سفر به دور آمریکا | قسمت 89 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

267 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Amin Iloon گفته:
    مدت عضویت: 925 روز

    به نام خدا

    بدو بدو بریم سراغ زیبایی های این قسمت

    به به شکر خدا – غذا دادن به حیوانات اونهم با دست

    چقدر احساس بی نظیر و دوست داشتنی هست واقعا

    شکر خدا

    واو ببین خانم شایسته چطور دست به کار شده برا متبوع کردن هوا – واسه فیلم گرفتن – واسه تر و تمیز سازی اروی – واسه آزاد کردن ذهن

    خدا را شکر بابت این زیبایی های جاده – سر سبزی – ترو تمیزی

    شکر الله بابت این آهنگ بی نظیر و هم خوانی جادویی استاد

    روابط عالی بین استاد و خانم شایسته عزیز

    شکر الله بابت این سایت و زحمات خانم شایسته که این زیبایی ها رو در اختیارمان میگزاره

    Just Thanks God

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    Serveh گفته:
    مدت عضویت: 969 روز

    سلام سلام

    به به چقدر لذت بردم

    مریم بانوی عزیزم چقدر تو بهم درس زندگی میدی درس خانوم بودن . چقدر به زندگی زیبا نگاه میکنی هر کلمه حرفی که میزنی انگار یه قفل توی ذهن محدود من باز میشه و درهای جدیدی به روی من باز میشه

    وقتی انقدر ساده و زیبا زندگی میکنی چه دیدگاه قشنگی به کار کردن و تمیز کردم محیطت داری مریم جان عزیزم من هم همین حس رو دارم وقتایی که خونه رو با عشق و با آگاهی تمیز میکنم وقتایی که با این دید تمیز میکنم که من و خانواده م ارزشمند هستیم و لایق یک محیط تمیز و پر از انرژی مثبتیم وقتایی که همزمان با تمیز کردن خونه روی باورهام کار میکنم و با هر حرکتم حس میکنم یه قله بزرگو فتح کردم حس توانایی و ارزشمندی دارم . حسی که قبلا نداشتم و کار خونه رو یک وظیفه خیلی سخت میدونستم و فکر میکردم من آدم بی ارزشی هستم که مجبورم کار انجام بدم . و مدام میخواستم کارهارو جوری بین خودم و خواهرام تقسیم کنم که کسی یه ذره بهش ظلم نشه یعنی موقع کار کردن فرکانس غم ناراحتی سختی بی ارزشی مظلومیت و… میفرستادم

    فقط یک تغییر دیدگاه لازم بود که الان خیلی کارهایی که مسئولیت من نیست داوطلبانه انجام میدم که فقط ساعتهای بیشتری اون حس پاک شدن رو بگیرم و چقدر اون وقتا لذت میبرم از کارم و چقدر نتیجه هم مطلوبه هم برای من هم خانواده م

    خدایا شکرت این آگاهی برای من خیلی ارزشمند بود چون از وقتی سریالهای شمارو دیدم مرتب ازت درس میگیرم بانوی مهربون درس استقلال درس عشق درس زیبایی در عین سادگی درس قوی بودن درس ارزشمندی و لیاقت خیلی دوستت دارم مریم بانوی مهربون خیلی برام زنهای مثل شما ارزشمند و جای افتخار داره

    مخصوصا جایی که استاد گفتن برای مقابله با ترسهات تو اون خونه بزرگ چند هکتاری تنها موندی و رفتی تو دل ترسات . چقدر این اصل مهمه

    شما توحیدی بودن رو با معنای واقعی برای من صرف کردین شما انگار هیچ وابستگی به اطرافتون ندارید اینو من از رفتارتون فهمیدم از تلاشهاتون توی زندگی از حرفای قشنگتون انگار به خود خدا وصلی و خدا داره همه جای قشنگ میبردت

    مریم بانوی عزیز و دلنشینی که هیچ تلاشی برای دیده شدن نمیکنه هیچ حس حسادت یا درگیر نظر بقیه شدن نداره. قضاوتی در اون نیست حس منفی نداره

    هرچی هست مهربونی و عزت نفس و عشق به خانواده شه بانوی مهربون تو رو من با تموم وجودم تحسین میکنم . الحق لایق اشرف مخلوقات شدنی .

    استاد عزیزم وقتی داشتین آری وی رو از خونه میبردین بیرون من حس ثروت و لذت میکردم چقدر دیدن این صحنه برام تماشایی بود استاد جان وقتی تو ماشین داشتین با موزیک میخوندین گفتم این اقای مهربون رو خدا فرستاده یه لحظه حس کردم دختر شما هستم و با خودم گفتم ببین استاد چقدر مهربون و از ته قلبش داره زندگی کردن رو به ما یاد میده از هیچ چیزی دریغ نمیکنه چقدر من خوشبختم دارم از شما یاد میگیرم

    چقدر خوشبختم در مدار آموزشهاتون هستم

    استاد جان مریم بانو جان ممنون از دوتاییتون. فرشته های مهربون خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1665 روز

    به نام خدای بزرگ و مهربونم

    خدایا شکرت که امروز هم فرصت نوشتن و ثبت یک کامنت دیگه رو به من عطا کردی.

    سلام به اساتید عزیزم

    سلام به دوستان خوبم

    بیاید اینجا خبر خوب دارم براتون… بیاید بچه ها…بیاید

    بیاید ببینم… هر کسی بیاد اینجا بهش غذا میدم…..

    ببین… ببین: ایمانی که عمل می آورد.

    چه حس خوبی بهم داد که فایل نشانه ام با این جملات شروع شد…. خبر خوب…

    امروز میخوام در مورد چندتا همزمانی دوستداشتنی بنویسم که بعضیاش مربوط به فایل نشانمه و یکیشم مربوط به اتفاق دیگه ایه.

    اولین همزمانی در مورد متن فایله…

    چند روزی هست که من از طریق دوره حل مسائل به این موضوع هدایت شدم که باید روی باورهام کار کنم و اینکه روش ساخت آگاهانه باورها رو تمرین کنم.

    نکته جالبی که داره اینه که از بعد از این آگاهی، مرتبا از طرق مختلف به فایلها یا متنهایی درباره باور و باورسازی هدایت میشم.

    حالا دیروز که دیدم بعد از مدتها یکی از فایلهای سفرنامه برای نشانه ام اومد کلا فکرم رفت توی یه فضای دیگه و یه جور دیگه برای خودم تعبیرش کردم و نشستم فایل رو دیدم ولی وقتی رفتم متن فایل رو بخونم خیلی تعجب کردم. متن با اشاره به دوره روانشناسی ثروت 3 شروع شده بود ولی من فکر میکردم یه متنی راجع به رابطه عاشقانه ای که استاد و خانم شایسته دارن، برای این فایل انتخاب شده.

    هر چی بیشتر متن رو میخوندم مناسبت و همزمانیش با موضوعی که خودم این روزها دنبالش هستم رو بیشتر درک میکردم و یه بار دیگه در دلم گفتم که چقدر این دکمه نشانه امروز من درست کار میکنه.

    پیدا شدن این کار هم بخاطر کار کردن روی باور فراوانی بود. مهم ترین و بهترین اهرم رنج و لذتی که خدا توی وجودم کاشته این هست که یا فراوانی رو تجربه میکنی و هر لحظه روی فراوانی کار میکنی یا خدا حافظ! فقر و سختی و بدبختی نداریم.

    با تمام وجودم این رو لمس کردم و به شهودش رسیدم که باور فراوانی تنها باور قدرتمند کننده در هر موضوع و جنبه ای هست و ریشه ی تمام باورهای قدرتمند کننده هست و توی هر موضوعی که احساس بدی دارید فقط کافیه که تو اون موضوع باور فراوانی اش رو بسازید توی پول، پول بی نهایته. تو روابط ، عشق و محبت و دخترهای فوق رویایی بینهایت هستند. تو سلامتی، سلامتی بینهایته و… چون احساس بد یعنی کمبود و احساس خوب یعنی فراوانی و بی نهایت بودن نعمت ها و ثروت ها.

    و یکی از اون شهود هایی که توی هفته ی 5 از ورود من به دوره روانشناسی ثروت 3 اتفاق افتاد، مربوط به باور فراوانی بود که دوست دارم ارتباط بین احساس لیاقت و رابطه اش با باور فراوانی رو براتون باز کنم.

    و بعد داستان اون رستوران که دوستمون تجربه کرده بود رو چقدر واقعی و نزدیک احساسش کردم. انگار که تجربه خود من بود یا شاید من هم این تجربه رو داشتم و خودم هم یکی از اونها بودم.

    خلاصه تکرار این کلمات: باور، فراوانی و این همزمانی، نشانه هایی بود برای من که این دقیقا هدایت خداونده و من در مسیر درست هستم.

    بعدش تصمیم گرفتم که برم فایل ها رو به ترتیب امتیاز سورت کنم و اگر فایل این متن رو هم دیدم لایکش کنم، که دیدم اولین فایله ولی طولانی تر بوده.

    بعد متوجه شدم که متن این کامنت رو من قبلا خونده بودم، چون من این جمله رو خیلی وقت پیش، روی یه کاغذ نوشته بودم و روی دیوار روبروی میزم زده بودم و چند وقت پیش هم با صدای خودم ضبطش کرده بودم و هر وقت گوشش میدادم خیلی حس خوبی بهم میداد و آرومم میکرد:

    همه چیز قشنگ واست خود بخود جور میشه و خیــــــــلی آرومی و خیلی حالت خوبه

    حالا نکته جالبی که داشت این بود که دیروز صبح برای یه لحظه به ذهنم اومد بیام اون جمله رو دوباره بذارم توی گوشم تکرار بشه، اما بعد مشغول کار دیگه ای شدم و دیگه فراموش کردم. و بعد، شب خدا خودش آوردش سر راهم و بهم گفت که همه چیز قشنگ خودبه خود واست جور میشه و خیلی آرومی و خیلی حالت خوبه…

    نگران هیچی نباشید فقط وارد این مسیر بشید خیلی زیباست اولاش یخورده سخته که اون هم بخاطر کله شقی ها و مقاومت های خودمونه وگرنه بقیه اش همش راحت الحلقومه همه چیز قشنگ واست خود بخود جور میشه و خیــــــــلی آرومی خیلی حالت خوبه.

    یادمه توی یه کلیپی یه جمله ای شنیدم که به قول خانم شایسته خیلی توی گوشم زنگ زد که مضمونش این بود که: «این تغییر نیست که سخت و زجر آوره، بلکه این مقاومت در برابر تغییره که سخت و طاقت فرساش میکنه»…

    اون کله شقی ها و مقاومتهای خودمون توی کامنت آقا محمد رضا منو یاد اون کلیپ انداخت.

    ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

    حالا بریم سراغ فایل که همزمانی بعدی رو تعریف کنم……

    منم همینطور هستم خانم شایسته… منم بعضی وقتها که ذهنم مشغوله، یه فایل از فایلهای استاد یا پادکست میزارم توی گوشم و شروع میکنم به تمیزکاری یا حتی آشپزی.

    واقعا همینطوره. بعدش، محیطِ تمیز و پاکیزه، خیلی انرژی مثبتی به آدم میده در عین حال که توی اون مدتی که مشغول این کارا بودی، با گوش دادن به اون فایل، از اون موضوعی که ذهنت رو مشغول کرده هم فاصله گرفتی…

    دیروز توی فایل ستاره قطبیم، برای یک موضوعی، این درخواست رو از خدا داشتم:

     خدایا امشب توی فایل نشانه ام، نشانه ای بین خودم و خودت قرار بده تا خیالم آسوده بشه و قلبم مطمئن بشه و من رو به راه راستی که تو را و من را راضی میکند هدایت بفرما هزاران بار سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم ای شنونده نداها و دانای رازها.

    من این رو نوشتم و بعدش هم یادم رفت که همچین چیزی از خدا خواستم. حتی شب که فایل نشانه ام رو باز کردم هم یادم به این جمله نبود، تا زمانیکه خواننده شروع کرد به خوندن:

    یکم با خودت عشق و حال کن

    غم استرس هارو چال کن

    نشین از خودت هی سوال کن

    که بعدش چی میشه؟!

    چون هیچی نمیشه.

    طلا و دلارو ولش کن

    در غصه رو کاه گلش کن

    دیگه سخت نگیر و شلش کن

    بابا بسه دیگه

    ببین دل چی میگه

    (چی میگه این دل، چی میگه؟)

    عمر و به خوشی سر کن و

    حرص و جوش رو کمتر کن و

    دنیارو رها کن

    زندگی به مو بنده

    حال بد کیلو چنده

    خوش باش و صفا کن

    یه مدت، بسه غصه خوردن

    یه مدت، بسه غم شمردن

    یه چند وقت خبرا رو ول کن

    یه فکری واسه حال دل کن

    اگه یارو عشقی نداری (ای بابا)

    که سر روی شونش بذاری

    نمیخوابی شب زنده داری

    به حرفم عمل کن (چیکار کنم؟)

    خودت رو بغل کن (آفرین بهترین کار)

    وقتی یادم به درخواستم در ستاره قطبی افتاد، در یه لحظه احساس کردم که بیا اینم جوابی که میخواستی….

    ++++++++++++++++++++++++++++++++++++

    امروز یه همزمانی دیگه هم برای من اتفاق افتاد که ربطی به این فایل نداره ولی همراه اینا اینجا مینویسمش تا یادم بمونه….

    صبح، همزمان که داشتم کارهام رو انجام میدادم، داشتم ترجمه فارسی قرآن رو هم گوش میدام.

    همینجور که مشغول بودم، برای یه لحظه فکرم رفت سراغ همون موضوعی که اشاره کردم توی ستاره قطبی دیروزم راجع بهش نوشته بودم، بعد به خودم گفتم: خدا با ماست.

    (من هر وقت میخوام کاری انجام بدم و پدر و مادرم نگران میشن، بهشون میگم: نگران نباشید خدا با ماست. و دیگه قضیه تموم میشه. البته نمیدونم چقدر حرفم رو جدی میگیرن ولی دیگه بعدش چیزی نمیگن).

    خلاصه، توی اون لحظه، برای یه آن، تصویرِ گفتن این جمله از زبون خودم به پدرم، اومد توی ذهنم. و بعد به خودم گفتم باید دوباره برم چک کنم و این آیه رو پیدا کنم ببینم توی کدوم سوره بود. یادم بود که در داستان رفتن پیامبر از مکه به مدینه بود، اما یادم نبود که توی کدوم سوره دیدمش.

    خلاصه، یادم نیست دقیقا چند ثانیه یا چند دقیقه از این فکر گذشت، که اون قرآن صوتی که داشتم گوش میدادم رسید به این آیه که:

    اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد؛ آن هنگام که کافران او را بیرون کردند، در حالی که دوّمین نفر بود؛ در آن هنگام که آن دو در غار بودند، و او به همراه خود می‌گفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در این موقع، خداوند سکینه خود را بر او فرستاد؛ و با لشکرهایی که مشاهده نمی‌کردید، او را تقویت نمود؛ و گفتار کافران را پایین قرار داد، و سخن خدا، بالا است؛ و خداوند عزیز و حکیم است!

    (سوره توبه- آیه 40)

    اون لحظه، لبخند زدم و خوشحال شدم اما الان که دارم مینویسمش گریه ام گرفته…

    خدایا شکرت…

    تنها به تو توکل میکنم و تنها از تو یاری میجویم.

    دوست داشتم این همزمانیِ دوست داشتنی و نشانه خداوند رو اینجا بنویسم، تا بعدا که برمیگردم و میخونمش، یادم بیاد که اون زمان چه فکرهایی توی سرم بوده و خدا چجوری هدایتم کرد.

    خدایا سپاسگزارم

    +++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

    بریم سراغ ادامه فیلم…

    اون قسمت فیلم که استاد برای خانم شایسته آهنگ خوندن رو خیلی دوست داشتم…

    چقدر به دلم نشست ….

    اون تیکه آخر که خانم شایسته چند بار پشت سر هم گفتن: مننننم… منم… منم، رو خییییییییییلی دوست داشتم… خیلی عاشقانه بود. خیلی خالص بود. چقدرررررررررر شیرین و دوست داشتنی بود.

    چقدر تحسین میکنم این رابطه عاشقانه و ابراز عشق خالصانه هر دوتون رو، و از خدا میخوام که من رو هم به مدار دریافت چنین عشق خالص و دوستداشتنی هدایت کنه.

    استاد جان…

    خانم شایسته جانم…

    دوستتون دارم و براتون عشق و شادی و برکت روزافزون آرزو میکنم.

    به امید دیدارتون در آمریکا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    نرگس گلی گفته:
    مدت عضویت: 1858 روز

    سلام بر نازنینان

    چه نشانه خوبی بود این فایل برام چقدر از اول تا اخر فقط لبخند رو لبم بود واقعا حس کردم اونجام قطرات بارونو حتی رو‌صورت خودم‌ خس کردم باد و بوی خوبی که حتی مریم جون گفتن با تمیزی اروی داره تو اروی میاد بی نهایت بی نهایت این رابطه شما دو عزیز رو تحسین میکنم‌و از خدا خواهان این رابطه قشنگ هستم وقتی شما داشتین شعر میخوندین استاد عزیزم و رو به مریم جون میخوندین انقدر به دل من مینشست که حد نداره والا منم داشتم ذوق میکردم مریم‌جون عزیز شما انقدر با لذت تمیز کاری میکنید که این عادتو به منم دادین من قبلا تمیزکاری میکردم ولی با غر و‌نق اما الان کاملا با عشق تازه مثل شما زیرو رو تمیز میکنم

    واقعا ادم این هوارو و‌خیابونارو میبینه دلش میخواد پرواز کنه تو اسمون انقدر که زیباست ابرای خوشگل اب رنگ اسمون قطرات بارون و ثروتو عشق و حس خوب واقعا متشکرم از این که این فایلای خوشگلو‌برا ما گرفتین دمتون گرم مرسی از خدا میخوام چنین تجربه های زیبا و بی نظیری منم داشته باشم مثل شما در تمام ابعاد الهی امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    بهار اسدی فر گفته:
    مدت عضویت: 2295 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز?

    و تمام دوستان هم فرکانسی ام

    خیلی خیلی دمتون گرم استاد و خانم شایسته عزیز خیلی با احساسین وقتی که این اهنگ زیبا رو میخوند استاد تمام تمرکز و احساس و عشقشو به خانم شایسته میداد و همش با انتگشتش به سمت مریم جون اشاره میکرد و چقدر فرکانسش بالا بود که من اون عشق و علاقه رو گرفتم و متوجه فرکانس شدم وای چه لذتی این رابطه هماهنگ و همزمانی که یهو این اهنگ بیاد جلو دوربین بخونه

    هنوزم در پی اونم

    بده دستاتو تو دستام

    تو احساس منو میخوای

    منم ای وای تورو میخوام و …..

    همش یعنی اینکه من همواره تورو میخوام و لحظه ای نیست که ازت سیر بشم و عین اینکه کنارهم هستید به هم احترام میزارید و عاشق هم هستین خیلی رابطه تون قابل ستایش

    خیلی برام لذت بخشه وقتی ارامشی که از این بودن در کنار هم هستید

    مشخصه که بی قید و شرط همدیگرو دوست دارید از اینکه محبت بینتون رو میبینم بیشتر به خودم میگم و یاد میگیرم و باورم میشه که

    هست و اون حس خوبه رو میگیرم ??

    به خاطر اینکه این عشق و محبت رو بین ما هم تقسیم میکنید و بخشندگی میکنید همین باور به فراوانی رو به ما میده که بیشتر باور کنیم که ادمها خوبن مورد احترامن

    من لیاقت بهترین ها رو دارم

    لایق عشق ورزیدن و دوست داشته شدن هستم

    اینهارو من امروز با دیدن این فایل زیبا دریافت کردم و چقدر خوبه که همش در گردش و سفرهستین

    واقعا خدایا شکرت تحسینتون میکنم که یک روز از زندگیتون رو بی هدف نمیزارید ممنونم که الگوی خوبی برای ما هستین که در هر کجا که هستیم از همونجا شروع کنیم و از زیبایی هو لذت ببریم و با خودمون در صلح باشم بی شک خداوند همه مارو هدایت میکنه و نعمت و ثروتش رو هر روز و هر لحظه داره میباره بر سر همه ما

    خانم شایسته عزیزم ممنونم بابت انرژی خوبت

    مرسی که ار وی رو قبل از تمیز کردن به ما نشون دادی و بعدش چقدر همه جا برق میزد ?

    چه حس خوبی بود تمیز بودن واون اهنگ زیبا که چه هم فرکانس بود با اون تصویر های زیبا

    خدایا شاکرت شما بهترین معلم برای ما هستی عزیزم عاشقتم

    اون خوش بو کننده سیب رو میتونم بهتون بگم که قشگ خودمو اونجا حس کردم با اون بوی سیب سبز دل انگیزی که همه جا برق میزد وای محشر ??

    خیلی حس خوبی ما ادمهای حتی میتونیم با بو کردن به رایحه خوب احساس خوب احساس خوشبختی کنیم

    و چه بارون نعمتی داشت میبارید ماشاالله همیشه ما برکتهای خداوند و ثروتهارو تو فیلم هاتون میبینیم چقدر حالمو خوب کردین و از اینکه دارین روی زندگی تک تک ما تاثیر میزارید و داره اتفاقهای خیلی خوبی تو جهون هستی به و جود میارید اگاهانه از استاد عزیزم و مریم جونی سپاسگزارم اینها همه اون چیزی بود که از قلبم امد و منم براتون نوشتم عاشقتونم

    شادی

    سلامتی

    ثروت

    عشق

    روابط عالی

    رو برای استاد خوبم و مریم جون و همه دوستان گلم ارزومندم با عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    هرمز بالي پور گفته:
    مدت عضویت: 2953 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته بزرگوار

    با دیدن این فایل به این نکات رسیدم که اجازه ورود افکار بیمارگونه به ذهن مان رو ندهیم و همیشه به زیبایی ها توجه کنیم و در همه حال خوش باشیم و شاد زندگی کنیم و همیشه به خدا توکل کنیم

    باتشکر از شما که این فایل های زیبا رو برای ما تهیه می کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    آرزو گفته:
    مدت عضویت: 2752 روز

    ای جااانم خیلی قشنگ بود

    اولش که ببعی هارو صدا کردین و اومدن و گفتین ایمانی که عمل میاره و جایزه گوسفندارو هم دادین

    واقعا استاد زندگی بدون ایمان بدون خواستن بدون عشق خیلی الکیه و پوچ

    ممنونم که خواستن بهم یاد دادی و بهم ایمان نشون دادی

    قشنگ ترین حس اونی که بخوای و بدونی بهت داده داده میشه و تلاش کنی بهتر باشی و ایمان یعنی ادامه دادن مسیر چون اولش یه سری نشونه ها هست ولی وسطش که آدم میرسه واقعا هیچی نیست و ایمان میخواد که آدم ادامه بده مثل همین گوسفندا اولش حرکت کردن و اومدن ولی وقتی رسیدن پیش شما یه چیز جدید وجود داشت و ندیدنش ولی وقتی با ایمان اونجا موندن بالاخره یه چیزایی یافتن و میل کردن و دیدن اوووووووه پسررررر چقدر خوجمزه است

    وای خانوم شایسته منم عاااشق تمیز کاری هستم و هر موقع قراره کار مهمی انجام بدم یه تمیز کاری اساسی و تغییر دکوراسیون میدم و کیف میکنم و انگار با هر گرد و خاک که پاک میشه و هر آشغالی که جمع میکنم و باهر بار چیدن وسایل سر جای خودشون ته ته وجودم تازه تر و نو تر شاداب تر میشه و خوشحالم بخاطر این ویژگی چون واقعا حالم خوب میکنه و احساس عالی بهم میده کلا من از بچگی هم آدم مرتب و تمیزی بودم الانم خداراشکر عزیزدلمممم این ویژگی خوب دارن??

    همیشه توی جاده بودین فیلم میزدم جلو ولی این دفعه اینقدر اجرای کنسرت توسط استاد عالی بود که کلی لذت بردم و کیف کردم

    چقدر عااااشق همدیگه هستین چقدر این عشق شیرینه و چقدر خوبه که کنار همدیگه هستین

    استاد جوری از ته دلش واسه مریمش میخونه انگار فقط این دونفر رو زمین هستن الهی عشقتون پایدار??????

    خیلی خوشحالم که خدا رو دارم

    خودمو دارم

    و عاشق خودمم

    و عزیزدلممممم دوووووستت دارم??

    فقط حیف اون جایی که استاد دستش آورد دستتون تو دست استاد نذاشتین?

    در پناه الله توانای یکتا شاد باشیم الهی و عاشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1070 روز

    به نام خدایی که همه چیز با اون ممکن است ….

    سلام به استاد جانم و مریم بانو

    چقدر این فایل به دلم نشست از همون جایی که مریم عزیزم شروع کرد به تمیز کردن آروی و چقدر با سلیقه اس و من همیشههه …

    همیشه تورو تحسین کردم مریم جان …

    چقدر آروی تمیز بود و چقدر جادار …

    سرویس بهداشتی تمیز …اتاق خواب تمیز …

    ظرف شویی که برق آفتاده بود واقعااا عالی بود حض کردم …

    چقدر خوبه که آدم با تمیز کردن اطرافش انرژی خوب بفرسته و حالش عالی تر بشه …

    بهتره که ذهنمونم از باور های منفی و مشتی نشخوار فکری پاک کنیم …

    باور هایی که هیچ کمکی نمیکنن و فقط شدن تمرز که نمیزارن به آرزوهامو برسیم …

    به قول استاد مرتب باید روی خودت کار کنی باور های درستو جایگزین باور های غلط بکنی اونوقته که ناخودآگاهت به مرور پاک میشه …

    جانم به این رابطه سراسر عشق …

    جانم به این انرژی و خوندنت استاد عشق

    چقدررر با انرژی و قشنگ میخوندی برای مریمی 🤭

    من چقدر قربون صدقتون رفتم وقتی این آهنگو انقد با حس میخوندی😂😂😂

    استاد جانم تو بهترینی تحسین میکنم این حال خوبتو ….

    چقدر خوبه کع هستی خداروشکر☺️🍁🍂

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    سارا مرادی همت گفته:
    مدت عضویت: 1083 روز

    بنام رب العالمین

    سلام به استاد پر از احساسم

    چقدر این فایل حس عاشقانه یی و بهم داد چقدر لذت بردم از این همه انرژی عشق

    خدایا اخه چه جوری میشه از این احساسی که الان تو قلبم دارم سپاسگزاری کنم ، خدایا تو که آگاهی به نهان ها خودت از درونم خبر داری خدایا سپاسگزارم

    ی مدتی فوکوسم روی عملگرایی و اینکه با تمام توانم دارم به ایده ها و کارهایی که مربوط به سمت خودمه با دقت و تمرکز بیشتری عمل میکنم

    و این فایل نشانه من بود امروز

    چقدر هماهنگ بود مثل همیشه و این اتفاقات ایمان مو محکم تر میکنه به مسیر

    اول فایل شما حرف از ایمان و عمل زدین و هر گوسفندی که عمل کرد حرکت کرد پاداش هم گرفت

    خدای من عاشقتم که آسانم کردی برای آسانی ها

    خداوندا سپاسگزارم که آتش اشتیاق رو در قلبم روشن کردی

    قلبی که یخ کرده بود قلبی خودش و تو تنهایی حبس کرده بود و الان ی عالمه انگیزه داره ی عالمه شوق داره تا رویایی که داره رو خلق کنه

    خدایا شکرت ،

    امروز وقتی داشتم برای خودم مینوشتم دیدیم چقدر تغییر کردم اصلا اون آدم چند ماه پیش نیستم

    و بابت این تغییر خدایا با تک تک سلول هام سپاسگزارم

    استاد چقدر با احساس شعر میخونی من قلبم لرزید ببین چه حالی داره عزیز دلتون

    خداوند چه قطب نمایی درونم گذاشته احساس ،خدای من خدای من اخه چی بگم

    امروز داشتم سوره انبیا آیه 102 رو میخوندم

    که در مورد احساس ِ

    این روزها هماهنگی عجیبی بین آیات قرآن ، خواسته خودم و فایل هایی که میبینم هست

    خدایا بابت این همه نشانه سپاسگزارم

    هدایا بابت احساسی که این لحظه دارم سپاسگزارم

    استاد با احساسم دوستت دارم

    مریم عزیزم که اینقدر درون زیبایی داری که لایق این عشق هستی دوستت دارم

    خداوندا عشقی مانند عشق استاد و مریم جونم به منم هدیه کن

    خدایا به عظمت و مهربانیت قلبم و به نور عشق گرم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: