«تجربه‌های من از اعتماد به نشانه‌ام» - صفحه 107


این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن‌، فقط داستان‌های‌تان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» آغاز شد.

اینکه چطور آن نشانه‌ را تشخیص دادید‌؛

و آن نشانه‌ها چه زنگ‌هایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پله‌های متوالی از قدم‌های پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد‌؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویه‌های قبلی‌ات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد‌؛

و چطور از میان هزاران شیوه‌‌، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین‌، نزدیک‌ترین‌، لذت‌بخش ترین‌، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات‌ و شرایط آن لحظه‌ات بود.

و در نهایت‌، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها‌، تجربه‌ها‌، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخه‌ی با ایمان‌تر در شخصیت‌‌ات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانه‌ها و بنیان کردن تمام جنبه‌های زندگی‌اش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی‌ نشانه‌هاست.

داستان هدایت تو به نشانه‌هایی که برای حل مسائل‌تان به آنها هدایت می‌شوی‌، و قدم‌های عملی و تکاملی‌ای که در جهت آن هدایت برمی‌داری و تجربیاتی که-در ادامه- برای‌ اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته می‌شود‌، از دل اعتمادی ناب متولد می‌شود که‌ -حتی با وجود نجواهای ذهن‌تان-، نسبت به  ساز و کار هدایت‌گونه‌ی خداوند‌، در قلب‌تان می‌سازید و به قول خداوند:

ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ‏ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره

این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است‌، فقط آنهایی را با خود همراه می‌سازد که تقوا پیشه کرده و ذهن‌شان را کنترل می‌کنند و به نشانه‌ها اعتماد می‌کنند و تسلیم‌ مسیر هدایت‌شان می‌شوند و  رستگاران‌ و متبرّک شدگان آنها هستند.

زیرا خداوند هرگز برای یاری ما‌، قوانینش را نقض‌، معلق یا موقتاً غیر فعال نمی‌کند‌، بلکه به شیوه‌های کاملاً طبیعی‌، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان‌ هدایت خود را به سمت‌تان جاری می‌سازد.

ما از طریق ایده‌ها و نشانه‌هایی هدایت می‌شویم که  به واسطه‌ی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله‌، یا خواندن داستان و تجربه‌ای که برای‌مان الگو می‌شود‌‌ و مرز ناممکن‌ها را در ذهن‌مان جابه جا می‌کند‌، یا راهکاری که دیگری برای مسئله‌ای متفاوت اجرایش کرده‌، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…‌، به ما الهام می‌شود.

نقطه مشترک این نشانه‌ها این است که‌ همه‌ی آنها‌، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائل‌مان» را در دل خود دارند.

پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.

زیرا این وعده‌ی خداوند است که:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38

نکته مهم:

در راستای هدف‌ما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت‌، در این صفحه فقط نظراتی منتشر می‌شود که درباره داستان و مسیر هدایت شده‌ای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» نوشته‌اید.

منتظر خواندن داستان‌ها و روندی هستیم که در مسیر هدایت‌تان طی می‌کنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحله‌ی بالاتر هدایت می‌کند.

وقتی از قدرت کانون توجه‌مان برای دیدن‌، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده می‌کنیم‌، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر‌ و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانواده‌‌مان‌، صدق بالحسنی می‌شویم‌، آرام آرام‌، جنس محکم‌تری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه می‌شود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر می‌دهد و به قول قرآن‌، چشمان‌مان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانه‌های هدایت بیناتر می‌کند.

1828 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره برزه کار گفته:
    مدت عضویت: 903 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد و مریم بانو

    من تو همین روزهای اخیر ذهنم درگیر و کمی نگران که خدایا چیکارکنم بدون پول کجا اما ته دلم همش از خدا هدایت خواستم و مطمعن بودم کمک میکنه اخرش باز کمی ته دلم نگران بودم اومدم تو سایت گفتم خدایا هدایتم کن خحداهم هدایتم کرد به فایلی که دقیقا مثل من بود واقعا خیلی وقتا تو خیلی از شرایط هست فراموش میکنیم که خو ماییم که زندگیمونو خلق میکنیم اومد زنگ بزنم به داداشم قبلش چون بحثمون شده بو گفتم ممکنه جواب نده بعد اومدم تو ذهن خودم گفتم نه اتفاقا منم خیلی دوست داره منتظرمم هست کلی حرفهای مثبت و اینکه واقعا خودممم حسم بهش خوب بود زدم و باکلی خوشحالی جواب داد و اینکه منم به قدرت تجسم وویژگی های خوب افراد پی بردم خدایا شکرت من برخورد کردمم به فایل هادی عزیز چقدر شیرین صحبت میکنه واقعا این سایت پر از لذته چقدر زندگی شیرینه تجسم کردن حرف زدن واقعا شیرینه اصلا قسمت هدایتم کن خیلی خیلی شیرینه خدایا شکرت و من با گوش کردن به فایل هادی عزیز کینه هام کم کردم قلبم سرشار از مهربانی کردم و کلی هم اتفاق جالب برام افتاد از دیروز پریروز باورتون میشه کلی حال خوب و حس خوب و تجربه خوب خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1312 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت اساتید بزرگ و عزیزم که عاشقتونم

    من تازه هدایت شدم به این صفحه از سایت

    که بگم دقیقا اون روز برام همون اتفاقی که از نشونه م خواسته بودم افتاده یا دقیقا همونه

    یا متنه بچه ها رو میخونم کامنتاشونوو از خدا میپرسم که مثلا این حسم‌درسته نیست بعد هدایت میشم به حرفای بچه ها و خدا اینجوری بهم حرفشو میرسونه یا یه متنی از پیج که استاد نوشتن یا دقیقا فایل پیج رو میبینم و انجام میدم دقیقا همین کارارو میکنم و نتیجه های عالی هم گرفتم الحمدالله عاشقتونم گفتم بیام بنویسم از تجربه اعتماد به نشونه ام که هدایت میشم هر روز براش لحظه شماری میکنم اینه کل داستان

    عاشقتونم

    فعلا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1196 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    آنچه که تا بحال از آموزش های استاد یاد گرفتم برای من این بود که

    لازم نیست سر در بیاوریم که خدا چطور می‌خواهد مشکلاتِ ما را حل کند

    .این مسئولیتِ اوست. کارِ ما نیست

    . کارِ ما این است که به خدا ایمان و اعتماد داشته باشیم.

    کارِ ما این است که با ایمان و انتظار زندگی کنیم.

    آن موقعیت را به خدا بسپاریم و به او اعتماد کنیم. خدای ما، خدای مافوقِ طبیعی است.

    خدا می‌تواند آنچه را که بشر نمی‌تواند انجام دهد، به انجام برساند.

    او محدود به قوانینِ طبیعت نیست.

    در زندگی دفعتاً متوجه می‌شویم که خداوند کارهایی در زندگی‌مان کرده است که خود به تنهایی قادر به انجامش نبوده‌ایم.

    سپاس از خدای هدایتگر

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    امیرحسین جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1081 روز

    سلام به استاد گلم و خوشبختی خواهان عزیز…

    (( مرا به سوی نشانه ام هدایت کن )) همین هفته پیش، وقتی بعد از دوسال عضویت داخل سایت، برای من امیرحسین جعفری معجزه کرد

    معجزه ای واقعی، که به قول استاد حتی اگه خداوند به من عصایی میداد و مثل موسی اون رو به زمین پرت میکردم و تبدیل به مار میشد،آنقدر برام معجزه آور نبود

    داستان این بود که من بنا به دلایلی که خیلی نمیخوام واردش بشم توی شرایط روحی و روانی بسیار بسیار خطرناکی قرار گرفته بودم که همش هم بخاطر رعایت نکردن و متعهد نبودن به قوانین بود…

    طوری که من پیش روانپزشک رفتم و مشکل رو براش توضیح دادم،و بعد از گرفتن تصویر مغزی از من،دکتر بهم گفت که سطح سرتونین مغزت به شدت پایینه و مغزت دچار واکنش های اظطرابی شدیدی شده که باعث شده بود من دچار پانیک عصبی شده بودم و شب ها به کابوس های وحشتناکی میدیدم که تا خود صبح 3،4بار از خواب میپریدم…دکتر برای من حدود 6،7تا قرص اعصاب و آرامش بخش تجویز کرد،حدود ساعت 8شب بعد ترک مطب،قرصارو مصرف کردم و به طور خیلی ناخوشایندی بدن و ذهنم دچار کرختی و آرامش مصنوعی شده بود

    طوری که ساعت 9 شب خوابیدم و فردا صبح برای ساعت 7 صبح آلارم گوشیم به صدا در اومد ولی من بعد از 10ساعت خواب،حتی نمیتونستم از شدت خواب آلودگی و بی حالی آلارم گوشیم رو خاموش کنم که همش بخاطر تاثیر اون قرصا بود،و روزم رو به شدت به زور شروع کردم و رفتم سر کار اما به خودم میگفتم من نمیخوام این حالو داشته باشم من نمیخوام شش ماه این قرصارو مصرف کنم و…ذهنم افتاده بود توی یه مخمصه شدید،از یه طرف با قطع قرصا پانیک میشدم،و از طرفی با مصرفش هم این اوضاعم بود

    حدود ساعت 10.30 صبح بود که خیلی اتفاقی اومدم توی سایت و انگار این بار بعد دو سال اولین بار به وضوح گزینه (( من را به سمت نشانه ام هدایت کن)) رو دیدم…

    و به خدا گفتم خواهش میکنم تو خدایی یه کاری برام بکن بهم بگو چکار کنم،و دکمه رو زدم و یه فایل 16 دقیقه این از استاد بود که راجب تسلیم و هدایت بود که توی بخشی از اون استاد راجب مصاحبه لیونل مسی بعد ترک باشگاهش گفت و اینکه مسی دارم به گزارشگر میگفت نمیدونم هرچی پیش بیاد همون خوبست…

    و تو همین زمان که فایل رو گوش میکردم به طرز عجیبی قلبم از این وضعیت مخمصه گونه خارج شد و آروم شدم و بعد از پایان فایل یه ارتباط قلبی عمیق با پروردگار برقرار کردم و از طه قلبم ازش پرسیدم چکار کنم کمکم کن…

    که ناگهان یه الهامی به من شد که گفت آروم باش و دیگه از امروز قرصارو مصرف نکن و بعد شنیدن این الهام انگار دریچه ای از امید تو سرم باز شد…

    ولی بعد چند لحظه گفتم خب من اگه قرصارو نخورم پانیک میشم،این قرصارو روانپزشک بهم داده،تصویر مغزم میگه که وضعیتم خوب نیست،اون که یه آدم عادی نبوده یه روانپزشک بوده و تشخیص داده،اگه نخورم ممکنه اوضاع روانیم به طه خط برسه و…..امثال این نجواها

    اما یه صدایی هم بهم میگفت مگه عنوان این فایل که گوش کردی (( تسلیم )) و (( هدایت )) نبود؟

    مگه نمیدونی جنس الهامات خداوند امید بخش و آرام کنندست؟ مگه شک داری که خداوند یگانه دانای فرزانه عالمه و این روانپزشک که هیچی،کل علوم دنیا هم به اندازه یه قطره از دانشش ندارن؟

    مگه نمیدونی خداوند تو خداوند خیر خواهی برای توعه و میخواد کمکت کنه؟ پس تسلیم این هدایت شو و بی چون و چرا قرصارو نخور از امروز،مابقی دیگه هرچی بشه همون خوبست،چون خداوند الهام کرده…و قرصارو قطع کردم

    استاد،به یگانگی خودش قسم،به اسم جلالش قسم همون شب اولی که قرصارو قطع کردم و به الهام خداوند گوش کردم،وقتی به رختخواب رفتم حس کردم انگار خیلی خوابم میاد و آرومم،با اینکه هیچ قرصی هم نخورده بودم،تصمیم گرفتم بخوابم،صبح که آلارم گوشیم به صدا در اومد و پاشدم،دیدم دیشب اصلا کابوس وحشتناکی ندیدم،حتی یکبارم از خواب نپریدم،و به خودم گفتم چطور ممکنه؟ من که قرصی نخوردم؟چرا کابوس ندیدم،بعد روزم رو ادامه دادم ولی همش منتظر حمله های پانیک بودم چون روانپزشک و تصویر مغزیم و علم پزشکی داشت میگفت که فقط با مصرف این قرصا و دوره 6ماهه این مشکل روانی برطرف میشه،،،و به طرز عجیبی الان9 روز از اون الهام گذشته و حتی یکبار هم پانیک نشدم،حتی یکبار هم کابوس ندیدم،یکبار هم از خواب نپریدم

    آخه شما بگید چطور ممکنه؟پس تصویر مغزیم چی میگفت؟پس روانپزشکی که 2سال درسه این حوزه رو خونده چی میگفت؟پس چجوری یکشبه بدون هیچ کاری و قرصی و …مشکلم حل شد؟ بخدا همین الان که دارم این متنو مینویسم تمام موهای بدنم سیخ شده و بدنم داره از شدت این معجزه میلرزه

    خداوند بامن سخن گفت،خداوند بود که من رو شفا داد،خداوند بود که بیشتر از علم روانپزشکی و روانپزشک و تصویر مغزیم میدونست

    این یه معجزه واقعی بود،حتی بیشتر از تبدیل شدن آتش به گلستان برای ابراهیم،این معجزه برای من بود،معجزه ای که برای امیرحسین جعفری رخ داد

    و همش از قدرت و دانایی و عشق و هدایت رّبم بود و منی که تسلیم هدایتش شدم که در نگاه اول واقعا هدایت غیر منطقی و ترسناکی بود چون من داشتم سر زندگی روانیم با خداوند معامله میکردم،و سرانجام با ایمانی راسخ به خدا گفتم من تسلیم هدایتت میشوم حتی به قیمت از دست رفتن زندگی روانیم…و ایمانه من به عملی واقعی منجر شد که نتیجش معجزه ای بود که تا عمر دارم فراموشش نمیکنم

    و این بود حاصل تجربه من از (( مرا به سوی نشانه ام هدایت کن))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    مرجان گفته:
    مدت عضویت: 911 روز

    سلام

    اولین بار که از خدا هدایت خواستم هدایت برای خریدن فایل 12 قدم بود گفتم اگر خریدش مسیر صراط المستقیم هست نشانه واضح میخوام و در همان لحظه کانال تی وی 12 بود ساعت 12 بود و کلمه 12 را شنیدم و بعد با خیال راحت قدم به قدم خریدم و در هر قدم معجزات با زندگی من همراه شد ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    جواد بایرامی گفته:
    مدت عضویت: 1925 روز

    به نام خدای بزرگ و منزه و مهربان

    الله اکبر

    الله اکبر

    الله اکبر

    خدای مهربان ، بصیر ، دانا ، کامل ، اول و آخر ، قادر ، رزاق شکر و شکر و شکر

    الهی شکرت برای حضورم در این مسیر و این سایت

    الهی شکرت برای هم مداری با استادم

    الهی شکرت که کم کم دارم یاد می گیرم تسلیم باشم و بگم ، چشم

    خدایا تو بهتر می دونی و من در برابر تو هیچ هستم

    الهی شکرت که همراه و پشتبیان و هدایت گر و محافظ و هادی من هستی

    نمی دونم چه جوری شکرت رو به جای بیارم

    از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید

    چندین بار الهامات و نشانه ها من رو هدایت می کرد برای خریدن یکی از دوره های استاد

    ولی من بی ایمان و مشرک و ناشکر ، توجه نمی کردم

    چندین بار ازش هدایت و نشانه خواستم که همزمان با دوره احساس لیاقت و 12 قدم و کشف قوانین که هر روز باهاشون زندگی می کنم ، آیا احتیاج به دوره دیگه تو این برهه از زندگیم دارم ؟

    به الله احد و واحد قسم که چندین بار به وضوح از طریق همین قسمت سایت و سایر فایل ها خداوند به من گفت که بنده من ، الان وقت خریدن ثروت 1 هست

    الان به یک سطحی از ایمان و خودباوری و عزت نفس و احساس ارزشمندی رسیدی که دیگه باید وارد بحث ثروت بشی

    الان به یک سطحی از درک قوانین زندگی رسیدی و باید وارد بحث روانشناسی ثروت بشی

    و چندین بار ثروت 1 رو به من گفت

    من هم حواسم به این ندا که از قلبم میومد بود ، ولی بی ایمان بودم.

    قبول دارم که خیلی خوب اعتماد نکردم

    امروز که بهبودهای دوره کشف قوانین رو دیدم ، وارد این بخش شدم . من به شدت با تمام آموزشهای استاد رابطه بسیار نزدیک و عجیبی دارم ولی کلام استاد عزیزم در بحث قوانین آفرینش و قوانین زندگی و توحید ، یک جور خاصی من مجذوب خودش می کنه و اصلا دیوانه این صحبت ها هستم

    وقتی از امروز صبح این قسمت رو دیدم و شروع کردم به خوندن توضیحات ، ندا اومد که ،

    آقا جان ، چیکار داری می کنی؟

    مگه از ما نپرسیدی ؟

    مگه به من اعتماد نکردی؟

    مگه باور نداری که من از بالا مسیر رو بهتر تو می بینم ؟

    اصلا مگه مسیری که تو رو به این دستاوردها و موفقیت ها و معجزات و نتایج عالی که در این 4 سال به دست آوردی رسوند ، رو خودت انتخاب کردی؟

    اصلا کجایی؟؟

    اصلا حواست هست ؟

    از من می پرسی و از من درخواست می کنی بعد میری سراغ چیزی که به عقل خودت میرسه؟!

    همین نداها نیم ساعت پیش من رو هدایت کرد به کلیک کردن بر روی مرا به سمت نشانه ام هدایت کن

    وقتی کلیک کردم و عنوان فایل رو دیدم و تا آخر نگاه کردم فهمیدم که داستات چیه…

    abasmanesh.com

    داستان داستان بی ایمانی منِ

    داستان این که هنوز ایمانم کامل نشده

    هنوز خیلی خیلی زیاد جای کار دارم

    .

    .

    و دوباره در طول این فایل استاد از اهمیت باورهای ثروت آفرین صحبت کردن و وقتی رسیدم به آخر فایل که خانم شایسته عزیز دقیقا به دوره ثروت 1 و خودباوری های عالی و تاثیراتش صحبت کردن ، برق از سرم پرید!!

    واقعا از خودم از خودم در مقابل خداوند خجالت کشیدم

    مگه چند بار باید یک حرف رو به من بگه که من بفهمم!!

    درسته که این شک و تردید من در مسیر رشد و بهبود و در مورد انتخاب دوره های استادم برای تقویت بهتر باورهام و بهبود شخصیتم بوده ، ولی باز هم من از این اتفاق در مقابل خدای خودم خجالت کشیدم و احساس ناسپاسی و ضعف ایمان بهم دست داد.

    ولی اشکالی نداره

    من یک انسان هستم و همزمان با ندای الله ، تجارب و باورهای قبلی خودم هم هست و هنوز فکر می کنم که خودم بهتر می دونم!

    ولی نه ، این خداوندِ که از من بهتر به همه چیز آگاهِ

    این خداوند که تمام این دستاوردها و موفقیتهای بی نظیر من را برای من رقم زده

    من فقط درخواست کردم و اگر هدایت و دستگیری و مدد و اجابت و کمک الله نبود ، هیچ کاری از پیش نمی بردم

    ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی

    خدا رو شکر می کنم که به سطحی از آگاهی و ایمان رسیدم که تردیدهام برای انتخاب دوره های استادم هست ، نه اینکه خدایی نکرده بخوام از مسیر خارج بشم یا نجواهای شیطان بخواد من رو به مسیر غلط گذشته ببره.

    اما

    برای همین موضوع هم از خدای خودم طلب عفو و بخشش و آمرزش دارم

    و از صمیم قلب الان خوشحالم که در آغوش پر مهر خداوند در حال هدایت شدن هستم

    شکرگزارم که سعی میکنم بهتر و بهتر سکان زندگیم رو به دست پرقدرت خداوند بسپارم

    سعی می کنم بهتر از قبل اعتماد کنم به تنها فرمانروای عالم ها

    به پلن های خداوند و به علم و بصیرت و آگاهی بی نهایتش باور کنم و از مسیر رشد و بهبود و تمرکز بر زیبایی ها لذت ببرم

    سوت بزنم و تحسین کنم زیبایی ها و هم زمانی ها رو

    داشته هام رو بهتر ببینم و شکرگزار تر باشم

    و بدونم که همه خواسته ها محقق خواهد شد ، با احساس خوب با آرامش و با صبر و استقامت ، با رها بودن و تسلیم بودن ، با تقسیم کار باخداوند و با اعتماد کردن به جریان هدایت الله.

    همون جریان جاری جهان هستی که می تونه ما رو به خوشبختی و لذت بیکران برسونه

    همون جریان بسیار دقیق و قدرتمندی که کهکشان ها رو هدایت می کنه

    سلولهای بدن من رو هدایت میکنه

    غذای پرندگان رو در آسمان و روزی ماهی ها در اقیانوسها رو تامین می کنه

    همون خدایی که مهربان تر از پدر و مادرمِ

    همون خدایی که اصلی ترین رابطه من هست

    همون خدایی که همراه منه ، محافظ و پشتیان منِ ، من برای خدا با موسی و ابراهیم و یوسف و سلیمان و محمد هیچ تفاوتی ندارم

    تفاوت ، تفاوت ایمانِ

    همون خدایی که من رو می بینه

    صدای من رو می شنوه

    من رو دوست داره

    منو قضاوت نمی کنه و همیشه آمرزش و رحمت و فضل و مهربانی خودش رو بر من عطا می کنه

    همون خدایی که به من قلب و کلیه و چشم و مغز و کبد و دهان و زبان و دندان و بینی و گوش عطا کرده

    همون خدایی که خون رو در رگهای من به جریان می اندازه

    همون خدایی که اجازه می ده بخوابم و من رو از خواب بیدار می کنه

    همون خدایی که میلیون ها میلیون واکنش های بسیار دقیق و متحیر کننده رو در بدنم من رقم می زنه

    همون خدایی که قلب من رو به تپش می اندازه

    همون خدایی که من رو از یک ذره خلق کرده

    همون خدایی که 100 هزار کیلومتر رگ های خونی در بدن من خلق کرده

    همون خدایی که میلیارد نورون مغزی به من عطا کرده

    همون خدایی که با رعایت قوانین بدن اتوفاژی و چربی سوزی رو در بدن من فعال کرده

    همون خدایی که با رعایت قوانین بدون تغییرش ، جسم بی نهایت سالم و آرامش قلبی و امید و انگیزه و زیبا بینی و توکل و ایمان و عشق و شجاعت رو به من عطا کرده

    همون خدایی که از رگ گردن به من نزدیک تره

    همون خدایی که بی نهایت نعمت و ثروت و موهبت به من عطا کرده

    همون خدایی که از من بیشتر دوست داره من به خوشبختی برسم

    همون خدایی که از قدرت خودش به من قدرت خلق زندگیم رو عطا کرده

    همون خدایی که لحظه به لحظه من رو یاری و سرپرستی می کنه

    همون خدایی که عزت و آبرو و شخصیت و اعتبار و جایگاه و محبت و عشق و احترام و ادب رو به من عطا کرده

    همون خدایی که اجابت کننده سریع هست

    همون خدایی که قدرت اول و آخر همه عالم هاست

    همون خدایی که صاحب روز جزاست

    و همون خدایی که همه علوم و دانش ها و بصیرت و آگاهی و قدرت فقط و فقط نزد اوست ،

    بهتر از من می دونه که برای الان من چی لازم هست و چه مسیری من رو به بهترین و زیباترین و لذت بخش ترین شکل به خواسته هام می رسونه

    این خدا بهتر از من آگاهِ که در چه زمانی چه فایلی و یا چه دوره ای از استادم برای من لازمه

    این خدا بی نهایت وقت هست که خداست ، ولی من فقط 45 سال هست که بنده او هستم

    تاز از این مدت فقط 4 سال هست که در مسیر درک او و قوانین او هستم

    پس ، بهتر که من روی عقل ناقص و درک ناقص خودم هیچ حسابی باز نکنم

    بهترین راه ، تقسیم کار با خداوند بزرگ و منزه و مهربانِ.

    بهترین کار ، نشستن رو عرشه کشتی و لذت بردن از مسیر و سپردن سکان کشتی زندگیم به خداوندِ

    41 سال با عقل ناقص و فهم کاملا غلط خودم کشتی زندگی رو هدایت کردم و نتیجه اش رو دیدم!!!!

    چه طوفان ها و گرداب هایی رو دیدم

    بارها و بارها کشتی زندگیم به گل نشست

    ضربه های سهمگین رو از صخره هایی که خودم به سمتش رفتم رو تجربه کردم

    کشتی زندگیم در حال غرق شدن بود

    دعواهای هر شب با همسرم

    فحاشی و ناسزا و درگیری های عجیب

    تصمیم به سقط فرزند دوم

    مشکلات مالی شدید

    از بین بردن سرمایه پدرم

    مشکلات زیاد در محل کار

    مشکلات جسمی زیاد

    بی ایمانی و شرک و ترس و بزدلی

    قدرت دادن به انسان ها و دولت و حکومتی ها و چشم داشتن به کمک بچه های بالا!!!!!

    غرق در گمراهی و تاریکی شدن

    دعواهای شدید با خانواده همسرم و تصمیم چندین باره به طلاق

    شکل دادن رابط به یک زن دیگه و بنزین ریختن رو آتش برافروخته زندگیم!!!

    و دهها وضعیت بد دیگه

    .

    .

    .

    چه کسی من رو از او شرایط رهایی داد ؟؟

    عقل خودم ؟

    تجارب و دانسته های خودم؟

    آموزه ها و پند های پدرم ؟؟

    باورهای عمو و دایی و عمه و بقیه؟؟؟

    رهنمودهای مذهب و هیات و مداحان ؟؟

    یا فرهنگ و جامعه ؟؟

    نه !!!

    همه این ها در کنار هم باورهای من رو به شکلی درآورده بود که خودم کشتی زندگیم رو به صخره های بزرگ زدم.

    ولی خداوند به من رحم کرد و دستم رو گرفت

    و هدایت شدن به این سایت و هم مداری با استادعزیزم و خانم شایسته نازنین و هزاران دوست بهشتی و ارزشمند و دل سپردن به آموزش های استادم ، هدایتی بود که از طرف خداوند برای من رقم خورد.

    ماندن در این مسیر و ادامه دادن ، باعث شد خداوند درهای رحمتش رو بر روی من باز کنه

    روابطم عالی بشه

    بدهی هام صفر بشه

    ایمان و شجاعت و توکل و خودباوری در وجودم شکل بگیره

    نگاهم به زندگی به صورت ریشه ای تغییر کنه

    آدم های نامناسب از زندگیم حذف بشوند

    اتفاقات خوب و زیبا به شدت در زندگیم زیاد بشه

    و اتفاقات بد بسیار بسیار کمتر و کمتر بشه

    به سطحی از خودباوری و اعتماد به نفس برسم که وارد مسیر خلق ارزش بشم

    شجاعت و ایمانم و قوی تر بشه و به لطف خدا از مسیر ارزهای دیجیتال بعد از 3 سال بیرون بیام

    بعد از یکسال مطالعه سنگین به قوانین و اصول تندرستی و عملکرد طبیعی بدن و درمان اتوماتیک دهها بیماری دست پیدا کنم

    بعد از 18 اضافه وزن شدید از 116 کیلو به 85 کیلو برسم و اندام رویایی رو خلق کنم

    به لطف الله نزدیک به 3 سال هست که یک سرما نخوردم و یک آمپول و سرم استفاده نکردم

    بعد از سالهای سال در جا زدن در کارم ، 3 ماه پیش به سمت سرپرستی در محل کارم رسیدم و حقوقم 120 درصد افزایش پیدا کرد

    هر روز و هر روز این موهبت از طرف خداوند به من عطا شده که روی بهبود تمام عیار شخصیتم کار می کنم . هر روز شکرگزارتر میشم

    این همه دستاورد و معجزات و موفقیت ها رو کی به من عطا کردی؟

    کی اجابت کرد ؟

    الله بزرگ و منزه و مهربان

    .

    .

    بعدش من باید دوباره روی عقل خودم حساب کنم؟؟!!!

    خیلی باید ناسپاس و مشرک و جاهل و نادان و نامرد باشم که ، بخوام رو عقل خودم حتی برای انتخاب دوره استادم حساب کنم.

    الهی شکرت برای این هدایت آشکار و واضح و روشن و به موقع

    الهی شکرت برای نشانه بی نظیرت در این شب به یاد ماندنی

    یادم باشه برای آینده خودم

    که من به خدا اعتماد کردم و ثروت یک رو از طرف الله پذیرفتم و تسلیم شدم

    الهی فقط و فقط به امید تو

    تنها تو را و تنها تو را بندگی می کنیم و تنها به تو توجه می کنیم

    و در تمامیِ امور و تصمیمات و کارها از تو درخواست هدایت و یاری و مدد و کمک و محافظت و اجابت داریم

    الهی دستان ما را گرفته ای ، حتی برای یک لحظه ما رو رها نکن و ما رو به حال خودمان وامگذار

    اگر تو از ما روی برگدانی از زیان کنندگان خواهیم بود

    الهی شکرت برای این هدایت

    الهی شکرت برای این سایت توحیدی

    الهی شکرت برای وجود نازنین و گرانقدر استادمان

    الهی شکرت برای وجود ارزشمند دوستانم

    الهی شکرت برای آگاهی های امشب

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    سمیه لطفی گفته:
    مدت عضویت: 3116 روز

    ادامه اون متنی نوشتم باید تمرکزی فقط نکات مثبت زندگیم رو ببینم به هرچیزی نگاه می کنم قدردان باشم هم قدردان اون فردی که بهم داده هم قدر دان خدا که اون نعمت رو بهم داده و حالم رو ساعات زیاد تری از روز در حس آرامش و لذت قرار بدم الان فعلا آگاهانه در ادامه مسیر هم هدایت می شم هم ناخودآگاه شخصیتیم به آدمی شاکر و شاد و پر از آرامش تبدیل می شه که این مسیر تکراری اتفاقات هم جنس همین حس خوب رو بهم رقم می زنه با تکرار و ممارست در این مسیر اتفاقات شرایط و موقعیت ها و آدمای زندگیم روز به روز بهتر و عالی تر می شد چون خودم دارم بهتر رو عالی تر می شم و شادی و خوشبختیم همیشگی می شه ناخودآگاه به سمت شرایط و موقهیتها و آدمای خوب و عالی هدایت همیشگی می شم

    اصلاح کنم سفر به دور آمریکا قسمت 35 بود

    بسم الله سمیه خانم که خوب یاد گرفتی ان شاءالله عالی تر عمل کنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سمیه لطفی گفته:
    مدت عضویت: 3116 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو و دوستان هم فرکانسیم

    در مرحله از زندگیم هستم که فقط پناه بردم به خدا و هدایت خودش

    از دست خودم ناراحتم که منی که یه زمان اون قدر آرامش وجودم زیاد شده‌بود و اتفاقات درجهت بهبود زندگیم هر روز بیشتر و بیشتر می شد و زندگیم داشت رونتر می شد با یه تصمیم نادرست که قشنگ یادم هست از خدا هدایت نخواستم و پشت یه دروغ مسیرم پیش رفت تا الان دقیقا تو منجلاب اون مسیر هستم این مدت دست و پاشکسته مدام میومدم بخش مرا به نشانه ام هدایت کن واز خداهدایت می خواستم یا متوجه نمی شدم یا اگر متوجه می شدم عمل نمی کردم حتی اگر گوش دادن دوره ای بود خیلی به خودم سخت می گرفتم

    و این سختگیری موجب می شد که حرکتم همیشه ناتموم و ناقص بمونه اینبار تصمیم گرفتم هدایتی برم جلو و گفتم خدایا از دست خودم و باور های محدودم خسته شدم خودت هدایتم کن به راحتترین راه و مسیر که لذت زندگیم بیشتر بشه آرامشم زیادتر بشه با خودم بیشت از سابق رفیق باشم و ت همه جنبه ها به موفقیت برسم باتقوا تر بشم چون همه چیز که دوست دارم داشته باشم و بشم از کنترل ذهن میاد

    باوری که یاد گرفتم این هست مدام به خودم بگم زندگی یه بازی هست اگر قوانینش رو خوب یاد بگیرم و عمل کنم بهترین زندگی دنیوی و اخروی رو برای خودم می سازم پس قدم اولش کنترل ذهنم هست که به آرامشی برسونمش که در مسیر هدایت قرار بگیره و هرچه شنیدم ودرک کردم رو عمل کنم بهم‌نشونه اومد که برای شروع کنترل ذهنم باید تلاشم رو در ابتدای مسیر تمرکزی بزارم روی نکات مثبت آدما و چیزهای زندگیم

    همش می گم خدا هدایتم کن به راه راست راهکسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که به آنها غضب کردی ونه گمراهان امروز خوشحالم که درکش کردم با چند بار خوندن متن برگذیده سفر به دور امریکا فکر کنم قسمت 26 بود همون که استاد با مایک فوتبال بازی کرد

    خداروشکر الان برنامه دارم چند روزی فقط مثبتهای بچه هام و همسر و خودم وهرکسی که تو زندگیم هست هر چیزی که تو زندگیم هست رو ببینم و بگم و خودم اصلی ترین قانون زندگی یه بازی هست رو رعایت کنم و ماهر بشم توش می دونم و بارها دیدم وقتی در لحظه حالم رو خوب نگه می دارم برای هر اتفاق ناخوشایندی دقیقا همونی می خوام می سه گاها بهتر از اونی می خوام می شه با اینکه خیلی از دوره های استاد رو دارم می خوام از همین مسیر هدایتی برم جلو چون می دونم وقتی هدفم قرب الهی وبا تقوا بودن هست هدایت خدا بهم بهترین رو رقم می زنه فقط از خدا می خواهم تو این مسیر ویژه همایت و هدایتم کنه خیلی واضح و سریع و شفا از مسیر خیلی آسونی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1742 روز

    سلام استاد مهربونم

    امروز 18 اردیبهشت هست و من امروز برای انجام تمرین عزت نفس تنها اومدم واسه خودم باشم الان توی یک کافه سنتی خیلی خوشکل نشستم و دارم به معنای واقعی از تنهاییم لذت میبرم.

    استاد چند روزی هست که یک مبلغ پولی به دستم رسیده که به خودم قول داده بودم که اگه جور شد واسم آن پول اولین کاری که میکنم اینه که دوره ثروت رو میخرم و این پول واسم جور شد ولی خیلی خیلی چیزهای مختلفی وجود داشت که ذهنم رو درگیر کنه که نه نه تو الان به این پول نیاز داری واسه چی میخای دوره بخری اگه خیلی مردی دوره های که داری رو استفاده کن

    وقتی اومدم کافه به خودم گفتم از خدا کمک میخام و از سایت استاد نشونه میگیرم و به خدا گفتم که هدایتم کن که چه کاری رو انجام بدم که این قسمت از سفر دور آمریکا اومد

    متن سفر دور آمریکا رو فعلا فقط خوندم ولی جوابم رو گرفتم

    «سرعت رشد ما و سرعت تکامل ما به اندازه جسارتی است که برای ماندن در یک مسأله و قدم برداشتن برای حل اساسی آن به خرج میدهیم»

    «سفر با به تعویق انداختن بیگانه است

    سفر با حساب و کتاب کردن و تصمیم نگرفتن بیگانه است

    سفر با فرار کردن از مسائل بیگانه است

    سفر با تصمیم گرفتن و اجرا نکردن بیگانه است»

    درسته که از کلمه سفر استفاده شده ولی دقیقا داره با من حرف میزنه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    حامد دستی گردی گفته:
    مدت عضویت: 499 روز

    سلام به بروبکس عزیز

    یک هدایتی اومد گفت بیا اینجا کامنت بزار اینقدر اشتیاق در من ایجاد کرد که فایل استاد رو قطع کردم و اومد کامنت بزارم چون این هدایتی که اومد بهم میگه کامنت بزار چون قرار خودت چند سال دیگه ببینی و تعجب کنی

    من حامدم حدود 48روز که در سایت عضو هستم و تقریبا هر روز فایل های رایگان استفاده کردم

    و بیکار بودم و فردا دو هفته میشه که سرکار توی پوشاکی در پوشاک ایرانیان مشغول به کار هستم و به این خاطر رفتم چون که میخوام خودم یک تولیدی پوشاک و پوشاکی داشته باشم و با این باور رفتم کار کنم که خودم میتونم یک همین جایی برای خودم داشته باشم

    و اینجایی که کار میکنم هدایت شدم به اینجا چون یک جا برای استخدام رفتم و منو قبول نکردن و با خودم گفت خداوند منو به یک جایی هدایت میکنه که خیلی بهتر و خیلی بزرگتر از اینجا باشه و تا این که هدایت شدم به ایرانیان و همین چند روز پیش داشتم با خدا حرف میزدم و میگفت یک نشونه بفرست که من در مسیر درست هستم یک دفعه اون آقایی رو دیدم که منو قبول نکرد برای کار کردن دیدم اومدم قمیت های کار ساده رو نگاه کرد و رفت

    و یک اتفاق جالب این بود که توی پوشاک ایرانیان آهنگ میزارن و خواننده داشت میگفت این یک نشونه ست و دیگه صد در صد مطمعن شدم که در مسیر درست هستم و اونجایی که میکنم من به عنوان نظافتچی اونجا هستم خیلی دارم لذت میبرم اونقدر دارم لذت میبرم نمی فهم که کی ساعت میگذره و کی شب میشه در صورتی که همکارهای دیگه هی دارن شکایت می کنن در حالی که کار شون از من راحت تره

    اینم یک نشونه هست که من در مسیر درست هستم و الان هیچ پول نقدی ندارم و قراره اولین محصولی که بخره دوره دوازده قدم هست

    و میدونم 3سال دیگه تولیدی پوشاک و پوشاکی خودم رو میزنم و من با این باور شروع کردم که خداوند از من بیشتر میخواد که من به خواسته هام برسم و از من بیشتر میخواد که من ثروتمند بشم

    و خداوند از من بیشتر میخواد که من موفق بشم

    و خداوند از من بیشتر اشتیاق که من شروع کنم

    و خداوند نشونه و هدایت رو از طریق قلبم برای من میفرسته

    و امیدوارم توی بهترین موقعیت این کامنت رو خودم بخون در شرایطی که به اون چیزی که میخواستم رسیده باشم

    این کامنت برای خودم گذاشتم

    بسیار سپاسگزارم از استاد عباس منش

    حامد 1403/02/16

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: