سفر به دور آمریکا | قسمت 92 - صفحه 6

215 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بهار اسدی گفته:
    مدت عضویت: 2722 روز

    باسلام

    می خوام تشکرکنم ازشماخانواده دوست داشتنی که ماروبه سفرتون به دورآمریکا دعوت کردید.۹۲قسمت همراه شمابودیم بازیبائی ها،بامهربونی ها،وبااعتمادبه خدا.

    خداروشکرباسرزمینی آشناشدیم پراززیبایی پرازسادگی وپرازپیشرفت وتکامل.

    خداروشکرمیهمان کسانی بودیم که صحبت ازایمان میکردندصحبت ازامید،توکل ،حرکت روبه جلو،جدی گرفتن نشانه هاوشوروشوق واشتیاق.

    خانم شایسته عزیزواستادعزیزومایک دوست داشتنی به خونه خوش اومدید.رسیدن به خیر.

    الحق که تصورنمیکردم سفری هست که میشه اینهمه چیزیادگرفت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    جلال فقیهی زهانی گفته:
    مدت عضویت: 3000 روز

    سلام و درود استاد عزیز سید بزرگوار و خواهر مهربان من خانم شایسته گرامی

    92 قسمت رو دیدم و فقط لذت بردم و چقدر کیف میکنم وقتی می بینم شما اینقدر شاد هستید و غرق در لذت و خوشبختی به سر می‌برید و ما رو هم در این همه خوبی و شادی

    شریک میکنید واقعا سپاسگزارم.

    خدای خوب شکرت

    هیچ چیز بهتر از شادی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3079 روز

    قسمت 90

    تمام مرغ و خروس ها رو روباه ها خوردند . حیف شد . اون همه مرغ و خروس زیبا .

    به روباه ها خیلی خوش گذشته .

    خونه خیلی بهتر از جاهای دیگه است . من که پارادایسو خیلی وست دارم

    دوست دارم بیام و از نزدیک ببینمش اما معلومه ایمان گوسفندها بیشتر از مرغ ها بوده که تنهایی دووم اوردن

    البته شاید جوجه ها به انسان ها وابستگی بیشتر دارن

    خب اگه گوشت طبیعی هم می خوای باید قصابی و سلاخی به شیوه طبیعی مثل خانم شایسته رو هم بلد باشی دیگه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    سمیرا امیری گفته:
    مدت عضویت: 2473 روز

    بنام یگانه معبود هدایتگرم

    امروز احساسم گفت که کامنتایی که توی دوره نوشتم رو اینجابازم بفرستم چون دوستای عزیزی که توی دوره قدم نیستن نمیتونن کامنتارو بخونن و بخاطر اینکه ایمان دوستای عزیزم قوی تر شه دوست داشتم این نتایجی که به لطف خدا داشتم اینجاهم به اشتراک بزارم??

    سلام استاد جونم الهی که همیشه سلامت و پراز عشق خداباشین??

    استادجونم از بعد از مهاجرتم خیلیی اتفاقات و نتایج عالی تو زندگیم داشتم شکرخدا…

    استاد اسفند ماه که دوره ی ۱۲قدم رو شروع کردین خیلی دلم میخواست که تو این دوره باشم مخصوصا زمانی که تو فایل مقدمه گفتین این دوره واسه کسایی هست که میخوان بنز داشته باشن درخواستش رو دادم و میدونستم که خداوند هدایتم میکنه

    استاد حقیقتا اون زمان مبلغی پول تو حساب داشتم ولی تو مدار نبودم و ظرف وجودم کوچیک بود و میترسیدم که کم بیارم و میگفتم حالا بعدا میخرم.

    استاد جونم خدای رحمانم ظرف وجودم رو بزرگ کرد خیلی تو مدار ۱۲ قدم قرار گرفتم نشونه هاش میومد همش با بچه های قدم صحبت میکردم و دورهمی میرفتم ولی باز تو مدار دریافت نبودم..

    به لطف خدا هفته ی گذشته یه سفر برام پیش اومد و باید میرفتم دادگاه برای پرونده ی مهریه و جهیزیه استاد این سفر منو بزرگ کرد وقتی رفتم از خدا هدایت خواستم رسیدم دادگاه نمی تونستم تو اون محیط باشم شروع کردم با خدا حرف زدن و نوشتن گفتم خدایا هدایتم کن،خدای هدایتگرم بهم گفت برو ببخش نجوا اومد که نکن ولی شکرخدا قدم برداشتم و رفتم تمام وسیله هام رو بخشیدم و گفتم گذشتم ازشون خدا بهترینش رو بهم میده مثل استاد عشق جانم که با یه ساک تازه با زن و دوتا بچه اومد تهران منم شاگرد همون استادم،خدا به استادم داد به منم میده وااای استاد چقدر سبک شدم وقتی بخشیدم پرونده هام رو شکرخدا مختومه کردم…همین که بخشیدم بوووم بووووم معجزه پشت هم اومد…

    استاد یه مبلغ پول بعداز بخشش به لطف خدا به حسابم واریز شد پولی که ازش کامل گذشته بودم خودشون تماس گرفتن که شماره حساب بده واریز کنیم به حسابت??

    موقع مهاجرت پدرم گفت تو دیگه دختر من نیستی و اسمت رو خط میزنم ولی استاد اون شب هدایت شدم به خونه ی بابام، بابام فهمید که اومدم شب از بیرون غذا آورد و کلی تنقلات برام خریده بود باهام روبوسی کرد اصلا هم چیزی ازم نپرسید من اون شب تو خونه ی بابام کنار داداشام فقط احساس خوب داشتم و وجه شاد و مثبت خانوادم رو دریافت کردم تازه بابام خودش منو اورد ترمینال و تو راهم بهم زنگ زد که رسیدی مراقب خودت باش??

    استاد جونم من ۲ ماه پیش قدم اول رو تو قسمت سبدخرید پروفایلم سیو کردم و درخواستش رو دادم تو راه داشتم فکر میکردم که اون پول که به حسابم واریز شد برای خرید دوره هاس داشتم ازخدا میپرسیدم که خدایا هدایتم کن قدم اول رو بگیرم یا عزت نفس یهو دوست عزیزم بهم میام داد و اسکرین فرستاد که قدم اول روخریدم و از چکاپ فرکانسی گفت..

    وااای استاد نمیدونین چه حالی شدم خدای رحمانم ظرف وجودم رو بزرگ کرد خودش پول دوره رو برام فرستاد و بهم گفت که حالا برو تو دوره الان وقتشه??

    به لطف خدا منم به دوره و دریافت این اگاهی های ناب هدایت شدم استاد خیلییی برام شیرینه خیلیییی??

    استاد دیشب که چکاپ فرکانسی رو انجام میدادم دیدم تغییرات داشتم تازه با فایل های رایگان…

    استاد من درخواست کرده بودم که با لپ تاپم دوره ی قدم رو تو خونه ی خودم در حالی که داره بارون میاد و ویوی خونم روبه طبیعته گوش میدم دیشب دیدم خدای من همه ی اینارو خلق کردم خدای رحمانم همه رو بهم داده لپ تاپی که تجسم کرده بودم و درخواست داده بودم دوره قدم اول و تو خونه ی خودم و تنها….بارونم میومد ویوی اشپزخونم هم روبه کوه و طبیعته…

    استاد ایمانم هرلحظه داره قوی تر و قوی تر میشه????

    خدایا شکرت که هدایتم کردی و منم عضو این هدایت شدگان مسیر نور خدا و سرسبزی و زیبایی هستم…

    استاد خیلیییی دوست دارم الهی همیشه سلامت باشی

    سلام استاد عشق جانم،سلام دوستای همفرکانسی عزیزم?

    استادجانم اخه با ما دارین چیکار میکنین بخدا داشتم دیوونه میشدم از این همه آگاهی چقدر خودمو اذیت میکردم من،،چه باورهایی داشتم من…خدایاشکرت که هدایتم کردی شکرت?

    استاد جانم از معجزاتم میخوام بگم رد پای عشق میخوام بجا بزارم..

    تو کامنت قبلیم نوشتم که رفتم و تمام وسایلام رو بخشیدم و پروندم رو مختومه کردم و ایمان به روزی رسان بودن خدای رحمانم داشتم و واقعا استاد احساسم خوب بود از داشتن همون فرش و وسیله هایی که داشتم لذت میبردم و در لحظه بودم همش میگفتم خداوند از راهی که فکرشم نمیکنم برام میرسونه…

    و تو این تایم من یه ترمز داشتم مهمون میخواست بیاد خونم میگفتم وسیله بیاد بعد..

    به لطف خدا یه دورهمی فراهم شد از بچه های قدم احساسم گفت بچه ها رو دعوت کن تمرین عزت نفس انجام بده…به لطف خدا باوجود نجواها ولی عمل کردم و بچه ها رو دعوت کردم شکرخدا بچه ها همه اومدن چقدر عالی بود استاد جانم جاتون سبز باشه?

    خداوند بهم همون روز پاداش داد خدای رحمانم باوجود این بنده های برگزیدش برام تولد گرفت با دست بنده های مهربونش بهم یه سبدگل رز قشنگ هدیه داد چقدر زدیم و رقصیدیم..خدای روزی رسانم برای مهموناش یه سفره ی پربرکت پهن کرد و درکنار هم لذت بردیم

    استاد جانم این مهمونی اعتمادبنفس و عزت نفس من رو بالاتر برد که بفهمم وجود مقدسم باارزشه نه وسایل خونم و برای بچه ها که هدایت شدن به خونم این بود که ببینن خدای رحمان وقتی بهش اعتماد کنی برات خونه وهمه چی فراهم میکنه و ایمانشون قوی تر شه…

    ادامه ی ماجرای بخشش وسایل و آرامش من از اینکه همه چی در زمان مناسب میاد…استاد جانم چندروز بعداز مهمونی یه تضاد برام پیش اومد که در ظاهر ناخوشایند بود ولی من چون باوردارم که هراتفاقی برام بیافته به لطف خدای رحمان برام خیرورحمت و برکته همون هم شد…

    از سرکار برگشته بودم و داشتم با مادرم صحبت میکردم دیدم سرم گیج میره و هی بیشتر شد و داشتم غش میکردم که فهمیدم دچارگازگرفتگی شدم و بخاطر گازتک شعله ی کوچیکی که داشتم بودو سریع پنجره هارو باز کردم و تونستم به صاحبخونه خبر بدم به لطف خدای رحمان سلامتیم حفظ شد و حالم بهترشد و این تضاد باعث شد که برای زنده بودن و سلامتیم بیشتر شکرگزار باشم..فرداش پسرصاحبخونه گفت که خانوم امیری اجاره ی این ماه رو نمیخواد الان پرداخت کنین و برین باهاش اجاق گاز بخرین…وای خدای رحمانم شکرت من چی میتونم بگم آخه بخاطر این همه وهاب بودنت??

    استاد جانم حالا نجوا اومد که گاز یا یخچال کدومش یخچال واجب تره هاااا…ولی باز از خدا هدایت خواستم و رفتم تو دی جی کالا و دیوار قیمت گرفتن و انتخاب کردن و اصلا نمیدونستم که قراره چه معجزه ایی بشه?

    همون روز که رفتم بازار قیمت بگیرم حالا فقط یک میلیون و۳۰۰ داشتم?

    دوستم بهم پیام داد که سمیرا اجاق گاز خریدی گفتم نه هنوز گفتش که من میخوام برم شهرستان بخاطر بارداریم و تا سال دیگه نمیام تهران تمام وسایل برقیم رو به تو میدم??

    استاد جانم نمیدونستم چیکار کنم بخندم یا گریه کنم فقط سجده ی رب عالمینم رو بجا آوردم و بعدش آهنگ گذاشتم وشروع به رقصیدن و گریه کردن کردم….

    آخه خدایا تو چقدر بزرگی…تو فقط برای من کافی هستی..تو برای من همه کار میکنی…?

    استادجانم فایل ملاصدرا رو چندین بار گوش داده بودم ولی تازه میفهمم چی میگه…خدا به شکل نیاز تو فرود میاد…خدا به شکل نیاز تو شکل میگیره الان میفهمم یعنی چی!!

    دیشب که وسایل به لطف خدا اومدن من فقط شکرمیکردم ومیگفتم خدای رحمانم خوش اومدی…به شکل یخچال،گاز،لباسشویی،جاروبرقی،تستر و آیینه اومد تو خونه ای که اونم خودشه…خدایاشکرت????

    دقیقا ۲۸ روز از بخشیدن وسیله ها گذشت و خدای اجابتگرم بهم روزی و پاداش داد از راهی که فکرشم نمیکردم…

    استاد جانم حتی واسه آوردن وسیله هاهم من هیچ کاری نکردم خودش هدایت کرد و دست های مهربونش رو فرستاد که باعشق بهم کمک کنن و همه ی وسایل رو برام بیارن تو خونه..

    خدایاشکرت که درقلبم هستی و همه چی برام فراهم میکنی..خدایاشکرت که تورو دارم…

    خدایا من جزتو از کی بخوام همه چی تو هستی…الان میفهمم همه چیز میشود همه کس را یعنی چی!!

    الان میفهمم پدر میشوی مادر میشوی برادر میشوی همسر و فرزند میشوی یعنی چه!

    خدای رحمانم من فقط و فقط محتاج و نیازمند تو هستم و عاشق این محتاج بودنم به تو هستم…??

    استاد ایمانم هی قوی تر و قوی تر میشه…اخه با وجود این رب این ارباب مهربون و رحمان به کی میتونم نیاز داشته باشم??

    دوستون دارم??

    خدای هدایتگرم خدای اجابتگرم شکر به درگاهت ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      مهدی محبی گفته:
      مدت عضویت: 2341 روز

      سلام خانم امیری

      خیلی قشنگ بود نوشته های شما خیلی احساس خوب در من بوجود آورد

      یاد کمک هایی که خداوند به من کرد افتادم

      همین تابستان سی چهار میلیون چک داشتم هیچ پولی هم نداشتم .

      بدونه اینکه کاری داشته باشم خداوند درستش کرد خواهرم گفت من وام میگیرم و خودم هم هر ماه قسطش رو میدم هر وقت داشتی بده داداش اصلا نگران نباش

      بعد این وامه جوری درست شد که باور خودم هم نمی شد ضامن هم دوستش شد و سریع یک ماه مونده به اولین چک پول ها تو حساب بودن .

      این خاطره ایی که میگم این یکیش بود بقیه کمک هایی که خدا کرد بماند .

      خلاصه خواستم خیلی تشکر کنم بابت این پیامکش زیبایی که گذاشتین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      بانو قدرتمند گفته:
      مدت عضویت: 2328 روز

      سلام به خانواده عزیزم باهمه وجودم عاشق تونم???

      سمیرا عزیز کامنت دقیقاجواب چندتا سوال من بود امشب شب تولدم بود ازالله درخواست داشتم دوره عزت نفس برام بخره واسه کادو تولدم وبا همه وجودم ازت سپاسگزاری میکردم که یه حسی بهم میگفت 12قدم ولی کمی درونم مقاوت داشت تا اینکه امروز چندتا از صفحه هارو باز کردم وهدایتی به کامنت الهی شما رسیدم دیوانه ام کرد خداروصدهزارمرتبه شکر ?

      چندین جواب هایی دیگه که واقعا فقط فقط میتونم سپاسگزاری کنم خدایاشکرت بهترین کادو عمرم بود این جوابها این هدایت ها واقعا خوشحالم و سپاسگزارم ??

      چقدر احساس نابی دارم با جوابهایی الهی ام ??

      درپناه الله یکتا موفق ثروتمند سالم شاد وپرازاگاهی های ناب الهی باشی سمیرا عزیزم منتطر موفقیت های روز افزون هستم دوست الهی ام ???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      in god we trust گفته:
      مدت عضویت: 2410 روز

      سلام خان امیری

      ممنونمم از شما که نتایجتان برای ما گفتیی

      فقط درود بر ایمان شما که توانسی این گونه خودت را به خدا ثابت کنی که همه چیز می شود برای ما

      فقط می توانم از خدا سپاس گذار باشم که این قدرت را در اختیار ما داد است.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      هرمز بالي پور گفته:
      مدت عضویت: 2957 روز

      سلام سمیرا خانم واقعا تبریک می گم‌ بابت این ایمان فعالی که به دست آوردین و خیلی خیلی از مطالبی که بسیار شیرین بیان کردی هم لذت بردم و هم درس گرفتم که منم در زندگی خودم بکار ببرم خدایا شکرت که این نتایج خیلی عالی رو بدست آوردین

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      کوثر مجردازاد گفته:
      مدت عضویت: 2232 روز

      سلام به دوست عزیزم واقعا عالی بود من اون حستونو خیلی خوب درک کردم با خوندنش اشک از چشمام تموم نمیشه این خدای من این خدای ما این رب ما اخه چقدر مهربون و بزرگه به راستی که فقط خدا برای ما کافیست و بس

      ممنون از متن زیباتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      ساقي محمدي گفته:
      مدت عضویت: 2121 روز

      سمیرا جان چقدر خوشحال شدم از این اتفاقات خوبی که براتون بوجود اومده وقتی متن شما رو خوندم با این احساس زیبایی که داشتین گریه کردم امید وارم هر چه بیشتر ازاین اتفاقات براتون رخ بده و به همه خواسته هاتون برسید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      Mohammadreza Abbasi گفته:
      مدت عضویت: 1872 روز

      سلام دوست عزیزم

      بسیار لذت بردم از کامنت قشنگت، جدای از اینکه چقدر برام آگاهی داشت مهمتر از اون روح منو تا حدی قلقلک داد ک گریم گرفت و بزرگی خداوند، عشق خداوند و کافی بودن خداوند برام کاملا ملموس شد

      فقط میگم همیشه سالم و ثروتمند باشی در پناه خودش و بیشتر و بیشتر خبرهای خوب و کامنتای قشنگ ازت بشنویم و بخونیم ️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مهدی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2742 روز

    باسلام به استادگرامی وعزیز وسرکاره خانم مریم شایسته عزیزکه اینقدربرای این سایت زحمت میکشندوامیدوارم ماباکارکردن روی خودمون بتونیم جواب زحمتهاشونوبدیم یه اتفاق خیلی خوب توحوزه کاری چندماه پیش افتادکه ذهن بیمارونجواگرمن نمیگذاشت به اشتراک بزارم ومدام مقاومت میکردومیگفت حالامگه چی شده چه اتفاقی افتاده اصلابی خیال ویکمم ازنوشتن ترس داشتم ومیگفت بابااینهمه میخوای بنویسی اصلاکی میخونه بی خیال شواماپس ازکلی کلنجارتونستم این مقاومت ذهنموبشکنم واین متن و به اشتراک بزارم من نزدیک ۲سال هست عضوسایت هستم وباکلی باورهای دربه داغون واردسایت شدم که تواین ۲سال اتفاقات خوبم خیلی برام افتاده چندماه پیش بااموزشهای این سایت وباکارکردن روی خودم تونستم ازخرده فروشی واردعمده فروشی که فروش عطروادکلن هست بشم خیلی برام سخت بوداینکاروبکنم وباهرکی مشورت میکردم میگفت دست کم بایدیک میلیاردسرمایه داشته باشی تاواردعمده فروشی بشی امامن این مبلغ پولونداشتم وتویکی ازفایلهای استادشنیدم که میگفت اگه بتونی هزارتومان رادوهزارتومان بکنی میتونی یک میلیاردوچندمیلیاردکنی گفتم خوب ببینم من میتونم باتجربه وپول ناچیزی که دارم این پولوچندبرابرکنم واخرهرجوری بودبادعاکردن ونوشتن وروی باورام کارکردن تونستم بیام بشم عمده فروش اماخیلی ترس داشتم وتجربه عمده فروشیم خیلی کم بودبعدازچندوقت تصمیم گرفت برم تهران ویه خریدبکنم امامن که اینهمه پول نداشتم تصمیم گرفتم یه تمرین بکنم برم تودل ترسهام وتمرین این بودکه ۱۰تاازغولهای عمده فروش شغلموپیداکنم وبگم یه خریدی میخوام بکنم اماتسویشواینجوری میتونم بدم نصفشوپول میدم نصفشو چک خیلی ذهنم مقاومت میکردومیگفت هیچ کسی اینجوری تواین شرایط جنس نمیفروشه اخه توکاسبی یه فرمولی هست که همیشه بایدچندبارنقدری خریدکنی تااعتباربراخودت پیداکنی تافروشنده کم کم بهدچکی هم جنس بده اماهمون سری اول که فروشنده نه تورا میشناسه نه خریدی ازش کردی به هیچ عنوان چکی جنس نمیده امامن برخلاف میلم رفتم تودله ترسام خیلی ترس داشتم وهرموقع ترس سراغم میومدبه خودم میگفتم این فقط یه تمرینه تودنبال نتیجش نباش نتیجش هرچه باشه خواست خداست خوب پیش هرکدوم رفتم قاطعانه گفتندنه ماکلافروش چکی اصلانداشششتتیممم هرچه رفتم جلوترناامیدترشدم اماگفتم بزاربعدیشم برم تا۹نفرشونورفتم وهمه گفتندشرمنده گفتم اون اخری که دیگه سخترازبقیشونه را بیخیال اونم میگه نه بزارباهمین پول ناچیزی که دارم یه خریدی بکنیم وبرگردیم امایکی ته دلم میگفت بابااون اخریم بروکه بعدنگی نکنه اگه اونومیرفتم کاراکی میشدگفتم بزاراونم برم وقتی رفتم واقعاچه دری به روم بازشداینقدربهم احترام گذاشت ودعوتم کردسالن ملاقات منم صادقانه بهش همه چیوگفتم که من تازه شروع کردم واگه امکانش هست میخوایم اینطوری ازدخریدکنم ونیتمم اینکه یه روزنه ای بازبشه تاباهم کارکنیم نمیدونم تواین جمله ساده چی بودکه اونوتکونش دادواینقدرازم خوشش امدوازپرسیدشمااهل مطالعه هم هستی منم یسری کتابهایی که خونده بودموبهش گفتم دیگه اینقدرسرگرم صحبت کردن ازخداوندومعجزاتش شده بودیم که تازه ساعت ۶بعدظهربه من گفت وای حواسم نبودناهارخوردی گفتم نه‌???خلاصه ناهارکه خوردیم که هیچ شبم نگهم داشت ویه شامم باهم خوردیم باورتون نمیشه تاساعت۲شب داشتیم فقط ازخداوندویکتاپرستی ومسیردرست صحبت میکریم تازه یه صبحانه هم خوردیم وفرداش هرچی جنس خواستم بهم داداین دیگه شایدبراخیلی هاباورنکردنی باشه امانه پولی ازم گرفت نه چک گفت ببربفروش هروقت فروختی پولشوبزن به حساب هرجنسی هم خواستی زنگ بزن برادبفرستم هرجاهم گیرکردی بگوتاتجربموبهدبدم بعدم حتی کرایه اژانسی که امده بودمراببره ترمینال هم داد دست وصورتموبوسیدوگفت برو خداپشت وپناهدباورکنیدتااصفهان مثل این دیوانهاشده بودم هم میخندیدم هم ازذوق گریه میکردم نمیتونستم باورکنم که وقتی خدابخواهداون مشکلاتی که ماتوذهنمون ازش کوه ساختیم اون مثل پرکاه ازجلوی مابرمیداره ومن این مشکلوتوذهنم خیلی بزرگش کرده بودم ازخداوندسپاسگزارم بابت این سایت اینهمه فایلهای رایگان وتجربهای ناب ومحصولات باارزش وازش میخوام تواین مسیرثابت قدم باشم وقدمهای بعدیمومحکمتربردارم

    ارزوی شادی موفقیت وباورهای توحیدی برای همه دوستان، درپناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محمدمهدی رمه چی گفته:
    مدت عضویت: 2437 روز

    «بسم الله الرحمن الرحیم»

    .

    سلام بر استاد و خانواده صمیمی ام

    اثر مرکب میگه : وقتی کشتی یک درجه زاویه حرکت خودش را تغییر دهد ، از یک قاره دیگه سر در می آورد.

    ترکیب سفر به دور امریکا با دوره 12 قدم معجزه ای به راه انداخته ، ترکیب این دو با هم باعث شده تا قوانین را بهتر درک کنیم توجه مان را به زیبایی اطرافمون بدهیم و با ایمان و توکل به سمت خواسته هامون حرکت کنیم ، درست مثل این حیوانات چون ایمان فعال داشتند و با ایمان حرکت کردنند و خوراکی خوردن

    اولش شاید یکسری هاشون تردید داشتند اما حرکت کردنند و نتیجه شم خوب بود.

    واقعا با ایمان حرکت کنیم شاید اول کار که ظاهر خوبی نداشته باشه اما وقتی ایمان نشون میدی درب ها برایت باز می شود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    رضا براتی گفته:
    مدت عضویت: 2255 روز

    سلام خدمت استاد گل و مهربون و شیرینم و همچنین خونواده عباسمنشی

    استاد واقعا سپاسگزار تم به خاطر این همه زحمتی که میکشید و این فایل ها رو رایگان برای ما تهیه میکنید

    استا من تمام این قسمت های سفرنامه رو تا اینجا دنبال کردم وهر بار احساس بسیار زیبای و لذت بخشی سپاسگزاری این همه نعمتی ک تو فایل ها بود میکردم…تا این که الان به شهر خوش اب و هوای ساری هدایت شدم برا کار و هرروز دارم این سرسبزی و نعمت خدا رو شکر میگم و امروز بعد از ظهر اتفاقی گفتم برم پیاده روی و داخل این شهر دور بزنم و لذت ببرم این همه درخت نارنجی که شهر داری توی شهر کاشته…سر راهم دیدم یه پارکی هست که داخلش یک فضای رو واسه اهو و گوزن گذاشتن و مردم دورشون جمعن و خلاصه رفتم پیش حیوونا …باور کنید اولین بار بود که داشتم این حیوونا میدیدم خیلی خوشحال بودم اصلا بقران احساس میکردم تو بهشتم…تا یک ساعت همین طور دور این فضای حیوونا میچرخیدم و سپاسگزاری خداوند میگفتم..و اینم همش بخاطر محبت های شما ست ارزوی شادی فراون دارم واستوووووت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2306 روز

    استاد با دیدن لحظه ب لحظه این ویدئو با خدا حرف میزدم.. ببین خدا چقدر زیبایی تو جهان هست ک ب من هنوز نشون ندادی.. چقدر قشنگی وجود داره… ببین با دیدن حتی این تصاویر چقدر سر ذوق میام؟ ببین چقدر شکرت رو میگم… بهت افتخار میکنم.. تحسین میکنم این همه زیبایی رو…خدا ببین چقدر امید دارم ک اتفاقات خوب زندگیم در راهن.. خودت نزدیکش کن نزدیک و نزدیک و نزدیک تر….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    دژکام گفته:
    مدت عضویت: 2789 روز

    سلام به استاد گرامی و سرکار خانم شایسته

    بسیار عالی و هیجان انگیز بود، واقعا روح انسان از این همه زیبایی و نشانه های خداوند به وجد میاد و با دیدن این کلیپ ها تمرین میکنیم و میفهمم که تا کجاها میشه پیش رفت، تا کجاها میشه سفر کرد و تا کجاها میشه از زندگی لذت برد و سپاسگذاری کرد. برای من این سفرنامه ها علاوه بر بازشدن دیدگاه مکمل فوق‌العاده ای برای دوره 12 قدم هستش و در کناره قدم ها این فایل های یک مثال عملی از نحوه عملکردن به آموخته ها هست. که به قول خانم شایسته خودمون باشیم و خودمون رو بیشتر بشناسیم که در واقع در این صورت هست که خدای خودمون رو بیشتر می‌شناسیم و ایمانمون قویتر میشه.

    و اونقدر باید رو خودمون کار کنیم که تو تمرکز رو نکات مثبت و احساس خوب داشتن استاد و صاحب سبک بشیم در این صورت هست که در مسیر پیشرفت ها قرار میگیریم.

    آرزوی بهترین ها

    باز هم متشکرم. به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    مهتاب گفته:
    مدت عضویت: 2361 روز

    سلام به استاد عزیز و گرانقدرمون، مریم شایسته عزیز و مایک دوست‌داشتنی.

    امشب یه خبر خوش آوردم و میخوام این نتیجه رو با شما هم به اشتراک بذارم.

    بعد از هدفی که برای خودم تعیین کرده بودم که همون کاخ ویلایی بود که قبلا توی پروفایلم بود، به مدارهای بالاتر رسیدم، ولی انگار یه دفعه همه چی قفل شده بود… یه ندایی از درون به من میگفت که تو عزت نفس پایینی داری، تو اول عزت نفستو درست کن بعد برو سراغ اهدافت…

    بعد از دو روز فکر کردن به این نتیجه رسیدم که هرجا که پا میذارم، رد پای خود کم بینی، بی لیاقتی و بی ارزشی از خودم به جا میذارم و در عین حال توقع دارم که بقیه عاشقم باشن و باهام به خوبی رفتار کنن.

    شروع کردم تو این چند هفته به کار کردن روی خودم و طبق الهامات درونیم، نشستم و توی دفترچه یادداشتم دو تا ستون درست کردم، تو یکیش ۱۰ تا ویژگی مثبت ظاهری، و تو اون یکی، ۱۰ تا ویژگی مثبت باطنی برای خودم نوشتم. و هر روز اونها رو میخوندم و تو دفتر سپاسگزاریم بابت داشتنشون از خداوند متعال سپاسگزاری میکردم.

    تا اینکه چند روز پیش یه ایده به ذهنم رسید که این ویژگیها رو توی یه ورق کِلاسور، مرتب و خوانا بنویسم، انگاری که یه مطلب مهمی رو توش نوشته باشم؛ (یعنی من اینقدر با ارزش و مهم هستم که حتی خصوصیاتم هم باید توی یه ورق شیک و پیک باشه) و اون رو جلوی خانواده همسرم با صدای بلند بخونم، اون هم در شرایطی که اونها اصلا به هیچ وجه از این کارا و کلا مثبت نگری و این حرفا بشدت مخالفن و نه تنها مسخره میکنن بلکه شاید عصبانی هم بشن…

    و خلاصه تو این دو سه روز خیلی با خودم کلنجار رفتم که این کارو انجام بدم. البته نجواهای ذهنی به سراغم میومد و میگفت:

    ?این کارای مسخره چیه و اونها بلاخره دعوات میکنن?

    (این رو هم بگم که قبل از شروع کار کردنم روی خودم برای افزایش اعتماد بنفسم، ماه پیش عکسهای کاخ ویلای ۸ میلیاردی رو به همشون نشون داده بودم و همشون بهم میگفتن تو داری تخیلی فکر میکنی، تو رویایی هستی و از این حرفای پوچ…)

    ولی بالاخره دیشب انجامش دادم. دیشب ورق کلاسور رو برداشتم و رفتم تو دل ترسهام و به ذهن شیطانیم گوشزد کردم که:

    ?هر چی که تو میگی، باید بر عکسشو انجام بدم، اگه تو میگی مسخره‌ات میکنن، پس حتما استقبال میکنن، بعدشم نهایتش اینه که بعد از خوندنش، فکر میکنن من یه آدمی هستم که تو رویا و توهم زندگی میکنه ، و نمیخوان که بُکُشن منو… تازه با این کار اعتماد بنفسم میره بالا که تو جمع اظهار نظر کنم بدون ترس از تأیید نشدن و …. ?

    و بالأخره شروع کردم به خوندنش… خدای من ما چقققققدر در طول زندگیمون گول نجواهای مأیوس کننده ذهنی رو خوردیم بیخود و بی جهت؟؟؟

    باورتون میشه؟؟؟ من که هنوز باورم نمیشه… نه تنها استقبال کردن‌…. بلکه شروع کردن به گفتن صفات خوب همدیگه… خدااای من … من تونستم…. بالاخره اون غول بی شاخ و دُم رو شکست دادم و الان خیلی اعتماد بنفسم بالاتر رفته… از کارم نه تنها بدشون نیومد تازه استقبال هم کردن…???????????

    یه خبر دیگه: یکی از ویژگیهای من اینه که تو زمینه گوشی و نرم افزاری نسبت به خیلیای دیگه استعداد بیشتری دارم البته حرفه ای نیستم ولی به نسبت اینکه آموزشی ندیدم، خیلی کارا بلدم و این هم توی همون لیست بود که خونده بودم و… و… و… امروز صبح همسرم اومد و گفت در شُرُف یه شغل دیگه هم هست که داره پولش جور میشه و در حال راه اندازیشه…از من خواست که در این مورد براش کانال بزنم و تبلیغ مجازی کنم براش و براش کار کنم و درصدی بهم مزد بده….

    پسسسسسسسسسسسسر مخم سوت کشید……….. فقط از عزت و جلال خدا دهنم وااااا موند…… همون خصوصیتی که خودم تو لیست خونده بودم ، به من پیشنهاد شد. منی که ۴ ساله خونه دارم و کوچکترین پیشه ای نداشتم، الان بهم پیشنهاد کار شده

    ببییییییییین با پا، با کله میرم تو دلش…

    با تک تکتونم، با تک تک ذهنهای نجواگرتونم، میشه… هر چیزی شدنیه…دیدی شد… ????????????????????????

    به خودم قول دادم که هر وقت نتیجه گرفتم بیام تو سایت و کامنت بذارم

    عاشقتونم

    فعلا بابااااااااای?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 85 رای:
    • -
      حامد امیری گفته:
      مدت عضویت: 2493 روز

      سلام مهتاب جان

      آفرین آفرین به تمرینی که انجام دادی و دست از رسیدن به اهدافت نمی کشی. خیلی لذت بردم. از اینکه نتیجشو با ما به اشتراک گذاشتی ممنونم.

      امیدوارم هر کجا هستی بدرخشی مث الماس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مهتاب گفته:
        مدت عضویت: 2361 روز

        سلام حامد عزیز. ممنونم از پاسختون. یعنی نجواهای ذهنی که ما رو میخواد از قدم برداشتن منصرف کنه، حرفای پوچ و بی اساسی بیش نیست.

        به امید خبرهای خوش شما دوست عزیزم???

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد مردانی گفته:
      مدت عضویت: 3127 روز

      دمت گررررررررررررررررم چه دلو جراتی داری مهتاب خانم

      من این تمرینو تو پارک برای خانواده هایی که اومده بودن تفریح انجام دادم علاوه بر اینکه همشون استقبال کردن بعضیهاشون کفو سوت میکشیدن برام یادمه اولین بار که میخاستم این تمرینو انجام بدم از شدت ترس پاهام میلرزید ولی انجامش دادم میدونم چقدر اولش سخته و نجوا قویه اما بعدش فوق العده احساس شور شوق میکنی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فریدون گفته:
      مدت عضویت: 2297 روز

      سلام خانم امیری قدرتمند عزیز

      خیلی خیلی بهتون تبریک میگم این موفقیت بزرگتون رو……بزودی باید پول پارو کنی توی ویلای 8 میلیاردی.

      یکی از تمرینات سخت عزت نفس رو با چه نتیجه عالی انجام دادی.

      یادمه اولین بار این درخواست رو لیلا از من کرد که ببینم میتونم بعنوان یک سخنران ویژگیهای مثبتم رو بیان

      کنم که من بدون لحظه ای درنگ اینکار رو کردم و چقدر حس خوبی بهم دست داد.

      ولی تا حالا توی جمع اینکار رو نکردم و هنوز نمیتونم چون فکر میکنم بهم بخندن.

      با این نوشته و ایده ات خیلی بهم انگیزه دادی اول بنویسم و توی یک فرصت مناسب اینکار رو کنم.

      مراقب خودت و همسر و فرزند نازنینت باش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مهتاب گفته:
        مدت عضویت: 2361 روز

        متشکرم فریدون عزیز.

        اگر ذهنت تو رو مسخره کرد، پس بدون اون کاری که بهت الهام میشه که انجامش بدی، قطعا بزرگترین و ارزشمندترین نتیجه رو داره.

        درواقع وظیفه ذهن، ایجاد مانع های پولادین در برابر دلهای ماست. واسه همین ۱۰۰ درصد باید برخلاف حرفهای ذهن، پیش بریم و عمل کنیم.

        بهترینها و برترینها رو برای خودت و خانواده عزیزت خواستارم عزیزم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      پارسا فریور گفته:
      مدت عضویت: 2525 روز

      سلام خانوم امیری

      وای خدا دیدگاهتون ترکوند از بس قشنگ و تاثیرگذار بود

      خدا اعتماد به نفس و عزت نفستون رو هزار برابر کنه انشالله

      ???

      چقدر خوب شد که توی این سایت کسی پیدا شد که توی این زمینه مثل من اینقدر موانع داره برای اعتماد به نفسش…

      مثلا من دوست دارم با افرادی ارتباط برقرار کنم توی هرجمعی، میرتسم که یوقت بی محلم کنن

      و کم بیارم

      یا اینکه

      میخوام سر کلاس درخواست کنم فلان موضوع رو برام توضیح بده،میترسم بقیه مسخرم کنن

      یا اینکه

      برای کارم زنگ بزنم و حضوری ارتباط برقرار کنم تا پروژه های بیشتری بگیرم میترسم یوقت بگن نننع

      ای خدا

      ???

      البته این ترس ها درونم تازه کم شده

      برای اینکه ترس هامو از بین ببرم بخصوص مورد اولی ،همین تمرین شما که گفتین ویژگی های مثبت ظاهری و باطنی ام رو بنویسم تمرین تاثیرگذاریه؟

      ???????

      خیلی موفق و ثروتمند باشید انشالله

      من موفقیت هاتون رو دنبال میکنم?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مهتاب گفته:
        مدت عضویت: 2361 روز

        سلام دوست عزیز. بله. خیلی تأثیرگذاره. بعد توی جمع خانواده، یا بنظر شخصِ خودِ من، توی جمعی که بیشترین ترس رو دارین که مسخره‌ات کنن، بخونینش.

        ویژگیهاتون رو حالا هر چند درصد که دارا هستید، بنویسید با یه خودکار خوشنویس، توی یه ورق شیک و پیک، بنویس، با اینکارت به کائنات اعلام میکنی که شما فوق‌العاده با ارزش و مهم و با لیاقت هستی و بعد با صدای بلند بخونیدش. اینهم برای ریختن ترسها و بستنِ دهانِ زمزمه‌گر ذهن هست که اتفاقا دیگران هم لذت میبرند از این بایانات شما…

        این اقدامات البته الهامات شخصی خودم بوده و بهش عمل کردم و نتیجه گرفتم.

        مطمئن باش نتیجه میگیری.

        منتظر خبرهای خوبت هستم.

        موفق تر از قبل باشی عزیزم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سیدمحمد لایق گفته:
      مدت عضویت: 2299 روز

      سلام بهتون تبریک میگم خانم امیری که پا گزاشتید روی ترستون ب الهامتون عمل کردید و فقط خدا میدونه چه اتفاقات خوبی واستون میفته

      بهتون بابت ایمانی ک دارید تبریک میگم و واستون بهترین هارو دعا میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      احسان صالحی گفته:
      مدت عضویت: 2323 روز

      سلام و درود به مهتاب عزیز

      وااااای عالی بود این حرکتتون، خیلی لذت بردم، خداییش کیف کردم. آفرین به شما

      منم ازتون ایده گرفتم، منم میخوام این کارو انجام بدم و خصوصیات مثبت ظاهری و باطنیم رو بنویسم

      خیلی قشنگ به شیطان ذهنتون گوشزد کردید که: که هرچی اون میگه باید برعکسش عمل کرد.

      وافعا این نجواهای ذهن که فقط آدمو مایوس و ناامید میکنه و منم تابحال زیاد گولش رو خوردم و به شدت نیاز دارم که خیلی رو خودم کار کنم و با همین ایده ی شما شروع می کنم

      لطفا و حتما نتایجتون رو به اشتراک بزارید که خیلی قشنگ می نویسید، منم میخوام وقتی نتیجه گرفتم بیام و بنویسم.

      منتظر نتایج فوق العادتون هستیم همگی :)))

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مهتاب گفته:
        مدت عضویت: 2361 روز

        خیلی سپاسگزارم احسان عزیز.

        متشکرم از کامنتتون.

        خدارو بینهایت شکر میکنم که تونستم تأثیر گذار بوده باشم.

        ایشالا به امید آوردن خبرهای خوب بعدیمون…

        به امید اون روز که نزدیک هم هست….????

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Beh Afarin گفته:
      مدت عضویت: 1932 روز

      به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا

      سلام بر مهتاب عزیزممم

      چقددر شما جسارتت داشتین عزیز دلمم

      تحسینتون میکنم شما عزیز دلمم رو

      باید یاد بگیرم که همه چیز امکان دارد

      میشوووود هر آنچه بخوااایممم

      راستش انگار خداااا دستموو گرفت و نشوند پای این دیدگاه

      چون شدیدا با همچین تلنگری نیاز داشتممم

      برم ویژگی های خوبم رو که نوشتم با صدای بلند تکرار کنم

      عاقشتم عزیزمم

      در پناه خدا هر روزت عالی تر وبهتر از دیروزت باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3849 روز

      عاشقتم من مهتاب جان …

      فوق العاده بود

      و فوق العاده ای خودت

      چه انرژی مثبتی را دریافت کردم

      واقعااا تحسین برانگیز و ستودنیه کسی که می ایسته روبه روی نجواهاش و برخلافش حرکت میکنه … ایمان میخواد .. جسارت میخواد … اراده میخواد … متفاوت فکر کردن میخواد و از همه مهم ترررر عزت نفس میخواد

      عزت نفس یعنی که میدونی توووو چقدر والا و بالا و مهم ترینی ارزشمندترینی

      میدونی باور داری که مهمی که اینجوری رفتار میکنی .. واسه هدفت واسه ارزش هات واسه استانداردهات

      خوشحالم و خدارواز صمیم قلبم سپاس گزاری میکنم برای وجود ارزشمند خودم … خودم را با تمام تصمیم هایی که گرفتم انتخاب هایی که داشتم نتایجی بزرگ و چه کوچک گرفتم تحسین میکنم دوست دارم

      به خودم افتخار میکنم ..

      واسه خودم دست میزنم ..

      پا میکوبم ..

      نفس ع م ی ق …

      خدایاااا شکرتتتت

      عاشقتم محمد

      عاشقتم …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علی رضایی گفته:
      مدت عضویت: 1733 روز

      سلام خدا جونم

      سلام به مهتاب خانم عزیز

      خدایا سپاسگزارم 🙏

      دوست عزیز امروز صبح از خدا یه درخواستی داشتم و گفتم خدا جون یه راهی بزار جلوم با زبون خودم بگو من چیکار کنم تا به اون هدفم برسم.

      وای خدایا سپاسگزارم ازت

      اول فایل سفرنامه رو دیدم البته با کلی سپاسگزاری فکر کردم فقط باید به نکات مثبت بیشتر توجه کنم.

      اما وقتی اومدم روی کامنتا زدم به ترتیب امتیاز..

      کامنت مهتاب خانم اومد و شروع کردم به خوندن که وقتی صحبت از عزت نفس شد اون موقع فهمیدم که آره باید من اول روی عزت نفسم کار کنم باید احساس لیاقتمو ببرم بالا.

      خدایا شکرت

      الله اکبر خدا جونم من که تازه دوره عزت نفس خریدم و دارم روی خودم کار میکنم اما منتظر تیجه هستم ولی امروز فهمیدم که اوله اول باید باید باید خودم به عزت نفس بالا برسم اوضاع و اهداف خودش میاد سراغم نه اینکه من دنبالش بدوم.

      خدایا سپاسگزارم

      مهتاب خانم دوست عزیز منتظر کامنتتون هستم که به امید خدا اون کاخ زیبایی که پسندیدین. توی دفتر اهدافتون تیک خورده باشه و به ترتیب اهداف بعدی و بعدی.

      خدایا سپاسگزارم

      خدایا چقدر این سایت خدایی هست همه ذوق و شوق پیشرفت یکدیگررو داریم.

      دلم نمیاد از این خونه بیام بیرون خیلی زیباست خیلی آرامش بخشه خیلی بهتر خدارو حس میکنم.

      خدایا سپاسگزارم.🙏🙏

      عاشقتونم🌹🌹

      درپناه حق ❤️❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: