آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟

آگاهی های توحیدی این فایل را با تمرکز بشنوید، در آنها تأمل کنید و از آنها نکته برداری کنید. سپس به وسیله “قوانین بدون تغییر خداوند” و “نحوه اجرای توحید در عمل”، که در این فایل درک کردید، تجربیات گذشته، رفتارها و عملکرد خود را مثل ایکس -ری بازنگری کنید و در بخش نظرات این فایل، این موارد زیرا را با جزئیات بنویسید:

1) با توجه به درکی که از “شناخت صحیح خداوند و اجرای توحید در عمل” از آگاهی های این فایل داشتید و “الگوهای رفتاری” که در خود یافتید، فکر می کنید دلیل یک سری موفقیت های شما چه بوده و دلیل یک سری تقلاها اما به نتیجه نرسیدن ها، چه بوده است؟

2) جزئیات تجربیاتی را بنویسید که: به جای بهبود دادن ضعف های ایمانی و شخصیتی خود، سپس هدایت خواستن از خداوند و حرکت کردن، خداوند را مثل مادر مهربانی تصور کردید که هوای فرزند ضعیف تر را بیشتر دارد و با این توهم که خداوند مثل مادر مهربان، بی ایمانی، ضعیفی و شرک شما را با مهربانی اش جبران می کند، زحمت ایجاد هیچ بهبودی را در باورها و عملکرد خود ندادید. سپس این نگرش شرک آلود چه عواقبی برای شما داشت و این شناخت نادرست از خداوند، چه بلایی به سرتان آورد؟

  • مواردی را ذکر کنید که در مواجه با تضاد، پیام خداوند را نفهمیدید و همان روند محدود کننده قبلی را ادامه دادید تا جاییکه که آنقدر بلا سرتان آمد که مجبور به تغییر شدید چون راه دیگری نداشتید؟
  • مواردی را ذکر کنید که: با وجود نشانه های بسیار خداوند برای تغییر و بهبود ضعف های شخصیتی، همچنان به همان شیوه قبلی ادامه می دادید و منتظر نتایج متفاوت از قبل هم بودید؟! حتی در آخر هم چون تغییری در اوضاع ایجاد نشد، به این نتیجه رسیدید که:
    • خدا ظالم است و صدای شما را نمی شنود؛
    • یا درست است در این جهان شرایط سختی دارم اما خداوند پاداش مرا در آن دنیا خواهد داد؛

3) درباره تجربیاتی بنویسید که برعکس، سعی کردید به جای نگاه احساسی به خداوند، قوانین این نیرو را درک کنید، روی بهبود شخصیت خود کار کنید، ایمان و توکل خود را تقویت کنید، هدایت بخواهید و با توکل حرکت کنید. بنویسید به خاطر استمرار در این مسیر تفکری، چه پاداش هایی دریافت کردید؟

  • مواردی را ذکر کنید که: در مواجهه با تضاد، پیغام خداوند را فهمیدید، تغییرات و بهبودهای لازم را ایجاد کردید، هر بار سریعتر از قبل نشانه ها را تشخیص دادید، هر بار شرک ها را بیشتر تشخیص دادید و به اجرای توحید در عمل نزدیک تر شدید، به صورت مستمر  باورها و عملکرد خود را بهبود بخشیدید و به همان نسبت، هم هدایت ها شفاف تر شد، راهکارها سریعتر آمد، تضادها به نفع شما تمام شد و حل آن مسائل، شما را در تمام ابعاد رشد داد.

4) اکنون که قوانین خداوند را فهمیدید – این مقدار از درک اجرای توحید در عمل – شما را به چه نتیجه ای رسانده و چه تصمیمی گرفته اید؟

برنامه شما برای هماهنگ شدن با قوانین بدون تغییر خداوند و ایجاد عملکرد توحیدی چیست؟

چه برنامه ای برای ایجاد تغییرات بنیادین در رفتار و شخصیت خود دارید به نحوی که به عملکرد توحیدی نزدیک تر شود. خواه درباره روابط عاطفی، درباره مسائل مالی، درباره سلامتی جسمانی و…

کلید:

تغییر شرایط زندگی از تغییر شخصیت درونی آغاز می شود و تغییر شخصیت نیز از این نقطه آغاز می شود:

شنیدن آگاهی های خالص و سازنده؛ تفکر در آنها؛ بررسی تجربیات و رفتارهای خود با ذره بین این آگاهی ها و سپس رسیدن به یک تصمیم برای ایجاد بهبود در رفتار و شخصیت و اجرای آن تصمیم.

فکر کردن و نوشتن تجربه های تان در این موضوع و خواندن تجربه های سایر دوستان، کمک می کند تا قوانین خداوند را بهتر بشناسیم و بهتر اجرا کنیم.

منتظر خواندن تجربیات سازنده شما هستیم


منابع کامل درباره محتوای این فایل: دوره کشف قوانین زندگی

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره کشف قوانین زندگی

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟
    441MB
    61 دقیقه
  • فایل صوتی آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟
    60MB
    61 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

402 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعیده شهریاری» در این صفحه: 1
  1. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1283 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ۖ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ﴿١انعام﴾

    همه ستایش ها ویژه خداست که آسمان ها و زمین را آفرید و تاریکی ها و روشنی را پدید آورد. [با این همه نشانه ها که گواهی بر یکتایی و قدرت اوست] باز کافران برای پروردگارشان [بت ها و معبودهای باطل را] شریک و همتا قرار می دهند.

    هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضَىٰ أَجَلًا ۖ وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ۖ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ ﴿٢انعام﴾

    اوست که شما را از گِلی مخصوص آفرید، سپس برای عمر شما مدتی مقرّر کرد، و اجل حتمی و ثابت نزد اوست،باز شما، شک می‌کنید.

    ======================================================================================

    سلام استاد جانم

    جهانم رو خالی میکنم و این کامنت رو برای خداو خودم و برای شما مینویسم.

    دیروز یک روز در ودیواری و چک و لگدی برای من بود،نوش جانم،ازون چک و لگد هایی که مثل شما به خدا گفتم هرجا دیدی دارم مسیر رو اشتباه میرم،یک دونه بزن پس کله م تا راه رو دوباره پیدا کنم،و دمشم گرم که دوباره از رحمت خودش قبل ازینکه خیلی راه رو اشتباهی برم،گوشم رو گرفت و آورد توی مسیر،البته که میتونه آدم،مثل بچه ی آدم همیشه توی مسیر درست باشه و هیچ چک و لگدی هم نخوره،ولی من هنوز انقدر قوی و با ایمان نشدم،پس ازین چک های خداوند خیلی هم استقبال میکنم.دمشم گرم.

    دیروز،در روند طی کردن کنترل دوباره ی ذهن و برگشتن دوباره به مسیر درست،یک خیر خیلی خیلی بزرگ برای من داشت که من تا الان متوجهش نشدم.دیروز من خیلی کارهایی که بلد بودم رو برای کنترل ذهن انجام دادم،به خیلی از فایل ها گوش کردم،خیلی جاها رفتم …..ولی هیچ کدومش به اندازه ای این فایل به جانم ننشست و من رو آسانسوری بالا نیاورد!الان توضیح میدم چرا …

    قبلا هربار از شما میشنیدم که این ویژگی شخصیتی رو دارید که اگر کسی بهتون بگه فلان کار رو نمیتونی بکنی،یا تحقیرتون کنه یا بهتون طعنه بزنه،شما خیلی بیشتر از تحسین ها انرژی میگیرید،فکر میکردم شما چقدر انسان قوی هستید ولی من اینجوری نیستم!

    ولی استاد منم دقیقا همینجوریم،دیروز دیگه مطمئن فهمیدم همینه!این ویژگی نقطه ی پرش و پرتاب منه،این سوخت حرکت منه….دیروز من به صدتا فایل گوش کردم اما تنها شنیدن این جمله ی شما صدتا جون توحیدی به من اضافه کرد.

    وقتی میبینم تو RVچند میلیاردیتون،تو فلوریدای آمریکا،در آزادی مالی و زمانی و مکانی،با بهترین رابطه ی عاشقانه ی ممکن،جلوی دوربین نشستید و با آرامش تمام،خیلی شیک و مجلسی میگید:بنده ها به این دلیل زجر میکشندکه بی ایمانند!

    به خدا قسم،شنیدن همین جمله،یک دریچه ی بزرگی از نور به قلب من وارد کرد و من تازه به یک خودشناسی جدید رسیدم که من صدها برابر از شنیدن تحسین ها،از جملات انتحاری شما انرژی میگیرم برای حرکت کردن….

    اونجا که بهم میگید:

    اگر ایمانت،عمل نیاورده،تو حرف مفت زدی!

    اونجا که میگید:اگر میخوای بدونی چقدر باور هات تغییر کرده،به نتایجت نگاه کن!

    اونجا که تو روانشناسی ثروت گفتید: بعضی ها میگن من تو بغل خدام،خدا تو بغل منه،اینجوری،اونجوری…توهم!توهم!

    اونجا که تو جسله 3 قدم 8 بهم میگید:بدبخت،دو روز دیگه میمیری،چرا هنوز فقیری؟!

    اونجا که تو جلسه ی آخر قدم 7 میگید:تو بی ایمانی اگر حرکت نمیکنی،تو مشرکی،تو ترسویی اگر داری چیزی رو تحمل میکنی!

    نهههه!

    من مشرک نیستم،من بی ایمان نیستم،من ترسو نیستم!من چیزی رو تحمل نمیکنم!

    کی میتونه بدون داشتن انتقالی بچه هاش رو بفرسته یک استان دیگه پیش پدر و مادرش؟!من این کارو کردم.

    کی میتونه به یک الهام در خواب اعتماد کنه و قبول کنه باید کویر رو رها کنه درحالیکه هیچی از آینده مشخص نیست!؟من این کارو کردم.

    کی میتونه بعد از 8 سال کار کردن توicu،بی چون و چرا قبول کنه بره اورژانس کودکان کار کنه درحالیکه هیچی ازش نمیدونه!؟من این کارو کردم.

    کی میتونه بدون اینکه هیچی از قدم بعدی بدونه،از شغل دولتی رسمی بدون اینکه پیگیر حق و حقوقش بشه انصراف بده و بگه من هدایت میشم؟!من این کارو کردم.

    کی میتونه فقط با یک الهام قلبی پاشه از شمال بره جنوب دنبال کار!؟من این کار رو کردم.

    کی میتونه دست خالی،بدون هیچ پولی،مهاجرت کنه به یکی از گرون ترین شهر های کشور؟!من این کار رو کردم.

    کی میتونه بدون هیچ سابقه ای،وارد حوزه ی تجارت وفروش بشه درحالیکه هیچی ازش نمیدونه!؟من این کار رو کردم.

    کی میتونه از بچه هاش هم بگذره و اون هارو به خدا بسپاره و بره پی ماموریت الهی!؟من این کار رو کردم.

    کی میتونه 4 ماه،تک و تنها توی جزیره زندگی کنه،درحالیکه هیچی از قدم بعدیش نمیدونه!؟من این کار رو کردم.

    کی میتونه شرایط مالی رو با ده میلیون حقوق،5 میلیون اجاره،بیش از 3 میلیون کرایه ی رفت و آمد به سرکار مدیریت کنه و از هیچ کس غیر از خدا،کمک نخواد؟!من این کارو کردم.

    کی میتونه ساعت ها در گرما و شرجی مردادماهِ جنوب،برای کنترل ذهنش،با خدا بره پیاده روی؟!من این کارو کردم.

    کی میتونه وقتی به همه گفته من میخوام برم کیش برای موفقیت و بعد دست خالی برگرده و همچنان سرش رو بالا نگه داره!؟من این کارو کردم.

    کی میتونه تا آخرین روزهای شهریور ماه،منتظر هدایت خدا باشه برای تعیین و تکلیف مدرسه ی دختراش؟!من این کارو کردم.آ

    کی میتونه برای کنترل ذهنش،پاشه تو تاریکی بره توی قبرستون و هربار به خودش یادآوری کنه،اون خدایی که این استخون های پوسیده رو دوباره زنده میکنه،من رو رها کرده و بازهم کمکم میکنه!؟من این کارو کردم.

    نهههه،استاد،شاگردت ضعیف نیست،بی ایمان نیست،مشرک نیست،ترسو نیست،حرف مفت زن نیست،مومنِ بی عمل نیست.

    من بازم جریان هدایت رو دریافت میکنم،بازم پیش میرم،بازم حرکت میکنم،بازم مدارهارو طی میکنم….هیچ وقت اینجوری نمیمونه،هیچ وقت!

    سوخت حرکتم رو دوباره پیدا کردم و بازم پیش میرم،دست خدایی پشت سرمه که دستش بالای تموم دست هاست.

    همینجوری نمیمونه….همینجوری نمیمونه ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 89 رای: