مقدمه دوره کشف قوانین زندگی - صفحه 33
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-58.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-09-20 19:29:462024-07-14 11:45:25مقدمه دوره کشف قوانین زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم مریم شایسته
خدا را شکر که دوره کشف قوانین زندگی را در زندگی ام دارم و در مدار آگاهی های این دوره قرار دارم و میشنوم شان و عمل میکنم در تمام جنبه های زندگی ام به آن چیز های که یاد گرفتم. این دوره فوق العاده عالی است و هر وقت که من شروع میکنم در همان روز های اول و جلسات اول این دوره نتایج عالی وارد زندگی من عبدالخلیل داودی میشوند.
حالا با قدرت تصمیم گرفتم که این دوره را از نو شروع بکنم. هر اتفاقی که در زندگی ما رخ میدهد به اساس قوانین اتفاق می افتد. هیچ چیزی به خودی خود در زندگی ما اتفاق نمی افتد ما کد اش را زدیم و آن اتفاق را خلق کردیم چی خوش ما بیاید و چه خوش ما نیاید. چه آگاهانه باشد و چه آگاهانه نباشد.
قوانین جهان هستی به سیستم خود هر لحظه تا ابد ادامه میدهم و ما باید خودمان را با قوانین جهان هستی عیار بسازیم.
تشکر استاد عزیزم سید حسین عباس منش میبوسم ات.
ثروتمند و عزتمند در دنیا و آخرت باشیم.
خدایا صد هزاران مرتیه شکرت.
خدا نگهدار
سلام
مرور دوباره مقدمه دوره کشف قوانین زندگی:
……………………………………
چه جلسه ای ،چقدر آگاهی، چقدر درک،چقدر گنج نهفته تو این تک جلسه ی مقدمه،
یعنی اگه یکنفر باهوش باشه از این جلسه بینهایت استفاده میکنه.
سرم از حجم آگاهی و قلبم از درک اینجلسه در حال انفجار هست.
واقعا لحظه به لحظه فقط سر تکون دادم و تایید کردم و خدا رو شکر کردم و از ته قلب و باذوق لبخند میزدمکه چقدرررررر این آگاهی ها درسته.
در بهترین شرایط زمانی مکانی مالی و روانی دارم کامنت مینویسم و این دوره ی رو دارم مرور میکنم و کامنتهاشو میزارم.
فقط میتونم بگم چه گنجی داره این جلسه..چقدر اصل گفته شده ،چقدر قانون توش وجود داشت و همین یک جلسه برای جوینده ی راه حقیقت کافیه ..
بریم سراغ درک و تجربه های من از مطالب مهم جلسه ی مقدمه این دوره :
قانونمند بودن جهان و تمام اتفاقات و اکتشافات و تمام مخلوقات:
…………………………………………………………….
اینروزهانمیدونمچرا دارم اینقدر با موضوعی بنام قانون برخورد میکنم..
همه چی قانون داره و هیچی اتفاقی نیست.
در جلسه هفتم قدم دوم کامنتم در باره ی قانون بود و توجهم به کلمه ای بنامقانون شدیدا متمرکز شده .
استاد سازممیگفت این ابزار ساده که چندتا سیم بهش وصله بدون قانون نمیتونی باهاش آهنگ بنوازی..حتی کسی که چشم بسته داره آهنگ میزنه داره قانونو اجرا میکنه. هیچ حالت عرفانی وجود نداره .یعنی اگه حتی یک نت رو اشتباه بنوازی مشخص میشه.
درسته که آهنگ خراب نمیشه ولی بقول اهالی موسیقی فالش میشه.میشه فالش نواختن فالش خواندن و هر چقدر این فالش ها بیشتر بشه آهنگ از ریتم میفته.
حرکت ماشین قانون داره :
به ماشین توجه میکردم که چقدر همه چی بر اساس اصول و قوانین داره کار میکنه.از روغن بنزین ،موتور،لاستیک،حرکت پیستون ها داخل سیلندر،احتراق،دنده ،فرمان،و…
چقدر همه بهم وصل هستن و ارتباط دارن.قانون یعنی اینکه اگه یک بخش خوب کار نکنه یا از کار بیفته روی حرکتماشین تاثیرگزاره و میتونه کند یا متوقفش کنه
قانون در حشرات و حیوانات و جامدات و گیاهان وتمامی نباتات و موجودات برقراره
زنبور با توجه به قوانین داره پرواز میکنه
درخت با توجه به قانون داره رشد میکنه
ساز با قانون نواخته میشه
کشتی با قانون روی آب معلقه
سرطان با قانون در وجود انسان شکل میگیره
قلب با قانون در وجود انسان میتپه
و….
چقدر دارم روی مفهومقانون فوکوس میکنم.
دوربین راهنمایی داره با توجه به قانون تعریف شده میفهمه سرعت از حد مجاز بالاست و خودکار ثبت میکنه.
چشم با قانون داره به ما امکان دیدن میده و….
حالا استاد اومده قوانین جهان و زندگی رو یه ما یاد میده.
10 ساله دارم ازشون یاد میگیرم و هرجا که نتیجه گرفتم بخاطر درک درست و اجرای درست قانون بوده و هر جا نتیجه نگرفتم عملکردم نادرستم به قانون بوده و هیچوقت هیچوقت هیچوقت به درست بودن قوانین شک نکردم.
بقول استاد هر جا که خوردم فهمیدم از کجا دارممیخورم و چه فرکانسی فرستادم.یعنی ناظر بر ذهن هستم و جریان افکارمو میبینم و نتایج رو بهش تعمیم میدم ک ارتباط نتایجم با قانونو میفهمم.
قانون سپاسگزاری
قانون احساس خوب
قانون تمرکز
قانون هدایت و الهامات
قانون معجزه خدا در زندگی
قانون سلامتی
قانون روابط عالی
قانون ثروت و…..
استاد از شما ممنونم بخاطر اینحجم دیوانه کننده از قوانین و آگاهی ها
و از خودم سپاسگزارم بخاطر تعهد در شنیدن و درک و اجرای قوانین
و از خدا ممنونم بخار اینکه در مسیر درستی و پاکی و توحید و قانون و این آگاهی ها قرار گرفتم.
شنیدن ،درککردن،عمل کردن و آمدننشانه ها و نتایج :
…………………………………………………………….
خیلی وقتها بود البته استاد رو فقط میشنیدم یعنی تکرار طوطی وار اینمطالب و فقط انگاری گوشم کار میکرد و مطالب تا داخل گوش میرفت و دوباره بیرون میرفت.انگار یه گوش در یه گوش دروازه.
کمکم با فکر و تلنگر بخودم خیلی ریز داشتم یه سری چیزها رو درک میکردم .مثلا انگار 99 مطالب از یه گوشم وارد میشد و از یه گوش دیگه خارج میشد و 1 درصد مطالب بسمت قلبم حرکت میکرد ولی باز در قلبم باقی نمیماند و خارج میشد .
بعد از یه مدت این درصدها کم کم بیشتر شد و الان دیگه دارم با قلبممطلبو میشنوم بخاطر همین درکم بالاتر رفته از این آگاهی ها .نمیگم 100 شده ولی خیلی بهتر شده و هنوز یکی از درخواست های ثابت روزانه در ستاره ی قطبی هر روزم اینه که خدایا درکم نسبت به اگاهی ها و قوانین بالاتر ببر.
خیلی فاصله هست بین شنیدن تا درک کردن و عمل کردن و دوباره عمل کردن و تثبیت شدن در این مسیر.
بوده که یه وقتایی کاملا از مسیر آگاهی ها خارج شدم
بوده که یه وقتایی ادامه ندادم یا کموزیاد کردم
بقول معروف به مو رسوندم ولی پاره نشده.
الان در مدار فعلیم دارم صدها برابر بیشتر از قبل و صدها برابر مشتاقتر از قبل روی آگاهی ها کار میکنم با اینکه اینهمه نتایج داشتم.ولی بقول استاد انگار بار اوله که بدنیا اومدم و این مطالبو دارم گوش میکنم.
وحی دانستن مطالب استاد و باور 100 درصد به استاد:
……………………………………………………………
نمیدونمحکمتش چی بود که از بار اول که با استاد آشنا شدم به ایشان اعتماد کردم.واقعا وحی منزل دونستم.بالای 80 90 درصد به ایشان در سالهای ابتدایی ایمان داشتم ولی نجواهای ذهن و شیطان همیشه در تلاش بودن تا موارد نقض مطالب استادو بمن گوشزد کنن :
در سالهای اولیه ایننجواها شک و تردید به استادو در ذهنم میکاشت:
مثلا استاد اگه راست میگه چرا از همسرش جدا شده؟
چرا فرزند دومش فوت شده؟
چرا فرزند اولشون ترکشون کرده؟
چرا یه زمانی سایتشون فیلتر شده؟
چرا همکارهاش در گذشته ترکش کردن؟
چرا در فلانحیطه ها حرفی برای گفتننداشته؟
چرا همه ی شاگردهاش نتیجه نگرفتن؟
و….
الان در مدار فعلیم به استاد ایمان قطعی دارم و یکی از دلایل کامنتنوشتنم بعد از اینهمه مدت بودن با استاد تشکر قلبی خالص از استاده و همچنین ماندن خودم در مسیر ریل آگاهی های استاده.
یه روز که قلبم 100 درصد استادو باور کرد تمامهاردهای که پر از سمینارها و مطلب انگیزشی و موفقیت از تمام اساتید ایران بود و دیده بودمو کلی هزینه پرداخت کرده بودم رو پاک کردم .تمامی کتابها رو گذاشتمکنار و چسبیدم به استاد .
قبل از استاد حداقل 500 جلد کتاب در زمینه ی ثروت و موفقیت و این موارد خونده بودم همه رو بایگانی کردم و سالهاست که حتی یک کتاب جدید نخوندم.
الان با اینکه در شرایط عالی هستم بیشتر از قبل دارم با استاد کار میکنم و صمیمانه از ایشون ممنونم.
چکاپگرفتن فرکانسی:
……………………………………………………….
در گوگل کیپ یه فایل مخصوص ارزیابی ماهانه دارم و هر ماه آپدیتش میکنم که :
شرایط جدیدمچیه؟
به چه چیزهایی رسیدم؟
کجاه خوب عمل کردم؟
کجاها باید بهتر باشم؟
نمودار زندگیم در بحث مالی سلامتی روابط و معنویت صعودی بوده یا نزولی؟
باگ های این ماه چی بوده؟
کجاها اشتباهات داشتم ؟
کجاها مسیرو درست رفتم یا از مسیر خارج شدم
و….
این ارزیابی ماهانه یا چکاپ که اول و آخر هر ماه از خودممیگیرم چقدر در خودشناسی و زندگی آگاهانه ی منکمک میکنه ..
عاشق نوشتن این ارزیابی ها و تغییرات در اول و آخر هر ماه هستم.
و این شکلی هر ماه مسیرو واضح میبینم.استا میگن هر 3 ال 6 ماه چکاپ بگیریم.
واقعا در سالهای اولیه و در مدارهای پاییننتایج همون هر یکسال یا 6 ماه قابل اندازه گیری بود ولی در مدار فعلیم هر ماه و هر هفته و در سطح بهتر هر روز قابل مشاهده هست چوننتایج از در ودیوار داره میباره.
هر روز نتایج فرکانس هامو میبینم بخدا فقط دهنم باز میمونه از دقت بالای این قوانین و نتایجش.
صحبت نکردن با دیگران در باره ی مطالب استاد:
…………………………………………………….
بقول استاد اوایل کار با استاد بیشتر بلندگوی مطالب بودم تا درک کننده و عمل کننده .همون کوری بودم عصاکش کور دیگه.
ک بتدریج بهتر شدم و الان حتی به فرزند و همسرم هم چیزی از مطالب نمیگم اگرچه در فرکانس مناسبشون یه وقتایی همراه میشن و مطالب رو میشنون اگرچه خیلی وقتها هم دارن ناخودآگاه به قوانین عمل میکنن ولی باز چیزی نمیگم
در سالهای اول خیلی تلاش میکردم به پدر مادر برادر خواهر همسر فرزند دوست همکار و…بگم.
ولی به مرور جلوی زبونمو گرفتم و خیلی بهتر شدم..
الان کسی بخواد ازم چیزی بپرسه میگم باید برای شنیدن جوابهات هزینه کنی و پول پرداخت کنی این شکلی خودمو راحت کردم از گفتن له بقیه و اگه هم گفتم بابتش پول پرداخت کردن.
بقدری که این قوانین باارزش هستنکه نمیشه روش قیمت گذاشت .
قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری…..
برخورد کردن ما با اتفاقات عالی در مدارهای بالاتر :
………………………………………………………
استاد میگه اتفاقات عالی در مدارهای بالا وجود داره و ما باهاشون برخورد میکنیم
یعنی لازمنیست تقلا کنیم منظورم هیچکاری نکردننیستاااااا.
استا میگه اتفاقات ناخواسته در مدارهای پایین وجود داره و ما باهاشون برخورد میکنیم.
اینجا خوب درک میکنیم که چرا این اتفاق نامناسب برای من داره میفته .چرا مار از پونه بدش میاد جلوی لونش سبز میشه
چرا یه سنگ از اسمانبیفته میفته روی سر من..و…..
یعنی اینقدری که به اتفاقات نامناسب اعتقاد داریم به اتفاقات عالی نداریم.
از وقتی این مطلبو فهمیدمکه در مدارهای بالاتر شرایط و امکانات و افراد و ثروتها از قبل وجود داره ک ما کافیه فرکانسمون درست تنظیم بشه و با اینها برخورد میکنیم از تقلا کردن و سگ دو زدن دست کشیدم و بیشتر روی ساختن درونمو باورهام و فرکانسهام وقتگذاشتم.
همونکه استاد میگه همه ی اتفاقات با ذهن و فرکانس و احساس ما خلق میشه.
در مدار فعلیم بهتر درک میکنم اینموضوعو که همه چی از قبل درست هست ففط کافیه ما در مسیر درست باشیم.
مثال میزنم:
ما میخایم بریم یه شهر دیگه.در اونجا تمامی امکانات هست ،مسیرها هست خونه ها هتلها و مراکز خرید هست.بلیطشو بگیریم و بریم .حالا با تاکسی میریم با قطار میریم با هواپیما میریم پیاده میریم یا اصلا نمیریم.
مهم عملکرد ما هست وگرنه اون شهر مقصد سرجاشه.
خیلیا دارن همینالان به اون شهر میرن و اگه ما نمیریم یا نمیبینمش دلیل بر نبودنش نیست.
در مسیرش باشیم و طی کنیم قطعا میرسیم.
بقول استاد اگه تو اتوبان تبریز باشم محاله سر از بندر عباس دربیارم.
جهان آیینه ای :
……………………………………..
ایناستعاره درکعالی بمن داده که من مسئول زندگیم هستم
من دارم خلق میکنم
اگه اتفاقات زندگیم ظاهرش نازیباست یعنی من نازیبام.
اگه همسرم نامناسبه یعنی مننامناسبم.
اگه بیمار میشممشکل از منه نه اون ویروس
اگه سرمکلاه میزارن مشکل از منه نه اون طرف مقابل
اگه از آسمان یه سنگمیخوره تو سرم من مقصرمکه تو مسیر اون سنگ قرار گرفتم
و….
این درک از آیینه بودن جهان بمنکمک کرد خودم همه کاره ی زندگیم باشم.این شکلی دیگه قربانی شرایط نبودم.
در همه چی نوک فلشو بسمت خودمگرفتم
دیگه کسی و مقصر ندونستم
دیگه درگیر قیمت دلار و طلا نشدم
دیگه از کسی و چیزب شکایت نکردم
دیگه غر نزدم
دیگه فحش ندادم
دیگه با خدا درگیر نشدم
و….
جهان آیینه ی خودمه.بقول استاد مرد پاک زنپاکو مرد ناپاک زنناپاک.
در مدار فعلیم حتی بدترین آدم روی زمین هم به پست من بخوره باز رفتار درست انجاممیده.
کلاه بردار هم به من میرسه انگاری کاری بمن نداره و سبب خیر میشه و سود میرسونه
بدقولترین ادم روی زمینهموقتی بمنمیرسه انگاری بار اولشه که خوش قولی میکنه
از اینمثالها بینهایت دارم..
خدا سیستمشو طراحی کرده و تو اون 6 روز یا 6 دوره که جهانو خلق کرده وقت گذاشته و سیستم بی نقص و خطا افریده.
و بخاطر همین احساسی عمل نمیکنه.وگرنه باید جلوی کشته شدن اینهمه آدمو میگرفت یا جلوی شهید شدن امامها یا پیامبران یا افراد دیگه مثل کودکان و.. رو میگرفت.
خدا حتی در بارهی شیطانهم احساسی عمل نکرد و بهش فرصت داده.
خدایا شکرت بخاطر درک بهتر این جلسه ی بینظیر و عاااالی.
ممنونم.
سلام جناب ظاهری
من دوره کشف قوانین رو سال گذشته تهیه کردم و الان زمانی هست که شروعش کردم . بعد از اومدن نتیجه کنکورم که هدایت شدم به جلسه اول دوره راهنمای عملی که دوباره گوش بدم و بفهمم واااای دل غافل چقدر وابسته به نتیجه بودم ….
خداروشکر میکنم درکم بالاتر رفت فراموش کرده بودم دوباره به یادم اومد
و بعد هدایت شدم به دوره کشف قوانین و استارت زدم . وای خدای من باز هم قانون جواب داد جواب میده همینه مسیر درست همینه .
این حلقه گمشده من در دوره های آموزشی ست . باید روی این کار کنم .
و چقدر که عالیه . اونجا که مریم جون میگن همونطور که برای کارهای ضروری روزانه ات وقت میذاری و مهمه ،کد نویسی هم خیلی خیلی مهمه
و من دو روزه شروع کردم . وای خدایا فرکانس هام دارن جواب میدن خدایا شکرت دارم بهتر وآرومتر و آگاهتر میشم
و اون جدیت و باور و وحی دونستن حرفهای استاد رو که شما هم گفتی خیلی دوست دارم .
اصلا وقتی دیدم تو صندوق ایمیلم شما برای این جلسه اول و این دوره کامنت گذاشتی تا بناگوش خندیدم : خدای عزیزم و نشونه هاش
شما عالی می نویسید ممنون که هستید و می نویسید . دوست داشتم تشکر کلامی ازتون بکنم و نه با ستاره ها .
کلام یه چیز دیگه ست .
امیدوارم هرروزتون بهتر از روز قبل باشه جناب ظاهری
یا علی
سلام به آقای ظاهری عزیز
سپاس گذارم به خاطر این کلمات عالی که نوشتید
واقعا درک تا عمل فاصله زیادی داره
الان من خدارو شکر در وضعیت نه خوب نه بدی هستم و همیشه وقتی نجوا میاد وقتی تضاد میاد
من اون زمان شما رو به خاطر میارم که
اوضاع خوبی نداشتید و به خودم میگم واقعا اوضاع از اون موقع ظاهری که بدتر نیست
و خودم رو امیدوار به اهدافم میکنم
خدا رو شکر که الان چند وقته دارم روی باور فروش کار میکنم و به قول استاد که اگر داری درست کار میکنی باید نشونه بیاد اول اینکه احساسم بهتر شده امیدوارتر شدم دوم اینکه یه فروش داشتم خدارو شکر
و باز هم از شما تشکر میکنم که واقعا با خوندن کامنتاتون انگار که سوخت نیتروژن میزنم و حالم رو خوب میکنه
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان
من خییلی این فایل رو گوش دادم
صوتی رو تو گوشیم دارم و هرچند وقت یکبار چندبار گوشش میکنم و فکر میکنم ب جمله ، جمله ی استاد
اینبار ک گوش کردم ی تیکه ش خیییلی برام جدید و جذاب شد
اونم اخرای فایل ک استاد گفتن : درواقع قوانین این سیستم مثل ” غریزه ی حیواناته” !!
این قوانین مثل غریزه ی حیوانات هست
خییلی این جمله خوشحالم کرد
اگاه ترم کرد ب ثبات قوانین
یعنی اینقدر ثابته؟؟
من این حرفارو قبلا میشنیدم، بارها و بارها
میفمیدم
با خودم مرورش میکردم
ولی
اینبار ی جورردیگه میفهممش
این مثال استاد، منو بیشتر ب درک اینکه قوانین خیییلی ثابت هستن و تغییر ناپذیر
و بقول خود استاد ک گفتن خداوند خودش اصلا این سیستم رو این مدلی گذاشته ک دخالتی نداشته باشه.
یعنی چی؟
یعنی اینکه خداوند فقط قوانین رو وضع کرده و خودش هیییچ دخالتی نداره
اون باورهای غلط قبلیمون ک خدا صلاح نمیدونه و خدا نمیخاد و. . . . همه ی این باورهای اشتباه بااین جمله ی استاد، ازبین رفت
خیییلی خوشحال بودم ک اینار ی جور دیگه درک کردم این فایل رو و چون حالم خوب بود گفتم بیام تو سایت و این خوشحالی م، این درک متفاوتم نسبت ب قبل رو باشما ب اشتراک بزارم
و ی جورایی تشکر کنم از استاد بخاطر این فایل
استاد عزیزم ممنونم ازتون
واقعا فهم و درک ما با هربار شنیدن این قوانین بالاتر میره
من اینو امروز خیلی خوب متوجه شدم
بازمسپاسگزارم
غریزه ی حیوانات تغییر ناپذیر هست
قوانین زندگی هم تغییر ناپذیر هست
و این چقدر دل ادمو قرص میکنه
خدایا شکرت
سلام به استاد عباسمنش،سرکار خانم شایسته عزیز و همه دوستان سایت
میخواستم برداشت های خودم رو در مورد جلسه مقدمه کشف قوانین زندگی بنویسم
ما انسان ها با درک یه سری قوانین ثابت و بدون تغیری که در جهان وجود دارد توانسته ای دنیای خودم رو در جنبه های مختلف خلق کنیم،در ساختمان سازی و معماری و شهر سازی گرفته تا کشتی سازی و پزشکی و فضا پیما و حتی ترکیب مواد شیمیایی کلی اشیا رو اختراع کنید
حالا ما میخواهیم همانطور که با درک قوانین جاذبه و الکتریسیته و چسبندگی مولکولی دنیای اطراف خودمون رو بهتر خلق کردیم بیاییم با درک قوانین حاکم برزندگی و مدارها،زندگی خودمان را در جنبه های مثل سلامتی و معنویت و ثروت و ارتباطات خلق کنیم.
یعنی اول به این موضوع آگاهی کامل پیدا کنیم و بپذیریم که ما هستیم خالق زندگی خودمون و زندگی خودمان را با باورهای که میسازیم خلق میکنیم.
زندگی الان ما از باورهای گذشته ما ساخته شده است هرچند ممکن است در جنبه های خوب باشد و در جنبه های با آنچه ما میخواهیم درتضاد باشد.
اما خبر بسیار خوب این است که میتوانیم در تمام جنبه های تغیر کنیم و زندگی دلخواه خودمان را خلق کنیم. حتی اگر الان در وضعیت کاملا نامناسبی باشیم.
برای این که هرچه بهتر و آگاهانه تر خالق زندگی خودمان باشیم باید چهار مرحله رو طی کنیم
اولین مرحله شنیدن قوانین است که همین که داریم این صحبت هارو میشنویم یعنی قدم اول رو برداشتیم و مرحله اول ما داره اجرا میشه
مرحله دوم درک کردن قوانین هست،درک کردن قوانین هم با بیشتر شنیدن این مطالب و مثالهای اطراف و تکرار و تکرار بهتر رقم میخوره.چرا که ما با توجه به ذهن منطقی خودمون اول مقاومت داریم و اینم هم طبیعی است چون که ما از گذشته و صحبت و تجارب گذشته است که این باورهارو به دست اوردیم و الان باید مرتب گوش کنیم و برای ذهنمون دلیل های منطقی بیاوریم.
مرحله سوم عمل به آنچه با شنیدن و درک کردن قوانین متوجه شده ایم است یعنی اگر قرار است تغیری در رفتار،ارتباطات و نوع نگاهمان به دنیا داشته باشیم رو اجرا کنیم چون هرچقدر ما به آنچه درک کرده ایم بیشتر عمل کنیم بهتر و بهتر زندگی خودمان را خلق میکنیم.(قطعا کسی که که قوانین ورزش کردن رو بشنوه و درک کنه اما نره باشگاه و وزنه نزنه و تمرین نکنه تغیری در سلامتی و اندامش نخواهد کرد)
و مرحله چهارم ادامه دادن راه تا خلق نتایج است یعنی ما هرچقدر بیشتر و بهتر سه مرحله اول رو کار کنیم بیشتر و بهتر نتایج پدیدار خواهند شد
اما این نکته هم بسیار مهم است که ما باید تکامل رو طی کنیم(دقیقا مثل اون ورزشکاری که قوانین ورزش رو شنیده و درک کرده و رفته باشگاه وزنه زده و به مرور زمان عضله های اون شروع به شکل گرفتن میکنن و بعد از شکل گرفتن و مداومت در تمرین اندام فوقالعاده تری به دست میاره)
استاد فرمودن ما اسم این قوانین رو بزاریم قانون مدار ها و هرچقدر ما بیشتر روی خودمون کار کنیم مدارمون بالاتر میره.
مثال استاد که ما خورشید رو نقطه نعمت ها و ثروت ها و روابط و معنویت بدونیم و دور بودن از خورشید و مدار پایین تر رو نداشتن نعمت ها چقد عالی بود که من خودم با چندین بار گوش کردن فایل بهتر درکش کردم.
ما با ارسال فرکانس های خودمان دقیقا مثل امواج رادیویی که وجود دارن مدار خودمان را بهبود میبخشیم.یعنی وقتی ما میخواهیم رادیو ورزش رو گوش کنیم موج رادیو خودمان را روی اون تنطیم میکنیم و اون رو دریافت میکنیم.
برای رسیدن به مدار های بالاتر و بهتر به خورشید باید فرکانس های متناسب با اون رو ارسال کنیم.
یعنی وقت میخواهیم سلامت باشیم بیشتر در مورد سلامت بودن و سلامتی صحبت کنیم و افکار های متناسب با اون رو ارسال کنیم.
و جهان طبق قوانین که داره به ما پاسخ میده و مارو وارد مداری میکنه که سلامتی بیشتری رو دریافت میکنیم،یعنی همانطور که گفتیم در جهان تعداد بسیار زیادی مدار وجود داره که افراد،شرایط،موقعیت ها،سلامتی و … متناسب با هم در اون مدار هستن و ما با تغیر افکارمون و فرکانس هامون وارد اون مدار میشویم و با اون شرایط برخورد میکنم و هرچقدر مدیرمون باورهامون بهتر بشه مدیرمون بالاتر میره.
برای بهتر شدن مدارمون باید حرف های استاد رو بیشتر باور کنیم و هرچقدر باورهامون قوی تر بشه اتفاقات سریعتر رخ میده چون جهان طبق قوانینی که داره هرلحظه داره پاسخ میده به خواسته های ما و ما با کیفیت ارسال فرکانس ها که از بهتر شدت باورها به وجود میآید بهتر و راحت تر خواسته های خود رو محقق میکنیم.
امیدوارم با نوشتن این درکی که از این فایل داشته ام اول به خودم و بعد به دوستان در سایت کمکی کرده باشم.
خدانگهدار شما
باعرض سلام ووقت بخیر خدمت شما استاد عزیزوهمسر گرامیتان وسایر دوستان بنده چند سالی هست که بابحث های انگیزشی آشنا هستم ومطالب چندین استاددر این ضمینه ها رو دنبال میکردم وپیج اینستا استاد عباس منش هم دنبال میکنم ولی همه ایناها جسته وگریخته وبا شنیدن بعضی از حرف ها به وجد میایم وچند روز تمرینات انجام میدادم وچند روز حالم واحساسم خوب میشدبعد دوباره روز از نو روزی از نو ی جورایی دیگه بیخیال شده بودم ونزدیک یک ساله فقط صبح ها ی سری نیایش در حد ی صفحه مینویسم ومطالب هیچ استادی دنبال نمیکنم وچند ماه یکبار اینستا چک میکنم اگه کسی پیامی چیزی داده باشه جواب بدم چند روز پیش یعنی تعطیلات عیدبرای چک کردن پیامهای اینستامراجعه کردم دیدم همون اولین صفحه فایل اهداف سال جدید که توسط استادضبط شده وگفتنددر سایت بار گذاری شده با خودم گفتم حالا کی میره سایت الان دوباره برم اینم چند روز حالمو عوض میکنه بعد دوباره همون سیکل تکراری با فردا گفتم اشکال نداره برم ببینم شاید بدردم خورد( البته ناگفته نماند از چند ماه قبل بدجوری ازدست خودم عصبانی ام چون رابطه ام با همسر وفرزندانم خوب نیست بیشتر بخاطر بحث های مالی و برای کسب درآمد کارهایی انجام داده ام ویک سری سرمایه گذاریها کردهام ولی تا الان به نتیجه نرسیده اندواهدافی برای سال جدید تنظیم کرده ام ولی مطمئن نیستم به نتیجه دلخواهم برسند یانه)
هر طوری بود رفتم وفایل دیدم ولی به دلم ننشست چون با باورهای من در تضادبود ولی این جرقه ای شد در ذهن من تا هشتم یانهم عید بود آمدم دوباره توی سایت وشروع کردم چرخیدن توی سایت یکی دوساعت و بعد فرداش هم همینطور بعضی از نظرات میخوندم این شد هر روز میومد توسایت ی چرخی میزدم تا اینکه ی مطلبی میخاستم فایلش ببینم پیام سایت این بود که نیاز به ثبت نام در سایت داشت خلاصه ثبتنام کردم واز اون روزی که ثبتنام کردم تاالان نزدیک بیست فایل متفاوت گوش کردم وامروز بعداز سحری خوردن خوابم نبرد وارد سایت شدم توی نظرات دوستان خونده بودم ی سری تست ها هست که بهتر کمک میکنه که باتوجه به سوالات ونتیجه تست چه مطالبی ودوره ای بهتره که دنبال کنم واولین تست شناسایی ترمزهای مخفی ذهن بودانجام دادم باتمرکزودرسکوت سحر بدونه مزاحمت نتیجه تست شد معرفی دو دوره ارزشمند یکی( کشف قوانین زندگی) ودیگری( شیوه حل مسائل زندگی) آمدم واز صبح تا الان که نزدیک افطار است گوشی زمین نزاشتم وتوضیحات نوشتاری وتصویری ونظرات دوستان که در پایین مطالب بودرا خوانده ام وتا کلیپ 8 گفتگوی استاد ودانشجو ها راشنیدم که گفتگوی اول برای یک دوست عزیزی بنام هادی از کرمان ساکن بندر وآقارضااز دزفول خیلی برام جالب بود که من توی این دوشهر ( بندر ودزفول) چند سال بخاطر شغلم زندگی کرده ام همین زمان هایی که این دوستان هم موفقیت هایشون را روایت میکردن واین ها برای من نشانه است الان بار دوم که توضیحات استاددر باره معرفی دوره کشف قوانین زندگی را مطالعه ومیشنوم تمریناتی که استاد گفته بودن را جز به جز درمورد(معنویت، رابطه، ثروث، سلامتی) هرکدام دریک برگ جداگانه توضیح داده ونمره گذاری کردهام البته فایل های رازسه برابر کردن ثروت هر سه جلسه رودیدم وتعهدی که باید بدی را هم نوشتم و میخواهم این دوره را تهیه کنم ولی دودل هستم باسابقه ای که از خودم دارم که اوایل آشنایی با استاد های انگیزشی ذوق وشوق دارم ولی بعد از مدتی بیخیال ودلسردمیشم و رها میکنم نجواهای ذهنی سراغم میان و بهم میگن تواین کاره نیستی این پول هم میدی و آخرشم برمیگردی به تنظیماتی که ما برات انجام دادیم قلبم میگه این سری فرق میکنه دیگه تا کجاتاکی الان دیگه 44سالته کی میخای لذت رابطه با همسر وبودن درکنار فرزندان را ببری کی میخای لذت عبادت درست بچشی کی میخای بینیازی از ثروت تجربه کنی وبدونه ترس وواهمه هرچی که خودت وهمسر وفرزندان میخای را تهیه کنی وبخری 20 سال باحقوق کارمندیت ساختن روی خیلی از خواسته ومسافرتهابخاطر پول خط کشیدی حسرت خیلی چیزها رو بدل خودت وخانوادت گذاشتی بخاطر اینکه تو نمیتونی ونمیخاهی کاری بکنی هرچند که از 14 سالگی دارم کار میکنم ووقت های آزاد هم شغل دوم وسوم راه اندازی میکنم آخرش هیچ نه وضعیت مالی آنچنانی داری مثل بیشتر کارمندها ونه رابطه خانوادگی خوب ونه رابطه معنوی خوب فقط از سر تکلیف ی نماز و روزه دست وپا شکسته که نه حضور فلبی دارم نه لذت میبرم سلامتی هم یکی دوتا بیماری جزئی دارم که روز به روز بدتر میشن موندم ولی امشب تا سحر تکلیف قلب ومغزم رو روشن میکنم انشالله ی نشانه ای ببینم یک دل بشم وبقول استاد تاالان به سبک خودم زندگی کردم بزار شش ماه به سبک استاد عباس منش زندگی کنم
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده
به نام یگانه خالق هستی
سلام و عرض احترام دارم خدمت استاد عزیزم خانم شایسته و تمامی دوستان خوبم
استاد عزیزم تو همین فایل مقدمه من کلی آگاهی های ناب به دست آوردم
بی نهایت سپاسگزارم
می خواهم در مورد عمل گرایی صحبت کنم که شما بسیار در این جلسه بر آن تأکید داشتید
مدتی هست که دارم آگاهانه در رفتارم تغییراتی ایجاد می کنم
یه سری جاها که قبلاً خیلی آرام و با بدنی شل و سری پایین صحبت می کردم
حالا
با عزت نفس و صلابت صحبت می کنم و سرم رو بالا نگه میدارم و سینه ام رو سپر می کنم و قبل از اینکه بخواهم صحبتی را انجام بدهم ، چه در کسب و کارم و چه در زندگی شخصی ام
با خودم صحبت و بررسی می کنم که طبقِ اصلِ اصول گرایی ، اگر کسی با من هم این برخورد را داشته باشه من خوشحال میشم یا ناراحت ؟!
یعنی بررسی می کنم که این رفتار.. این حرف اصلا درسته یا نه…
و وقتی که به درستیش یقین پیدا کنم دیگه با قدرت انجامش می دهم فارغ از اینکه طرف مقابل خوشحال میشه یا ناراحت…
و اتفاقا اون جاهایی که با احساس لیاقت و ارزشمندی ، خیلی محکم و با احترام اون چیزی که درسته رو میگم یا اون حرفی که درسته رو میزنم و نمی ترسم از چیزی یا از کسی…
نمی ترسم از اینکه رابطهام رو با اون فرد از دست بدهم یا رابطهام خدشه دار بشه
اتفاقا همون جا ها جاهایی هست که نتایج بسیار خوبی می گیرم
احترام های بیشتری دریافت می کنم و برخورد جهان با من نسبت به قبل به طرز مشهودی بهتر میشه
یه مثال دیگه بزنم از استفادهی آگاهانهی قانون به نفع خودم
شما در دو تا از جلسات قدم چهارم توضیح دادین
که باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد یعنی چه
توضیح دادین که چطور می توانم از نیروی خیری که حاکم بر جهان هستی است استفاده کنم به نفع خودم
و همیشه به خودم بگم که اگر در مسیر درست هستم باید همهی کارها آسون و لذت بخش انجام بشه
هر مسیر سخت مسیر اشتباهه… !!!
و من پس از ده پونزده بار گوش دادن به اون جلسات و نت برداری کردن از اون ها و خواندن دیدگاههای برتر اون جلسات
الان یه جورایی ذهنیتم تغییر کرده و اولاً دارم می بینم که خواسته هایم (در ابعاد کوچک) راحت تر و لذت بخش تر داره وارد زندگیم میشه
مثلاً غذایی که خیلی دوست دارم چلو خورش فسنجون چند روز پیش تو دفتر املاک یکی از همکار ها ، اونم چلو خورش خونگی که یکی از خانم های همون دفتر درست کرده بود مهمونم کردن و اونجا یه غذای لذیذ و خوشمزه کنار دوستانم خوردم
قبلاً همچین اتفاقی نمی افتاد و من هم به عنوان مهندس کامپیوتر رفته بودم که لب تاب مدیریت رو درست کنم (قبلاً عرض کردم که من در زمینه کامپیوتر و موبایل اطلاعات بالایی دارم خیلی از دوست و آشنا ازم کمک می گیرند) ولی چون ظهر و هنگام ناهار بود اونقدر بچه های دفتر اصرار کردن مه قبول کردم ناهار مهمونشون باشم
یه مثال دیگه میزنم: همون روز که از من درخواست کمک کردن برای درست کردن لب تاب من جایی بودم ، قبلاً اگه بهم می گفت بیا لب تاب رو درست کن خودم می رفتم ولی این بار گفتم من فلان جا هستم اگه خودت میای با ماشین دنبال من و برگشتنه هم من رو می رسونی من میام و اون هم بی چون و چرا قبول کرد
می خواهم بگم آگاهانه برای خودم برای توانایی هایم و برای زمان و انرژی ام ارزش قائل میشم و بازخورد هایش هم دارم می بینم
طی چند ماه گذشته چندین و چند لباس هدیه گرفتم به طرق مختلف از اعضای خانواده و دوستانم
قبلاً اینجوری نمیشد
من فکر می کنم به خاطر آگاهی های ناب همون دو جلسهی قدم چهارم هستش و به خاطر اینکه من اون آگاهی ها رو شنیدم درک کردم و دارم سعی می کنم همیشه آگاهانه بهشون عمل کنم
من برای خودم در کسب و کارم اصول تعیین کردم برای خودم ارزش قائل هستم و با توجه به تخصص و مهارت هایی که طی شش سال در مشاور املاک کسب کردم
دیگه روی هر ملک و مشتری ای کار نمی کنم
یه سری مشتری های خاص و یه سری ملک های خاص
همیشه به خودم میگم بایددد با لذت و حال خوب ثروت خلق کنی
باید مشتری هایی بیان که تشنهی خرید کردن از تو باشن
فروشنده هایی که از خداشون باشه تو براشون ملکشون رو بفروشی
اتفاقا تو این زمینه ها چند تا الگوی خوب هم دارم همیشه به خودم یادآوری می کنم میگم آقا ابراهیم (یکی از همکارهام که فرهنگیه و املاک هم کار میکنه) رو بیین بارها باهاش بازدید رفتی ببین چقدر فروشنده زیبا و با احترام باهاش برخورد می کنه تازه از خداشم هست که این بندهی خدا ملکش رو بفروشه
یا فلان مشتریش چطور با عزت و احترام با این مشاور برخورد می کنه و هرچی که ایشون میگه می پذیره و روی چشماش می گذاره و در نهایت هم یه خرید شیرین داره و با عشق کمیسیونی عالی هم پرداخت می کنه
به خودم میگم فرق تو با آقا ابراهیم چیه یا از اعضای سایت بخواهم مثال بزنم ، آقای افلاطون نوروزی به لطف خدا چندین بار تلفنی هم صحبت کردیم ، پر رنگترین وجهی که من در ایشون میبینم احساس لیاقت بی نظیری هست که در حرف های ایشون دیدگاه های ایشون و در رفتار ایشون موج میزنه و همیشه من تحسینش می کنم
می خواهم بگم دارم استاندار هام رو می برم بالا ، در عین حال روی باور هام هم کار می کنم روی احساس لیاقتم هم کار می کنم
نشونه ها رو سعی می کنم بفهمم و ببینم و بارها در موردشون صحبت کنم خودم و خداوند رو تحسین کنم
و در راستای باور سازی ها به محض اینکه بفهمم باید تغییراتی در شخصیتم ایجاد کنم
باید رفتاری جدید از خودم در مواقع خاصی نشان بدهم، هر چقدر هم که بترسم حتماً میرم تو دل اون ترس و اون رفتارهای جدید رو نشون می دهم
به خودم میگم محمد باااااید عمل کنی باید تغییر کنی و اجازه بدهی بازخورد ها رو بگیری
حتی اگه اشتباه کردی هک اشکالی نداره ، طبیعیه ، همه اشتباه می کنند ، درسش رو بگیر ، تصحیح مسیر کن و ادامه بده
_
یه درس دیگه ای که از دقیقه 41 فایل گرفتم و به صورت ملموس در بعد دیگه ای از زندگیم تجربه کردم رو دوست دارم اینجا بنویسم
امیدوارم این تجربه برای دوستان هم الهام بخش باشه و ازش استفاده کنند
من تا همین دو سال پیش یه اخلاقی داشتم از سر خیرخواهی وقتی می دیدم
یه خانم یا یه آقا به تازگی وارد حرفهی املاک شده
مخصوصاً اگر در دفتر املاک خودمون مشغول میشد
باهاش ارتباط می گرفتم از ویژگی های مثبت شغل می گفتم از درآمد های بالایی که می توانه تجربه کنه ، از اینکه شغل املاک باعث میشه چقدررر در ابعاد مختلف (روابط عمومی ، اعتماد به نفس ، فن بیان ، قدرت تمرکز ، شجاع و جسور شدن) رشد کنه
و فکر می کنید نتیجه چی میشد؟؟
یا اون فرد رشد نمی کرد و بعدا از من شاکی می شد
و دردسر برای خودم درست کرده بودم
یا اصلا در این شغل نمی موند خیلی زود می رفت و به طبع من دچار سرخوردگی میشدم!! و عزت نفسم تضعیف پیدا می کرد
من هنوز هم در این زمینه خیر خواهی مشکل دارم ولی نسبت به قبل بسیار بسیار بهتر شدم
و البته طبق آگاهی های دو جلسهی اول قدم پنجم دیگه اگه از این اشتباهات موردی هم بکنم ، خودم رو سر زنش نمی کنم
چون اون جا استاد توضیح داد که این خیر خواهی های بی مورد تقریباً پاشنهی آشیل تمام انسان هاست نه فقط من… بری پیامبرش هم همین بوده…
به همین خاطر هم خداوند در قرآن به پیامبر میگه تو وکیل و وصی اون ها نیست و اگه یه نردبان بکشی بالای آسمان ها و چاه بکنی و بری به قعر زمین و نشانه ها براشون بیاری… اون ها ایمان نمی آوردند
من از بعد از درک این آگاهی ها خیلی با خودم در این زمینه مهربون ترم و سعی می کنم این اشتباه رو نکنم که بخواهم خیرخواهی بی مورد داشته باشم و تو کارهای خداوند دخالت کنم و به زور اون طرف رو هدایت کنم
ولی اگه هم اشتباه کنم یا خودمو سرزنش نمی کنم یا حداقل میزان سرزنش کردن هایم کمتره و خیلی زود با خودم صحبت می کنم و میگم ببین تو هرگر نمی توانی به کسی ظلم کنی یا خیری برسونی
هر کسی کاملاً عادلانه داره هدایت میشه به مسیر باورهای خودش
اما اتفاق زیبایی که طی این دو سال اخیر با توجه به تغییر باورهای من اتفاق افتاده چیه
بعضی از همکارها ، چه خانم و چه آقا میان از من درخواست کمک می کنند ، به خاطر تجریبات و علمی که دارم و تقریبا کل نقشهی منطقه 8 رو از حفظم با جزییات…
اگر من واقعاً اشتیاق برای یادگیری رو در اون ها ببینم به میزانی که خودم وقت داشته باشم و به میزانی که خودم از اون کمک کردنه لذت ببرم بهشون کمک می کنم
پیش اومده بعضی ها در زمان های نا مناسبی اومدن کمک خواستن یا سوال داشتن
من اگه وقت نداشتم یا خسته بودم خیلی مودبانه و با لبخند و حس خوب گفتم نه
طرف ناراحت میشه؟ اگه نشه که معلومه عزت نفسش بالاست و این نهی بسیار مودبانه و با لبخند من رو با شخصیتش گره نمیزنه و احساس تخریب شدن نمی کنه
اگه هم ناراحت میشه دیگه مسئلهی خودش هستش و به من ربطی نداره
الان یکی از بچه های دفتر خودمون آقا محمد حسین (فقط چند ماهه کار رو شروع کرده) یکی دو ماهی هست خیلی مودبانه و با احترام داره سوال هاش رو هر بار توی تلگرام یا با پیامک از من می پرسه
از اونجایی که بسیار بسیار اشتیاق داره برای یادگیری و بسیار هم با ادب و باشخصیته و خودم هم به عنوان یک دوست، دوستش دارم
من هر بار وقت می گذارم در قالب یک ویس یا تماس تلفنی پاسخ می دهم و از تجربیات ارزشمند خودم بهش میگم ، بهش راهکار می دهم و حتی اگه جواب سوالی هم ندونم راحتترین مسیر ممکن برای رسیدن به جواب سوالش رو بهش نشون میدهم ، مثلاً میگم باید کجا بری یا پیش چه شخصی برای رسیدن به جواب سوالت و حتی بهش میگم چطور سوالت رو مطرح کنی بهتره…
و البته که این آقا محمد حسین هم بسیار شخصیت سپاسگزار و قدردانی داره و فکر نمی کنه که خب دیگه آقای تجلی وظیفشه… نه هر بار تشکر جانانه انجام میده و قدردانه…
این دقیقاً همون چیزی که استاد از دقیقهی 41 به بعد توضیح میده، اگر کسی مثل آقا محمد حسین مشتاق باشه که در مشاور املاک پیشرفت کنه و وقتی به فردی مثل من رو باهاش آشنا میشه که می بینه اخلاق ها و روحیاتمون به هم می خوره
هر بهایی رو پرداخت میکنه
خودم هم همینطوری هستم بارها شده با دوستی قرار ملاقات هماهنگ کردم یا تماس تلفنی
به جهت پرسیدن سوالاتی در حوزهی تخصص و توانمندی های ایشون
اینجور وقت ها هرجایی که ایشون بگه من میرم
هر وقتی که ایشون بگه
من نرخ تعیین نمی کنم… می دونید چی میگم؟؟
من خودم رو وقف می دهم با اون دوست عزیز و خیلی هم قدردانم که داره از انرژی و زمانش برای من مایه می گذاره
استاد عباس منش باور کنید وقتی اومدم شروع کردم به نوشتن هیچ ایدهای نداشتم فقط از خداوند طلب هدایت کردم
گفتم دوست دارم یه دیدگاه بسیار مفید برای آیندهی خودم بنویسم
دوست دارم رد پا خیلی زیاد از خودم ثبت کنم
چون به این یقین رسیدم که بعداً در زمان هایی که نیاز داشته باشم به این رد پاها هدایت میشم ….
و بی نهایت بهم کمک می کنه که در شرایط اضطراری اصلاح مسیر کنم و راه رو از بیراهه تشخیص بدهم
کمکم می کنه که اشک شوق بریزم و بیشتر سپاسگزار خداوند باشم و به یاد بیارم موفقیت هایی که اون زمان دارم، مسیرش این چیزهایی بودن که اینجاها در این سایت الهی ثبت کردم
ضمن اینکه مطمئن هستم برای دوستانم هم تجریبات شخصی من می توانه بسیار الهام بخش و موثر باشه
چون خودم هم همین تجربه رو از دیدگاههای دوستان داشتم و دارم
دوستتون دارم بی نهایت
در پناه خداوند یکتا و تونا باشید
به نام یگانه خالق هستی
سلام خدمت استاد عزیزم و تمامی دوستان بهشتیم
داستان هدایت من به این دوره ، که البته هنوز در مدار خریدش قرار نگرفتم ولی با هدایت های بسیار ، دیگه صدای خیلی بلندی رو از قلبم می شنوم که این دوره برای توعه… این همون دورهای هست که اگه ازش استفاده کنی بعداً به عنوان نقطهی عطف زندگیت ازش یاد می کنی
حدود دو سال پیش (سال 1400) من با یکی از اعضای سایت در اینستا آشنا شدم
آروم آروم به صورت تکاملی دوستی من با این فرد عزیز بیشتر و بیشتر شد و من شمارهی ایشون رو گرفتم و گاهی وقت ها تماس می گرفتم و راجع به قوانین و موضوعات پیرامون قانون گپ و گفت های شیرینی داشتیم
ایشون دورهی کشف قوانین رو داشت و همیشه از این دوره به نیکی یاد می کرد و البته بسیار بسیار بسیار به قوانین مسلط بود و من همیشه با تعجب فراوان تحسینش می کردم که چقدر خوب به موضوعات از زاویهی مناسب نگاه می کنه چقدر خوب راه حل برای مسائل پیدا می کنه اصلاً چقدر قوی هست و نگاه خوبی داره نسبت به مسائل زندگی و … یک عالمه ویژگی های مثبت دیگه…
که همه و همه باعث شده بود یه علامت سوال بزرگ در ذهن من ایجاد بشه که مگه این دورهی کشف قوانین چی داره که باعث شده این آدم در تمام ابعاد ویژگی های شخصیتیای رو داشته باشه که من هم دوست دارم داشته باشم
این ها تو ذهن من بود و من احساسم نسبت به دورهی کشف قوانین در این چند سال یه احساس بسیار کنجکاوانه بود ولی هنوز در مداری قرار نگرفته بودم که احساس کنم باید این دوره رو بخرم و این دوره برای منه…
چند وقت پیش آزمون شناسایی ترمز های مخفی ذهن که در حال حاضر روی سایت قرار داره رو شرکت کردم
پاسخی که برایم نمایش داده شد، برایم خیلی شکفت انگیز بود و من رو عمیقاً به فکر فرو برد
در پاسخ به من نوشته شده بود: شما یک عالم توانمندی و ویژگی های مثبت داری ، بسیار بسیار مشتاقی برای تغییر زندگیات ولی همهی این ویژگی های مثبتت زیر خروار ها خاک پنهان شده یه جورایی مثل آتش زیر خاکستر شده
شما پاهات رو ترمز هست وگرنه با این حد از انرژی و تلاشی که داری می کنی، باید تا الان صد بار زندگیت متحول شده باشه
و در پایان تست استفاده از دورهی کشف قوانین زندگی رو به شدت به من توصیه کرده بود و به من گوش زد کرده بود که وقتی از این دوره استفاده کنم بُهد زده خواهم شد و خواهم دید که چقدر راحت فقط با برداشتن ترمز های زندگیم چطور زندگی روی خوشش رو بهم نشان خواهد داد و چقدرررر پیشرفت می کنم و تساعد در تکامل من رخ میده و من پس از مدتی با اختلاف از جایگاه فعلی ام جدا میشم
من تمام متنی که در پاسخ به آزمون برایم اومده بود رو همون روز حداقل سه بار خواندم و فریز شده بودم!! (تمام متن رو اسکیرین شات گرفتم در گالری در یک پوشه مخصوص دارم و به عنوان یک سند برای نشان دادن به ذهن منطقیم وقتی که نجواها میاد نگه داشتم) فکر کردن به اینکه می توانم مسائل قدیمی و ذخم های کهنهی خودم رو درمان کنم و دیگه هیچ وقت این ها در زندگیم تکرار نشه باعث شده بود که اشک در چشمام جمع بشه وقتی به آینده رویاییای فکر می کردم که پاسخ اون سوال برایم ترسیم کرده بود تمامممم وجودم لبریز از احساس شور و شعف می شد
این دومین و بزرگترین نشانهای بود که برای من همین چند وقت پیش رخ داد و من خیلی بیشتر به فکر فرو رفتم که نکنه این دوره واقعاً برای منه؟
از اونجایی که از کودکی در خانوادهای رشد کردم که به شدت پدرم ذهنی منطقی داره ، من هم ذهنم بسیار منطقی شده و همونطور که استاد در این فایل توضیح دادن ، خیلی طول کشید تا من ایمان بیارم که این دوره برای منه…
سومین نشانه حدود یک ماه پیش بود که یکی از دوستای عزیزم که از اعضای سایت هم هست، با من تماس گرفت، راجع به موضوعات مختلفی پیرامون سایت و قوانین صحبت کردیم تا جایی که ایشون برای من یک دیدگاه بسیار تأثیرگذار و قابل تأمل از خانم سارا صمدی پور خواند
کامنت سارا خانم پیرامون تغییر و تحولی بود که به واسطهی کشف قوانین زندگی در مدتی نسبتاً کوتاه در زندگی خودش ایجاد کرده بود
شنیدن این دیدگاه و سپس خواندن همون دیدگاه و داستان هدایت خانم سارا صمدی پور ، که به شدت از نتایج شگفت انگیز دورهی کشف قوانین صحبت کرده بود ، دیگه یک سند بسیار محکم و قابل استناد بود و یک هدایت الهی که… این دوره برای من هستش و خداوند داره با زبان نشانه ها بهم میگه باید در این دوره شرکت کنم
این سومین نشانهی واضح من بود
و برم سراغ چهارمین نشانهی واضح…
دو شب پیش ساعت 3 الی 3:30 شب بود که با حال خیلی بدی از خواب بیدار شدم
این در حالی هست که طی این دو شب و سه روز گذشته من دارم زیبا ترین منظره رو از پنجره های خونه می بینم
چند روزه، قم لباس عروس به تن کرده و سفید پوش شده و رحمت الهی (برف سنگین) داره بدون لحظهای قطع شدن از آسمان می باره
وقتی بلند شدم و رفتم پای پنجره، یه جورایی بهم برخورد و یاد آگاهی های این فایل افتادم «میزان تحمل شما چقدر است؟!»
abasmanesh.com
به خودم گفتم محمد تو چند ساله که خواب های پریشون می بینی و همش در حسرتی که مثل قدیم ها یه خواب لذت بخش و عمیق رو از شب تا صبح بدون بیدار شدن و بدون استرس و بدون حال بد تجربه کنی؟
بسه دیگه!! باید یه اقدامی بکنی، تو لایق خواب خوش هستی
ببین آسمون رو ببین بیرون چقدر قشنگ شده
ساعت رو ببین؟؟ (ساعت 4 صبحه) همه الان تو این شب برفی تو خواب ناز هستن، تو چی؟؟
همون موقع هدایت شدم اومدم توی سایت و الگوهای تکرار شونده رو پیدا کردم و قسمت سوم که مرتبط به خواب هست رو دانلود کردم و چند بار گوش دادم و دیدم و دیدگاه نوشتم
حقیقتا همون روزهایی که دورهی کشف قوانین داشت به روز رسانی می شد و فایل های دانلودی مرتبط به دوره می اومد روی سایت، خیلی دوست داشتم که با این موج انرژی مثبت همراه بشم
خیلی دوست داشتم که تو فایل های دانلود مثل بقیهی دوستان همراه باشم و تمرینات رو انجام بدهم و در نهایت دوره رو بخرم و فصل جدیدی از زندگیم رو آغاز کنم
ولی جرعت رو به رو شدن با این مسائل تکراری رو نداشتم
جرعت کنکاو کردن درونم و به خودشناسی رسیدن رو نداشتم و در مدار دریافت این آگاهی ها نبودم!!
ولی وقتی دیروز برای فایل های الگوهای تکرار شونده ابتدا قسمت سوم و بعدش هم با استمرار به خرج دادن قسمت اول دیدگاه نوشتم ، به این نتیجه رسیدم که نهههه من یه تغییراتی داشتم
جایی که بارها تصمیم گرفته بودم دیدگاه بنویسم ، حتی نوشته بودم ولی قبل از انتشار پاکش کردم الان توانستم بنویسم
این یعنی تغییر کردم و مصمم هستم که وارد دوره بشم
پنجمین نشانهی هدایت من…
شب هم یه هدایت الهی دیگه دریافت کردم که خیلی مطمئن تر شدم که آماده ام برای شرکت در دوره
این فایل رو دیروز حدود 4 ساعتی چند باری گوش دادم
نه اینکه تا پایان گوش بدهم و از اول شروع کنم نه… اون جاهایی از فایل که برایم قابل تأمل بود رو چندین بار بر میگشتم عقب و دوباره گوش می دادم
و بعد اون جایی که رسیدم به این حرف استاد که همین الان این فایل رو استاپ کن
این تمرین چکاپ فرکانسی رو بنویس و بعد ادامهی فایل رو گوش بده… متعهد کن خودتو که به تمرینات عمل کنی و اگه نمیخواهی همین کار ساده رو انجام بدهی تو برای شرکت در دوره آماده نیستی (البته شاید این عین جملات استاد نباشه ولی درک من و هدایتی که دریافت کردم این ها بود)
همون موقع فایل رو استاپ کردم و رفتم توی گوگل کیپ نت یه فایل جدید باز کردم و با تاریخ خیلی زیبا و خیلی آسان تمرین رو انجام دادم و چکاپ رو خیلی زیبا و خیلی کامل و با جزییات نوشتم
قبلاً خیلیییی برایم سخت بود نوشتن چکاپ و نمی توانستم انجامش بدهم
این هدایت هم برای من یک سند و یک گواهی بود که این مسیر درسته و باید من در این دوره شرکت کنم
این رد پاها رو از خودم ثبت کردم تا هم در آینده به خودم کمک کنه و نوری الهی باشه برای روشن کردن مسیرم ، هر وقت که داشتم مسیر رو گم می کردم و بیام و مسیرم رو تنظیم کنم
و
یه ایدهی دیگهای هم که تو ذهنم بود این بود که احتمالاً می توانه این صحبت ها برای دوستان سایت هم الهام بخش باشه
خدا رو صد هزار مرتبه شکر میرم برای اینکه تو این روز برفی و یخ بندان زیبا برم بیرون چهره سفید پوش شهر رو ببینم و زیبایی های خداوند رو ببینم و تحسین کنم و شکرگزاری کنم
در پناه خداوند یکتا و مهربان باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت اساتید بزرگ و عزیزم
عاشقتونم
من جوابه سوالی که تو عقله کل پرسیدم رو گرفتم الان
باهدایت شدن الان به دیدنه این فایل
ما نمیتونیم راجع به دیگران و فرکانسی که فرستادن رو قضاوت کنیم اصلا حواسم باید به این موضوع باشه و وارد حواشی نشم اصل همین آگاهی هاست همین قوانینه بی تغییر جهان هستی هستش و بقیه حاشیه هست
اینکه یکی بیاد راجع به فیزیک کوانتوم صحبت کنه فایده ای به حاله ما نداره و باید تمرکزمون رو اصل باشه کاملا متوجه شدم الان
عاشقتونم من عاشقه این فایل شدم واقعا فعلا در پناه الله یکتا باشین
به نام الله یکتا
استاد توحیدی عزیزتر از جانم ، مریم جان به واقع شایسته و خانواده توحیدی ام سلام
بی صبرانه منتظر تولد 3 سالگی و جام ش هستم
چند روزی است که تمرکزی دارم روی پکبج فوق العاده کشف قوانین کار می کنم اما چون این پکیج رو خودم نخریدم و خواهرم خریده و اشتراکی استفاده می کنیم نمی تونم روی فایل محصولات کامنت بزارم
ولی واقعا اینقدر الان روحم از جسمم بزرگتر و فراختره که نمی تونم ننویسیم
این روزها تمام فکر و ذهنم اینه که وقتم رو خالی کنم و توی تون دفتر خوشگلی که برای بسته کشف قوانین گذاشتم بنویسم
دارم جملات استاد رو کلمه به کلمه می نویسم و هر پاراگراف رو تحلیل می کنم
چقدر زندگیم هدفمندتر از قبل شده با اینکه من همیشه آدم فعالی بودم و هستم و همیشه کلی کار برای انجام دادن داشتم ولی انگار الان همه کارهام رو در اولویت دوم قرار دادم و نوشتن و تحلیل و بررسی این دوره برام شده اولویت
به قول استاد از همون روز اول از همون ساعت اول نشونه هاش رو می بینی و من دارم می بینم
من سه ساله که در خانواده توحیدی عباسمنش متولد شدم
کلی اتفاق های خوب برام افتاد ، کلی موفقیت مالی و کاری ، روابط ، عشق ولی چیزی که پاشنه آشیل من و خیلی های دیگه هست استمراره
ادامه دادن و نچسبیدن به نتایج رمز موفقیت پایداره
برای رسیدن به ثبات موفقیت مالی ، روابط ، معنویت و سلامتی به ثبات در عملکرد نیاز داریم
من با قانون سلامتی 18 کیلو وزن کم کردم و قند ناشتا 200 م رسید به 80 ولی با ادامه ندادم الان دوباره داره بر می گرده
من با کار کردن روی ثروت 1 و 2 در عرض 10 روز از درآمد صفر رسیدم به درآمد 60 میلیون تومان و بعد 300 میلیون ولی با ادامه ندادن درآمدم هی کم و کمتر شد
من در حوزه روابط با کار کردم روی 12 قدم به یک رابطه فوق العاده با یک فرد عالی شدم که همه حسرتش رو می خوردن ولی با ادامه ندادن کم کم داره روابطم سرد می شه
خلاصه در همه زمینه ها به علت عدم ثبات نتایجم تثبیت نشدن البته این امیدواری وجود داره که اگر به قول استاد سریع آلارم ها رو بشنوی و به مسیر برگردی سریع نتایج برمی گردن
حالا که شروع کردم به نوشتن و تمرین خط به خط بسته کشف قوانین دلم می خواد همین جا توی روز تولد 3 سالگی م در خانواده توحیدی عباسمنش تعهد بدم به خودم که مستمرا روی خودم کار کنم و نتایج رو در زندگی م پایدار کنم
در پناه الله یکتا شادی آرامش سلامتی امنیت و ثروت به صورت فراوان و همیشگی در زندگی تک تکتون جاری باشه ️
به نام خدای مهربان و عزیزم
سلام به همه
امشب که داشتم این فایل را برا اولین بار گوش می دادم حدود 90 روز از عضویتم در این سایت میگذره
با وجود اینکه این حرفهایی که استاد عباس منش بیان کردند را بارها تو کتابها خونده بودم یا شنیده بودم
ولی انگار اولین بار هست می شنوم، با گوشت و پوست و استخوان درکشان کردم.
حس خاصی از نوع بیان استاد عباس منش می گیرم، نمی دونم بقیه چه حسی دارند ولی من حس می کنم
خود واقعی ام داره باهام حرف میزنه .
از استاد عباس منش عزیز بسیار تشکر می کنم ، اما می دونم که اون خدای مهربان و عزیزم هست که اینها را
برام رقم میزنه ، همه کاره خودشه قربونش برم، فداش شم.
و می دونم از کجا اینها سر راهم قرار می گیرند، چون خودم خالصانه و قلبا ازش خواسته بودم ، رشدم بده
خواسته بودم به خودش نزدیکم کنه.
خواسته بودم عالی ترین و الهی ترین زندگی را در این دنیا داشته باشم و در عوالم بعدی هم جایگاه عالی داشته باشم ( شاید بعضی از دوستان بگویند چه پر رو و پر توقع!! ولی عمدا نوشتم تا دوستان عزیزم هم همینطور زیاد بخواهند ، چون از اون کریمی می خواهیم که خزائنش بی کران است ، بی انتها است )
دوستان من خودم الان اگه بخوام به خودم نمره بدم تو اکثر زمینه ها نمره ام زیر 10 است ولی تو توکل و اعتماد به خدای عزیزم و حرف زدن با او تو این مدت 90 روزه رشد خوبی داشتم ، و این برام اولویت داشت
که از رشدم راضی ام.
خدایا شکر برای این آگاهی ها
خدایا قربونت برم،فدات شم
سپاس فراوان از استاد عباس منش عزیز و همکاران عزیزش و سپاس از دوستانی که کامنت میگذارن و از نتایجشون میگن
چقدر حجم شکر گذاریها از خداون عزیز در این سایت زیاده ، و همین خودش خیلی برای همه اعضای سایت
تاثیرگذاری و خیلی پر برکت است
من یادمه تو برهه ای از عمرم سالهای 92 تا 96 از شهر دیگه ای می رفتیم قم تا جلسه یه استاد اخلاق و عارفی شرکت کنیم ولی باور کنید حس می کنم تو این سایت و این کامنتها بیشتر از اون جلسات نام خدا و شکر گذاری از خدای عزیزم بیان و نوشته میشه.
خدایا سپاس