کمبود را باور نکن حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد! - صفحه 24
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-42.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-07-20 20:57:212020-08-28 08:33:08کمبود را باور نکن حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و خدا قوت? آگاهی های این فایل خیلی لذت بخش بود…و دقیقا دنبال مصداقش تو اطرافیان یا رفتار خودم بودم که موردی رو پیدا کردم اونم توی رفتار و باورهای خودم…خیلی برام جالبه.
همه میگن و میگفتن تو این گرونی های الانه، که دلار اینجوری شده و اونجوری شده یا وضع اقتصاد، خرابه…مردم توان خرید ندارن..و بعضی از دور و بری ها یا تو مهمونیا میگفتن دیگع کسی الان نمیتونه میوه درست حسابی، بخره و بخوره…!?
از بس گرونه و فلان و سر مردم کلاه میزارن!
ولی من باور نداشتم این حرفا رو?
گفتم با خودم اتفاقا ، چیزی که زیاده میوه خوب و اعلاست…و من خوب می بینم ، هر جا میرم فراوانی این نعمت ارزشمندو همه جا می بینم..و لذت می بررررم..ذوووق میکنم،…تحسین میکننم..این همه فراوانی میوه های خوشمزه و آبدار…
و در همین اوضاع و شرایط…من باورم رو فراوانی میوه بود و هست و خواهد بود?
و می بینم خیلی عالی، هم توان خریدشو داریم و اصلا بی میوه نموندیم! و هم از چپ و راست. بالا و پایین? میوه رایگان بسمتم میاد…یا جاهایی برخورد میکنم که میوه به قیمت مناسب و عالی، داره.یا مهمونیایی میرم که همش توش میوه اس?
یا خیلی رایگان و راحت بدستم میرسه از دوست و همسایه و خانواده و…
پس این قانون درسته، وقتی توجهت رو فراوانی باشه و تاییدش کنی و تحسین اش کنی. کم کم وارد زندگیت میشه.
مصداقشو می بینی و تحسین میکنی…مهم نیس بقیه چی میگن اونا با توجه به مدار و فرکانس شون حرف میزنن….منی که قانون رو میدونم باید ناآگاهانه بقول استاد، ذهنمو کنترل کنم..ورودی ها رو کنترل کنم..توجهم رو فراوانی باشه در همه.جنبه ها و برا خودم مثال بیارم تا نهادینه بشه تو ذهنم…
یادمه یبار، یکی از اقوام. جلو من و همسرم میگفت، والا مردم دیگه نمیتونن میوه هم بخورن??? سوتغذیه میگیرن?
که همسرم ی نگاهی بهم کرد و گفت والا ما که ندیدیم..نمونش همین خانوم من…میوه همیشه در اختیارشه??? و ندیدیم کم بیاره??
و خیلی برام.جالب بود..اینکه دیگران می بینن با اینکه تو مدارش شایدنباشن ولی برا تو که قانون رو میدونی، درکشو بهتر میکنه…اینکه داری خوب عمل میکنی و اگه ادامه بدی، این روند ادامه داره و در همه جنبه ها میتونی شاهکار خلق کنی.
بله فراوانی هست و انتها نداره چون جهان بر همین اساسه…و خداوند بی نهایت سخاوتمنده…در همه چیز..بستگی داره ما ظرفمون چقد گنجایش دریافت نعمات و برکات رو داره..
مرسی که کامنتم رو میخونین??
سلام به خونواده عزیزم میخواستم هم یه رد پا از خودم تو این سفر بزارم هم دوباره به خودم و هم فرکانسیام گوش زد کنم که (احساس خوب =اتفاقات خوب)
خب داستان امروزم یه خورده طولانیه ولی حال بعد اون فوق العاده بود برام.
داستان از اینجا شروع میشه که من…
حال روحیم کاملا به هم ریخته بود تصمیم گرفتم برم بیرون.حسم گفت برو شریعتی.نمیدونستم چرا ولی رفتم.رفتم بدون اینکه مسیر مشخصی داشته باشم. تو پیاده رو کمی آروم تر قدم بر میداشتم دنبال نشونه بودم هیچی نظرمو جلب نمیکرد ولی مطمئن بودم بیدلیل نیس اومدنم.خیلی پیاده رفتم اونقدی که به اتوبان همت برخوردم.تصمیم گرفتم همون راه رو برگردم.تو مسیر برگشتم ماشینBMV شاسی بلند توی نمایشگاه نظرمو گرفت کمی جلوتر که رفتم یکی از همونو توخیابون دیدم دیگه شک نداشتم دارم نشونه میبینم شروع کردم با خودم حرف زدن ببین اینا ینی فراوونی ببین چقد زیادن .داشتم اینارو به خودم میگفتم که یه مرد با دو دسته پول رفت تو بانک.بلند گفتم خدایا شکرت ببین چقد پول دست مردم!؟که اینقد راحت دستشون میگیرن و اینور و اونور میرن.جلوتر که رفتم کارت بانکی یه زنه از دستش افتاد میخواست خرید کنه.با خودم گفتم ببین علامتارو باز بگو پول کمه! باورم نمیشد همین اتفاقا اینقد تو روحیه ام تاثیر خوب بزاره.رسیدم دم مترو البته با حال خوب.گیت رو رد کرد رو پله برقی یه زنه داشت باگوشی حرف میزد آخر حرفاش بود که گفت خونه خریدی خوبه خداروشکر که میخوای یه زندگی اونجا درست کنی.ببین نمیدونی چه حالی شدم تو دلم گفتم مبارکت باشه بعد گفتم خداجونم ببین چقد ثروت زیاده!!!
راستی یادمرفت بگم امروز تولدمه ولی چون ٣ماهه که هنوز بیکارم ودوسندارم دوباره برم حقوق بخور نمیر بگیرم بیکار موندم.حال بدمم به خاطر این بود چند روز بود که این حالو داشتم به خاطر ضعف روحیم سرماخوردگی بدی هم گرفتم که البته خودم باعث این همه اتفاق بد شدم.بگذریم.از مترو که اومدم بیرون ونزدیکای خونه بودم که دوباره از همون ماشینای BMVدیدم.بلند گفتم خدایا شکرت ثروت نامحدود .رفتم برای خودم یه کیک تولد خوشگل گرفتم ورفتم خونه .مامانم باروی باز اومد جلوم گفت این چیه خندیدم گفتم ببخشیدا تولدمه.نگو مادرم من فراموش کرده تا صب یادش بوده ولی کار پیش اومده فراموش کرده?.خلاصه نشسته بودم داشتم با گوشیم ور میرفتم که دیدم ١٨٠تومن اومده به حساب مادرم و خودشم نمیدونست.بهش گفتم خوشحال شد.?آبجیم که از کار اومد برام کادو گرفته بود .خیلی شب خوبی بود خیلی کنار خونواده خندیدیم خدایش خوب بود گفتم یاد آوری کنم به خودم که و دوستای گلم که
(حال خوب و احساس خوب برابر با اتفاقات خوب)
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت???
سلام به استاد عزیز و دوستان گل
از استاد بابت فایل بسیار زیبا وتاثیر گذاری که امروز روی سایت گذاشتند تشکر میکنم.خدمت دوستان عزیز عرض کنم من یه مدتی هست که روی باورهام کار می کنم و واقعا تعجب میکنم که چقدر سریع تغییر باور ها جواب می دند مثلا من علاوه بر شغل اصلی ام حدود 4 سال هست که تو بورس هم کار میکردم اما تو این یک ماهه نتایج بسیار خوبی گرفتم .یا مثلا فکر میکردم . یا مثلا به یه منبع در امد دیگه فکر میکردم که یک پیام برام اومد که یک کارگاه برای یک شغل خانگی بایه درامد خیلی خوب که جلسه اولش که مجانی هم بود شرکت کردم و خیلی خوشم اومد مخصوصا که حرف استادش دقیقا از جنس صحبتهای استاد بود .وخیلی موارد دیگه که روزهای بعد با شما مطرح میکنم
???با تشکر از خدای مهربانم و گروه تحقیقاتی استاد عباس منش????
ممنونم از متن های زیباتون که به این قشنگی مینویسین و انقد قدرت کلماتی که انتخاب میکنین و مینویسین بالاست .از فایل های زیباتون که پر از اگاهی زیبایی و سرسبزی و پر از انرژی مثبت.
منم برای خودم سبک ریاضی رو انتخاب کردم و لذت میبرم از اینکه همه چی رو به زبان ریاضی برای خودم حل میکنم.مسائل برای من عین سوالات ریاضی میمونه.
(مثال همین کلمه ی کمبود(منفی) و فراوانی(مثبت) اینطور تصور میکنم که الان من درست روی عدد صفر قرار دارم یک سمت ان ب فراوانی یعنی مثبت بی نهایت و سمت دیگر ان کمبودیعنی منفی بی نهایت میرود.؟?اینجا یک سوال میپرسم تا حالا دقت کردین این مثبت بی نهایت و منفی بی نهایت اخرش کجاست ؟
در مورد ثروت چرا نمیتونیم تو این دنیا بی نهایت ثروت داشته باشیم و هر چقدر هم که ثروتمند باشیم یک مقدار داره و حتی استاد گفتن که برای درخواست پول موقع ارسال فرکانس قشنگ مقدار ثروتی که میخواین بگین یا بنویسین و خیلی مثال مثل این .که وقتی ثروت تو خیال حس میکنیم اون بی نهایت حس میکنیم ولی وقتی نوبت به مرحله دریافت میرسه مقدار داره؟مثلا از اون بی نهایت پول من الان توخونه 1میلیونم وبرام قابل لمس ومشاهده و الان تو فکرم 100 میلیون میخام. توفکرم قشنگ تصورش میکنم و بهش میرسم وتو زندگیم فعلا برام قابل مشاهده نیست و تو بی نهایت ولی مقدارش برای خودمون مشخص کردیم و بعداز مدتی که بهش میرسیم از بی نهایت میاد بیرون حالا نوبت عدد بعدی میشه و همین روال ادامه داره.وبه اون بی نهایت هچ وقت نمیرسیم.از سمت منفی یا کمبودم که بریم خیلی جالب هر عدد که جلو بریم.عدد قبلی بهتر و بزرگتر از عدد بعدی حساب میشه.خیلی بحثش طولانی و جالب برام)
و این فراوانی برای اونهایی باور دارن دنیا روز به روز بهتر میشه, هر سالشون بهتراز سال قبل میشه و اونایی که به کبود باور دارن هر سالشون بدتر از سال قبل. و این قانون زیبای خداوندکه اخر این بینهایت و فراوانی وثورت به بهشت میرسه که اونجا دگ بی نهایت ب توان بی نهایت و اخر کمبود و فقر به جهنم میرسه.
یک نکته دگ هم میخاستم بگم که مطمئنم شمام تجربه ش کردین که تو ذهنتون, فکرتون قشنگ همه چیو فهمیدین به طور کامل ولی وقتی میاین که بنویسین یا موقع صحبت کردن انگار هر چقدر هم که مینویسین یا حرف میزنین کامل نمیشه و نمیتونین کاملش کنین.وقتی به این موضوع فک میکنم قشنگ قسم خدا جلو چشمام میاد و درکش میکنم که میگه هچ کس نمیتواند کتابی و سخنی کامل مثل کلام من بیاورد حتی اگر کل دنیا هم جمع شوند نمیتوانند یک ایه مثل ایه های قران بیاورند.ازتون میخام به چیزای که گفتم فکر کنید.خوشحال میشم نظر بذارید.?
?با ارزوی بی نهایت خوشبختی برای تک تک عزیزانی که اینجا هستن و این متنو میخونن خیلی دوستون دارم?
سلام به دوست گرامی bahari
نوشته اید:
“و این فراوانی برای اونهایی باور دارن دنیا روز به روز بهتر میشه, هر سالشون بهتراز سال قبل میشه”.
مطلب شما در مورد بی نهایت مثبت و بی نهایت منفی برایم جالب بود. یکی از اقوام مثبت نگر در جمعی می گفت :
(اونموقع که جوون بودیم گوشت کیلویی دوازده تومن بود( نه دوازده هزار تومن) همونموقع هم مردم می گفتن وای چکار کنیم! الانم که کیلویی هشتاد هزار تومنه بازم می گیم وای چکار کنیم .خب اونموقع خوب خوردیم و گذشت حالام خوب می خوریم و می گذره ).
وقتی به همه چی مثبت نگاه می کنیم همش مثبت پیش می آد . بی نهایت مثبت. از نگاه تان
سپاسگزارم
سلام به مهری خانم انشاالله که مثل اسم قشنگت پر از مهرو صفا و دوستی باشی و هروز به بی نهایت مثبت نزدیکتر بشی.ممنونم از اینکه متنو خوندی ??
سلام
بله من هم وقتی میخوام بیام دیدگاه بنویسم چقد حس خوبی دارم توی این مسیر اصلا نمیدونم از کجا شروع کنم و چطور پایانش بدم
گویا این احساس های خوب ما در اینجا پایانی ندارد.
و ما از هدایت شدگانیم و خداوند ما رو رها نکرده
سلام دوست عزیز
متاسفم که همچین مشکلی براتون بوجود اومده….
خواستم بگم خودسرزنشی فایده ای نداره که هیچ بلکه موجب میشه درهای باز رحمت خدا رو هم نبینید... اول از همه خودتون رو بابت این اشتباه ببخشید
و تلاش کنید حس تون در این شرایط خوب نگه دارین
و اجازه ندین ترس هاتون به شما غلبه کنه
در ضمن برام سواله چرا والدین باید تاوان اشتباهات فرزندان رو بدن؟
ببخشید انگار شما قبل از شکست تو اون کار اقتصادی تون روی خانه پدر ومادرتون حساب باز کرده بودین…..
من اگر جای والدین شما بودم
به هیچ عنوان تاوان اشتباه فرزندم رو با بی خانمانی نمیدادم..
ما باید یاد بگیریم روی پای خودمون بایستیم و مستقل باشیم .
سلام به استاد گرانقدرم
سلام به خانم شایسته گرامی
سلام به دوستان پر تلاشم
(( وقتی سوزن بان الهی پیام
تغییر ریل را به کاینات می دهد))
هوررررااااا !!!!
امروز هم یک پدیده ی کوچک را خلق کردم!
تلگرام را باز کردم . کامنت من در تلگرام بود.
بی اختیار گفتم “” هورا ! “” اطرافیانم گفتند ، (خیره انشالله مهری جون ! چه خبره خیلی خوشحالی؟) لبخندی زدم و گفتم (آره خیره . سوزنبان داره ریل رو عوض می کنه !)
.بی تفاوت نگاهم کردند و خیال کردند این هم از تکیه کلام های جدید برنامه “” خندوانه “” است!
اما من می دانستم که خدای بی شریک یک اشاره شگفت انگیز کوچک به من داشته است.
حدود دو هفته است که عزم جزم کرده ام برای خلق پدیده های کوچک و این که به خودم ثابت کنم قانون جذب جواب می ده و در کامنت های قبلی برایتان شرح دادم . و امروز با دیدن کامنتم در تلگرام ، مدتی فقط نگاهش کردم و توی دلم می گفتم ( یعنی واقعن من تونستم این جذب و خلق کردن را انجام بدهم ؟؟؟؟)
دو روزه برای این که ببینم قانون فرکانس و جذب جواب می ده (تمرکز کردم برای این که کامنتم بیاد روی تلگرام ) و آمد .
استاد گرامی و سرکار خانم شایسته هنوز باور نمی کنم که باور من عمل کرده باشد!!!
به هر حال امروز دو نشانه از خدای بی شریکم دریافت کردم .تایید و سپاسگزاری کردم و در نشانه های برکت ثبت نمودم .
برای این دیگرگونی احوال و باور:
اول سپاسگزار خدای بی شریکم هستم که انگار منتظر من است که باور کنم توانایی ها یم را تا اشارات شفت انگیز بیشتری بنماید.
و دوم از استاد گرانقدرم و خانم شایسته گرامی
سپاسگزارم
سالام جناب فلاح خیلی خوشحالم براتون آرزوی موفقیت های بیشتری رو براتون دارم و امیدوارم هر لحظه نتایجتون بزرگتر بشه.
موفق و پیروز باشید.
دیروز که کامنت ها رو می خوندم یه چیز خیلی مهم کشف کردم، اینکه این کمبود تنها درتعداد افرادی که من برای رابطه دنبالشونم نیست بلکه به شکل ترس از آینده ای که ممکنه رابطه ای خوب و پر از عشق باشه و بعد عشق کم رنگ بشه هم وجود داره در من !! اینکه عشق که همیشه نیست فقط همون اولشه و باید یه کارایی کرد که یه موقع عشق از بین نره !!!!
این جمله چه کرد بامن، چه درهایی که تاریک پشت ذهنم مونده بود رو برام روشن کرد:
هرچه این باور در تو ریشه بدواند، از شرک دورتر میشوی. چون نمیترسی، نگران نمیشوی و برای حفظ یک موقعیت، فرصت و یا یک آدم در رابطهات، برنامه نمیریزی. چون کمبود را باور نداری.
به میزانی که نگران آیندهات هستی، به میزان ترسی که از تمام شدن نعمتها و فرصتها داری و به میزانی که نگران بدست نیاوردن نعمتها و فرصتها هستی، به همان میزان از تجربه فروانی، فاصله داری. این معیار خوبی برای اندازه گیری «باور به فراوانی در ذهنت است».
همون ترمزی که هزار بار این ور و اون ور باورامو زیر و رو میکردم تا بهش برسم.. همان که هی با خودم میگفتم یعنی چه مشکل از کجاست ؟ چرا من بازم انگار ته دلم از ازدواج کردن واهمه دارد این ترس از کجاست که جلویم را می گیرد..
ترس از کم رنگ شدن عشق..ترس از محبت نکردن طرف مقابل به من .. اولی کمبود و دومی هم که یعنی من هنوز این موضوع رو که خودم خالق عشق هستم و خداوند این توانایی رو به من داده باور نکردم!!!
وقتی فایل های شما را میبینم مدام بودن عشق در زندگی رو لمس می کنم اینکه هیچ وقت تمومی نداره ممگر اینکه ما زیبایی هارو نببینیم مگر اینکه ما رویمان را برگردانیم و دیگر عشق را نبینم!! و گرنه اینهمه محبت اینهمه روابطی که در کنار هم عشق می کنند..!! موضوع این بوده که نگین تو تاحالا بدی های این روابط رو دیدی و جهان هم همونا رو نشون داده.. اما وقت فرکانست رو تغییر بدی در زندگیت چیزی جز عشق خلق نمی شود.
چه سفریه این سفر..خانوم شایسته جونم دم شما گرم..
سلام عزیزان دلم،خدا قوت خانم شایسته عزیز
هر وقت این جمله تو ذهنم مرور میشه ومیشنوم متحول میشم:اگر همه ی درختان قلم شوند و دریا ها مرکب نمیتوانند نعمتهای خداوند رو بشمارند هر دفعه که میشنوم غوغا میشه تو ذهنم ،خدایا سپاسگزارم بابت اییین همه نعمت و فراوانی که هممش برای من آفریدی ،عشق میکنی وقتی از نعمتهایت بییی هیچ نگرانی از تمام شدن، با ایمان و لذت استفاده میکنم،خدا استادم رو حفظ کنه که ذهن فقیر و با باور کمبود و همیشه مظطرب رو به ذهنیی باز و دیدن ایییین همه زیبایی و نعمت تبدیل کرد ،ذهنی که از فرش داره به عرش میرسه ان شاءالله
خدایا سپاسگزارم که فرکانسم رو تنظیم کردم رو فراوانی و ثروت و تعهد میدم که جواب خوبیها و مهربونیت و بخشندگیت رو با پاگذاشتن به مدار زیبای فراوانی و ثروت بدم،تعهد میدم که فقط و فقط فراوانی و زیبایی رو ببینم چرا که تنها با قرار گرفتن تو این مدار و ثروت هست که میتونم با افتخار بگم که تورو درک کردم و شناختم ،عاشقتم خدای مهربانم و عشقم رو بهت ثابت میکنم …شکرررررت بابت نعمتهای بی انتها و جهان زیباییییت ،قانون زیبایییت ،بابت قدرت بی انتهااای من……… ،خدایاااا شکرررت.
آرزومیکنم با رسیدن به ثروت پرچم یکتا پرستی رو با افتخار به دست بگیریم?
سلام به همه ی هم فرکانسی های عزیز
بعد از شنیدن فایل های رایگان و خرید محصول عزت نفس
وکار کردن روی خودم تصمیم گرفتم که تجربیاتم رو باهاتو درمیون بذارم
بچه ها فقط کافیه به الهامات درونمون گوش بدیم وزمانی که ذهن استدلالی تصمیم داره راجع به همه چیز منطقی قضاوت کنه و مارو از مسیرمون دور کنه فقط توکل کنیم و به اون ندایی که باعث آرامشمونه توجه کنیم
چند وقته که همه جا حضور خودشو حس میکنم و زمانی که حسم بد میشه فقط اروم میشم و به صداش گوش میدم
دیشب یه اتفاق عجیب برام افتاد که مصداق همین باوره
من خواب دیدم راجع به یکی از فامیل که از من خواستگاری کرده بود و میدیدم که همه دارن جلو من از این ادم تعریف میکنن و میخوان اونو به من تحمیل کنن
امروز صبح که بیدار شدم و وقتی که از کلاس اومدم به طرز باور نکردنی دیدم که خواهرم که اومده بود خونمون راجع به اون ادم با من صحبت کرد و رفت
انگار اومده بود که فقط این جمله رو به من بگه وبره
اون به من گفت که با مامانم (که اطلاعی نداشت)صحبت کرده و من بسیار عصبانی شدم
ولی بعد که به خودم اومدم دیدم این یه نشونه بود که اتفاقی که میخواد بیفته به من الهام شد
و اینجاست که باید ایمانتو نشون بدی به یکباره ارامش گرفتم و باور فراوانی رو تو ذهنم شکل دادم که میگفت کسی که تو مد نظرت هست و از خدا خواستی به طرق مختلف سر راهت قرار میگیره و تنها کاری که تو باید انجام بدی این هست که خودتو باور کنی و به اصطلاح ظرفتو بزرگ کنی
کافیه چشماتو باز کنی تا نشونه های خواستتو ببینی خیلی وقتا نگران میشم ناایدی میاد سراغم ولی این دفعه به خودم قول دادم
تعهد دادم که تو این مسیر بمونم و هرروز به فایل ها گوش بدم چون چندین سال هست که من قانون فرکانس هارو دنبال میکردم و باور داشتم به این موضوع هیچ کدوم از حرف ها برام مقاومتی نداره و اونایی رو که نمیفمم سعی میکنم چندین بار گوش بدم تا متوجه شم
و به سوال های ذهنم پاسخ بدم
اینارو گفتم تا با کسایی که حرفامو میفهمن ودرک میکنن هم صحبت باشم و از راهنمایی ها و جواب هاتون لذت ببرم
در پناه خدا