مقدمه دوره کشف قوانین زندگی

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

ما در جهانی زندگی می کنیم که قوانینی دقیق و ثابت بر آن حکم فرماست. قوانینی مثل چسبندگی مولکولی، نیروی گرانش، نیرو، اصطکاک و … که موجب شده جهان ما با این نظم و انضباط مسیر تکاملی اش را ادامه دهد.

در چنین جهان قانونمندی، محال است اتفاقات زندگی ما شامل هیچ قانونی نباشد و به صورت شانسی یا اتفاقی رخ دهد. قطعاً قوانینی بر جهان حاکم است که به ما امکان کنترل شرایط زندگی مان و خلق شرایط دلخواه مان را می دهد.

همانگونه که کشف و شناخت قوانینی مثل ایرودینامیک به مهندسان هوافضا کمک کرده تا هر بار هواپیما ها و سفینه های پیشرفته تری بسازند و به مهندسان سازه کمک کرده تا ساختمان های عظیم تر با امکانات پیشرفته ای همچون تأمین برق مورد نیازشان را بسازند و به مهندسان مکانیک کمک کرده تا هر بار ماشین های با کیفیت تر همراه با امکانات بیشتری بسازند و شکل راحت تری از زندگی را به بشریت هدیه دهند و …، پس قطعاً قوانینی نیز بر زندگی ما حکم فرماست که کشف و درک آن قوانین به ما این امکان را می دهد تا کنترل زندگی مان دست خودمان باشد. تا تابع شرایط نباشیم و بتوانیم زندگی مان را به گونه ای که می خواهیم خلق نماییم.

شالوده تمام آموزش های “دوره کشف قوانین زندگی”، درک قوانینی است که به ما کمک می کند تا مثل آن معمار و مهندس که سازه دلخواهش را طراحی و رویایش را به کمک شناخت آن قوانین به واقعیت تبدیل نموده، رویاهامان را محقق نماییم و شرایط زندگی خود را به شکلی که می خواهیم، خلق نماییم.

این تمام آن چیزی است که همیشه به دنبال درک و استفاده از آن بوده ام و هر بار به خاطر درک بهتر و عمیق تر قوانین، زندگی ام را راحت تر و با کیفیت تر خلق می کنم.

خیلی از دوستان بارها درباره برنامه ریزی های روزانه زندگی ام یا نحوه عمل به قوانین یا شیوه شخصی ام درباره انجام تمرینات لازم برای ساختن یک باور  پرسیده اند.

مدتها بود که تصمیم داشتم یک بار دیگر به کمک تحقیقات و یافته های این چند ساله اخیر درباره قوانین زندگی و نیز باورهایی که تا کنون ساخته ام، مروری جامع بر قوانینی داشته باشم که زندگی ام را در کمتر از 10 سال از شرایط سخت زندگی در یک اتاق سیمانی به استقلال کامل مالی رسانید به گونه ای که حتی من و فرزندانم می توانیم تا پایان عمر بدون نیاز به کار کردن، در شرایطی عالی زندگی کنیم.

قوانینی که اختیار زندگی ام را در دست خودم قرار داده و موجب شده، تابع شرایطی مثل افزایش یا کاهش دلار، تغییر سیاست های یک کشور، قطع یک رابطه و هر عاملی بیرونی دیگر نباشم. قوانینی که به من این یقین و آرامش را بخشیده که حتی اگر تمام این دست آوردها از بین برود، باز هم جای نگرانی نیست و دوباره به کمک همین قوانین می شود حتی یک زندگی زیباتر را خلق نمود.

بنابراین، تصمیم گرفتم همراه با شما، جلوی دوربین، مرور این مسیر را در قالب دوره کشف قوانین زندگی، ارائه دهم.

این دوره پاسخی جامع و مستند درباره شیوه شخصی من برای درک قوانین زندگی و نحوه تبدیل این ادراک، به عمل و سپس ساختن باورهاست.

این دوره شامل تمریناتی است که به کمک آنها باورهای هماهنگ با اهدافم را می سازم و مهم تر از همه شامل مرور آگاهی هایی است که به من کمک می کند تا در این مسیر بمانم و هر بار به درک کاملتری برسم و باورهای قدرتمند کننده تری بسازم که موجب تجربه زندگی بهتری می گردد.

پروسه تغییر ملموس شرایط زندگی من از زمان آشنایی با قوانین و سپس درک قوانین و سپس اجرای آنها در عمل و تبدیل آنها به باور و سپس ظهور نتایج آن باورها در زندگی ام، 10 سال زمان برد.

نکته مهم: هر کلمه “سپس” در جمله بالا شامل یک پروسه زمانی و تلاش های شدید ذهنی است.

اما خبر خوب این است که قرار نیست برای شما هم این پروسه اینقدر طولانی باشد از طرفی قرار هم نیست یک شبه زندگی شما تغییر کند.

برای شما کار بسیار راحت تر است زیرا نیازی به سعی و خطا نداری.

اگر فقط 6 ماه شیوه قبلی خودت را که نتیجه اش نیز کاملاً مشخص است کنار بگذاری و با ایمان، باور و یقین 100%، آنچه در این دوره از قوانین می شنوی را مثل وحی منزل بپذیری، خصوصاً در ابتدای مسیر به اجرای تمرینات این دوره و عمل بر اساس آموزه های این دوره متعهد شوی، به شما قول می دهم در همان هفته اول به خوبی شواهد این قوانین را درک می کنی و در میابی که تمام اتفاقات زندگی ات توسط کانون توجه و فرکانس های خودت خلق می شود. آنگاه به نقطه ای می رسی که هرگز نمی توانی به شیوه قبلی ات باز گردی.

اما مانع مهمی که افراد زیادی را در ابتدای کار از این مسیر گمراه می کند این است که، افراد در شروع کار تعهد و شور و اشتیاق فراوانی برای درک قوانین و عمل به آنها به خرج می دهند و سپس رفته رفته نتایج وارد زندگی شان می شود و با عمل به قوانین، به خواسته های زیادی می رسند، اما از آنجا که همزمان با رسیدن به خواسته ها و رشد باورها، خواسته ها نیز دوباره رشد می کند، یعنی دوباره درآمد بیشتر یا خانه و ماشین بهتری می خواهند و …، لذا  دست آوردهای قبلی، برایشان بدیهی شده و نمی توانند به یاد بیاورند که در طی این مدت کوتاه که برای درک و اجرای قوانین تلاش کرده اند، چقدر پیشرفت داشته اند.

بنابراین، حالا که اینجا هستی تا به کمک درک قوانین، کنترل زندگی ات را در دست بگیری و شرایط دلخواهت را خلق نمایی قدم اول و تمرین اول این است:

یک دفترچه آماده کن و شرایط کنونی ات را در تمام جنبه ها شرح بده.

درباره شرایط مالی، میزان پس اندازهایی که داری، میزان درآمدت، میزان بدهی ها و … را شرح بده.

درباره وضعیت روابط: روابط ات با خانواده، دوستان، فرد مورد علاقه ات، کارفرما و … در چه سطح است و تا چه حد از آن رضایت داری.

درباره وضعیت سلامتی: از نظر سلامتی در چه شرایطی هستی، هر چند وقت یک بار مریض می شوی و …

درباره وضعیت معنوی: فارغ از هر دین و مذهبی، چقدر حضور خداوند را در قالب الهامات و هدایت های او در موقعیت های مختلف احساس می کنی، چقدر آرامش داری و…

سپس به هر وضعیت از 0 تا 20 نمره لازم را اختصاص بده و به صورت مفصل دلایلی را توضیح بده که موجب شده در حال حاضر در چنین وضعیتی قرار گرفته باشی.

این تمرین را هر 6 ماه یک بار انجام بده و نوشته هایت را مرور کن تا قدرت هماهنگی با قوانین را به خودت یادآور شوی.

اطلاعات بیشتر درباره دوره کشف قوانین زندگی

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    0MB
    72 دقیقه
  • فایل صوتی مقدمه دوره کشف قوانین زندگی
    0MB
    72 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

551 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فیروزه» در این صفحه: 1
  1. -
    فیروزه گفته:
    مدت عضویت: 1517 روز

    من آرامش هستم امشب در تاریخ یکشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۲۰ و ۲۲ دقیقه در طبقه پایین خانه مان الان نشسته ام . دو روز است که مقدمه کشف قوانین زندگی استاد عباس منش را گوش میکنم

    تمرینی که در این فایل استاد دادند این است که من در چهار مورد زیر خودم را بررسی کنم و سطح خودم را در هر مورد بسنجم به آن نمره داده و علت این نمره را هم توضیح بدم، ردپایی از خودم به جا بگذارم و ۶ ماه بعد مجددا خودم را در این زمینه تست کنم تا روند پیشرفتم را بتوانم ببینم و نموداری از این روند ترسیم نمایم.

    سلامتی

    روابط

    معنویت

    ثروت

            *

    بنام خدای مهربان

    شروع تغییرات من به آبان ۱۳۹۹ برمیگردد

    زمانی که نمیدانم چطور در یکی از کانال های تلگرام با تبلیغی مواجه شدم که برای دوره پولسازی محمد بصیری بود اما شاید باز هم باید  به قبل برگردم زمانی که تیر ماه همان سال خانم مقدم از گروه همپا تیم که در کارها و خدمات منزل برایم نیرو میفرستادند درست در روز تولدم کتاب اثر مرکب از دارن هاردی را به عنوان کادو تولد برایم آورد

    این کتاب تاثیر زیادی در من گذاشت فهمیدم که برای تغییر در زندگی لازم نیست قدم های بزرگ بردارم فهمیدم که با ایجاد فاصله و زاویه به اندازه خیلی خیلی کم از مسیر فعلی و ناخواسته هایم در ادامه، مسیرم بسیار از مسیر فعلی دور خواهد شد و این نیرویی بمن داد که با امید بتوانم آرام آرام زندگی م رو تغییر بدهم.

    من در آن زمان گرفتار اوضاع و شرایط ناجوری بودم

    وضعیت سلامتی م چندان تعریفی نداشت بخاطر

    عزت نفس فوق‌العاده پایین و خراب مدام ریه هام رو حساس میکردم

    لذت می‌بردم که توجهات بمن جلب بشود

    وزنم بالای ۸۳ کیلو بود

    ۳-۴ مرتبه تست per من مثبت شد

    ارتباطات م در محیط کاری با همکارانم افتضاح بود

    ۲پسر بزرگم همزمان سرباز بودند بسیار بسیار درگیرشان بودم و خاطرات سخت و تلخی از آن دوران دارم

    با خود بچه ها گرچه در ظاهر بد نبود اما آتشی کم کم از زیر خاکستر در حال شعله ور شدن بود

    که بالاخره هم شعله کشید و متاسفانه تجربیات بسیار بسیار تلخی را بینمان رقم زد

    اما رابطه من با همسرم به نسبت سال‌های قبل داشت بهتر میشد درواقع بعد از ۲۰ سال زندگی مشترک داشتم خودم و نقشم و احساسم را دراین رابطه کشف میکردم

    و پسر کوچکترم

    درآن موقع خدارو شکر درگیری چندانی با مسائل او نداشتم اگر چه که او آنموقع در سن حدود ۱۵ سالگی در حال جمع آوری اطلاعات از محیط و چیدن استراتژی خود برای‌ سال‌های آتی ش بود و نشان داد که او هم پای در مسیر برادرانش گذاشت اما شکرخدا وسط آن گرداب شرایط، فعلا چالشی برایم نبود

    روابطم با خانواده هردو طرف خودم و همسرم نیز چیزی برای گفتن نداشت

    چرا که کلا اهل رفت و آمد نیستم و فقط مسیر محل کار تا منزل را می‌شناسم

    گفتنی است که بسیار خوشرو و مهمان نوازم ولی اهل رفتن و سرزدن نیستم

    درباره معنویت و ارتباطم با خداهنوز احساس معلق بودن داشتم دربسیاری موارد بخاطر موضوعات کوچک و بزرگ بسیاری احساس گناه داشتم خدایی در اعماق ذهنم وجود داشت اما اورا نمی‌شناختم اورا نمیدیدم در سرمای ذهنم نور و حرارتی از او حس نمیکردم

    و وضعیت مالی و ثروت افتضاح افتضاح افتضاح

    خراب خراب خراب

    وام پشت وام

    قسط پشت قسط

    چک پشت چک

    و هرچه وضع مالی خرابتر

    تظاهر من به ثروت و بی‌نیازی مالی بیشتر و بیشتر

    طوری که همه کسانی که ما را می‌شناختند حتی شاید برما غبطه میخوردند

    کتاب اثرمرکب درست زمانی بدستم رسید که شرایط نابسامان من داشت به اوج می‌رسید

    ودر واقع شروع تغییرات من در زمانی بود به عمق سیاهی وجودم به غلظت تمام رسیده بود

    خوب، خدا زندگی مرا از اینجا عوض کرد

    شرایط طوری شد که برای اعراض از شرایط سخت محیط کار و محیط نابسامان خانه بخصوص با پسرهایم، چسبیدم به مطالعه و گوش دادن کتاب های صوتی

    مدام هدفون در گوشم بود

    تمام ساعات روز

    حتی در محیط کار

    مطلقا من شدم و آنچه در گوشم زمزمه میشد

    شاید حدود ۱۰۰ کتاب شنیدم و بعضی را بارها و بارها دوباره گوش کردم ازجمله

    با کتاب محدودیت صفر از جو ویتالی و هوپونوپونو آشنا شدم و از آن فهمیدم هر اتفاقی که در زندگی من رخ میدهد فقط شخص خودم آن‌را بزندگیم دعوت کرده ام

    سیدارتا رو شنیدم و فهمیدم که دراین جهان هرچیز و هرکسی درمسیرم قرار بگیرد فقط برای کسب تجربه و کمک به ادامه مسیرمن است و اصلا نباید بهیچ چیز یا کسی وابسته بود وتنها باید ادامه داد همچنانکه افراد دیگر هم هرکدام در شرایط و مسیر و موقعیت خودشان هستند و راه خودشان را ادامه میدهند با فایلهای عزت نفس رضا عبدالهی آشنا شدم و فهمیدم که من چقدر و چقدر دراین زمینه ضعیفم و باید روی خودم جهادی کارکنم

    ومهمتر اینکه اصلا چیزی بنام عزت نفس وجود دارد که کیسی برای مطالعه میتواند باشد

    و این ادامه داشت

    تا در آبان ماه ۹۹ رسیدم به پولسازی محمد بصیری

    بصیری گفت ۹۹درصد راه پولسازی متافیزیکی است حتی بیشتر

    و ۱درصد یا کمتر کار فیزیکی

    بارها و بارها دو دوره پولسازی او را که خریده بودم گوش کردم تمرینات ش را انجام دادم که بعضا بویژه آنجا که باید در فضای مجازی میچرخیدم خیلی سخت بود چون اصلا با روحیات من سازگار نبود

    بعد کم کم از بصیری فول شدم

    دیگر رغبت نداشتم دوره سوم و آخر را که بسیار هم درباره ش تاکید داشت را شرکت کنم

    چیز دیگه ای میخواستم

    من از کنج عزلت تاریکی محض کمی،

    خیلی خیلی کم بیرون آمده بودم

    آرام آرام داشت نوری کم، مسیرم را روشن میکرد

    پس روحم دنبال چراغ جدید و روشن‌تری می‌گشت

    در روابط کم کم داشتم نگاهم را از دیگران برمی‌داشتم و به درون خودم معطوف میکردم

    کم کم داشتم میدیدم خودم مسئول اتفاتم هستم همکاران،خانواده،فرزندانم،همسایه ها ….. هرکدام مشغول بازی زندگی خودشان هستند فهمیده بودم فرکانس چیست و من چطور با فرکانس های ذهنی هرچیزی را به زندگی خودم دعوت کرده ام

    در این مدت اینها را شنیده بودم

    فهمیده بودم

    اما هنوز مبانی آن در زندگی م جاری و ساری نشده بود

    راستش در یک جور بهت بسر می‌بردم

    چون آنچه تازه به کشفش نائل گشته بودم

    را درونم ، فطرتم ، قلبم با آغوش باز پذیرا شده بود اما عقلم و ذهن منطقی م هنوز در دفاع از آنچه تا امروز اندوخته بود مقاومت میکرد

    در سلامتی تغییر زیادی ایجاد نشده نبود

    در معنویت کم کم داشتم از عذاب وجدان تارک نمازی چند سال اخیرم خارج میشدم کم کم داشتم میفهیدم خدا در درون من است نه بیرون و در دور دستها

    داشتم میفهیدم خدا همین‌جاست

    همینجا در درونم

    پس آگاهانه تصمیم گرفتم او را در قلبم جای بدم

    ودر زمینه ثروت هیچ چیز هیچ چیز

    البته لازم بذکر است که من اصلا احساس داشتن مشکل در هیچ زمینه ای از زندگی نداشتم و تمام در گیریها، غم و غصه ها، مشکلات و . . . را در زندگی بدیهی میدانستم مگر در زمینه ثروت چراکه اصلا عامل تمام بدبختی هایم را در عوامل مالی میدیدم چون من فکر میکردم وقتی صاحب ۳تا پسر جوان باشی باید از قبل برایشان سرمایه گذاری کرده باشی

    باید وقتی بچه های کوچکی بودند خود را برای امروزشان آماده میکردی

    باید بعد از سالها کار و کار و کار

    چیزی در حساب بانکی داشته باشی

    باید بعد از سالها کارکردن اینقدر دستت برای گرفتن قرض که گاهی بصورت خجالت آوری ناچیز و فقط برای رفع نیازهای اولیه زندگی بود عادت نکرده باشد

    و . . . .

    پس من علت العلل تمام مشکلات را در ثروت میدیدم

    رسیدم به استاد سیدحسین عباسمنش

    روانشناسی ثروت ۱و۲ رو از تلگرام خریدم

    خوب گوش کردم

    و ناگهان فهمیدم از طریق اشتباه آنرا تهیه کردم

    پس پاک کردم و وارد سایت شدم

    آنچه آنجا میدیدم و می‌شنیدم کاملا متفاوت و گاهی مغایر با آنچه تا امروز در زندگی فهمیده بودم، بود

    اما قلبم بطرز عجیبی پذیرا بود

    و زندگی من از اینجا شروع شد

    من روزی در دفترم نوشته ام :

    شروع کار من در زمینه تغییر الگوهای خودم و تغییر در زندگیم با فایل های پولسازی محمد بصیری شروع شد در۹۹/۸/۲۳

    حقوق من۳،۸۵۰،۰۰۰ بود و امروز ۱۴۰۰/۲/۱۹ ۵،۷۸۰،۰۰۰است. تقریبا دو میلیون در مدت پنج ماه افزایش داشته و می دانم که به ۱۰ میلیون هم می رسد و البته این بعد از ورود به دوره پولسازی آقای بصیری بود و در صفحه بعد نوشته ام

    من می خواهم دیگر خودم زندگی خودم را بسازم می خواهم به ثروت برسم می خواهم زندگی را به سمت موفقیت پیشرفت دهم و باز در صفحه بعد نوشتم و من می توانم

    امروز که این یادداشت را مینویسم قطعا می توانم بگویم

    من در مسیر تغییر هستم و از آنچه برای من در این مسیر اتفاق افتاده بسیار راضی و خوشنود م

    نمره سلامت جسمی من آن روزها زیر ۱۰ بود و

    سلامت روحی و روانی من در حدود منفی ۱۰ امروز نمره سلامت جسمی خود را زیر ۱۵ می‌گذارم و دلیل آن این است که وضعیت درد کمر و گردن و دست و پای من خیلی خیلی بهتر است وضعیت ریه هایم که خود خواسته آن را تخریب کرده بودم که بسیار  از انها عذر می خواهم و متاسفم خیلی خیلی بهتر شده است نه صددرصد اما می‌توانم بگویم عالیست

    مشکلی که شدیداً با ان درگیرم جوش و اگزمای روی پوستم است که این جوش و خارش بسیار اذیتم میکند اما چیزی از درونم به من می‌گوید که علت آن درونی است و باید ابتدا روحم را پیرایش کنم تا جسم پیراسته شود

    نمره سلامت روحی روانی ام را نیز زیر ۱۵ می گذارم چرا که وقتی درک کردم که خودم مسئول اتفاقات و شرایط در زندگی خودم هستم به نوعی توانستم تا حدودی به صلح با خودم برسم و این به من آرامش میدهد اگرچه میدانم که برای رسیدن به اوج این آرامش باید باز بیشتر و بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم

    دارم یاد میگیرم که احساس گناه نداشته باشم و تا حد بسیار زیادی موفق بوده ام دارم کم کم از خودم بخاطر آنچه هستم سپاسگزار میشوم

    حتی گاهی میتوانم در آینه بخودم نگاه کنم و به خودم لبخندی هدیه دهم

    واین درصورتی است که من در تمام سال‌های زندگی م از وقتی که خود را شناختم و بیاد می آورم فقط جلوی آینه رفته و سرو وضعم را مرتب کرده ام اما می‌توانم قسم بخورم که هرگز خودم را آینه ندیده بوده ام ولی امروز گاهی می‌توانم  در آینه بخودم نگاه کنم و با خودم حرف بزنم و خودم را نوازش کنم حتی پیش آمده که چند لحظه ای بتوانم خودم را در آغوش بگیرم

    از جهت معنویت باز دلم می خواهد به خودم نمره زیر ۱۵ بدهم چراکه کم کم دارم خدایی را که در درونم بوده و همواره درکنارم قرار داشته و حمایتم کرده کشف میکنم و زوایای مختلفش را می‌شناسم و این برایم بسیار لذت بخش و انرژی زا و روح افزا ست چراکه لازم نیست بگردم تا بدانم خانه دوست کجاست بلکه او را در زیباترین اتاق وجودم در قلبم بعنوان عزیزی قابل احترام و رفیقی شفیق نشانده ام

    و نمره ثروت

    دستاورد خاصی نداشتم اما به نظرم مهمترین دستاورد من این است که در این زمینه دارم زیرساخت ها را می سازم

    و نوری در قلبم روشن است که به من میگوید من به آنچه می خواهم میرسم ناگفته نماند نتایج مختلف در زمینه مالی به چشم دیده و مشاهده کرده ام

    اما نمی توانم بگویم من به ثروت رسیده ام و بی نیازی مالی را تجربه میکنم نمره من در شرایط قبل از شروع تغییرم، در زمینه مالی با توجه به انواع و اقسام وام ها و اقساط ،چک و بدهی های مالی باین و آن و اینکه بعد از حدود ۲۰ سال شاغل بودن هنوز گاهی پول نان نداشتم میتوانم بگویم منفی۱۸ بود

    امروز به آن نمره منفی ۵ میدهم

    چون درحاضر در مرخصی بدون حقوق بسر میبرم ودرآمدی ندارم اما بدهکار کسی هم نیستم و هیچ وامی هم ندارم و تمام وام‌هایی که بنامم بوده تسویه شده. اقساط و بدهکاری های همسرم هم به مراتب بسیار کمتر شده

    معوقه های اقساط بانکی تقریبا بروز شده

    معوقه بانک ملی ۸ میلیون بود

    امروز ۳میلیون است

    رسالت دیگر معوق ندارد

    سپه ها و مهر ایران ها تسویه شده اند

    ملت بنظرم ۲ یا ۳میلیون معوق دارد

    و حالا دیگر در شرایطی هستیم که به پاکسازی وام صادرات هم بپردازیم

    و به اشخاص :

    فقط حدود۱،۸۰۰،۰۰۰ به آقای بیات آبدارچی ، ۶۰۰ آقای زراندود ، ۲۰۰ آقای بیات  اتوبوس، ۴۰۰ چوپان بدهکاریم

    و البته متاسفانه متاسفانه ۱۳ فقره چک برای موبایل همسرم دادیم جمعا به مبلغ ۱۵،۵۰۰،۰۰۰

    که واقعا بابت آن متاسفم هنوز شرم و خجالتی که موقع خواهش و تمنا بابت اینکه قبول کنند در ازای چک ۳-۴ میلیون بالاتر از قیمت اصلی باما حساب کنند،حس میکردم را یادم هست اگرچه که دراین زمینه پوستم کلفت شده اما آرام آرام دارم این تلخی رو حس میکنم

    پس خدا رو شکر میکنم که بالای سرم هست و ابزارهایی همچون حس تلخ خجالت و شرمساری برای متذکر و حتی متنبه کردنم دارد

    و ضمناحقوق همسرم از ۶،۲۰۰،۰۰۰ به ۸،۷۰۰،۰۰۰ رسیده

    پس چون در زندگی با بدهکاری مواجهم چه شخصا و چه از طریق همسرم

    پس هنوز منفی هستم

    اگرچه وقتی دقت میکنم باوجود اینکه ورودی مالی در منزل ما از یک مجرا شده و من دیگر در حال حاضر حقوق ندارم اما همان هم تقریبا باندازه دریافتی دونفرمان بالا رفته و خدایی واریزی های خیلی خوبی دراین مدت داشتیم که خدای مهربان را بابتش شکرگذارم

    به توصیه استادم

    این ردپا را از خود به جای می گذارنم و ۶ ماه بعد خود را موظف میدانم مجدداً به این صفحه آمده و خود را پایش کنم و نمره بدهم تا بتوانم نموداررشد و موفقیت خود را ثبت نمایم

    و تاریخ آنرا دراین جا ۱۴۰۱/۱۰/۲۰ قرار میدهم

    به امید موفقیت روز افزون برای همه همنوعانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: