«تجربه‌های من از اعتماد به نشانه‌ام» - صفحه 114


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری
    106MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی
    23MB
    25 دقیقه

این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن‌، فقط داستان‌های‌تان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» آغاز شد.

اینکه چطور آن نشانه‌ را تشخیص دادید‌؛

و آن نشانه‌ها چه زنگ‌هایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پله‌های متوالی از قدم‌های پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد‌؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویه‌های قبلی‌ات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد‌؛

و چطور از میان هزاران شیوه‌‌، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین‌، نزدیک‌ترین‌، لذت‌بخش ترین‌، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات‌ و شرایط آن لحظه‌ات بود.

و در نهایت‌، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها‌، تجربه‌ها‌، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخه‌ی با ایمان‌تر در شخصیت‌‌ات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانه‌ها و بنیان کردن تمام جنبه‌های زندگی‌اش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی‌ نشانه‌هاست.

داستان هدایت تو به نشانه‌هایی که برای حل مسائل‌تان به آنها هدایت می‌شوی‌، و قدم‌های عملی و تکاملی‌ای که در جهت آن هدایت برمی‌داری و تجربیاتی که-در ادامه- برای‌ اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته می‌شود‌، از دل اعتمادی ناب متولد می‌شود که‌ -حتی با وجود نجواهای ذهن‌تان-، نسبت به  ساز و کار هدایت‌گونه‌ی خداوند‌، در قلب‌تان می‌سازید و به قول خداوند:

ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ‏ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره

این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است‌، فقط آنهایی را با خود همراه می‌سازد که تقوا پیشه کرده و ذهن‌شان را کنترل می‌کنند و به نشانه‌ها اعتماد می‌کنند و تسلیم‌ مسیر هدایت‌شان می‌شوند و  رستگاران‌ و متبرّک شدگان آنها هستند.

زیرا خداوند هرگز برای یاری ما‌، قوانینش را نقض‌، معلق یا موقتاً غیر فعال نمی‌کند‌، بلکه به شیوه‌های کاملاً طبیعی‌، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان‌ هدایت خود را به سمت‌تان جاری می‌سازد.

ما از طریق ایده‌ها و نشانه‌هایی هدایت می‌شویم که  به واسطه‌ی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله‌، یا خواندن داستان و تجربه‌ای که برای‌مان الگو می‌شود‌‌ و مرز ناممکن‌ها را در ذهن‌مان جابه جا می‌کند‌، یا راهکاری که دیگری برای مسئله‌ای متفاوت اجرایش کرده‌، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…‌، به ما الهام می‌شود.

نقطه مشترک این نشانه‌ها این است که‌ همه‌ی آنها‌، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائل‌مان» را در دل خود دارند.

پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.

زیرا این وعده‌ی خداوند است که:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38

نکته مهم:

در راستای هدف‌ما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت‌، در این صفحه فقط نظراتی منتشر می‌شود که درباره داستان و مسیر هدایت شده‌ای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» نوشته‌اید.

منتظر خواندن داستان‌ها و روندی هستیم که در مسیر هدایت‌تان طی می‌کنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحله‌ی بالاتر هدایت می‌کند.

وقتی از قدرت کانون توجه‌مان برای دیدن‌، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده می‌کنیم‌، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر‌ و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانواده‌‌مان‌، صدق بالحسنی می‌شویم‌، آرام آرام‌، جنس محکم‌تری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه می‌شود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر می‌دهد و به قول قرآن‌، چشمان‌مان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانه‌های هدایت بیناتر می‌کند.

1828 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شکوفه پیرهادی گفته:
    مدت عضویت: 282 روز

    به نام خدای مهربان و سپاسگزار از خدایی که من رو به شما هدایت کرد من خانمی هستم که از سن شانزده سالگی وارد چالش و بحرانهای زیادی از زندگی شدم و خیلی خیلی هم زحمت می‌کشیدم و کار میکردم تا مرحله ای از کار موفق میشدم ولی سقوط وحشتناک میکردم البته چندین بار ؛اصلا یادم نمیاد حق کسی رو خورده باشم یا دلی شکسته باشم فقط زحمت زحمت ولی موفقیت من موقت بود به اطرافیان هم زیاد کمک میکردم ولی هیچکسی در زمان بی پولی کمک من نکرد خلاصه خیلی زجر می‌کشیدم ناراحتی اعصاب و بشدت صدا تو سرم بود که میگفت تو همیشه بد میاری و همیشه گریه میکردم بهم گفتن تو رو جادو طلسم کردن خلاصه کارم شده بود دنبال دعا و جادو پول قرض میکردم خرج این کارها میکردم ولی اصلا تاثیر نداشت یه روز یه پیج رفتم همش صحبت از جادو و جن بود ؛به یکی که گفته بود با جن در ارتباطم پیام دادم و مشکلمو گفتم خلاصه بعد کلی چت گفت خواهر راستش مشکل تو فقط با ارتباط با شخصی به اسم آقای عباس منش حل میشه آدرس کانال داد ولی راستش من وارد نشدم ولی دیدم تو اکسپلور شخصی میاد از چگونگی قوانین میگه متوجه شدم اسمش آقای عباس منش هستش و من وارد شدم و با ایشون آشنا شدم پنج ماه هستش خدا رو هزار مرتبه شکر حالم خیلی خیلی خوب شده و از افراد امیدوار به زندگی شدم و با فایلهای رایگان ایشون خیلی راهها برام باز شد و اولین بار هستش از محصولات خرید میکنم ولی خیلی امید دارم که کسانی ازم پول بردن پس ندادن ؛سرمایه ام بهم برمیگردونن و کارم رو اینبار با توکل بخدا شروع میکنم چون حالم خدارو شکر عالیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    ستایش گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    بنام خداوند یکتا

    و درود نور خدا بر شما فرشته و استاد محترم استاد عباسمنش و دست پر سخاوت خدا خانم شایسته عزیز و واقعا شایسته و والا،

    اول از هر چیزی بزرگترین تغییرالان من واقعا از لحاظ ذهنی آرامش و قدرتمند شدن ایمانم به افزونی هر چیزی که خیر هست از سوی خداوند مطلق بعد از تسلیم شدنهام و توجه به زیباییها و نعمتهای خداوند یکتا و برام و رها شدن از یکسری افکار و پاک شدن روانم که یادم نمیاد چی شده من آنقدر آرامش الان کل وجود منو گرفته ؟چی شده نه اینکه آگاه نبودم روی توجه ام بلکه من فقط یک قدم برداشتم خدا هزار قدم آسانتر پر برکتتر برایم همواره بر میدارد ،

    اون تینای حساس و کسی که از کاه کوه می‌ساخت

    هر چیزی باید از اول کامل و عالی میبود تا قدم برداره و لذت ببره الان قدردان شده و از ریزو درشت زندگیش شکر گزاری می‌کنه

    اعتقاد به تنها خداوند منبع و اصل وجود همه ما و خوبیها و نعمتها،

    طرز فکر و توجه مثبتم و تغییر زیبا ی دیدگاهم،

    اینکه چقدر همه چی اسان،

    تو بخوای همه چی بیشتر و بهتر از اون چیزی میشه که فکرشو کنی کافی بگی خداوندا تنها تو را میپرستم تنها تو ازتون یاری می‌جویم ببینید چطور بیشتر از خودتون خدا میگه تقدیمت کردم از قبل بنده خوبم

    تو با احترام به خودت بنده خوبم و بازگشت به اصل خودت داری به خداوندا احترام می‌زاری به قدرتش به تنها حقانیت کل جهان و عدالتش که تو را ازوجود خودش بی‌نقص والا کامل عالی کافی ثروتمند و خوب به خیر آفریده

    کافی عینک دیدگاهاتو واقعا با استمرار و تسلیم شدن محض و اطمینان کامل به تتها حمایتگرترین قدزتمندترین شنواترین عالمترین ثروتمندترین عاشقترین مهربانترین و بخشنده ترین و شفا دهنده ترین و پاک‌ترین نور و انرژی عالم حق ابدی عوض کنی و پاش وایسی وفاداری کنی کل وجودت به اصل به همون منبع منور میشه بیشتر ازاونی که فکرشو می‌کنی،

    چنین آرامش لذت اعتماد آگاهی رو همواره برای همه خواستارم

    خدایا بی نهایت بار تا ابد شکرت

    استاد ممنونم همیشه ازتون بی نظیر به معنای واقعی کلمه استاد آموزش هاتون هست ،

    و از خانم شایسته عزیز ممنونم قوربون دستاتون وقتتون و زحمتی که برای ما میکشید،

    خدایا دوست دارم ،

    و آگاهی و خوشبختی همه دوستان .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مرضیه رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 943 روز

    به نام خدای هدایتگر وهاب

    خدای روزی رسان بی حساب

    سلام به همه وسلام به استاد عزیزم وخانم شایسته گلم

    من خیلی وقتا شده از همون سالهای نوجوانی بهم الهام میشد که الان این کارو بکن یا این جا نرو ویا گاهی میرفتم جایی بهم الهام میشد برگرد

    ومن بهش توجه میکردم

    بارها و بارها برام پیش اومده ومن بهش اعتماد داشتم و نتیجه هم می‌دیدم

    از چند سال پیش حدود سال 97 یا98 که از یه کاری که اونم با الهام واردش شدم از طریق دوستی در مسیر اون کار که نتورک بود با شما استاد بزرگوارم آشنا شدم واون دوستم یه فایل برام ارسال کرد که فکر میکنم قسمت 6قانون آفرینش بود و من یادم میاد وقتی این صدا رو شنیدم شبها که میومدیم خونه شب تا سحر این فایل رو هرشب گوش میکردم وخوابم نمی برد ومتحیر ودگرگون شده بودم وبا خدا حرف میزدم وتنها وتنها از تمام اون شرایط خسته بودم

    حالا شرایط خیلی متفاوت شده ومن اون قدر یادم نیس که چطور بود

    فقط یادمه زندگیم وحالم یه جوری بود که دلم نمی خواست واحساس میکردم این اون چیزی نیس که من می خواهم ته رنج ها و شرایط ناجور بودم روابط به ظاهر خوب وداغون وهیچ استقلال وعزتی نبود

    شب ها برای خودم فایل میزاشتم واز شنیدن این آگاهی هامنقلب میشدم .

    از شب تا سحر گاهی گریه میکردم وگاهی شاد میشدم که من میتونم زندگیم رو عوض کنم وشرایطی که میخوام رو درست کنم

    گریه میکردم که تنها نیستم وخدا منو داره هدایت می‌کنه

    الان دارم میگم وخیلی زندگیم فرق کرده از لحاظ روابط وعزت نفس وشروع شغل مستقل که دارم برای درآمد هم بیشتر باورهای رو می‌سازم وخیلی از هدف هام بیشتر ودقیق تر شده واون زمان اگه بهم میگفتن این قدر تغییر شخصیتی وسبک زندگی میکنم باورم نمیشد

    یادم میاد این فایل رو که گوش میدادم با خودم می گفتم من تغییرش میدم این زندگی رو

    من با یاری خدا اون زندگی که دوست دارم رو می‌سازم

    ویه احساسی بهم میگفت که میشه وتو میتونی

    اون جا شروع دوباره من شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    هایده عبدپناه گفته:
    مدت عضویت: 1064 روز

    بنام تنها هدایتگرم ب سمت خواسته هابم به آسانی و درستی

    سلام خدمت خانواده عزیز عباسمنشی

    من یه چند روزیه بنا به خواسته قلبی خودم و تضادهایی که بهش برخوردم و اینکه دوست دارم برم بیرون کار کنم و از این محیط خونه نشینی یکم‌فاصله بگیرم از طریق یکی از دوستانم کاملا به صورت تصادفی هدایت شدم برای شرکت در آزمون استخدامی آموزش و پرورش چون رشته دانشگاهی خودم علوم اجتماعی بود شامل رشته های که رو هوا پذیرشت میکنن و منم که چندساله فارغ التحصیل شدم ولی تلاش و اقدامی نکردم واسه اینکه جایی مشغول به کار بشم و البته اینم بگم که من بیکار ننشستم تو خونه واسه خودم تابلو فرش های زیبا و با قیمت خوب میبافم و میفروشم

    ولی دلم میخواست برم تو اجتماع انگار خیلی از جامعه دور شدم و گوشه گیر شدم ،،، و خدا منو به این آزمون استخدامی هدایت کرده و کاملا به صورت ساده و راحت و رایگان منابعش دستم رسید و بازم اینو‌یه نشونه دیدم که مسیرم درسته چون بقیه پیج ها و کانالها به صورت پکیچ میفروشن و‌این کانال از طرف خود آموزش و پرورشه که من بهش هدایت شدم

    ولی خب نجواها گاهی سراغم میاد تو منطقه ما فقط یه خانم پذیرش میشه و چن نفر از اطرافئان گفتن که برای اینجور اسخدامیا باید پارتی داشته باشی و امتیاز فلان و….‌ که من هیچ کدومشو ندارم و آمادگی ندارم واسه امتحان گیرم که قبول بشم گزینش و مصاحبه رو چکار میکنی حتما رد میشی و این نجوا هم میاد که سنم بالای سی ساله و برای اینکارا دیگه دیر شده و….‌ ولی تدریس و آموزش همیشه یکی از کارهای مورد علاقه من بوده اینم بگم ،، خیلی تو تردید افتادم آیا ادامه بدم این ایده رو یا بیخیال بشم ؟؟؟!!!

    طبق معمول اومدم سراغ سایت و نشانه رو که زدم خدا هدایتم کرد به قسمت 116 سریال زندگی در بهشت و اون ده دقیقه پایانی که استاد راجب به ایده ها صحبت کردین و اینکه هر ایده ای میاد تو ذهنت انجام بده و خودتو نبند به نتیجه پایانی و اگه ایده ای از طرف آگاهی برتر باشه حتما نتیجه میگیری و اگه اون نتیجه مد نظرتون نگیری حتما یه نتیجه ای جدا ازتون واست داره و یه درسی ازش میگیری یه چیزی کشف می‌کنی جسارت به خرج بده و تو منطقه امنت نمون و وارد عمل شو ،،، من واقعا این چندساله انقد تغییرات کاری و لوکیشینی نداشتم که رفتم تو غار تنهایی خودم و از بیرون اومدم میترسم جرات ندارم تغییر کنم انگار از محیط بیرون و رفتن به دل ناشناخته ها هراس دارم …. و جمله معروف اون رو هم باز به من یاد آوری کردین ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است تو که فقط ادعات میشه و حرف میزنی راجب این قانون چه نتیجه ای گرفتی وقتی عمل نکردم حرف اضافه به چه کارم میاد دقیقا امروز سه سال شد که من با شما استاد عزیزم آشنا شدم ولی جسارت عمل ندارم متاسفانه و از همه چی میترسم ولی این مدت خیلی رو خودم دارم کار میکنم رو عزت نفسم و خودشناسی ، خودشناسی اساسی ترین و مهمترین رکنه تغییره تا خودتون نشناسی نه میدونی چی میخوای نه میتونی انتخاب کنی و قدرت جسارت و تصمیم گیریتو ببری بالا

    منم با امید الله یکتا قدم بر میدارم کاری هم به نتیجه پایانیش ندارم توکل به خودش اونیکه منو به این مسیر هدایت کرده هوامو داره و پارتیم میشه من نیازی به کسی ندارم بجز خودش کارامو جفت و جور کنه حتما یه نتیجه و منفعتی واسه من داره حتما قراره یه چیزی عایدم بشه یه درسی یاد بگیرم ،،،

    تو خود پای در راه بنمو هیچ مپرس

    خود راه بگوییدت که چون باید کرد

    ایده دیگه ای هم که امروز به من الهام شد رو مسائل عاطفی بود خانمای عزیزی که میخوان تو روابط عاطفیشون نتیجه مطلوب بگیرن حتما کتاب زنان زیرک رو مطالعه کنن شرط می‌بندم اگه بهش عمل کنین نتاییجتون واسه خودتونم باور نکردنی میشه (اینم گفتم شاید یه عزیزی لازمش شد و هدایت شد )

    خدارو شکر که همیشه و هر لحظه حواسش به بنده هاشه خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تره و از طریق نشانه ها با ما صحبت می‌کنه و قطعا مارو به بهترین مسیرها و جوابها هدایت می‌کنه به شرط ایمان به شرط پاکی دل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    احسان خسروی گفته:
    مدت عضویت: 997 روز

    همین لحظه خدا با یه نشانه و الهام هدایتم کرد سریع اومدم اینجا برای خودم یادداشتش کنم.

    سوییچ ماشینم شکسته بود رفتم پیش یک قفل ساز گفتم اینو درست کن طرف برداشت یه نگاهی بهش انداخت گفتش این درست نمیشه باید کلا یه سوییچ جدید بخری چند بار هم ازش پرسیدم مطمئنی درست نمیشه گفت آره بعد پرسیدم سوییچ جدید چنده قیمتش اونم یه قیمتیو بهم گفت بعد یه حسی بهم گفتش که باید از پیش این برم و ازش چیزی نخرم منم تشکر کردم و خارج شدم بعد رفتم یک مغازه دیگ نشونش دادم اونم به راحتی برداشت و سوییچمو هم فلزشو درست کرد هم گیر داشت اونو هم درست کرد تازه خیلی خوب هم بست طوری که از اولش هم بهتر شد پول زیادیم نگرفت ازم خواستم به خودم یاداوری کنم که خدای عزیزم در هر لحظه و هر حال مراقب همه ی ماست و با قدرت و مهربانیش هدایتمون میکنه به مسیری که برامون بهتر آسان تر و ساده تره فقط باید باورش کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    احسان خسروی گفته:
    مدت عضویت: 997 روز

    درود به همه عزیزان هم مسیرم.

    این اولین کامنتیه که دارم توی این سایت میزارم و دلیلش هم این بود که توی یک حالت خیلی بد روحی بودم و از لحاظ روانی کاملا داغون بودم تا اینکه خدای عزیزم با یک نشانه منو راهنمایی کرد و اینطور شد که تصمیم گرفتم اولین کامنتمو که نشانه هدایتم بود بزارم.

    داستان ازینجا شروع میشه که من برای درمان یک بیماری خاصی به داروی خاصی نیاز داشتم که هرجا هرجا پیدا نمیشد یک شب همه ی داروخانه های شهرمون رو گشتم و دارویی که میخاستم پیدا نکردم تصمیم گرفتم چند روز بعدش به مرکز استان بروم و اونجا دنبال دارویم بگردم. شب قبلش که میخاستم آماده بشم تا برم با خودم گفتم دو سه تا داروخونه توی شهر خودم مونده همونارو هم بگردم بعد میرم شهر دیگه. همون شب هم به خاطر بیماریم حالم خوش نبود هرچه زور میزدم به نجواهای شیطان گوش ندم و حالمو شاد نگه دارم نتونسته بودم و بهم غلبه کرده بود. درحالی که داشتم دو سه تا داروخونه ی باقی مونده رو تک ب تک دنبال میگشتم با خودم گفتم من که میدونم پیدا نمیکنم برای چی دارم الکی میگردم اینجا اصن نداره و پیدا نمیشه همینطور که داشتم مغازه ها رو میگشتم رسیدم به آخرین داروخونه ای که قرار بود بپرسم با خودم گفتم همینو هم برم دیگ نمیرم بعد در حالی که خیلی حالم گرفته بود از ته وجودم گفتم خدایا به یک طریقی یه جوری به من یه نشانه بده که حالم بهتر شه چون حالم اصن میزون نبود سپس وارد مغازه شدم اسم دارو رو گفتم پرسیدم و در کمال تعجب دارو رو داشت و من خریدمش همونجا حس من مثل این بود که انگار تمام باری که روی دوشم بود خالی شد و خیالم راحت شد که خدا هس که خدا هدایتم میکنه که حواسش بهم هس برای همین دلم بهش قرص و محکم شد که بیماریمو و مشکلاتمو پیش خوب کسی سپردم و اون درمانم میکنه.

    بعضی موقه ها میشه که نجواهای شیطان اینقدر درون گوشت پچ پچ میکنه که اصن نمیزاره صدای خدارو بشنوی حالتو میگیره هرچقدر هم که زور میزنی نمیتونی بهش غلبه کنی از ادامه دادن مسیر تورو باز میداره ولی باید تسلیم نشیم و هرطور شده ادامه بدیم و حتی یک ذره هم که شده حالمون رو خوب نگه داریم و به نیروی برتر که خدا باشه ایمان داشته باشیم که حواسش بهمون هس و این خود ما هستیم که باید قوی تر و کامل تر باشیم.

    از خدا میخوام به هممون کمک کنه تک تک لحظات زندگیمون شاد باشیم و اجازه ندیم نجواها و تفکرات مسموم در ذهنمون غالب بشن و خودش افسار زندگیمونو توی دستاش بگیره و خدا بهترین هدایت کننده است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2898 روز

    سلام به دوستان عزیز

    یکی از تجربیات من از اعتماد به نشانه م این بود که میخواستم یک کاپشن بخرم و کاپشن موردعلاقه م رو با قیمت مناسبی که مدنظرم بود پیدا کردم یکم مردد بودم و گفتم شاید بخاطر اینه که از سایزش مطمئن نیستم ولی بعد بخودم گفتم خوبه بخرم. وقتی خواستم گزینه پرداخت رو بزنم انگار اطمینان کافی در دلم نبود نشونه هم که خواستم نه می اومد ولی بازم میگفتم با این قیمت و مدل جایی پیدا نمیکنم و بخدا گفتم خدا کمکم کن که ریسک و خطر نکنم و با اضطراب کاری رو انجام ندم و کار درست رو انجام بدم چون جنس هدایت آرامشه و انگار ته دلم میدونستم یه چیزی درست نیست ولی خیلی هم شوق و وسوسه خرید داشتم، دیگه حسم واضح میگفت نه ولی بازم میخواستم بخرمش بخودم میگفتم دیگه این مدل پیدا نمیشه ولی این از باور فقر و کمبود میومد

    و هم خدا کمک کرد و ازش خواستم اگر مناسب نیست کمکم کنه و نذاره خرید انجام بشه و خداروشکر مراحل خرید انجام نشد. که دیگه بعدش گفتم پس هرچقدر هم که دلم بخواد نمیخرم مثل بچه ای که بهونه میگیره جلو خودم می ایستم بخودم گفتم چون نشونه دیدم که نخرم و اضطراب و ترس دارم پس نمیخرم و از خدا کمک خواستم که جلو وسوسه هام رو بگیره و خرید رو انجام ندادم

    همون شب بیشتر سرچ زدم تا کاپشنهای این مدل از سایتها و پیج های دیگه و قیمت‌های دیگه رو هم ببینم و مقایسه کنم و متوجه شدم عکس همون کاپشن و با همون خانم مدل چند جا دیگه هم هست بعد که سرچ زدم کلی پیج با همون خانم و کاپشن پیدا کردم حتی فیلم و کلیپ هم ازش پیدا کردم معلوم نبود کدوم اصلیه

    پس احتمالا عکسی که برا اون سایت که میخواستم خرید کنم گذاشته بودن از تولیدی و دوخت خودشون نبودو فقط برای نمونه بود. خداروشکر کردم که تونستم از نشونه م پیروی کنم و خداروشکر که به من کمک کرد و اراده عمل به نشونه هاشو بهم داد و همینطور بعد هم دلیلش رو بهم نشون داد تا ایمانم به نشانه ها و هدایتهاش قوی تر بشه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    مریم اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2949 روز

    سلام به استاد عزیز وخانم شایسته عزیز

    بابت این سایت ومطالب خداروشکر میکنم من چندسال پیش از فایل های رایگان استاد استفاده کردم وکلی حال واحساس خوب شدومعجزات در زندگیم دیدم وخلاصه بعد یک مدتی گذاشتم کنار بقول استاد دنبال یادگیری های جدید تا اینکه چندوقتی حال خوشی ندارم واحساس رضایت نه از خودم نه از زندگیم دارم که چندروز پیش آمدم توی سایت دیدم که چقدر فایل گذاشتن استاد روزشمار وگام ها آمدم دوباره شروع کردم به گوش دادن وفایلهای روزشمار هر روزیک فایل گوش میدم وانجام میدم مخصوصا این فایل نشانم بده را دارم دوروز میزنم وپیام ش برام ابن بود دوباره از اول شروع کن بلورهای را اساسی از پایه بساز فایل 181 زندگی در بهشت دیدم که پی اون سازه اول محکم باشه پس باورهای اساسی ومحکم بساز واین باور که همیشه همه چیز همه جا هست چون من پراز ترس شدم که نیست وتمام شده برای توفرصتی نیومده این خیلی حالم خوب کرد وامروز که فایل اصل بچسب وفرع رها کن دیدم واقعا من دنبال چیزهای جدید بودم ولی باید این پیام متوجه شدم اشکال کارم کجاست وخداروشکر میکنم که دوباره برگشتم مسیر درست واز خدا میخوام که منو راهنمایی وهدایت کنه که توی مسیر درست باشم خیلی الان حس وحالم بهتر شد از شما سپاسگذارم برکت ونور باشه براتون خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    محبوبه صابونی گفته:
    مدت عضویت: 260 روز

    سلام ،خدمت استاد عباس منش وخانم شایسته وهمه ی دوستان عزیز.

    الهیی هزاران مرتبه شکرت که فایل زیبای مرابه سوی نشانه ام هدایت کن دیدم ،فوق العاده قشنگ بود وسپاس از متن زیبایی که خانم شایسته نوشته بودند ، بی نهایت حس آرامش ،ایمان توکل ورهایی به من دست داد. چون قبل از اون فایل به شدت چندین روز بود که نگران بودم وهمش سعی می‌کردم ذهنمو کنترل کنم ولی خوب خیلی نمیشد یعنی تازمانیکه فایل میدیم وعبارات تاکیدی میگفتم وشکر گذاری می کردم حسم خوب بود به محض اینکه این کارو نمی کردم شیطان میومد ،نجوای ذهن میومد ، چقدر آیه های توحیدی آیه های که بر اصل واساس، ایمان وتوکل ورهایی وایمان به غیب در قرآن گفته شده ،حس آرامش ،حس اینکه بالاخره باور کنم که خداوند در وجود منه ،بامنه ،خداوند از روح خودش در من دمیده ،خدایی که منو دوست داره ،خداییی که عاشق منه ،به فکر منه،خدایی که تا همین الان هم اون کارومو انجام داده ،تا همین الانم اون به من ثروت داده ،ثروت سلامتی که با هیچ ثروتی قابل مقایسه نیس ،ثروت همسر عالی هم جهت با افکارم ،ثروت فرزند سالم وصالح ،وهزاران نعمت دیگر .الهی هزاران مرتبه شکرت که انقد حس آرامش به من دادی.

    سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    محسن سلگی گفته:
    مدت عضویت: 521 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم جناب عباسمنش وسلام خدمت همه دوستان عزیزم در این سایت الهی .

    خداوند رو شاکرم بابت لطف بزرگش چه از لحاظ ایجاد این سایت زیبا وچه از لحاظ آشنایی من بااین مسیر زیبا و بودن استاد بزرگ و عزیزم در کنار و همراه و راهنمای ما.

    دیروز یک فایل تو قسمت مرا به سوی نشانه ام هدایت کن به لطف خدا به من نشان داده شد که واقعا مشگلی که مدتها آزار فکری برایم داشت کاملا فراموشش کردم

    من مدت زیادیه که بخاطر یک سری مسائل به شریک زندگی خودم شکاک شده بودم که به خود خدا قسم از دیروز بیخیال این مسئله شدم

    خدارو شکر میکنم بابت خدای عزیز و بزرگم وبودن استاد عباسمنش که یک لطف بزرگ هستن از طرف خدا برای من .

    از اول امسال خیلی جدی دارم استادمو دنبال میکنم به صورت جدی و واقعا خیلی زندگیم تغییر کرده .

    استاد عزیزم ممنونم وسپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: