سفر به دور آمریکا | قسمت 87

سلام مهربان معبودم

خداجونم من‌هیچ‌هیچم هرچه دارم از تو دارم من به هر خیری از جانب تو فقیرم

خدایا شکرت بخاطر اینکه مرا به این مسیر هدایت کردی

خدایا شکرت بخاطر تمام نعمتهایی که به من دادی

خدایا شکرت بخاطر انسانهای خوبی که سر راه من قرار دادی

خدایا شکرت هر چه‌دارم از تو دارم تو دلها را برام نرم میکنی

خدایا شکرت بخاطر صبری که بهم دادی

شکرت که تورا دارم

خداجونم تنها تو را میپرستم وتنها از تو یاری می‌جویم

خداوندا مرا به راه راست هدایت فرما، راه کسانی که به آنها نعمت داده اید نه غضب شدگان ونه گمراهان

سلام ودرود فراوان به استاد عزیزم به مریم بانوی زیبا ودوست داشتنی ودوستان الهی ام

خدای من ،چه فضای دل انگیزی چقدر همه چیز تمیز وزیباست درختان سبز وهوای پاک ، خدایا شکرت بخاطر این آسمان زیبا که وجود این ابرهای پفکی زیبایی آن را دوچندان کرده بریم برا بع بعی ها از تراکتور سوپلای به به بگیریم من عاشقتم مریم جون

خدای من عجب فروشگاهی چقدر نعمت ،چه تنوعی چقدر همه چیز مرتب ومنظم در کنار هم قرار گرفته چه بسته بندی های عالی هم دارد

خدای من اولین بار دارم یه فروشگاه اینچنینی میبینم احسنت استاد جان دقیق رفتید سراغ اصل وسنگ نمک هم برداشتیم

ماشاالله احسنت به این بانو ،دقیقا استاد چه باورهای خوبی دارند اصلا سن وسال مطرح نیست

خدای من زیبایی پرادایس خیره کننده هست چقدر زیبا ورویایی است

بع بعی هایی که منتظر غذا در زیر سایه درختان برروی چمن های سبز دراز کشیدند وتا چشمشون به استاد ومریم جان می افته صداشون بلند میشه

خدای من چقدر این صحنه غذا خوردن بع بعی ها دیدنی وزیباست چقدر لذت بخش هست وچه احساس خوبی به آدم دست میده آن بزغاله که دستاش رو خم کرده ومشغول خوردن هست خیلی بامزه هست

خیلی هم کنجکاوند رفتند ببینند مایک داره چکار میکنه فکر کردند اوهم غذا براشون آورده

ای جانم الان هم نوبت بروونی هست که همراه با بع بعی سخت مشغول خوردن هست

خدای من چقدر این دریاچه زیبا وفوق العاده هست به‌خصوص صحنه آب خوردن بروونی وبع بعی ها از کنار دریاچه خدایا شکرت

چه ترکیب رنگی فوق العاده ای داره درختان وچمنها ودریاچه وآسمان

به به عجب تخم مرغی مریم جان آماده کردند بنظر خیلی خوشمزه میاد

خدای من ماهی‌ها را ببین چقدر بزرگ شدند

این صحنه دریاچه ودرختان اطراف آن واقعا رویایی است اصلا نمیشه این حجم از زیبایی را توصیف کرد

وای وای یه لحظه جا خوردم وفتی این الیگتور رو دیدم گفتم خدای من پس چطور استاد جان تو دریاچه شنا میکنه

عظمت خدا را شکر چه‌جالب با قراردادن دست وپا کنار بدن وتکان دادن دم شنا می‌کند

خدای من چه رنگین کمان زیبایی برسطح دریاچه تشکیل شده

خدایاشکرت شکرت شکرت

ادامه سفر به سمت تمپا

وصحبتهای مریم عزیزم وخاطرات‌مربوط به پرادایس در انتهای فایل چقدر برا من درس وآگاهی به همراه داشت که در لحظه زندگی کنم ،سپاسگزار داشته ها ونعمتهایم باشم ،چیزی به اسم فنا وجود ندارد وهیچ وقت هیچ چیزی از دست نمیره بلکه همواره هرچیزی در حال دگرگونی وتبدیل به چیز بهتر هست به همین دلیل وابستگی به هر چیزی هر چقدر زیبا درست نیست فقط تجربه کنم وبگذرم ،اینکه هرروز قدمی به سمت بهبود شخصیتم بردارم

درک قانون تکامل در این طبیعت زیبای پرادایس توجه به زیبایی ها وسپاسگزاری بابت آنها

آتش زدن درختان خشک شده وچوبها وعلف های هرز ،مرغ وخروسها وجوجه ها ،اردک وجوجه هاش ،بزغاله کوچولو بغل استاد ،بع بعی تازه بدنیا آمده کنار مادرش ومادربزی که دوتا بزغاله کوچولو شبیه خودش زیبا بدنیا آورده وداره با زبان تمیزشون میکنه خدایا شکرت شکرت شکرت

بازیگوشی بزغاله ها ،شنا کردن جوجه اردکها

خدای من این صحنه ها واقعا محشره چقدر زیبا ورویایی است هندوانه خوردن چیکنها وبه قول مریم جان چقدر آبشن برا خودشون دارند خودشون رو توخاک بغلطونند ،تو آفتاب پهن بشن به یکدیگه نوک بزنند ،دعوا کنند

خوردن کدو حلوایی خدای من چقدر زیبا ورویایی است

وشیطنت مریم جان ومایک آخرش هم بادکنک را نترکوندند

خدای من چه مه زیبایی دریاچه رو پوشانده ،گوسفندها. بروونی وجوجه هایی که تبدیل به مرغ وخروسهای زیبا شدند

خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

استاد عزیز ومریم نازنینم سپاسگزار خداوندم که استادانی چون شما دو فرشته نازنین رادارم

واز شما دو عزیز صمیمانه سپاسگزارم عاشقتونم

در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت