دیدگاه زیبا و تأثیرگزار رضا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
استاد دیشب بصورت اتفاقی و توسط دستان مهربان خدا با یکی از شاگرداتون در دوره های 21 جلسه ای سال ۸۹ در تهران آشنا شدم. من بارها از زبان شما درباره جنس ایمانتون، تعهد و عشق و علاقتون به این مسیر از شروع کار و در تمام طول مسیر شنیده بودم. بدون اینکه در اون زمان و ابتدای مسیر نه ثروتی اومده باشه و نه تضمینی از موفقیت و موقعیت زندگی الانتون به شما داده شده باشه شما با همون جنس از ایمان و تعهد ادامه داده اید. ولی وقتی درباره این تعهد و ایمان شما از زبان این دوستمون شنیدم که کنار شما و همراه شما در ابتدای مسیر بوده، خیلی برام متحول کننده بود.
بعد از صحبتهای زیادی که با این دوستمون داشتم، رفتم توی سایت سراغ آرشیو عکسها و بعد این قسمت از سفرنامه رو دیدم و چقدر کنتراست شدیدی بود بین زندگی کنونی شما و موقعیت 10 سال پیش.
همه چیز در زندگی شما فرق کرده. اون شرایط کجا و این شرایط کجا؟ موقعیت، ثروت، راحتی، آسایش و امکانات شما کاملاً نسبت به اون موقع تغییر کرده و ربطی به اون زمان نداره اما یه چیزی که در هر دو دوره زندگیتون مشترکه و هیچ تغییری نکرده، ایمان و تعهدتون به قوانین و عمل به آنچه است که به ما آموزش می دید.
استاد درباره شما، میزان ثروت، دارای، موقعیت اجتماعی، جغرافیایی، محل زندگی و حتی فرم بدن شما تغییر کرده ولی بخدا قسم جنس ایمان شما به قوانین همونی بود که تو عکسهای 10 سال پیش دیدم.
داشتم فکر میکردم ثروت، دارایی، موقعیت اجتماعی، زندگی توی آمریکا و موفقیت های شما همه اینا خیلی جذابه اما آنچه من عاشقش شدم، دلیل اصلی تفاوت در این دو قاب تصویر از زندگی شما اونم به فاصله ده سال از همدیگه است:
این فاصله نشون از یک جهاد اکبر و یک تعهد بی چون چرا برای تغییر شخصیت و ساختن اون از نو و خشت به خشت می ده، داره یک اصل رو به ما نشون میده. اصلی که از همه ی موفقیت های شما با اختلاف بالاتر و با ارزش تره و هر خواسته ای رو می تونه محقق کنه.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 97267MB18 دقیقه
به نام یکتا کیمیاگر هستی
سلامی به وسعتِ بینهایت دریاها و آسمان ها تقدیم به استاد عزیزم، مریم جان و تمامی همسفرهای خوبم.
.
چقدر این دنیا زیباست
این استاد که الان میبینمش همون آدمی هست که تا 14، 15 سالگی شمال رو ندیده بود، بعد وقتی شمال رفت از این عظمت و انبوه درخت و طبیعت حیرت زده شد.
در دلش خواسته ای به وجود اومد که ویلا داشته باشه، جایی باشه که پراز درخت، آب و جنگل و کوه و….
و اومد روی خودش کار کرد روی باورهاش
تونست دنیا رو جور دیگه ای ببینه.
و چیزایی که الان تجربش میکنه و این طبیعت چیزی فراتر از یک ویلا هست.
خیلی از ماها شمال و خیلی از زیبایی های ایران دیدیم و میگم عجب جاییه امریکا، چقدر سبزه و چقدر نکات مثبت میکشیم بیرون(اینو با توجه به نوشته های خودم و دوستانم میگم که با هیجان از همه جای امریکا مینویسن)
این خواسته ماست که این زیبایی هارو تجربه کنیم، به همون راحتی که استاد وقتی شمال رو دید، و بعد تونست نگاه خودشو تغییر بده و به این چیزایی که الان داره برسه، ما هم میتونیم.
یادمه همین چند وقت پیش وقتی پیاده روی میکردم یک گروه از بچه های مدرسه ابتدایی اومده بودن اردو، من بهشون یه لبخند هدیه کردم؛
وااااااااااای همشون بهم میگفتن Hello ؛ فکر کردن من خارجی هستم.
دیدم آره قانون داره جواب میده اونا با فرکانس منبعشون نزدیکن و با خودش در صلح ترند و تونستن احساس من رو دریافت کنن.
تازه همون روز خارجی هم دیدم که چقدر با عشق به من دست تکون میدادن و لبخند و …
میدونین دیگه تک تک اتفاقات زندگیم برام نشانه هارو میاره که تو لایقشی که یه زندگی فوق العاده رو تجربه کنی.
این سفرنامه خواسته های جدید رو دل همه ما داره به وجود میاره که شاید تا قبل از دیدن این سفرنامه حتی اینارو نمیدونستیم..
فقط باید این افسار ذهنمون رو در کنترل خودمون داشته باشیم
دقیقا مثل جت اسکی که باید یه طناب بهش وصل کرد و محکم در زمین قرارش داد تا نتونه همین طور در آب دریا برای خودش بره.
من هم باید یادم باشه این طناب رو محکم بگیرمش تا این ذهن واسه خودش هرجا دلش خواست نره؛ باید بیاد هرجا که من و قلبم میگیم؛ بلهههههه ذهن جان اینجوریاس
میبینی ذهن جان که خدا با این سفرنامه چقدر مثال بهم یاد میده تا تو ساکت یه گوشه بشینی.
توی این جزیره گنج بازم چیزای جدید بهم یاد داد.
چقدر پرواز دلنشین بود اینووووووو یادمه استاد قبلا گفته بود که این هواپیما هم تو آبه هم پرواز.
سپاس مریم جانم برای این پرواز.
این صدای آب من عاشقشم، اون ابرای خوشگل
وااااااااااای خدای من چه خورشیدی، جالبه منکه داشتم پوشه هامو مرتب میکردم دقیقا یه عکسی از غروب پیدا کردمممم بعد گفتم وااااای من وقتی اینو گرفتم شاید اصلا دوباره ندیده بودمش و گفتم این نشانه دقیقا برای همون خورشیدی بود که تو قسمت 94 دیده بودم بعد خدا بهم نشون داد ببین تو هم همون رنگای خوشگل تجربه کردی ولی شاید اون موقع به این حد الان به وجد نیومدی، ولی الان با دیدن این عکس چقدررررر به وجد اومدی.
اینا همش تغییر نگاهه فکره.
خدایا شکرت.
این جت اسکی فوق العادس چون سرعتس 100کیلومتر بر ساعته و یه بار بهش بنزین بزنی میتونی از صبح تا شب باهاش روی آب باشی.
مریم جانم سپاس برای این همه عشق.
خدایا سپاسگزارم که به من آگاهی میدی و دستامو هدایت میکنی که بنویسن.
خدا جونم عاشقانه از تو میخوام مرا به راه راست هدایت کنی.
عاشقانه هم خوبی در این دنیا و هم در آخرت روو از تو خواستارم.
دوستون دارم دوستای گلم.