سفر به دور آمریکا | قسمت 90

سلام دوست عزیز وقتی نشونه ی امروزم رو کلیک کردم این قسمت ۹۰ از سفر به دور آمریکا برام رقم زده شد که کاملا با شرایط من همخوانی داره البته بغیر از قسمت پولداریش 🙆‍♀️ و لاکچری بودنش و بدون یک همراه خوبی مثل استاد .. ولی خوب با دلی شکسته اومدم کلیک کردم و این نشونه ی خوبی برام بود که به

بهترینع بهترین اسباب کشی لاکچری هدایت بشم..🤣🤩🤔

آقای بهرامی عزیز یک سوال داشتم 🤔🙄 از کجا فهمیدید که اون خانه هشت خوابه رو یک ایرونی خریده ؟؟؟ واقعا چقدر بروبچه ها ی این سایت به همه چی آگاه هستند..👌👌 آخه خیلی اون خونه رو دوست داشتم همیشه روی پروفایل تلگرامم بود.. هر چند خیلی خیلی اون شخص ایرانی رو تحسین کردم که مالک و صاحب چنین خانه ای شد و چقدر تحسینش کردم در خانه ای ساکن شد که تمام فرکانس های مثبت استاد و خانم شایسته عزیز در آنجا هک شده واقعا خدارو شکر که آن شخص هم در مدار و فرکانس بالایی بوده خدارو شکر .‌ ممنونم که یک خبر خوبی از شما دریافت کردم ..

ممنون و سپاس

🙏🙏🙏🙏🌹🌲🌹🌷👌

درود و سلام خدمت الهام جان عزیزم

مرسی مرسی عزیزم که این فایل رو دیدی و کامنت منو خواندی و پاشنه ی آشیل منو بهم یادآوری کردی واقعا ممنون و سپاسگذارم عزیزم .. آره شما درست میگید!!! در واقع این کامنت من برای دو سال پیشه.. و من اون موقع خیلی درگیر تمدید اجاره بودم یعنی یک سری تضادها پیش اومده بود و همش دلشوره ی مالک رو داشتم و دوست نداشتم از اون ساختمان برم چون دوستای خوبی اونجا داشتم و دومین مسعلع ام نگران جابجایی بودم چون پول پیشمو باید اضافه می کردم … ولی می‌دونی چه اتفاق فوق العاده عالی برام پیش اومد!!! دستان خداوند از هر سمت و سویی برای کمک به من شتافتند و هم پول پیشم چفت و جور شد و هم به جایی هدایت شدم که هم بزرگتر و قشنگتر و زیباتر بود و هم از بالکن اتاق خوابم بدون هیچ محدودیتی لحظات ملکوتی طلوع خورشید رو میبینم و هم به یک منطقه ی نوساز هدایت شدم و دقیقا شهریور سال 1401 به بهترین شکل جابجا شدم و اون وابستگی من به اون محله ی قبلیم کاملا از بین رفت و با دیدن همین فایل و تمرکز به اسباب کشی استاد بهترین اسباب کشی رو داشتم توی پروفایلم مختصری از داستان جابجایی مو در اون سال نوشتم .. همون سالی که شلوغ شده بود و اینترنت ها قطع شده بود و استاد قرار بود بیاد ایران و یک فایلی استاد و خانم شایسته عزیزم توی کویر نمک روی سایت قرار داده بودند بنام داستان هدایت ‌.. وووای الهام جون فکرشو بکن وقتی داشتم اون فایل رو می‌دیدم دقیقا توی خانه ی جدیدم بودم و داشتم با شادی و خوشحالی وسایلمو میچیدم…

الهام جونم مرسی مرسی که خاطره ی زیبایی رو بهم یادآوری کردی و خنده ی زیبایی روی چهره ام نشاندی فدات بشم عزیزم که اینقدر ماهی و به ندای قلبت گوش دادی و برام نوشتی و باید خدمتت عرض کنم که دیگه مثل اون موقع وابسته به چیزی نیستم یعنی خیلی کمتر شده علت وابستگیم هم ترس بود .. ترس از جابجایی .‌ ترس از اضافه شدن پول پیش و ترس از دور شدن از اون محله … ولی با کار کردن روی باورهام بخصوص فایل های گفتگو استاد با دوستان .. و بعد از جابجایی ام دیگه خیلی خیلی بهتر شدم و اصلا دیگه نگران چیزی نیستم چون خداوند آنچنان معجراتشو بهم نشون داد که الان واقعا رها و تسلیم خداوند هستم و حتی من منتظر بهترین اتفاقات خوب معجزه آسای الهی ام هستم و با اون جابجایی خوب و عالی ام ایمان و اعتمادم بخداوند خیلی خیلی بیشتر و عمیقتر شده چون فهمیدم خداوند خودش بهترین پلن رو برام چیده مان کرده بود و بهترین برنامه ریز ماهری است خدایاااا شکرت خدایا تو بینظیری .. خدایا ممنون و سپاسگذارم که منو به بهترین مسیر الهی و بهترینع بهترین استادان دنیا و این سایت و بهترین دوستان بهشتی ام هدایت کرد خدایااا ممنون و سپاسگذارم

الهام عزیزم بهترینع بهترین ها در تمام جنبه های زندگی را برای تو دوست عزیز و بینظرم و برای همه مون آرزومندم

شاد و موفق و سلامت و ثروتمند و پایدار باشی عزیزم

عاشقتم مرسی مرسی قلب قرمز