آزمون شناسایی ترمزهای مخفی ذهن

قبل از شروع آزمون «شناسایی ترمزهای مخفی ذهن»، متن زیر را با دقت مطالعه کنید.
این آزمون برای کمک به شما طراحی شده تا بتوانی ارزیابی ای نسبتاً شفاف از باورهای موجود در ذهن خود داشته باشی. در این آزمون شما به 34 سوال پاسخ می‌دهی. سپس – در پایان – با توجه به پاسخ‌های شما، این آزمون ارزیابی می‌کند که به طور کلی، باورهای ناخودآگاه شما، تا چه حد قدرتمندکننده یا محدودکننده است؛
آیا این باورها در حال مشکل‌تراشی و ناهموار کردن مسیر زندگی شماست یا در حال روان‌تر کردن چرخ زندگی‌تان؟
باورهای غالب شما، تا چه حد با خواسته‌های واقعی‌ات هماهنگ است؟
چه تغییراتی در باورهای شما، می‌تواند هماهنگی‌ای ایجاد کند که “بیشترین تأثیر سازنده” را بر شرایط زندگی شما داشته باشد؟
و مهم‌تر از همه، اولین قدم برای ایجاد این هماهنگی در باورهایت، از چه نقطه‌ای باید برداشته شود.
بنابر این‌، به منظور هدایت شدن به ارزیابی صحیح، لازم است آزمون را طبق دستورالعمل زیر انجام دهید:

دستورالعمل:
یک مکان خلوت و آرام برای خود فراهم کن و با فراغ بال به سوالات آزمون فکر کن، تعمق کن و برای هر سوال، پاسخی را انتخاب کن که: به بهترین نحو، عقاید، افکار، احساسات و رفتارهای فعلی شما را منعکس می‌کند.
یادت باشد که: تفاوت است بین اطلاعاتی که می‌دانی و آنچه واقعا باور داری. لذا این تفاوت را در انتخاب پاسخ‌ها لحاظ کن.
سعی کن با خودت صادق باشی. هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد بلکه هدف خودآگاهی است. این خودآگاهی می‌تواند اولین گام تعیین‌کننده برای ایجاد تغییرات سازنده در زندگی شما باشد.
پیشنهاد ما این است که این آزمون را در حالت ذهنی خنثی انجام دهی تا خودت را دقیق‌تر بشناسی.

512 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهرسا جابری» در این صفحه: 1
  1. -
    مهرسا جابری گفته:
    مدت عضویت: 774 روز

    عالی بود و بغضی که مدتهاست بعد از آخرین تلاش بی ثمرم در گلوم خفته بود بیدار شد و گویی کسی از درون با من سخن گفت.

    بسیار عجیب، آشنا، تکان دهنده، و محرک و انگیزه بخش

    بعد شکست های متوالی احساس می کردم که در خودم حبس و زندانی شده ام و این آزمون گویی بند بند میله های زندان روحم را به من نشان داد.

    گویی خود را بین خروارها امیدها و ناامیدی ها پیدا کردم، ندایی در من طنین انداخت که دوباره آغاز کن اما اینبار متفاوت تر

    گویی خود پرانگیزه مدفون شده در زیر خروارها بهم ریختگی روح و ذهن و فکر و باور هایم را با اشتیاق و اشک بخاطر گمگشتگی دوباره پیدا کردم

    حس عجیبی بود و من دوباره آغاز خواهم کرد

    من می خواهم خالق لحظه های زندگی خودم باشم و دیگر از همه ناامید یها و آرزوهای غبار گرفته پشت باورهای متروکم خسته شدم

    گویی این تست نیاز من بود برای اینکه زنگار نشسته بر امید و اشتیاقم را بزدایم و نیرویی که گویی مدتها در درونم فراموش کرده بودم را با اشک و دلتنگی در آغوش بگیرم حس نابی است، اگر آگاهی است زیباست، اگر خدای درونم است زیباست، هر چه هستی زیبایی و با شکوه قدرتمندی و آشنا و انگار سالهاست که دلتنگ و منتظر این لحظه تحول بودم.

    استاد شما تکه ای پررنگ از طرح الهی هستید

    حال عجیبی است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: