چند روز پیش مشغول مطالعه نظریههای اخیر پروفسور استیون هاوکینگ بودم. وقتی آن نظریهها را خواندم با تعجب گفتم، یا من در این دنیا نیستم یا آنها. زیرا هرچه به اطرافم نگاه کردم، همهاش فراوانی و برکت دیدم.
اما کمی بعد، به این نتیجه رسیدم که وقتی باور کمبود، حکمران ذهن بشود، حتی اگر پرفسور هاوکینگ هم باشی، خیلی سخت است که بتوانی نشانهای خلاف آن باور و مبتنی بر فراوانی را بیابی.
وقتی عینک کمبود را بر چشمانت زدهای، جز کمبود نمیبینی، به همین دلیل نگران و آشفته میشوی:
نگران تمام شدن منابع، تمام شدن فرصتها، نگران رشد جمعیت و هزاران نگرانی دیگر
باور کمبود آنچنان سلطان ذهن اکثریت جهان است که حتی افراد در لحظههای خوش زندگیشان نیز، لحظهای که غرق تجربه عشق با معشوق خود هستند، نگراناند که مبادا این رابطه تمام شود!
وقتی موفقیت مالیای کسب میکنند یا فروش خوبی دارند، نگراناند که مبادا این اتفاق همین یک بار بوده باشد!
آنوقت به جای لذت بردن از لحظههای خود، به داشتنِ آن خوشی، وابسته میشوند. خسیس، طمع کار و حسود میشوند چون نتوانستهاند این جهان ثروتمند و مبتنی بر فراوانی را باور کنند.
باور کمبود، اجازه نمیدهد این حقیقت را ببینی که:
ثروت، نه تنها از دل هیچ، بلکه از دل چیزهایی ایجاد میشود که روزگاری دلیل اصلی فقر دانسته میشد. همه چیزهایی که روزگاری یک مشکل، مانع و محدودیت بود، الان تبدیل به یک نعمت شده.
تا زمانی که به کمبود باور داری، نشانههای فراوانی در زندگیات ظاهر نمیشوند.
همین چند سال پیش، جمعیت زیاد کشور چین را دلیل فقرش میدانستند، اما الان همین جمعیت، مهمترین دلیل ثروت اش است.
آیا تغییری در چهره، رنگ پوست و حتی منابع مردم چین بوجود آمده، یا فقط نگاه و باور آنها تغییر کرده؟!!!
روزگاری هر فرد در چین یک مصرف کننده بود، اما الان یک مغز مبتکر، یک تولیدکننده و یک خلق کننده فرصت برای صادرات، برای ساختن و خلق ثروت و ارائهاش به جهان شده
روزگاری کویرهای جهان، سرزمینهای بی منفعت و دور انداختی محسوب میشدند، اما الان حکم طلا دارند، زمینهایی که میتوانند با زیر کشت رفتن توسط سلولهای خورشید، مهمترین منبع تولید برق باشند. پس داشتن کویرِ بشتر، یعنی داشتن ثروتِ بیشتر و در اختیار داشتن بخش اعظمتری از نیروی خورشید!
اینها معجزه باور کردن فراوانی است! معجزه ورود به فرکانس فراوانی!
اینها وقتی دیده میشود، وقتی به ثمر مینشیند و وقتی ثروت میسازد، که فرکانس مردم آن منطقه تغییر کند تا آن فرصت را ببیند و از آن ثروت خلق کند.
همین کویر ایران که روزگاری یک مانع بود، الان میتواند با زیر کشت رفتن توسط سلولهای خورشیدی، تبدیل به یک ثروت ناتمام شود. پس چرا باید کمبود را باور کنی، وقتی باور فراوانی، دستت را درباره همه چیز باز نگه میدارد.
وقتی حتی خانه ات می تواند به خاطر وجود سلولهای خورشیدی، به برق شهری وابسته نباشد و در هر جایی بنا شود. این قدرت ثروت است. قدرت باور فراوانی!!
کمبود را باور نکن حتی اگر بزرگترین دانشمند جهان، با بیان نشانههای کمبود، آن را تصدیق کند، آن نشانهها فقط بخاطر باورهای آن فرد خاص است و نه واقعیت جهان.
افرادی که از دوره روانشناسی ثروت۱ استفاده نمودهاند، متوجه شدهاند که بیش از ۳۵ درصد مطالب، تمرینات و آموزشهای این دوره، مربوط به ساختن باور فراوانی است، با اینکه در این دوره بیش از ۱۳۰ باور محدود کننده را تغییر می دهد.
زیرا باور به فراوانی، مهمترین باور برای رسیدن به استقلال مالی است. وقتی این باور را میسازی، دهها باور محدود کنندهی دیگر خود به خود محو میشود.
هرچه فراوانی را بیشتر باور میکنی، بیشتر آن را میبینی و این قانون را درک میکنی که رشد، جزو قوانین ابدی و تغییر ناپذیر جهان است و درک میکنی که روی گنج نشستهای. تا بشریت هست، نعمتها و فرصتها هم هستند.
آنوقت آرام میشوی و همه نگرانیهایت محو میشود و در این آرامش میتوانی به ثروت و برکت اجازه دهی تا وارد زندگیات شود. این قانون است.
در دوره روانشناسی ثروت ۱، سعی نموده ام آموزشهای این دوره را روی این قوانین بنا کنم و اساس این قوانین را در فرد ایجاد کنم تا باورهایش را بر اساس قدرتمند کننده ترین قانون جهان، بسازد، پرورش دهد و نتایج این دوره نشان داده که در این مأموریت، کاملاً موفق شدهام.
سعیام بر این بوده، این دوره چنان باشد که حتی اگر ۱۰۰ سال دیگر نیز فردی آن آموزشها را بشنود، برایش درسهای زیاد و نتایج زیادی داشته باشد که زندگیاش را متحول نماید.
تا این جمله خداوند را خوب درک کند که گفته:
اگر تمام درختان قلم و تمام آبها مرکب شوند، هرگز نخواهید توانست نعمتهای پروردگار را بشمرید.
سید حسین عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD889MB21 دقیقه
- فایل صوتی کمبود را باور نکن حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد!19MB21 دقیقه
به نامِ خدایی که جهانی آفریده با بــــی نهــــایت ثــــروت و نعمت.. جهانی که همیشه رو به رشد و پیشرفته..
روز بیست و هشتم سفرِ زیبای من💕
سلااااام به استاد عزیزم و خانم شایسته جان
و همههه ی اعضای خانواده ی صمیمیم که هر روز تعدادشون بیشتر میشه و این یعنی هر روز تعداد بیشتری از افراد جهان متوجه ی قانون زیبای خداوند میشن … هر روز آدمای مثبت بیشتر و بیشتر میشن.. هر روز وجودخداوند و قدرت او بیشتر درک میشه..هر روز آدمای با ایمان بیشتر میشه.. و واقعا خدایاااا شکرت❤
خانم شایسته ی عزیزم چقدر قابل فهم و زیبا بیان کردین که : ما به یک اندازه تواناییِ تجربه ی فقر یا ثروت ، کمبود یا فرآوانی را داریم ، اما اینکه وارد کدام مدار بشیم و چ شرایطی رو تجربه کنیم ، در دستِ باور هایمان است
بله این خودِ من هستم که انتخاب میکنم ک ثروتمند باشم یا فقیر .. و این نیست ک ثروتمند شدن سخت تر از فقیر شدنه .. در واقع ۲ راه کاملا متفاوت است و هر دوی آنها در حال گسترش است یعنی اگه کمبود رو باور کنم و راه فقیر شدن رو پیش بگیرم من هر روز فقیر تر و بدبخت تر از روز قبل میشم و انتهایی نداره و اگه فراوانی رو باور کنم و راه ثروتمند شدن رو در پیش بگیرم من هر روز ثروتمند تر از روز قبل میشم و باز هم انتهایی نداره بیییی نهااااایته
این منم که باید انتخاب کنم میخام کدوم راه رو پیش بگیرم ؟ راهِ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ یا راهِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ و الضَّالِّینَ را ؟؟؟
وجودِ من کدوم رو میطلبه ؟ معلومه که راه ثروت ، فراوانی ، نعمت و راه درست را
و همیشه خدارو سپاسگزارم که منو به سمتِ همچین استادِ بی نظیر و سایتِ عالی ای هدایت کرد ❤
باور به کمبود یکی از باور های محدود کننده ی من بوده و آنقدر ریشه کرده که همیشه باید روش کار کنم تا بهتر و بهتر بشه
مثلا خیلی ناراحت این بودم که این همه کاغذ استفاده میشه و درختا و جنگلا از بین میرن😱😶
نگرانِ مصرف آب بودم ، مصرف برق ، مصرف گاز و …
ی مطلبی رو از کتاب زیست شناسیم براتون میخام بگم در مورد تکامل و پیشرفت جهان ..
نخستین جانداران تک سلولی ای که روی زمین پدیدار شدند ، هتروتروف(مصرف کننده مثلا مثل گیاهان قادر به تولید مواد غذایی نیستن مثل ما آدما) و بی هوازی( بدون استفاده از اکسیژن و هنوز اکسیژنی نبوده !) بوده اند
و بعد سیانو باکتری ها که اتوتروف (فتوسنتز کننده) و بی هوازی بودند و با پیدایش این باکتری ها اکسیژن به تدریج در درون اقیانوسها و جو زمین آزاد شد
و گذشت و گذشت و گذشت تا موجودات پر سلولی در اثر تکامل به وجود اومدند .. ۵۰۰ میلیون سال پیش ماهی های بدون آرواره ، در این بین یعنی ۴۴۰ میلیون سال پیش انقراض گروهی اول (انقراض گروهی یعنی مرگِ تمامِ اعضای متعلق به بسیاری از گونه های مختلف که تحت تاثیر تغییرات بزرگ بوم شناختی انجام شده ) رخ داد که ۸۵٪ از جاندارن روی زمین بطور ناگهانی منقرض شدند !!
….
و بعد ۳۷۰ میلیون سال پیش دوزیستان ب وجود آمدند و ۱۰ میلیون سال بعد (۳۶۰ م سال پیش) انقراض گروهی دوم که در آن ۸۳٪ از گونه ها از بین رفتند و در ادامه ۱۰ میلیون سال بعد (۳۵۰ م سال پیش) خزندگان به وجود آمدند
و بعد ۲۴۵ میلیون سال پیش انقراض گروهی سوم که در آن ۹۶٪ گونه های جانوری موجود منقرض شدند !! و بعد پرندگان و پستانداران به وجود آمدند ..
و ۶۵ میلیون سال پیش که انقراض گروهی پنجم رخ داده و در آن ۷۶٪ از گونه های ساکن خشکی منقرض شدند !
…
عمیق که نگاه میکنم بیشتر معنیِ این جمله رو میفهمم که جهان رو به گسترش و پیشرفت بی نهایت است
در آن زمانهای خیلیییی دور آیا بعد آن انقراض های خیلیییی بزرگ جهان پسرفت کرد ؟ جهان کوچک شد ؟ خیرررر جهان رشــــد کرد ، بزرگترررر شد ، موجودات جدید تر پیشرفته تر سازگار تر به وجود آمدند .. طبیعت جهان اینه ، حرکتی رو ب سوی کمال ، رو بسوی خداوند …
برام جالبه الان ک میگن انسان داره طبیعت رو نابود میکنه ، جنگلهای استوایی ب دلیل فعالیت های انسان ب زودی از بین میرن و منابع دارن تموم میشن و …. آیا اون زمانهای دورررر هم انسان بود ک اون اتفاقات افتاد ؟؟؟ آیا اصلا رشد طبیعت و جهان متوقف شد ؟ یا در نهایت همه ی اون اتفاقا باعث رشد بیشترش شد ؟
این اتفاقها داره زمین رو از بین میبره ؟ یا داره باعث رشد بیشترش میشه ؟
منابع الان دارن تموم میشن ؟ یا منابع بهتر و بیشتری دارن موجود میشن؟
…..
فقط میتونم بگم خدای من ، رب من شکررررررت برای خلق این جهان و زمین شگفت انگیز😍
در پناه رب قدرتمند و مهربان❤