«تجربه‌های من از اعتماد به نشانه‌ام» - صفحه 31


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری
    106MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی
    23MB
    25 دقیقه

این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن‌، فقط داستان‌های‌تان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» آغاز شد.

اینکه چطور آن نشانه‌ را تشخیص دادید‌؛

و آن نشانه‌ها چه زنگ‌هایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پله‌های متوالی از قدم‌های پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد‌؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویه‌های قبلی‌ات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد‌؛

و چطور از میان هزاران شیوه‌‌، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین‌، نزدیک‌ترین‌، لذت‌بخش ترین‌، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات‌ و شرایط آن لحظه‌ات بود.

و در نهایت‌، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها‌، تجربه‌ها‌، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخه‌ی با ایمان‌تر در شخصیت‌‌ات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانه‌ها و بنیان کردن تمام جنبه‌های زندگی‌اش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی‌ نشانه‌هاست.

داستان هدایت تو به نشانه‌هایی که برای حل مسائل‌تان به آنها هدایت می‌شوی‌، و قدم‌های عملی و تکاملی‌ای که در جهت آن هدایت برمی‌داری و تجربیاتی که-در ادامه- برای‌ اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته می‌شود‌، از دل اعتمادی ناب متولد می‌شود که‌ -حتی با وجود نجواهای ذهن‌تان-، نسبت به  ساز و کار هدایت‌گونه‌ی خداوند‌، در قلب‌تان می‌سازید و به قول خداوند:

ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ‏ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره

این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است‌، فقط آنهایی را با خود همراه می‌سازد که تقوا پیشه کرده و ذهن‌شان را کنترل می‌کنند و به نشانه‌ها اعتماد می‌کنند و تسلیم‌ مسیر هدایت‌شان می‌شوند و  رستگاران‌ و متبرّک شدگان آنها هستند.

زیرا خداوند هرگز برای یاری ما‌، قوانینش را نقض‌، معلق یا موقتاً غیر فعال نمی‌کند‌، بلکه به شیوه‌های کاملاً طبیعی‌، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان‌ هدایت خود را به سمت‌تان جاری می‌سازد.

ما از طریق ایده‌ها و نشانه‌هایی هدایت می‌شویم که  به واسطه‌ی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله‌، یا خواندن داستان و تجربه‌ای که برای‌مان الگو می‌شود‌‌ و مرز ناممکن‌ها را در ذهن‌مان جابه جا می‌کند‌، یا راهکاری که دیگری برای مسئله‌ای متفاوت اجرایش کرده‌، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…‌، به ما الهام می‌شود.

نقطه مشترک این نشانه‌ها این است که‌ همه‌ی آنها‌، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائل‌مان» را در دل خود دارند.

پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.

زیرا این وعده‌ی خداوند است که:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38

نکته مهم:

در راستای هدف‌ما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت‌، در این صفحه فقط نظراتی منتشر می‌شود که درباره داستان و مسیر هدایت شده‌ای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانه‌ام هدایت کن» نوشته‌اید.

منتظر خواندن داستان‌ها و روندی هستیم که در مسیر هدایت‌تان طی می‌کنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحله‌ی بالاتر هدایت می‌کند.

وقتی از قدرت کانون توجه‌مان برای دیدن‌، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده می‌کنیم‌، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر‌ و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانواده‌‌مان‌، صدق بالحسنی می‌شویم‌، آرام آرام‌، جنس محکم‌تری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه می‌شود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر می‌دهد و به قول قرآن‌، چشمان‌مان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانه‌های هدایت بیناتر می‌کند.

1828 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    کنعان گفته:
    مدت عضویت: 2115 روز

    پناه بر آسمان…

    یعنی کُلّ سایت یه طرف این دکمه “مرا‌ به سوی نشانه‌ام هدایت کن” یه طرف

    من امروز از دست یه نفر کلی ناراحت شدم و درموردش کلی منفی بافی کردم و بخاطر کاری که بامن کرده بود قضاوتش کردم. ازون قضاوت های خطرناک!

    ولی ده دقیقه بعد یاد قسمت‌های آرامش در پرتو آگاهی استاد افتادم که گفتن دیگران هم مث من نشانه‌ای از خداوند هستن آنها را بی هیچ شرطی دوست داشته باشیم و ببخشیم.

    دستمو رو قلبم گذاشتم براش دعای خیر کردم.

    الان اومدم ببینم به چه سویی‌هدایت میشوم که راااااست منو آورد به سمت فایل خودمان را هم قضاوت نکنیم چه برسد به دیگران!

    تشکر و سپاس فراوان بخاطر این سایت.

    تکرار میکنم: تشکر و سپاس فراوان🙃

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    شاکر گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    سلام بر استاد عزیز، خانم شایسته مهربان و دوستان گلم….

    من مدتی هست که منتظر نتیجه ویزام هستم و اونروز بسیار کلافه از وضعیت موجود بودم یعنی در حالتی که واقعا چیکار کنم آیا همچنان منتظر باشم یا دست به اقدام دیگه ای بزنم….نمیدونم چطوری شد که به این صفحه هدایت شدم البته قبلش عضو بودم ولی توی ذهنم نبود که بیام و نشونمو ببینم….خلاصه گفتم خدایا نشون بده بهم که چیکار کنم و دکمه “مرا به سوی نشانه ام هدایت کن” رو فشردم در کمال ناباوری صفحه ای با عنوان “چمدانت را ببند و آماده ی سفر شو”جلوم ظاهر شد….واااای خدای من اصلا باورم نمیشد فقط و فقط گریه میکردم و خداروشکر میکردم که مگه میشه اینقد دقیق جوابمو بده…خلاصه ازون روز هر موقه یاد این اتفاق شیرین می افتم قلبم اروم میگیره واقعا ممنون بابت فراهم کردن ی همچین بستری با این همه انرژی مثبت…خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    لعیا گفته:
    مدت عضویت: 2287 روز

    سلام به استاد یکتا پرستم و مریم جان عزیزم و همه خانواده دوست داشتنیه عباس منش. بچه ها با اینکه خوابم گرفته اما گفتم باییید اول نشانتو بگی بعد بخوابی.. امروز تو این فکر بودم که خب حالا که خداروشکر زمان کافی برای تمرکز رو سایت دارم از کجا شروع کنم؟چون مدت ها بود بخاطر مطالعه فرصت نمیکردم بیام سایت،در همین احوال بودم که دلم خواست بزنم رو محصولات و درمورد دوازده قدم بخونم،یکم خوندم و دیدم متنای معرفیش رو فقط کسایی میتونن بخونن که خریدنش و لذا گفتم بهتره برم از قسمت نشانه از خدا بپرسم که از کدوم قسمت دوباره شروع کنم؟ نشانه من فایل32سفر به دور آمریکا بود و نکته جذابش این بود که دقییقا در این فایل درمورد دوره اوازده قدم و قدم اول صحبت شده بود.. من قبل این هم حسم میگفت اول از سفر به دور آمریکا شروع کن اما الان به یقین رسیدم که حتما سفر به دور آمریکا همون خوراکیه که روح من بهش نیاز داره.. واقعا این قسمت رو خیلی دوس دارم و خدا رو بهتر حس میکنم با نشانه های دقیقش..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد طاهری ریسه گفته:
    مدت عضویت: 2143 روز

    از پارادایس فلوریدا تا روستای زادگاهم ریسه _دیدار با مایک (میکائیل)

    سلام استاد باورش برایم سخته اما اتفاق افتاد من مدتها قبل یه کامنت گذاشتم تحت عنوان مایک خوشبخت ترین پسر دنیا و گفتم به امید روزی که شما و میکائیل را از نزدیک ببینم چند هفته قبل رفته بودم روستا جهت آبیاری مزرعه پدری ام پسر عمه ام با دوستش از شهر رفسنجان آمده بود روستای ریسه و اتفاق عجیبی افتاد خانم محترمی با پسرش همراه آنها بودند چهره آقا پسر خیلی برایم آشنا بود زیراکه او کسی نبود جز مایک دوست داشتنی به همراه خانم تیموری و من متعجبانه خدا رو شکر کردم که خواسته ایی که ناممکن می پنداشتم ممکن شد و من مایک را از نزدیک دیدم وایمانم به خداوند صد چندان شد

    فلوریدای آمریکا کجا و روستای کوچک زادگاه من کجا

    این است قدرت باورهای مثبت که هر ناممکنی را ممکن میسازد خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    امین ا گفته:
    مدت عضویت: 2229 روز

    سلام دوستان عزیزم و استاد عزیزتر از جان

    نمیدونستم ایرادم کجاس کجای کارم میلنگه ولی میدونستم یه چیزی داره منو کند میکنه و اذیت میکنه هر چی فکر کردم چیزی به ذهنم نیومد

    سایت استاد رو باز کردمو رفتم قسمت نشانه ها قسمت 82 سفر به دور امریکا برام باز شد

    یادمه از اون موقعی که این فایل روی سایت اومده چندین بار دیدمش چون به موتور کراس علاقه زیادی دارم

    به خودم گفتم من که این فایلو چند بار دیدم صفحه رو بستم و رفتم یه کم گذشت یه چیزی بهم گفت حتما یه درسی برات داره

    دوباره صفحه رو باز کردم باز یه چشم افتاد به مدت زمان فیلم گفتم من الان وقت ندارم بشینم یک ساعت فیلم ببینم بذار بعدا میبینم

    باز همون صدا گفت دقیقه 23

    به محض این که صحنه دقیقه 23 رو دیدم فهمیدم چیو میخواد به من بفهمونه

    میخواد بگه درگیر ترسهاتی میخواد بگه که ترسهاتو بذار کنار ترسهاته که تو رو کند کرده اره دقیقا همین بود

    خیلی حال خوبی دارم قلبم اروم شد بعد از این هدایت قشنگ بعد از پیدا کردن نقطه ضعفم

    ارام شدم ارامشی که هیچ چیز و هیچ کس جز خدا نمیتونست بهم بده

    چقدر لذت داره خدا هدایتت کنه و قلبت در دستان خدا باشه و صدای خدا توی گوشت باشه همین صدایی که امشب من رو هدایت کرد

    از خدا برای خودم و شما میخوام که هر لحضمون رو پر کنه از وجود خودش

    الهاماتش رو برامون روشن تر و واضح تر کنه

    میخوام که مارو بزرگ تر از ترسهامون کنه

    میخوام که مارو بزرگ کنه و رشد بده قلب و احساس و الهامات رو برای ما

    میخوام که ما حقیقت رو ببینیم نه واقعیت رو

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    سایه گفته:
    مدت عضویت: 1804 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده عزیز هم فرکانسی ام 👋💞💞

    من حدود دوماهی هست که با استاد آشنا شدم اما حدود 4روزه که عضو سایت شدم .با صحبتهای استاد تغییر شغل دادم اما چون شغل جدید مسائل مربوط بخودش رو داره خیلی باز دودل شدم .

    روزانه شاید بیش از 5یا6ساعت فشرده ممکن است یک فایل را گوش بدم و تمام نکات رو بردارم و با خودم صحبت کنم و فایل صوتی ضبط کنم و گوش بدم .باورهامو بنویسم و خیلی کارها ،که نتیجه همه این کارهایم شده انرژی مثبت و آرامش و اطمینان قلبی که در این لحظه بر من جاریست .

    دیروز خیلی اتفاقی و از روی سردرگمی که مربوط به شغلم بودم رفتم توی سایت و فایل هدایت استاد رو گوش دادم و استاد گفتند که به گزینه نشانه من برو .منم تصمیم گرفتم و خیلی واضح و شفاف همه شرایطم را بخدا گفتم و خواسته ام را مطرح کردم و این آمد ؛

    که در هر کاری که پیش میآید نکات مثبت آنرا ببین و بنویس و فایل استاد که به بانک رفته بودن و رییس بانک آقای اسراییلی بودند را گوش کردم .

    منم شروع به نوشتن کردم به نکات مثبت و خیلی نوشتم و هرچه پیش میرفتم از نوشتم نکات مثبت احساسم عالی‌تر میشد . و باور کنید یک جمله به روی کاغذ نوشته شد؛

    (همه چیز از قبل برای تو مهیا شده و تو فقط بخواه و قدم بردار)به همین صراحت توسط دستانم نوشته میشد و من فقط نظاره گر بودم😇😇

    باور کنید آنچنان شفاف و واضح خداوند بامن سخن گفت که ناگهان آرامشی ژرف تمام وجودم را در بر گرفت و به پهنای صورتم اشک شوق بود .😊😇

    از دیروز تا امروز کلی اتفاق عالی افتاده و من پراز ایده شده و کارهایم در عرض این یک روز به اندازه ده روز پیش رفته و مدام بخدا میگم خدایا تو مرا هدایت کن و راه درست را بهم نشون بده. 🙏🙏

    واقعا از خدا بینهایت سپاسگزارم و شما استاد عزیزم که اینهمه انگیزه و انرژی را به وجودم برگردانید زمانی که از خودم و زندگیم قطع امید کرده بودم و دیگه باوری بخدا نداشتم و میدانم و ایمان دارم مسیری سبز و روزهایی پراز شادی در پیش رو دارم . سپاسگزارم 🙏😊

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 2198 روز

    به نام او که باورش که کنی همه چیز میشود برایت💖💖

    خب اومدم قصهٔ نشانه ام رو بگم.

    من تقریبا ۱۲-۱۳ سال پیش به دلایلی یه مشکلِ عفونت کوچیک گوش برام پیش اومد و دکتر رفتم و تا حدودی حل شد.

    گذشت تا زمستون گذشته، ینی زمستون ۹۸ که من باز به خاطر سرگیجه متوجه شدم باز مشکل گوشم شروع شده! چون دوچرخه سواری میکردم خیلی سریع رفتم دکتر که مشکل حل بشه تا بتونم با خیال راحت تمرین کنم و بعد مدتی هم حل شد.

    تا یکی ۲ماه پیش که باز سرگیجه اومد سراغم و‌من که دیگه میدونستم بخاطر گوشمه این بار سعی کردم تمرکز کنم و از هدایت و قدرت معبودم برای حل مشکلم کمک بگیرم. هدایت شدم به سمت یه دمنوش: دمنوش بابونه و گشنیز. مرتب استفاده کردم و بعد از مدتی( تقریبا یک هفته) خیلی تاثیرات عالی ازش دیدم، حتی چندین مشکل دیگه ای که داشتمم خیلی عالی رفع شد بدون اینکه من بدونم روی این مشکلات هم اثر مثبت داره!!

    اینم بگم که این دوتا گیاه برای درمان گرفتگی گوش کاربرد دارن و من بعد از استفاده اینو ‌متوجه شدم.

    البته این هدایت ها هنوز ادامه داره..

    بعد از حدود ۲ماه که احساس کردم حالم عالیه مشغول کارایی شدم که گوشم مدام در معرض باد و یکم سرما بود. و باز سرگیجه اومد سراغم! پس مجبور شدم دست از کار بکشم و استراحت کنم تا متعادل بشم.

    همینجا بود که اومدم سراغ سایت و یه نشونه و هدایت از خدا خواستم و به صفحهٔ نشانه ام هدایت شدم. اون قسمت مصاحبه با خانم هوپ بود که باد حسابی سرو صدا میکرد. متنشو خوندم و رسیدم به اونجای ترجمه که نوشته بود: به خاطر صدای باد شاید درست متوجه نشده باشم..

    یهو به خودم گفتم: ببین! باد! باد و سرماش باید از گوشات دور بمونه!!!

    و تا آخر متن خوندم. چون خودمم مترجمم برام جالب شد بدونم ترجمه کار کی بوده و رفتم سراغ پروفایل آقای مترجم. و اونجا عکسشونو دیدم با یه میوه که شکل قلب روی اون بود. پیش خودم گفتم حتما باید میوه بیشتر بخورم و یا شاید میوهٔ خاصی که فک کنم آلو سیاه باشه! ( البته مدتیه حساااابی به سمت خوردنِ میوه و سبزیجات هدایت شدم و واقعا بدنم میوه میطلبه)

    بازم گفتم خب همین کارارو میکنم بازم خدا مطمئن ترم میکنه در این مورد. و امروز یه لحظه اینستا رو باز کردم و‌اولین پست کلیپی از یه آلو سیاهِ تپل مپل و‌خوشمزه بود که با چاقو هم برشش زدن و من کامل متوجه شدم چه میوه ای 😉😍👍💖

    به خودم گفتم حتما ربطی به مشکل من داره. برای اینکه اطلاعاتم در مورد مشکلم و البته این میوه تکمیل بشه خواصش رو سرچ کردم.

    و این نتیجه بود:

    « … و همچنین مورد نیاز افرادی است که بطور مرتب از عفونت گوش رنج می‌برند.»

    و اینطوریه که معبودم درمان میشود برای من…

    به یه نکته دقت کردم:

    ممارست در کار و ‌مراقبت از دستاوردها و نتایج.

    من هدایت ها رو دریافت کردم و انجام دادم. اما باید اینم بدونم که ادامه دادن و مراقب کردن هم باید باشه تا بهترین نتیجه حاصل بشه.

    مثل باورهامون که مرتب باید خوراک سالم بهش بدیم..

    مث بدن که به غذای روزانه داره…

    سپاس خدایی را که شایستهٔ ستایش است💖💖💖

    عاشقتونم که این قسمت رو توی سایت طراحی کردین و دستی شدید از دستان خدا برای هدایتِ روشن تر و بیشترِ همهٔ ما💖💖💖

    (این فقط یکی از نتایجِ این قسمت بود برای من)

    این نشانه و قصد من بر اینکه اینو ‌تو این قسمت بذارم و خوندن پیام دوستانم یه چیز خیلی مهم هم بهم یادآوری کرد:

    من همیشه عاشق طب سنتی و علمِ تغذیه بودم و همیشه دنبالش بودم، اما نه بصورت جدی( اینم بگم که همه منو به اسمِ دکتر علفی میشناسن 😂😂😂😂😂 بماند که علف خودش یه گیاه پر خاصیته😉👍) آرزوم بود که یه روزی دنبالش برم و بتونم کارای بزرگی تو این زمینه انجام بدم. حالا که فکرشو میکنم میبینم هر دوتاش با رؤیایِ اصلیم که زراعت و کشاورزیِ ارگانیکِ گره خورده…

    من از نشانه های روزانه ام ‌همیشه معجزه دیدم، اما این یکی چون خیلی با رؤیام و روشن تر شدنِ مسیرم‌ گره خورده بود، خیلی تکونم داد و خواستم حتما اینجا ثبتش کنم تا هم خودم هم دوستانم که میخونن بدونیم خداوندم چقدر باشکوه و در عین حال آسان هدایتمون میکنه..

    یک تضاد، یک به ظاهر بیماری و مشکل، چه درهای هدایت و نوری که به رومون باز میکنه…

    باز یادآورمون شه که:

    الخیر فی ماوقع

    معبودم ‌منبع خیر است، و چیزی جز خیر وجود ندارد…

    💖💖💖🌹🌹🌹💖💖💖

    خدایا شکرت که رؤیایی بهم دادی که تجلیِ سلامتیه…

    که سلامتی واقعا یکی از بزرگترین نعمتهاس…

    💖💖💖🌹🌹🌹💖💖💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2946 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام دوستان وقت‌تون بخیر من این چند روز به خاطر یک برنامه‌ای که دارم که همش هدایت الهی بود و قرار بود یه آزمونی رو شرکت کنم برای یک کاری که قراره انجام بدهم و درگیر مطالعه یه سری مطالب مرتبط با اون موضوع هستم و خب دوست دارم کاری است که دوسش دارم و تو مسیری هم هستم که همه چیزش هدایت خدا بود و من به خدای خودم گفتم اوکی حالا به دلیل این بیماری یه مقداری آزمونش عقب افتاد اشکال نداره ولی من این آزمون رو می‌خوام بدم برای همین وقتی که دوباره شرایط مهیا شد و قرار شد آزمون برگزار بشه من به خودم گفتم خدای بزرگ، من که طرف خودم انجام می‌دهم طرفی که کار من است رو انجام می‌دم باقیش رو می‌سپارم به خودت. 🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    قسم میخورم هیچ ایده ای هیچ برنامه هیچی هم براش ندارم و تا جایی‌که تونستم تلاش خودمو کردم بقیه موارد رو سپردم به الله و دارم از مطالبی که مطالعه می کنم لذت می‌برم از شرایطی که هست از اون چیزایی که دارم مطالعه می‌کنم لذت می‌برم و کلیات قضیه سمت خودمو دارم انجام میدههم، اصلاً نسبت به ادامه اش هیچ ایده‌ای ندارم برای من که اون سمت اتفاقی قراره بیفته فقط من می‌گم به مسیری که هدایت شدم که همش از ب بسم‌الله تا نون پایانش تا این‌جای کارش همش هدایت الله بود من به هدایت سر می‌سپارم به هدایت الله و توکل می‌کنم به خودت و به خداوند بزرگ و باقیش را مطمئنم خودش انجام می‌دهد. 💪💪💪

    اما جریان چه بود، جریان این بود که اومدم گفتم خب یه نشانه بگیرم از سایت نیتم و کردم و انگشتمو فشار دادم روی نشانه و برام قسمت شصت و یک سفر و در امریکا قسمتی که استاد اون‌جا ابتدای جلسه چند تا مدل دارند عکس می‌گیرند و استاد با تمام آزادی که داره با تمام تعریف خودش از آزادی و آزادی در روابطش داره که حالا مثال هاش رو خودشون زدند در جای دیگه‌ای، قشنگ داره از اون فیلم می‌گیره از اون خانمها عکس می‌گرفت و حال عزیز دلشون خانم شایسته عزیزم داره به کارهای خودش می رسند. 👏👏👏

    اما قسمت دوم بحث این بود که در ادامه که استاد و خانم شایسته داشتن برنامه پیاده‌روی شون می‌رفتند خوردند به یک باران واقعاً سنگین و سیل‌آسا استاد گفت الان که بارون و ما زیر سقفیم زیر یه پلی بودند جایی‌که حالا نمی‌تونیم کاری انجام بدیم یه سری محدودیتا دارین بیاین لذت ببریم. 😜😜😜

    لذت بردن نقطه قوت استاد در همه زندگی شون است. 👏👏👏 استاد در همه مسائل سعی می کنند لذت ببرند من هم سعی کردم یاد بگیرم از استاد که لذت ببرم حتی الان که به خاطر این کتاب‌هایی که باید مطالعه کنم برای اون آزمون محدودیت هایی برام ایجاد شده باز دارم لذت می‌برم از خوندن این مطالب از یاد گرفتن این مطالب از همه چیزی که الان کاری که باید انجام بدم لذت می‌برم حتی سرهم به سایت می‌زنم چون‌که سایت عشقم و بچه های واقعاً خانواده من هستند به استاد و خانم شایسته که استاد و مردشون هستم. 😍🥰

    برای همین من هم گفتم خوب نشانه اش که لذت بردن بود رسید، الان من لذت ببرم از شرایطی که دارم و باقیش رو بسپارم به خدا استاد هم لذت بردن از بارون زیر پل نشستند آواز خوندن کلی آوازهای زیبا و من هم الآن لذت می‌برم. 😘😘😘

    نشانه‌اش لذت بردن من از این جریان بود نشانش لذت بردن از این جریان بود از این شرایط بود ببین الان شرایط جوریه که من یه سری محدودیت‌ها دارم می‌سپارم فرمون را به الله و مسیر رو می‌سپارم به الله. 💪💪

    و باورتون نمی‌شه من نمی‌دونم بعد از این جریان بعد از این آزمون بعد از این حالا هدایت چه اتفاقی می‌افته به بزرگی خدا نمی‌دونم فقط می‌گم این مسیر مسیری است من باید سمت خودمو انجام بدم واقعاً هیچ ایده، هیچ پلن، هیچ برنامه‌ای برای بعد از این برنامه ندارم واقعاً ندارم اصن هیچی به ذهنم نمی‌رسه. 🤔🤔🤔

    حالا بعداً خواهم گفت که هدایت الله منو به کجا خواهد برد ولی الان من هیچ ایده و پلانی ندارم خودمو مثل برگی توی باد سپردم به هدایت الله من در این مسیر کاملاً هدایت را سپردم به خدا و روی دوش خدا سعی می کنم سوار بشم اصلاً باور کنید نمی‌دونم بعد از این اتفاق چه چیزی قراره پیش بیاد فقط می‌گم من از این چیزای ازین اطلاعات از این کاری که دارم می کنم دارم لذت می‌برم و این لذت و این احساس خوب من و قطعاً به اتفاقات خوب رهنمون خواهد کرد لاجرم لاجرم. 😉😉😉

    این واژه لاجرم من از استاد یاد گرفتم😂😂😂

    وقتی من احساسم خوب باشه لاجرم اتفاقات خوب برای من خواهد افتاد لاجرم 💪💪💪

    در پناه الله یکتا شاد پیروز و سربلند باشید خدانگهدار

    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  9. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2866 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد عزیزم خانم شایسته مهربونم و خانم فرهادی صبورم

    قبلا وقتی استاد این فایل گذاشته بود دانلودش کردم و گوش کردم اما الان میتونم با یقین بگم اونجا هیچی از حرفهای استاد نمیشنیدم

    بخاطر اینکه ایمانم بسیار ضعیف شده بود و خیلی ایمان و تمایل چندانی به این صحفه نداشتم با اینکه بارها دکمه را زدم و هدایت شدم خلاصه کلام نتونستم ذهنم کنترل کنم که این نشانه هدایت خداوند هست و خدا هر لحظه هدایتمون میکنه

    نه فقط گاهی اوقات

    دیشب بود که اومدم یکی از اشتباهات که باعث خلق چیزایی که نمیخواستم شده بود برای خودم بیاد اوردم و به عنوان درس توی قسمت خاطرات نوشتم و اولش نمیخواستم که بذارم و ذهنم میگفت بگیر بخواب باو این چیه که حالا بخوای بذاریش توی سایت ولی همونجا بود که تصمیم گرفتم که نه حتما تایپیش کنم

    و همین کار هم کردم

    اما هدایت من از طریق دکمه نبود

    عمل به اون الهام شده و خیلی کوچیک منو هدایت یعنی اینطوری گفت حالا که اومدی برو صحفه نشانه ها ببین و کامنت ها رو بخون خیلی سریع از ذهنم عبور کرد و من هم بدون درنگ این کار انجام دادم و رفتم

    و اومدم توی این صحفه

    استاد جان میخواستم بگم خود خدا بود که به من میگفت اون کاسه اب بریز و رهاش کن

    بیا به من گوش کن

    بیا اینقدر فکر نکن

    بیا به صدای قلبت گوش کن

    بیا این صدا الویت قرار بده

    بهت میگه اون خدنه کلنگی که داری باید رها کنی

    اون زمین بایر بایذ رها کنی

    بیا به این صدا گوش کن و رها کن

    میدونم میترسی میدونم یه ناشناخته ست

    ولی تو میتونی تو قبلا هم یکبار این کار کردی انصراف از کنکورم میگم.

    تو یک بار اون خونه کلنگی رها کردی خوردش کردی و پرواز کردی

    استااااد جونم عاشقتم

    بخدا قسم من تازه دارم میفهمم این خدا چجوریه میدونم باید یکی یکی این خونه کلنگی ها رو ول کنم زمین های بایرم بذارم سرجاش کوچ کنم

    این خدا همه چیو باهم میده

    این خدا هر لحظه هدایتت میکنهه

    واقعا ایمان من ضعیف بود که نمیتونستم این قدرت این عظمت باور کنم

    ولی الان ارامش دارم

    قراره با این خدای جدیدم و دنیای جدیدم کلی عشق کنم و کلی چیز یاد بگیرم

    من به اون ایده ساده که الهام شده بود عمل کردم و اینجوری دوباره جریان هدایت همیشگی خدا رو دارم بیاد میارم

    و باید خیلی شجاعت ها نشون بدم

    به امید روزی که بیام و براتون بنویسم چطور خدای عزیزم منو از بندها و وابستگی ها رها کرد و با خودش برد به جایی که نمیتونم تصورش کنم

    مریم💋❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای: