«تجربه‌های من از اعتماد به نشانه‌ام» - صفحه 100


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری
    106MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی
    23MB
    25 دقیقه

این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن‌، فقط داستان‌های‌تان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» آغاز شد.

اینکه چطور آن نشانه‌ را تشخیص دادید‌؛

و آن نشانه‌ها چه زنگ‌هایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پله‌های متوالی از قدم‌های پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد‌؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویه‌های قبلی‌ات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد‌؛

و چطور از میان هزاران شیوه‌‌، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین‌، نزدیک‌ترین‌، لذت‌بخش ترین‌، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات‌ و شرایط آن لحظه‌ات بود.

و در نهایت‌، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها‌، تجربه‌ها‌، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخه‌ی با ایمان‌تر در شخصیت‌‌ات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانه‌ها و بنیان کردن تمام جنبه‌های زندگی‌اش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی‌ نشانه‌هاست.

داستان هدایت تو به نشانه‌هایی که برای حل مسائل‌تان به آنها هدایت می‌شوی‌، و قدم‌های عملی و تکاملی‌ای که در جهت آن هدایت برمی‌داری و تجربیاتی که-در ادامه- برای‌ اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته می‌شود‌، از دل اعتمادی ناب متولد می‌شود که‌ -حتی با وجود نجواهای ذهن‌تان-، نسبت به  ساز و کار هدایت‌گونه‌ی خداوند‌، در قلب‌تان می‌سازید و به قول خداوند:

ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ‏ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره

این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است‌، فقط آنهایی را با خود همراه می‌سازد که تقوا پیشه کرده و ذهن‌شان را کنترل می‌کنند و به نشانه‌ها اعتماد می‌کنند و تسلیم‌ مسیر هدایت‌شان می‌شوند و  رستگاران‌ و متبرّک شدگان آنها هستند.

زیرا خداوند هرگز برای یاری ما‌، قوانینش را نقض‌، معلق یا موقتاً غیر فعال نمی‌کند‌، بلکه به شیوه‌های کاملاً طبیعی‌، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان‌ هدایت خود را به سمت‌تان جاری می‌سازد.

ما از طریق ایده‌ها و نشانه‌هایی هدایت می‌شویم که  به واسطه‌ی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله‌، یا خواندن داستان و تجربه‌ای که برای‌مان الگو می‌شود‌‌ و مرز ناممکن‌ها را در ذهن‌مان جابه جا می‌کند‌، یا راهکاری که دیگری برای مسئله‌ای متفاوت اجرایش کرده‌، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…‌، به ما الهام می‌شود.

نقطه مشترک این نشانه‌ها این است که‌ همه‌ی آنها‌، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائل‌مان» را در دل خود دارند.

پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.

زیرا این وعده‌ی خداوند است که:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38

نکته مهم:

در راستای هدف‌ما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت‌، در این صفحه فقط نظراتی منتشر می‌شود که درباره داستان و مسیر هدایت شده‌ای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» نوشته‌اید.

منتظر خواندن داستان‌ها و روندی هستیم که در مسیر هدایت‌تان طی می‌کنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحله‌ی بالاتر هدایت می‌کند.

وقتی از قدرت کانون توجه‌مان برای دیدن‌، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده می‌کنیم‌، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر‌ و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانواده‌‌مان‌، صدق بالحسنی می‌شویم‌، آرام آرام‌، جنس محکم‌تری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه می‌شود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر می‌دهد و به قول قرآن‌، چشمان‌مان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانه‌های هدایت بیناتر می‌کند.

1828 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اعظم قلی زاده گفته:
    مدت عضویت: 1246 روز

    سلام. به دوستان

    من بعد حدود 2 سال دارم هدایت میشم به مسیر اصلی زندگی و خدا رو شاکرم که همسر خوبی به من داد تا با راهنمایی های او بتونم مسیر روشنی رو بعد از حدود 2 سال عضو بودن در این سایت پیدا کنم . و آرامشی رو که از دست داده بودم رو کم کم بدست بیارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    غزل گفته:
    مدت عضویت: 598 روز

    سلام استاد عزیز و دوستان مهربان،من امروز قدم اول از دوره 12 قدم رو تهیه کردم،دیروز برای خریدش مردد بودم و از خداوند نشانه خواستم،اگر بگم بعد در خواست من به صورت رگباری نشانه برام فرستاده شد فقط آدمای با فرکانس بالا این سایت باور میکنن،فقط اشک ریختم ویس گوش میدادم میگفت تو فقط اولین قدم رو بردار بقیه با خدا…دوستی که مدتها بهم زنگ نزده بود باهام تماس گرفت و میگفت یه حسی میگفت من باید امروز بهت زنگ بزنم ،از کربلا برام یکی تسبیح و مهر آورد،اسم یه بنده خدارو تو خونه آوردم سریع دیدم بهم زنگ زد که هیچ وقت باهام تماس نمیگرفت و حتی شمارشو نداشتم و نشونه های ریز و درشت زیاد،یعنی با هدایت صد در صد خدا الان اینجام و در حال نوشتن این کامنت،امیدوارم با آموزه های استاد و لطف خدای مهربون به نتایج عالی برسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سمیه کوهی گفته:
    مدت عضویت: 625 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم خداروسپاسگزارم دوباره فرصتی به من عنایت کردن تا ازخودم بنویسم وهمچنان ازاستاد عزیزم اقای عباس منش کمال تشکر را دارم امیدوارم همه عزیزانی که دراین خانواده بزرگ عضو هستند سلامت وموفق باشندوبه راحتی به هرانچه که دلشون میخادبرسندانشاالله،مدت زمان زیادی نیست که عضو شدم ولی خداروشکربیشتروقتم روفایل های رایگان استاددرهرزمینه ای روگوش میکنم باورهام به زندگی روز به روز بهتروعالی ترمیشن،نمیگم ثروتمندشدم،ولی روزی که دارم برکت داره مرتب وبه نظم کارهای روزمره زندگیم انجام میشه یه قانون عجیبی توزندگیم هست که تاالان نبوده اصلابرای پرداخت قسطهام استرس ودلهوره ندارم همینجوری پشت سر هم خودش انجام میشه دیگه هرس چکنم چکنم هامونمیخورم هرس تکالیف مدرسه پسرم رونمیخورم شادشادهستم اینقدرانرژی دارم که همه اطرافیانم متوجه حال خوبم شدن یک سری آدمهای منفی گراوبداخلق اززندگیم بیرون رفتندهمه روشکرگذارخداوندهستم ارتباط من باخدامثل داستان زلیخاوخداوندشده اصلادوست ندارم کسی مزاحمم بشه کل شبانه روز روباخداحرف میزنم ویاداشت مینویسم وفایل گوش میدم جالب اینجاست که پسر9ساله ی من هم به استادعباسمش علاقه مند شده وازگوگل عکس ایشان روگرفته وبه من نشون دادوگفت من همه این فایلهایی که گوش میدی روگوش میدم دوست داشتم ببینم صاحب این صداکیه،بی‌نهایت خوشحال شدم که استادعباسمنش روی پسرم تاثیرگذاشته که 180درجه پسرم رفتارش گفتارش عوض شده مرتب منظم بااخلاق مهربون شده لطف خداوندشامل حال خودم وپسرم وزندگیم شده سپاسگزارم ازاستادخوبم وهمه عزیزانی که این امکانات رودراختیارماگذاشتندناگفته نمونه سری قبل هم گفتم من سخنگوی زنان مستقل درکمیته امداد شهرمون شدم واین سایت رومعرفی کردم باوجوداین کاری که پیشنهادشدومشغول هستم اطرافیانم دوستام همکارام علاقه مند شدن که استادم چه کسی هستندوازچه کانالی به این باورهارسیدم باوجوداینکه دوست دارم کمکشون کنم ولی فرصت نمیکنم همش دوست دارم وقت برای خودم بگذارم زودخسته میشم ازتوضیح دادن ازشماعزیزان درخواست کمک دارم هرعزیزی که پیام منومیخونه لطفا بهم بگیدچکارکنم چطوری کمکشون کنم ممنون وسپاسگذارم از تک تک شماعزیزان ودستهای اقای عباس منش رومیبوسم چون ثانیه به ثانیه منوبه خدانزدیکترمیکنه واززندگیم لذت بیشتری میبرم دستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      عاشق خدا گفته:
      مدت عضویت: 3360 روز

      سلام

      شما فقط سایت استاد رو بهشون معرفی کنید

      اگر در مدار این آگاهی ها باشن خدشون میان

      زور بی خود نزنید

      هدایتگر اصلی خداست

      شما فقط ابلاغ کننده هستید

      اگر در مدار باشن میان

      اگر نباشن که فقط از صحبتهای شما خوششون میاد و رها میکنن و دیگه پیگیری نمیکنن

      فقط خودتون رو اصلاح کنید بقیه با دیدن شما هدایت میشن

      الحمدلله

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 1746 روز

    سلام استادان عزیزم.

    من دیروز هدایت شدم به مصاحبه با استاد قسمت 26.

    چقدر عالی این موضوع را شما توضیح دادید در مورد اجابت کردن خداوند، نزدیک بودن خداوند و تفاوت بین بندگی کردن خداوند و انسان یا آدم بودن.

    این رابطه یه رابطه دو طرفه است و وقتی به خدا به شکل یه سیستم نگاه کنیم، می فهمیم پس اون اجابت کردن ما در حقیقت همون کنترل ذهن است. در حقیقت توانایی کنترل ذهن است که ما ورودی خوبی به سیستم بدهیم، سیستم خروجی درستی به ما میدهد. دیگه ساده تر از این نمیشه توضیح داد. ساده تر از این نمیشه مثال زد.

    به آبمیوه گیری سیب بدهی، آب سیب پس میده. امکان نداره آّ هویج پس بدهد.

    خیلی عالی بود. خداروشکر. دیروز در حالتی این هدایت برای من انجام شد که من در مورد همزمانی ها و دوره هایی که دارم کار میکنم تفکر میکردم و خیلی جالب هست، من جلسه 2 و 3 قدم دوم را گوش میدادم.

    استاد فقط باید بگم من واقعا خیلی فراموش کار هستم و خداروشکر میکنم هر روز داره با این فایل های عالی شما هدایت میشوم. خیلی عالی هدایت میشوم. یعنی اگر یه روز تو زندگی من باشید متوجه می شوید چطور در هر لحظه هر فایلی که گوش میدهم هدایتی است.

    همین دو سه روز پیش خیلی جالب هدایت شدم به اینکه برو تو مسیر نقاشی کردنم که اینقدر دوستش دارم.

    بعد هدایت شدم به کامنت یکی از دوستانم توی دوره عالی احساس لیاقت، و خیلی جالب تر از اون امروز هدایت شدم به جلسه دوم راهنمای عملی دستیابی به رویاها.

    این برام جالب بود که شما توی این جلسه در مورد اون کتاب نوشتن توضیح دادید و چقدر برام درس شد. من میخواستم نقاشی را شروع کنم ولی اول دنبال این بودم که برای فروش آثار هنری ام باید یه جایی و یک مکانی را داشته باشم. بعد شما توضیح دادید که من به الهاماتم عمل کردم انجام شد. خود ناشر پیدا شد. و این مسیر را من طی کردم. و بعد گفتید من اگر میخواستم از روز اول به اون ناشر و اینها فکر کنم، اصلا قدمی بر نمیداشتم.

    به خودم گفتم ببین دیگه خدا چجوری بهت بگه شروع کن. یعنی من ایمان دارم که خدا طرح ها را به من الهام میکنه. بعد ایمان نداشته باشم این سیستم که من بهش ورودی میدهم خودش طرح های منو با بهترین قیمت به فروش میرساند؟!

    همون بیماری کمالگرایی که همیشه درگیرش هستیم اینجا داشت گریبان گیر من میشد.

    برنامه ام این شد. من از این توانایی استفاده میکنم. شروع میکنم و از خداوند هدایت میطلبم. حالا تا مراحل بعدی خودش را سر راه من قرار بدهد. دقیقا یاد یکی از جلسات روانشناسی ثروت 2 می افتم که شما میگفتید می خواستید از رودخانه رد شوید و مسیری که طی کردید کاملا مخالف مسیری بود که قبل از حرکت برنامه ریزی کردید.

    خداروشکر میکنم بی نهایت. هر روز خدا زیبایی های بیشتری به من نشان میدهد.

    عاشقتونم استاد عزیزم و مریم خانم شایسته عزیزم.

    واقعا ازتون سپاسگزارم و صمیم قلبم دوستتون دارم.

    ان شاءالله هر کجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    پگاه پورشکری گفته:
    مدت عضویت: 2152 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین

    امیدوارم حالتون مثل همیشه خوب و عالی باشه

    با اینکه من خیلی وقته عضو سایت هستم، اما هیچ وقت به کیفیت یکی دو ماه اخیر و با جدیت الان تو سایت فعالیت نداشتم، و احساس میکنم تازه به اون درجه و سطحی رسیدم که بتونم استفاده و درک کامل و درستی از مطالب بی‌نظیر سایت داشته باشم.

    برای خودمم خیلی جالب شده که یکی از بهترین تفریحاتم گشت و گذار تو سایت و هدایت شدن به فایل‌های عالی شماست، فایل‌هایی که انگار دقیقاً داره با من حرف میزنه و جواب سوالی که تو ذهنم هست رو میده. من تا قبل از این مدت اعتیاد زیادی به اینستاگردی داشتم و خیلی وقتم رو هدر میدادم اما الان تو این 2ماه من خوشحال‌ترینم…

    من هر روز به قسمت ((مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن)) میرم و از خدا با تمام وجودم می‌خوام که با من حرف بزنه و هر روز یک نکته‌ای رو بهم گوش زد کنه، و جالب اینجاست که واقعا از طریق شما حرف‌هایی رو بهم میگه که خیلی برای من جذاب و دوست‌ داشتنیه.

    اما به تازگی جز این مورد گاهی اوقات انگار بهم الهام میشه که حالا برو فلان صفحه و فایل شماره فلان اون صفحه رو ببین و جالبه که بدونید این مسیر هم دست کمی از اون بخش هدایت روزانه برای من نداره.

    امروز هم به صورت کاملا هدایتی من به قسمت 16 زندگی در بهشت رسیدم و نگم براتون از دریچه‌ای که این فایل برای من باز کرد…

    این فایل در مورد پاکسازی بخشی از مسیر جنگلی و خلق فلکه مریم :) بود.

    و اما آگاهی که من از این فایل دریافت کردم این بود که:

    دقیقاً باورهای منفی که تو ذهن ما شکل میگیره مثل پیچک‌ها و علف‌های هرزی هست که شما هرس کردید، اگر قبل از قوی‌ شدن ریشه‌ها شروع به از بین بردنشون کنیم، کار خیلی راحت و با تلاش کمتری هست، اما وقتی ریشه‌ها گسترده بشه و شاخ و برگها بیشتر بشه به همون اندازه نیاز به انرژی زیادی برای از بین بردنش داریم.

    و وقتی که به خودم و باورهام نگاه کردم دیدم که در وجودم از این علف‌های هرزی که تا مغز استخوانم پیش رفته کم ندارم، و چقدر درک این موضوع برای من زیبا و دوست داشتنی بود.

    این فایل به من یادآوری کرد که هیچ وقت نباید دست از پاکسازی افکارم بردارم، به قول شما همون طور که بدنم نیاز به آب، غذا و اکسیژن همیشگی داره، ذهنم و باورهای درونی من هم نیاز همیشگی به رسیدگی و پاکسازی داره.

    و زمانی که ذهن رو از تمام اون پیچک‌های منفی و هرز و انرژی‌خوار پاک کنیم ، اون وقته که به قول خانم شایسته عزیز زیبایی درختان سرسبز و آبی آسمان وجودمون رو خواهیم دید…

    از خداوند و شما برای دریافت این آگاهی بی‌نهایت سپاسگزارم.

    عاشقانه دوستتون دارم

    در پناه خدا…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 628 روز

    با درود فراوان به خانواده بزرگ عباس منش دات کام !

    داستان هدایت من از آنجایی شروع شد که حدود 4 ماه خانه و زندگی ام را با وجود دو فرزند ترک کردم و عهد کرده بودم تا شرایطم درست نشود هرگز بر نمیگردم ! اگر موقعیتش رو داشتم حتماا بچه‌هامم می‌بردم! جان به لبم رسیده بود!

    تا این که با مشکلات فراوانی از جمله دوری فرزندان، اذیت بودنم به خاطر مشکلات روحی که طی 17 سال زندگی مشترک متحمل بودم و بی پولی و طرد شدن از آدمها به شکل های مختلف و پذیرفته نشدن از سمت خانواده‌ام و اعتیاد و خیانت و جنگ و دعواهای بسیار از سمت شوهرم و تعقیب و گریز های فراوان به ناچار مجبور شدم پرستاری یک خانم سالمند آلزایمری رو قبول کردم که سر پناه و حداقل امنیتی رو داشته باشم برای منی که اصلا از این کارها بلد نبودم و مادری وابسته به بچه هام و شوهرم و زندگیم بودم، با کلی چالش های زیاد روبرو شدم از جمله پنهانی کار کردن و نگفتن مکانی که بودم حتی به خانوادم و نیاز به پول و جا و مکان و خرج خورد و خوراک!

    چون که چندیییییین بااااار رفته بودم قهر و هر بار به واسطه افراد برگشته بودم سر زندگیم دیگه خسته شده بودم حنام برا کسی رنگی نداشت تا اینکه به مدت یک ماه یعنی سر سی روز معجزه اتفاق افتاد !

    از گذران اون سی روزم براتون بگم که چون از همه جا رونده و مونده بودم پناه آورده بودم به اون پیر زن !

    هر روز میرفتم تو آینه با خودم حرف میزدم و قربون صدقه خودم میرفتم و خودمو و دلداری می‌دادم و حالم که بهتر میشد با اون حاج خانم صحبت می‌کردم نازش میکردم، بغلش میکردم ،موهای نقره ایش رو شانه میزدم، حمامش میکردم بهش میگفتم حاج خانم خوب میشی سرپا میشی گویا خیلی قدررر بوده ! هر چند اون متوجه نمیشد ولی من مطمئن بودم که میفهمه و از قرار ری اکشن نشون میداد چند بار

    دست منو بوس کرد به معنی تشکر امااا دلتنگی بچه هام داشت دیوونم میکرد

    بچه هاش چقدر ممنون بودن چقدر احترام میزاشتن هم به من هم به مادرشون !

    کلا خونه زندگیش دست من بود از خورد و خوراکم که نگم براتون خونه پر پرو پیمون !

    بچه هاش هم تند تند بهمون سر میزدن

    من هم یک تقویم جیبی داشتم هر روز تیک میزدم که ببینم چند روز کار کردم فکر میکردم اینا پول منو نمیدن طبق الگویی که از قبلم داشتم که باورم این بودکسی حق منو نمیده اما قبلا دیده بودم که با این فکر زندگیم جلو نمیره، انتخاب کرده بودم که برعکس فکر کنم

    از قرار هم به موقع پولم و دادن با کلی تشکر و قدر دانی هم مشتاق بودن من پیششون بمونم نا گفته نماند من هم با خودم قرار گذاشته بودم اگر برام کار پیداشد 100 درصدم و بزارم خدا روشکر !

    هر چند بعداا فهمیدم همین ها هم خودش هدایت الله یکتا بوده!

    سر سی روز ساعت 8شب حاج خانم حالش بد شد بچه هاش هم همه اونجا بودن زنگ زدن اورژانس اومد بالا سرش بردنش بیمارستان از قرار شوهرم هم سر کوچه کشیک می‌داده از طریق موبایلم نقطه زنی کرده بوده هر چند خطمم عوض کرده بودم ،آمبولانس و که میبینه میاد جلو و مطمئن میشه و از حال من میپرسه بعدا فهمیدم با شوهرم حرف زده بودند اونا به من نگفتن!

    عروس حاج خانم و نوه اش زنگ زدن گفتن ما دیگه نمیتونیم باهات همکاری کنیم باید بری! تکلیف حاج خانم معلوم نیست دکتر جوابش کرده . من ناراحت شدم اونجا خونه امیدم بود گریه کردم و از خداوند کمک خواستم به ناچار رفتم خونه پدرم و تا دو روز اونجا بودم به خودم میگفتم من باید یه کار دیگه بگیرم همش دلم میگفت عجله نکن صبر داشته باش !

    تا این که با واسطه ها و کلی قول و تعهد و ابراز ندامت و پشیمانی شوهرم برگشم سر زندگیم هر چند می‌دانستم بی فایده است خونمون رو عوض کردیم از محله فقیر نشین به جای خیلی خیلی بهتر و بالاتر اومدیم

    گفتیم خوب حالا بیایم زندگیمون و از نو شروع کنیم به پیشنهاد شوهرم مهمانی گرفتیم اولش من مقاومت داشتم بعد پذیرفتم . سر سفره شام به جاری و برادر شوهرم گفتم هنوز با دکتر مشاوره تون کار می‌کنید؟ گفتن نه دیگه با اون دکتره نیستیم ، گفتن عباس منش و میشناسی گفتم نه! گفتن ما باهاش کار می‌کنیم 12 قدم و الان قدم چهارمیم خیلی خوبه

    گذشت تا دو سه روز بعد رفتم آرایشگاه روبروی خونمون برای اولین بار که خانم آرایشگر گفت تو صحبتاش به قول عباس منش لاغری و تناسب اندام نتیجه عمل به قانون سلامتیه نمیدونم درست میگفت یا نه کلمه عباس منش توجه منو جلب کرد اونجا یه تلنگری به من خورد پیش خودم گفتم اااا برادر شوهرمم داشت میگفت عباس منش دیگه مطمئن شدم که این هدایت الله یکتا ست بهش گفتم شمارشو داری؟ گفت تلگرامشو دارم ازش گرفتم و چک کردم از گوگل وارد سایت شدم و ثبت نام کردم راستش اصل بودن و اون احساس حقیقی بودن سایت و حس امنیتش و دوست دارم ! الان به لطف الله یکتا حالم و شرایطم در کنار بچه هام و همسرم خیلی خیلی عالیه و این باور در من شکل گرفته که ما خالق زندگی خودمون هستیم و خداوند هر لحظه در حال هدایت ماست ! با تمرکز به نکات مثبت و زیبایی ها و تحسینشان دست خداوند را باز بگذاریم برای هدایت هر چه بیشتر ما به سمت زیباییها!

    خیلی سپاسگذارم و قدردان وجود نازنینتون هستم !

    الهی شکرت! الهی الحمدالله رب العالمین

    با عشق فاطمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    آیدا صالح گفته:
    مدت عضویت: 617 روز

    من جلسه ی هدف که استاد گفتن یه هدف کوچیک برای یک ماه انتخاب کنید

    و تمرکز کنید هم انتخاب کردم مثلا درامدم از پبجم صفره بعد نوشتم میخام بشه 1ملیون از پیجم

    خب کارایی که برای رسیدن به هدفم باید انجام بدم اینه که استوری بزارم پست بزارمو اینا….

    ولی هیچ فروشی از پیجم نداشتم بااینکه هدف کوچیکی انتخاب کردم

    براش تلاش کردم

    میشه راهنماییم کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      ابراهیمی گفته:
      مدت عضویت: 721 روز

      به نظر من هدف بزرگی از نظر خودت انتخاب کردی

      و تو تکامل رو طی نکردی و هنوز خیلی جا داری تا درامدت از 0 به یک میلیون برسه به نظرم برو فایل های چطور در 1سال درامد خود را 3برابر کنیم رو ببین از قسمت اول حتما خیلی کمکت میکنه و یادت نره تمرین هاشو انجام بدی برا من که مفید بوده دقت کن هر چقد که به اموزه ها بیشتر توجه کنی و پایبند باشی به قولت شک نکن درامدت افزایش می یابد

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مینا میری گفته:
      مدت عضویت: 813 روز

      سلام به تو آیداجان عزیز

      من به این صفحه هدایت شدم و به شدت از پرسیده شدن سوالت حالم تغییر کرد و گفتم مگه میشه که کسی توی سایت استاد عباسمنش عضو باشه و ندونه که نباید در مسیر رسیدن به خواسته هاش راه رو تعیین کنه…

      که در حین اینکه داشتم با خودم نجوا میکردم متوجه شدم این میزان واکنش گرا بودن من به این معنی هست که در قسمت هایی مخفی از ذهنم در مورد چطور و چگونه رسیدن به خواسته ها دچار ایراد شده ام…

      به عنوان مثال بارها درآمدهای ریز و درشتی داشتم و باخودم میگفتم پول لباسم رو باید از مامان بگیرم یا پول ترمیم دندونم رو از بابام بگیرم

      فلان محبت و نوازش فقط از طرف مامان میتونه منو خوشحال کنه و بابا اگر من رو این طور میناجان صدا بزنه یا اون کار رو برام انجام بده من شاد میشم و رابطه مون باهم خوب میشه

      و با فلان فرد اگر ازدواج کنم نگاه هاو لبخندهاش دقیقا همون طوری هست که من رو شاد میکنه

      وقتی صدای فلان فرد رو میشنوم وجودم پر از احساس زیبا و قشنگ میشه…

      یا اینکه من میخوام فقط برادرم من رو بغل کنه و من احساس قدرت و آرامش میکنم

      توجه به اینکه من مینا دوست دارم دو میلیون درآمد و کاری برای انجام دادن داشته باشم کافیه تا خداوند برام ی پروژه پایان ترم بفرسته و من صاحب اون دو میلیون تومان بشم

      کافیه که از خداوند بخوام که شام با فیبر بالاتری داشته باشم تا براحتی خواهرم برای همه املت سبزیجات با روغن سالمی ک من میخوام بپزه…

      کافیه از خداوند بخوام که بهم کمک کنه خودم بیشتر دوست داشته باشم تا استاد عباسمنش دوره احساس لیاقت رو روی سایت قرار بده

      و من بعد از اون ازش بخوام که پول دوره رو برام برسونه

      و تا وقتی ک دارم به خودم و جسمم و روحم و محل زندگیم عشق می‌ورزم روند تکمیل شدن پول خیلی سریع پیش میره اما وقتایی که ایمانم کمرنگ میشه و جای خودش رو به ترس میده پولم رو ک قرار بود برام بفرستن معلق میمونه تا من ایمانم به خدا و دوست داشتن پولم رو زندگی کنم

      کافیه از خدا بخوام که برای پانسمان دندونم بهم نوبت دکتر از دکتری که مناسب بهم بده

      ولیکن همزمان با ناراحتی برای کافی نبودن پولم و آنفولانزا گرفتنم نوبت دکتر دوست داشتنی مو از دست بدم

      یعنی اینقدر دقیق قانون تکامل آروم آروم جای ترس رو به ایمان میده

      و جای منطق رو به هدایت و جای نگرانی ها رو به آرامش و جای سختی ها رو به آسانی ها که خودمون هم گاهی یادمون میره که ما همون آدم های نیازمندی بودیم که

      فقط می‌خواستیم بابام انجام بده

      فقط می‌خواستیم مامانم برام چای خوش طعم بریزه

      فقط می‌خواستیم عشقم برام فلان کادو رو بخره

      فقط می‌خواستیم از کاری که تو دفتر انجام میدیم اضافه کاری رو و یا پول بیشتر دریافت کنیم

      باتشکر از آموزش های استاد به میناجانم

      سپاسگزارم که به من یاد دادید که کافیه از قدرتمند ترین فرمانروای جهان ،رب،درخواست کنیم تا دستی از دستان قدرتمند خداوند را برای برآوردن درخواست ما ارسال کند…

      خدایا سپاسگزارم که مسیر ابراهیم را برایم نورانی میکنی

      سپاسگزارم استاد عزیز و مریم بانو جان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    تکتم قرایی گفته:
    مدت عضویت: 718 روز

    با سلام و احترام به استاد فرهیخته ام و همه اعضا محترم و پرتوان خانواده الهی با نام خوب استاد عباس منش

    پرستار هستم ارشد پرستاری دانشگاه تهران

    متولد و ساکن مشهد. بعد از فوت مادر و تنها برادرم و ازدواج ناموفق دنبال نور و روزنه ای برای بلند شدن و ادامه مسیر بودم. فایلهای صوتی شما استاد دستم را گرفت و من هر روز و هر لحظه با صدای شما زندگی می کنم و هر روز قوی تر می شوم و مهمترین نتیجه آن آرامش درونی اکنونم هست که همه رو مدیون صحبت‌ها و نگاه منطقی استاد خوبم به امور می دانم. جان تازه گرفته ام و خیلی متفاوت و زیبا از بسته عمرم دارم استفاده می کنم.

    و چون احوال خوبی دارم، خدا رو بهتر در وجودم احساس می کنم و در نهایت استاد محبوبم خدمتتان عرض می کنم که همه امورم را به خدا سپردم و واقعا قدم بعدی زیبا در مسیر برایم باز می شود. واقعا احساس خوبی دارم و مرتب و مرتب با صدای شما زندگی میکنم تا کاملا صحبتهای منطقی شما در تک تک سلولهای بدنم رسوخ کند و بشود پیکره اصلی روح و جسمم. کنارمان باشید. سالم و تندرست باشید.

    اتفاقات خوبی در راه هستند به لطف خدا که بزودی با خانواده خوبم به اشتراک خواهم گذاشت.

    خدارو بخاطر همه لحظه های خوب زندگی ام شکرگزارم

    از استاد بزرگوار و ارجمندم بی نهایت سپاسگزارم.

    متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    روح الله احمدزاده گفته:
    مدت عضویت: 1256 روز

    باسلام وتشکر از استاد مهربانم دراین چند سال که عضو این خانواده شدم به اندازه یک عمر زندگی مطالب مفید یاد گرفتم وتا حد توان عمل کردم از خداوند سپاسگذارم به خاطر اینکه استادی مثل شما و خانم شایسته وهمچنین این خانواده صمیمی، امیدوارم همیشه سالم وسلامت باشید و همچنان بدرخشید ، تو رو خدا استاد برای ما هم دعا کنید که روز به روز بهتر و توحیدی تر عمل کنیم و در کمال انسانی رشد کنیم و پیشرفت کنیم در مسیر تقوا ، برای همه انسانهای آزاده آرزوی موفقیت روزافزون در دنیا وآخرت دارم، دقیقا امروز من به فرمایشات شما فکر میکردم که قسمت شد این فایل را ببینم اخه من به بچه هام هرچقدر نصیحت میکنم سر به هوایی میکنند ، با خودم میگفتم بعدا میفهمند من چی میگفتم ، همانطور که خودمان فهمیدیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      محمدرضا بابایی گفته:
      مدت عضویت: 1088 روز

      سلام روح الله عزیز اینکه از استاد میخای برات دعا کنه شرک خفیه

      شما خودت خیلی راحت میتونی از خدا درخواست تو بخواهی

      شاد و پیروز باشی

      البته در مورد فرزندان هم فقط میتونیم تذکر بدیم واینکه خودمان درست رفتار کنیم تا انها با دیدن رفتار ما الگو برداری کنن

      یا بقول استاد ما فقط مسول خودمان هستیم

      و هیچ کس نمیتونه با اسرار و پافشاری کسی رو تغییر بده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    ایوب ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 650 روز

    سلام استاد بزرگوار موفق باشی الهی امین من واقعا چن مدتی هست فایلهای رایگان گوش میکنم تازه فهمیدم دنیا چ خبر انگار تو دنیایه الان سواد نداشته باشی هیچی دیگه خودت میدونی…منم تا الان بیسواد بودم تو واقعا استادی چنین درسی آموختم دارم باسواد میشم خدایا شکرت سپاسگزارم من کورد هستم آذربایجان غربی شهرستان پیرانشهر استاد بزرگ بهت احتیاج دارم ازت خواهش میکنم کمکم کن هر طور شده یک مکالمه چن دقیقه ای با من داشته باش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: