سفر به دور آمریکا | قسمت 87

چقدرفایل قشنگی بود منکه همونجابودم همش داشتم دون میپاشیدم برا جوجه هااا من تولدخیلی از حیوانات رو دیدم چون مامانم مرغ وخروس وگاوو گوسفند داره وبوقلمون واردک وایناروخودش پرورش میده بعد جالبیش اینجاست که بزرگ شدن میفروشه از شیرگاواشون ماست دوغ کره کشک همه ایناروخودش درست میکنه وماشالاهمیشه در حال فروش هستش وخیلی هم پول دوست هستش عزیزم عاشقشم اره منم مثل شما مریم جان و استادجونم تجربه این نعمت ها و فراوانیهای تازه رو داشتم وااای چقدر لذیذوخوشمزه هست هم گوشتشون هم فروششون هم تولیدشون مامان منم استادجونم نون تیری میپزه البته قدیما رو همون پشکل گاوو گوسفند الانا رو اجاق گاز با اینکه نانوایی کنار دستشونه اونا ترجیح میدن خودشون بپزن هنوز گندم میبرن آسیاب هنوز آردوخمیرمیکنن میپزن خیلی حال میده چقدراین چیزا ب ادم آرامش میده استادجونم ماشالا از انرژی مثبتی که دارین و به ما هم انتقال میدین از این بابت خداروسپاسگذارم وازشماو مریم عزیزمم هم تشکر میکنم ولی هیچوقت به این نزدیکی تمساح ندیدم کروکودیل الیگیتر هرچی اسمش هست وااای میترسم ازش هیچوقتم نمیخام ببینمش چندشم میشه ومریم جان من از بچگیم تولداین جوجه های زیبا رو میدیدم ولی هیچوقت به این زیبایی که شما توصیف کردین ندیدمش برام یه چیز عادی،و معمولی بوده ولی الان ب لطف شما و پروردگارم خیلی حس خوبی بهم دادو مطمنن اگریک باره دیگه ببینم خیلی ذوق میکنم و بیشتر دقت میکنم چه اتفاقی داره میفته بقول استادچقدرپرادایس قشنگه و چه حس خوبی به ادم میده همه جاش خوبه و زیباست و سرسبزه مریم جان وقتی مرغ و خروسارو دیدم،یادم به حرف استاد افتاد که میگفت شما صلاخیشون میکردین و یک لحظه والاکه دهنم اب افتادوااای چه حالی میده خوردن گوشتشون خیلی ممنون وسپاسگذارم ازتون بخاطراموختن به من برای دیدن نکات مثبت و زیبایی های جهان هستی خدارو هزاران هزار مرتبه شکر میکنم که در مسیرشما هستم و مطمۓنم که خدای رحمان هدایتم میکنه تا با شما ادامه بدم عزیزای دلم عاشقتونم مثل همیشه موفق و پیروز وسلامت واز همه مهمترثروتمندباشید انشاالله منم باشم