«تجربههای من از اعتماد به نشانهام» - صفحه 2
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری106MB25 دقیقه
- فایل صوتی23MB25 دقیقه
این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن، فقط داستانهایتان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانهام هدایت کن» آغاز شد.
اینکه چطور آن نشانه را تشخیص دادید؛
و آن نشانهها چه زنگهایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پلههای متوالی از قدمهای پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویههای قبلیات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد؛
و چطور از میان هزاران شیوه، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین، نزدیکترین، لذتبخش ترین، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات و شرایط آن لحظهات بود.
و در نهایت، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها، تجربهها، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخهی با ایمانتر در شخصیتات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانهها و بنیان کردن تمام جنبههای زندگیاش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی نشانههاست.
داستان هدایت تو به نشانههایی که برای حل مسائلتان به آنها هدایت میشوی، و قدمهای عملی و تکاملیای که در جهت آن هدایت برمیداری و تجربیاتی که-در ادامه- برای اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته میشود، از دل اعتمادی ناب متولد میشود که -حتی با وجود نجواهای ذهنتان-، نسبت به ساز و کار هدایتگونهی خداوند، در قلبتان میسازید و به قول خداوند:
ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره
این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است، فقط آنهایی را با خود همراه میسازد که تقوا پیشه کرده و ذهنشان را کنترل میکنند و به نشانهها اعتماد میکنند و تسلیم مسیر هدایتشان میشوند و رستگاران و متبرّک شدگان آنها هستند.
زیرا خداوند هرگز برای یاری ما، قوانینش را نقض، معلق یا موقتاً غیر فعال نمیکند، بلکه به شیوههای کاملاً طبیعی، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان هدایت خود را به سمتتان جاری میسازد.
ما از طریق ایدهها و نشانههایی هدایت میشویم که به واسطهی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله، یا خواندن داستان و تجربهای که برایمان الگو میشود و مرز ناممکنها را در ذهنمان جابه جا میکند، یا راهکاری که دیگری برای مسئلهای متفاوت اجرایش کرده، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…، به ما الهام میشود.
نقطه مشترک این نشانهها این است که همهی آنها، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائلمان» را در دل خود دارند.
پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.
زیرا این وعدهی خداوند است که:
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38
نکته مهم:
در راستای هدفما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت، در این صفحه فقط نظراتی منتشر میشود که درباره داستان و مسیر هدایت شدهای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانهام هدایت کن» نوشتهاید.
منتظر خواندن داستانها و روندی هستیم که در مسیر هدایتتان طی میکنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحلهی بالاتر هدایت میکند.
وقتی از قدرت کانون توجهمان برای دیدن، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده میکنیم، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانوادهمان، صدق بالحسنی میشویم، آرام آرام، جنس محکمتری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه میشود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر میدهد و به قول قرآن، چشمانمان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانههای هدایت بیناتر میکند.
سلام بر دوستان خوبم
سلام بر خدای مهربانی ها
سلام بر بهترین انرژی برتر این جهان هستی
سلام بر خدایی که خدایی کردن کار او است و بندگی کار من
خدای من
ای مهربان من
خوشحالم که امروز را هم خودم را در آغوش تو رها می کنم و خودم را به دستهای هدایتگر تو می سپارم
خدای من از اینکه امروز را هم مثل روزهای دیگرم با عشق تو شروع کردم بی نهایت خوشحالم
خدای من از اینکه امروزم را اولین نفر به تو سلام کردم از تو خوشحالم
می دانم که جواب سلامم را خواهی داد
می دانم که از حال دلم خبر داری
می دانم که از عشق خودم به خودت آگاه هستی
می دانم که هر چه در دل دارم تو برای من مهیا می کنی
ای خدای من تو سرچشمه خوبی ها هستی
تو پاکترین ها هستی
تو بهترین ها هستی
تو زیباترین ها هستی
هیچ چیز دیگری نخواهم همین آرامش برایم به تنهایی کافی است
می دانم که این آرامش بدین معنی است که تو من را در آغوش کشیده ای
می دانم که حالم خوب باشد تو برایم لبخند می زنی
می دانم که بخواهم و نخواهم تو در کنارم هستی
می دانم ببخشم و نبخشم باز تو همان بخشنده ای هستی که بی منت می بخشی
می دانم که بروم و نروم تو همان هموار کننده راهی هستی که راه را برایم هموار می گردانی
خدای آسمان ها و زمین دوستت دارم
از این دوست داشتن به خودم می بالم
می خواهم که هر روز من را در آغوش خودت جای بدهی و هر روز من را قدم به قدم جلو ببری
خدای من به امید یک روز عالی دیگر
سلام بر استاد عزیز
سلام بر دوستان خوبم
امروز یکی از بهترین روزهای زندگی من باز رقم خورد
انقدر حال دلم خوب بود که باز برای خدای خودم شروع به نوشتن کردم
و اینگونه رقم خورد عشق بازی با خدای خودم
سلام بر تو
سلامی چو بوی خوش آشنایی
به تو سلام می کنم که جواب سلامم را بی پاسخ نمی گذاری.
به تو نگاه می کنم که نگاهم را بی مخاطب قرار نمی دهی.
به تو فکر می کنم که فکرم را منحرف نمی کنی.
باتو حرف می زنم که حرفهایم را گوش می دهی.
با تو درد و دل می کنم که صبور هستی و آرام.
با تو راز و نیاز می کنم که شنونده خوبی هستی.
برای تو کار می کنم که مزد دهنده خوبی هستی.
برای تو می روم که هموار کننده راه خوبی هستی.
برای تو می پوشم که پوشاننده بی نقصی هستی.
با تو که حرف می زنم،آنقدرخوب می شنوی که حرفهایم رنگ و بوی عاشقی می گیرد.
آنقدر خوب گوش می دهی که از خوب بودن تو اشکهایم جاری می شود.
نمی بینمت،نیستی ، اما همیشه حضور داری.
آنقدر حضور داری که از تمام کم و کاستی ما خبر داری.
با این همه حضور،
با این همه کم و کاستی ،
اما هیچ بر لب نمی آوری و کلام نمی گشایی.
تو چه هستی که همه دنبال تو می گردند.
هیچ جا نیستی ولی همه جا هستی.
تو چه هستی که وجود نداری اما در عین بی وجودی قابل لمس هستی.
هر جا نگاه می کنم از تو نشانه ای است.
از تو رد پایی است.
انگار قبل از ما آمده ای و رفته ای.
اما ، اما ، اما
هرجاکه رد پای تو بود ، نیستی محو شد و هستی، آغاز شد.
هرجا که نام تو بر در و دیوار آن حک شد، خانه تو شد ، ماءوای تو شد
هر جا که با نام تو ،برای، تو خشتی روی خشتی قرار گرفت،
آنجا آهو رمیدگان پناه و آرام گرفت.
چرا همه چیز به تو ختم می شود و با تو آغاز می شود.
چرا هر آغازی که با نام تو است، سرانجام آن خوش است.
چرا هر خوشی که با نام تو همراه است ، لذت بخش است.
چرا هر لذتی که با نام تو همراه است ، وصف ناپذیر است.
در یادها می ماند و غیر قابل فراموشی است.
تو چه هستی که همه هستی از تو است؟
تو چه هستی؟
چه هستی؟
چه؟
سلام بر دوستان نازنین در این پیج فوق العاده
امروز موقع آتیش درست کردن به یک نکته عالی و فوق العاده پی بردم
در واقع هدایت خدای مهربان بود برای من
در همین راستا وقتی فایل نشانه امروز خودم را در حال نگاه کردن بودم همان نکته ای که صبح در مورد آتش درست کردن را انجام داده بودم را باز در این سریال زندگی در بهشت دیدم
واقعا حالم عالی تر شد
حسن بهم گفت که اینجا بیایم این اتفاق را بنویسم و آنچه را که از آن یاد گرفتم با دوستان خوبم به اشتراک بگذارم
برای آتش درست کردن در قدم اول باید از خرده چوب ها و کاغذ و خار و هر آنچه که نازک است استفاده کرد
سپس باید کبریت را زد
آنگاه کم کم خرده چوب های کمی نازک تر و بعد کمی ضخیم تر و سپس که آتش کامل گرم شد از تکه های چوب و تخته و تنه درخت در نهایت استفاده کرد تا بتوانیم یک آتش گرم و مطبوع را داشته باشیم
این برای من این را در ذهنم تداعی کرد که برای شروع هر کاری و هر خواسته ای هم باید همین گونه عمل کرد
ابتدا یک ایده در ذهن ما جرقه می خورد
سپس فقط کافی است که اولین قدم را برداشت
آنگاه قدم به قدم
آرام آرام مراحل را طی می کنیم
با بر داشتن هر قدم ، قدم بعدی نمایان می شود و در آخر سر به مقصد و مقصود خودت رسیده ای
یعنی به خواسته آت دست پیدا کرده ای
تنه های درخت در آتش می سوزند تا گرما تولید کنند
قدم های من هم بلند و بلند تر می شود تا به خواسته ام برسم
واقعا خوشحالم که خدای مهربان اینگونه من را هدایت می کند.
نشانه ها را سر راه من قرار می دهد
دلم را قرص و محکم تر می کند.
خدای من ممنون از تو
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام بر استاد مهربان
سلام بر دوستان خوبم
امروز داشتم فایل نشانه امروز خودم را گوش می دادم
فایل مربوط به مصاحبه استاد با دوستان قسمت 24 بود
اینقدر این فایل برای من انگیزه بخش بود و اینقدر حسم را خوب کرد که این نوشته ها را که امید می نامم برای خودم را نوشتم
اینجا هم می نویسم تا همیشه برایم بماند و همیشه بتوانم به عنوان یک مرجع برای حال خوبی های خودم آنها را بخوانم و بخوانم
خدای من
می دانم که خدای مهربان از ثروتمند شدن من بسیار راضی است و حالش بسیار خوب می شود.
می دانم که با ثروتمند شدنم، من به خدای خودم نزدیک و نزدیک تر می شوم
خدایی که کمک کرد تا من از سرکارم قبلی خودم بیرون بیایم آنهم براحتی و سادگی
خدایی که به من کمک کرد تا دوهفته به سفر قشم بروم و بهترین روزها را آنجا داشته باشم آنهم با کمترین هزینه
خدایی که تا به حال به من کمک کرده است تا دو تا از وامهای خودم را تسویه کنم
خدایی که تا به امروز به من کمک کرده است که آرامش دایمی داشته باشم و در رفاه و حال خوب باشم
همین خدا
هم از این به بعد و از امروز به بعد به من کمک خواهد کرد تا به بهترین ها و به آرزو و خواسته خودم برسم
قول می دهم به خدای خودم
روی خودم
باور و ذهنیت پول سازم خودم
باور فراوانی خودم
با تمرین کردن و ساخت باورهای قدرتمند کار کنم تا به نتایج پایدار برسم.
از همه مهمتر اینکه تا حال هر چه را خواسته ام ،توانسته ام که داشته باشم و خدای مهربان به من داده است
پس از این به بعد هم خواهم توانست و او باز به من خواهد داد.
ایمان دارم
اعتماد دارم
خدای مهربان بهترین را برایم رقم می زند و خواهد زد
تا حال برایم بهترین را داشته است و از این به بعد هم برایم بهترین را خواهد داشت.
خدای من همیشه کنارم بوده است و خواهد بود
بهتر است که بیشتر و بیشتر با او حرف بزنم و صحبت کنم
دل به او می سپارم و خودم را در مدار و فرکانس عالی قرار می دهم تا شروع به کار کنم
آرامش و صبر داشته باشم
توکل به خدای خودم داشته باشم
تکامل خودم را طی کنم
یادم باشد که خدای من همیشه با من و در کنار من است
از دستهای هدایتگر او همیشه کمک بخواهم
آنجا که دلم خوش تر همانجا خانه و کاشانه من است
سپاس از خدای فراوانی ها
سپاس خدایی را که وسایل و مقدمات هدایت من را فراهم کرد تا به بهترین و آسون ترین شیوه و راه ممکن بتوانم تغییر کنم و حس و حال خودم را خوب کنم
سپاس از خدایی که هدایتگری خاص او است و او برای این کار به بهترین بندگان خودش این ماموریت را داده است تا دستان او بر روی زمین باشند هدایت بنده های خداوند را بر عهده بگیرند
سپاس از خدایی که برای همه یکی است و برای همه یکسان عشق می ورزد
سپاس از خدایی که برای من که اکنون در این جزیزه زیبا هستم بهترین عشق ها و دوستی ها و روابط را مهیا می کند و برایم فراهم می کند
ممنون از خدای خودم که این دو روز را که گذشت برایم به بهترین و معجزه آسا ترین حال ممکن زیبا و بی بدیل ساخت
شنبه 11 دی ماه با کلی حال خوب و انگیزه از شغلی که هفده سال در آن مهارت کسب کرده بودم و برای خودم در آن کار مدیری زبانزد شده بودم و در آنجا بعد از هییت مدیره نفر اول بودم استعفا دادم آنهم به راحترین و آسانترین و غیر قابل باورترین روش ممکن
و یک روز بعد 12 آذرماه 1401 من به سمت جزیره زیبای قشم هدایت شدم
با یک کوله پشتی و یک لب تاب که در آنجا هم بتوانم از درس ها و صحبت های استاد استفاده کنم براه افتادم
پول در جیبم نیست
هیچ غذا و آذوقه ای به همراه ندارم
بدون هیچ گونه ترس و اما و اگری براه افتادم
قصد داشتم این سفر براییم متفاوت باشد
از شیراز با اتوبوس مستقیم به سمت جزیره زیبای قشم براه افتادم
از همان ابتدای مسیر دستان خداوند شروع به کار کرد
یک راننده فوق العاده
یک سفیر بی دردسر با یک صندلی فوق العادعه راحت
در طول مسیر بیشترین فایل های استاد را توانستم برای خودم گوش بدهمگ
همسفرانی فوقالعاده عالی که همگی زوج بودند و در طول مسیر دست در دستان هم داشتند و تا خود جزیره سر در گوش هم باهم صحبت می کردند
به بندر پل رسیدم حالا ساعت پنج صبح است
به دوستم که در قشم است و از اهالی یکی از روستاهای قشم بنام سهیلی است زنگ می زنم در کمال تعجب تلفن را جواب می دهد
می گوید که در جزیره هستم و قصد داشتم که یک دقیقه پیش به منزل برگردم که من به او زنگ می زنم
دستهای هدایت گر خداوند باز در اینجا من را هدایت می کند به سوی یک معجزه دیگر
دوستم من را به خانه خود می برد و در آنجا پذیرای من می شود
خدا را شاکرم که اینگونه من را هدایت می کند به سمت خوبی ها و خوشی ها
صبحانه با یک سینی غذای محلی
ناهار بریونی به رسم پخت اهالی سنتی جزیره
شب شام را برای من در صحرا زیر نور ماه تابان ماهی کبابی فراهم می کنند
همه اینها چیزی جز هدایت خدای مهربان من نبوده است و نیست
می دانم که خدای عزیز این سفر را برای من مهیا کرده است تا بیشتر پی به زیبایی ها و لذت های این جهان زیباببرم
می دانم که خدای من این سفر را برای من فراهم کرد تا نشانم بدهد که اگر به او اعتماد کنم
دل به او بسپارم
از او کمک بخواهم
او همه چی را برایم آماده می کند آنهم بی کم و کاست و بدون کمترین هزینه ای
تمام این سفر که تا اکنون در روز دوم آن رقم می خورد خدا را در کنار خودم می بینم
می بینم که آسمان ابری با خورشید نه چندان گرم و سوزان او که پا گذاشتن در دریای آبی رنگ را برایم لذت بخش تر می کند در جهت حس و حال خوب من ، برای من رقم زده است
می دانم که پیاده روی بر روی کوههای اینجا که صدای آواز پرندگان گوش تو را نوازش می دهد برای من آهنگی خداوند فراهم کرده است که تا ابد در ذهن و گوش من جاری باشد
می دانم که این نسیم که همچون نسیم بهاری شهرم شیراز است را خدای عزیز برای من می فرستد تا صورتم را نوازش بدهد و به من بگوید که من دستهای خداوند هستم که بر صورت تو نوازش می کنم تا به تو یادآور بشوم که ای بنده من تو بخواه
از همه وجوت بخواه
با همه عشق و جونم بخواه
من برایت مهیا می کنم
برایت فراهم می کنم
فقط بخواه و نترس
از هیچ چیز دیگری دلواپس نباش
واقعا روزهای خوب و عالی را در این جزیره در حال سپری کردن هستم و مدام بر الهامات خداوند که بر جان و خودم می تابد فکر می کنم و بیشتر غرق در لطف احسان او می شوم
حس و حال عالی داشتم و این سرگذشت یک روزه خودم را برای دوستان عزیزم در این سایت گرانبها نوشتم
باز برایتان می نویسم که شما هم بدانید خداوند آنگونه هدایت می کند که از جایی که حتی فکرش را نمی کنی و برایت می فرستد انسانهایی را که رنگ و بویی خدایی می دهند انسانهایی که حتی نام و فامیل او را هم نمی دانی
منتظر دلنوشته های بعدی من باشید در این راه پر از هدایت و آرامش
ممنونم از استاد عزیز که همیشه چراغ راهنمای من بوده اند
سپاس از شما دوستان که این زندگینامه من را خوانید
سپاسگذارم از خدای هدایتگر خودم
سپاسگذارم از خدای فراوانی ها
سلام مجدد به دوستان خوب خودم
سپاس از استاد مهربان که مقدماتی را برای ما ها فراهم آورده است تا بتوانیم با نوشتن دل خوشی ها و حال خوبی هایمان دیگران را هم در این حس و حال زیبا شریک کنیم و با گسترش حال خوبی ها و توجه به نکات مثبت زندگی یکدیگر جهان را جایی بهتر برای زندگی کردن هم خود و هم دیگران کنیم
در روز شمار قبلی خودم هدایت شدنم را به سفر زیبای قشم نوشتم و امروز می خواهم که دیگر هدایت های خداوند را که برایم در این چند رخ داده است را برایتان بازگو کنم
وقتیکه توکل کنی و به او ایمان داشته باشی خودش با دستان خودش همه چیز را برایت جور می کند آنهم به بهترین و زیباترین حال ممکن
بدون کمترین دردسر و بدون کمترین سختی و به زحمت افتادنی
صبح روز بعد از خانه ی که در روستای قشم آنجا مهمان بودم زدیم بیرون البته با دوستم که میزبان من بود
در چند جای ساحل قشم پای لنج ها و قایق های ماهیگری میهان بودم و با روی خودش مردان ماهی گیر روبرو بودم با چای و قوه عربی پذیرایی من بودند
همه جا به گرمی و محبت از من استقبال می کردند
همه جا مورد احترام آنها قرار داشتم
همه اینها جز مهربانی و رحمت خدای فراوانی هیچ نبوده و نیست
وقتی به او کارها را بسپاری او خود یک میزبان عالی است بدون کم و کاستی
ناهار مهمان بودم و با غذای محلی خودشان که اسم غذا حواری میگو بود از من پذیرایی شد
هر قدم که در این جزیره پا می گذارم به نوع عالی و زیبا هدایت های خدای مهربان را می بینم و لمس می کنم
نمی دونم که چگونه و چطور برای شما از این همه مهربانی و حال خوبی بنویسم
نمی دانم که چطور از خدای خودم تشکر کنم بخاطر این همه نشانه
فقط می توانم این را بگویم که همه قشم آماده شده است برای پذیرایی از من
ممنون از تو ای خدای مهربان و هدایتگر
ممنون از تو ای خدای فراوانی ها
ممنون از تو ای خدای زیبایی ها
سلام دوستان خوبم
هدایت و نشانه امروز خودم را برایتان می نویسم
بسیار برایم عالی بود و حالم را خوب کرد و دلم را قرص و محکم تر کرد
از خدای مهربان هدایت خواستم و از او خواستم که یک قدم من را به سمت هدفم جلوتر برود
آمدم و سایت استاد را باز کردم
چقدر فایل زیبا و عالی برای من آمد
خودم خالق شرایط خودم هستم
این فایل در من غوغا کرد
همیشه فکر می کردم برای کسب و کار خودم باید بروم محیط را ببینم و جا و مکان را ببینم و برآورد هزینه کنم و سپس کار خودم را استارت بزنم
اما اینجا استاد جوری توضیح دادند و شرح دادند که واقعا موضوع برایم عوض شد
من فهمیدم که باید خودم شرایط موجود و دلخواه خودم را بنویسم و آنرا خودم بسازم و خلق کنم
آنجور کار کنم که خودم دوست دارم
آن خانه ای را بخرم که خودم دوست دارم
آن کاری را استارت بزنم که خودم دوست دارم
آن باغ و ویلایی را بخرم که خودم دوست دارم
این بزرگترین. درس امروز من بود برای رشد و پیشرفت خودم
ممنون استاد مهربان
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام برای تو
آغاز برای تو
اول برای تو
آخر برای تو
خوب برای تو
زیبا برای تو
عالی برای تو
مدیر برای تو
تو برای خود کافی هستی
تو خود کافی هستی
تو برای اولین و آخرین
ابتدا و انتها
برای بودن و نبودن
برای هستی و نیستی
برای همه تو همه هستی
کس هستی
برای بی کسان
برای بی پناهان
برای در راه ماندگان
تو خود ،راه هستی
برای مادران تو مادر هستی
برای پدران تو پدر هستی
برای همه تو دوا هستی
برای آنکه ندارد تو دارا هستی
برای آنکه غریب است تو نوازش هستی
برای من تو همه چیز هستی
برای من تو بهترین هستی
برای من تو عالی هستی
گاهی اوقات یادم می رود تو را
گاهی اوقات فراموش می کنم دستان تو را
گاهی اوقات از خجالت نمی توانم حرف بزنم
گاهی اوقات تو را دور می بینم
اما
اما
اما
تو نزدیکتر از نزدیکی
تو باوفاتر تر از هر باوفایی
تو مخلص تر از هم مخلصی هستی
تو نابترین ناب ها هستی
تو عالی ترین عالی هستی
این من هستم که تورا نادیده می گیرم و به خود غره
می شوم
این من هستم که فراموش می کنم تو جانی و جهانی
این من هستم که فراموش تو عالیترین هستی
این من هستم که فراموش می کنم که تو بی نیازترین هستی
این من هستم که فراموش می کنم که تو عاشقانه ترین عاشق ها هستی
این من هستم که فراموش می کنم که تو نابترین هستی و بی عیبی
اما
می دانم که تو مهربانی و با گذشت
می دانم که تو دانایی و بخشنده
می دانم که تو عادلی و صالح
می دانم که تو غایب هستی و پیدا
می دانم که تو مشکل گشا هستی
و می دانم که تو مهربان ترین مهربانان هستی
پس من را در آغوش بگیر
من را رها مکن
من را به خود وامگذار
من را محتاج مکن
من نگاهم
حرفهایم
دستهایم
قدم هایم
حرکتم
برای تو و به سمت تو
تو من را در پناه خود نگه دار
سلام استاد عزیز
سلام بر دوستان خوب خودم
امروز یک نشانه دیدم که بسیار حالم را خوب کرد و حس خیلی خوبی به من داد و از همه مهمتر اینکه اعتمادم به خداوند بیشتر و بیشتر شده
در حال انجام و کار کردن بر روی کار جدید خودم هستم صبح که از خانه زدم بیرون از خداوند مهربان خواستم که با دستان هدایت گر خودش من را هدایت کند تا یک قدم بیشتر به هدف و خواسته خودم نزدیک تر بشوم
به سرکار فعلی خودم آمدم و شروع به انجام کارهای روزمره خودم کردم
هوا امروز بارانی است
دل دل می کردم که بروم و یا نه
با خودم گفتم که قرار گذاشته ای و باید کرمت کنی اسنپ گرفتم و خیلی سریع و به کمترین قیمت یک اسنپ با ماشینی تمیز و راننده خوش اخلاق نصیب من شد
به اداره مورد نظر رفتم و با یک کارشناس قرار داشتم که او نیز انسانی بسیار خوش اخلاق بود و بسیار راهنمایی خارج از موضوع بحث برای من انجام داد
به سر پروژه رفتیم و آن پروژه تایید شد
باز یک راننده اسنپ بسیرا خوش اخلاق نصیب ام شد
به اداره مربوطه باز برگشتم و آنجا مافوق همان کارشناس صبح او نیز فردی بسیار با اخلاق بود و راهنمایی های خیلی مفیدی به من کرد
خدا روشکر که امروز خداوند اینگونه من را هدایت کرد با دشتان خودش
از همه جالب تر این بود که به سراغ دانلود ها رفتم و یک فایل را انتخاب کردن تا آنرا گوش کنم و آن فایل از سری فایل های دانلودی استاد بود
از مجموعه فایل های سرمایه گذاری روی خودت بود که استاد در فایل گفتند که قدم بردارم و شروع به حرکت کنم
دنبال ساده سازی هدف و کار خودم باشم
به مشکلات کار خودم فکر نکنم و چون این سبب می شود که رو به جلو حرکت نکنم
این شعر به یادم آمد
تو خود پای به راه در نه و هیچ مپرس
راه خود گویدت که چون باید رفت
این هم انگیزه برای من بود و هم اینکه سبب شد باز مصمم تر بشوم تا بسوی هدف خودم قدم بردارم
ممنون خدای مهربان
ممنون خدا جونم
سپاس از خدای هدایتگر من
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام دوست عزیز
خوشحالم از اینکه خدای مهربان هم فرکانسی های خوبی را مثل شما در سر راه من قرار می دهد
من هر چه نوشتم آنروز حس و حال خودم بود نسبت به اعتماد به نشانه هایش
واقعا در این سایت بارهای بار نشانه ها را دیدم
این کامنت شما در پاسخ به اعتماد خودم برای من انگیزه و تشویقی بود که در مسیر درست هستم
راهم درست است
خدا را شاکرم که اینگونه من را در آغوش خودش گرفته است
همیشه این جمله را به خودم می گویم
اطلاع ندارم
اعتماد دارم
امیدوارم که همیشه در زندگی خودتان بهترین باشید