سفر به دور آمریکا | قسمت 97

به نام هدایتگر وهاب

سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم و همه دوستان همسفر

عاشق خدایی هستم که با هم مدار کردنم با فایل‌ های سفر به دور آمریکا شیوه عملی درست زندگی کردن رو بهم آموزش میده.

استاد عزیزم و مریم جانم، با لطف خدا من دارم این فایل‌ها و آموزه های اونا رو زندگی می کنم و اینقدر همه چیز عالی و رویایی پیش می‌ره ، که اشک شوقم جاری میشه.??

وقتی که شما رو می دیدم که فقط و فقط با تکیه به هدایت و لطف خدا ، سفر می کردید، توی مدار سفر قرار گرفتم، وقتی که شرایطش رو شنیدم ، همه می گفتن نمیشه و نرو و …. ولی من ایمان داشتم به خدایی که هدایتم می کنه و باور داشتم این سفر جوری پیش می‌ره تا منو توحیدی تر و ایمانم رو قوی تر کنه، بعد جهان که ایمان و اشتیاق منو دید، راه حل ها رو نشونم داد و خدا بهترین دست هاشو برای یاری و همراهی ام فرستاد. و شد آنچه که ایمان و اعتماد به نفسم رو چندین برابر بیشتر کرد . منی که حتی رفتن به بازار یا مهمانی ساده همراه فرشته کوچولو هام بدون کمک و همراهی همسر یا مادرم برام سخت و انجام نشدنی بود، چهار روز با فرشته کوچولو هام به مسافرت رفتم، اونم با اتوبوس با فاصله زمانی ۱۵ ،۱۶ ساعت. اونم تنها با این باور که خدا حامی و هدایتگرمه ، و بهترین الگو هم برام ، یادآوری و دیدن لحظه به لحظه این فایل‌ها و دیدن هدایت و حمایت خدا ، برای شما عزیزانم بود… و خدا هر لحظه در انسان یا موقعیتی خودش رو بهم نشون می داد. اون سفر پر از لذت، خاطرات شیرین، شادی و آرامش و ایمان بود….

استاد جونم شما به جنگل یا استیت پارک میرین، من هدایت میشم به پارک یا گردش در طبیعت زیبا. شما به تماشای آبشار نیاگارا میرین و خانم شایسته عزیزم از درس های آب میگه، من دعوت میشم به رفتن به آبشار شهرم. شما به مهمانی میرین، من به مهمانی دعوت میشم، شما به دریا می رین، من از مسیر و راهی که حتی فکرشم نمی‌کنم می‌رسم به سد بزرگ شهرم،….

فایل توضیحاتی در مورد موتور سواری در moab میذارید و بعدش فایلش و بعد خانم شایسته عزیزم فایل آموزش اسب سواری رو، و من ایمان میارم که این فایل‌ها پشت سر هم میخاد منو هدایت کنه به یک امر مهم. و یکدفعه خدا برام واضح می کنه که گواهینامه رانندگی ام رو که همون بار اول آیین نامه رو قبول شدم و تو شهری دادم و رد شدم و دیگه طرفش هم نرفتم، وقتشه که با ایمان و باورهای قدرتمند کننده جدیدم برم سراغش. اونم در زمانی که فقط سه هفته از تاریخش مونده بود و اگر اون موقع خدا بوسیله این فایل ها راه رو بهم نشون نمی‌داد ، دوباره باید تمام مراحل رو از اول انجام می دادم. و نهایتاً یکروز قبل از اینکه زمانش تمام بشه، موفق شدم ، خدا جونم لحظه به لحظه هدایت و حمایتم کرد، و هر بار که نجواهای ذهن می خواست اثرش رو بذاره با یادآوری و دیدن این سه فایل، ایمانم به خدایی که مالک یوم الدین(صاحب اختیار و مالک روز امتحانه) بیشتر و بیشتر شد.

چند وقتی بود که خیلی به خانه خریدن و داشتن خانه فکر می کردم، خانه مامانم اینا بودیم که مامانم گفت می‌خواد خونه شونو بکوبن از نو بسازن ، به منو برادرانم هم گفت ، شما هم اگر می خواین بیان ، یکی یک طبقه برای خودتان بسازید. فکراتو رو بکنید و خبر بدین تا ما به تعداد مجوز طبقه بگیریم. من یه لحظه خیلی خوشحال شدم و اونو یه نشانه عالی دیدم ولی بعد نجوا ها شروع شد و من فهمیدم توی این قضیه ، یه مقدار خیلی زیادی شرک و کم ایمانی در وجودم هست و از خدا یاری خواستم و همون شب، خدا بر زبان مهمان شما آقای چاره جو جاری شد و خوند:

«بر گرد مال پدر چه می گردی

پدر خویش باش اگر مردی»

???????

و من همین طور با اشک و صدای بلند خندیدم، از این عشق بازی نابم با خدا جونی که منو فقط برای خودش میخواد، که تنها اورا بپرستم و از او یاری بخواهم.

خانم شایسته عزیزم قدم به قدم با این فایل ها منو به چالش کشیدید، تا خودم را بیشتر بشناسم، تا خدایم را بهتر بشناسم ، تا زندگی کردن را یاد بگیرم، تا لذت بردن را تجربه کنم، تا عشق بورزم، رشد کنم، مدارم بالاتر برود ،هزاران تجربه عالی دیگه در هر روز از این پنج ، شش ماهی که همسفرم با شما. دست مریزاد بانوی خوبی ها و عشق. ممنونم به خاطر این‌همه عشقی که نثار ما می کنی ، که اگر نبود این عشق، صد در صد این فایل‌ها این همه زیبا ، خالص و توحیدی نبودن.????

و در آخر، برای شیوه عالی زندگیت در تمام جوانب، تحسیت می کنم توحیدی ترین الگوی دنیا، استاد عباس منش عزیزم .

درپناه خدا، در حال تجربه بهترین ها باشید.