سفر به دور آمریکا | قسمت 94

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار طیبه عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

حرفهای شما بازم به من یاد آور شد که ببین لذت بردن از زندگی برای من نباید به چیز خاصی گره بخوره. خدارو شکر این روزها دارم همین باور رو عملی میکنم تو زندگیم.

خیلی زیبا گفتید که برای داشتن شادی و آوردن اون به خونه فقط به خودت نیاز داری و نوع نگاهت به زندگیت. داشتم با خودم  روند تغییرات استاد و نوع نگاهش به زندگی و لذت بردن از اون رو که توی یه فایل درباره اش صحبت کردند، مرور می کردم .

استاد همیشه میگه:

“الان که زندگی من از نظر مالی نسبت به گذشته کاملا تغییر کرده، احساس خوشحالی و لذت من از زندگی تغییر نکرده. به خاطر اینهمه نعمت توی زندگیم سپاسگزارم اما  نمی تونم بگم که الان با وجود این همه نعمت های بزرگتر و بیشتر، خوشحالی من بیشتر شده.”

خدایی این حرفها کلی توش باور های توحیدی هست. از خودم می پرسم من چند درصد این نگاه رو درباره احساس خوشبختی غیر وابسته به مادیات می تونم داشته باشم. چقدر میتونم به این نوع نگاه الهی برسم؟! پاسخ اینه که: به همون میزانی که روی باورهای بنیادینم کار میکنم و احساس خوب داشتن رو اصل می دونم. احساس خوبی که وابسته به داشتن یه چیز خاص نیست.

این روزها از همیشه بیشتر دارم روی نچسبیدن به هر خواسته ای و احساس رهایی داشتن کار می کنم و به حق که جلسه اول دوره راهنمایی عملی دستیابی به رویاها آگاهی هاییی رو بهم می ده که منطق های قوی ای برای رها بودن در ذهنم می تونه بسازه.

درباره زیبایی های دیگه این فایل باید بگم که: این غروب وحشتناک زیبا بود و  اشک شکر رو از چشمانم جاری کرد. شکر ایزد توانا رو توی وجودم به خاطر این همه زیبایی ها برانگیخته کرد .خیلی زیبا بود زیبا ترین غروب عمرم رو تا این لحظه دیدم. زیبایی خیر کننده غروب و نمایش هماهنکی میان خورشید و آسمون و ابرها که صحنه های دلفریب و جذابی رو خلق کرده. به حقیقت خدای ما عجب هنرمندیه و این زیبایی ها بی پایانه.

سپاسگزارم ازتون خانم شایسته عزیزم. واقعا جا داره از طرف خودم  بارها ازتون سپاسگزار باشم که با عشق و انرژی و زیبایی الهی تون با تمام مسئولیت های دیگه تون، ما رو هم مهمون این زیبایی ها کردید که چقدر  نگاه ما به زیبایی های اطرافمون رو تغییر داده. ربنا از تو بی نهایت سپاسگزاریم که چنین دستان سخاوتمدی داری.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 94
    167MB
    12 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

261 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حمید خالقی» در این صفحه: 1
  1. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3915 روز

    تو این قسمت از سریال من اینو یاد گرفتم که زندگی و لذت بردن نه تنها از هم جدا نیستن بلکه یکی هستن و همپوشانی دارن

    زندگی کردن یعنی لذت بردن و لذت بردن یعنی زندگی کردن

    اینو به این دلیل میگم که بعضی وقتا من خودم یه مدتی از روز رو اختصاص میدم به لذت بردن از داشته هام و تفریح کردن و غیره … درصورتی که اگه طبق قانون عمل کنم همیشه و هر لحظه زندگی کردن لذت بردنه نه فقط یه زمانهای خاص اختصاص بدم به لذت بردن از زندگی و داشته هام …

    شادی درونی که از رضایت درونی نشات میگیره بالاترین لذت بردنه چون به هیچ چیز و هیچ کس احتیاجی ندارم فقط به خودم و درون خودم احتیاج دارم

    به قول یه بزرگی میگه: کسی که نتونه ذهن خودشو کنترل کنه اون شخص آزاد نیست

    اگه همین الان یاد بگیرم که( سالهاست دارم تمرین میکنم) از همین داشته هام لذت ببرم خداوند همان را برایم زیاد ترش میکنه پس نیاز نیست خودمو محتاج کسی بدونم حتی محتاج توجه یا مهر و محبت پدر و مادر و همسر و خواهر و برادر و همکار و رئیس و …. اگه محبتشون رو ببینم خوبه عالیه و لی خودمو محتاج نمیبینم به هیچ چیز و هیچ کس

    خودش منو آفریده خودش هم همه چیزو برام تضمین کرده البته به شرطها و شروطها …

    چطور ممکنه خدایی باشه مدیر و مدبر هر دو عالم اونوقت نیازهای منو نتونه یا نخوات اجابت کنه؟ کاملا معلومه اگه جایی کمبود داشته باشم نقص از سمت خودمه نباید به خدا گیر بدم خدایا چرا اینطور شد؟ چرا اونطور شد؟

    خدا کاری نداره به کسی و لذتهای و نعمتهای کسی …

    من باید به درون خودم و به افکاری که توسرم میگزرونم توجه کنم حالا وای به حال کسی که هیچ کنترلی روی افکارش نداره و همینطور فکرهای مختلف توذهنش داره میگزره معلومه که تو در و دیوار میمونه …

    همیشه به ما گفتن به نفس توجه نکن فریب نفس رو نخور و …. ولی این حرفو ما درست درکش نکردیم یا شاید هم خودشون هم درست درک نکردن برا همین معنی و مفهومشو درست به ما توضیح ندادن

    توجه به نفس نکن یعنی توجه به افکاری که تو ذهنت داره خود به خودی تولید میشه نکن و افکار رو خودت انتخاب کن ؛

    خودت به ذهنت دستور بده که اجازه داره به چه چیزی فکر کنه و به چه چیزی فکر نکنه؛

    چطور فکر کنه با چه زاویه دیدی نگاه کنه و چقدر فکر کنه

    چون ذهن انسان کوتاهه ولی الهامات الهی کهکشانیه و دید گسترده ای داره

    تازگیا به خودم میگم قدما به ما گفتن به هوای نفس توجه نکن و ازش پیروی نکن ولی استاد از عزت نفس میگه و از اعتماد به نفس … واقعا چه تناقضی !!!

    خیلی خوشحالم و به خودم و استادم افتخار میکنم که به جایی رسیدیم که مفهوم پیروی نکردن از هوای نفس و از طرفی عزت و اعتماد به نفس رو فهمیدیم…

    چرا به خواسته نفسم توجه نکنم؟ اتفاقا باید توجه کنم و به خواسته هاش جواب بدم ولی طبق قانونش طبق راهش نه بی در و پیکر نه بدون علم و آگاهی

    واقعا خدارو شکر میکنم هم فهم به ما داده و میده و هم عمل به آگاهی هامون رو به ما میده

    داشتن آگاهی 20 درصد کاره 80 درصدش شاید هم بیشتر عمل کردن به اونهاست که هم سعادت دنیا رو میاره و هم سعادت آخرت را..

    خدایا آگاهی به ما دادی اسباب عمل و اجرای واقعی این آگاهیها در زندگیمون رو هم به ما از فضل و کرمت هدیه کن تا رشد کنیم و آسانتر شویم برای زیباییها برای آسانیها برای نعمتها و بازهم آگاهی های جدید و باز هم مدارهای بالاتر و جدیدتر ..

    درپناه الله یکتا شاد پیروز موفق و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: