«تجربههای من از اعتماد به نشانهام» - صفحه 6
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری106MB25 دقیقه
- فایل صوتی23MB25 دقیقه
این صفحه ساخته شده تا در بخش نظرات آن، فقط داستانهایتان درباره جزئیات و شروع مسیری هدایتی نوشته شود که با کلیک روی دکمه «مرا به سوی نشانهام هدایت کن» آغاز شد.
اینکه چطور آن نشانه را تشخیص دادید؛
و آن نشانهها چه زنگهایی در وجودت به صدا درآورد و به چه تصمیماتی انجامید؛
و چه پلههای متوالی از قدمهای پی در پی را یکی پس از دیگری به تو نشان داد؛
و چه «تغییراتِ از اساس متفاوت با رویههای قبلیات» را در شخصیت و در وجودت رقم زد؛
و چطور از میان هزاران شیوه، روند و مسیری برایت سَرَند و غربال شد که بهترین، نزدیکترین، لذتبخش ترین، پرثمرترین و قابل اجراترین شیوه با امکانات و شرایط آن لحظهات بود.
و در نهایت، ادامه دادن در آن مسیر مهارتها، تجربهها، ایمان و عزت نفسی را در وجودت ساخته که بین شمای کنونی و آدم قبلی فاصله انداخته و نسخهی با ایمانتر در شخصیتات ساخته که گوش به زنگ پیغام نشانهها و بنیان کردن تمام جنبههای زندگیاش بر جدّی گرفتنِ مسیر هدایتی نشانههاست.
داستان هدایت تو به نشانههایی که برای حل مسائلتان به آنها هدایت میشوی، و قدمهای عملی و تکاملیای که در جهت آن هدایت برمیداری و تجربیاتی که-در ادامه- برای اشتراک با این خانواده در این صفحه نوشته میشود، از دل اعتمادی ناب متولد میشود که -حتی با وجود نجواهای ذهنتان-، نسبت به ساز و کار هدایتگونهی خداوند، در قلبتان میسازید و به قول خداوند:
ذَالِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممَِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمَِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَ بِالاَْخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
أُوْلَئكَ عَلىَ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. بقره
این جریان هدایت که همواره در جهان جاری است، فقط آنهایی را با خود همراه میسازد که تقوا پیشه کرده و ذهنشان را کنترل میکنند و به نشانهها اعتماد میکنند و تسلیم مسیر هدایتشان میشوند و رستگاران و متبرّک شدگان آنها هستند.
زیرا خداوند هرگز برای یاری ما، قوانینش را نقض، معلق یا موقتاً غیر فعال نمیکند، بلکه به شیوههای کاملاً طبیعی، منطقی و هماهنگ با سازو کار جهان هدایت خود را به سمتتان جاری میسازد.
ما از طریق ایدهها و نشانههایی هدایت میشویم که به واسطهی قرار گرفتن یک کلمه یا جمله، یا خواندن داستان و تجربهای که برایمان الگو میشود و مرز ناممکنها را در ذهنمان جابه جا میکند، یا راهکاری که دیگری برای مسئلهای متفاوت اجرایش کرده، یا گوش دادن به یک فایل و درک یک مفهوم از آن و…، به ما الهام میشود.
نقطه مشترک این نشانهها این است که همهی آنها، «پیغامی واضح از اولین اقدام برای حل مسائلمان» را در دل خود دارند.
پیغامی که فقط و فقط برای خودمان و از طریق خودمان قابل تشخیص و قابل درک است.
زیرا این وعدهی خداوند است که:
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَميعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
گفتيم همگى از بهشت فرود آييد، پس چون از جانب من هدايتى براى شما آمد، آنان كه از هدايت من پيروى كنند هرگز بيمناك و اندوهگين نخواهند شد. بقره 38
نکته مهم:
در راستای هدفما درباره نظم بخشیدن به محتوای سایت، در این صفحه فقط نظراتی منتشر میشود که درباره داستان و مسیر هدایت شدهای که به واسطه استفاده از دکمه «مرا به سوی نشانهام هدایت کن» نوشتهاید.
منتظر خواندن داستانها و روندی هستیم که در مسیر هدایتتان طی میکنید و نتایجی که پله به پله شما را رشد و به مرحلهی بالاتر هدایت میکند.
وقتی از قدرت کانون توجهمان برای دیدن، به خاطر آوردن و مرور کردن مسیر این هدایت استفاده میکنیم، یعنی با نوشتن درباره جرئیات این مسیر و به اشتراک گذاشتن با سایر اعضای خانوادهمان، صدق بالحسنی میشویم، آرام آرام، جنس محکمتری از ایمان و یقین در وجودمان نهادینه میشود که جانمایه و شخصیت ما را تغییر میدهد و به قول قرآن، چشمانمان را برای تشخیصِ بهتر و دقیق ترِ نشانههای هدایت بیناتر میکند.
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم فرکانس.
یادم نمیاد دقیقا که کی بود که قسمت نشانه من به سایت اضافه شد اما از همون روز اول من شروع کردم به هدایت خواستن و تقریبا 80 درصد مواقع هر روز این قسمت رو میزدم تا منو هدایت کنه به سمت جواب اون سوالات. اوایل چون درکم خیلی بالا نبود میخوندم و بعضی جواب ها رو درک نمی کردم ولی الن که با لطف خداوند و کمک استاد به قدم هفتم دوره دوازده قدم رسیدم امکان نداره سوالی رو بپرسمم و جوابش رو درک نکنم. چند تا از اون موادری که خیلی برای خودم جالب تر بوده رو اینجا می نویسم:
امروز صبح از خداجونم خواستم که منو هدایت کنه در مورد کسب و کار جدیدم آخه تازه شکل کسب و کارم رو مجازی کردم تقریبا ی هفته ای میشه چند تا گروه برا کلاس هام درست کردم و استارت رو زدم که اونم مدیون لایو شماره 13 استاد هستم. خلاصه کار شروع شده و یواش یواش داره پیش میره اما دچار دودلی شده بودم که گروههای جدید رو اضافه کنم یا نه اولش ی کم ناراحت بودم اما با اومدن فایل نشونه من روی سایت با خودم گفتم وقتی خداجونم هست و همچین امکانی توی سایت هست چرا ازش نخوام چون این چند روزه واقعا دارم هدایت ها و الهام ها رو دریافت می کنم و بهش عمل می کنم. خلاصه زدم رو نشانه من و خدای من فایل 10 درس انشیتین اومد. تمام اونچه که نیاز بود بهم گفته شد از ادامه دادن کسب و کار و داشتن تمرکز و مهم نبودن نظر دیگران و نگران نبودن از آینده کار وووووووووو خداییش همه چیز بهم گفته شد و منم تصمیم دارم با قدرت جلو برم و ادامه بدم.
چند روز پیش هم که از قطع شدن ی دفه ای و بدون اطلاع رابطه ی عاطفیم ی کم ناراحت و نگران بودم بازم از خدا و از طریق نشونه هدایت خواستم ی قسمت از سفر نامه اومد مثبت نگری صرف پیامش بود و حتی تو ی قسمتش هواپیمایی رو نشون داده بود که سقوط کرده بود و مریم جان داشت توضیح میداد که برخورد افرادی که دورو بر اون بودن چقدر متفاوت بود و یکیشون چهره شاد و آرامی داشت اونم با وجود این اتفاق بظاهر بد و دقیقا جواب من هم این بود که حتی توی اون اتفاق به ظاهر بد هم باید مثبت نگر باشم و اونم از نوع صرفش و من هم دارم سعی می کنم عمل کنم و خدا رو شکر تا حد زیادی موفق بودم.
یا ی مورد دیگه که سال قبل ی خواستگار داشتم که ی سری از ویژگیهایی که مد نظرم بود و برا جذب همسر نوشته بودم رو داشت اما اونطور که خودش می گفت شیشه می کشیده قبلا ولی تصمیم به ترکش برا همیشه گرفته بود . مردد بودم از خدا کمک خواستم و زدم رو نشونه فایل فلسفه قربانی کردن اسماعیل بود. گیج بودم یکم آخه یکی از پیام هاش این بود که برای رسیدن به هدف باید بهاش پرداخته بشه و نمیدونستم چکار کنم .رفتم سراغ کامنت های بچه ها به خداوندی خدا توی یکی از کامنت ها نوشته بودن قربانی کردن اسماعیل مثل اینه که ی فرد شیشه ای باشه و بره بالای سر بچش و بخواد سرش رو ببره مو به تنم سیخ شد و جواب رد دادم.
شاید خیلی از هدایت و اجابت اونها بوده که الن نتونم یاد بیارم و الان میفهمم که چرا استاد اینقدر رو نوشتن و ردا گذاشتن و مرور کردنشون تاکید داره باید هر تغییری که اتفاق می افته ی اثری ازش باشه که من انسان فراموشکار همیشه یادم باشه از کجا به کجا رسیدم . راستی استاد ی درخواست دارم و اون اینه که دراجع به همین قسمت نشانه ها بیشتر صحبت کنید آخه بعضی وقتها ی فایل چند تا پیام داره که درکشون با هم یک کم سخت میشه . البته حتما اینم به مدارها ربط داره اما ممنون میشم بفرمایید که چطور بفهممیم کدوم پیام رو انتخاب کنیم توی ی فایل با تشکر
سلام به همه ی اعضای خانواده ی عزیزم💚💚💚💚💚💚💚💚
مدت ها پیش دوچرخه ی من را که تنها وسیله ی نقلیه من بود دزد برد🚲
بعد از اون به دنبال چرایی این موضوع بودم و خیلی برام سوال بود، من هدایت شدم به پاسخ سوالم ، در چند تا فایل از مصاحبه با استاد عباس منش آگاهی هایی در این مورد دریافت کردم.
اما من قسمتی از آگاهی های هدایت خداوند را درک کردم و مدتی گذشت تا چند وقت پیش به طرز عجیبی مبلغی از حساب خواهرم کم شد، این موضوع باعث ناراحتی او و خانواده ام شده بود، اما من که می دونستم موضوع چیز دیگه ای است، رفتم از خونه بیرون که از فضای منفی خونه اعراض کنم و یکم هوا بخورم، همینجور که قدم می زدم اومدم توی سایت و روی لینک نشانه ای برای واضح تر شدن قدم بعدی ام کلیک کردم، می دونید فایلی که برام آورد چی بود؟
فایل دلیل سرقت پیکان دنده آرژانتینی ام!
اگر تجربه ی دزدیده شدن چیزی را دارید حتما این فایل را ببینید.
ماجرای اون گاو و پیر زن عالیه.
من به طرز معجزه آسایی به پاسخ سوالم هدایت شدم، خدارا شکر می کنم که همیشه ما را هدایت می کنه
و همیشه بهترین دعام همینه، سوره ی حمد که به قول استاد خداوند یه جورایی به ما تقلب رسونده
خدایا همواره ما را به راه راست هدایت کن ، راه انان که به آنها نعمت دادی و نه گمراهان
دوستتون دارم ، یا حق
میشد گفت همش از خدا میپرسیدم که به من بگو که هدف من چیه,یا این که من این چیزی رو که دوست دارم،چه طور باید بهش برسم،و اون زمان یک ایمیلی اومد که همون لایو فکر کنم شماره ده که در زمان عید اومد رو دیدم،و تمام سوال هام رو خدا به من پاسخ داد،این که الناز این مسیر تو،یک مسیر تکاملیه و یک شبه نیست و با آرامش بهش میرسی،به من اجازه بده تا هدایت کنم اون هم به بهترین شیوه که کسی جز من سراغ نداره
این طوری آروم به من گفت و حسش کردم
و وقتی خواستم از همین شیوه ای که حسم به من گفت و الهام کرد رو شروع کنم،هیچ ایده ای نداشتم و دوباره ازش خواستم و گفتم چه طوری؟
به من بهترین شیوه و راه رو بگو که هم لذت ببرم و همون طوری باشه که من میتونم ازش بهترین نتیجه رو بگیرم و هماهنگ به روحیات من باشه،که همون موقع ها بود که درمورد حرف هایی که استاد در مورد تمرکز و این که چه معجزه هایی داره رو در ذهنم شروع کرد به شکل گرفتن و سعی کردم بهتر بفهمم که چی کار کنم،الآن که فکر میکنم بهتر میفهمم که در تمام این مسیری که تا الآن به این جا رسیدم و پاگذاشتم،همش همین نتایج اعتماد به الهام و هدایتی بوده که حسش کردم و سعی کردم که اجراش کنم
و بعدش که کمی بیشتر روی ین موضوع متمرکز شدم،بهتر فهمیدم که کارم چیه و الهام خدارو بهتر درک کردم،الآن دارم به همون شیوه ای که بهش رسیدم(خدایا هدایتم کرد)عمل میکنم و نتایجی که میگیرم صد برابر تفاوت داره با همون زمانی که این کار رو انجام میدادم اما به شیوه ی دیگران!
خدایا شکرت،واقعا استاد راست میگی که این موفقیت ها به صورت توانی رشد میکنه و رشد صعودی به خودش میگیره
اصلا همین چند مدته که من هر بار در مورد یک موضوعی سوالی برام پیش میاد و از خدا میپرسم و میگیم الآن وقت چیه که من باید در موردش بدونم یا این که میپرسم من الآن میخوام در مورد این بدونم،باید چه فایلی رو ببینم و وقتی میام داخل گالری گوشیم و به فایل های که دانلود کردم نگاه میکنم(حدودا با همین دانلود اخیر به ۲۰۰تایی رسیده!😄)بعد میگم خدا جواب سوال من داخل کدوم از این هاست و بعد که یکم میام پایین تر،یک هو یک تصویری از فایل بیشتر توجه ام رو جلب میکنه و مثل این میمونه به قول استاد چشمک میزنه و وقتی روش لمس میکنم و گوشش میکنم،اصلا متحیر میشم از این قانون مندی و دقتی که جهان داره،مثلا من این سوال رو داشتم اما چیزی رو به من آگاه میکنه با اون فایل که وقتی گوشش میکنم میفهمم نه بابا،اصلا من به این نیاز داشتم دقیقا داخل همین موقع،واقعا خیلی جالب و شگفت انگیزه
یا حتی میگه نه،برو داخل سایت و روی همون نشونه کلیک کن و وقتی لمس میکنم،میرم به فایلی که اصلا انگار تمام وجود من تشنه همون آگاهی بوده و همون چیزی بوده که من نیاز داشتم بیشتر بدونم ولی حتی خودم هم نمیدونستم و فقط با یک سوال دیگه ای شروع شده،واقعا خدایا شکرت
واقعا هدایت میکنی،و نشونه اش هم اینه که واقعا احساس آرامش میکنم و یک حسی میگه من هستم،نگران نباش،تو لذت ببر و ادامه بده
تا وقتی من رو داری نه غصه ای داری و نه غمی،بسپار به من تا ببینی چه مسیر لذت بخشی رو تجربه میکنی
حتی برای خیلی از خواسته هام من اون مسیر رو از خدا میخواستم و وقتی کمی فشار میاوردم و میگفتم نه من همین رو میخوام و نمیشد و حسم بد میشد،دیگه ولش میکردم و خودم رو به احساس خوب میرسوندم و میگفتم که نه،خدا من رو هدایت میکنه و بعد این قدر با مسیر هایی ساده من به خواسته هام میرسیدم که اصلا تعجب میکردم و میگفتم که ببین،خانم شایسته راست میگه که حتی اگه تمام زبده ترین مشاور های دولتی و هر کسی به خواد مسئله ام رو حل کنه،نمیتونه حل کنه
دارم از استاد یاد میگیرم که خودش اول میاد فقط اون نقطه آخر یا خواسته اش رو واضح و مشخص میکنه و بعد از خدا برای چگونگی اش هدایت میخواد،این درسی هست که سعی میکنم هر بار بهتر اجراش کنم و خدارو شکر الآن خیلی بهتر این پیام واضح خدا رو درک میکنم و میفهمم نسبت به قبل و مقاومتم هم در برابرش کمتر شده،خدایا شکرت
اصلا وقتی بیدار میشم و احساس گرسنگی میکنم،هیچ ایده ای ندارم که چی بخورم و به خدا میگم چی بخورم که خوشمزه ترین صبحونه الآنم باشه و ایده های رو میاره تو ذهنم که وقتی انجامش میدم میگم خدا،الآن خوشمزه تر از این سراغ نداشتم و همین هدایته
ساده و روان،فقط باید خودمون رو در مسیرش قرار بدیم و اجازه ی هدایت رو به خودمون بدیم و ساده بگیریم و باورش کنیم که حتی بابا،این جهان که این قدر دقیق با این همه بزرگیش داره همین جور ادامه پیدا میکنه،پس حتما یکی ما فوق همه داره ادارش و هدایتش میکنه و توفکر کن اگه باهاش همراه و همسو بشی،چه قدر کار ها رو راحت تر و سریع تر و لذت بخش تر و حتی پرسوده تر انجام میده،همینه که استاد میگه انگار خدا کار و زندگیش رو ول کرده و داره کارهای عباس منش رو انجام میده.
اینه که میگه من به همه چی ساده رسیدم،خدایا شکرت که باورش کردم و خودم رو بیشتر دارم بهش میسپارم
مثلاً یک کار هایی کردم که قلبم بهم گفت بکن اما مغزم میگفت نه بابا،اصلا چه فایده ای داره و چیزی جز وقت تلف کردن نیست و این که اون راهی که من بهت میگم با فایده تره،اما این حسه یک چیز دیگست که واقعا میشه درکش کرد،نمیخوام بگم معجزه ست بلکه چیزیه که احساسش با بقیه فرق میکنه و هر چه قدر که بیشتر باور ش کنی،بیشتر میبینی و قابل لمس تر میشه
مثلاً زمان هایی که بهش عمل کردم،به سوال های رو در ذهنم جواب داده که اصلا خودم هم نمیدونستم که من واقعا چی رو میخوام؛یعنی قبل از عمل به اون الهام،یک سوالی رو داشتم و وقتی بهش عمل کردم و اون آگاهی رو شنیدم و یا کاری رو انجام دادم که به اون درک رسیدم،تازه میفهمم بابا،اصلا سوال من یک چیز دیگه بوده و این قدر جهان و قانون خدا دقیقه و قانون منده که حتی بهتر از خودم هم فهمیده که من دقیقا چی رو میخوام و من با عمل کردن به اون متوجه شدم
واقعا خدایا شکرت،داخل همه چیز این جوریه ها!
الآن که بیشتر دقت میکنم،مثلا همین که این ایمیل اومد از همین فایل خبر داد،وقتی داشتم متنش رو میخونم جوری در قلبم جای میگرفت که انگار من سال ها نیاز به این داشتم با این که من تازه امروز دیدم و تازه همین امروز رو سایت قرار گرفته،خدایا شکرت که این قدر الهاماتت واضح و دقیقه
واقعا مرسی
دارم بیشتر یاد میگیرم زبون خداوند رو با من،این نشونه ها چی هستن و بهتر درکش میکنم و بهتر به این وضوح میرسم که وجود دارن و چه کار هایی که میشه ساده تر و راحت تر انجام بشه اگه به خودمون اجازه شنیدن و دریافت الهام ها رو بدیم
خدایا شکرت
حتی وقتی من یک کاری رو از برنامه ام انجام میدم،ایده ای برای کار بعدی ندارم و اون به من میگه که حالا این کار رو بکن و بعد که میگذره میفهمم که چه قدر دقیق داره هدایت میکنه و واقعا به همون کار در همون لحظه نیاز داشتم انجام بدم و همین میشه در زمان مناسب و در مکان مناسب،خدایا شکرت💞
سلام به همه دوستان عزیز،من چندماهی هست که توسط یکی از دوستان خوبم با استاد عباسمنش آشنا شدم و شروع کردم به گوش کردن فایل های صوتی فوق العاده استاد و چون خیلی عالی تاثیر گذاشت روی من بعدش به سایت مراجعه کردم و فایل های بیشتری دانلود کردم و مصاحبه با استاد رو گوش کردم و بعدش سفر به دور آمریکا رو دیدم،دلم میخاست با خرید یکی از دوره ها به صورت جدی تر روی خودم کار کنم،همش سوال میکردم از دوستم که مثلا با کدوم دوره شروع کنم و از توضیحات سایت و استاد استفاده میکردم تا اینکه این سوال نوو ذهنم هی بیشتر مطرح میشد و تقریبا به این جمع بندی رسیده بودم که یا دوره کشف قوانین زندگی رو بخرم یا دوره دوازده قدم یا دوره ثروت1 ،بعدش از خدا خواستم تا هدایتم کنه، یروز ظهر که داشتم سفر به دور آمریکا رو میدیدم خوابم گرفت و خوابم برد بعدش خواب دیدم که توو خواب دارم با خانوم شایسته و استاد صحبت میکنم و اون ها بهم میگن از دوره دوازده قدم شروع کن،وقتی بیدار شدم خیلی خوشحال شدم و خداروشکر کردم که منو هدایت کرد و راه درست رو بهم نشون داد،منم به این الهام قلبی و نشانه اعتماد میکنم و میخام بزودی قدم اول از دوره دوازده قدم رو بخرم،خدایا شکرت که منو هدایت کردی
سلام به استاد عزیزم
خدارا هزار مرتبه سپاس گذارم برای وجود خوش و سیستم فوق العادش
من چند روز پیش به الهام شد ک شروع کنم و دوباره تمام نعمت هات رو سپاس گذاری کن اول هم بالای دفترهم نوشتم ک من قطعا نمیتونم همه نعمتهای خدارا سپاس گذار باشم و شروع کردم به نوشتم
خداااای من الان ک دارم فکر میکنم دوباره حالم عالی میشه چند روز بود مشتری نداشتم توی مغازم و جالبه هنوز 24 ساعت نشده بود ک اولین مشتریم رو گرفتم باز ادامه دادم و نوشتم به سپاس گذاری
فقط من با تمام احساسم مینوشتم ینی بعد هر خط به اون نعمت فکر میکردم و از قلبم سپاس گذاری میکردم از شروعش فقط 4 روزه گذشته ومن 4 مشتری گرفتم ک حدودا 20 میلیون از محصولاتم رو فروختم به لطف الله مهربان (عاشقتم خدا نه بخاطر فروشم به خاطر وجود خودت محبوب من)
بعد امروز اومد توی مغازه و دیروز فایل هدایت رو گوش دادم بخاط همین با نیت دکمه نشانه رو زدم نیت کردم خدایا یک فایلی بیاد که حالم عالیتر بشه و قلبم باز بشه به قول استاد زدم روی دکمه اسم فایل رو که دیدم گفتم شاید فایل خوبی نیومده ولی گفتم به الله اعتماد کن
ااااای خدا عاشقتم
باورتون نمیشه شروع کردم اول به خوندن متن به خط 5 نرسیده بودم ک دیدم اشک از چشمانم سرازیر شد حالم دگرگون شد و قلبم باز شد خداااایا شکرت
گفتم خدای من مهر تاییدی زدی به کاری ک شروعش کردم و باقدرتی بیشتری باهات بخاطر نعمتهات عشق بازی کنم
استاد ممنونم ک دست خدایی و من عاشقتم
من اهل کامنت گذاشتن نیستم ولی من نزاشتم قلبم گذاشت ک شاید حرفهای من قراره به یکی در این دنیا کمک کنه خدایا شکرررررررررررررررررررررررت عاشقتم
سلام
من بخاطر درگیری هایی که این روزا با خانواده داشتم از خدا خواستم ک هدایتم کنه.هرچند که مطمین بودم و هستم که”” واقعیت فقط این است که خداوند ما را برای تجربه شادی و زندگی خوب آفریده است. پس اگر تجربهای غیر از این داریم، یک جای کار در باورهایمان ایراد دارد!”” اما بازم نجواهای شیطان سراغم میان.
خیلی موضوع جالب شد.از خدا خواستم یه راهی بزاره جلو پام و یهو این فایله اومد.
بهم گفت مثبت اندیش باش.گفت درباره همه کسانی که الان ازشون ناراحتی هم به جنبه های خوبشون فک کن.
منم اعتماد میکنم و همین کارو میکنم
مرسی عمو عباس از ابتکاراتت
.
سلام به استادعزیزم و مریم جان خوش صدا
امروز روز تولد منه و میتونم بگم بهترین روز برامه چون واقعا احساس میکنم دوباره متولد شدم این مینای جدید هیچ ربطی به سال قبلش نداره و اینو مدیون شما استاد عزیز هستم خیلی خوشحالم که باشما اشنا شدم
من الان قدم۳هستم و یاد گرفتم نزارم احساسم بد باشه چند روزه که درگیر مشکلی بودم که قرار بود کسی برام انجامش بده و خیلی پیگیری کردم وسعی میکردم حسمو خوب نگه دارم اما ی وقتایی نمیشد و ذهنم بشدت درگیر بود که اگه نشه چیکار کنم تا اینکه متوجه شدم که نمیخواد انجامش بده خیلی ناراحت شدم چون دقیقا لحظه اخر بمن خبر داد و زمانی نداشتم که بخوام دنبال کس دیگه یا راه حل دیگه ای باشم اومدم تو سایت تا ی دوری بزنم که حواسم پرت بشه تا فکرای بدتر اتفاقای بدتری برام به وجود نیاره چند تا فایل دیدم بعد ی حسی گفت برم به سمت دکمه نشانه ی امروز من وتا فایل باز بشه گفتم خدایا این فایل هرچی بود جوابی برای مشکل منه وقتی فایل باز شد من واقعا هنگ کردم و چند ثانیه فقط صفحه گوشیمو نگاه میکردم جواب به این واضحی اصلا برام باور کردنی نبود عنوان فایل این بود که فقط رو الله حساب کن من نمیتونم حسمو تو این جمله ها بگم هر لحظه که گوش میدادم امیدم بیشتر میشد و گفت اگر کسی برات کاری نکرد مهم نیست چون خدا دستای زیادی داره واقعا منقلب شده بودم چند بار دیدم یادم نیست اما تا تموم میشد میزدم از اول دوباره و دوباره و سپردم بخدا و گفتم دستاتو باز میزارم تا مشکل منو با هرکدوم خواستی باز کنی باور کنید یک ساعت نشد همسرم زنگ زد و گفت کسی خودش اومده و خواسته مشکل منو حل کنم من باور داشتم که خداانجامش داد وقتی دیروز فایل استاد و دیدم خواستم اینو بگم که این اتفاقی که برام افتاد همون هدایتی که استاد میگنه استاد خیلی دوستت دارم واز خدا بی نهایت سپاسگذارم که منو به سمت شما هدایت کرد
سلام و خداوند رو صدهزار مرتبه بخاطر هدایتش و هزاران مرتبه شکر بخاطر هدایت ما ب سمت آشنایی با این قوانین و اعتماد بهش.
من یکی از عزیزانم کمی سلامتیش پایین اومده بود و من بعد از اصلاح باورام و حسم،احساس کردم باید بیام و نشانه ای رو از سایت بشنوم،فایلی ک اومد فایل ” ما بی انتها هستیم ” بود
و چقددددددددرررررررر دقیق زد ب هدف و اون ته مونده استرسی ک من داشتم بابته اینکه ی وقت اگه این عزیز بابت این موضوع طوریش بشه چی؟ اونوقت من یکم حس میکنم تهش ک چی زندگی خوب و شاد …..رفع شد و ب ایمان و شادی تبدیل شد حسم.
وقتی ک استاد عباسمنش گفتن زندگی توی دنیا مثل یک مهمونیِ و تک تک جملاتشون ک نمیتونم اینجا تایپ کنم.چون هر ثانیه اش جواب بود برای من.
و نکته جالب تر این بود ک من سالهاست با خوندن خیلی از کتابا مثل دراغوش نور و یا خیلی از نشانه ها توی خواب و بیداری،اینو درک کرده بودم واقعا،و بهمین دلیل با مرگ پدرم خیلی خوب کنار اومدم و حتی برکات رفتنش رو دیدم ،ب قول مادرم ک میگفت بعضیا با رفتنشون هم حتی نور پخش میکنن توی زندگی …..
اما این نشانه از سایت ب من نشون داد “وقتی ی باوری روش کار نشه،تبدیل میشه ب ی دانسته توی ذهن،ک دیگه توی قلب و روحت کم رنگ شده و فرکانست رو تحت تاثیر قرار نمیده.و باید اگاهی هارو مرور کنی حتما.” من تک ب تک جملات استاد رو بلد بودم حتی میتونم بگم ب جرات جملات زیباتری بلدم ولی دیگه توی فرکانسشون نبودم و تمام این اتفاقات،یعنی کاهش سلامتی دوست عزیزم و هدایت من ب فایل استاد،هدایتی بوووود واسه اینکه من اینو بفهمم ک حتما اگاهی های قبلیم رو مرور کنم و چون توی ذهنم و سرم کامل اشراف دارم بهشون فک نکنم توی فرکانسمم تاثیر دارن،وقت بزارم براشون و “حسشون” کنم تا دوباره از دانسته ب ادراک تبدیل شن و حس هام رو متفاوت کنن❤
علت این کامنت هم شهودم بود ک گفت کامنت بزارم با دیدن فایل جدید هدایت میشویم …..چند روز بود دلم میگفت بیام اینجا و بگم داستان رو،ولی انجام نمیدادم،امروز دلم گفت فایل جدید استاد رو ببینم،دیدم،و وقتی توی فایل گفتین ک بیایید از تجربه هاتون بگید،حس کردم دیگه نشونه از این واضح تر ک بیام و بنویسم؟ 💖
خلاصه ک من ۳ مدل پاسخ و کمک و اقدام از فایل ” ما بی انتها هستیم” دریافت کردم ک هرسه تاشون دقیقا در کنار هم لازم بودن باشن.
حتی از اون جالب تر اینه ک قلبم ب من گفت اول نشانه ای ک آمده رو ببین بعد برگرد صفحه اصلی ک مطلب در مورد ” چرا خداوند اجازه وسوسه شیطان را داد” رو بخون.حتی خواستم اول اون رو بخونم قلبم نذاشت،وقتی بعد دیدن فایل نشانه ،رفتم سراغ اون مطلب و مطالعه کردم پاسخ سوالات رو،واقعا تیک اخر زده شد انگار.
مثل این بود ک من ب یک انسجام دوباره نیاز داشتم درمورد اگاهی هام ک از هم گسیخته شده بودن و با این چنتا اتفاق و عمل بهشون،دوبارا همگی یکدست شدن.
دقیقا مثل اون درختایی ک استاد قطع کرده بودن و میگفتن وقتی یکیشو قطع میکنی فک میکنی تموم شده بعد میبینی شاخ و برگش گره خورده ب چنتا درخت دیگه…..توی افکار مثبت هم همینه،گاهی لازمه ی سلسله افکار و باور مناسب بهم وصل بشن تا کنار هم ی باور محکم رو بسازن ک درزی توش نباشه،و برای من اینجوری بود قضیه……جالبم اینه ک دو سه روز قبل این اتفاق اون بخش از حرف استاد در مورد پیچیدن شاخ و برگ درختا همش توی ذهن من مرور میشد و بولد بود و میدونستم ی چیزی میخواد ب من بگه منتها نه در مورد باورای منفی….ک مشخص شد…..
راستش نمیشه ادم دقیق بنویسه چیا میشه چون انقد بهم وصلن اتفاقا و هدایت هاش ک یکی رو میگی میخوای قدم قبلیشم بگی😂
خدارو صدهزار مرتبه شکر بخاطر این مهمونی زیبا و این حمایت و هدایت همه جانبه اش توی مهمونی💐
سلام به استاد عزیز و خانواده صمیمی عباس منش.
یه اتفاق خیلی خوب که برای من افتاده اینه که هر فایلی رو که میبینم ومیشنوم،فقط 1بار این کار رو نمیکنم،حداقل چند بار میبینم یا میشنوم،چون ذهنم خیلی مقاومت داشت که تکرار واینها…..اما خودم آگاهانه خواستم تکرار کنم تا آگاهی هام بالاتر بره وخداوند رو به خاطرش سپاسگزارم.
داستان هدایت،بهتری داستان در زندگیست.
استاد عزیز من هر روز مرا به سوی نشانه ام هدایت کن رو استفاده میکنم،وبسیار برام جالب بود،وچند روز پیش با همسر عالیم داشتیم در مورد این بخش از سایت با هم صحبت میکردیم،وچند سوال برایمان پیش آمده بود،که شما از طریق این فایل ما را به آگاهی رساندید.#همین داستان هدایت پروردگار#
استاد عزیز دیروز قبل از اینکه این فایل بیاد من خیلی مشتاق بودم که بیشتر در مورد هدایت خدا بدونم،هی فکر میکردم،و اومدم توی سایت واین فایل رو دیدم….بیشتر قانون رو فهمیدم.
خدارو بسیار سپاسگزارم.
آگاهی های این فایل برام عالی بود،وحس عالی بهم داد.
اتفاقات خوبی که بر حسب هپایت پروردگار هست ونتیجه تصمیمات درست ماست وما به توجه به هدایت پروردگار انجامش میدیم،مارو به مسیرهای بهتر میرسونه.#راه کسانی که به انها نعمت داده#.خداروشکر به خاطر شما که دستان خداوندید.
ممنون از قلم زیبای خانم شایسته
ممنون از الهام خانم
وممنوم از خانم فرهادی
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان محترم.
من در سال گذشته پس از خرید دوره عزت نفس روی عزت نفس و اعتماد بنفس خودم خیلی کار کردم و این به من کمک کرد که یکی از عادتهایی که چندین سال درگیرش بودم رو کم کنم ،کمتر براش بها بذارم و پول خرج کنم و چیزی که بدنم واقعا بهش نیاز نداره رو انجام ندم، ولی نتونستم کامل اون رو کنار بگذارم. در روز اول عید که روز تولدم هم هست به خودم قول دادم که برای همیشه این عادت رو کنار بگذارم و هیچگاه حتی برای یکبار دیگه تکرار نکنم.
امروز غروب نزدیک بود تصمیمی که با تعهد از خودم گرفته بودم رو بشکنم. به خداوند بزرگ گفتم که همونطور که آقای عباسمنش و فایلهاش رو تو زندگیم آوردی و کمکم کردی که شخصیت خودم رو پیدا کنم و برای خودم احترام قائل بشم، یه نشانه ای برام بفرست تا قلبم استوارتر بشه. وقتی روی آیکون نشانه هدایت کلیک کردم فایلی از شما درباره راهکارهای عزت نفس برام آورد که با گوش کردن بهش انگار روح تازه ای در وجودم دمیده شد و واقعا اشک ریختم و از خداوند تشکر کردم که نشانه ای به من داد و به من گفت که، تعهدت رو نشکن و روی تصمیمت راسخ باش. واقعا احساس خوبی دارم و ایمانم راسخ تر شد که واقعا خداوند در هر لحظه در حال هدایت ماست، ولی این ماییم که به نسبتی که آمادگیش رو داریم اون رو دریافت می کنیم. پس چه خوبه که آنقدر به مرتبه خودشناسی برسیم که بتونیم تمام هدایت رو دریافت کنیم و به بالاترین مراحل عزت نفس و انسانیت برسیم.
سپاس خدای بزرگ و آرزوی بهترینها برای استاد محترم و دوستان خانواده صمیمی عباسمنش