سفر به دور آمریکا | قسمت 87 - صفحه 3

?? ? بنام خدای ، حضرت سلیمان ها????

سلام به استاد ، جان جانان،،مریم دوست داشتنی ام ومایک مهربون،و همه اعضای این خانواده ی دوست داشتنی ????????

مریم جان فایل قسمت قبل که برگشتنتون از مسافرت بود رو موفق به کامنت گذاشتن نشدم،،بنابراین امروز که هدایت شدم ،خیر مقدم و خداقوتم را به منزل قشنگ خودتون هدیه میکنم ????

این همکاریتون رو خیلی دوست دارم،که با همدیگه میرید واسه ببعی ها غذا میخرید،،چه فروشگاه پر از نعمتی که واسه حیوانات هم غذای مخصوص داره،،این نشانه فراوانی خداونده…..

استاد با اون که حمل غذای حیوونا سخت بود ولی بازم گفتین خدایا شکرت..??..

اون خانم کهنسال هم اومده بود واسه خرید، حرفتون عااالی بود استاد که گفتین اصلا اینجا سن و سال مطرح نیست

خداااااای من ببعی ها چقدر خوشحال شدند واسه غذاشون،،همشون اومدند، چقدر لذت میبرن، یکیشون زانو زده و غذا میخوره،چه دعوایی میکنند، چقدر از همدیگه سبقت میگیرن واسه نعمتشون ، خدایا شکرت ??????

مایکی هم هنوز مشغوله،،عاشق این مسوولیت پذیریتم??

چه آهنگ دلنشینی اینجا گذاشتیدعزیزم ممنون?

اسب نجیب وزیبا هم مشغوله غذا خوردنشه،چه جالب یکی از ببعی ها رفته پیشش??

چه فضای زیبایی داره این مزرعه، چه نیمرویی،واقعا میچسبه استاد،،نوش جونتون?

واااااای واسه ماهی ها دیگه چی ریختین که اینقدر دعوا دارن سرش????

اون تمساح هم چه جالب وسط آبا میرقصید استاد هم شیلنگ آبو روش گرفته بود ?

استاد ممنون که رنگین کمونو نشونمون دادی?

حرکت بسوی تمپا رو اعلام کردین استاد واقعا هیچ جا مث خونه خود آدم نمیشه، محل رشد،محل فکر ، محل آرامش خدایا شکرت

استاد گلم عاشق این سپاسگذاریتونم،،ممنون که به منم یاد دادین???

مریم عزیزم واقعا وقتی آدم توی طبیعت زندگی میکنه، بهشت رو به تمام معنا تجربه میکنه، از سرسبزی درختان،بوی خوش هوای پاک، بهار وزمستان، از دیدن طلوع وغروب زیبای خورشید، از زادو ولد حیوانات وپرندگان ،میتوان رشد وتکامل را به بهترین شکل درک کرد ….

????????

چه زیبا گفتی عزیزم که چیزی به اسم فنا وجود ندارد،،واین را دارم روز به روز بهتر درک میکنم که وقتی به زیباییهای خداوند توجه میکنم ونکات مثبت را میبینم، زندگیم بهشت میشود، وهر روز بهتر از دیروز چیزهای جدیدی را تجربه میکنم واینکه نباید دلبسته شوم، واز همه چیز مانند آن پرندگان نوکی بزنم،ولذت ببرم …..

چه آتیش بزرگی کردین خدایا شکرت واسه این نعمتت??

خداااااااای من تا حال ندیده بودم یه جوجه چه جوری از تخمش میاد بیرون ،وااااای چه ذوقی داره واقعا??چه تولدیییییی خدایا شکرت

چه دعوایی میکنن اون جوجه های شیطون،چه نور قرمزه باحالی واسشون گذاشتین????

مریم جان بعضی وقتها برای داشتن چیزهایی خیلی عجله دارم، وباز خداروشکر ناگهان ذهنم را از روی آنها بر میدارم، ومرحله تکامل بیادم می آید، که باید از داشته هایم لذت ببرم، تا آن چیزهایی که میخواهم را بدست بیاورم، وتکاملم را طی کنم ….

اردک زیبا چه جوجه های نازی داره ،،خدایا شکرت واسه خلقشون???????

مریم عزیزم با دیدن این فایل من هم این خواسته در من شکل گرفت ،که این چنین جایی رو از خدای خودم طلب کنم…

خدایااااا استاد یه بزغاله نازوخوشکل گرفته تو بغلش،عاشقشم چه رنگ بندی دارن این حیوونای زیبا?

واما بره نازو دوست داشتنی که داره شیر میخوره، چه نگاهی میکنه ?

اونم آهویی زیبا با دوتا دختر نازش، خدایا شکرت که محبت رو در حیوانات هم قرار دادی???

تکامل رو دارم از دوتا بزغاله آهویی یاد میگیرم، که میخوان از روی اون تخته برن بالا،وهنوز به اون مرحله نرسیدن،،وباید طی بشه مرحله رشدشون….

چه جالب یکی دیگه از راه رسید و پرید بالا،،چه حالی کرد واسه خودش??

اون گلای قرمز رنگ کنار رودخونه چه زیبا بودند????

واون سه تا اردک چه جالب خبر دار ایستاده بودند?

واااااای این مرغا چقدر باحالن، اون هندونه رو چه جالب خوردن??

واقعا که چه کارای جالبی میکنن،، آفتاب میگیرن،وچه لمی دادن واسه خودشون??

خدای من اونجا رو ببین حمله ی گاز انبری بدو بدو که تموم شد???????

اون اردکی که پشت سرشون ایستاده بود چه چشمای زیبایی داشت..

واما چه نمای زیبایی دارد شبهای خداوند?

مرغ وخروسا همچنان مشغول خوردن هستند، خدایا شکرت چقدر بزرگ شدن، چه رنگا رنگ شدن، نقاشی خدا جونم حرف نداره??

خداوندا سپاس از این همه فراوانی ونعمت?????

سازه زمانه کوکه کوک ? حال منو تو خوبه خوب

پای به پای من بیا? دست به دست من بکوب

چه حال خوب وسرخوشی?پشت به پشت من بده

دلت نترسه قرصه قرص?مشت به مشت من بده

به روزگارمون بخند?بخند که خنده تو عااااالیه

خیالتم که تخت تخت?

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااا همین حوالیه