سفر به دور آمریکا | قسمت 95

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سیدمحمد امین عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

“هدایت”. اگه از من بپرسن یه صفت برای این کلمه بگو، میگم عملی ترین و اجراشونده ترین فعل در هر لحظه. اصلا اینقدر بدیهی و آروم در هر لحظه هم موجوده و داره اتفاق می افته که بعضا فکر میکنیم نیست. مثل اینکه اگه حواست به نفست نباشه، کلا اصلا حس نمیکنی یه همچین چیزی الان تو رو زنده نگه داشته.

استاد عزیزم. اینکه میبینم چقدر نقش هدایت توی زندگیتون پررنگه، واقعا منو وامیداره به اینکه درک کنم و فکر کنم که چقدر میتونه انسان گوش دلش رو باز کنه تا صدای خدا رو واضح تر بشنوه. بتونه هدایتی که در هر لحظه به سمتش میاد رو قبول کنه و بتونه هر لحظه ی زندگیشو بسپاره به بهترین برنامه ریز و مشاور جهان.

اونوقته که وقتی میخوایی بری گردش، نگران نیستی که کجا بری چون میدونی هدایت میشی. به جاهایی که تا حالا ممکنه از کنارش صد بار رد شده باشی ولی ندیدیش. جاهایی که شنیدی ولی فکرش رو نمیکردی گذرت بهش بیفته. به جاهایی که فکرش رو هم نمیکردی که وجود داشته. دستتو میذاری تو دست خدا و میری دنبالش. میدونی که هر جا میبرتت ساحل همونجاست.

باید فقط به حرفش گوش بدی. بگی چشم رو چشمم. مطمئن باشی که برترین و یکتا ترین منبع ثروت و خوشی و زیبایی جهان هستی داره راهنماییت میکنه.

وقتی یه مشاور خیلی مطرح بهمون راهنمایی میده، 100 درصد قبول می کنیم چون میگیم این آدم کارش رو بلده. بایدببینیم وقتی خدا داره هدایت میکنه، چقدر اعتماد می کنیم و میگیم این نیرو کارش رو بلده!

خیلی وقتا موقع گوش کردن حرف خدا که میشه شک میکنیم. میگیم نکنه حالا یه طوریم بشه. نکنه درست پیش نره، نکنه… . یعنی عقلمون رو دخالت میدیم. به ذهنمون بیشتر از قلب و احساسمون اختیار میدیم که کارها رو به شیوه خودش پیش ببره.

هدایت یه امر حسّیه. از احساست باید بفهمی. وقتی به راه درست هدایت میشی، احساس امنیت میکنی،احساس تقوا و ایمان،احساس توکل، حالت خوبه. طوریکه اگه دنیا جمع بشه که بخواد تو دلت رو خالی کنه، دلت قرص می مونه و  میدونی اوستا کریم اگه ساربونه خوب میدونه شترشو کجا بخوابونه.

اینکه استاد هدایت شدن به یه مراسم شادی و جشن و رقص قبیله ای که به نظر من بخش خیلی کوچکی از هدایته. ما داریم تو بزرگ ترین و حساس ترین مسائل همواره هدایت میشیم.

خیلی از ماها اکثر اوقات این هدایت ها رو نمی بینیم، با ارزش نمی دونیم و بابتشون سپاسگزار نیستم. مثلا اگر به یه جشن و شادی هدایت بشیم، اگر به یه جاده خلوت هدایت بشیم که راحت تر ما رو به مقصد می رسونه، اگر به صحنه زیبا هدایت بشیم که لحظه ای لبخند رو رو لبمون بنشونه برامون ارزشی نداره و اینا کار ذهنه.

بریم سراغ بخشی از زیبایی های این قسمت:

چقدر واقعا مردمان شادی رو توی این تصویر میشه دید. چه قدر با خودشون در صلحن. به جای اینکه داد بزنن که آی مسئولین چرا ما ورزشگاه نداریم، چرا ما تئاتر نداریم، چرا ما فلان چیزو نداریم. خیلی قشنگ از همون چیزی که هست به خوبی استفاده میکنن. همه مردم اومدن خوش باشن. اومدن خوش بگذرونن. هر کی یه صندلی اگه هم نباشه یه زیر انداز با خودشون دارن که هر جا که دلشون خواست بشینن و از لحظه لذت ببرن. خیلی خوشم میاد قوت غالبشون صندلی مسافرتیه. خیلی باحاله

چقدر لباساشون رنگ و وارنگه. مثل دوستان لر تبارمون بود لباساشون رنگی رنگی و قشنگ و شاده. اگه میخواستن این رقص رو بدون این رنگ ها انجام بدن، قطعا اینقدر جلوه بصری نداشت. چقدر خوبه که میشه با رقصیدن و شاد بودن و لذت بردن و دل بقیه رو شاد کردن، ۱۰۰۰۰ دلار ببری.

توی ایران بینهایت هنر هست توی روستاها و اماکن گردشگری که می تونیم از این فایلها درس بگیریم و با این بی نهایت نعمت و فرصتی که خدا بهمون توی این فرهنگ داده، ثروت بسازیم.

چقدر بازارچه توی فضای باز میچسبه. و چقدر خرید کردن باحاله که استاد جان اینقدر سخاوت مندانه یه همچین دستبند خوشگلی خریدن.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 95
    156MB
    10 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

168 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه زارع» در این صفحه: 1
  1. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 3005 روز

    بنام خداوندی که همواره در حال هدایت کردن من به مسیرهای درست هست

    بنام اوکه هر چه دارم ازاوست ومن به هر خیری از جانب او محتاجم‌

    سلام به استادعزیزم ،به استاد شایسته مهربانم ودوستان بهشتی ام

    خدایا شکرت که همواره کنارمی وبازبان نشانه ها با من حرف می زنی

    خدایا شکرت که به این مسیر توحیدی هدایتم کردی ودر این مکان الهی حضور دارم

    خدایا شکرت بخاطر وجود هر لحظه خودت در زندگیم ،خداجونم تو را داشتن وبا تو بودن چه شیرین ولذت بخش هست ،تویی که از همه خواسته های من آگاهی واگر من به تو توکل کنم وتسلیم باشم همواره مرا اجابت می کنی وبراستی که تو برایم کافی هستی

    این فایل ،فایل نشانه امروز من بود وچه زیبا خداوند به من گفت قلبم را برای دریافت هدایت هاش باز بگذارم خدایا شکرت…شکرت…شکرت

    خدای من ،همیشه از آهنگ فایلهای سفر به دور آمریکا ذوق زده میشم انگار که خودم در حال سفر هستم

    سلام به مریم بانوی مهربان

    موضوع این فایل ماجرای هدایت استاد جان ومریم عزیزم به مراسم سالانه رقص سرخ پوستهاست وقتی این موضوع را از زبان مریم جان شنیدم خیلی ذوق کردم خب من خیلی از این فایلها را بخاطر مقاومتی که ذهنم داشت مانند فایلهای سریال زندگی در بهشت دنبال نمیکردم ولی الان آگاهانه سعی میکنم تمرکزم را بزارم روی زیبایی ها وفراوانی ثروت ونعمت که در این فایلها زیاد هست

    خب من همیشه دوست داشتم با آداب ورسوم شهرهای مختلف آشنا بشم وببینم چیکار می‌کنند مخصوصا در روستاها وعشایری که ییلاق وقشلاق می‌کنند

    دیدن زندگی سرخ پوست ها هم برام همیشه جالب بود البته من فقط در کارتون‌ها دیده بودم وفیلم های سینمایی ،خیلی برام جالب بود که اونا عقاید خودشون را دارند وبه عقایدشون پایبند هستند خدایا شکرت بخاطر این فرصت

    خدای من چه رستوران فوق‌العاده وزیبایی وچه ایده عالی که دورتادور دیوارهای رستوران را نوشته های مثبت نوشتند حتی بر روی دیوارهای دستشویی ویادداشت های زیبای مشتریان در مورد لحظه های زیبایی که در این رستوران تجربه کردند فوق‌العاده وبی نظیر بود خدایا شکرت…شکرت…شکرت

    چه عالی که سرخ پوستها اجازه دارند آزادانه مراسم رقص سالانه داشته باشند برام جالب بود

    که اینقدراین مردم دنبال تجربه شادی های بیشتر هستند وهمه بدون هیچ معطلی در این مراسم با کمال میل شرکت می کنند وچه جالب که جایزه با ارزشی برای شخص برنده در نظر گرفته بودند

    چه خوب بود که این مردم بدون هیچ بهانه ای آموخته اند که خودشون مسائل اشان را حل کنند ونخوان با بهانه تراشی از حل مسئله فرار کنند وخودشون را از تجربه این شادی محروم کنند همگی برای شرکت در این مراسم که اتفاقا در فضای باز برگزار می‌شد یک زیر انداز یا صندلی با خود داشتند تا لحظه های بیشتری را در شادی واحساس خوب در کنار همدیگه جمع باشند ولذت ببرند

    چه عالی همه با هر نوع پوشش ،عقیده ومذهب ونگرشی در این مراسم حضور داشتند وکسی دیگری را بخاطر عقایدش یا پوشش قضاوت نمی‌کرد

    هر کدام از غرفه ها که برای فروش محصولاتی از نماد سرخ پوستی بر پا بود نگاه میکردم اولا برام تاییدی بود برفراوانی ووفور آن وبعد میگفتم خدای من ببین چقدر ایده های ساده وپول ساز، چقدر این مردم ذهنهای ثروتمندوباورهای درستی دارند که با همان چیزی که دارند واز جایی که هستند شروع می‌کنند به ساخت ثروت وبرام باور پذیر شد که میشه از ساده ترین وسایل پول ساخت بشرط اینکه باورهای قدرتمندی داشته باشیم

    مراسم رقص سرخ پوستی خیلی زیبا وجذاب بود که حتی کوچولوها هم لباس پوشیده بودند وهمپای بزرگترها در این مراسم شرکت می کردند واز چه رنگهای شادی در لباسهاشون استفاده کرده بودند

    استادجان دست بند سرخ پوستی تون مبارک دیگه شما با این دست بند رسماًرئیس قبیله شدید

    خدایا شکرت…شکرت…شکرت

    در پناه خدای مهربان همواره شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: