطر خلق طبیعت در اون مکان و زمانه …

    و تو در مقابل یه عالمه زیبایی را می توانی در طبیعت ببینی ، آسمان کویر زیباست و هزار زیبایی دیگر …

    و بعد با خودم فکر کردم که چه زیبا که این اتفاق طبیعی را در تمام مخلوقات خداوند بببینی …

    مثلا اگر کودکی شیطنت می کند ، به جای اینکه تعبیر اذیت کردن بچه را داشته باشی ، درک کنی این بچه می خواهد و دارد جهان را کشف می کند . و یا زمانی گریه می کند ، درک کنی او تمام حرفش را به زبان بیان نمی کند و تو از اون لحظه لذت ببری و به زیبایی توجه کنی . و بیان دیگر کودک را بیاموزی ….

    و یا مثلا اگه کودکی نمی تواند یه کار را کامل و درست انجام بدهد و اگه نظم او با نظم تو فرق می کند …

    چه زیبا ، واقعا چقدر جهانم زیبا می شود که من یاد بگیرم ، به جای نگاه تند و تیز به اتفاق ها، کودکی یک کودک را درک کنم …

    و این نگاه من می تواند در جهانی و در هر فردی گسترش پیدا کند …

    من بتوانم بدون غلیان احساس در مقابل فرد مذهبی و غیر مذهبی درک کنم ، این اتفاق یه امر طبیعی هست .یک اتفاق طبیعی در جهان و در جهان من که با هر دیدگاهی و با هر نظری در جهانم روبرو می شوم . و به جای اینکه احساس بدی نسبت بهش داشته باشم . با حس بخشندگی و با حس توجه به زیبایی و اصلا شکر این زیبایی که چنین تنوعی هست در جهانم ، به جهانم نگاه کنم …

    و چه زیبا که یاد بگیرم اصلا سفر کردن و گسترش یافتن فقط مسافرت رفتن نیست ، وقتی من بتونم هر انسانی را تجربه کنم و اونم به زیبایی ، این می تواند شروع سفر زیبای من باشد !

    شروع ماجرا جویی من …

    من از شما و از وقت گذراندن شما با مرغ و گوسفند خیلی چیز ها یاد گرفتم …

    شاید خیلی مسخره باشد اما من یه جورایی مادر بودنو یاد گرفتم ، اینکه به حالت های مختلف فرزندم دقت کنم و شکرش را به جا بیارم و لذتشو ببرم …

    مریم جان چند وقت پیش تر در یکی از فایل ها نوشتم وقتی در فایل شما باران می بینم و هوس هوای مرطوب می کنم ، به شکل غیر قابل انتظاری بارون میاد …

    منم این دو روز دقیقا چنین اتفاقی افتاد …

    و البته باران رحمت خداوند همیشه بر سر من می بارد ، رحمتش در زندگی من عیان و واضح هست …

    خدا رو سپاس گزارم …

    خدا رو سپاس گزارم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    فرید گفته:
    مدت عضویت: 2108 روز

    سلام خدای مهربان سپاس از این همه نعمت که به ما دادی و میدانم همین طور که شما به لیاقت داشتن آنها در آمدی من و خانواده ام نیز در این مسیر قرار بگیریم باز هم سپاسگزارم از ارسال این همه زیبایی ،یک روز بتوانم ایران را به این نقطه برسانم چرا که همه ما زیبنده داشتن این نعمات هستیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مجتبی یعقوبی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2676 روز

    سلام روز وشبتون بخیر، استاد ارجمند ومریم خانم ??

    یه نکته خیلی خوبی که من توی این فایل دیدم وازش درس گرفتم خونسردی استاد وشما بود که وقتی با یه همچین مسئله ایی روبرو شدین انقدر باحال خوب وطنز وشوخی مسئله رو حل کردین استاد آفرین برشما که انقدر خوب به قوانین عمل میکنید وحالتون رو در هر شرایطی عالی نگه میدارین وفقط به زیبایی ها توجه میکنید.

    به قول استاد من هم از دیدن اون منظره درختان کنار دریاچه وعکس زیباشون بر روی آب زلال دیوانه شدم تنها شکر کردم خدای یکتا رو وازش درخواست کردم که به منم ببخش مثل استادم وباردیگه تکرار کردم که اگه عباس منش تونسته پس منم میتونم.

    خدا حفظتون کنه که این تصاویر فوق العاده رو با ما به اشتراک میزارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سمیه امینی گفته:
    مدت عضویت: 2273 روز

    این فایل پر از آرامش بود!

    بعد از یه سفر چندماهه حالا با یه کوله بار تجربه و آگاهی برگردی خونه اونم یه جایی مثل پارادایس که زیباییش و بکر بودنش کم از مناظر و جنگل ها و پارکهای طول سفر نداشت ?

    چقدر حال کردم منم از رانندگی استاد و بودن تو اون خیابون بارونی و پر از درخت چقدر اون هوای لطیفِ دل انگیز الهام بخش بود از اینکه راهی که توش هستیم میرسه به بهشت حالا فقط خودت باید بخوای که تو مسیر باشی و از نشونه ها و هدایت خدا بهره ببره و پیش بری به سمتی که نور نشونت میده به سمتی که در عین حس خوب به حس خوبتر و بهتری برسه و ایمان داشته باشی که از این بهترم میشه از اینجا قشنگترم هست و با این حس اطمینان با انگیزه ی بیشتری و بقول استاد با شور و اشتیاقی سوزان قدم هاتو برداری !

    واقعا سپاسگزارم از شما خانوم شایسته که ما رو هم با خودتون همراه کردین و از هر آنچه که زیبایی و قشنگیه و نعمت و فراوانیه بی نصیب نذاشتین ??

    و همچنان حل مساله!!!! همون اتفاق خوشایندی که جریان رشد رو هموار میکنه و بهش سرعت میده جالبه که حالا هی داریم تمرین میکنیم که صورت مساله رو بخونیم پاکش نکنیم خودمون رو به بی خیالی نزنیم بریم تو دلش تا ازش درس بگیریم خودمون رو کشف کنیم خود بهتر و رشد یافته تر

    واقعا کار شما استاد و خانوم شایسته تحسین برانگیزه به محض دیدن چنین صحنه ای بهم نمی ریزین و اتفاقا به استقبالش میرید تا ببینید چه خیر و خوبی در اون هست و همچنان زیبایی ها به چشمتون میاد همچنان آسمون رو آبی می بینین دریاچه هست اون چمن اون هوای مطبوع واقعا عالیه شاید که همه ی زندگی همین یه درسه که اونجایی که ظاهر ناخوشایندی داره و میگیم تضاده ولی حس خوبمون رو تداوم ببخشیم و در آرامش ایمان و توکل خدا باشیم و جهان رو هنوز هم زیبا بببنیم …

    سپاسگزارم ازتون ?‍?‍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    حسین حیدری گفته:
    مدت عضویت: 3956 روز

    باسلام واحترام

    یه روز عالی وبسیارعالی باجناب استاد عشق وخانواده بزرگ عباس منش عزیز

    خدایاشکرت،خدایاسپاس گذارم برای این همه زیبایی وعشق برای این همه خوبی و مهربانی برای این همه نعمت ,این همه ثروت بی پایان واین شوروشادی ونشاط

    خدایابی نهایت متشکرم

    وازشماخانم شایسته عزیزباقلبی بزرگ وفرشته گونه که خداتورابعنوان یک انسان بی نظیرو پرازصفاوصمیمیت برای تقسیم شادی آفریده که تلاش میکنید وماراباحرفها وصحبتهای پرمعنی ومحتوا امیدواردرمسیرکمال زندگی قرارمان میدهی.خیلی ازشماسپاسگزارم شما تک هستی وبی نظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    عادله گفته:
    مدت عضویت: 2472 روز

    سلامی به زیبایی طبیعت قشنگی که عکسش توی آب افتاده و حسابی داره دلبری میکنه

    کلی خندیدم به نحوه رانندگی استاد.به حالت پاهاش که یعنی ذره ای نمیخواد سختی بکشه و باید همه چیز در نهایت آسودگی و لذت باشه.این نیست بگه این راه و بریم سریع برسیم اونجا حال کنیم.باید راه و هم با عشق و حال بره.واسه همینم خدا جواب همچین بنده ای رو با بارون قشنگش میده تا بیشتر لذت ببره.خدا میگه به این ادم هرچی میدم حال میکنم.بلده ازش استفاده کنه و حسابی کیف کنه.خدا هم حواسش هست به کی بده که ازش قدردانی کنه.

    اصلا بین ما ادم ها هم همینه دیدین اگر بخوایم کاری انجام بدیم میگیم واسه فلانی انجام بده اون آدم میفهمه خوبی رو و ادم قدر شناسیه.

    وای من عاشق پارادایس هستم.واقعا بهشته.ادم توش زنده میشه و حالش خوب میشه.هرروز صبح وقتی بیدار میشی انگار تازه متولد شدی.چقدر زیباست.

    آدم دوست داره بره لب دریاچه روی چوبهایی که حالت راهرو داره وایسه،دستاشو باز کنه و موهاشو آزاد کنه به صورت طبیعی و چشماشو ببنده و بزاره نسیم همه آلودگی های درونشو با خودش ببره و سبکش کنه.

    غروبشم قشنگه.از هر طرف نگاهش میکنی متحیر میشی.معلومه وقتی شما تو این دنیا بهشت و تجربه کردین اون دنیا هم بهشت در انتظارتونه.خدا میگه این بنده های من عادت دارن به خوش نشینی و لذت بردن بفرستینشون بهترین جا لذت ببرن.

    چقدر خوبین شما.عاشق نگاه خانم شایسته شدم.هرکس دیگه ای بود وقتی میرفت اون وضع و میدید کلی عصبانی میشد و بهم میریخت،ایشون خیلی خوشگل میگه ما میخوایم یک مسئله رو حل کنیم.یعنی نگاه از این بی نظیرتر داریم مگه،مشکل و تبدیل میکنه به مسئله و هر مسئله ای قطعا یک راه حل داره.پس جای نگرانی نداره تازه یک حس خوبم پشتشه چون تونستی حلش کنی و اعتماد به نفسم بهت میده و توانایی هاتو به رخت میکشه.

    حالا درک میکنم قدرت کلمات و تاثیرش روی ذهن و.یاد گرفتم و میخوام تلاشمو بکنم از این به بعد آگاهانه مسئله رو جایگزین مشکل کنم.البته خیلی وقته این کارو دارم میکنم،اونم به خاطر حسی که کلمه مشکل بهم میداد ازش استفاده نمیکردم،حالا تکاملم و طی کردم و با درک امروزم خیلی با ارزشه و حتما تاثیرگذار تر این نگاه و پیش میبرم.

    من خیلی برام سواله که یه دختر درس خون و به دوره خودش پاستوریزه و امروزی چطور داره سلاخی میکنه.واقعا در عجبم.بابا حق داره استاد عاشق شماست دیگه.من به عنوان دختر عاشق شما شدم چه برسه به یک مرد.چطوری این کارهارو میکنی اخه.همه چیز و سر جای خودش داری.واقعا جای تبریک و تحسین داره.

    از اون طرف حرف استاد در مورد به آب انداختن آهویی اینو بهم گفت که این آدمم تمام احساسات مارو داره و قرار نیست اگر یکبار عصبانی شدیم کلی خودمون و سرزنش کنیم.این طبیعیه،مهم بعدشه که چقدر توی احساس بد بمونی یا نمونی،این موضوع مهم و تعیین کننده ست.

    آقای لری هم به جمع شما اضافه شد و این تعاریفی که از توانایی های ایشون شد اصلا جای تعجب نداره. تو مسیر زندگی شما هر اتفاقی بیوفته کاملا طبیعیه.پاداش جهان به شما ثابت شده ست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    Ramin گفته:
    مدت عضویت: 3304 روز

    با سلام خدمت دوستان و عباسمنش عزیز

    خیلی حال کردم از کلیپ ایندفعه ، خیلی خندیدم مخصوصا اون قسمت که در مورد خرابکاری گوسفندها می گفتید و گوسفندها هم خودشون را به کوچه علی چپ زده بودند . یک نکته ای که در کلیپ برام جالب بود طرز رانندگی عباسجون بود که با هاش رو گذاشته بود کنار فرمون و اتوبوس روی کروز کنترل بود . اینکه همیشه کارها باید ازمسیر سادش انجام بشه . البته من از لحاظ مسائل ایمنی و اصول رانندگی تایید نمی کنم ( احتمالا اگر مانعی جلوی ماشین بیاد خودش ترمز می کنه ) ولی خوب وقتی از لحاظ ساده کردن کارها نگاه می کنی به خودت میگی حالا که پا نقشی در رانندگی در اتوبان نداره چرا باید راحت نباشم و اونو بالا نگذارم . تو خیلی کاره این مسئله صادقه . من خودم چون به آشپزی علاقه دارم . هر وقت می خواهم دور از چشم همسرم آشپزی کنم اول یک مرور بر اصول تهیه اون غذا یا مربا میکنم بعد سعی می کنم راه حل ساده کردنش و لذت بردنش را پیدا کنم. به عنوان مثال چند وقت پیش همسرم مربای به درست کرد ولی چنیدین بار مربا سر رفت و وقتی بعد از ظهر آماده شد گفت دیگه نمی خواهم رنگ به رو ببینم و برای کاری رفت بیرون . من هم سریع پریدم شروع کردم به خرد کردن به و ریختنش تو قابلمه مسی و گذاشتم روی گاز . برای اینکه سر نره از اولش در قابلمه را باز گذاشتم . البته تا آماده شدنش کلی آب از دست داد ولی دیگه سر نرفت . طوری که وقتی همسرم شب برگشت با تعجب گفت : دوباره مربا درست کردی . در واقع این تجربه ای بود از اینکه اگر آدمها بتونن در همه موارد زندگیشون مسائل را ساده سازی کنند خیلی راحتتر می تونند به اهدافشون برسند . البته نا گفته نماند که هدف و خواسته در هر کاری خیلی مهم است من هدفم فقط درست کردن مربای به در کوتاهترین زمان و ساده ترین روش بود . پس دیگه شکل خرد کردن مربا برام مهم نبود حتی در بار دوم مقدار شکر رو هم کم کردم . تجربه بعدیم هم در تهیه خورشت قیمه بادمجان است . من چون مدتی است که غذا های خودم رو بدون گوشت می پزم و اعتقاد دارم که غذا های ایرانی چون همشون دارای حبوبات هستند. دارای پروتئین( گیاهی) می باشند و نیازی به گوشت ندارد.(البته این باور من است ).

    به مرور جهت سادگی در تهیه ای خورشت ابتدا بادمجانها رو بدون پوست سرخ می کردم و در گام بعدی روغن مصرفی را کم کردم و با حرارت ملایم بادمجانها رو حرارت می دادم تا سرخ شود و در آخرین تغییر به خودم گفتم چرا باید اصلا بادمجان رو سرخ کرد و همه را فقط از وسط با پوست برش می دهم و میچینم در قابلمه و لپه از قبل پخته شده (آبکش شده )و گوجه فرنگی چهار قاچ شده رو هم روش میریزم و سس آنرا در یک لیوان با آب جوش و رب و ادویه درست می کنم و روش پخش می کنم و می گذارم همش با حرارت ملایم بپزد . از نظر من هم سریعتر درست میشه و هم غذای سالمتری است چون اصلا روغن نداره و سرخ کرده هم نیست.

    البته شاید این فرمول پخت برای افرادی خوشایند نباشد و یا شکل مربا برای آنها جالب نباشد ولی اگر واقعا خواسته خود رو بدونید که در این مثال خواسته من خوردن مربای به خانگی و خوردن خورشت قیمه بادمجان است به ساده ترین روش و در کوتاهترین زمان به تحقق پیوست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مصطفی حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 2130 روز

    به نام خداوندی که من را انسان آفرید

    سلام عرض ادب به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    از وقتی که با آموزش های استاد آشنا شدم و توجه ام را اگاهانه به سمت زیبایی ها بردم کلی چیزهای باحال دیدم که خودم بعضی وقتها باورم نمیشد و هنوزم نمیشه

    مثل اونروز هنزفری تو گوشم بود واز آهنگ های تجسمی استفاده میکردم و از زیبایی ها لذت میبردم دوتا آهو دیدم?? توی شهر خودمون طرف دوتا آهو داشت و جهان در زمان درست و مکان درست هدایتم کرد برای زیبایی های بیشتر و من با تعجب فقط داشتم نگاه میکردم میگفتم خدای من اینجا آهو فقط در حد یک دقیقه شاید کمتر اومدن بیرون و رفتن داخل پارکینگ طرف ومن مات ومبهوت مونده بودم وگفتم چقد قوانیین دارن درست عمل میکنن??

    من از وقتی که روی خودم کار میکنم تو همون مسیری که همیشه میامدم سرکار درختانی زیبا میبینم نماهای زیبا میبینم میگم خدای من این همه وقت اینا اینجا بودن و من اصلا ندیدم .

    بعد از زیبایی های این فایل اون غروب زیبا که انگار درختها را رنگ سرخ زده بودن واقعا تماشایی بود .خداراشکر که مکانی که شما دارین کمتر از اون باغ وحش نیست که کلی ببی و اسب .دریاچه .درختان زیبا.ماهی .علی گیترو و هزاران زیبایی دارین

    خداراشکر میبینم که یک آدم رو خودش کار کرده و از قوانیین استفاده کرده و به یکی از خواسته هاش رسیده یه خونه عالی چوبی با کلی امکانات و زیبایی ها داره

    دارم چند روزه به این فکر میکنم که خداوند میتونست جهان را شکل دیگه ای بیافرینه اما این همه زیبایی که تو کل همه چیز هست تو حیوانات تو آبزیی ها تو درختان و کوها و جنگل ها و همه چیز دلیلش چیه؟؟؟?? اولش گفتم بخاطر تکامل حیواناته بخاطر شکار و استعتاره که همچین رنگ های در شکل و ظاهرشون ایجاد شده بعد گفتم آسمون آبی ابرهای زیبا درختان ،برگها ، رنگشون و کلی زیبایی های دیگه برا چیه؟؟??

    برای منه برای توست? که از این همه زیبایی ها لذت ببری و سپاس گذار خداوند باشی برا نعمتهاش چون اصل و اساس تو لذت بردنه تو به این دنیا امدی که یه تجربه فیزیکی داشته باشی و از این همه زیبایی و نعمت لذت ببری به جای اینکه تو مسائل زندگیت غرق بشی از نعمتی که خداوند داده بهت از چشمهای زیباهت از گوش های شنوایت استفاده کنی و لذت ببری و نگران هیچ چیز وهیچ کس نباشی..دارم روز به روز زیبایی های بیشتری میبینم و فک میکنم و سپاس گذاری بیشتری میکنم و از امه مهم تر لذت میبرم خدایا شکرررررت بخاطر همه چیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    علی رضا بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 3745 روز

    سلام برهمه عزیزان درسایت الهی عباسمنش

    وقتی تصویرمعرفی فایل جدید رو دیدم بی نهایت لذت بردم ازاین همه زیبایی که دراین پرادایس زیبا وجودداره وخداروشکرکردم که به من هم این امکان وداده که باتغییر باورهام یک همچین بهشتی روبرای خودم بسازم وبه لطف خدادرآینده ای که بسیارهم نزدیکه ماهم میاییم ودراین مکان زیبادرکنار استاد اززیبایی هالذت میبریم

    به نظرم استادراحت طلب ترین مرددنیاست

    بس که این آدم همیشه بدنبال اینه که کارهابه راحتترین شیوه ممکن براش انجام بشه،که این راحتی روحتی دررانندگی استادهم مشاهده کردیم

    این راحت طلب بودن استاد داره باوری درذهن من میسازه که ببین همیشه میشه که کارهابه راحتترین شیوه ممکن انجام بشه واصلانیازی به جون کندن وسختی کشیدن نیست

    وقتی تصاویرخرابی به جای مانده ازجنایت بره های ناقلا رودیدم یه لحظه فکرکردم طوفان اومده ولی وقتی فهمیدم که این گوسفندها چنین جنایتی رومرتکب شدن با خودم گفتم که وقشه استاد دمار ازروزگار این نامردهادربیاره که دارن نمک میخورن ونمک دون میشکونن

    ولی دیدم که استادتنبیه این هارو سپردن دست خانم شایسته وخدا داندکه ایشون وقتی چاقو به دست بشن چه بلایی سراین زبون بسته هاخواهندآورد

    استادواقعا تکی

    حتی گوسفندات هم انگاری باخودشون درصلح قرارگرفتن که اینقدربه دل آدم می چسبند

    واقعاایمان استادقابل ستایشه که وقتی درپرادایس نیستنداین گوسفندهارو اینقدرآزادانه می سپرن به امان خدا

    این جنس ازاعتمادکردن به خدا رو من تابحال درهیچ کسی ندیدم

    امیدوارم من هم مثل استادبه خدااعتمادکنم وباایمان دردل ناشناخته هاوترس هاقدم بگذارم تاسعادت دنیاوآخرت راتجربه کنم

    روز وروزگارتون خوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: