مقدمه دوره کشف قوانین زندگی - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

551 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1855 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان

    من خییلی این فایل رو گوش دادم

    صوتی رو تو گوشیم دارم و هرچند وقت یکبار چندبار گوشش میکنم و فکر میکنم ب جمله ، جمله ی استاد

    اینبار ک گوش کردم ی تیکه ش خیییلی برام جدید و جذاب شد

    اونم اخرای فایل ک استاد گفتن : درواقع قوانین این سیستم مثل ” غریزه ی حیواناته” !!

    این قوانین مثل غریزه ی حیوانات هست

    خییلی این جمله خوشحالم کرد

    اگاه ترم کرد ب ثبات قوانین

    یعنی اینقدر ثابته؟؟

    من این حرفارو قبلا میشنیدم، بارها و بارها

    میفمیدم

    با خودم مرورش میکردم

    ولی

    اینبار ی جورردیگه میفهممش

    این مثال استاد، منو بیشتر ب درک اینکه قوانین خیییلی ثابت هستن و تغییر ناپذیر

    و بقول خود استاد ک گفتن خداوند خودش اصلا این سیستم رو این مدلی گذاشته ک دخالتی نداشته باشه.

    یعنی چی؟

    یعنی اینکه خداوند فقط قوانین رو وضع کرده و خودش هیییچ دخالتی نداره

    اون باورهای غلط قبلیمون ک خدا صلاح نمیدونه و خدا نمیخاد و. . . . همه ی این باورهای اشتباه بااین جمله ی استاد، ازبین رفت

    خیییلی خوشحال بودم ک اینار ی جور دیگه درک کردم این فایل رو و چون حالم خوب بود گفتم بیام تو سایت و این خوشحالی م، این درک متفاوتم نسبت ب قبل رو باشما ب اشتراک بزارم

    و ی جورایی تشکر کنم از استاد بخاطر این فایل

    استاد عزیزم ممنونم ازتون

    واقعا فهم و درک ما با هربار شنیدن این قوانین بالاتر میره

    من اینو امروز خیلی خوب متوجه شدم

    بازم‌سپاسگزارم

    غریزه ی حیوانات تغییر ناپذیر هست

    قوانین زندگی هم تغییر ناپذیر هست

    و این چقدر دل ادمو قرص میکنه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    Asudeh گفته:
    مدت عضویت: 3351 روز

    سلام به دوستان گلم

    دوستان عزیز من از فایل استاد این باور بسیار زیبا رو درآوردم و دوست داشتم که با شما هم به اشتراک بگذارم

    من در هر شرایطی می تونم با سپاسگزاری، ثروت را در زمان بسیار کوتاه به زندگی ام سرازیر کنم

    سربلند و عزتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    الهه سادات گفته:
    مدت عضویت: 2395 روز

    یاهو

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان عزیز

    خیلی خیلی خدا رو شاکرم که تونستم دوره کشف قوانین زندگی را بخرم

    در درخواست‌های روزانه‌ام از خداوند خواستم برایم این دوره را بخرد و در روز آخر توانستم دوره را تهیه کنم

    پولی که یک ماه قبل قرار بود برایمان واریز شود دقیقاً در این روز یعنی روز چهار جشنبه 14 تیر واریز شد و من تونستم در روز پنجشنبه دوره رو بخرم پولی که چندین بار پیگیری کردیم که برایم واریز شود حتی ناامید شدیم که این پول و مبلغ برایمان واریز شود

    درخواست‌های روزانم از خداوند خواستم این دوره رو برایم تهیه کند و همینطور هم شد

    شب پانزدهم با وجود اینکه پول در حسابم بود نجواهای شیطان به سراغم اومد اگه دوره رو تهیه کردی و شرایط تغییر نکرد چی اگه نتونستی عمل کنی چی اگه دوباره در جا زدی چی اگه همچنان نوسانات رو داشتی چی اگه چیزی تغییر نکرد چی و همینطور ادامه داشت

    تنها کاری که تونستم بکنم برم کامنتا رو بخونم از بچه‌ها و کامنت‌هاشون انرژی بگیرم مثل همیشه تاثیرگذار

    هدایت شدم به فایلی که حتی اسمش رو نمی‌دونم ولی حرف‌هایی رو شنیدم که باید می‌شنیدم و قوی‌تر شدم استاد در اون فایل از شرایطش گفت با وجود اینکه چندین بار در فایل‌های مختلف شرایط استاد رو شنیده بودم اما این بار خیلی به دلم نشست و گفتم شرایط من خیلی بهتره فقط من باید متعهد باشم باید ادامه بدم این مسیر منه فقط در مسیر بمون

    فایل اول و مقدمه پر از آگاهی بود برام پر از شناخت از خودم از شرایطم و اینکه در کجا قرار دارم

    چندین بار قانون رو در فایل‌های مختلف استاد شنیدم اما خیلی وقتا نمی‌دونم چه جوری باید اون قانون رو پیاده کنم مطمئنم ایننقدر در این مسیر می‌مونم تا عمل به قانون جزئی از شخصیت و وجودم بشه

    خداوند رو شاکرم من رو در این مسیر قرارداد

    در پناه الله یکتا شاد ثروتمند و با حال خوب باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    مهدی بازیاری گفته:
    مدت عضویت: 3271 روز

    با عرض سلام خدمت دوستان گل گروه

    از عسلویه به همه دوستان گلم سلام عرض میکنم

    در یک جمعه زیبا با هوایی گرم و شرجی که بهمون میگه غروب برید دریا و دل رو به دریا بزنید

    شکر خدا مدتی هست که کمتر از خدا سوال میپرسم،منظورم سوالهایی مثل این که :

    چرا برخی ثروتمند هستند؟

    چرا من ثروتم به فلون اندازه نیس؟

    چرا فلانی رابطه عاشقانه داره؟

    چرا فلانی همه چیز میخوره و سالمه؟

    چرا فلونی ورزش میکنه و رژیم غذایی داره ولی یک پاکت قرص و دارو همراشه؟

    چرا؟

    و بسیاری از چرا های دیگر

    البته دوستانی که در مدار درست باشند،مثل خیلی از هم گروهی های گلم، پاسخ این سوالات رو بطور واضح میدونند.

    حتی آینده خودشون رو به دلخواه خودشون میسازند

    مهم اینه که به راهنمایی از سوی خدا باور داشته باشیم،بعدش راهنمایی میشیم

    گاهی با فایل های آقای عباس منش عزیز و شاد که من با دیدنش لبخند و انرژیش،کیفم کوک میشه،دمش گرم

    دم خدای عباس منش هم گرم

    گاهی با دیدن یک فایل در اینترنت(مثلا من این دفعه فایل مصاحبه خانم ایزابل کومار رو با آقای راجر بنیستر دیدم،چه فایل زیبایی،باورتون نمیشه ولی من جواب سوالای اون خانم رو قبل از راجر بنیستر پاسخ میدادم و چقدر شبیه هم بود پاسخ هامون، فقط به این دلیل که وقتی در مسیر موفقیت قرار میگیری، خیلی از کارا و رفتارها از الگویی خاص پیروی میکنه،بخصوص باورها)

    یاد یه فایلی افتادم از برنامه 90 که خبرنگارها به سه ثروتمند ایرانی حمله کرده بودند و انواع توهین و افترا و … رو میزدند ولی پاسخ های این سه عزیز ایرانی خیلی زیبا بود،عاشق خنده و لبخند و عزت نفس آقای هدایتی در اون فایل بودم

    دوستان به نظرم اگه دوره قانون آفرینش آقای عباس منش رو تهیه نکردین، از اون شروع کنین

    البته قطعا این دوره جدید، آپدیت اون دوره هست،من هنوز این فایل آقای عباس منش (توضیح درباره دوره جدید)رو نگا نکردم اما مطمینم زیباست

    دوستان من تمام دوره های آقای عباس منش رو خریدم و دارم روشون کار میکنم،خداییش دمش گرم

    چیزی نصیبم شد که قابل وصف نیست

    منتظر دوره قرآنی آقای عباس منش هستم،هرچند فکر کنم اگر قرار باشه خودمم یه دوره در مورد قوانین در قرآن ارائه کنم، دوره باکیفیتی تولید کنم

    خودتون هم اگر یک بار هارد ذهنتون رو از حرفا و باورهای قبلی پاک کنید و به سراغش برید، خیلی چیزای عجیب در اون میبینید.البته بهتره عربیتون قوی باشه

    که به ترجمه مترجمان وابسته نباشید.

    از کتاب ها و غزلیات مولانا هم میتونید استفاده کنید

    فکر کنم آقای عباس منش یه دوره ای هم در مورد مولانا آماده خواهد کرد

    امیدوارم به زودی وارد مدارهای بالاتر بشیم و این حس خوب و حال خوبمون، عالی و عالی تر بشه

    قطعا دوستان قدیمی این گروه، معنی حال خوب رو میدونن

    دوستانی هم که جدیدا وارد این گروه شدند، به زودی معنی حال خوب رو خواهند فهمید و مزه زیبایش را خواهند چشید

    ای یار مقامردل پیش آ و دمی کم زن

    زخمی که زنی بر ما مردانه و محکم زن

    گر تخت نهی ما را بر سینه دریا نه

    ور دار زنی ما را بر گنبد اعظم زن

    ازواج موافق را شربت ده و دم دم ده

    امشاج منافق را درهم زن و برهم زن

    اکسیر لدنی را بر خاطر جامد نه

    مخمور یتیمی را بر جام محرم زن

    در دیده عالم نه عدلی نو و عقلی نو

    وان آهوی یاهو را بر کلب معلم زن

    اندر گل بسرشته یک نفخ دگر دردم

    وان سنبل ناکشته بر طینت آدم زن

    گر صادق صدیقی در غار سعادت رو

    چون مرد مسلمانی بر ملک مسلم زن

    جان خواسته‌ای ای جان اینک من و اینک جان

    جانی که تو را نبود بر قعر جهنم زن

    خواهی که به هر ساعت عیسی نوی زاید

    زان گلشن خود بادی بر چادر مریم زن

    گر دار فنا خواهی تا دار بقا گردد

    آن آتش عمرانی در خرمن ماتم زن

    خواهی تو دو عالم را همکاسه و هم یاسه

    آن کحل اناالله را در عین دو عالم زن

    من بس کنم اما تو ای مطرب روشن دل

    از زیر چو سیر آیی بر زمزمه بم زن

    تو دشمن غم‌هایی خاموش نمی‌شایی

    هر لحظه یکی سنگی بر مغز سر غم زن

    چه بیت زیبایی هست این آخرین بیت،دم مولانا گرم،یعنی دم اون ناطق که در وجود مولاناست و اون داره بیان میکنه

    هر روزتون زیباتر و سلامت تر و شاد تر و ثروتمند تر از دیروزتون باشه

    فعلا خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    I trust God گفته:
    مدت عضویت: 1736 روز

    سلام خسته نباشید استاد عزیز

    من بعد از ۹ ماه که از فایلهای دانلودی استفاده میکردم دیگه احساس میکردم وقت تهیه یک دوره هست و وقتی با ترمزهای ذهنی آشنا شدم تصمیم گرفتم این دوره را تهیه کنم و در تاریخ ۱۴۰۰/۰۲/۱۷ این فایل را گوش کردم و در همون روز تو یه دفتر ۴ تا موضوع را نگارش کردم و به خودم نمره دادم و تاریخ بعدی را تو تقویم برای ۳ ماه بعد تعیین کردم تا دوباره نگاه کنم و نمره جدید به خودم بدم

    اما اون موقع هزینه را نداشتم و اینقدر مسر بودم برای خرید که ماشینم را با ۳/۵ میلیون ضرر فروختم تا بتونم هم ۲ میلیون شهریه دیپلمم را پرداخت کنم و هم دوره را خریداری کنم

    البته ۲ روز بعدش بصورت هدایتی یک موتور یاماها ۱۰۰ دست نخورده خریدم از دست اول با قیمت ۲۶۰۰ که همون موقع موتوری گفت این موتور تا ۱۰ میلیون می ارزه و فوق العاده است و خدا را شکر سود هم کردم

    اما در این مدت بین ۱۷ اردیبهشت تا وقتی که پول به دستم رسید دوباره ذهنم رفت به طرف دوره عزت نفس و در تاریخ ۶ خرداد بعد از مشورت با دفترتون بنا را گذاشتم به هدایت و همون روز که پنجشنبه هم بود گفتم شب یکی از دوره ها را خریداری میکنم تا ببینم به کدام دوره هدایت میشم

    من طبق رسم هر پنجشنبه که به مزار مادر و پسرم میرم و پیاده هم رفتم از خانه تا آنجا را فایل استعاره گاز و ترمز را بیش از ۲۰ مرتبه گوش کردم در طول مسیر و دوباره ذهنم آزاد شد و خیلی روحیه ی قوی گرفتم و نشانه ها شروع شد

    اول اینکه بعد از مدتها یک اسکناس پیدا کردم و بعد بخاطر قرار برای بازدید از یک باغ برای فروختنش از سمت یکی از دوستانم پیاده رفتم تا باغ و جای شما خالی اونجا برام یک بشقاب آش آوردن و بعد چای و خلاصه نشانه های فراوانی و برکت را یک به یک دیدم و هم اینکه چندین باغ را که پدرشون بینشون تقسیم کرده بود را داشتن میساختن و استخر و دیوار کشی میکردن و من چقدر روحیه گرفتم برای ساختن استخر و اتاق و دیوارکشی باغ خودم و تو دلم گفتم منم میخوام و منم میخوام شروع کنم و برم درختکاری کنم و بتونم لذت ببرم و بعد از بازدید و برگشتن برای خانه که پیاده بودم و همینجور که هنزفری به گوشم بود و همون فایل را گوش میکردم و تو دلم شکر گذاری هم میکردم به خاطر سلامتیم و اینکه میتونم پیاده روی کنم و کفشهای زیبام و همه چی طبیعت و خلاصه خیلی روحیه عالی داشتم و اصلا تو فکر غم و گذشته نبودم یک موتور سوار کنارم ایستاد و منو تا نزدیک خانه آورد و در عرض چند دقیقه رسیدم به خانه

    همون موقع رفتم کنار عابربانک و پول را جابجا کردم و اومدم خانه و گفتم من با این همه نشانه ها باید دوره کشف قوانین زندگی را خریداری کنم

    به قدری خوشحال بودم که اصلا دست از پا نمی شناختم تا خرید انجام بشه و به خودم گفتم میلیاردها برابرش وارد حسابم میشه خدایا شکرت🙏

    روزی که این نشانه ها را دیدم و در سایت برای خرید وارد شدم روز ۲۳۴ از ورود من به سایت بود و منکه از علم اعداد و نشانه های ظهور اعداد و پیغامهایی که دارن با خبر هستم این عدد را علامت شروع پیشرفت و تعالی و شکوفایی خودم دیدم تا بینهایت…

    ((۲۳۴_ شما هم پیمانان و متحدان قدرتمندی چون فرشتگان مقرب و اساتید مقرب دارید، ایشان هم اکنون در کنار شما هستند و شما را راهنمایی و یاری میکنند))

    همه ی این نعمتها از فضل عظیم و لطف بینهایت و رحمت بی پایان خداوند یکتاست. خدایا شکرت🙏

    البته بازهم نشانه هایی بود که کامنت را طولانی نمی کنم و ان شاءالله در جلسات بعدی دوره اشاره میکنم

    اینم از نشانه های شروع این دوره

    بعد یک دفتر خوشگل خریدم و دوباره اون ۴ مورد را به این دفتر جدید انتقال دادم و دوره را شروع کردم

    خدا را شکر بخاطر هدایت شدنم🙏

    از شما هم سپاسگزارم بخاطر اینکه این دوره ی عالی را تهیه کردید🙏

    یا رب العالمین همه ی ما را به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت عطا فرمودی نه کسانی که بر آنها غضب کردی و نه گمراهان هدایت فرما🙏

    آمین یا رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    الهام 🌳 گفته:
    مدت عضویت: 2343 روز

    سلام به استاد عزیزم

    13/4/1402 داشتم حل مسائل قسمت 5 رو گوش میکردم میگه بر اساس بهبودگرایی پیش برید و قدم هارو بردارید و اجرا کنید ایده ها رو و تکامل رو به این شکل طی کنید، هی گفتم خدایا میگه با امکانات الانت همین مهارت و‌توانایی که داری، اقدام کن، من تنها راه حلی که با شرایط الانم به ذهنم میرسید فقط تبلیغ گذاشتن رو‌دیوار بود ، که گذاشتم پا رو ترسم گذاشتم و اقدام کردم مگه نمیگی پاداش میشی، خب پس چی شد، اصلا انرژیم هی میفتاد ذهنم درگیر میشد که خب چرا جوابمو پیدا نمیکنم مگه نمیگی راهکار تو دل مسئله است اخه من الان چه اقدامی بکنم… چند دقیقه فکر کردم کامنت خوندم چندتا اما هیچی به هیچی، گفتم ولش کن بعدا بر میگردم دوباره فکر میکنم شایدم باید قسمت 6 رو انجام بدم تا ی چیزایی دستگیرم شه … شروع کردم به گوش دادن عزت نفس قسمت 8 یذره گوش دادم اونم راضیم نمیکرد استاد به این داشتن اشاره میکردن که چه زمانی برای شروع مناسبه.. پیش خودم جواب دادم من که شروع کردم اما خب کو نشانه ای حتی… فایل رو قطع کردم دوستم مقدمه ی کشف قوانین رو فرستاد گفتم گوش دادم تمرینشم انجام دادم، گفت اینو توی خود محصول گذاشتن چون خریدتش، گفتم اااا پس میرم دوباره گوش میکنم ، با اینکه انقدر رر از صبح فایل نوشتم دست درد دارم ک گفتم باید انجام بدم فکر کنم 30 دقیقه ای گوش دادم بعد دیگه واقعا نتونستم بنویسم، دیدم 11 شب.ِ از ٧ صبح تو سایت بودم مغزم انگار دیگه نمیکشید حتی بخوام فقط گوش کنم فایل رو ، گفتم بذار کامنت بخونم، یهو یه چیزی بهم گفت بابا همش که نباید گوش داد یکم فکر کن به این چیزایی که گوش دادی..گفتم باشه گوشی رو گذاشتم کنار،

    گفتم بابا اخه به چی فکر کنم من جواب سوالم رو میخوام که خب الان چیکار کنم، قدم بعدی رو تو کارمم برداشتم خب چه کنم حالا، جواب اینو میخوام،اینم که نمیدونم… چشمامو بسته بودم شاید 5 دقیقه نشد یه جمله از تو همین فایل مقدمه ی کشف قوانین اومد به ذهنم، که صبر کن.. وقتی آگاهی هارو شنیدی ، درک کردی ، عمل کردی صبر کن با یه فاصله ی زمانی نتیجه میاد… یهو از جام پریدم گفتممممم واااااای بابا خدا داره میگه بعضی وقتا هم نیاز نیست کاری کنی فقط یکم صبر و زمان نیاز داری. خدایاااااا شکرتتتتت شکرت شکرت خدایا وقتی جوابم تو مقدمه ی کشف قوانین بود پس خود محصول برام چیکار قراره بکنه پروردگارا، برام جورش کن نمیدونم چطور اما جورش کن استاد عاشق خودت این قوانینی که بهمون یاد میدی ام ، خانم شایسته ی عزیز واقعا ازت ممنونم برای حل مسائل و تمرینتانش، و عاشق خدام به خاطر قوانین ثابتش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      شیرین عبدی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2219 روز

      الهام جان

      دوست عزیزم

      ممنونم از اینکه سخاوتمندانه و با اعتماد به نفس افکار و مکالمه های ذهنی با خودت رو اینجا با من به اشتراک گذاشتی

      خداروشکر میکنم که منو هدایت کرد به کامنت شما

      چقدر زیبا نوشتی و چقدر با افکار الان من شباهت داشت هی گفتم خدایا میگه با امکانات الانت همین مهارت و‌توانایی که داری، اقدام کن، من تنها راه حلی که با شرایط الانم به ذهنم میرسید فقط تبلیغ گذاشتن رو‌دیوار بود ، که گذاشتم پا رو ترسم گذاشتم و اقدام کردم مگه نمیگی پاداش میشی، خب پس چی شد، اصلا انرژیم هی میفتاد ذهنم درگیر میشد که خب چرا جوابمو پیدا نمیکنم مگه نمیگی راهکار تو دل مسئله است اخه من الان چه اقدامی بکنم… دقیقا همین سوال توی ذهن منم بود و از اونجایی که صبح من هم نوشتم که با اقدامی که انجام میدم پاداش عمل صالح رو دریافت میکنم، و دقیقا همین عبارت پاداش رو توی کامنت شما خوندم فهمیدم که همینه، چون هدایت و پاسخ خدا به من همیشه واضح و شفاف و من براحتی دریافت ش میکنم.

      بهبودگرایی

      یک اصل بسیار موثره که من باید وقتی قدمی برمیدارم بدونم دارم اوضاع رو بهبود می‌بخشم، یادم باشه که من چقدر عزتمندانه تغییر دادم خودم رو و کمالگرایی که مانع عمل کردن من شده بود رو کمرنگ‌تر کردم

      .

      و جمله طلایی

      صبر کن.. وقتی آگاهی هارو شنیدی ، درک کردی ، عمل کردی صبر کن با یه فاصله ی زمانی نتیجه میاد

      باید یادم بمونه که ادامه بدم با حال خوب فرکانس هام که مداوم باشن نتایج خلق میشن.

      الهی شکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        الهام 🌳 گفته:
        مدت عضویت: 2343 روز

        سلام شیرینِ عزیز خداروشکر که کامنت من تونست به شما کمک کنه ، تازه بعد از چند روز متوجه شدم که صبرم همراه با احساس خوب نبوده، استاد میگن که صبر با احساس خوب داشته باشید اما من همش چشم انتظار بودم که اون اتفاق بیفته …و وقتی هی فایل نگاه کردم و نوشتم فهمیدم که بابا احساس خوب اتفاق خوب، این همه تقلا و زور زدن نداره که…و بعد نشانه ها آمد .

        ممنون عزیزم که خوندی و کامنت گذاشتی برام

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2230 روز

    به نام یگانه خالق هستی

    سلام و عرض احترام دارم خدمت استاد عزیزم خانم شایسته و تمامی دوستان خوبم

    استاد عزیزم تو همین فایل مقدمه من کلی آگاهی های ناب به دست آوردم

    بی نهایت سپاسگزارم

    می خواهم در مورد عمل گرایی صحبت کنم که شما بسیار در این جلسه بر آن تأکید داشتید

    مدتی هست که دارم آگاهانه در رفتارم تغییراتی ایجاد می کنم

    یه سری جاها که قبلاً خیلی آرام و با بدنی شل و سری پایین صحبت می کردم

    حالا

    با عزت نفس و صلابت صحبت می کنم و سرم رو بالا نگه می‌دارم و سینه ام رو سپر می کنم و قبل از اینکه بخواهم صحبتی را انجام بدهم ، چه‌ در کسب و کارم و چه در زندگی شخصی ام

    با خودم صحبت و بررسی می کنم که طبقِ اصلِ اصول گرایی ، اگر کسی با من هم این برخورد را داشته باشه من خوشحال میشم یا ناراحت ؟!

    یعنی بررسی می کنم که این رفتار.. این حرف اصلا درسته یا نه…

    و وقتی که به درستیش یقین پیدا کنم دیگه با قدرت انجامش می دهم فارغ از اینکه طرف مقابل خوشحال میشه یا ناراحت…

    و اتفاقا اون جاهایی که با احساس لیاقت و ارزشمندی ، خیلی محکم و با احترام اون چیزی که درسته رو میگم یا اون حرفی که درسته رو می‌زنم و نمی ترسم از چیزی یا از کسی…

    نمی ترسم از اینکه رابطه‌ام رو با اون فرد از دست بدهم یا رابطه‌ام خدشه دار بشه

    اتفاقا همون جا ها جاهایی هست که نتایج بسیار خوبی می گیرم

    احترام های بیشتری دریافت می کنم و برخورد جهان با من نسبت به قبل به طرز مشهودی بهتر میشه

    یه مثال دیگه بزنم از استفاده‌ی آگاهانه‌ی قانون به نفع خودم

    شما در دو تا از جلسات قدم چهارم توضیح دادین

    که باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد یعنی چه

    توضیح دادین که چطور می توانم از نیروی خیری که حاکم بر جهان هستی است استفاده کنم به نفع خودم

    و همیشه به خودم بگم که اگر در مسیر درست هستم باید همه‌ی کارها آسون و لذت بخش انجام بشه

    هر مسیر سخت مسیر اشتباهه… !!!

    و من پس از ده پونزده بار گوش دادن به اون جلسات و نت برداری کردن از اون ها و خواندن دیدگاه‌های برتر اون جلسات

    الان یه جورایی ذهنیتم تغییر کرده و اولاً دارم می بینم که خواسته هایم (در ابعاد کوچک) راحت تر و لذت بخش تر داره وارد زندگیم میشه

    مثلاً غذایی که خیلی دوست دارم چلو خورش فسنجون چند روز پیش تو دفتر املاک یکی از همکار ها ، اونم چلو خورش خونگی که یکی از خانم های همون دفتر درست کرده بود مهمونم کردن و اونجا یه غذای لذیذ و خوشمزه کنار دوستانم خوردم

    قبلاً همچین اتفاقی نمی افتاد و من هم به عنوان مهندس کامپیوتر رفته بودم که لب تاب مدیریت رو درست کنم (قبلاً عرض کردم که من در زمینه کامپیوتر و موبایل اطلاعات بالایی دارم خیلی از دوست و آشنا ازم کمک می گیرند) ولی چون ظهر و هنگام ناهار بود اونقدر بچه های دفتر اصرار کردن مه قبول کردم ناهار مهمونشون باشم

    یه مثال دیگه میزنم: همون روز که از من درخواست کمک کردن برای درست کردن لب تاب من جایی بودم ، قبلاً اگه بهم می گفت بیا لب تاب رو درست کن خودم می رفتم ولی این بار گفتم من فلان جا هستم اگه خودت میای با ماشین دنبال من و برگشتنه هم من رو می رسونی من میام و اون هم بی چون و چرا قبول کرد

    می خواهم بگم آگاهانه برای خودم برای توانایی هایم و برای زمان و انرژی ام ارزش قائل میشم و بازخورد هایش هم دارم می بینم

    طی چند ماه گذشته چندین و چند لباس هدیه گرفتم به طرق مختلف از اعضای خانواده و دوستانم

    قبلاً اینجوری نمی‌شد

    من فکر می کنم به خاطر آگاهی های ناب همون دو جلسه‌ی قدم چهارم هستش و به خاطر اینکه من اون آگاهی ها رو شنیدم درک کردم و دارم سعی می کنم همیشه آگاهانه بهشون عمل کنم

    من برای خودم در کسب و کارم اصول تعیین کردم برای خودم ارزش قائل هستم و با توجه به تخصص و مهارت هایی که طی شش سال در مشاور املاک کسب کردم

    دیگه روی هر ملک و مشتری ای کار نمی کنم

    یه سری مشتری های خاص و یه سری ملک های خاص

    همیشه به خودم میگم بایددد با لذت و حال خوب ثروت خلق کنی

    باید مشتری هایی بیان که تشنه‌ی خرید کردن از تو باشن

    فروشنده هایی که از خداشون باشه تو براشون ملکشون رو بفروشی

    اتفاقا تو این زمینه ها چند تا الگوی خوب هم دارم همیشه به خودم یادآوری می کنم میگم آقا ابراهیم (یکی از همکارهام که فرهنگیه و املاک هم کار می‌کنه) رو بیین بارها باهاش بازدید رفتی ببین چقدر فروشنده زیبا و با احترام باهاش برخورد می کنه تازه از خداشم هست که این بنده‌ی خدا ملکش رو بفروشه

    یا فلان مشتریش چطور با عزت و احترام با این مشاور برخورد می کنه و هرچی که ایشون میگه می پذیره و روی چشماش می گذاره و در نهایت هم یه خرید شیرین داره و با عشق کمیسیونی عالی هم پرداخت می کنه

    به خودم میگم فرق تو با آقا ابراهیم چیه یا از اعضای سایت بخواهم مثال بزنم ، آقای افلاطون نوروزی به لطف خدا چندین بار تلفنی هم صحبت کردیم ، پر رنگترین وجهی که من در ایشون می‌بینم احساس لیاقت بی نظیری هست که در حرف های ایشون دیدگاه های ایشون و در رفتار ایشون موج‌ میزنه و همیشه من تحسینش می کنم

    می خواهم بگم دارم استاندار هام رو می برم بالا ، در عین حال روی باور هام هم کار می کنم روی احساس لیاقتم هم کار می کنم

    نشونه ها رو سعی می کنم بفهمم و ببینم و بارها در موردشون صحبت کنم خودم و خداوند رو تحسین کنم

    و در راستای باور سازی ها به محض اینکه بفهمم باید تغییراتی در شخصیتم ایجاد کنم

    باید رفتاری جدید از خودم در مواقع خاصی نشان بدهم، هر چقدر هم که بترسم حتماً میرم تو دل اون ترس و اون رفتارهای جدید رو نشون می دهم

    به خودم میگم محمد باااااید عمل کنی باید تغییر کنی و اجازه بدهی بازخورد ها رو بگیری

    حتی اگه اشتباه کردی هک اشکالی نداره ، طبیعیه ، همه اشتباه می کنند ، درسش رو بگیر ، تصحیح مسیر کن و ادامه بده

    _

    یه درس دیگه ای که از دقیقه 41 فایل گرفتم و به صورت ملموس در بعد دیگه ای از زندگیم تجربه کردم رو دوست دارم اینجا بنویسم

    امیدوارم این تجربه برای دوستان هم الهام بخش باشه و ازش استفاده کنند

    من تا همین دو سال پیش یه اخلاقی داشتم از سر خیرخواهی وقتی می دیدم

    یه خانم یا یه آقا به تازگی وارد حرفه‌ی املاک شده

    مخصوصاً اگر در دفتر املاک خودمون مشغول می‌شد

    باهاش ارتباط می گرفتم از ویژگی های مثبت شغل می گفتم از درآمد های بالایی که می توانه تجربه کنه ، از اینکه شغل املاک باعث میشه چقدررر در ابعاد مختلف (روابط عمومی ، اعتماد به نفس ، فن بیان ، قدرت تمرکز ، شجاع و جسور شدن) رشد کنه

    و فکر می کنید نتیجه چی میشد؟؟

    یا اون فرد رشد نمی کرد و بعدا از من شاکی می شد

    و دردسر برای خودم درست کرده بودم

    یا اصلا در این شغل نمی موند خیلی زود می رفت و به طبع من دچار سرخوردگی می‌شدم!! و عزت نفسم تضعیف پیدا می کرد

    من هنوز هم در این زمینه خیر خواهی مشکل دارم ولی نسبت به قبل بسیار بسیار بهتر شدم

    و البته طبق آگاهی های دو جلسه‌ی اول قدم پنجم دیگه اگه از این اشتباهات موردی هم بکنم ، خودم رو سر زنش نمی کنم

    چون اون جا استاد توضیح داد که این خیر خواهی های بی مورد تقریباً پاشنه‌ی آشیل تمام انسان هاست نه فقط من… بری پیامبرش هم همین بوده…

    به همین خاطر هم خداوند در قرآن به پیامبر میگه تو وکیل و وصی اون ها نیست و اگه یه نردبان بکشی بالای آسمان ها و چاه بکنی و بری به قعر زمین و نشانه ها براشون بیاری… اون ها ایمان نمی آوردند

    من از بعد از درک این آگاهی ها خیلی با خودم در این زمینه مهربون ترم و سعی می کنم این اشتباه رو نکنم که بخواهم خیرخواهی بی مورد داشته باشم و تو کارهای خداوند دخالت کنم و به زور اون طرف رو هدایت کنم

    ولی اگه هم اشتباه کنم یا خودمو سرزنش نمی کنم یا حداقل میزان سرزنش کردن هایم کمتره و خیلی زود با خودم صحبت می کنم و میگم ببین تو هرگر نمی توانی به کسی ظلم کنی یا خیری برسونی

    هر کسی کاملاً عادلانه داره هدایت میشه به مسیر باورهای خودش

    اما اتفاق زیبایی که طی این دو سال اخیر با توجه به تغییر باورهای من اتفاق افتاده چیه

    بعضی از همکارها ، چه خانم و چه آقا میان از من درخواست کمک می کنند ، به خاطر تجریبات و علمی که دارم و تقریبا کل نقشه‌ی منطقه 8 رو از حفظم با جزییات…

    اگر من واقعاً اشتیاق برای یادگیری رو در اون ها ببینم به میزانی که خودم وقت داشته باشم و به میزانی که خودم از اون کمک کردنه لذت ببرم بهشون کمک می کنم

    پیش اومده بعضی ها در زمان های نا مناسبی اومدن کمک خواستن یا سوال داشتن

    من اگه وقت نداشتم یا خسته بودم خیلی مودبانه و با لبخند و حس خوب گفتم نه

    طرف ناراحت میشه؟ اگه نشه که معلومه عزت نفسش بالاست و این نه‌ی بسیار مودبانه و با لبخند من رو با شخصیتش گره نمی‌زنه و احساس تخریب شدن نمی کنه

    اگه هم ناراحت میشه دیگه مسئله‌ی خودش هستش و به من ربطی نداره

    الان یکی از بچه های دفتر خودمون آقا محمد حسین (فقط چند ماهه کار رو شروع کرده) یکی دو ماهی هست خیلی مودبانه و با احترام داره سوال هاش رو هر بار توی تلگرام یا با پیامک از من می پرسه

    از اونجایی که بسیار بسیار اشتیاق داره برای یادگیری و بسیار هم با ادب و باشخصیته و خودم هم به عنوان یک دوست، دوستش دارم

    من هر بار وقت می گذارم در قالب یک ویس یا تماس تلفنی پاسخ می دهم و از تجربیات ارزشمند خودم بهش میگم ، بهش راهکار می دهم و حتی اگه جواب سوالی هم ندونم راحت‌ترین مسیر ممکن برای رسیدن به جواب سوالش رو بهش نشون می‌دهم ، مثلاً میگم باید کجا بری یا پیش چه شخصی برای رسیدن به جواب سوالت و حتی بهش میگم چطور سوالت رو مطرح کنی بهتره…

    و البته که این آقا محمد حسین هم بسیار شخصیت سپاسگزار و قدردانی داره و فکر نمی کنه که خب دیگه آقای تجلی وظیفشه… نه هر بار تشکر جانانه انجام میده و قدردانه…

    این دقیقاً همون چیزی که استاد از دقیقه‌ی 41 به بعد توضیح میده، اگر کسی مثل آقا محمد حسین مشتاق باشه که در مشاور املاک پیشرفت کنه و وقتی به فردی مثل من رو باهاش آشنا میشه که می بینه اخلاق ها و روحیاتمون به هم می خوره

    هر بهایی رو پرداخت می‌کنه

    خودم هم همینطوری هستم بارها شده با دوستی قرار ملاقات هماهنگ کردم یا تماس تلفنی

    به جهت پرسیدن سوالاتی در حوزه‌ی تخصص و توانمندی های ایشون

    اینجور وقت ها هرجایی که ایشون بگه من میرم

    هر وقتی که ایشون بگه

    من نرخ تعیین نمی کنم… می دونید چی میگم؟؟

    من خودم رو وقف می دهم با اون دوست عزیز و خیلی هم قدردانم که داره از انرژی و زمانش برای من مایه می گذاره

    استاد عباس منش باور کنید وقتی اومدم شروع کردم به نوشتن هیچ ایده‌ای نداشتم فقط از خداوند طلب هدایت کردم

    گفتم دوست دارم یه دیدگاه بسیار مفید برای آینده‌ی خودم بنویسم

    دوست دارم رد پا خیلی زیاد از خودم ثبت کنم

    چون به این یقین رسیدم که بعداً در زمان هایی که نیاز داشته باشم به این رد پاها هدایت میشم ….

    و بی نهایت بهم کمک می کنه که در شرایط اضطراری اصلاح مسیر کنم و راه رو از بیراهه تشخیص بدهم

    کمکم می کنه که اشک شوق بریزم و بیشتر سپاسگزار خداوند باشم و به یاد بیارم موفقیت هایی که اون زمان دارم، مسیرش این چیزهایی بودن که اینجاها در این سایت الهی ثبت کردم

    ضمن اینکه مطمئن هستم برای دوستانم هم تجریبات شخصی من می توانه بسیار الهام بخش و موثر باشه

    چون خودم هم همین تجربه رو از دیدگاه‌های دوستان داشتم و دارم

    دوستتون دارم بی نهایت

    در پناه خداوند یکتا و تونا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    امین اااااا گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    من به مناسبت دقیقا یک سالگی با استاد اولین نظرمو همون تمرین اینجا می نویسم

    بماند که چه جوری با استاد اشنا شدم از طریق یه نفر که نمی دونم از کجا پیدا شده بود از تلگرام فایلی از استاد فرستاده بود الانم نمی دونم اون شخص کیه

    در شرایطی که تابستون سرما خورده بودم در سن 19 سالگی از شکستی که واسه خود ساخته بودم کنکور ترکیه قبول نشده بودم منیکه عاشق ترکیه بودم عشقمو از دست داده بودم … فقط می خواستم تغییر کنم که با استاد اشنا شدم

    1. از نظر مالی حدود 400 tl دارم و درامدی ندارم و در این فکر هستم که تا 6 ماه اینده یه ایده ای رو عملی کنم و شرایط درامدمو محیا کنم و اگه احتیاج به پول داشته باشم یا از برادر ،پدر قرض می گیرم که روشون حساب نکردم یا می رم تو کافه کار می کنم(3) نمره از 20

    من یه ماه پیش 20 روز تو کافه کار کردم حدود 1000 tl گرفتم تو اون جا به شکل معجزه اسایی چون من یه کلمه ام ترکی استانبولی نمی تونستم حرف بزنم

    خدا خودشو اونجا نشون داد یه دختر ایرانی از تبریز اونم 20 سال داشت اونجا کار می کرد و همه چیزو بهم یاد داد و تمام اشتباه هامو پوشوند کلی گفتیمو خندیدم باهم خوانوادشم خالشم پسر خالشم اومدن حرف زدیم دوس پسرشم اومد 23 سال داشت معلم تافل و اس ای اتی بود ارشدشو می خوند تو بهترین دانشگاه پروژه ام از استادش گرفته بود و بابتش پول می گرفت …

    2.از نظر روابط تونستم با افرادی غیر اشنا ارتباط برقرار کنم خیلی جا ها ناتوان بودم خیلی جاها ضعیف عمل کردم نتونستم احساساتمو کنترل کنم حرفمو بزنم ولی برنامه دارم با تمرین کردن ظرف شیش ماه به شکل ایده ال برسم (4)

    3.از نظر سلامتی خیلی پیشرفت کردم تونستم با کنترل ذهنم که منشا تمام بیماری هاست کنترل کنم و به شکل قابل قبولی برسم، برنامه دارم تا سه ماه اینده به حد عالی سرشار از سلامتی روحی ، ذهنی ،جسمی برسم(11)

    4.باور دارم هر چه قدر ذهنم رو کنترل کنم واز روحم پیروی کنم صلح در وجودم شکل می گیره به منشا وصل می شم و رفتار های خدا گونه ای رو از خودم بروز می دم،و چون با خودم در صلحم هیچ چیزی نیست که نتونم بدستش بیارم،رابطه با خدا (4)

    5.خدا را سپاس گزارم که تونستم به این قدرت ذهنم رو کنترل کنم ورودی هامو،نجواهای ذهنی،تصورات چشم گوش زبان .. همه همه به شیوه باور نکردنی کنترل کنم هنوز اول کارم می خواهم تا یک ماه اینده به شکل باور نکردنی در این قسمت پیشرفت کنم (7)

    6.بی نهایت خوشحالم با عشق واقعی و لذت ذهنم رو کنترل کنم در جهت خواسته هام در جهت حل ، مسائل مشکلات هدف ها چالش ها، حلشون همراه احساس خوب لذت ، از فرط خوشحالی از چشمام اشگ میاد نتایجی هر چند کوچیک اما بزرگترین چیزی که می خواستم به امید خدا انقدر می خوام رو این پاشنه اشیلم کار کنم که 3 ماه بعد خودمو نشناسم (1)

    استاد بازم میام صحبت کنیم عاشقتونم عاشق همتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      امین اااااا گفته:
      مدت عضویت: 2719 روز

      زمانی که تو کافه کار می کردم هر روز فقط داشتم تحسین می کردم با همه کارمندان اونجا اشنا شدم طریقه مغازه داری رو یاد گرفتم نحوه فروش ،تولید محصول، چقدر درامدشه چقدر اجاره ست چقدر قیمت ملکه ،و چقدر از اون دختره یاد گرفتم خیلی باهوش بود هر چیم که یاد نمی گرفتم چند بار می گفت که یاد بگیرم چه انسان های فهمیده ای با فرهنگ با شعور همشون بی نیاز از پول، کسایی که با خوانوادشون می اومدن صمیمیت با هم دیگه بگو بخند ، چه بچه های عالی همه چیز عالی بود خانم های چهل ساله هر کدوم دوستشو می اورد 7,8 نفر میشدن واسه اولین بار با هم اشنا می شدن چه احساسی من داشتم عاشق همچین محیط بودم از هر کشوری ام می اومدن و رفتار مردم با کسی که اونجا کار میکنه وقعا دیدنیه به همون اندازه که به فرزندشون رفتار می کنن با دیگران هم همین طور ،هر روز حدود 1000 نفر من سفارش میگرفتم و اون دخترم کنارم بود که اگه زبونشونو ندونستم بهم بگه،،با چه انسان های اشنا شدم یه بارم اقایی با خانمشون اومده بودن نگاه کردم دیدم میشناسم رفتم گفتم شما تو فیلم فلان بازی می کنید گفت اره دوست دخترش گفت نگاه میکنی با ذوق ،،گفتم مامانم نگاه میکنه اینا با هم کلی حرف زدیم همشون عالی من از هر لحاظ پیشرف کردم هر چقدر تحسین می کردم احساس لیاقتم بیشتر می شد ععه منم می تونم و اون روزایی که دختره مرخصی بود من تنهایی باید همه کار هارو انجام می دادم و اگه مشکلی داشتم کسی نبود اون روزا بدترین روزها بود من از استرس می مردم ولی الان که نگاه می کنم لذت بخش ترین روزام بود چرا که چالش هارو تکی خودم بزرگ و کوچیک باید حل می کردم،و این تجربه شد تو زندگیم که لذت بخش ترین چیز تو زندگی چیزی هست به نام چالش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سمیه لطفی گفته:
    مدت عضویت: 3095 روز

    سلام استاد عزیزم و دوستان هم مدار من

    اولا که اشتباه خودم رو در مورد کد که فکر کرده بودم باور ها همون کد ها می شوند رو اصلاح کنم که این گونه نبود

    کد ها همون خواسته های ما هستند که باید با وضوح بنویسیم و درخواستشون بکنیم

    امروز در حال انجام تمرینات قسمت اول دوره کشف بودم که با تکرار دو باور که شاید هم قبلا هم روشون کار کرده بودم ولی باورها رو خالص تر کردم از روی باورهای استاد دوتا نشانه بعداز تکرار با لذت این باور ها برام پیش اومد

    اولین باور

    حرف مردم برای من پشیزی ارزش نداره

    با تکرار این باور شاید به تعداد ۲۰ بار بیشتر نبود که به یک باره سایتی از تلگرام به صورت هم زمان با با آمد که بهم گفته شد این فایل رو بخون وقتی بازش کردم نوشته بود

    اگر می دانستی مردم به یک سردرد معمولی خودشان بیشتر از مرگ من و تو اهمیت می دهند دیگر نگران فکری که در مورد تو می کنند نبودی

    وباور دوم

    من توی هر شرایطی می تونم هر مقدار ثروتی رو ایجاد کنم

    اینم باور استاد هست توی فایل مقدمه

    با تکرار لذت بخش و حسی عالی

    آقام اومدمنزل گفت یه شرایط بهتر برای کارش پیش اومده که بدون از دست دادن مغازه می تونیم کار رو به بهترین نحو انجام دهیم

    خدایا شاکرم که دارم با ایمانی واقعا و توکل به الله یکتا زندگیم رو خلق کنم

    باور دارم که خودم با افکار و باورهایم دارم زندگیم رو خلق می کنم

    من اجازه می دهم خدا من رو به مسیر های پر از ثروت و نعمت هدایت کند

    من لیاقت بهترین هر چیز رو داریم

    من هر چیزی رو که دوست دارم به راحتی و به موقع بدست می آورم و از اونا بهره مند می شوم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2213 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش و گروه تحقیقاتی عزیزشون و دوستان عزیزم که در این سایت همراه هم هستند

    الان داشتم فایل مقدمه دوره کشف قوانین زندگی رو گوش میدادم فوق العاده هست واقعا نمیدونم چی بگم چرا تا حالا این چیزها رو نمیدونستم راستشو بخواین از اول یکم برام سوال بود چرا بعضی ها خوشبخت و بعضی هم فقیر چرا عدالت نیست این همه فرق گذاشتن برای چیه و …

    واقعا اولین نتیجه ای که برام بعد گوش دادن این فایل بوجود آمد حال خوب و حس خوب این که چقدر ما آدم ها در سرنوشتمون دخیل هستیم ولی این واژه تقدیر همیشه بهمون سنجاق کردن

    استاد هر چقدر بابت این آگاهی ها از شما تشکر کنم کم امیدوارم همیشه و در همه حال روی مدار موفقیت و خوشبختی و سعادت باشید بازم ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: