دیدگاه زیبا و تأثیرگذار طیبه عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
حرفهای شما بازم به من یاد آور شد که ببین لذت بردن از زندگی برای من نباید به چیز خاصی گره بخوره. خدارو شکر این روزها دارم همین باور رو عملی میکنم تو زندگیم.
خیلی زیبا گفتید که برای داشتن شادی و آوردن اون به خونه فقط به خودت نیاز داری و نوع نگاهت به زندگیت. داشتم با خودم روند تغییرات استاد و نوع نگاهش به زندگی و لذت بردن از اون رو که توی یه فایل درباره اش صحبت کردند، مرور می کردم .
استاد همیشه میگه:
“الان که زندگی من از نظر مالی نسبت به گذشته کاملا تغییر کرده، احساس خوشحالی و لذت من از زندگی تغییر نکرده. به خاطر اینهمه نعمت توی زندگیم سپاسگزارم اما نمی تونم بگم که الان با وجود این همه نعمت های بزرگتر و بیشتر، خوشحالی من بیشتر شده.”
خدایی این حرفها کلی توش باور های توحیدی هست. از خودم می پرسم من چند درصد این نگاه رو درباره احساس خوشبختی غیر وابسته به مادیات می تونم داشته باشم. چقدر میتونم به این نوع نگاه الهی برسم؟! پاسخ اینه که: به همون میزانی که روی باورهای بنیادینم کار میکنم و احساس خوب داشتن رو اصل می دونم. احساس خوبی که وابسته به داشتن یه چیز خاص نیست.
این روزها از همیشه بیشتر دارم روی نچسبیدن به هر خواسته ای و احساس رهایی داشتن کار می کنم و به حق که جلسه اول دوره راهنمایی عملی دستیابی به رویاها آگاهی هاییی رو بهم می ده که منطق های قوی ای برای رها بودن در ذهنم می تونه بسازه.
درباره زیبایی های دیگه این فایل باید بگم که: این غروب وحشتناک زیبا بود و اشک شکر رو از چشمانم جاری کرد. شکر ایزد توانا رو توی وجودم به خاطر این همه زیبایی ها برانگیخته کرد .خیلی زیبا بود زیبا ترین غروب عمرم رو تا این لحظه دیدم. زیبایی خیر کننده غروب و نمایش هماهنکی میان خورشید و آسمون و ابرها که صحنه های دلفریب و جذابی رو خلق کرده. به حقیقت خدای ما عجب هنرمندیه و این زیبایی ها بی پایانه.
سپاسگزارم ازتون خانم شایسته عزیزم. واقعا جا داره از طرف خودم بارها ازتون سپاسگزار باشم که با عشق و انرژی و زیبایی الهی تون با تمام مسئولیت های دیگه تون، ما رو هم مهمون این زیبایی ها کردید که چقدر نگاه ما به زیبایی های اطرافمون رو تغییر داده. ربنا از تو بی نهایت سپاسگزاریم که چنین دستان سخاوتمدی داری.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 94167MB12 دقیقه
به نام خدا
سلامی به گرمی صدای مریم خانم
سلامی به زیبایی فلوریدا
سلامی به هیجان انگیزی رانندگی با هایوبوسا
یه سلام از ته ته ته ته دلم به استاد جونم
یه سلام گنده و مخملی به همه دوستای عزیزم
یه بوس خوشگل?رو گونه های خوشگل همتون???
خانم شایسته عزیز، من همیشه از بودن در کنارتون لذت میبرم. دوست دارم تا دنیا دنیاست زنده بمونم و زنده بمونید تا بتونم هر روز باهاتون همراه باشم. هر روز خودمو از روزی که گذشت و دیگه هم بر نمیگرده، بهتر کنم، نشتی های ذهنمو آروم آروم پیدا کنم و یکی یکی با مصالح مناسب و قشنگ، سفت و محکم، خداگونه و کبریایی اونها رو پر کنم.??
همیشه تحسینتون میکنم، همیشه دلم براتون میتپه، اصلا انگار باتری دلم اینجا پر میشه. قلبم وقتی وارد این فضا و فرکانس میشه، با عشق بیشتری میتپه. اونم مثل من اگه یه روز وایسه، دوست داره بیشتر بمونه و این مزرعه ی زیبا رو آباد تر کنه. تند تر و با اشتیاق بیشتری بتپه. بتپه برای اونهایی که دوستشون داره، برای اونی که عاشقشه، برای اونی که تا وقتی بهش وصله موجوده، تا وقتی به اون تکیه میکنه سربلنده، هر چی بخواد رو بدست میاره. دوست داره همین طور مدام بدون توقف عشق و محبت و فرکانس خدا رو از درون خودش رد کنه تا تر و تازه و ترگل ورگل بشه، قشنگ بشه، مخلص بشه، پاک بشه، آسون بشه و خداگونه و بعدشم ببخشتش به بقیه، با عشق ببخشه، با سخاوت ببخشه، اینقدر ببخشه ببخشه ببخشه که خورشید از کم کاریش تو آفتاب دادن خجالت بکشه.
دوست دارم همیشه این حس درونی که دارمو، این روح عزیزمو، این پاره ای از وجود خدا رو ، روی فرکانس خدا تنظیمش کنم.
خدایی که اراده کرده تا در طول ولایتش منو هم صاحب قدرت خلق کنندگی قرار بده. خالقی که به من میگه عزیزم، بنده قشنگم، فدات بشم من، عزیز ترینم، تو فقط از من بخواه، هر چی میخوایی بخواه. هر چی دوست داری. تو مال منی، من تو رو واسه خودم آفریدم، تو ازم نخوایی پس کی بخواد، تو رو آفریدم که نعمت های بیکرانمو همینطور وارد زندگیت کنم، سیل نعمت هامو بیارم تو زندگیت، منتهی سیل من فرق میکنه….
همه چیو آباد میکنه، اگه جایی نشتی داشته باشه پرش میکنه، اگه دلخوری باشه رفعش میکنه، این سیلی که من بهت عطا میکنم، میارتت پیش خودم، ور دل خودم، تو از منی، پیش کی میخوایی برگردی غیر از من، کیو به جز من داری؟ اصلا مگه چیزی مهم تر از من تو این جهان هست؟ مگه بزرگ تر از من هست، تو از یه همچین منبعی گرفته شدی، خودتو یه وقت گم نکنی، به من شرک نورزی ها، یادت نره چی بهت گفتما، بهت گفتم تو اشرف مخلوقاتی، گفتم تو هم مثل من میتونی خلق کنی، هر چیزی رو به هر شکلی که باشه، هر کجا، هر زمان که دلت خواست.
خداجونم میگه تو فقط به من توکل کن، فقط و فقط روی من حساب کن، من هیچ وقت از دستت ناراحت نمیشم، هیچ وقت رومو برنمیگردونم، هیچ وقت ازت دور نمیشم، هیچ وقت از هدایتت دست بر نمیدارم. فقط یه چیزی،
اگه خلاف این ها عمل کردی، بدون که عاقبتش خوش نیست، نه اینکه من عمداً ناخوشش کنما،نه! این قانونه. هیچ وقت عوض نمیشه. همیشه درسته. من بهت یاد دادم چجوری ازش استفاده کنی، ولی تو یادت رفته،همین!
کاری نداره! دوباره ازم بخواه، درخواست کن تا دوباره به یادت بیارم چیزی رو که فراموش کردی.
ازم بخواه تا زمین و زمان رو به پات بریزم. ازم بخواه و بهم ایمان بیار. اونوقته که رستگار میشی. اونوقته که سرت بلنده. میگی من بنده ربم. همونی که صاحب اختیار هر دو جهانه. همونی که میتونه من رو از فرش به عرش ببره.
استاد جونم ممنون که بالاخره ما رو رسوندید به این قسمت، دو سه ماه پیش توی سفرنامه چند ثانیه از روی این فایل گذر کردید و من همون لحظه اصلا نمیدونم! یه حس قشنگی نسبت بهش پیدا کردم و امید وار بودم که زود بهش میرسیم.
واقعا
چه خوش گفت مریم جون راستگو
که همواره تا گور احساس خوش بجو
چه پارکینگ باحال و خفنی داره این خونمون. چه قدر ثروت توش نشسته. چقدر استاد جونم زیبایی توش نشونده.
پارکینگ بزرگ و جادار. راحت و آزادانه. درسته گاراژ نیست ولی بزرگه. هایوبوسای تند و تیزمون در چه حاله.
استاد جون این تیشرت خودش که اینقدر باحاله، شماهم باهاش ست کردین دیگه فوق العاده است. عینکتون چه زیباست. اون هاپو کوچولو ولی بعید میدونم یه همچین سلیقه ای داشته باشه.
خانم شایسته عزیز، یار دوست داشتنی ممنونم که این حجم از لطافت و زیبایی رو به ما نشون دادید توی این فایل. باغ فردوس بود اصلا.
به قطار که رسیدیم، دور و اطراف رو که نگاه میکردیم، دیدم این ابر های پنبه مانند نرم خپلی باحال، هر کدومشون از اون دور دست ها مثل درخت های عظیم الجثه ای بودن که از توی زمین سر بند کردن. خیلی لذت بردم. خدایاشکرت.
چه قدر این قطار فوق العاده بود. هم قدرتش، هم ابهتش.
به نظرم قطار یکی از نشانه های فوق العاده است برای اثبات مسخر بودن تمامی جهان برای انسان. اینکه یه دونه لکوموتیو، این حجم از بار رو که هزاران تنه رو به راحتی حرکت میده، تازه ببینیم چقدر ثروت توی همین قطاره، چقدر قراره خیر برسه به جهان با بار این قطار. چقدر زیبا بود.
این که فرمودید برای داشتن احساس خوب حتما لازم نیست چیز خاصی رو داشته باشیم یا حتما فرد خاصی توی زندگیمون باشه رو استاد جون چقدر زیبا به نمایش گذاشتن.
اصولا کسایی که پشت قطار گیر میکنن شروع میکنن به قر زدن که چرا زود تر نرسیدم، وای دیرم شد، ال شد بل شد. ولی خب استاد جونه دیگه، از همین عبور قطار هم لذت میبره و خدارو صد هزار مرتبه شکر ، ما شاگرد های ایشون هم از چنین استادی آموزش میبینیم و یاد میگیریم که همیشه حسمون رو خوب نگه داریم. وقتی آقای لب و دهن(شیطان رجیم) داره حرف میزنه، بذاریم حرفشو بزنه. راحت. ولی حتی محلشم ندیم. تا حرف میزنه رومونو بکنیم سمت خدا.
امروز یه همچین چیزی برای من به شخصه اتفاق افتاد.
امروز سر کلاس ادبیات بودم و سیستم ما اینجوریه که معلم درس میده و در خلال درس دادن ممکنه سوالاتی بپرسه، جواب دادن اختیاریه ولی خب مثبت و منفی داره.
من به لطف خدا همیشه خب توی درس های عمومی به خصوص ادبیات جلوتر از بقیه بودم، ولی خب این دفعه دو سه تا منفی گرفتم، و رفیقم به خوبی خیلی از سوالات رو جواب داد و هی مثبت میگرفت. من همون موقع شروع کردم که تحسینش کنم. شروع کردم لذت ببرم از اینکه یه همچین رفیقی دارم. و قشنگ حس کردم که یه عامل مزاحمی داره هی چوب لای چرخم میندازه. فهمیدم که ای بدجنس، این لب و دهن داره هی منو هل میده به سمتی که شروع کنم به حسودی کردن تا اینکه احساسم بد بشه؛ ولی خب خدارو شکر مچشو گرفتم.بعد این قدر تحسین کردم و احساسم و خوب نگه داشتم تا از رو رفت و هنوز هم خداروشکر میکنم که رفیقم اینقدر امروز آمادگی داشت. دمش گرم.
بریم دوباره سراغ فایل
استاد جون وقتی رفتید جلوی اون نمیدونم فرودگاه بود چی بود، اون زمین وسیعی که دیدم گفتم کاشکی الان میشد استاد جون بره داخل و یه لرزه ای بر اندام زمین زیر پای هایوبوسا بندازه. خیلی دوست داشتم.
استاد جانم، چقدر برام لذت بخش بود وقتی به مریم خانم گفتید گوشیشونو بذارن تو جیبشون و با تمرکز صد در صدی موتورو هل بدن.
استاد من، دلیل تفاوت نتایج همین جاهاست که میتونه مشخص بشه.
شما حتی برای همچین کار به ظاهر ساده ای گفتید که باید صد در صد تمرکزتون رو روی اون کار بذارید. این مشتی است نشانه خرمن. این به این معناست که شما همیشه در تمام کارها با تمرکز صد در صد پیش میرید. به قولی با تمام قوا. و این کار باعث میشه که نتیجه خیلی سریع خودشو عالی نشون بده. چون خداوند حمایت میکنه. خداوند وقتی که میبینه شما دارید با تمام تمرکز موتور رو هل میدید، دستشو میذاره پشت موتور تا کمکتون کنه و با یه حرکت کوچولو شما رو به خواستتون برسونه. ???????????
استاد جانم. وقتی داشتید برمیگشتید، اصلا مغزم داشت سوت میکشید. یه سیاه چاله دیدم وسط آسمون. نمیدونم شما چی میدیدید ولی من اونو یه چاله ی زرد عظیم دیدم که داشتیم مستقیم به درونش نزدیک میشدیم.
واقعا نمیدونم چرا ولی واقعا دلم اون لحظه گفت ای کاش واقعی بود و ما واقعا به سمتش حرکت میکردیم. خیلی حس باحالی بود . خداروشکر.????????????????
آهان راستی. اولای فایل توی اتوبان توی آسمون روبرو یه ابر مثل یه مرد چاق دماغ گنده بود که داشت از ته دلش میخندید.?? خیلی قشنگ بود. الهی شکر
من همیشه ترکیب رنگ رو با صحنه دوست داشتم. شما اگه یه شهر رو بدون هیچ نوری تصور کنید،همه جا تاریکه. همه جا لایه ی سیاه تاریکی روی اجزا هست. مثل یه دل با باورهای تاریک و سرد و سنگینه. وقتی نور بهش اضافه میشه، تازه زیبایی هاش مشخص میشه. چشم نوازی هاش معلوم میشه. میبینیم که رنگ واقعی اجزا اطرافمون، همون رنگیه که ما انتخاب میکنیم باشن. چون ماییم که به اطرافمون رنگ میدیم. ماییم که همه کاره ایم
ای قربون خدابرم من که زیباترینتصاویر رو از طریق بینهایت دستش به زندگی من وارد میکنه. استاد عکس ها فوق العاده بودند.بسیار زیبا. انگار جشن رنگ ها بود. چقدر عالی بود . لطیف و زیبا. بسیار زیبا.
خدایا شکرت به خاطر این همه نعمت و این همه ثروت و احساس خوب.
امیدوارم گوشه ی کوچکی از احساسم رو تونسته باشم با شما به اشتراک بذارم.
ممنون. فهلا بای