معضلی ویرانگر به نام "جلب توجه"

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

جایی خواندم که : خطر کشته شدن به وسیله کوسه، بسیار کمتر است  ازخطر کشته شدن به خاطر “گرفتن عکس سلفی”

این موضوع در نگاه اول شاید به نظر خنده‌دار باشد اما خبر از این معضلی می دهد به نام  کمبودِ عزت نفس.

کمبود عزت نفس، باتلاقی است که به سادگی انرژی و توانایی شما را در مسیری پر از تقلا و بدون نتیجه، هدر می‌دهد.

اگر کمی در زندگی خود دقیق شویم، نمودِ این موضوع را بهتر متوجه می‌شویم:

چند درصد از کارهایی که انجام می دهید، به خاطر مورد توجه قرار گرفتن، توسط دیگران است؟

چند درصد از رفتارهای شما، برای راضی نگه داشتن همسرتان… فرزندتان … رئیس‌تان … جامعه و … است؟

به این موضوع فکر کن که:

اگر مسئله ای به نام «تایید شدن توسط دیگران» یا «جلب توجه آنها» اهمیتش را برای شما از دست بدهد، چقدر از کارهایی از زندگی روزمره ات حذف می شد که تا الان بخش مهمی از اولویت، انرژی، تمرکز و حتی پول شما را صرف می کند؟

فکر کردن درباره این سوال و پاسخ به آن، شما را به خودشناسی می‌رساند.

به شما کمک می کند تا اولویت های زندگی‌ات را بشناسی و ارزش‌گذاری کنی

تا بتوانی اصل را از فرع بهتر تشخیص دهی و با توجه به آن، اولویت های زندگی‌ات را از نو ارزش‌گذاری کنی

و انرژی و توانایی خود را در مسیرِ ارزش‌سازتری خرج کنی

تأمل در این سوال، قدم مهمی است برای پرورش عزت نفس‌تان.

چون تغییر اساسی زندگی شما از ساختنِ عزت نفس تان شروع می‌شود‌، تغییر شخصیت و رفتارهای شما از ساختنِ عزت نفس تان شروع می‌شود.

اساسِ همه ی موفقیت های شما روی عزت نفس تان بنا می شود. اگر بتوانی پایه های محکم تری برای عزت نفس در خود بسازی، به همان اندازه زندگی‌ات در تمام جنبه ها با کیفیت تر می شود.

به همان اندازه بخش مهمی از انرژی و تمرکز شما آزاد می شود برای صرف کردن در مسیر رشد.

هرچه عزت نفس خود را بیشتر تقویت می کنی،به همان نسبت  می توانی در مسیری قدم برداری و کارهایی را انجام دهی و شغلی را انتخاب کنی و سبک زندگی ای را انتخاب کنی که خودت را راضی کند نه دیگران را.

یعنی توانا می شوی در  دست برداشتن از راضی کردن دیگران و  اولویت قرار دادنِ رضایت خودت؛

“عزت نفس”، رمز اساسی همه ی موفقیت های بشری است. وقتی انسان “عزت نفس” خود را به این حد از رشد می‌رساند، اهرمی در خود می سازد و توانمندی درخود کشف می‌کند که هر غیرممکنی را ممکن می‌‌سازد. تمام افرادی که توانسته‌اند تحولی در جهان بوجود آورند، بدون استثناء مهم ترین عامل موفقیت‌شان، “عزت نفس‌شان” بوده است.


اطلاعات بیشتر در مورد دوره عزت نفس

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    294MB
    24 دقیقه
  • فایل صوتی معضلی ویرانگر به نام "جلب توجه"
    22MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

334 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رویا مهاجرسلطانی» در این صفحه: 1
  1. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    روز 99

    روز شمار تحول زندگی من فصل 4

    معضلی ویرانگر به نام “جلب توجه”

    بنام خداوند عشق و آگاهی

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم

    و سلام به همگی دوستان عزیزم

    جلب توجه کردن برای دیگران خیلی وقتهع برای من تمام شده ..

    یعنی از وقتی تضادهای پولی و مالی و ورشکستگی های زندگیم قبل از آشنایی با سایت رو تجربه کردم دیگر هیچ انگیزه ای برای جلب توجه در وجودم نیست .. البته دوست دارم شیک و تر و تمیز لباس بپوشم و منظم و مرتب باشم خوشکل باشم و یا بهترین خونه و زندگی و ماشین رو داشته باشم ولی بخاطر چشم و هم چشمی و جلب توجه نیست بلکه بخاطر وجود خودم هست که ارزشمند هستم بخاطر اینکه من لایق داشتن بهترین امکانات زندگی هستم.. و این نعمت های خداوند حق طبیعی من است و باید بطور طبیعی آنها را داشته باشم .. من خودم رو تازه پیدا کردم و به خودم عشق می ورزم .. دوست دارم برای خودم زندگی کنم .. دوست دارم هر وقت دلم می خواهد بخوابم و یا سحرگاه بیدار بشم و بپرم توی سایت و فایل ها رو نگاه کنم .. تازه با خدایم آشنا شدم .. دوست دارم فقط و فقط با افرادی معاشرت کنم و در ارتباط باشم که با افکار و آرمان های ذهنی من در هماهنگی باشند .‌ زیبابین و مثبت اندیش باشند از قید و بندهای عرف جامعه کنده شده باشند انسانهای آزاد و رها باشند .. کسانی که به طبیعت علاقه دارند و یا پیاده روی می کنند و به ورزش علاقه دارند معاشرت کنم. به فوتبال دستی خیلی علاقه دارم . بدمینتون رو هم خیلی دوست دارم حتی دوست دارم بجایی خوش آب و هوای کوهستانی برم و یک خانه ی زیبا با حیاط زیبایی روی ارتفاع داشته باشم که از اون بالا به زیبایی ها نگاه کنم به چراغ های خانه های اطرافم نظاره کنم و یا درختان و به آسمان زیبای روز و شب بنگرم و یا مشغول دیدن طلوع و غروب خورشید و ماه و ستارگان باشم … یا گل و گیاه بکارم و سبزیجات خانگی بکارم و نهال میوه رو بکارم و یا با مرغ و خروس ها باشم و یا سفر کنم .. خیلی وقته که اصلا برای جلب توجه کار خاصی نمی کنم .. حتی هیچ عکسی جایی توی فضای مجازی نمی‌ذارم در واقع دیگه دوست ندارم برای کسی توضیح بدم که دارم چی کار می کنم من عاشق این سبک زندگی خودم هستم یعنی توی این چند سالی که با استاد و این سایت و دوستان این فضای بینظیر آشنا شدم .. دوست دارم سفر کنم و به جاهای دیدنی و گردشگری این سرزمین های بینظیر خداوند برم و از نزدیک قدم به قدم دیدنی های این جهان رو تجربه کنم.. از شلوغی ها اعراض می کنم حتی می خوام از آپارتمان نشینی بیام بیرون .. نه اینکه آدم گریز باشم و یا اجتماعی نباشم بلکه احساس می کنم من به اون جامعه ی 99٪ هیچ تعلقی ندارم .. انگار فضای آنها توی یک بُعد دیگری است .. البته از وقتی شخصیتم تغییر کرده و در مدار تغییر و تحول هدایت شدم جهان هستی خیلی قشنگ همه چی رو برام قربال کرده .. آدمهای سمی و منفی بطور کل از زندگیم دور شدند و با کنترل ذهن توانستم خودم رو به مدار بالاتری بکشانم .. یک آدمهای جدیدی برای مدتی آمدند و دستان خداوند شدند و سبب خیر و برکت برام بودند و بعدش دوباره از مسیرم دور شدند … خدا رو شکر دیگه تعصب خواصی به قید و بندهای فامیلی و دوستان و اطرافیانم ندارم یعنی فهمیدم هر کسی اگر در مدار من باشد می توانیم از وجود هم لذت ببریم و اگر هم در مدار هم نباشیم جهان خودش اینکار رو انجام میدهد .. من حتی بمدت چهار پنج سالی است که پسرم رو ندیدم بخاطر همون ورشکستگی ها ی پولی و مالی و تضادهایی که در تمام جنبه های دیگر زندگیم بوجود آمد… اولش این دوری ها و جدایی ها برام خیلی سخت بود و بعدش آرام آرام این احساسم تبدیل به تحمل شد یعنی سعی می کردم که این وضعیت رو تحمل کنم وووووو بعدش با کار کردن روی افکارم توانستم صبوری کنم تا این حد مرحله رو هم بگذرونم ولیییییی الان تسلیم اراده ی خداوند هستم .. وقتی داستان های حضرت موسی را برای خودم مرور می کنم و یا داستان زندگی استاد عزیزم رو مرور می کنم جدایی از فرزند و یا رفتن مایک از پیش پدری که این همه عشق پدر فرزندی بین شون بود و زحماتی که استاد کشیده بودند برای راحتی و آرامش فرزندشون …. با اینکه مهر و عشق فرزندی در قلب استاد بود و بر خلاف میل استاد بود ولی موافقت کردند که مایک به ایران برگردد .. یادمه استاد در یک فایلی گفتند .. البته مضمون صحبت های استاد چنین بود .. که برای اینکه فرزندشون رشد کنه و خودش به درک و فهم برسه و آزاد هست پسرشون رو به ایران فرستادند .. بعد از دیدن این تضادها میفهممم که بلاخره خداوند در زمان درست و مناسب و در مکان درست و مناسب و در همزمانی های درست و مناسب این هم مداری ها اتفاق خواهد افتاد .. درسته که در این چند سال از این لذت مادر فرزندی محروم شدم ولی مطمعن هستم که این جدایی ها بنفع هر دوی ما هست و من همه چی رو به خداوند سپردم و رها. کردم چون مطمعنان خداوند بیشتر از یک مادر و یا پدر دلسوز تر است

    بقول پروین اعتصامی..

    پردهٔ شک را برانداز از میان ….تا ببینی سود کردی یا زیان

    ما گرفتیم آنچه را انداختی …دست حق را دیدی و نشناختی

    در تو، تنها عشق و مهر مادری است …شیوهٔ ما، عدل و بنده پروری است

    نیست بازی کار حق، خود را مباز …آنچه بردیم از تو، باز آریم باز

    البته بلطف آموزهای استادم یا گرفتم که بیشتر از هر چیزی اول بخودم بهاء بدم و خودم رو دوست داشته باشم و تمام کارها رو نخوام که خودم بتنهایی انجام بدم بلکه با خداوند تقسیم کار کنم و این هم یکی از آن کارهایی است که ایمان و یقین و اعتمادم به خداوند بیشتر شده و بخاطر تکیه به چنین قدرت جهان هستی که تمام کارهایم رو انجام میدهد بر اعتماد بنفسم افزوده شده خدا رو شکر ..

    در مورد مسایل پولی و مالی شکر خدا در مسیر رشد و پیشرفت هستم و باید بیشتر از همیشه روی باورهای قدرتمند کننده ام تمرکز کنم

    ممنون استاد شما بهم یاد دادی برای خودم ارزش قایل باشم برای خودم زندگی کنم خودم رو تحسین کنم .. برای تمام لحظاتم ارزش قایل باشم و لذت ببرم .. خودمو خاک پای دیگران نکنم . خودمو دوست داشته باشم . به همه احترام بگذارم ولی از خودم غافل نباشم و برای وجود شخص خودم ارزش و احترام قایل باشم تا دیگران هم قدر مرا بدانند و برام احترام بیشتری قایل باشند .. البته همیشه لطف خداوند شامل حالم بوده و همیشه همه منو ظاهراااا دوست داشتند و بهم احترام میزاشتند ولی بعد از آن تضادهای مالی خیلی از افراد از من فرار می کردند و این برای من نشونه ی خوبی بود که فهمیدم هیچکس و هیچ چیزی نمی تونه آرامش زندگی منو بهم بزنه و بیشتر فهمیدم که برای وقت و زمانم و دیگر داشته هایم ارزش قایل باشم و بعد از آشنا شدنم با استاد تغییر شخصیت و رفتارها و عملکردهایم با آموزش های استاد عزیزم بمرور تغییر کرده تا بتوانم اولویت های زندگیم رو بهتر بشناسم تا بتوانم اصل را از فرع بهتر تشخیص بدهم

    استاد جان واقعا ممنون و سپاسگذارم که مدام تاکید بر تکرار و تکرار و تمرین و استمرار برای تغییر باورها مون دارید تا آنقدر تمرین شود که این باورهای قدرتمند جزو شخصیت مون بشه

    خدایا خودت زیبای های بیشتر این جهان را بر من آشکار کن تا بتونم بذر خواسته هام را در دلم بذارم و رشد کند و شکوفا شود و وارد تجربه ی زندگیم شود که رسیدن به هر خواسته ای امکان پذیر است آمین

    خدایاااا شکرت ممنون و سپاس

    خدایاااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم

    خدایاااااا ما را هدایت کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت و پول و ثروت و برکت و سلامتی و تندرستی و دل خوش و شادی و شادمانی را داده ای و امنیت و آزادی آگاهانه در انجام دادن و جهت دهی درست و مناسب افکار و باورهایمان را داشته باشیم.تا اعتماد بنفس بیشتری رو بدست بیارم و با تکیه بر خداوند به ایمان و یقین بیشتری هدایت شوم آمین

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: