سفر به دور آمریکا | قسمت 87

بنام خدای فراوانی ها

سلام به استاد عزیزم ، مریم جان ‌همه اعضای خانواده صمیمی ام

چقد انرژی خوبی تو این قسمت جریان داشت

دوست دارم نکات مثبت این فایل رو هی با خودم تکرار کنم تا برام عادت بشه

همین که اومدین ماجراهای زیبای 2-3 سال قبل رو تهیه کردین این یعنی اینکه شما همیشه با خودتون اتفاقات خوب گذشته رو مرور می کنین یعنی تو گذشته هم دنبال زیبایی ها هستین

تولد ببعی تولد جوجه ها و پرورش اون ها چه حس خوبی داشت اینکه آدم از نزدیک شاهد به دنیا اومدن باشه حالا هر موجود زنده نهایت احساس هست چون اون لحظه فرکانس خلقت به اوج خودش میرسه

من یادمه توی به دنیا اومدن خواهرزاده و برادرزاده ام بودم و اون لحظه از خود پدر و مادر ها بیتشر احساساتی میشدم و احساس می کردم قلبم داره وایمیسته وقتی یه نوزاد متولد میشه ….. اینجا جوابشو گرفتم چرا حالم انقد دگرگون میشد چون قدرت و رحمت و عشق و …. خدا رو با همه وجودم دریافت می کردم

انرژی جوجه هایی که تازه از تخم درومدن خیلی بالاست

من تو اطاقم نگه میداشتم و دقیقا اون روز ها صبحش مثل فشنگ با انرژی از خواب پا میشدم همین که فقط تو اطاقم حضور داشتن

مریم جان یه ویژگی خیلی خوبی دارن که من همیشه تحسین می کنم اینه که روحیه خوبی دارن ، اهل تفکر هست و اینکه تو لحظه حال هست و با خودش در صلحه ، یک سری کارهای رو انجام میده که به اعتماد به نفسش کمک میکنه اهل حل مسئله هست

خیلی خوبه خانم ها این ویژگی ها رو تو خودشون پرورش بدن چون اکثرا به خاطر باورهای سنتی که تو جامعه در جریان هست این ویژگی ها رو از زن بودن جدا می دونن و به خودشون آسیب میزنن

من همیشه تو ذهنم این باور رفته بود که ازدواج یعنی اتمام لذت ها و در بست در اختیار خانواده بودن واسه همین ازش فراری بودم

الان این الگو رو میبینم قشنگ احساس میکنم که داره اهرم رنج ‌لذتم درست میشه و خیالم داره کم کم راحت میشه

جمله اموزنده مریم جان

هیچ وقت هیچ چیز از بین نمیره بلکه همواره تبدیل به نسخه بهتر و کامل تر میشه

پس چسبیدن به یه چیز خودبه خود از بین میره

و منطق هم واسه این باورش آورد ( طبق دوره کشف قوانین که باید باورها منطق و الگو داشته باشه تا باور پذیر شه )

چون این خاصیت جهان هستی هست با تدبر تو جهان این ثابت میشه

از قانون تکامل از قانون پایستگی انرژی

از مرور اتفاقات قبلی که از دست دادیم ولی بعدا بهترش جایگزین شد

چون منی که یه بار خلق کردم

منی که تونستم اون رو خلق کنم که سرجام هستم ، اون فرکانس خلق کنندگیم که از بین نرفته

پس بهترش و کامل ترش میاد

چون طبیعت به خودی خود حتی کاری هم نکنی داره بهتر میشه ، مثل زخم هامون که حتی دکتر هم نریم ولشون هم کنیم خود به خود بهبود پیدا میکنن چون اصل جهان بر پایه بهبوده پس خواسته های ما هم اگه از دست بره بهترش جایگزین میشه نسخه بهتر و کامل تر