جبر یا اختیار؟

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

آدمهای زیادی فکر می کنند شرایطی مثل، شهر و کشوری که در آن به دنیا آمده اند، خانواده ای که در آن زندگی می کنند و … به عنوان جبر زندگی بر آنها تحمیل شده و موجب شده زندگی آنها بسیار متفاوت از شرایط آدم های موفق و خوشبختی که می شناسند، باشد.

اما وقتی زندگی افراد موفق زیادی را بررسی می کنیم، متوجه می شویم که که اکثر آن افراد از شرایط سخت و طاقت فرسا به این موفقیت ها رسیده اند. یعنی شرایط سخت که خیلی ها آن را به عنوان جبر زندگی پذیرفته اند و تسلیم آن شده اند، برای آن افراد نه تنها مانع نبوده، بلکه فرصتی شگفت انگیز برای شناختن خواسته هاشان و انگیزه ای برای تحقق زندگی دلخواه شان شده است.

اینها اسناد و مدارکی است که ثابت می کند ما خالق زندگی خودمان هستیم زیرا خداوند سیستمی بی نهایت عادلانه بر جهان مقرر نموده تا هر فردی بتواند طراح دنیای خودش باشد. شما می توانی با ساختن باورهای قدرتمند کننده، فارغ از اینکه در چه شهر، کشور و محله ای به دنیا آمده ای، در چه خانواده ای بزرگ شده ای، چقدر تحصیلات داری یا چه موانعی ممکن است سد راهت بشود، زندگی دلخواه خود را خلق نمایی.

تمام تمرکز من در دوره کشف قوانین زندگی، بر درک و شناخت قوانینی است که کنترل 100% زندگی مان را در دست خودمان قرار می دهد.

این قوانین به شما جرأت و جسارت استفاده از تضادهای زندگی ات در جهت رشد و شکوفایی را می آموزد. زیرا به این درک می رسی که شرایط و تضادهای کنونی، حاصل باورها و فرکانس های قبلی ات است. به همین دلیل تلاش می کنی با ایجاد باورهای قدرتمند کننده تر و آگاهانه شرایط دلخواهت را خلق نمایی. به همین دلیل این شرایط سخت نه تنها تو را اذیت نمی کند، بلکه ایمان بیشتری می بخشد که تو خالق شرایط خودت هستی.

هرچه درک عمیق تری از این قوانین میابی، رها تر و غیر وابسته تر به شرایط بیرون از خودت مثل اوضاع اقتصادی، قیمت دلار، رفتار اشخاص با شما و… رهاتر و غیر وابسته تر می شوی و بیشتر بر اتصال به نیروی برتر درونت و باورهایی که به کمک آموزه های این دوره می سازی، حساب باز می کنی.

وقتی قوانین زندگی را آموختم، درها برایم باز شد، موانع از پیش رویم برداشته شد و تمام ترس ها و نگرانی هایم از بین رفت زیرا تنها مانع، ناآگاهی من از قوانینی بود که زندگی ام را در دست خودم و باورهایم قرار داده است.

به همین دلیل زندگی من و هزاران نفری که از آموزش های من به صورت جدی استفاده کرده اند،  شامل دو بخش است:

بخش قبل از شناخت و درک عمیق قوانین، و بخش پس از آن. تفاوت این دو بخش به اندازه تفاوت سلامتی با بیماری، ثروت با فقر، عشق با نفرت و آرامش با نگرانی است.

این اتفاق در دوره کشف قوانین زندگی برای شما نیز رخ می دهد.

وقتی طبق تمرین مقدمه این دوره، وضعیت کنونی زندگی ات را در تمام جنبه های می نویسی، 6 ماه پس از انجام تمرینات این دوره و جاری ساختن آموزش های این دوره در اعمال و رفتارت، متوجه تفاوت واضح میان شرایط جدید زندگی ات با شرایط کنونی ات خواهی شد. به نحوی که همراهی با آموزش ها و آگاهی های این دوره را نقطه عطف زندگی ات خواهی دانست.

“آگاهی های کشف قوانین زندگی”، ثروتی است که هیچ ثروتی با آن برابری نمی کند. زیرا آرامش و یقین حاصل از درک عمیق قوانین، ثروتی است که هیچ پایانی بر آن متصور نیست. زیرا این ایمان و یقین، هر مانعی را از مقابلت بر می دارد و شرایط زندگی ات را به گونه ای خلق می کند که به وضوح وعده خداوند که می گوید“ما جهان را مسخر شما نمودیم” را در جای جای زندگی ات مشاهده می کنی و به جایی می رسی که به قول خداوند “ان اقول کن فیکون” می شوی.


اطلاعات بیشتر درباره دوره کشف قوانین زندگی

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    0MB
    16 دقیقه
  • فایل صوتی جبر یا اختیار؟
    0MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

286 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «شهربانو امیری» در این صفحه: 1
  1. -
    شهربانو امیری گفته:
    مدت عضویت: 2961 روز

    سلام استادعزیزم وسلام دوستان مهربانم

    میخواستم بگم من باکمک این فایل جبریا اختیار یادگرفتم چطور کدنویسی کنم به لطف خدای مهربانم ازیکسال قبل من تمام فایلای رایگان استاد گوش کردم اما اما درست باجانو دل گوش نکردم حتی بسته قانوافرینش رو که خریدم هنینطور خب من ازیکماه قبل بطورجدی ازخدا خواستم اول ازقران هدایتم کنه وبایک نشانه هدایتم کردقدم اول برداشتم دوم از قانون افرینش باورهارو یادگرفتم و رفتم به سمت خواسته هام ومتعهدشدم که من درزندگیم هرچی بوده خودم بدو خوبش رو رقم زدم خودمومسئول زندگیم دونستم وقدمهارو برداشتم وخدارو پیداکردم دروجودم والانم خدا داره بهم میگه چکارکنم وچکارنکنم قشنگ باهام حرف میزنه استادمن حتی شوهرم زنگ بزنه میفهمم چی میخوادبگه بهم حتی بچه هام میفهمم چی میخوان بگن حتی میدونم امروز مهمون میادیانمیادیاجایی باشم میدونم مهمون هست خونه یانه خدایا شکرت من دارم قانون درک میکن من میفهممش منیکه همیشه این باورداشتم که خونه من شبوروزپرمهمونه ومدام غرمیزدم ازخستگی اما الان باورمو درست کردم اومدن مهمون بافرکانسهای منه اما دوستان من قانون جذب ازروی تمرکزبرناخواسته ای درکش کردم روی اون ناخواسته قانون برام خوب جواب دادمن رفتم مغازه چشمم به یه پسری افتادپشت دخل که صورتش تماما براثرتصادف کجو کوله بود من نااگاهانه بهش توجه کردم بهش خیره شدم بخدا بعداز دوروز خودم همونجورشدم یکطرف صورتم فلج شد و دهنم رفت سمت گوشم فک سمت راستم به سمت چپ رفته وچشمم ازپلک زدن وبازوبسته شدن افتاده وهیچ حرکتی نداره اما اینجافهمیدم کارکارخودمه این بیماری باتوجهم جذبش کردم بقول استادبه هربیماری توجه کنی شبیه همون جذب میکنی اما من ناراحت نشدم ناامید نشدم به خدا بدوبی راه نگفتم حتی التماسش نکردم قشنگ ریلکس گفتم خدا قانون بهم جواب دادخوشحالم اما من ازهمین قانون برعکسش عمل میکنم به صورت صحیحش روی خواسته ها وزیباییها تمرکزمیکنم و باورهای قوی میسازم چ درموردسلامتی و روابط ومعنویت وخوشبختی وثروت ودوستان خواستم این حسموباشما درمیان بزارم من با چندین وچندبار گوش دادن فایل جبرواختیار شدم کدنویس وحالا هم شدم برنامه نویس زندگیم ازفایل برنامه نویس زندگی من قشنگ به سیستم برنامه میدم واینوبگم من تواین بیماری به خیلی راه ها هدایت شدم بقول استادبعضی جاها رنجها واقعا دوست ادم هستن میان تا ادم هدایت شه استادمن بسته روانشناسی ثروت رو قبل از عید 97خریدمش یکباررفتم سراغش اما درست استفاده نکردم چطوربگم یعنی فقط یکبارمرورش کردم اما تمریناتش انجام ندادم اما خدابهم این ایده رودادبا این بیماری فرصتی شد من هدایت شم وبرم سمتش وروی باورهام کارکنم و یک تعهدشیش ماهه خدا بهم داده که اگه بهش عمل کنم سناریویی که ازفایل قانون افرینش نوشتم که یک پکیج کامل هست منو بهش برسونه چون واقعا بهش ایمان دارم بقول خدا خودش که بهم میگه من ذره ای ازوجودخودم رودروجودهمه بنده هام تقسیم کردم تا هرخواسته ای دارن ازخودم بخوان به بنده های من که ازجنس خودشونن رو نزنن چون اونها بنده ای بیش نیستن ونمیتونن حتی واسه خودشونم کاری کنن چه بسا من دروجود اونها هستم محافظشونم همراهشونم اما ازمن غافلن شدن بت پرست هم درصورتیکه اونها بدون من هیچن(استادم ودوستانم همتونو بخدای بزرگ میسپارم به این نیروی عظیم)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: