کمبود را باور نکن حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد!

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

چند روز پیش مشغول مطالعه نظریه‌های اخیر پروفسور استیون هاوکینگ بودم. وقتی آن نظریه‌ها را خواندم با تعجب گفتم، یا من در این دنیا نیستم یا آنها. زیرا هرچه به اطرافم نگاه کردم، همه‌اش فراوانی و برکت دیدم.

اما کمی بعد، به این نتیجه رسیدم که وقتی باور کمبود، حکمران ذهن بشود، حتی اگر پرفسور هاوکینگ هم باشی، خیلی سخت است که بتوانی نشانه‌ای خلاف آن باور و مبتنی بر فراوانی را بیابی.

وقتی عینک کمبود را بر چشمانت زده‌ای، جز کمبود نمی‌بینی، به همین دلیل نگران و آشفته می‌شوی:

نگران تمام شدن منابع، تمام شدن فرصت‌ها، نگران رشد جمعیت و هزاران نگرانی دیگر

باور کمبود آنچنان سلطان ذهن اکثریت جهان است که حتی افراد در لحظه‌های خوش زندگی‌شان نیز، لحظه‌ای که غرق تجربه عشق با معشوق خود هستند، نگران‌اند که مبادا این رابطه تمام شود!

وقتی موفقیت مالی‌ای کسب می‌کنند یا فروش خوبی دارند، نگران‌اند که مبادا این اتفاق همین یک بار بوده باشد!

آنوقت به جای لذت بردن از لحظه‌های خود، به داشتنِ آن خوشی، وابسته می‌شوند. خسیس، طمع کار و حسود می‌شوند چون نتوانسته‌اند این جهان ثروتمند و مبتنی بر فراوانی را باور کنند.

باور کمبود، اجازه نمی‌دهد این حقیقت را ببینی که:

ثروت، نه تنها از دل هیچ، بلکه از دل چیزهایی ایجاد می‌شود که روزگاری دلیل اصلی فقر دانسته می‌شد. همه چیزهایی که روزگاری یک مشکل، مانع و محدودیت بود، الان تبدیل به یک نعمت شده.

تا زمانی که به کمبود باور داری، نشانه‌های فراوانی در زندگی‌ات ظاهر نمی‌شوند.

همین چند سال پیش، جمعیت زیاد کشور چین را دلیل فقرش می‌دانستند، اما الان همین جمعیت، مهم‌ترین دلیل ثروت اش است.

آیا  تغییری در چهره، رنگ پوست و حتی منابع مردم چین بوجود آمده، یا  فقط نگاه و باور آنها تغییر کرده؟!!!

روزگاری هر فرد در چین یک مصرف کننده بود، اما الان یک مغز مبتکر، یک تولیدکننده و یک خلق کننده فرصت برای صادرات، برای ساختن و خلق ثروت و ارائه‌اش به جهان شده

روزگاری کویرهای جهان، سرزمین‌های بی منفعت و دور انداختی محسوب می‌شدند، اما الان حکم طلا دارند، زمین‌هایی که می‌توانند با زیر کشت رفتن توسط سلولهای خورشید، مهم‌ترین منبع تولید برق باشند. پس داشتن کویرِ بشتر، یعنی داشتن ثروتِ بیشتر و در اختیار داشتن بخش اعظم‌تری از نیروی خورشید!

اینها معجزه باور کردن فراوانی است! معجزه ورود به فرکانس فراوانی!

این‌ها وقتی دیده می‌شود، وقتی به ثمر می‌نشیند و وقتی ثروت می‌سازد، که فرکانس مردم آن منطقه تغییر کند تا آن فرصت را ببیند و از آن ثروت خلق کند.

همین کویر ایران که روزگاری یک مانع بود، الان می‌تواند با زیر کشت رفتن توسط سلولهای خورشیدی، تبدیل به یک ثروت ناتمام شود. پس چرا باید کمبود را باور کنی، وقتی باور فراوانی، دستت را درباره همه چیز باز نگه می‌دارد.

وقتی حتی خانه ات می تواند به خاطر وجود سلولهای خورشیدی، به برق شهری وابسته نباشد و در هر جایی بنا شود.  این قدرت ثروت است. قدرت باور فراوانی!!

کمبود را باور نکن حتی اگر بزرگترین دانشمند جهان، با بیان نشانه‌های کمبود، آن را تصدیق کند، آن نشانه‌ها فقط بخاطر باورهای آن فرد خاص است و نه واقعیت جهان.

افرادی که از دوره روانشناسی ثروت۱ استفاده نموده‌اند، متوجه شده‌اند که بیش از ۳۵ درصد مطالب، تمرینات و آموزش‌های این دوره، مربوط به ساختن باور فراوانی است، با اینکه در این دوره بیش از ۱۳۰ باور محدود کننده را تغییر می دهد.

زیرا باور به فراوانی، مهم‌ترین باور برای رسیدن به استقلال مالی است. وقتی این باور را می‌سازی، ده‌ها باور محدود کننده‌ی دیگر خود به خود محو می‌شود.

هرچه فراوانی را بیشتر باور می‌کنی، بیشتر آن را می‌بینی و این قانون را درک می‌کنی که رشد، جزو قوانین ابدی و تغییر ناپذیر جهان است و درک می‌کنی که روی گنج نشسته‌ای. تا بشریت هست، نعمت‌ها و فرصت‌ها هم هستند.

آنوقت آرام می‌شوی و همه نگرانی‌هایت محو می‌شود و در این آرامش می‌توانی به ثروت و برکت اجازه دهی تا وارد زندگی‌ات شود. این قانون است.

در دوره روانشناسی ثروت ۱، سعی نموده ام آموزش‌های این دوره را روی این قوانین بنا کنم  و اساس این قوانین را در فرد ایجاد کنم تا باورهایش را بر اساس قدرتمند کننده ترین قانون جهان، بسازد، پرورش دهد و نتایج این دوره نشان داده که در این مأموریت، کاملاً موفق شده‌ام.

سعی‌ام بر این بوده، این دوره چنان باشد که حتی اگر ۱۰۰ سال دیگر نیز فردی آن آموزش‌ها را بشنود، برایش درس‌های زیاد و نتایج زیادی داشته باشد که زندگی‌اش را متحول نماید.

تا این جمله خداوند را خوب درک کند که گفته:

اگر تمام درختان قلم و تمام آبها مرکب شوند، هرگز نخواهید توانست نعمت‌های پروردگار را بشمرید.

سید حسین عباس منش

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    889MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی کمبود را باور نکن حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد!
    19MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1199 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «یزدان نظری» در این صفحه: 5
  1. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2616 روز

    استاد عباس منش راست میگه …

    همه ما باید سپاسگزار این باشیم که خداوند این فرصتها رو به استاد میده که بیاد و در مورد درک کرده هاشون با ما صحبت کنن و به همون اندازه باید سپاسگزار این باشیم که ماااا در مسیری هستیم که توفیق شنیدن صحبت های استاد رو داریم.

    به قول یکی از دوستان، مایی که در مکتب استاد عباس منش، به عنوان یکی از بهترین اساتید موفق، هستیم یعنی این خواست های ذهن ما بوده که ما رو هدایت کرده به سمت این استاد تا توفیق شنیدن حرفهای ایشون رو داشته باشیم! و مایی که در این مسیر هستیم و چنین الگوی موفقی در تمام زمینه ها داریم، باید هم نتایجی خارق العاده بگیریم. مثل اینه یه گنج یاب داشته باشیم و ازش استفاده نکنیم!

    پس شکر بودنمون در این مسیر

    شکر استاد مون در این مسیر

    و شکر خدایی که هدایت کرد

    ……………………………………………………………..

    و اما این فایل،

    میدونین استاد …

    من از همون بچگی، وقتی توی کتابای مختلف علوم تجربی و جغرافیا و اجتماعی مدرسه به ما میگفتن که زمین داره نابود میشه و ذخایر زمین در حال تموم شدنه و از این صحبتا … از همون موقع با اینکه بچه بودم وچیزی از قانون نمیدونستم اما حالم بد میشد! هیچ احساس خوبی از این جملات نمیگرفتم! الان علتشو میفهمم! الان میفهمم که حتی اون موقع هم احساسم به عنوان قطب نمای درونم بهم هشدار میداد که اون باور، باور مناسبی نیست چون داره حالتو بد میکنه! الان که شما اینا رو گفتین یاد اون موقع افتادم. حتی توی کتابای آموزشی مدرسه مون هم به ما همینا رو میگفتن!

    این باور شما چقدر بهم احساس آرامش و احساس خوبی میده که باور کنیم بی نهایت فرصت هست و بینهایت نعمت و ثروت هست که هنوز به فکر ما نرسیده!

    مثال میارم تا ذهنم اینو باورش کنه …

    مثلا ایده ای تاکسی اینترنتی که امروزه در سراسر جهان همه دارن ازش استفاده میکنن رو در نظر بگیریم. تا همین ده سال پیش، یعنی سال 89 ما برای اتصال به اینترنتش مشکل داشتیم! کی فکرشو میکرد فقط ده سال بعد همه بتونن هر جای جهان، حتی نوک کوه، حتی در بیابان، اینترنت پرسرعت 4G رو داخل گوشی هاشون تجربه کنن؟!

    و همین دسترسی راحت به اینترنت بتونه کلی شغل های راحت تر، کم دردسر تر، و درعین حال پر درامد تری ایجاد کنه!

    +طی این مدت چقدددر خرید و فروش های اینترنتی گسترش پیدا کرده و چقدر راحت تر شده؟! چقدر درامدششون بیشتر شده؟! دیگه لازم نیست اون فروشنده کلی هزینه بابت اجاره ی مغازه و هزینه ی آب و برق و … بده.

    + طی این مدت چقدر تاکسی های اینترنتی بیشتر شده و چقدر راحت تر از قبل هرجا که باشیم میتونیم بهترین ماشین رو با بهترین کیفیت و قیمت درخواست کنیم. به همون اندازه اون راننده هم هر زمانی که دلش بخواد در هر جای ایران ( نه فقط شهر خودش ) میتونه کارش رو انجام بده! چون دیگه لازم نیست آدرس رو بلد باشه! همین که جی پی اس بلده کافیه!

    + طی این مدت چقدر کسب و کارهای اینستاگرامی بیشتر شده؟! حتی پزشکان و مشاغل دیگه دارن سعی میکنن از طریق اینستاگرام کارشون رو گسترش بدن! در فضایی رایگان!

    + طی این مدت همین جی پی اس باعث شکل گرفتن چه چیزا که نشده! هر جا که بخوای بری، خیلی راحت نه تنها سریع ترین و راحت ترین مسیر رو میگه بهت، بلکه میتونی مشاغل مختلف رو داخل همون نقشه پیدا کنی! حتی کلی تور مجازی میتونی پیدا کنی اونجا !

    + طی همین ده سال کی فکرشو میکرد حتی سیستم آموزش بتونه اینترنتی بشه و دانشگاه بری، با اینکه حضورا دانشگاه نری! دیگه لازم نیست اون شهر باشی، لازم نیست هزینه های اضافی اقامت و سکونت و خورد و خوراک بدی …

    یعنی طی همین مدت کوتاه به قدری مشاغل جدیدی شکل گرفته که طرف فقط با ضبط کردن ویدیو تونسته کلی درامد بدست بیاره!

    جالبه سرعت رشدشون هم بالارفته !

    یعنی کسب و کارها خیلی سریع تر از قبل رشد میکنن و خیلی هم بیشتر پول میسازن و صدالبته خیلی هم راحت تر!

    این روزا هر کسی میتونه یه فروشنده باشه و محصول خودش رو بفروشه بدون اینکه عملا مغازه ای داشته باشه!! بدون اینکه بخواد هزینه ای اضافی پرداخت کنه!

    این روزا دیگه معنای سرکار رفتن از بین رفته! دیگه لازم نیست کسی از خونه بیرون بره تا کار کنه که بهش بگن “سرکار” رفتن!

    اون شخص میتونه در اوج آزادی مکانی هر جا که باشه کارش رو ادامه بده! هر شغلی که باشه! حتی اگه ورزشکار باشه و یا حتی اگه پزشک باشه! این روزا کاری درامد بیشتری داره که راحتر و ساده تر و لذت بخش تر باشه! این روزا پول دراوردن خیلی راحت تر شده! قبلا اگه یه پسر بچه میخواست کار کنه، باید درس و مشق رو رها میکرد و میرفت یه مغازه ای شاگردی میکرد اما الان هر کسی با هر سنی میتونه در اوج آزادی زمانی و مکانی با همون کامپیوتر و گوشی که داره پول دربیاره! از چیزی که بلده! ار چیزی که دوسش داره! نه اینکه مجبور باشه بره شاگرد مکانیک بشه!

    پول دراوردن راحت تر شده چون هر کسی با هر مهارت و هر علاقه ای که داره میتونه به راحتی ازش پول بسازه! حتی اگه طرف عاشق بازی های کامپیوتری باشه!!! اون زمان که از این خبرا نبود!! کسی که بازی میکرد بهش میگفتن اینا برات نون و آب نمیشه برو یه جا شاگردی کن تا چیزی یادبگیری!

    این روزا پول دراوردن راحت تر شده چون دارم میبینم کسایی که اصرار دارن به همون شیوه ی گذشته و به شیوه ی سنتی کار کنن، درامد کمتری دارن نسبت به کسایی که خیلی راحت تر دارن در بستر اینترنت کار میکنن! نمونه ی بارزش که برای همه منطقی باشه راننده های موفق اسنپ! کسی که داره روی تاکسی کار میکنه و صبح تا شب داره ترافیک خیابونا رو متر میکنه و زانو و کمر و اعصاب براش نمونده درامد بیشتری داره یا اون راننده ی ( اتفاقا تازه کار ) که وارد اسنپ شده و هر زمانی که راحت باشه، در اوج راحتی در هر جای شهر، در اوج امنیت و راحتی مسافرا رو جابجا میکنه و شب به شب پولا وارد حسابش میشه؟! با همون ماشین خودش … بدون اینکه لازم باشه تاکسی داشته باشه و بدون اینکه لازم باشه یک مسیر خاص کار کنه و بدون اینکه لازم باشه کارت شهری و هزار و یک مدارک تهیه کنه. بدون اینکه لازم باشه سر پول خورد چک و چونه بزنه و بدون اینکه لازم باشه برای 1500 تومن هی ترمز کنه!

    راحتی کدوم بیشتره؟! درامد کدوم بیشتره؟! هزینه های مصرفی و خرج ماشین کدوم کمتره؟!

    این یعنی با پیشرفت علم و گسترش اینترنت، همه چی راحت تر شده! حتی پول داروردنش!

    مثال دوم، فروشگاه های آنلاینی مثل دیجی کالا و امازون … حرفی ندارم بگم چون کاملا واضحه که همه ی افراد( چه فروشنده و چه خریدار و چه مدیر این مجموعه) داره سود بیشتری میبره نسبت به گذشته. بدون هزینه های اضافی … بدون هیچ دردسر خاصی ..

    همه این مثالها رو برای خودم بازگو کردم تا بیشتر باور کنم که موقعیت های ثروت آفرین و نعمت آفرین بیشماری وجود داره که الان هیچ ایده ای در موردشون نداریم! مثل همون ده سال قبل که هیچ ایده ای در مورد مشاغل الان نداشتیم!

    ……

    فروانی یعنی اگه حتی نفت تموم بشه، حتی اگه سوخت های فسیلی بخواد تموم شه، چیزایی جایگرزینش میشه که به نسبت خیلی قوی تر و گسترده از اونا جوابگوی این نیاز مردم باشه! مثل نیروی عظیم هسته ای!

    من حس میکنم حتی تموم شدن سوخت های فسیلی، نشانه ی بزرگ شدن ظرف زمین و آمادگی دریافت سوخت جایگزین و متمامل تره! یعنی چیزی جایگزین میشه که چندین و چند برابر از قبلی قوی تر و کامل تره و جوابگوی تمام نیازهای این جمعیته!

    اصلا بیایم به قضیه از دیدگاه دیگه ای نگاه کنیم…

    وظیفه ی ماست که در مورد زمین نگران باشیم؟! اینکه مثلا فلان اتفاق نیفته یا بیفته … پس خدا چیکارس اینجا؟! همون خدایی که تموم این کوه ها و اقیانوس ها و طبیعت ها رو خلق کرده، همون خدایی که تمام این نیروهای طبیعی رو خلق کرده، انسان دخالتی کرده؟! انسان کمکی کرده؟! خب همون خدا به محض اینکه ببینه جمیعت کره ی زمینش بیشتر بشه، به محض اینکه ببینه فلان منبع دیگه جوابگو نیست، بازهم خودش چیزی رو میده که چندین و چند برابر بیشتر از قبلی جوابگو باشه! این یعنی پیشرفت جهان! این یعنی گسترش جهان! این یعنی تکامل جهان!!!! تکامل با پر شدن ظرف، لاجرم ظرف گسترده تری رو میسازه!

    به قول استاد ” مگه خورشید خاموش میشه؟! ”

    …………

    استاد عزیزم آرزوی بینهایت ثروت و خوشبختی رو براتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  2. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2616 روز

    … ساعت دو ظهر رد شده بود و داشتم آماده میشدم که از سرکار به خونه برگردم. خداروشکر امروز یه روز عالیه عالی بود! چرا که همیشه جمعه ها رو متفاوت تر از همیشه لذت میبرم. از صبحانه ی مفصل و متفاوتی که توی حیاط خوردم بگیر تاااا خواب راحت دیشبم در پشت بوم در اوج خنکی هوا ! کلی با حیوانات قد و نیم قدم بازی کردم و خوشحال تر از همیشه در اون ارامش درون به سمت محل کارم حرکت کردم. چون در اوج آرامش و اتصال سر کارم حاضر شدم، خوشبختانه به بهترین نحو ممکن کارم رو انجام دادم و کلی اتفاقات ریز و درشت خوب برام افتاد.

    … ساعت دو ظهر رد شده بود و من داشتم اماده میشدم که برگردم خونه. اما این بار بهم گفته شد که بر خلاف همیشه که در اوج خستگی خیلی تند و سریع لباسامو عوض میکنم تا سریع تر برسم خونه و ناهار بخورم، عوضش آرامشم رو ادامه بدم! یعنی یه چایی برای خودم بریزم و با بیسکویت ساقه طلایی بخورم تا احساس گرسنگیم رو برطرف کنه! بعدش در کمال ارامش لباسامو عوض کنم و در کمال ارامش و حال خوب به سمت خونه حرکت کنم!

    باید بگم این الهام فوق العاده بود و باعث شد حال خوبم ادامه پیدا کنه! حتی با وجود خستگی جسمی! با حال خوبم در اوج اتصال به خونه رسیدم و رفتم که صورت ماهم رو با صابون جدید و خاصم بشورم … داشتم صورتمو کف میزدم که یه چیزی بهم گفته شد !

    ” کمبود را باور نکن حتی اگه پرفسور هاوکینگ اونو تایید کنه! ”

    خدای من …

    این دیگه چی بود و از کجا اومد؟!

    فقط یادمه چنین عنوانی رو قبلا تو سایت دیده بودم اما نمیدونم چی هست …

    یه صدایی بهم گفت اینو دست کم نگیرم! چون امروز به طرز فوق العاده ای متصل به نیروی رب بودم پس قطعا این عنوان اتفاقی توی ذهنم نیومده و می تونه سخن خداوندم باشه! با خودم گفتم حتما وقتی ناهارمو خوردم و از خواب بیدار شدم اولین کاری که میکنم اینه که برم و این فایلو از سایت پیدا کنم!

    از خواب لذت بخشم بیدار شدم و طبق عادت سراغ چایی تازه دم و کیک عصرانه خونگی رفتم و همزمان سراغ سایت رفتم تا این فایلو پیدا کنم.

    خوشبختانه با قسمت سرچ تونستم فایلو پیدا کنم!

    بیصبرانه رفتم سراغ کپشن فایل تا ببینم خدا میخواد چی بگه بهم!

    حیرت انگیزع

    ظاهرا دارم به از لحاظ فرکانسی به خواسته ی استقلال مالیم نزدیک تر میشم!

    اینجا داره از چیزی صحبت میشه به نام “فراوانی” که منشاء اصلی ثروت و استقلال مالیه!

    اینجا داره در مورد “کمبود” صحبت میشه که ترمز بزرگ عدم پیشرفت مالیه حتی با وجود تلاشهای فراوان!

    خدایا شکرت که منو هدایت کردی به ترمیم باوری که در وضعیت مالی من حرف اول رو میزنه!

    خدایا شکرت!

    خوشحالم که دارم به خواسته هام نزدیک و نزدیک تر میشم … البته در اوج لذت و رهایی و راحتی !

    بریم سراغ فیلم و بشنویم سخنان خداوندمون رو از زبان استاد عباس منش!

    آخ اون صدای آشنای پرنده خوش آواز پرادایس …

    آره! این منظره پرادایسه! خوده خودشه ! فقط قطر تنه درختاش نسبت به امسال یه کوچولو کمتره!

    میدونین استاد،

    الان که دارم به حرفاتون فکر میکنم میبینم که این باور محدودیت از بچگی در وجود ما نهادینه شده! اره الان یادم افتاد …

    چه حرفای اشنایی! یادمه از همون بچگی، از دبستان تا دبیرستانش در درس علوم تجربی و جغرافیا مدام بهمون گوشزد میکردن که آی بچه ها منابع نفت و گاز و آب و برق داره تموم میشه و تا چند سال آینده از تشنگی و سرما خواهیم مرد! یادمه اون انیمیشن هایی که تلویزیون پخش میکرد که بگه زمین در حال نابودیه و دیگه جای زندگی نیست!

    اهاااا الان یادم افتاد!

    همین دیشب بود که یکی از دکترهای مشهور و نامی یه پستی از صحبتای آقای مهران مدیری گذاشت که میگفتن: “زمین دیگه جای قشنگی برای زندگی نیست! دیگه ارزش نداره ! دیگه کیف نمیده ! پر شده از جنگ و دعوا و مشکلات و قحطی و بیماری! ”

    و جالبه همون آقای دکتر هم حرفای آقای مدیری رو تایید میکردن و برای خودشون منطقی تر میکردن ! ! !

    یادمه دیشب بعد دیدن این پست، یه کوچولو فرکانسم پایین اومد و دقیقا حس کردم که یه خوراک نامناسب به ذهنم دادم که نتیجش، افت فرکانسم شده!

    اما بلافاصله با خودم گفتم مهم نیست آقای مدیری چقدر مشهور و محبوب و دوست داشتنی و ثروتمند باشه، من دارم چیزی رو از ایشون میشنوم که ۱۰۰ درصد خلاف چیزایی هست که تا به حال از قانون شنیدم! آره حرفای ایشون غیرقانونیه ! چون دارم میبینم که حالمو بد میکنه پس یعنی خوراک نامناسبه!

    با خودم گفتم مهم نیست این آقای دکتر چقدر محبوب و دوست داستنی و ماهر و ثروتمنده ! مهم نیست چقدر سعی کردم از مهارت و رفتار ایشون الگوبرداری کنم … مهم اینه دارم میبینم ایشون هم داره حرفایی میزنه حالمو بد میکنه!

    بعدش به یه نتیجه ای رسیدم…

    گفتم مهم نیست طرف چقدر باسواده یا بی سواد ! چقدر محبوبه یا نه! چقدر مشهوره یا نه ! هیچ کدوم اینا دلیل بر خوشبختی و قانون مند بودن اونا نمیشه! یعنی من عاشق این تیکه از قانون هستم که با موقعیت اجتماعی بی ارتباطه و هرکسی با هر موقعیتی میتونه با یادگیری قانون زندگیشو متحول کنه!

    با خودم گفتم پس تعریف خوشبختی چیه!؟ اگه اون افراد قانون مند نیستند پس چه طور به اون موقعیت و ثروت ک شهرت رسیدن؟

    با خودم گفتم تمام اینا زمانی ارزشمنده که من از ثانیه به ثانیه زندگیم لذت ببرم به طوری که حسرت یک ثانیه قبل رو نخورم! با خودم گفتم درسته این افراد ظاهرا خوشبختن اما خودشون دارن میگن که ما از زندگی لذت نمیبریم و زندگی ارزش زندگی کردن نداره! چه وضعیت مشابهی خدای من .. دقیقا مثل ورزشکارا یا بازیگرایی که در مدت کوتاهی به شهرت و ثروت میرسن اما بعد از مدتی به طرز نامناسبی از این دایره خارج میشن! چون فکر میکردن مقصد و هدف همینه و وقتی بهش رسیدن، دیدن که دیگه چیزی نمیتونه خوشحالشون کنه!

    آموختم که خوشبخت کسیه که از ثانیه به ثانیه زندگیش لذت ببره

    آموختم که پول رو نخوام بلکه ثروت بخوام. چون ثروتمند کسیه که از تک به تک دارایی هاش داره لذت میبره.

    اینجا دارم یادمیگیرم ثروتمند بشم نه پولدار!

    دارم یادمیگیرم خوشبخت بشم نه مشهور!

    دارم یادگیریم در تمام جوانب زندگیم موفق باشم !

    چون خوشبختی یعنی موفقیت در تمام جوانب زندگی!

    آره استاد عزیزم …

    این فایل برای هدایت من نسبت به تضاد دیشبم و حرفای اون افراد مشهور بود که بفهمم خوشبختی افراد رو با ظواهر زندگیشون نسنجم و اگه میبینم کسی پولداره یا معروفه، نمیتونه قطعا الگوی مناسبی باشه!

    فهمیدم که رو حساب سواد علمی کسی، سواد قوانین و سواد زندگی کردنش رو نسنجم و این دوتا هیچ ربطی بهم ندارن!

    چه بسا کسی به پول و شهرت رسیده باشه اما احساس خوشبختی نکنه و از زندگیش لذت نبره.

    همینطور ممکنه کسی نه پول داشته باشه و نه علم و شهرت و بازهم از زندگیش راضی نباشه!

    فهمیدم که میزان لذت بردن ما از ثانیه به ثانیه زندگی و موفقیت ما در تمام جوانب زندگی چیزیه که باید دنبالش باشم.

    اخ چقدر احساسم خوبه با این باور ناب! چون همین لحظه در همین مکان، با همین داشته هام میتونم به خوبی از لحظاتم لذت ببرم و خوشبخت باشم!

    فکرشو بکن وقتی با همینا از زندگی لذت ببرم، با نعمات بیشتر خداوند چقدر بیشتر میتونم لذت ببرم!

    من آفریده شدم تا لذت ببرم!

    از زندگی لذت ببرم!

    از نعمت هایی که خداوند بهم عطا کرده لذت ببرم!

    میدونی استاد …

    وقتی شما از تفاوت شرایط سیاره های دیگه با زمین صحبت کردین، یه عشق عجیبی نسبت به کره زمین حس کردم و عاشقش شدم! خدای من …

    چقدر جای شکر داره این کره خاکی! کره ای که تمام شرایطش برای زندگی کردن ما مهیاست!

    ترکیب هوا و جو به صورتیه که ما میتونیم به راحتی نفس بکشیم! در صورتی که در کره های دیگه اینطوری نیست! پس سپاس هوای کره زمین

    آب! این مایع شفاف و خدادادی که در بدن هر موجود زنده ای، چه جانور و چه گیاه وجود داره و به محض کمبود آب بدنش، دچار ضعف و در نهایت مرگ میشه! و ما در کره زمین به راحتی میتونیم آب شیرین و گوارا رو بنوشیم و زنده بمانیم! آب یعنی زندگی! پس سپاس خداوند برای این نعمت حیات!

    خاک! کدوم کره چنین خاکی داره که بعد از آب، نیاز غذای ما رو بر طرف کنه؟! چه نعمت ارزشمندیه که میتونیم از یک دانه گندم، هزاران هزاران دانه گندم برداشت کنیم! این یعنی فراوانی! پس سپاس خداوندی که خاک رو آفرید و به راحتی در اختیار ما قرار داد!

    کدوم کره این امکان رو داره که ما انسان ها از جانوران و گیاهان اون کره به راحتی تغذیه کنیم و تمام نیازهای غذایی بدن رو به راحتی برطرف کنیم!؟

    آتش! برای شکل گرفتن این عنصر زندگی بخش نیازمند گرما، اکسیژن و سوخت هستیم. کدوم کره این امکان رو داره که به راحتی شعله ی زیبای آتش رو روشن کنیم؟!

    کدوم کره به اندازه زمین زیبایی و نعمت داره تا حدی که هیچ قلمی نتونه همه رو ثبت کنه؟! از بوم اسمون همیشه متغیرش بگیر تا سرسبزی زمینش! تا تمام جنبنده ها و زیبایی هایی که هروز به فرصت لذت بردن رو فراهم میکنن!

    خدای من چرا این همه مدت قدر این کره مقدس رو ندونستم و بابتش ازت تشکر نکردم!؟ سپاسگزار این زمینی هستم که برای زندگی و لذت بردن من آفریدی.

    زمین، دوستت دارم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 94 رای:
    • -
      یزدان نظری گفته:
      مدت عضویت: 2616 روز

      میبینی یزدان عزیزم …

      میدونی چی شد؟! امروز هدایت شدم به سمت این فایل ( از کلید فراوانی ) و انگار بار اول بود که می دیدمش! یعنی اصلا یادم نبود که من قبلا نه تنها این فایل رو دیدم، بلکه براش کامنت خوبی هم نوشتم!

      به نظرت چی میتونه باعث این اتفاق عجیب بشه؟! منی که معتقدم هر جا کامنتی گذاشتم، اون مطالب در ذهن من حک شده. پس چرا دوباره هدایت شدم سمت این فایل تکراری با حالتی که حتی متوجه نشدم که من اینو دو ماه پیش دیدم؟!

      اتفاقیه؟! نه … آموختم که امکان نداره در این جهان قانونمند چیزی اتفاقی باشه! امکان نداره!

      همونطور که الان متوجه شدم چرا دوباره هدایت شدم اینجا …

      داستان از اون قراره که من این فایل رو باز کردم و از همون دقیقه ی اولش شروع کردم به دریافت آگاهی های جدید و ناب و شروع کردم به کامنت نوشتن حتی در مورد مقدمه ی فایل!!!

      باز هم آگاهی ها اومدو فراوانی رو بهتر درک کردم و هی نوشتم. تا اینکه رسید به یه قسمتی از سایت و من حس کردم این صحبت استاد برام آشناست! اومدم بین کامنتا گشتم و کامنت خودم رو پیدا کردم! دوباره خوندمش … انصافا قشنگ نوشتم! دم خودم گرم! به همین خاطر دلم نیومد برات پاسخ به دیدگاه نزنم و تحسینت نکنم یزدان نازنینم!

      اما کامنت جدیدم یه مقدار فرق داره و نکاتی رو عنوان کردم که مرتبط با خواسته ی ذهنم یعنی حل کردن ترمز مخفی محدویدیت هست. اصلا به همین خاطر کلید ” فراوانی ” رو هرروز میزنم.

      بر عکس سری قبلی که در جواب سوال دیگه به سمت این فایل هدایت شدم. البته اون جور که معلومه حتی اون موقش هم من هدایت شدم به سمت باور فراوانی به عنوان مهم ترین باور ثروت ساز اما … اون موقع فکر میکردم که باور فراوانی یعنی همین فایل! فکر نمیکردم که مثل عزت نفس کلی جنبه ی مختلفی داره و باید تا میتونم روی جنبه های مختلفش کار کنم.

      به هر حال …

      خیلی خوشحال شدم که دیدمت یزدان عزیزم

      شکر درک تکاملی ما …. واقعا نسبت به دوماه قبل چقدر برداشت متفاوت تری از این فایل دارم.

      کامنت جدیدم:

      abasmanesh.com

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2616 روز

    سلام به بهار دلها !

    تک به تک واژه هایی که در جملات پاسختون به کار بردین، هرکدوم، فرکانس خاص خودشونو داشتن.

    من محو تحسین بینظیری شدم که در سطر اول به من عطا کردین!

    واژه به واژه، واج به واج، کلمه به کلمه حالم رو بهتر و بهتر کرد و این نشان از بالابودن فرکانس کلمات شما و متصل بودن شماست.

    من بینهایت سپاسگزار فرکانس کلمات تون، نگاه زیباتون و تحسینای بینظیرتون هستم.

    امیدوارم هر لحظه، متصل تر از لحظه قبل باشید و در اوج اتصال، لحظه به لحظه رو زندگی کنید.

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2616 روز

    سلام،

    خوشحالم که به این فایل ارزشمند هدایت شدین تا چنین باور مهمی رو در خودتون تقویت کنید.

    امیدوارم مثل باران باور به فرواتی ثروت داشته باشیم.

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: