https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/10/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-15 06:19:162024-11-08 04:57:00آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟
402نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
و ستایش تنها خدایی را که آنقدر خوشبختیم چنین خدایی خدای ما شده،بخشنده مثل نور آفتاب و هوا و نعمتهای بی نهایت زنده اش و همیشگیش و خدای خیرخواه مطلق و عاشق و معشوق واقعی بدون منت و با عزت ما که با وجود چنین پارادوکسهایی بی نظیرش در جهان همیشه مارو شگفت زده میکند و خوشحال،خدایی قانونمند و مدبر جبار مدیر ناظم و با عدالتو قدرتمند مطلق و در عین حال همیشه مهربان متواضع و زلال تک و سخاوتمند و ثروتمند معنوی و مادی و آگاهو شنونده و بصیر و همواره هدایتگر در هر لحظه،
درود خداوند هم بر شما استاد گرامی و خانم شایسته عزیز،
و درود بر تمام همکاران شما که این سایت چنین قوی پابرجاست به لطف خدا و کمکهای آنها و شما استاد گرامی بی نظیر که اصلو مفید مختصر و خلاصه و عالی هر چیزی را این چنین به ما ارائه میدهید با سخاوت و خیرخواه با قلبی بزرگ، با استاندارهای والا و خانم شایسته سخاوتمند خوش قلب و مریم جانی که نور خدا رو بر ما میتابونن اشعه ای از عشق خدا رو با نظم دهی و ارائه فایلهای بینظیر استاد رو و ممنونیم و سپاسگزاریم واقعا،
استاد چقدر زیبا فرمودید خلاصه و مفید:
خداوند قوی بودنو رشد و پیشرفت ما را خواهان هست در کنار تمام مهربان بودنش و تواضع و بخشندگی و عشقی که به ما داره،
استاد با دیدن این فایل ،
من نگاهم این شد:
خداوند میگوید: من عاشقتم اما قانونمند تا زمانی که همراه من باشی چون من خیر کامل و مطلقم و کاملا درستم ،قانون من همون قانون عشق و برکت و بخشش و رشد تا زمانی که به اصل و ارزش خودت برگردی و سر پیشرفت و رشدت و رعایت قوانین من بمانی و همراه من باشی قانون مرا رعایت کنی و با تمام وجود و شکرگزاری از ته دل کنی همواره پیروز و آسان و شاد و با آرامش و برکت تو موفق هستی،
خداوند میگوید :من که در کنارت هستم هر لحظه که دستتو بگیرم تا تو حرکتی کنی همین که حرکت کردی و واقعا از ته دل خواستی و باور کردی منو و منطبق بودی و احترام به قوانین
من گذاشتی ،اونموقع خدا استاد به قول خودتون به جای قاشق قاشق برات ماشین جت میفرسته اما به شرطی که دستهاتو نزاری زیر سرت بخوابی تنبلی کنی یا قایم کنی پشتت بگی کو خیر و سخاوت خدا خوب خدا وقتی میبینه تو قایم کردی دستاتو تو کدوم کف دست نعمت بزاره ؟بعد مثل یک آدم ناشکر و بی ادب دغل باز و نااگاه بی ایمان که خودشو میزنه به کوچه علی چپ و نشنیدن و ندیدن مدام بگی که خدا که چیزی به من نمیده؟ کووو!!!و یا مدام در حال ناله و غور و خمیدگی و ضعفو و ناشکری ودر نقش قربانی و بدبختی و با چشمهای پر از اشک مدام بگی منکه چیزی نمیبینم خوب معلوم نمیبینی و نمیتونی حرکتی کنی چشمات پر از اشک و دلت پر از بی ایمانی و ترس؟
واقعا چرا ادا گداها و ذلیلها رو جلو خدا دربیاوریم؟!؟؟؟
مگه آدم به فرد گدا و دروغگو و ضعیف و بی کلاس و ناشکر و بی ادب چیز خوبی میده؟؟؟
یا به آدم بی تربیتی که ادب و حرمت نگه داشتن قوانین رو نداره و حرکتی هم نمیکنه دغل بازی هم میکنه خواسته و ناخواسته ،میاد مدال افتخارو نعمتشو به اون بده؟؟؟
من خودم به شخص از افرادی که
نظم دارن و به قوانین کلاسم احترام میزارن
متعهدن
فعالن
امیدوارن و با تقوا در انجام ندادن یکسری حرکات مضر و نخوردن غذاهای ناسالم استقامت دارن و اینکه صبورن و با سماجت و شجاعت ادامه میدن آرامآرام پله ب پله،
و خوشرو و خوشحالن و شاکر واقعی هستن و زلال هستن و ادامه میدن بیشتر توجه میکنم ناخودآگاه چون هماهنگی با قوانین یعنی پیشرفتشون تو کلاس ورزش من،
یعنی رسیدن به هدف در عین حال لذت از کاری که داریم انجام میدیم ما کنار هم با انرژی و وقتی که صرف همدیگه داریم میکنیم اینطوری هم اعتبار و افتخار من بالا میره هم شاگردم بالا میره و موفق و شاد میشه و بعد جامعه ای سالم شاد داریم.
و عشق خدا هم که فراتر از عشق مادره و حتی دقیقتر و درستتره
تربیت و قوانین خدای گل کامل و مطلق و نمیزاره ما نونور و لوس دستو پا چلفتی و بیکار و تنبل و ناشکر و دغل باز بشیم و برای قویتر شدن و مستقل شدن و قدرتمند شدن و شاکر شدن و به اصل برگشتن خودمون که والاترین ارزش هست قوانین و تربیت خداوند میباشید،چون از وجود مهربان والا چ ارزشمند خود خدا هستیم ، خداوند این صفات و قوانینش هم سرجاشه و هم به اندازه هست و هم دقیق و به موقع هست.
من از خداوندم ممنونم بخاطره این هدایت زیبا
و آگاهی عالی از طریق شما واقعا بنده بی نظیر فوقالعاده اش و نور هدایت ما در مسیر استاد ممنونم واقعا از راهنمایی های نابتون تشکر میکنم هر لحظه منون شما هستم ،
و همچنین از خانم شایسته عزیز و سخاوتمند که برای ما فایلها رو نظم میدن و ارائه میدن ممنونم و یک خسته نباشید قوی به شما.
و همه عزیزانی که سایت شما رو اینچنین ناب و تک و پر قدرت نگه داشتن یعنی من میرم میام روی همون صفحه مونده و نپریده میفهمم کجای کار بودم گیج نمیشم یادم نمیره،بدون فیلتر پا برجاست،سایت شما استاد آنقدر بی نظیر و فوقالعاده هست و یا در حین فیلم دیدن راحت عقب جلو میکنم و یا سرعت پخشو تنظیم میکنم ، و یا با چرخش موبایل من قابلیت چرخش به همون حالتو داره اصلا عالی عالی عالی هر چقدر هم بگم کم بی نظیرید و خیلی کار باهاش راحت ،استاد از هر جهت ممنونم و سپاسگزارتونم بی نهایت بار.
به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین
خداروشکر میکنم که در مدار شنیدن این فایل ارزشمند قرار داشتم و تونستم این آگاهی ها رو بشنوم …
خوب خداروشکر اونقدر در کنترل ذهنم خوب عمل کردم و اونقدر از اطراف و دنیا بی خبرم که اصلا نمیدونستم فلوریدا طوفان شده و خداروشکر میکنم که استاد و خانم شایسته در سلامت کامل هستند.
از استاد عزیزم بابت این فایل ارزشمند تشکر میکنم و این ایده رو تحسین میکنم که چند گام از پروژه رو پیش میریم و بعد هم استاد با یک فایل حیاتی مثل تزریق یک بنزین سوپر ما رو رشد میدن تا آماده بشیم برای ادامه مسیر…
خیلی خوشحالم چون از اول پروژه خانه تکانی ذهن خداوند به من الهام کرد که هر فایلی رو دیدی و نکته برداری کردی بعدش بیا و توی زندگیت سرچ کن ببین کجا مثل موضوع اون فایل عمل کردی و نتیجه گرفتی و کجا خلافش عمل کردی و نتیجه نگرفتی و من هم طبق این الهام عمل کردم و از همون جلسه اول پروژه تا آخرین جلسه دقیقا همین کار رو انجام دادم و بعد از دیدن این جلسه و خوندن توضیحات فایل متوجه شدم که استاد عزیز و خانم شایسته هم همین رو از ما خواستن خداروشکر.
اما میخوام از تجربه خودم بنویسم جایی که فکر کردم خدا مثل یک مادر مهربان عمل میکند و چه نتایجی گرفتم و جایی که برخلاف این موضوع فکر کردم و چه نتایجی وارد زندگیم شد…
چند سال پیش بعد از اتفاقاتی من بیکار شده بودم و با ماشینم در تاکسی اینترنتی کار میکردم زنداداشم در یک بیمارستانی منشی بود و من هم رفتم و به ایشون التماس کردم که برای من پارتی بازی کنه و منو ببره سرکار و چندجا هم رفتم و فرم استخدام پر کردم از جمله نیروی انتظامی و چندتا شرکت و . . . اون موقع هنوز وارد سایت نشده بودم و خیلی توی فضای مجازی و … میچرخیدم و بخاطر خانواده فوق مذهبی که دارم اکثرا هم توی پیج و کانالهای مذهبی بودم و از طرفی هم بی پولی خیلی خیلی شرایط سختی رو برام ایجاد کرده بود و به همین دلیل به شدت دنبال یه راهی بودم که نظر خدا رو جلب کنم برای اینکه یه کمکی بکنه که از اون وضعیت خوفناک خارج بشم و خلاصه هرکی هرچی میگفت انجام میدادم چه از فامیل ها چه در فضای مجازی:
یکی گفت اگر سروقت نماز بخونی محاله یه چیزی از خدا بخوای و بهت نده من تضمین میکنم و از این چیزها منتهی شرطش اینه که اول وقت باشه…آقا منو میگی همچین نماز خون شده بودم که همه تعجب میکردن با هر زحمتی بود صبح ها بیدار میشدم که نماز صبح بخونم یا ظهرها وقتی اذان میشد در به در دنبال مسجد میگشتم که بتونم نمازم رو اول وقت بخونم گاهی کیلومترها راه میرفتم یا اگه با ماشین بودم توی نقشه یه مسجد پیدا میکردم که چند کیلومتر با من فاصله داشت اما من با سرعت جت میرفتم که به نماز برسم و مدتی همینطور پیش رفتم و همیشه هم میگفتم خدا حواست هست چند وقته دارم نماز اول وقت میخونما ببین چقدر بنده خوبی شدم پس کی کارم رو درست میکنی؟
بعد چند وقت دوباره از جایی شنیدم که میگفت اگر فلان دعا رو بعد از فلان نماز بخونی به هر خواسته ای بخوای میرسی
دوباره من شروع میکردم به خوندن دعا بعد نماز و کلی گریه و زاری میکردم و میگفتم خدایا کارم رو درست کن و…
یادمه با خانواده همسرم میرفتیم به یک مکان زیارتی و من دو ساعت میرفتم برای خوندن نماز و گریهو التماس از خدا که کارم رو درست کنه و همیشه خواهرخانم هام میگفتن ما دیگه با شما نمیایم زیارت چون من میرفتم داخل و بعد دو ساعت برمیگشتم اما اون بندگان خدا میومدن توی حیاط و دوساعت منتظر میموندن تا من برم بیرون و این قضیه خیلی کلافشون کرده بود…
خلاصه هرکاری که فکرشو بکنید انجام دادم یه روز پشت فرمون بودم و منتظر که مسافر اینترنتی بگیرم اصلا دیگه رمقی برام نمونده بود و خسته از همه جا یهو اپلیکشن رو بستم و نشستم با خدا حرف زدم و گفتم چرا کمکم نمیکنی دیگه باید چیکار میکردم که نکردم این همه نماز خوندم این همه التماست کردم پس تو کجایی چرا جواب نمیدی و مثل ابر بهار داشتم گریه میکردم و میگفتم این همه بدبختی منو نمیبینی چرا دلت برام نمیسوزه؟؟؟؟
و اون زندگی وحشتناک تا دوسال بعدش هم ادامه داشت چون من همون آدم قبلی بودم چون من هرگز نرفتم دنبال افزایش مهارتم هرگز خودم و شخصیتم رو رشد ندادم همش دنبال فرعیات بودم و اونقدر چک و لگد خوردم تا بالاخره بیدار شدم…
بالاخره من توی اون بیمارستانی که زنداداشم کار میکرد بعد دوسال استخدام شدم که کاش هیچوقت نمیشدم از بس که از اطرافیانم منت شنیدم و تو سری خوردم و همیشه به چشم یک آدم ضعیف به من نگاه میکردم که خودش هیچ عرضه ای نداره و بقیه باید براش کاری بکنند و من هم همه چی رو زیر سر خدا میدونستم و همیشه میگفتم ببین تقصیر تو و یادمه وقتی آدم موفق و ثروتمند میدیدم بیشتر حرص میخوردم و میگفتم خدایا چرا اون رو بیشتر از من دوست داری که اینقدر بهش پول و نعمت دادی من که این همه بدبختم و کسی رو ندارم چرا به من کمک نمیکنی چرا بهم پول نمیدی چرا منو موفق نمیکنی و همیشه ثروتمندی برام یه آرزوی دور و دراز بود…
تا اینکه وارد سایت شدم و فایل «خداوند را بهتر بشناسیم» رو دیدم یادمه اونقدر مقاومت داشتم که وقتی فایل رو دیدم کلا از سایت رفتم بیرون و تا سه ماه به سایت سر نزدم این فایل داشت حاصل باورهای سی ساله خودم و چند صدساله آبا و اجدادم رو زیر سوال میبرد اوایلش احساس گناه شدیدی پیدا کردم و حتی به جمله ی خدا یک انرژی است هم جرات فکر کردن نداشتم تا اینکه کم کم و با تضادهای سخت مالی و تمسخرهای بیشتری از اطرافیانم مواجه شدم و اونجا گفتم من هرطور شده باید تغییر کنم و دوباره وارد سایت شدم و این بار فایل حزن در قرآن رو دیدم که باعث شد مقداری ذهنیتم نسبت به خدا تغییر کنه و این مسیر رو ادامه دادم تا رسیدم به دوره دوازده قدم و اونجا دیگه از کهنه خدایی که بقیه برام ساخته بودن بیزاری جستم و به خدای واقعی ایمان آوردم…
وقتی فهمیدم خدا کیه و خدا چیه و قانون چطور کار میکنه به وسیله ی دفترچه راهنمای جهان هستی یعنی دوره ارزشمند دوازده قدم این خواسته در من شکل گرفت که میخوام از این بیمارستان استعفا بدم و خودم رو از زیر بار منت غیر خدا رها کنم و برم زیر بار منت خدا…
بنابراین این دفعه دیگه به جای گریه و زاری و التماس به درگاه خدا گفتم خدایا این هدف منه میخوام تو برام کار درست کنی و کمکم کن و شروع کردم به افزایش مهارتم در شغلم یه جاهایی بود که باید یک نفر کنار دکتر می ایستاد تا ایشون پانسمان انجام بده اون هم پانسمان های خیلی وحشتناک اون موقع من چیزی بلد نبودم اما به خودم تعهد داده بودم که باید شخصیتم رو قوی کنم یادمه وقتی دکتر وارد آی سی یو میشد همکارانم به بهونه خوردن چایی و رفتن به دستشویی از زیر کار فرار میکردن و دکتر میگفت کی با من میاد بریم پانسمان و من با اینکه دست و پام از ترس میلرزید میگفتم من با شما میام.
اونقدر رفتم و رفتم و رفتم تا کار رو یاد گرفتم و اونقدر اعتماد به نفس من بالا رفت که رفتم و درخواست استخدامی در بهترین بیمارستان خصوصی تهران دادم و تو دلم میگفتم خدایا فقط روی تو حساب باز کردم و به هیچکس حتی پدر و مادرم نگفتم و خداروشکر در امتحان ورودی قبول شدم و یک روز رفتم و از اون بیمارستان قبلی استعفا دادم وقتی اطرافیانم و همکارانم و … فهمیدن ازم پرسیدن کجا استخدام شدی و من میگفتم فلان جا میگفتن دروغ میگی اونجا بدون پارتی غیر ممکنه آدم بتونه حتی بره داخل چه برسه به استخدام و من میگفتم پارتی من دقیقاً خود خداست..
الان چهار سال از این ماجرا میگذره اما هربار که به خودم یادآوری میکنم قلبم باز میشه و کمک میکنه که بتونم بهتر مسیر پیش روم رو پیش برم.
یکی از بزرگترین نعمت هایی که دارم اینه که به وسیله استاد عباس منش خدای واقعی و قوانین جهان هستی رو شناختم و این موضوع خیلی باعث رشد و تعالی و خوشبختی من شده.
به نام خداوند بخشنده و مهربان خدایا به من امروز قدرت بده تا خودم با افکار و باور درست این روز رو زیبا و قشنگ بسازم الهی شکرت سپاسگزارتم
سلام بر استاد عزیزم عباس منش مهربان وسخاوتمندم سلام بر مریم مهربانم
خدایا امروز هم آگاهی و فراوانی رو روزیم کن خدایا شکرت که فهمیدم خداوند این جهان رو طبق سیستم آفریده و هیچ رحم و دلسوزی وجود نداره اگر در مسیر قانون و سیستم پیش بری بردی و گرنه باختی و له میشوی تو کامنتهای قبلیم هم گفتم روی دوره کشف قوانین زندگی کار میکنم تمرکزی 20 و امید دارم نتایجم هم 20 میشود
جلسه 5 یه تمرینی مریم جان گفتن و انجام دادم از دیروز بعداظهر چندین صفحه پر کردم تا به الان و لذت بردم خیلی زیاد و وقتی همسرم دید و شنید امروز میگه منم انجام دادم سر کارم عالی بود
سوال اینه : اگر باورهایم را عوض کنم چه اتفاقاتی برام میفته؟
اول اینکه شروع میکنی باز ذهن میاد یه خودشو نشون میده زیاد نمیتونی بنویسی اما وقتی استمرار داری و قدم برمیداری برات پشته سر هم میاد و
خوبیش اینکه باورهای فراوانیت تقویت میشه
برات خواسته هات باور پذیر تر میشه
احساسه خوبی داری
و در کل ذهنت پر میشه از خواسته هات و به چرندیات نمیپردازه و باعث میشه یه ریز روی خودت کار کنی و زندگیتو بسازی اونجوری که میخواهی
اگه دوست داشتین شما هم امتحان کنین خیلی جواب میده
این تمرین رو تو کامنته قبلیم نوشتم و دوباره میخواستم اینجا هم ثبت کنم چون خیلی کارایی داره و کنترل ذهنت عالی میشه در روز فقط به این سوال فکر میکنی و ذهنت پر میشه
دوست داشتم این تمرین عالی رو با شما به اشتراک بذارم شاید شما هم انجام بدین امتحان کنید
باسلام و روزبخیر به استاد عزیز و همه اعضای این خانواده زیبا
زندگی من سرشار از تضادهاست.در مسایل مالی، عاطفی، روابط اجتماعی، مسایل معیشتی و روزانه
به هرکدومش ک دارم دقت میکنم میفهمم دلیلش وابستگی به کمک دیگران، شرک، عدم توکل کافی، بزرگ دیدن بقیه و درحاشیه بودن خداوند هست، هرتصاد و مشکلی داشتم نشستم تا خداوند دلش بسوزه و برام کاری کنه
خودم کار خاصی نکردم، اینقدر ک به دیگران امید داشتم با خدا نبودم.. شرک خفی و اشکار داشتم و دارم… درسته ک هنوز درک پایینی از این مسایل دارم ولی دارم اگاه میشم.. هرچند در پله های اول هستم و راه طولانیه. ولی من میتونم و به خودم اعتماد دارم و به خداوند امید
اگر در رنجم اگر در سختی هستم اگر دارم تحمل میکنم و در توهم این هستم ک دارم مقاومت میکنم و در راه درست هستم و در توهم این ک خدا منو و راهمو تایید میکنه باید اینو بفهمم ک صد در صد راهم اشتباهه و ب خودم ظلم کردم
ارزش این زندگی خیلی بالاس لحظه هاش خیلی ارزش داره و نباید در رنج سپری بشه و باید در خوب ترین احساس ممکن باشیم و از زندگی لذت ببریم
سپس (بلاها را پشت سر هم بر آنها نازل کردیم: ) طوفان و ملخ و آفت گیاهیو قورباغه ها و خون را که نشانه هایی از هم جدا بودند بر آنها فرستادیم. ولی (باز بیدار نشدند، و) تکبّر ورزیدند، و جمعیّت گنهکاری بودند
خدا داره میگه اگر در رنجی اینو بدون و بفهم یکبار برای کل عمرت ک من راضی نیستم ک تو در رنج باشی و من نیستم ک تو رو در رنج گذاشتم اون راه من نیس فقط دارم بهت هشدار میدم ک ب سمت من برگردی و بیدار بشی و ارزش قائل باشی برا خودت نترس و ب من تکیه کن و حرکت ک من هدایتت میکنم
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم
خدا میگه راه درست راه احساس خوب
احساس خوب الکی نه
احساس واقعی ب خاطر نعمت هایی ک بدست میاری
اینو بفهم ک راه درست اینه ک در تک تک لحظات نعمت ها بهت دادا بشه و لذت ببری
اگر در راه رنجی از طرف من ندون و از من بخام ک هدایتت کنم ب مسیر اصلی ب مسیر عزت
میشه ک هیچ موقع شکست نخوریم میشه ک تجربه نکنیم تلخی هارو
میشه
ب شرطی ک عزت نفست کامل باشه همونطور ک خدا برام ارزش قائل شده و منو لایق بهترین ها آفریده خودم برای خودم بی نهایت ارزش قائل باشم و اگر کسی بهم لطف میکنه درگیرش نشم و نپرستمش
چون اون موقع عزتم خرد میشه و اینو هممممیشه یادم باشه اگر این آدم نباشه خدا بهترش رو برام میاره
خدا اینو داره فریاد میزنه ک بنده من پشتت ب مم گرم باشه و همیشه عزت خودتو حفظ کن و یادت باشه منبع تمام خیر ها منم و من میتونم همه دنیارو برات بسیج کنم جوری ک هم عاشقت باشن
سپاس از خدام از هدایت واضحش شکرت به خاطر انقد بیدارم کردی
سپاس از دونه دونه دستای خدا که باعث شدی من به این منبع طلای با ارزشمندت وصل بشم وخودمو قوی تر کنم وبهبود ببهخشم
سپاس برای تعهد وکنترل زهنا ارامش خودم که خاستم وسعی کردم و انجام میشه
سپاس برای استادم خانم شایسته همه دوستان هم فرکانسیام واین زندگی رویایی رو به بهبودم
یهدچیزی احساس کردم استاد صداتون قویتر بود تو این فایل و به جای مهربانی بهمون عشق بدی ترقیب به داشتن ایمان وقوی بودن میکردی
پاشنه اشیل قدیمی واضح
من از بچه گیم خیلی دختر احساساتی ونازک نارنجی بودم ینی زهنم با کوچکترین چیزا میشکس
مثلا پدر من بسیار باما مهربون بود نسبت به بسیاری از پدرها ولی من با کوچک ترین تغییر تو لحنش واقعا میشکستم با هزاران سال مهر محبت ولی اون یاد مونده البته به لطف خدا هزاران بار بهتر شدم از اون موقعه ورو به بهبودم
نیاز به عشق ولیاقت بیرونی
ترس از ترک شدن از طرف خانواده بقیه
چون منبع عشقم از طرفه بقیه هس ولی طبق اگاهی های فایل
زمانی بود من منبع رزقمو همسرم میدیدم وازش میخاستم پیشرفت کنه رشد کنه منم سعی میکردم راضیش کنم تا موفقیت هایی که میاره تقسیم کنه
از یه جایی فهمیدم چرا اونی که دنبال رشده خودت نباشی اونی که دنبال خلق ارزشه و قویترشدن تو نباشی دیگه از اون موقعه بدون اینکه به همسری کار داشته باشم رو باورسازی طراحی وانجام ایده ها کار میکنم
شرک از نظر تایید بقیه
حالا چرا اونی که به خودم عشق میده خودم نباشم
اونی که با وجود اون فقط زندم وشادم ولذت میبرم خودم نباشم
باور اشتب یه عمر تو سرمون کردن زنو شوهر باید کشته مرده هم باشن بهم وابسته کلی بهم عشق بدن
الان من کلی نیاز به تایید دارم اقایی سره کارشه یا نمیکنه انقد دوستت دارم انقد محبت
حالا تو باید مثل گل پژمرده بشی
فرمول ظعیف ها می میرند و قوی ها حمایت میشن
حالا اونی که کنترل زهن داره
اونی که تا تقی به توقی میوفته خودش هوای قلبشو داره قدرت کنترل احساساتشو داره
اونی که وابسته به همسرش نیس به عشقبازی تا اون با من باشه حالم خوبه تا فلانی حمایتم کنه
قدرتو میده دسته رب
وخودش به خودش کلی عشقو لذت میده
اصلا من قویم اصلا مگه باید کلی محبت باشه من اروم باشم
مگه باید کلی احترام باشه من ارزشمند باشم
فردی که قویه از درون از خودش راضیه کسی که میخاد یه جوری از خودش راضی بشه خب چیو نشونش بدم از خودم خوشم بیاد محبت شدید تاییدای بقیه
اقا ادم قوی چه زن چه مرد قابل ارزشمندی فردی که خودش خودشو ارزشمند میدونه دیگه خودش کنترل زهنش تو دستشه و همیشه شادو سپاسگزاره هزاران نعمته
تحسین خودم این چند روز خونه طراحی میکردم مهمونی بودم ولی هر جا بودم میتونستم سادخ غر بزنم ولی با کنترل زهن به خوبی با شوق فراکان لذت بردم مادرم با اینکه مسافرت بود احساس کردم خودم خیلی احساسم خوب ولدت میبرم وشادم
دیشب یه فیلیمی دیدم نشونه خیلی برام عجیب بود من توی این چند روز توجه رو طراحیه چشمه داشتم نگاه میکردم گفتم چشماشون یه برقی داره بعد همون موقعه گفت چشمام یه برقی داره بعد اسمشم نشونه بود
در مورد ورود یه افراد بود ناشناخته بعد اینا خیلی ترسیدن بهشون حمله کردن بعدش باهم دوست شدن و برا کمک به اونها بود
راستش من بعد این فایل استاد عجیب ترسیدم از اینکه ظعیف باشم از اینکه تنبیه بشم ولی بعد با این نشونه ها که برا کمک بودن و اروم وامید وار شدم
رمز
خدا حامی افراد قویه
قوی از نظر زهنی ارامش وکنترل زهن
وقتی ارامش داری شجاع هستی از مرگو نابودی وهزاران اتفاق بد که مرور زهنت تو رو میبره تو نگرانیای الکی وبی منطق
تو با کنترل زهن وتوجه به زیبایی اروم میشه بعد حالا میری برای همکاری با خدات بهبود خودتو زندگیت تقویتی همیشگی
بعدشم بگم جز بهترین شبای عمرم بود وبسیار لدت بخش مطمنم زهنم کنترل شده و اونم پاداش زیبا براش بوده
خیلی جاها دیدم شنیدم با یه شکو تردید میگن دیگه خدا رحم کنه خدا کمک کنه خدا فلان
نمین ما خودمون تغییر بدیم ما تو راه درستش بریم ما قانون سپاسگزار نعمتاشو تحمل کنیم قانون ارامششو تحمل کنیم
من کاری به بقیه ندارم خدای هدایتگر من هدایتگر اونام هست وظیفه من و قدرت تغییر بهبود خودمو دارم نه بقیه پس تو زهنتو کنترل کن تو سپاس گزار باش تو اروم باش تو حرص نزن طمع نکن پله پله برو سپاسگزار پله کوچیک نتایج کوچیکت باش همیشه تو راه بهبودت کوچیکت باش
همیشه تصمیم بگیر وجلوی ترس کوچولوت واستا و ایمانتو نشون بده یکم شجاعتو تابری تو کشتی هدایتش
به قول استاد خدا هدایت میکنه
اون مامان که علف میخورخ به بچه هاش شیر بده اون بچه ای که قوی وراحت شیر میخوره قوی میشه زنده میمونه
خدا که همه رو هدایت میکنه اونی که زهنشو راحت کنترل میکنه همیشه مهارت بیشترو بیشتر میشه درکش به قانون بهبتر میشه راحت تر بیشتر میاد تو هدایت و خودشو میرسونه به مادرش خودشو قویتر میکنه مادر نمیتونه به زور به بچه ها غذا بده بچه ها خودشون باید قوی باشند
الان سایت استاد برا همه هست ما خودمون باید بیاید ودل بهدیم به این دریا
وقرین اگاهی ارامش ایمانی برای بهبود باشیم
خدای من شکرت ظهریه داشتیم میگفتیم تو عقبستگی مون سخت بود حالا اومدیم خونمون چقد راحت شدیم همسری گفت چه خوبی ماکه موش میومد گازمون میگرفت حالا اونم یه بارتو دو سال که اون اتاق باصفا خابیدیم
بعد من گفتم اصلا میدونی چیه خوب شد اومد گاز مون بگیره زودی بیای خونمون
حالا استاد میگه چی
میگه دخمل تو انقد لایق هستی که بدون مشکونی دندونه بدون هیچ چیز زندگیت رو به بهبود باشه
ینی
میگه تو انقد لایق که بدون اینکه هل بدن مجبورت کنن وابستگیتو از خانوات بزاری کنار
میگه تو انقد لایقی بدون اینکه مشکل چند بار بخوری زمین پدرت در بیاد روی بهبود کار کنی
دختر اصلا قانون بهبود هارو یاد گرفتی بدونه اینکه جهان پرژه بچینه مجبورت کنه برای بهبود برای قوی شدن خودت قدی
مثال
من همیشه وابسته همسری بودم با خودمو دور کردن ازش مثلا وابستگیمو کم کردن بعد وابسته خانواده شدم حالا میخام برم پیششون برام از در دیوار مهمون جور شده منو نگه داره
در کل ارومم و میدونم خیره و دوس دارم قانون ساده ربمو بهتر درک کنم وبهتر عمل کنم
ینی هر روز دنبال بهبودم باشم
اصلا عاشق بهبود باشم عاشق قوی شدن باشم عاشق ایدههای ناب ونتایج بهتر عاشق لیاقت بیشتری و استقلال بیشترمباشم
همیششه تو این راه باشم
اهرم بهبود قوی شدن
استپ وهیچ غلطی نکردن
چقدر لذت داره استادم کهزندگی از سلامتی ثروت ایمانش بیشترو بیشتر میشه بدون این بمب از اسمون بباره مجبور بشه خودش عاشق هدایت گرفتن ایده های ناب برای بهبوده برای ساسگزارتر بشه احساس خوب تری داشته
از نعمتاش از خود از اطرافیانش تحسین بیشتر رفتارهای مثبت بیشتر ببینع
در کل زندگیش بهتر کن تمرکز زهنی بیشتره و بهتر عمل میکنهایده های ناب تر خلاصه تو این راه بی انتها قله های بیشتر پله های بیشتر برای نشون دادن ایمانش بهبودش برمیداره
چقدر لدت داره همیشه از خداش هدایت میخادکاری به چکو لگد جهان نداره خودش دنبال بهبوده
مثلا اگه هم یه اشتب کوچولو شد همون اول که بااحتران نشونه رو نشونش میده این کارو بکن این راه برو بفهمه بگه چشم وتغییر کنه نکه به قول استادکتک خورش ملس باشه هی بگه بزن بزن
من عاشق فردی هستم زندگیشو همیشه از همه لحاظ بهتر میکنه خیلی ساده مثل پدر شوهرم ایمانشو وابستگیشو رضایت درونشو از رب و مثل استادم که بدونه چک لگد زودتر نشونه درمیابه وتوراه بهشتیه همیشه
حالا اهرم رنجو لدت استپ
بعصی یه حرکتایی که میکنن و یه نتایجی میگیرند ولی توجه شون روی بد بختاس از بهبود قوی شدن میترسن و احساس گناه میکنن اگه خودشونو انقد موفق تلقین کنن خودشونو انقد شایسته بدونن با اینکه خیلیا تو در دیوار باشن تو توی راه بهشتی
کی گفته لایق نیستم کی گفته تا هزاران افراد موفق هست که نگاه وتوجه بهشون برکت نورش میباره به زندگیت تو به بدبختا نگاه کنی برای درس گرفتن
اخه تو دلت بسوزه برای همه که تو راه غلطه و بگی اینا اینجان منم باید اینجا باشم
ولی بگو الگوهام دوستای ارزشمندم رفتن تو این راه بهشتی استاد خانم شایسته تو راه سپاسگزاری راه احساس خوب تو راه معجزات موفقینت پیوسته نشونه واضح ساده حالا چرا تو توی این راه بهشتی نباشی
شکرت از این فایل قلبمو باز تر کردی
از این بهبود شکر که بوی الهی میده بوی واقعا زنده بودن میده
سپاس از یه اگاهی بهشتی دیگه ویه بهبود دورنی دیگه
من از این پس چکار میکنم
@خیلی راحت میرم تو هدایت توی احساس خوب وکنترل زهن
@شوقم شورم به بهبود ها بیشتر میکنم
@باورهامو به بهبود همیشگی تنظیم میکنم
نشونه قبل فایل داشتم بهبود های کوچیک ولی همیشگی پدرشوهرمو تحسین میکردم با کمی هل بهبود میده بعد خوردم به الگو نازنیم استاد با کوچک ترین هل وبدون هل دنبال بهبودشه دمتون گرم میدون با تحسین وعشق دادن بهتون میام توراه بهشتی تونن
استاد جان خیلی خوشحالم که دوباره میبینمتون و چقدر دیدنتون حس خوبی داره و تغییر کردین و ممنونم که این اگاهی ها رو با ما به اشتراک میذارید.
خداروشکر اصلا اطلاع ندارم تو جهان چه خبره و رئیس جمهور کیه چون اهمیت نداره.
وقتی به نحوه عملکرد جهان و تجربه های زندگی فکر کردم و تطابق با صحبت های استاد بهتر پی بردم که چقدر خداوند این جهان رو بینظیر خلق کرده .
تصور کنیم اگه اصل بقای اصلح نباشه دنیا پر از ضعیف و ناتوان و بیماری میشه . چقدر همه چی داغون میشه و میگنده.
و موقعی که استاد گفتن ما باید قوی تر بشیم نه با زور بازو بلکه از لحاظ باوری. از لحاظ ایمانی .از لحاظ ذهنی که هر گردبادی واسه ما رشد و پیشرفت باشه . قوی تر کسی که نگاه درستی داره. باور درسته داره.
و چقدر ادم ها بیرون باورهای مخرب دارن و من باور دارم که ما از هدایت یافتگانیم و خداوند به ما منت نهاده که از تفکر غالب جدامون کرده. و گرنه در جهالت میمردیم و میبینم افراد چقدر معلول هستن و همون حرف استاد که مردم معلولن . مردم فلج هستن.
و نکته جالب اینه که ادم های فقیر خیلی مشکلات دارن . نه اینکه ادم های ثروتمند ندارن اما چون نگرشو باور و ایمان فقیر دارن و مشکلات از اونها بزرگتره ضربه میخورن و ادم های ثروتمند مشکلات هم دارن ولی ازش ثروت میسازن چون فکرشون بزرگه براشون موهبت الهیه.
یه نکته دیگه که الان متوجه شدم اینه که ما نمیتونیم افراد دیگه رو مقصر بدانیم یعنی بگیم که توی این مذهب یا دین به ما اینجوری نشون دادن و این همون قربانی شدن هست و ما باید مسئولیت اعمال خودمون رو بپذیریم که ما دنبال حقیقت نبودیم و همه این مسائل رو خودمون خلق کردیم. یعنی مسئولیت رو نندازیم گردن بیرون از خودمون.
تمام این موهبت ها که اسمش رو گذاشتن بلایا که همینم نگرش هست برای پیشرفت دنیاست .و مثالش مثل افراد بازنشسته میشه که چون بیکار میشن و هدف ندارن جهان گره میندازه که حرکت کنن. هر روز جهان داره بهتر میشه الان تو عصری هستیم که هوش مصنوعی خیلی سریع داره رشد میکنه. عده ای دربرابرش مقاومت دارن و عده ای ازش استفاده میکنند
واقعا با حرف های شما و تفکر به گذشته میفهمم که چقدر این دنیا درس داره برای یاد گرفتن و میشه از طبیعت درس قانون رو گرفت.
من توی بچگی به دهات و طبیعت خیلی علاقه داشتم و مدت ها همونجا زندگی میکردم . خیلی ورجه وورجه داشتم و با گوسفند و حیوانات بودم . و مدام هرجایی سرک میکشیدم و خیلی دنبال این تفریحات بودم .
برام رفتارها پرنده ها و حیوانات عجیب بود . و از دید انزمن من خیلی بیرحم بودن. بچه هاشون رو غذا نمیدن یا میکشتن یا ترک میکنن یا شیر نمیدادن و ولی نمیدونستم از چی نشات میگیره.
در حالی که طبیعت فهمیده که توی این دنیا باید قوی تر شد و زنده موند. به گیاهان تو باغچه نگاه میکردم . درختای توی باغچه و گل هامون بعضیاشون خشک شدن و توی همون خاک بعضی هاشون خیلی رشد خوبی داشتن . خاک همونه چی تغییر کرده . ؟
در مورد احساسی کردن که پاشنه اشیل منم هست .مادربزرگم رو دیدم وقتی پسرش فوت کرد اصلا با این واقعه کنار نیومد و انقدر به خودش زجر و بدبختی داد که چشاش به حد نابینایی رسید و بدنش و حافظش تحلیل رفت و فوت شد. ولی پدر بزرگم که داغ های زیادی رو دیده بود اصلا انگار نه انگار .تو زندگیش ناراحتی و اشکی نه من و نه مادربزرگم و مادرم ندیده بودن و بقیه میگفتن این ادم خیلی سنگه و عمر خوبی هم کرد و به خودش خیلی متکی بود و بهترین غذا رو میخورد و با کم تر از خودش هم کلام نمیشد
تمام این ایرادهای شخصیتی و باوری که استاد گفتن رو من هم داشتم و هنوزم رفع نشده اما خداروشکر تو مواردی در موردشون خوب عمل کردم و در مواردی نه خوب عمل نکردم. من خیلی ادم لجباز و بدون تغییری بودم . الان که فکر میکردم به یاد اوردم توی بحث سلامتی یا بیزنس و .. چقدر خداوند ادم ها رو گذاشت جلوم که اشتباه منو بهم میگفتن ولی من نمیفهمیدم و خواب بودم و استخر اب روم خالی شد . الان که به یاد اوردم موهای بدنم سیخ شد.
با هدایت خداوند تو مسیری هستم که نیازش اینه که روی ذهنم و حل مسائل کار کنم . و بهم گفته اگر میخوای ثروتمند بشی باید حلال مسائل بشی و از اونا بزرگتر باشی . دیروز تو کدنویسی به مسئله ای برخوردم و بعد یک ساعت یا بیشتر حلش کردم و اونم از راه سختش و وقتی جواب رو نگاه کردم به خودم خندیدم که یه مسئله رو چقدر از راه سختش رفتم . اونجا بهتر فهمیدم تمام مسائل مثل یه بازی نگاه کنم بزار خودمو محک بزنم و اینکه مسائل خیلی راهکار اسونتری داره و روی ذهنم حساب نکنم و بزارم خدا کارها رو انجام بده و هدایتم کنه .
حمد و سپاس مخصوص خداوند مهربان و هدایتگر هست که وقتی از صمیم قلبم ازش خواستم که خدایا تو چی هستی تو کی هستی خودتو به من بشناسون
استاد عزیزم رو گذاشت سر راهم
خدارو صد هزار مرتبه شکر
سلامی گرم به استاد عزیز خوش صورت و خوش سیرتم،
سلامی گرم به مریم خانوم شایسته ی عزیز که دلمون براشون خیلی تنگ شده
استاد جانم معنویت رو از توی چهرتون میشه مشاهده کرد
چقدر انسان پر میشه وقتی با خودش و خدای خودش تنها میشه و میفهمه که کسی جز خودش و خدای خودش در این جهان وجود نداره و تمام قلب و توجه و تمرکزش به سمت الله هست
والله هم اون رو سیراب میکنه از عشق و قدرت خودش
اتفاقی که سعادتش رو داشتم تو دارن سربازی حسش کنم و ادامه پیدا کرد تا خداوند منو هدایت کرد تا با اصل و اساس این جهان آشنا بشم،
من هم تا قبل از اینکه با خداوند و قوانینش آشنا بشم
به خاطر نادانی و جهل
تمام عوامل بیرونی مثل پدر مادر دوست استاد امامان رییس جمهور وضعیت اقتصادی شهر کشور و بی نهایت عوامل بیرونی دیگه در ذهن من قدرت داشت
میگفتیم خدا اما تمام این عوامل تو ذهن من بیشتر از خدا قدرت داشت
هزار تا کار میکردیم تا به 12 تا امام متوسل میشدیم بلکه لاق بشیم خدا بهمون نگاهی بندازه تا بلکه دلش بسوزه و مقداری زندگی رو به کام ما شیرین کنه
هر رییس جمهوری میخواست عوض بشه یا عوض میشد خوشحالی میکردیم یا ناراحتی میکردیم چون فکر میکردیم الان فلانی مارو خوشبخت میکنه فلانی مارو بدبخت میکنه و چقدررررر این فکر الان برای خود من به شخص پوچ و بی اساسه،
خدارو صد هزار مرتبه شکر
من هیچ وقت از خدای مهربونم گله و شکایت نکردم
در عوضش همیشه دوست داشتم بهش نزدیک بشم باهاش باشم انگار از همون بچگی یه چیزی یه حسی به من میگفت که باید روی یه کس دیگه ای حساب کنی،
خیلی خدارو شکر میکنم به خاطر این چیزی که بودم و الان هستم واقعا خدارو شکر که من و شما و همه ی بچه های سایت قلبمون در بیشتر مواقع کشش داشته به سمت الله و در نهایت هم مارو وارد مدرسه ی توحید کرد
به لذت بخش ترین لحظات زندگیم لذت بخش ترین کلاس درس زندگیم که نشده من توی این 4 ساله از این کلاس درس فاصله بگیرم یا یک روز سر به کلاس درسم نزنم،
بعد از آشنایی من با خدای واقعی با گذشت تکامل
فهمیدم این خدایی که ما داریم خیلی به ما نزدیکه خیلی خودمونیه خیلی باحاله
اصلا احساساتی نیست اصلا قضاوت نمیکنه فهمیدم واقعا سریع العجایست اصلا برای اینکه ازش درخواست کنی و چیزی بخوای نیازی به واسطه نداره نیازی به التماس کردم نداره نیازی نداره که حتما صبح تا شب جلوش دولا راست بشی تا بلکه بهت نگاهی بندازه تا یک نعمت بخور نمیری بهت بده نهههههه
وقتی بشناسیش وقتی درکش کنی ناخودآگاه دوست داری با کله بری تو زمین دوست داری جلوش زانو بزنی دوست دوزانو بشینی جلوش و اشک بریزی و عمیقأ ازش سپاسگذاری کنی که خدای من چقدرررر تو بخشنده و نزدیک بودی و من دنبالت توی آسمان ها میگشتم توی حرم ائمه دنبالت میگشتم توی مساجد توی روضه ها دنبالت میگشتم
چقدر تو عظیم و رئوفی که هر خطایی هم من بکنم حتی قتل مثل موسی،تو میتونی منو مثل موسی حتی به مقام پیامبری برسونی
چقدر قوانین تو دقیق و بدون نقصه که این اطمینان رو به من میده که اگر من در مسیر درست قرار بگیرم لاااجرم به نعمت ها برخورد میکنم و اگر در مسیر غلط،لاجرم به بدبختی ها،
چقدر با حضور تو با شناخت تو تو زندگیم با خودم با انسان های دیگه در صلح قرار گرفتم چقدر همه رو دوست دارم چقدر همه منو دوست دارن چقدر برای بقیه احترام و ارزش قائلم چقدر برای خودم احترام و ارزش قائلم و به طبع جهانی برای من ارزش قائل میشه،
همیشه از بچگی با نگاه دلسوزی مشکل داشتم اصلا نمیتونستم دلسوزی بیش از حد مادرم رو در رابطه با خودم بپذیرم و همیشه دوست داشتم قوی باشم همیشه دوست داشتم ایمانم رو حفظ کنم همیشه یه حسی توی قلب من میگفت که قدرت دست کس دیگه ایه ،
و خدارو شکر کشش پیدا کردم به سمت هنر های رزمی و اینقدررررر تو هنر های رزمی من از درون پر شدم که اصلا خلأ ی در خودم احساس نمیکنم
اینقدر از درون احساس قدرت و عشق میکنم که اصلا بیرون از من چیزی به غیر از رفتار خوب و عشق از آدم ها نمیبینم و همیییییشه دوست داشتم تو این موقعیت قرار بگیرم،
پر کردن های خلأ های درونیم با هنر های رزمی و مبارزه کردن و قوی تر شدن،و از اون طرف هم عوض کردن زاویه ی نگاهم از بیرون به درون،
اصلا باعث شده که من همه انسان هارو واقعا تکه ای از خداوند ببینم،
و برای همه ی انسان ها ارزش قائل باشم،
و این نگاه و ذهن قضاوت گر من بوده و هست که به قول خداوند میفرماید شیطان میخواد بین شما تفرقه و دشمنی بیندازد،
و من همیشه عشقو دوستی بین خودم و آدم ها رو میخواستم و به لطف قانون بدون تغییرش من الان تو این موقعیت قرار گرفتم،
،
متأسفانه 99/9 درصد مردم دنیا نمیدونن که خودشون دارن به خودشون ظلم میکنن مثل قبل خودم،
اگر ما زندگی خوبی نداریم از دیدگاه خداوند ما مثل فردی میمونیم که رفتیم توی غار قایم شدیم و صد تا سد محکم هم چیدیم جلو خودمون و اجازه نمیدهیم حتی ذره ای نور خورشید به ما برسه،بعد نشستیم پشت دیوار های سد و داریم داد و فریاد میکنیم و شکایتو آهو ناله و گریه و زاری که خدایا کجاییییی پس چرا من نمیتونم نور خورشید رو دریافت کنم،
و واقعا خداوند به نظرم خندش میگیره از این موضوع و خودمون هم وقتی آگاه بشیم خودمون خندمون میگیره از این موضوع
و جالبه که تا وقتی من از درون تغییر نکنم و توکلم صد در صد به خودش نباشه و درخواستی برای نجات نباشه هرگز راهی برای شکستن این سد ها و تغییر مسیر به ما نشون نمی ده نه اینکه اون نمیخواد
اون چیزی برای ما نمیخواد
ما هستیم که نمیخوایم ما هستیم که مشرک شدیم ما هستیم که قدرت رو دادیم به غار قدرت رو دادیم به دیوارهای سد،ما هستیم که قدرت همه چیز رو بالاتر از قدرت خداوند میدونیم،
اما به محض اینکه بهش ایمان میاریم به محض اینکه چاره ای جز توکل بر خودش نداریم
مثل چه زمان هایی؟!
دقیقا مثل کشتی که وسط دریا به مشکل بر میخوره و هیچ راه ارتباطی هم با هیچ کجایی نداره،
اون جا واقعا به کی میخوای توکل کنی به کی میخوای تکیه کنی؟!
اون جا فقط به نیرویی میتونی تکیه کنی که نمیبینش اما حسش میکنی
و خداوند هم طبق قانون بدون تغییرش نجاتت میده تو رو به ساحل امن میرسونه،
اما باز هم به قول خداوند به محض اینکه شمارو از دریای مواج نجات میدیم برمیگردید به همون شرک های وجودمون،
خیلی از مواقع تو شرایط بحرانی خداوند مهربان دستانش رو برای ما میفرسته تا به ما کمک کنه طبق درخواست خودمون،
اما به محض اینکه درخواستمون پاسخ داده میشه به محض اینکه نجات پیدا میکنیم،
فکر میکنیم فلان مشتری باعث شد من نجات پیدا کنم و دوباره تموم توکل و امیدمون میره رو اون مشتریه
فکر میکنم پدرم مادرم خواهرم برادرم دوستم به من کمک کرد و اگر اون نبود من بدبخت میشدم و میخوام به هر شکلی شده براشون جبران کنیم یا بردشون بشیم
فکر میکنیم اگر از یه تصادف بزرگ از یک خطر بزرگ نجات پیدا کردیم که خیلی از مواقع میگیم خطر از بیخ جوشمون رد شد فکر میکنیم شانسی بوده میگیم شانس آوردیم ،درصورتی که ما همیشه تحت نگهبانی و حمایت فرشتگان نگهبان خداوند هستیم،
اگر یه موفقیتی کسب کنیم یک پیروزی در مسابقات ورزشی یا کسبو کار یا هر چیز دیگه ای کسب کنیم اعتبارش رو میدیم به خودمون میگیم منننننن این کارو کردم مننننن عجب آدم خفنی بودم،
اما وقتی مصیبتی به ما میرسه اتفاق سهمگین و ناگواری رو میبینیم یا برامون به وجود میخواد سریع سر به شکوه بر میداریم و میگیم خدایا پس کجایی اگر خدا هست پس چرا این بلا سرمون اومد پس چرا این اتفاق برامون افتاد ،
و این همون کلام خداوند مهربانم هست که میگه:
هر خیری به شما میرسه از طرف خداونده و هر سری به شما میرسه از طرف خودتونه،
چون خداوند این جهان رو بر پایه ی خیر بنا کرده خداوند منبع خیره منبع رزقه منبعه خوشی و سلامتیه منبع برکته،
خداوند مثل خورشیدیه که همیشه داره میتابه،
اگر ما نور خورشید رو دریافت نمیکنیم خودمون رفتیم توی غار و نوری رو دریافت نمیکنیم خودمون جلوی دماغمون رو گرفتیم و نفس نمیکشیم ،
چه انتظاری از خداوند داریم وقتی توی ذهن ما همه قدرت دارن الا اون؟!
چه انتظاری داریم از خداوند وقتی به محض اینکه یه خبر جنگی میشنویم یه خبری میشنویم که فلان رییسجمهور داره میاد فلان رییس داره میاد فلان اتفاق افتاده الان بدبخت میشیم گشنه میشیم بی پول میشیم ،کلی ترس تمام وجود مارو میگیره؟!
چقدر ما در طول روز میترسیم؟! چقدر نگران میشیم؟!
اوکی
اصلا به خدا اعتقاد نداری باشه اصلا فکر کن چیزی به اسم خدا وجود نداره
انگار یه حسی در درون ما در قلب ما وقت یه اتفاق به ظاهر بدی نیفته میگه غمگین نباش ،حل میشه درست میشه تموم میشه،
انگار یه حسی بهمون میگه در مورد آینده نترس نگران نباش اتفاقی نمیفته حل میشه،
این همون خدای مهربونمون هست این همون اصل وجودیت ما هست،
اما خیلی از ماها تسلیم ذهنمون میشیم خیلی از ماها افسار این ذهنو ول میکنیم و اجازه میدیم به هر ناکجا آبادی که میخواد مارو ببره،
اما با تمرین درست میشه،
من روز اولی که میخواستم اصلا با یک نفر مبارزه کنم دستو پام میلرزید استرس داشتم میلرزیدم اما انجامش دادم سری بد کمتر شد سری بعد کمتر شد و 15 سال اینقدر تکرارش کردم که نمیگم 100 درصد استرس یا ترس ندارم اما خیلیییی قوی شدم توی کنترل ذهنم خیلی و همین کنترل ذهن همین کم بودن ترس یعنی حضور ایمان و این حضور ایمان باعث میشه که من مبارزاتمم رو با نتایج عالی پیروز بشم من فقط وظیفم اینه که این دهنو کنترلش کنم بقیش با خدای منه،
توی بحث روابط همینطور وقتی من دیگه ترسی از آدم ها ندارم ترسی از پدر مادر خواهر ترسی از نظر دیگران ندارم در کل در برخورد با آدم ها ترس و غمی ندارم اصلا خود به خود میبینم که روابطم بسیار عاشقانش بسیار زیباست،
یا زمان امتحانات دانشگاه یا هنرستان یادمه وقتی درسم رو درست مطالعه میکردم و با احساس آرامش و توکل سر امتحانات حاظر میشدم و یه حسی همیشه از درون بهم میگفت من جواب هارو بهت میگم من کمکت میکنم و خدارو شکر هم بهترین نتایج رو میگرفتم،
اما همه ی ما یه پاشنه آشیل خیلییییییییی مهم و اساسی داریم
و اون هم در مورد پول هست در مورد ثروت هست در مورد ثروتمندان هست در مورد رابطه ی ثروت و معنویت هست در مورد فراوانی هست،
و با منطق هایی که در قسمت بالا نوشتم کااااااملا طبیعی و واضح هست که خودمون داریم در حق خودمون ظلم میکنیم خودمون داریم چنگ میکشین روی صورتمون خودمون جلوی دماغمون رو گرفتیم نفس نمیکشیم بعد میگیم پس چرا اکسیژن نیست تازه از خداوند هم شاکی میشیم،
و خدارو شکر خدارو شکر خدارو شکر به خاطر این آکاهی ها خدارو شکر که خداوند مارو آگاه کرد بی نهایت ازش ممنونم،
از اینجا به بعد عمل به این آکاهی ها مهمه
الان خیلی خیلی جدی تر باید به سمت خوشبختی به سمت سعادت حرکت کینم، خیلی متعهدانه تر باید باید باید در این جهان خوب و رضایتمندی زندگی کنیم،
خداوند مارو هدایت کرده ،خداوند به قول خودش قبل از عذاب برای همهی اقوام پیامبر میفرسته،که بعد اون دنیا نگن که خدایا چرا برای ما پیامبری نفرستادی که مارو از قوانین آگاه کنی،
خداوند لطفتش رو بر ما تمام کرده واقعا،
دیگه اگر با دونستن این آگاهی ها باز هم مسیر نادرست رو بریم دیگه واقعا نامردیم واقعا بی انصافیم واقعا داریم خودمون در حق خودمون ظلم میکینم،
باید بزرگترین سپاسگذاری هر روز ما هر روز خودم این باشه که خدایا شکرت که من رو با قوانین آشنا کردی و کمک کن بتونیم در اجرای این قوانین مهارت کسب کنم تا زندگیم رو اونجوری که دوست دارم خلق کنم،
من که خودم به محض اینکه یه مدت روی خودم کار نمیکنم به راحتی از مسیر منحرف میشم برای همین خداوند در قرآن تاکید داره که صبح و شب صلاه به جا بیارید توجه کنیم به خداوند به قدرتش به قدرتی که به ما داده به یاد بیاریم که بابا قدرت دست خودمونه نه هیچ کسو چیز دیگه ای،
و
و
و
در کنار تمام این صحبت ها،
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است،
کسی که خدارو باور میکنه کسی که فراوانی رو باور میکنه کسی که ایمان میاره این ایمانه باید بلندت کنه و تو رو در مسیر خواسته هات در مسیر علایقم حرکت بده و گرفته واقعا داری حرف مفت میزنی که من ایمان دارم،
کسی که میگه من خدارو باور دارم کسی که میگه من ایمان دارم به خداوند به توانایی هام به فراوانی
پامیشه تمرین میکنه و آماده میشه برای مسابقه
پا میشه و یک محصولی تولید میکنه برای ارائه آماده میکنه میشه
پا میشه به الهاماتش عمل میکنه عمل میکنه ،
،
درس طلایی این جلسه:
خداوند مثل یک مادر مهربان عمل نمیکند
خداوند مثل یک سیستمی عمل میکند که هرچی بهش بدی همونو دقیقا تحویلت میده مثل دستگاه آب هویج گیری،
بهش سیب بدی آب سیب بهت میده بهش هویج بدی بهت آب هویج میده ،
پس دیگه نشینیم آهو ناله کنیم شکایت کنیم از خدا از دولت از پدر از مادر از شهر از کشور از موقعیت مالیمون از شرایط روابطمون ،
اگر شرایط مالیم خوب نیست من مقصرم
اگر روابطم خوب نیست من مقصرم
اگر سلامتیم خوب نیست من مقصرم
اگر به خواسته هام نمیرسم من من من مقصرم
،
در مورد بلایای طبیعی که با توجه به درکم از قانون اولا همه ی ما این و پتانسیل رو داریم که در مداری قرار بگیریم که این بلایا به ما آسیب بزنه و مارو از بین ببره،
و همینطور این پتانسیل رو داریم که در مداری قرار بگیریم که ما هر کجایی از این جهان باشیم در هر روز هر ساعت و هر ثانیه ای ،ما فقط و فقط شرایط زیبا خوب آرام و فوقالعاده رو ببینیم و تجربه کنیم،
،
از اون طرف هم هر کدوم از ما آزادیم کاملا که در مورد اتفاقات و بلایای طبیعی هر طور که دوست داریم نگاه کنیم و فکر کنیم،
به قول استاد یه نفر مثل سوییچیرو هوندا از بمب هایی که رو سرشون داشته میریخته موتور سیکلت درست کنه،یه نفر میتونه از همون اتفاق بدبخت بشه،
و با توجه به قانون خداوند که بر پایه ی رشد و گسترش هست،تمامی این اتفاقات در کل باعث رشد و گسترش جهان میشه،
ساختمان های قوی تر،سد های قوی تر،تکنوژی های جدید تر ،و تمامی این بلاها در طول تاریخ منجر به یک تغییر و تحول عظیمی شده که همین الان ما داریم از خیلی از موهبت هاش استفاده میکینم،
این قانون خداونده که ما با برخورد به مسائل به دنبال راه حل میریم و با پیدا کردن راه حل هم خودمون هم جهان اطرافمون رشد میکنه بزرگتر میشه پیشرفت میکنه قوی تر میشه،
،
و خودم سعی میکنم هر روز در مواجه شدن با مسائل قوی تر بشم حلشون کنم و به جایی برسم که از مسائل بزرگتر بشم و به راحتی ازشون رد بشم،و ازشون لذت ببرم
چون مسائل همیشه هست،اژن سازو کار جهانه،
،
خدایا صد هزار مرتبه شکر که فرصت نوشتن و یادآوری بهم دادی،
خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت استاد عزیزم
که دست پروردگارم هست بر روی زمین برای نشون دادن مسیر درست مسیر خوشبختی
خدایا شکرت
انشاالله خداوند به همه ی ما کمک کنه تا این قوانین رو بهتر درک کنیم و بیشتر ازشون استفاده کنیم برای خوشبختی برای سعادت در دنیا و آخرت،
الهی آمین،
استاد جانم خیلی ازتون ممنونم،
انشاالله در این غار حرایی که خودتون رو قرار دادید
پر بشید از عشق الهی و بعد بیاین با قدرت کلام و تاثیر گذاری که دارین مارو هم از این عشق بهره مند کنید.
از کامنت شما خیلی لذت بردم و خدارو سپاسگذارم که من رو هدایت کرد به دلنوشته زیبای شما و باعث شدین این آخر شبی صلات خودم را در این مکان منزه و بهشتی بجا بیاورم.خدایا شکرت
علی جان نکات خیلی زیبا و ظریف و کاربردی رو اشاره کردین. این نکات با ارزش رو هممون که در این بهشت حضور داریم بارها و بارها از زبان استاد عزیز شنیدیم ولی بعضی اوقات دچار روزمرگی و بازی ذهن شده و یادمون میره بخاطر همین هم خداوند واجب کرده همیشه قانون جهان رو هر روز و در طول روز بارها و بارها به خود یادآوری کنیم که همان انجام دادن صلات است
آرزو میکنم من و شما و همه بچه های سایت همیشه تو این فرکانس پاک پایدار بمونیم و صلاتمون رو به نحو احسن انجام بدیم
و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض کرد پروردگارا خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهى دید لیکن به کوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى دید پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود آن را ریز ریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهى به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم (143)
فرمود اى موسى تو را با رسالتها و با سخن گفتنم [با تو] بر مردم [روزگار] برگزیدم پس آنچه را به تو دادم بگیر و از سپاسگزاران باش (144)
استاد همون لحظه ای که فایل بینظییییر توحیدی اومد روی سایت هدایت شدم بقران و این آیه از قرآن برام اومد
یعنی نشانه از این واضح تر
سه روزه فقط دارم فایل رو گوش میدم و اشک شوق میریزم و هر بار میرم سراغ قرآن کلی منو هدایت میکنه تا بیشتر بخودم بیام همش بهم میگه خود آ
خدایا منو به خودشناسی بهتری هدایت کن
من تسلیمم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن تکاملم را در هر گوشه ای از خودشناسی که باید طی کنم را درست و دقیق انجام بدهم
رسالتم شده خودشناسی
دریافت الهامات الهی
واضح تر شدن بر صدای هدایت
بهبود دادن شخصیتم از ظلم به توحید
خدایا شکرت کمکم کن خودت بگو تا ثبت شود
برای طی کردن تکاملم من نیازمندم به هر خیری از تو برسد
خدایا شکرت که هر لحظه هدایت مرا بر خودت واجب کرده ای
خدا یا شکرررررررررت تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا منو بر همین اصل و اساس توحیدی استوار کن
خدایا فقط مینویسم که تنها تو را میپرستم
ولی میدانم که ترس و شرک در وجودم هست
و میترسم از خشمت بر شرک
چون همه چی را میبخشی جز شرک
خدایا تو راه حل پاک کردن شرکهایم را بهم بگو فقط تو از عهده اش بر میایی
من که خودم سالها بخودم ظلم کرده ام
و اسیر نجواهای شیطان درونم شده ام
همین الان بهم گفتی اول احساست رو خوب کن
بیا از سپاسگزاری بنویس
چششششششم جان جانانم سپاسگزارم
که هر لحظه در حال هدایتم هستی
خدایا شکرت برای وجود پاک و منزه و نورانی ات در قلبم
خدایا شکرت برای وجود ارزشمندم که پاره ای از توست
خدایا شکرت برای وجود ارزشمنداستاد عزیزم و مریم نازنینم و تمام اعضای خانواده توحیدی ام در این مکان معنوی
خدایا شکرت برای سلامتی خودم و تک تک عزیزانم در این سرای بهشتی
خدایا شکرت برای درک بهترم از قوانین بدون تغییر خداوند
خدایا شکرت که مرا لایق دریافت این آگاهی های ناب الهی کرده ای
خدایا شکرت که قطعا جواب فرکانس هایم بوده
خدایا شکرت که با همین دیدگاهم میتوانم هر لحظه خودم را سوق بدهم به سمت معنویت و توحید
خدا یا شکرت وقتی نمیدانم با پاسخ به کدام فرکانسم الان اینجا هستم
پس آگاهم کردی که با فرکانس های بهتر و توحیدی تر میتوانی از این فضا با تمام آگاهی هایش زندگی ات را از نو در هر لحظه بسازی
چون میدانی که جهان در هر لحظه به فرکانس هات پاسخ می دهد
قبلاً ناآگاه بودی و در این مکان و زمان مناسب قرار گرفتی همه از فضل الله یکتا بوده
حالا که شیرجه زدی تو این اقیانوس آرام و توحیدی پس سرنخ را داده بهت
همین راه را ادامه بده
الهام خانم تمام زندگی ات حاصل افکار و باورها و فرکانس های خودت بوده و هست بدون استثنا
پس ظلم بخود دیگه بسه
بیا و از خداوند طلب بخشش کن و تسلیم باش
خداوند هر لحظه توبه پذیر مهربان است
خودتو بسپار به جریان هدایت الهی
خداوند عاشقانه منتظر ته
که دستت را بگیرد و هدایتت کند
خدایا من آماده ام اجازه میدهم که تو مرا هدایت کنی
من دیگه جای کتک خوردن ندارم یعنی تحمل ندارم
بدنم سیاه و کبود است
اعوذ با الله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم بر خدا از شر شیطان رانده شده
استاد همیشه تو فایلها و دوره ها در نهایت فایلها ختم میشه به توحید و تسلیم شدن در مقابل خداوند
ولی خب تا تکامل طی شود و این حرفها بشه جزیی از وجود من زمان لازمه
هر روز یه ذره بهتر
همین پیشرفتهای کوچیک انقلابی در من بپا میکند
و حتی گاهی وقتها قشنگ درک میکنم که افتادم روی ریل سوت زنان دارم سر میخورم تو سعادت و خوشبختی
و مسمم تر م میکند تا در مسیر توحید باشم
یعنی وقتی شما میگین هر روز پر انرژی ام از اینکه امروز یه روز جدید است برام و میخوام غرق آگاهی و خالق خوبی برای زندگی ام باشم
من الان کمی درک میکنم
میفهمم که من با افکارم باید زندگی ام را کنترل کنم من باید بتوانم با کنترل ذهنم همون اول صبح خلع سلاح اش کنم با دیدن زیبایی ها با خواندن یه پرنده با سلام گرمی به عشق و پاکی و شروعی دوباره با دیدن امروز برای تجربه کردن بهترینها از این فرصت طلایی
با شکر گذاری بابت داشته ها و قدردان بودن نعمتها
خدایا شکرت
میخواهم قوی تر شوم عضله ایمانم را قوی تر کنم اعتمادم توکلم و باورم را برخدای خودم بیشتر کنم
گاهی روزها چنان احساس خوبی در وجودم قرار داده میشود که فقط خدا را حس میکنم که من لایق شدم تا باور کنم که خداوند در وجودم هست وصلیم بهم
میفهمم که خدا داره باهام حرف میزنه و آرامم میکند تا بهتر و واضح تر صدایش را بشنوم
یه شوری در درونم هست وقتی بیاد میاورم که خدا هست وقتی هر سوالی برات پیش اومد به خودت فشار نیار که اون فشار یعنی حساب کردن روی عقل خودت
بیا و از خداوند درخواست هدایت کن و رها باش
ایمان داشته باش که خداوند فقط مونده تا به سوالات و مسائل تو پاسخ بدهد حتی او بیشتر از خودت مشتاق هست که تو رو به خواسته هات برسونه
یعنی استاد از وقتی حسش کردم و بیاد میاورم چنان آرامشی در درونم برقرار میشود که دیگه نیازی به تقلا و دست و پا زدن نیست
چون من اعتماد کردم
حتی شده یه ذره
وقتی جهان اینقدر پیشرفت کرده که با چند تا دستگاه میشه طوفان های سنگین را پیش بینی کرد
و اینکه تمام جهان را خداوند داره اداره میکنه
که انسانها را به ساخت چنین دستگاهی هدایت کرده
اونوقت من بنده حقیر به اون سیستم و قوانین بدون تغییر خداوند اعتماد نکنم
که در هر لحظه داره کل کیهان را هدایت میکند
استاد دوبار کامنت نوشتم و هر بار به دلایلی نمیدونم چرا حذف شد
گفتم حتما خیره
من باید آگاهی های بیشتری را درک کنم
دیشب به یه ترمز در وجودم هدایت شدم بلطف خداوند
وقتی خواستم تمرین ستاره قطبی را انجام بدهم و بیام کنامت بنویسم
تا نصفه هم نوشتم
ولی احساسم توش آرامش نبود
و نجواها داشتن کاره خودشون میکردن
که تو دیگه خیلی خودخواه شدی و خیلی از بقیه کناره گرفتی
دیگه حتی به خونواده خودت و همسرت هم رفت و آمد نداری و همینجوری داشت ادامه میداد و ترس منوگرفته بود
اومدم صفحه ها تو دفترم نوشتم اهرم رنج و لذت نوشتم
گفتم من برای کنترل زندگی ام باید کنترل ذهن داشته باشم هر ورودی را به ذهنم ندهم
من هدف دارم من میخواهم درخت تنومندی باشم که با هیچ طوفانی تکون نخوره نه یک شاخه نازک و ضعیف که با یه باد بشکنه
یه کور نمیتونه اعصا کش یه کور دیگه باشه
و همون لحظه که داشتم مینوشتم یه ندایی اومد که از همین لحظه لذت ببر مگر تو میدانی که یک دقیقه دیگر زنده هستی یا نه
استاد این چندمین بار هست که بهم الهام میشه فقط در لحظه زندگی کن و لذت ببر
ولی خب انسانم و فراموش کار
خدایا مرا ببخش
و چنان آرامشی در وجودم برقرار شد که با همون احساس خوب خوابم برد و کامنتم نصفه موند و صبح هم روی گوشیم بود و اومدم شروع به نوشتن ادامه دیشب که اونم حذف شد . گفتم خیره
و امروز صبح که بعد از قرآن خواندن هدایت شدم به خواندن کامنت های پر امتیاز همین فایل رسیدم به کامنت دوست عزیز آقا احسان
از احساس و فکری که پشت اون احساس هست
من به شبم فکر کردم و دیدم بله منم از حرف مردم ترسیدم از اینکه دیگران در مورد من چه میگویند
حالا من همزمان دارم فایل جلسه دوم از قدم شش را گوش میکنم
که ما روح های مجردی هستیم اومدیم خودمون رو تجربه کنیم و تمام عزیزان که در این جهان مثله زنجیر بستیم به خودمون موقع مرگ همه باز میشن و من هستم و خدای خودم
و روی باورهای توحیدی هم داشتم کار میکردم مینوشتم دیشب
و هدایت شدم به قرآن صبح که برام سوره انبیاء باز شد و آنجایی که ابراهیم بتها را شکست و به بت پرستان گفت اف بر شما و تمام این بتهای سنگی که میپرستید
تنها خدا آفریننده ی جهان و تمام ذرات آن است و هدایتگر همه است
و استاد چنان قلبم باز شده از دیشب تا به الان که فقط دوست دارم هر لحظه این حس در من پایدارتر شود
من باید ایمانم را قوی تر کنم
باید شجاعت داشته باشم
خداوند با ضعیفان یار نیست
خداوند یار و یاور شجاعان است
و وقتی اینچنین با آرامش درونی به من پاداش میدهد قطعا نعمتها هم درزندگی ام سرازیر هست
بارها و بارها . ذره ذره من این هدایت و حمایت را از طرف خداوند داشته ام که الان مرا به شناخت بهتر و پیدا شدن ترمز هایم اینگونه هدایت میکند تا من را در مسیر درست ثابت قدم و متعهد ترم کند .
هر بارفراموشم شد بیاد آورم که خدا چکارها که برام نکرده
بخدا هر روز معجزه الهی است
من تسلیمم هیچی حالیم نیست
خدا یا کمکم کن
از هر خیری از تو بهم برسد من سخت فقیر و نیازمندم
قبلا که ناآگاه بودم خداوند را مثله دایه ای مهربان میدانستم که هر چقدر ضعیف تر مظلوم نمایی و فیلم بازی کنم بیشتر هوامو داره و اتفاقا خیلی سخت ضربه میخوردم
و الان هر بار میگم من باید قدرتی که خداوند در وجودم قرار داده را بخودم یاد آور باشم
من توانایی تغییر افکار و باورها و فرکانس های خودم را دارم
من کاری با بقیه ندارم
من مسئول شخص خودم هستم
باید از طریق احساس که خداوند بهم داده
بفهمم الان کجا مقاومت دارم
کجا شرک دارم کجا روی دیگران دارم خیلی حساب میکنم
کجا ها توحیدی عمل میکنم
قدرت را از غیر خدا میگیرم و سربلند میشوم همون لحظه
یعنی قشنگ برام بارها پیش اومده که گفتم خدایا تو همه کاره ای جز تو قدرتی برتر و بالاتر نیست
و همون لحظه همه چی به نفع من شده
بخدا بقیه هم دارن زندگی خودشون رو میکنن
اصلا شاید به من فکر هم نکنند
این ها فقط زایده های ذهن محدود من است
خب منی که الان میخوام در مسیر درست باشم
مثله پیامبران که دشمنان زیادی داشتند و خیلی حرفها را بهشون میگفتند
ممکنه حالا که منم خودم را از بدنه جامعه جدا کرده ام خیلی ها قضاوت و توهین و تمسخر هم بکنند
من باید با کنترل ذهنم قدرت را فقط بخدا بدهم
هیچ قدرتی برتر از قدرت خداوند نیست
وقتی ابراهیم پا روی ترسها گذاشت
کنترل ذهن کرد
آتش براش سرد و گلستان شد
حتی اگه ابراهیم در آتش هم میسوخت
چون توحیدی عمل کرده بود دوست و خلیل خداوند بود .
پس الهام خانم تو روی باورهای توحیدی آن کار کن و نگران و ترس از حرف مردم را از خودت دور کن
وقتی تو مسیرت مسیر خداوند باشه
توطئه و دسیسه های دیگران هم کار ساز نیست بخدا که خداوند مکار ترین مکارهاست
خودش هر بار تو قرآن میفرماید که من دانا و توانا و قدرتمند و بینا و شنوا به اسرار پنهان هستم
وقتی اینگونه خدایی دارم
و مرا هدایت کرده به راه راستی و پاکی و درستی
چرا بترسم و نگران باشم
خداوند به کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند پاداش الهی میدهد
خداوند یار و یاور شجاعان است
پس عزیز دردانه خداوند
تو فقط روی توحید و یکتا پرستی کار کن تسلیم باش و هر لحظه دریافت کننده خوبی برای الهاماتش باش
چششششششم جان جانانم سپاسگزارم
باید فکر خدا را بخوانم بقیه حاشیه است
فکر خدا توجه کردن به زیبایی های بیشتر
شکر گذاری کردن
تمرکز بر بهبود شخصیتم
همواره روی اصل کار کردن
تعهد و استمرار داشتن در مسیر توحیدی
احساس خوب را تقویت کرد ن
تغییر زاویه دید به اتفاقات
افکار سالم را پرورش دادن
هدف داشتن و حرکت کردن به سمت هدف با توکل و ایمان و اعتماد بر خدا
نه هیچ عوامل بیرونی
تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس
که خود راه بگویدت که چون باید کرد.
عمل به قوانین بدون تغییر خداوند
اصل بقای اصلح
که میگه خدا خدای ضعیف ها نیست
خدای قدرتمندان است قدرتی که فقط سرچشمه اش توحید و یکتا پرستی باشد
خداوند همواره خیر و نیکی را میخواهد برای تمام ذراتش
و من با فهم و درک و شعور بالاتری از طریق احساسم باید آگاه شوم که در چه مسیری هستم
و با قوانین خداوند خودم را هماهنگ کنم
در طوفان ها و تضاد ها ی زندگی ام باید سربلند بیرون بیایم
باید در هر موقعیتی کنترل ذهن کنم
خودم را تغییر بدهم جهان بقیه کارها را انجام میدهد
هر لحظه با نشانه ها با من حرف میزند راه ها ی درست را بهم نشون میدهد
پس باید توکلم بیشتر و ایمانم قوی تر شود
هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم
خدا یا شکرررررررررت که هدایتم کردی به کارهای هنری و از زیر صفر شروع کردم و بلطف خداوند و عمل به قوانین خداوند هر بار مرا به مسیرهای و انسان ها و شرایط عالی تر هدایت میکنی
از همین الان که روی پله اول هستم میخواهم فقط روی اصل و توحید کارهایم را با تمام اعمالم استوار کنی هر لحظه راست و درست و دقیق تر و زیباتر و لذت بخش تر م کنی
خدا یا شکرررررررررت برای قلب سلیمم همه از آن توست من تسلیمم
خدا یا شکرررررررررت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
گاهی وقتا با دیدن قانون بودن خداوند و رفتارهاش از اونور بوم میفتیم یعنی احساس بد میگیریم ب خدا و نگران میشیم ک خداوند میخاد منو نابود کنه
در حالی ک یکی از ویژگی های خداوند مهربان بودنشه ک صد در صد این هم قانون داره.
مهربانی خداوند برای کسی هس ک وقتی پی میبره ب اشتباهش و نمیدونه کجاها داره اشتباه میکنه اما مطمئنه ک خودش ب خودش ظلم کرده و خداوند داره بهش هشدار میده تا درست کنه خودشو
وقتی هم ک ب خدا میگه من ب خودم ظلم کردم هدایتم کن به راه درست یعنی راه همون نعمت ها
یعنی خودش فهمیده ک در راه نا درست هستش
این موقع خداوند بهش اشتباهاتش رو میگه و هدایتش میکنه بر اساس مهربونیش
هدایت الله بر اساس مهربونیشه
یادت باشه وقتی رابطه ای برات جور میشه یا مثلا کاری
یادت باشه ک اینو خداوند بهت داده و بدستش وابسته نشو
خدا میگه یادت باشه اینو من آوردم وابستشنشی خودتو خرد کنی تو خیلی با ارزشی
مهربونی رو گدایی نکنی و التماس نکنی
اگر مسئول کارت بهت بد و بیراه میگه فک نکن باید تحمل کنی این مسیر ها ک در رنج میفتی مسیره اشتباهه
یادت باشه تو هر شرایطی عزت نفست رو غرورت رو حفظ کنی و منو کنار خودت حس کنی و آیو بدونیک همواره با تو هستم اینو یادت باش هیچ کس قدرتینداره ک بخاد تو رو از جایی بندازه بیرون یا حفظ کنه اگر هم داشت عزت نفست خرد میشد فورا حرکت کن یادت باشه ک من همیشه با تو هستم و همیشه هدایتت میکنم نکنه ک عزتت رو زیر سوال ببری منم ک تو آفریدم و به هیج کس نباید باج بدی
وابسته هیچ کس تو رابطه نشو اینو یادت باشه ک اینو من برات آوردم شکرگزار من باشم و اینو یادت باشه منم ک اینو آوردم و باز هم بهتر از اونو برات میارم وابسته من باش شکرگزار من باش
یادت باشه بنده خوب من ب کسی باج ندی تو همه جوره برای من بسیارررررررر با ارزشی
پشتت وایسادم و میرسونمت ب جیزهایی ک برای تو آفریدم و لیاقتشان رو داری مثل بهترین ماشین بهترین خونه ها بهترین سفرها بهترین و زیباترین همسر
من ب همه این ها میرسونمت
فقط یادت باشه و عزت نفست رو حال خوبت رو ب من گره بزنی
این خط قرمزه من
اگر خوار کنی خودتو یجوری برنامه ریختم برایاین جهان ک مدام بخوره تو سرت تا برگردی ب سمت من
تا عزت نفست رو پیدا کنی
ب قول استاد مهم ترین جیز عزت نفسه
از نظر خدا هم مهم ترین و سنگین ترین چیز عزت نفسه
عزت نفس خط قرمز خداست
این کامنتم رو خودم باید بارها و بارها مرور کنم
امروز ب لطف خدا در سحر یکبار دیگه ارزش عزت نفس ی جورایی بهم الهام شد و باعث درکم و نوشتن این کامنت شد
خدایا شکرت.
الحق ک هممممه ی افتخارات و ستایشها مخصوص توست
من هیچی نیستم حتی اعتبار این کامنت هم ب تو میرسه
خدایا شکرت من بندهی تو هستم و با افتخار کانل بندگی تو را میکنم
درود
و ستایش تنها خدایی را که آنقدر خوشبختیم چنین خدایی خدای ما شده،بخشنده مثل نور آفتاب و هوا و نعمتهای بی نهایت زنده اش و همیشگیش و خدای خیرخواه مطلق و عاشق و معشوق واقعی بدون منت و با عزت ما که با وجود چنین پارادوکسهایی بی نظیرش در جهان همیشه مارو شگفت زده میکند و خوشحال،خدایی قانونمند و مدبر جبار مدیر ناظم و با عدالتو قدرتمند مطلق و در عین حال همیشه مهربان متواضع و زلال تک و سخاوتمند و ثروتمند معنوی و مادی و آگاهو شنونده و بصیر و همواره هدایتگر در هر لحظه،
درود خداوند هم بر شما استاد گرامی و خانم شایسته عزیز،
و درود بر تمام همکاران شما که این سایت چنین قوی پابرجاست به لطف خدا و کمکهای آنها و شما استاد گرامی بی نظیر که اصلو مفید مختصر و خلاصه و عالی هر چیزی را این چنین به ما ارائه میدهید با سخاوت و خیرخواه با قلبی بزرگ، با استاندارهای والا و خانم شایسته سخاوتمند خوش قلب و مریم جانی که نور خدا رو بر ما میتابونن اشعه ای از عشق خدا رو با نظم دهی و ارائه فایلهای بینظیر استاد رو و ممنونیم و سپاسگزاریم واقعا،
استاد چقدر زیبا فرمودید خلاصه و مفید:
خداوند قوی بودنو رشد و پیشرفت ما را خواهان هست در کنار تمام مهربان بودنش و تواضع و بخشندگی و عشقی که به ما داره،
استاد با دیدن این فایل ،
من نگاهم این شد:
خداوند میگوید: من عاشقتم اما قانونمند تا زمانی که همراه من باشی چون من خیر کامل و مطلقم و کاملا درستم ،قانون من همون قانون عشق و برکت و بخشش و رشد تا زمانی که به اصل و ارزش خودت برگردی و سر پیشرفت و رشدت و رعایت قوانین من بمانی و همراه من باشی قانون مرا رعایت کنی و با تمام وجود و شکرگزاری از ته دل کنی همواره پیروز و آسان و شاد و با آرامش و برکت تو موفق هستی،
خداوند میگوید :من که در کنارت هستم هر لحظه که دستتو بگیرم تا تو حرکتی کنی همین که حرکت کردی و واقعا از ته دل خواستی و باور کردی منو و منطبق بودی و احترام به قوانین
من گذاشتی ،اونموقع خدا استاد به قول خودتون به جای قاشق قاشق برات ماشین جت میفرسته اما به شرطی که دستهاتو نزاری زیر سرت بخوابی تنبلی کنی یا قایم کنی پشتت بگی کو خیر و سخاوت خدا خوب خدا وقتی میبینه تو قایم کردی دستاتو تو کدوم کف دست نعمت بزاره ؟بعد مثل یک آدم ناشکر و بی ادب دغل باز و نااگاه بی ایمان که خودشو میزنه به کوچه علی چپ و نشنیدن و ندیدن مدام بگی که خدا که چیزی به من نمیده؟ کووو!!!و یا مدام در حال ناله و غور و خمیدگی و ضعفو و ناشکری ودر نقش قربانی و بدبختی و با چشمهای پر از اشک مدام بگی منکه چیزی نمیبینم خوب معلوم نمیبینی و نمیتونی حرکتی کنی چشمات پر از اشک و دلت پر از بی ایمانی و ترس؟
واقعا چرا ادا گداها و ذلیلها رو جلو خدا دربیاوریم؟!؟؟؟
مگه آدم به فرد گدا و دروغگو و ضعیف و بی کلاس و ناشکر و بی ادب چیز خوبی میده؟؟؟
یا به آدم بی تربیتی که ادب و حرمت نگه داشتن قوانین رو نداره و حرکتی هم نمیکنه دغل بازی هم میکنه خواسته و ناخواسته ،میاد مدال افتخارو نعمتشو به اون بده؟؟؟
من خودم به شخص از افرادی که
نظم دارن و به قوانین کلاسم احترام میزارن
متعهدن
فعالن
امیدوارن و با تقوا در انجام ندادن یکسری حرکات مضر و نخوردن غذاهای ناسالم استقامت دارن و اینکه صبورن و با سماجت و شجاعت ادامه میدن آرامآرام پله ب پله،
و خوشرو و خوشحالن و شاکر واقعی هستن و زلال هستن و ادامه میدن بیشتر توجه میکنم ناخودآگاه چون هماهنگی با قوانین یعنی پیشرفتشون تو کلاس ورزش من،
یعنی رسیدن به هدف در عین حال لذت از کاری که داریم انجام میدیم ما کنار هم با انرژی و وقتی که صرف همدیگه داریم میکنیم اینطوری هم اعتبار و افتخار من بالا میره هم شاگردم بالا میره و موفق و شاد میشه و بعد جامعه ای سالم شاد داریم.
و عشق خدا هم که فراتر از عشق مادره و حتی دقیقتر و درستتره
تربیت و قوانین خدای گل کامل و مطلق و نمیزاره ما نونور و لوس دستو پا چلفتی و بیکار و تنبل و ناشکر و دغل باز بشیم و برای قویتر شدن و مستقل شدن و قدرتمند شدن و شاکر شدن و به اصل برگشتن خودمون که والاترین ارزش هست قوانین و تربیت خداوند میباشید،چون از وجود مهربان والا چ ارزشمند خود خدا هستیم ، خداوند این صفات و قوانینش هم سرجاشه و هم به اندازه هست و هم دقیق و به موقع هست.
من از خداوندم ممنونم بخاطره این هدایت زیبا
و آگاهی عالی از طریق شما واقعا بنده بی نظیر فوقالعاده اش و نور هدایت ما در مسیر استاد ممنونم واقعا از راهنمایی های نابتون تشکر میکنم هر لحظه منون شما هستم ،
و همچنین از خانم شایسته عزیز و سخاوتمند که برای ما فایلها رو نظم میدن و ارائه میدن ممنونم و یک خسته نباشید قوی به شما.
و همه عزیزانی که سایت شما رو اینچنین ناب و تک و پر قدرت نگه داشتن یعنی من میرم میام روی همون صفحه مونده و نپریده میفهمم کجای کار بودم گیج نمیشم یادم نمیره،بدون فیلتر پا برجاست،سایت شما استاد آنقدر بی نظیر و فوقالعاده هست و یا در حین فیلم دیدن راحت عقب جلو میکنم و یا سرعت پخشو تنظیم میکنم ، و یا با چرخش موبایل من قابلیت چرخش به همون حالتو داره اصلا عالی عالی عالی هر چقدر هم بگم کم بی نظیرید و خیلی کار باهاش راحت ،استاد از هر جهت ممنونم و سپاسگزارتونم بی نهایت بار.
به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین
خداروشکر میکنم که در مدار شنیدن این فایل ارزشمند قرار داشتم و تونستم این آگاهی ها رو بشنوم …
خوب خداروشکر اونقدر در کنترل ذهنم خوب عمل کردم و اونقدر از اطراف و دنیا بی خبرم که اصلا نمیدونستم فلوریدا طوفان شده و خداروشکر میکنم که استاد و خانم شایسته در سلامت کامل هستند.
از استاد عزیزم بابت این فایل ارزشمند تشکر میکنم و این ایده رو تحسین میکنم که چند گام از پروژه رو پیش میریم و بعد هم استاد با یک فایل حیاتی مثل تزریق یک بنزین سوپر ما رو رشد میدن تا آماده بشیم برای ادامه مسیر…
خیلی خوشحالم چون از اول پروژه خانه تکانی ذهن خداوند به من الهام کرد که هر فایلی رو دیدی و نکته برداری کردی بعدش بیا و توی زندگیت سرچ کن ببین کجا مثل موضوع اون فایل عمل کردی و نتیجه گرفتی و کجا خلافش عمل کردی و نتیجه نگرفتی و من هم طبق این الهام عمل کردم و از همون جلسه اول پروژه تا آخرین جلسه دقیقا همین کار رو انجام دادم و بعد از دیدن این جلسه و خوندن توضیحات فایل متوجه شدم که استاد عزیز و خانم شایسته هم همین رو از ما خواستن خداروشکر.
اما میخوام از تجربه خودم بنویسم جایی که فکر کردم خدا مثل یک مادر مهربان عمل میکند و چه نتایجی گرفتم و جایی که برخلاف این موضوع فکر کردم و چه نتایجی وارد زندگیم شد…
چند سال پیش بعد از اتفاقاتی من بیکار شده بودم و با ماشینم در تاکسی اینترنتی کار میکردم زنداداشم در یک بیمارستانی منشی بود و من هم رفتم و به ایشون التماس کردم که برای من پارتی بازی کنه و منو ببره سرکار و چندجا هم رفتم و فرم استخدام پر کردم از جمله نیروی انتظامی و چندتا شرکت و . . . اون موقع هنوز وارد سایت نشده بودم و خیلی توی فضای مجازی و … میچرخیدم و بخاطر خانواده فوق مذهبی که دارم اکثرا هم توی پیج و کانالهای مذهبی بودم و از طرفی هم بی پولی خیلی خیلی شرایط سختی رو برام ایجاد کرده بود و به همین دلیل به شدت دنبال یه راهی بودم که نظر خدا رو جلب کنم برای اینکه یه کمکی بکنه که از اون وضعیت خوفناک خارج بشم و خلاصه هرکی هرچی میگفت انجام میدادم چه از فامیل ها چه در فضای مجازی:
یکی گفت اگر سروقت نماز بخونی محاله یه چیزی از خدا بخوای و بهت نده من تضمین میکنم و از این چیزها منتهی شرطش اینه که اول وقت باشه…آقا منو میگی همچین نماز خون شده بودم که همه تعجب میکردن با هر زحمتی بود صبح ها بیدار میشدم که نماز صبح بخونم یا ظهرها وقتی اذان میشد در به در دنبال مسجد میگشتم که بتونم نمازم رو اول وقت بخونم گاهی کیلومترها راه میرفتم یا اگه با ماشین بودم توی نقشه یه مسجد پیدا میکردم که چند کیلومتر با من فاصله داشت اما من با سرعت جت میرفتم که به نماز برسم و مدتی همینطور پیش رفتم و همیشه هم میگفتم خدا حواست هست چند وقته دارم نماز اول وقت میخونما ببین چقدر بنده خوبی شدم پس کی کارم رو درست میکنی؟
بعد چند وقت دوباره از جایی شنیدم که میگفت اگر فلان دعا رو بعد از فلان نماز بخونی به هر خواسته ای بخوای میرسی
دوباره من شروع میکردم به خوندن دعا بعد نماز و کلی گریه و زاری میکردم و میگفتم خدایا کارم رو درست کن و…
یادمه با خانواده همسرم میرفتیم به یک مکان زیارتی و من دو ساعت میرفتم برای خوندن نماز و گریهو التماس از خدا که کارم رو درست کنه و همیشه خواهرخانم هام میگفتن ما دیگه با شما نمیایم زیارت چون من میرفتم داخل و بعد دو ساعت برمیگشتم اما اون بندگان خدا میومدن توی حیاط و دوساعت منتظر میموندن تا من برم بیرون و این قضیه خیلی کلافشون کرده بود…
خلاصه هرکاری که فکرشو بکنید انجام دادم یه روز پشت فرمون بودم و منتظر که مسافر اینترنتی بگیرم اصلا دیگه رمقی برام نمونده بود و خسته از همه جا یهو اپلیکشن رو بستم و نشستم با خدا حرف زدم و گفتم چرا کمکم نمیکنی دیگه باید چیکار میکردم که نکردم این همه نماز خوندم این همه التماست کردم پس تو کجایی چرا جواب نمیدی و مثل ابر بهار داشتم گریه میکردم و میگفتم این همه بدبختی منو نمیبینی چرا دلت برام نمیسوزه؟؟؟؟
و اون زندگی وحشتناک تا دوسال بعدش هم ادامه داشت چون من همون آدم قبلی بودم چون من هرگز نرفتم دنبال افزایش مهارتم هرگز خودم و شخصیتم رو رشد ندادم همش دنبال فرعیات بودم و اونقدر چک و لگد خوردم تا بالاخره بیدار شدم…
بالاخره من توی اون بیمارستانی که زنداداشم کار میکرد بعد دوسال استخدام شدم که کاش هیچوقت نمیشدم از بس که از اطرافیانم منت شنیدم و تو سری خوردم و همیشه به چشم یک آدم ضعیف به من نگاه میکردم که خودش هیچ عرضه ای نداره و بقیه باید براش کاری بکنند و من هم همه چی رو زیر سر خدا میدونستم و همیشه میگفتم ببین تقصیر تو و یادمه وقتی آدم موفق و ثروتمند میدیدم بیشتر حرص میخوردم و میگفتم خدایا چرا اون رو بیشتر از من دوست داری که اینقدر بهش پول و نعمت دادی من که این همه بدبختم و کسی رو ندارم چرا به من کمک نمیکنی چرا بهم پول نمیدی چرا منو موفق نمیکنی و همیشه ثروتمندی برام یه آرزوی دور و دراز بود…
تا اینکه وارد سایت شدم و فایل «خداوند را بهتر بشناسیم» رو دیدم یادمه اونقدر مقاومت داشتم که وقتی فایل رو دیدم کلا از سایت رفتم بیرون و تا سه ماه به سایت سر نزدم این فایل داشت حاصل باورهای سی ساله خودم و چند صدساله آبا و اجدادم رو زیر سوال میبرد اوایلش احساس گناه شدیدی پیدا کردم و حتی به جمله ی خدا یک انرژی است هم جرات فکر کردن نداشتم تا اینکه کم کم و با تضادهای سخت مالی و تمسخرهای بیشتری از اطرافیانم مواجه شدم و اونجا گفتم من هرطور شده باید تغییر کنم و دوباره وارد سایت شدم و این بار فایل حزن در قرآن رو دیدم که باعث شد مقداری ذهنیتم نسبت به خدا تغییر کنه و این مسیر رو ادامه دادم تا رسیدم به دوره دوازده قدم و اونجا دیگه از کهنه خدایی که بقیه برام ساخته بودن بیزاری جستم و به خدای واقعی ایمان آوردم…
وقتی فهمیدم خدا کیه و خدا چیه و قانون چطور کار میکنه به وسیله ی دفترچه راهنمای جهان هستی یعنی دوره ارزشمند دوازده قدم این خواسته در من شکل گرفت که میخوام از این بیمارستان استعفا بدم و خودم رو از زیر بار منت غیر خدا رها کنم و برم زیر بار منت خدا…
بنابراین این دفعه دیگه به جای گریه و زاری و التماس به درگاه خدا گفتم خدایا این هدف منه میخوام تو برام کار درست کنی و کمکم کن و شروع کردم به افزایش مهارتم در شغلم یه جاهایی بود که باید یک نفر کنار دکتر می ایستاد تا ایشون پانسمان انجام بده اون هم پانسمان های خیلی وحشتناک اون موقع من چیزی بلد نبودم اما به خودم تعهد داده بودم که باید شخصیتم رو قوی کنم یادمه وقتی دکتر وارد آی سی یو میشد همکارانم به بهونه خوردن چایی و رفتن به دستشویی از زیر کار فرار میکردن و دکتر میگفت کی با من میاد بریم پانسمان و من با اینکه دست و پام از ترس میلرزید میگفتم من با شما میام.
اونقدر رفتم و رفتم و رفتم تا کار رو یاد گرفتم و اونقدر اعتماد به نفس من بالا رفت که رفتم و درخواست استخدامی در بهترین بیمارستان خصوصی تهران دادم و تو دلم میگفتم خدایا فقط روی تو حساب باز کردم و به هیچکس حتی پدر و مادرم نگفتم و خداروشکر در امتحان ورودی قبول شدم و یک روز رفتم و از اون بیمارستان قبلی استعفا دادم وقتی اطرافیانم و همکارانم و … فهمیدن ازم پرسیدن کجا استخدام شدی و من میگفتم فلان جا میگفتن دروغ میگی اونجا بدون پارتی غیر ممکنه آدم بتونه حتی بره داخل چه برسه به استخدام و من میگفتم پارتی من دقیقاً خود خداست..
الان چهار سال از این ماجرا میگذره اما هربار که به خودم یادآوری میکنم قلبم باز میشه و کمک میکنه که بتونم بهتر مسیر پیش روم رو پیش برم.
یکی از بزرگترین نعمت هایی که دارم اینه که به وسیله استاد عباس منش خدای واقعی و قوانین جهان هستی رو شناختم و این موضوع خیلی باعث رشد و تعالی و خوشبختی من شده.
الهی شکرت
ممنونم از استاد عزیزم بابت این فایل زیبا
ممنون از بچه های سایت بابت کامنت های عالی.
به نام خداوند بخشنده و مهربان خدایا به من امروز قدرت بده تا خودم با افکار و باور درست این روز رو زیبا و قشنگ بسازم الهی شکرت سپاسگزارتم
سلام بر استاد عزیزم عباس منش مهربان وسخاوتمندم سلام بر مریم مهربانم
خدایا امروز هم آگاهی و فراوانی رو روزیم کن خدایا شکرت که فهمیدم خداوند این جهان رو طبق سیستم آفریده و هیچ رحم و دلسوزی وجود نداره اگر در مسیر قانون و سیستم پیش بری بردی و گرنه باختی و له میشوی تو کامنتهای قبلیم هم گفتم روی دوره کشف قوانین زندگی کار میکنم تمرکزی 20 و امید دارم نتایجم هم 20 میشود
جلسه 5 یه تمرینی مریم جان گفتن و انجام دادم از دیروز بعداظهر چندین صفحه پر کردم تا به الان و لذت بردم خیلی زیاد و وقتی همسرم دید و شنید امروز میگه منم انجام دادم سر کارم عالی بود
سوال اینه : اگر باورهایم را عوض کنم چه اتفاقاتی برام میفته؟
اول اینکه شروع میکنی باز ذهن میاد یه خودشو نشون میده زیاد نمیتونی بنویسی اما وقتی استمرار داری و قدم برمیداری برات پشته سر هم میاد و
خوبیش اینکه باورهای فراوانیت تقویت میشه
برات خواسته هات باور پذیر تر میشه
احساسه خوبی داری
و در کل ذهنت پر میشه از خواسته هات و به چرندیات نمیپردازه و باعث میشه یه ریز روی خودت کار کنی و زندگیتو بسازی اونجوری که میخواهی
اگه دوست داشتین شما هم امتحان کنین خیلی جواب میده
این تمرین رو تو کامنته قبلیم نوشتم و دوباره میخواستم اینجا هم ثبت کنم چون خیلی کارایی داره و کنترل ذهنت عالی میشه در روز فقط به این سوال فکر میکنی و ذهنت پر میشه
دوست داشتم این تمرین عالی رو با شما به اشتراک بذارم شاید شما هم انجام بدین امتحان کنید
ممنونم از همه عزیزان یاحق
باسلام و روزبخیر به استاد عزیز و همه اعضای این خانواده زیبا
زندگی من سرشار از تضادهاست.در مسایل مالی، عاطفی، روابط اجتماعی، مسایل معیشتی و روزانه
به هرکدومش ک دارم دقت میکنم میفهمم دلیلش وابستگی به کمک دیگران، شرک، عدم توکل کافی، بزرگ دیدن بقیه و درحاشیه بودن خداوند هست، هرتصاد و مشکلی داشتم نشستم تا خداوند دلش بسوزه و برام کاری کنه
خودم کار خاصی نکردم، اینقدر ک به دیگران امید داشتم با خدا نبودم.. شرک خفی و اشکار داشتم و دارم… درسته ک هنوز درک پایینی از این مسایل دارم ولی دارم اگاه میشم.. هرچند در پله های اول هستم و راه طولانیه. ولی من میتونم و به خودم اعتماد دارم و به خداوند امید
باتشکر از همه عزیزان
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
اگر در رنجم اگر در سختی هستم اگر دارم تحمل میکنم و در توهم این هستم ک دارم مقاومت میکنم و در راه درست هستم و در توهم این ک خدا منو و راهمو تایید میکنه باید اینو بفهمم ک صد در صد راهم اشتباهه و ب خودم ظلم کردم
ارزش این زندگی خیلی بالاس لحظه هاش خیلی ارزش داره و نباید در رنج سپری بشه و باید در خوب ترین احساس ممکن باشیم و از زندگی لذت ببریم
این لحظه دیگه برنمی گرده
تو سوره اعراف میخوندم
فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آیَاتٍ مُّفَصَّلَاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا مُّجْرِمِینَ (133)
سپس (بلاها را پشت سر هم بر آنها نازل کردیم: ) طوفان و ملخ و آفت گیاهیو قورباغه ها و خون را که نشانه هایی از هم جدا بودند بر آنها فرستادیم. ولی (باز بیدار نشدند، و) تکبّر ورزیدند، و جمعیّت گنهکاری بودند
خدا داره میگه اگر در رنجی اینو بدون و بفهم یکبار برای کل عمرت ک من راضی نیستم ک تو در رنج باشی و من نیستم ک تو رو در رنج گذاشتم اون راه من نیس فقط دارم بهت هشدار میدم ک ب سمت من برگردی و بیدار بشی و ارزش قائل باشی برا خودت نترس و ب من تکیه کن و حرکت ک من هدایتت میکنم
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم
خدا میگه راه درست راه احساس خوب
احساس خوب الکی نه
احساس واقعی ب خاطر نعمت هایی ک بدست میاری
اینو بفهم ک راه درست اینه ک در تک تک لحظات نعمت ها بهت دادا بشه و لذت ببری
اگر در راه رنجی از طرف من ندون و از من بخام ک هدایتت کنم ب مسیر اصلی ب مسیر عزت
میشه ک هیچ موقع شکست نخوریم میشه ک تجربه نکنیم تلخی هارو
میشه
ب شرطی ک عزت نفست کامل باشه همونطور ک خدا برام ارزش قائل شده و منو لایق بهترین ها آفریده خودم برای خودم بی نهایت ارزش قائل باشم و اگر کسی بهم لطف میکنه درگیرش نشم و نپرستمش
چون اون موقع عزتم خرد میشه و اینو هممممیشه یادم باشه اگر این آدم نباشه خدا بهترش رو برام میاره
خدا اینو داره فریاد میزنه ک بنده من پشتت ب مم گرم باشه و همیشه عزت خودتو حفظ کن و یادت باشه منبع تمام خیر ها منم و من میتونم همه دنیارو برات بسیج کنم جوری ک هم عاشقت باشن
پس بنده من سرتو بالا بگیر چون منو داری
به نام خالق هدایتگر وزیبایی ساز
سپاس از خدام از هدایت واضحش شکرت به خاطر انقد بیدارم کردی
سپاس از دونه دونه دستای خدا که باعث شدی من به این منبع طلای با ارزشمندت وصل بشم وخودمو قوی تر کنم وبهبود ببهخشم
سپاس برای تعهد وکنترل زهنا ارامش خودم که خاستم وسعی کردم و انجام میشه
سپاس برای استادم خانم شایسته همه دوستان هم فرکانسیام واین زندگی رویایی رو به بهبودم
یهدچیزی احساس کردم استاد صداتون قویتر بود تو این فایل و به جای مهربانی بهمون عشق بدی ترقیب به داشتن ایمان وقوی بودن میکردی
پاشنه اشیل قدیمی واضح
من از بچه گیم خیلی دختر احساساتی ونازک نارنجی بودم ینی زهنم با کوچکترین چیزا میشکس
مثلا پدر من بسیار باما مهربون بود نسبت به بسیاری از پدرها ولی من با کوچک ترین تغییر تو لحنش واقعا میشکستم با هزاران سال مهر محبت ولی اون یاد مونده البته به لطف خدا هزاران بار بهتر شدم از اون موقعه ورو به بهبودم
نیاز به عشق ولیاقت بیرونی
ترس از ترک شدن از طرف خانواده بقیه
چون منبع عشقم از طرفه بقیه هس ولی طبق اگاهی های فایل
زمانی بود من منبع رزقمو همسرم میدیدم وازش میخاستم پیشرفت کنه رشد کنه منم سعی میکردم راضیش کنم تا موفقیت هایی که میاره تقسیم کنه
از یه جایی فهمیدم چرا اونی که دنبال رشده خودت نباشی اونی که دنبال خلق ارزشه و قویترشدن تو نباشی دیگه از اون موقعه بدون اینکه به همسری کار داشته باشم رو باورسازی طراحی وانجام ایده ها کار میکنم
شرک از نظر تایید بقیه
حالا چرا اونی که به خودم عشق میده خودم نباشم
اونی که با وجود اون فقط زندم وشادم ولذت میبرم خودم نباشم
باور اشتب یه عمر تو سرمون کردن زنو شوهر باید کشته مرده هم باشن بهم وابسته کلی بهم عشق بدن
الان من کلی نیاز به تایید دارم اقایی سره کارشه یا نمیکنه انقد دوستت دارم انقد محبت
حالا تو باید مثل گل پژمرده بشی
فرمول ظعیف ها می میرند و قوی ها حمایت میشن
حالا اونی که کنترل زهن داره
اونی که تا تقی به توقی میوفته خودش هوای قلبشو داره قدرت کنترل احساساتشو داره
اونی که وابسته به همسرش نیس به عشقبازی تا اون با من باشه حالم خوبه تا فلانی حمایتم کنه
قدرتو میده دسته رب
وخودش به خودش کلی عشقو لذت میده
اصلا من قویم اصلا مگه باید کلی محبت باشه من اروم باشم
مگه باید کلی احترام باشه من ارزشمند باشم
فردی که قویه از درون از خودش راضیه کسی که میخاد یه جوری از خودش راضی بشه خب چیو نشونش بدم از خودم خوشم بیاد محبت شدید تاییدای بقیه
اقا ادم قوی چه زن چه مرد قابل ارزشمندی فردی که خودش خودشو ارزشمند میدونه دیگه خودش کنترل زهنش تو دستشه و همیشه شادو سپاسگزاره هزاران نعمته
تحسین خودم این چند روز خونه طراحی میکردم مهمونی بودم ولی هر جا بودم میتونستم سادخ غر بزنم ولی با کنترل زهن به خوبی با شوق فراکان لذت بردم مادرم با اینکه مسافرت بود احساس کردم خودم خیلی احساسم خوب ولدت میبرم وشادم
دیشب یه فیلیمی دیدم نشونه خیلی برام عجیب بود من توی این چند روز توجه رو طراحیه چشمه داشتم نگاه میکردم گفتم چشماشون یه برقی داره بعد همون موقعه گفت چشمام یه برقی داره بعد اسمشم نشونه بود
در مورد ورود یه افراد بود ناشناخته بعد اینا خیلی ترسیدن بهشون حمله کردن بعدش باهم دوست شدن و برا کمک به اونها بود
راستش من بعد این فایل استاد عجیب ترسیدم از اینکه ظعیف باشم از اینکه تنبیه بشم ولی بعد با این نشونه ها که برا کمک بودن و اروم وامید وار شدم
رمز
خدا حامی افراد قویه
قوی از نظر زهنی ارامش وکنترل زهن
وقتی ارامش داری شجاع هستی از مرگو نابودی وهزاران اتفاق بد که مرور زهنت تو رو میبره تو نگرانیای الکی وبی منطق
تو با کنترل زهن وتوجه به زیبایی اروم میشه بعد حالا میری برای همکاری با خدات بهبود خودتو زندگیت تقویتی همیشگی
بعدشم بگم جز بهترین شبای عمرم بود وبسیار لدت بخش مطمنم زهنم کنترل شده و اونم پاداش زیبا براش بوده
خیلی جاها دیدم شنیدم با یه شکو تردید میگن دیگه خدا رحم کنه خدا کمک کنه خدا فلان
نمین ما خودمون تغییر بدیم ما تو راه درستش بریم ما قانون سپاسگزار نعمتاشو تحمل کنیم قانون ارامششو تحمل کنیم
من کاری به بقیه ندارم خدای هدایتگر من هدایتگر اونام هست وظیفه من و قدرت تغییر بهبود خودمو دارم نه بقیه پس تو زهنتو کنترل کن تو سپاس گزار باش تو اروم باش تو حرص نزن طمع نکن پله پله برو سپاسگزار پله کوچیک نتایج کوچیکت باش همیشه تو راه بهبودت کوچیکت باش
همیشه تصمیم بگیر وجلوی ترس کوچولوت واستا و ایمانتو نشون بده یکم شجاعتو تابری تو کشتی هدایتش
به قول استاد خدا هدایت میکنه
اون مامان که علف میخورخ به بچه هاش شیر بده اون بچه ای که قوی وراحت شیر میخوره قوی میشه زنده میمونه
خدا که همه رو هدایت میکنه اونی که زهنشو راحت کنترل میکنه همیشه مهارت بیشترو بیشتر میشه درکش به قانون بهبتر میشه راحت تر بیشتر میاد تو هدایت و خودشو میرسونه به مادرش خودشو قویتر میکنه مادر نمیتونه به زور به بچه ها غذا بده بچه ها خودشون باید قوی باشند
الان سایت استاد برا همه هست ما خودمون باید بیاید ودل بهدیم به این دریا
وقرین اگاهی ارامش ایمانی برای بهبود باشیم
خدای من شکرت ظهریه داشتیم میگفتیم تو عقبستگی مون سخت بود حالا اومدیم خونمون چقد راحت شدیم همسری گفت چه خوبی ماکه موش میومد گازمون میگرفت حالا اونم یه بارتو دو سال که اون اتاق باصفا خابیدیم
بعد من گفتم اصلا میدونی چیه خوب شد اومد گاز مون بگیره زودی بیای خونمون
حالا استاد میگه چی
میگه دخمل تو انقد لایق هستی که بدون مشکونی دندونه بدون هیچ چیز زندگیت رو به بهبود باشه
ینی
میگه تو انقد لایق که بدون اینکه هل بدن مجبورت کنن وابستگیتو از خانوات بزاری کنار
میگه تو انقد لایقی بدون اینکه مشکل چند بار بخوری زمین پدرت در بیاد روی بهبود کار کنی
دختر اصلا قانون بهبود هارو یاد گرفتی بدونه اینکه جهان پرژه بچینه مجبورت کنه برای بهبود برای قوی شدن خودت قدی
مثال
من همیشه وابسته همسری بودم با خودمو دور کردن ازش مثلا وابستگیمو کم کردن بعد وابسته خانواده شدم حالا میخام برم پیششون برام از در دیوار مهمون جور شده منو نگه داره
در کل ارومم و میدونم خیره و دوس دارم قانون ساده ربمو بهتر درک کنم وبهتر عمل کنم
ینی هر روز دنبال بهبودم باشم
اصلا عاشق بهبود باشم عاشق قوی شدن باشم عاشق ایدههای ناب ونتایج بهتر عاشق لیاقت بیشتری و استقلال بیشترمباشم
همیششه تو این راه باشم
اهرم بهبود قوی شدن
استپ وهیچ غلطی نکردن
چقدر لذت داره استادم کهزندگی از سلامتی ثروت ایمانش بیشترو بیشتر میشه بدون این بمب از اسمون بباره مجبور بشه خودش عاشق هدایت گرفتن ایده های ناب برای بهبوده برای ساسگزارتر بشه احساس خوب تری داشته
از نعمتاش از خود از اطرافیانش تحسین بیشتر رفتارهای مثبت بیشتر ببینع
در کل زندگیش بهتر کن تمرکز زهنی بیشتره و بهتر عمل میکنهایده های ناب تر خلاصه تو این راه بی انتها قله های بیشتر پله های بیشتر برای نشون دادن ایمانش بهبودش برمیداره
چقدر لدت داره همیشه از خداش هدایت میخادکاری به چکو لگد جهان نداره خودش دنبال بهبوده
مثلا اگه هم یه اشتب کوچولو شد همون اول که بااحتران نشونه رو نشونش میده این کارو بکن این راه برو بفهمه بگه چشم وتغییر کنه نکه به قول استادکتک خورش ملس باشه هی بگه بزن بزن
من عاشق فردی هستم زندگیشو همیشه از همه لحاظ بهتر میکنه خیلی ساده مثل پدر شوهرم ایمانشو وابستگیشو رضایت درونشو از رب و مثل استادم که بدونه چک لگد زودتر نشونه درمیابه وتوراه بهشتیه همیشه
حالا اهرم رنجو لدت استپ
بعصی یه حرکتایی که میکنن و یه نتایجی میگیرند ولی توجه شون روی بد بختاس از بهبود قوی شدن میترسن و احساس گناه میکنن اگه خودشونو انقد موفق تلقین کنن خودشونو انقد شایسته بدونن با اینکه خیلیا تو در دیوار باشن تو توی راه بهشتی
کی گفته لایق نیستم کی گفته تا هزاران افراد موفق هست که نگاه وتوجه بهشون برکت نورش میباره به زندگیت تو به بدبختا نگاه کنی برای درس گرفتن
اخه تو دلت بسوزه برای همه که تو راه غلطه و بگی اینا اینجان منم باید اینجا باشم
ولی بگو الگوهام دوستای ارزشمندم رفتن تو این راه بهشتی استاد خانم شایسته تو راه سپاسگزاری راه احساس خوب تو راه معجزات موفقینت پیوسته نشونه واضح ساده حالا چرا تو توی این راه بهشتی نباشی
شکرت از این فایل قلبمو باز تر کردی
از این بهبود شکر که بوی الهی میده بوی واقعا زنده بودن میده
سپاس از یه اگاهی بهشتی دیگه ویه بهبود دورنی دیگه
من از این پس چکار میکنم
@خیلی راحت میرم تو هدایت توی احساس خوب وکنترل زهن
@شوقم شورم به بهبود ها بیشتر میکنم
@باورهامو به بهبود همیشگی تنظیم میکنم
نشونه قبل فایل داشتم بهبود های کوچیک ولی همیشگی پدرشوهرمو تحسین میکردم با کمی هل بهبود میده بعد خوردم به الگو نازنیم استاد با کوچک ترین هل وبدون هل دنبال بهبودشه دمتون گرم میدون با تحسین وعشق دادن بهتون میام توراه بهشتی تونن
ردپای توحیدی با لیاقت ایمان قوی
1403/7/26
به نام خداوند زیبایی ها
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان گرامی
استاد جان خیلی خوشحالم که دوباره میبینمتون و چقدر دیدنتون حس خوبی داره و تغییر کردین و ممنونم که این اگاهی ها رو با ما به اشتراک میذارید.
خداروشکر اصلا اطلاع ندارم تو جهان چه خبره و رئیس جمهور کیه چون اهمیت نداره.
وقتی به نحوه عملکرد جهان و تجربه های زندگی فکر کردم و تطابق با صحبت های استاد بهتر پی بردم که چقدر خداوند این جهان رو بینظیر خلق کرده .
تصور کنیم اگه اصل بقای اصلح نباشه دنیا پر از ضعیف و ناتوان و بیماری میشه . چقدر همه چی داغون میشه و میگنده.
و موقعی که استاد گفتن ما باید قوی تر بشیم نه با زور بازو بلکه از لحاظ باوری. از لحاظ ایمانی .از لحاظ ذهنی که هر گردبادی واسه ما رشد و پیشرفت باشه . قوی تر کسی که نگاه درستی داره. باور درسته داره.
و چقدر ادم ها بیرون باورهای مخرب دارن و من باور دارم که ما از هدایت یافتگانیم و خداوند به ما منت نهاده که از تفکر غالب جدامون کرده. و گرنه در جهالت میمردیم و میبینم افراد چقدر معلول هستن و همون حرف استاد که مردم معلولن . مردم فلج هستن.
و نکته جالب اینه که ادم های فقیر خیلی مشکلات دارن . نه اینکه ادم های ثروتمند ندارن اما چون نگرشو باور و ایمان فقیر دارن و مشکلات از اونها بزرگتره ضربه میخورن و ادم های ثروتمند مشکلات هم دارن ولی ازش ثروت میسازن چون فکرشون بزرگه براشون موهبت الهیه.
یه نکته دیگه که الان متوجه شدم اینه که ما نمیتونیم افراد دیگه رو مقصر بدانیم یعنی بگیم که توی این مذهب یا دین به ما اینجوری نشون دادن و این همون قربانی شدن هست و ما باید مسئولیت اعمال خودمون رو بپذیریم که ما دنبال حقیقت نبودیم و همه این مسائل رو خودمون خلق کردیم. یعنی مسئولیت رو نندازیم گردن بیرون از خودمون.
تمام این موهبت ها که اسمش رو گذاشتن بلایا که همینم نگرش هست برای پیشرفت دنیاست .و مثالش مثل افراد بازنشسته میشه که چون بیکار میشن و هدف ندارن جهان گره میندازه که حرکت کنن. هر روز جهان داره بهتر میشه الان تو عصری هستیم که هوش مصنوعی خیلی سریع داره رشد میکنه. عده ای دربرابرش مقاومت دارن و عده ای ازش استفاده میکنند
واقعا با حرف های شما و تفکر به گذشته میفهمم که چقدر این دنیا درس داره برای یاد گرفتن و میشه از طبیعت درس قانون رو گرفت.
من توی بچگی به دهات و طبیعت خیلی علاقه داشتم و مدت ها همونجا زندگی میکردم . خیلی ورجه وورجه داشتم و با گوسفند و حیوانات بودم . و مدام هرجایی سرک میکشیدم و خیلی دنبال این تفریحات بودم .
برام رفتارها پرنده ها و حیوانات عجیب بود . و از دید انزمن من خیلی بیرحم بودن. بچه هاشون رو غذا نمیدن یا میکشتن یا ترک میکنن یا شیر نمیدادن و ولی نمیدونستم از چی نشات میگیره.
در حالی که طبیعت فهمیده که توی این دنیا باید قوی تر شد و زنده موند. به گیاهان تو باغچه نگاه میکردم . درختای توی باغچه و گل هامون بعضیاشون خشک شدن و توی همون خاک بعضی هاشون خیلی رشد خوبی داشتن . خاک همونه چی تغییر کرده . ؟
در مورد احساسی کردن که پاشنه اشیل منم هست .مادربزرگم رو دیدم وقتی پسرش فوت کرد اصلا با این واقعه کنار نیومد و انقدر به خودش زجر و بدبختی داد که چشاش به حد نابینایی رسید و بدنش و حافظش تحلیل رفت و فوت شد. ولی پدر بزرگم که داغ های زیادی رو دیده بود اصلا انگار نه انگار .تو زندگیش ناراحتی و اشکی نه من و نه مادربزرگم و مادرم ندیده بودن و بقیه میگفتن این ادم خیلی سنگه و عمر خوبی هم کرد و به خودش خیلی متکی بود و بهترین غذا رو میخورد و با کم تر از خودش هم کلام نمیشد
تمام این ایرادهای شخصیتی و باوری که استاد گفتن رو من هم داشتم و هنوزم رفع نشده اما خداروشکر تو مواردی در موردشون خوب عمل کردم و در مواردی نه خوب عمل نکردم. من خیلی ادم لجباز و بدون تغییری بودم . الان که فکر میکردم به یاد اوردم توی بحث سلامتی یا بیزنس و .. چقدر خداوند ادم ها رو گذاشت جلوم که اشتباه منو بهم میگفتن ولی من نمیفهمیدم و خواب بودم و استخر اب روم خالی شد . الان که به یاد اوردم موهای بدنم سیخ شد.
با هدایت خداوند تو مسیری هستم که نیازش اینه که روی ذهنم و حل مسائل کار کنم . و بهم گفته اگر میخوای ثروتمند بشی باید حلال مسائل بشی و از اونا بزرگتر باشی . دیروز تو کدنویسی به مسئله ای برخوردم و بعد یک ساعت یا بیشتر حلش کردم و اونم از راه سختش و وقتی جواب رو نگاه کردم به خودم خندیدم که یه مسئله رو چقدر از راه سختش رفتم . اونجا بهتر فهمیدم تمام مسائل مثل یه بازی نگاه کنم بزار خودمو محک بزنم و اینکه مسائل خیلی راهکار اسونتری داره و روی ذهنم حساب نکنم و بزارم خدا کارها رو انجام بده و هدایتم کنه .
خداروشکر
خدارو بشناسیم!
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
حمد و سپاس مخصوص خداوند مهربان و هدایتگر هست که وقتی از صمیم قلبم ازش خواستم که خدایا تو چی هستی تو کی هستی خودتو به من بشناسون
استاد عزیزم رو گذاشت سر راهم
خدارو صد هزار مرتبه شکر
سلامی گرم به استاد عزیز خوش صورت و خوش سیرتم،
سلامی گرم به مریم خانوم شایسته ی عزیز که دلمون براشون خیلی تنگ شده
استاد جانم معنویت رو از توی چهرتون میشه مشاهده کرد
چقدر انسان پر میشه وقتی با خودش و خدای خودش تنها میشه و میفهمه که کسی جز خودش و خدای خودش در این جهان وجود نداره و تمام قلب و توجه و تمرکزش به سمت الله هست
والله هم اون رو سیراب میکنه از عشق و قدرت خودش
اتفاقی که سعادتش رو داشتم تو دارن سربازی حسش کنم و ادامه پیدا کرد تا خداوند منو هدایت کرد تا با اصل و اساس این جهان آشنا بشم،
من هم تا قبل از اینکه با خداوند و قوانینش آشنا بشم
به خاطر نادانی و جهل
تمام عوامل بیرونی مثل پدر مادر دوست استاد امامان رییس جمهور وضعیت اقتصادی شهر کشور و بی نهایت عوامل بیرونی دیگه در ذهن من قدرت داشت
میگفتیم خدا اما تمام این عوامل تو ذهن من بیشتر از خدا قدرت داشت
هزار تا کار میکردیم تا به 12 تا امام متوسل میشدیم بلکه لاق بشیم خدا بهمون نگاهی بندازه تا بلکه دلش بسوزه و مقداری زندگی رو به کام ما شیرین کنه
هر رییس جمهوری میخواست عوض بشه یا عوض میشد خوشحالی میکردیم یا ناراحتی میکردیم چون فکر میکردیم الان فلانی مارو خوشبخت میکنه فلانی مارو بدبخت میکنه و چقدررررر این فکر الان برای خود من به شخص پوچ و بی اساسه،
خدارو صد هزار مرتبه شکر
من هیچ وقت از خدای مهربونم گله و شکایت نکردم
در عوضش همیشه دوست داشتم بهش نزدیک بشم باهاش باشم انگار از همون بچگی یه چیزی یه حسی به من میگفت که باید روی یه کس دیگه ای حساب کنی،
خیلی خدارو شکر میکنم به خاطر این چیزی که بودم و الان هستم واقعا خدارو شکر که من و شما و همه ی بچه های سایت قلبمون در بیشتر مواقع کشش داشته به سمت الله و در نهایت هم مارو وارد مدرسه ی توحید کرد
به لذت بخش ترین لحظات زندگیم لذت بخش ترین کلاس درس زندگیم که نشده من توی این 4 ساله از این کلاس درس فاصله بگیرم یا یک روز سر به کلاس درسم نزنم،
بعد از آشنایی من با خدای واقعی با گذشت تکامل
فهمیدم این خدایی که ما داریم خیلی به ما نزدیکه خیلی خودمونیه خیلی باحاله
اصلا احساساتی نیست اصلا قضاوت نمیکنه فهمیدم واقعا سریع العجایست اصلا برای اینکه ازش درخواست کنی و چیزی بخوای نیازی به واسطه نداره نیازی به التماس کردم نداره نیازی نداره که حتما صبح تا شب جلوش دولا راست بشی تا بلکه بهت نگاهی بندازه تا یک نعمت بخور نمیری بهت بده نهههههه
وقتی بشناسیش وقتی درکش کنی ناخودآگاه دوست داری با کله بری تو زمین دوست داری جلوش زانو بزنی دوست دوزانو بشینی جلوش و اشک بریزی و عمیقأ ازش سپاسگذاری کنی که خدای من چقدرررر تو بخشنده و نزدیک بودی و من دنبالت توی آسمان ها میگشتم توی حرم ائمه دنبالت میگشتم توی مساجد توی روضه ها دنبالت میگشتم
چقدر تو عظیم و رئوفی که هر خطایی هم من بکنم حتی قتل مثل موسی،تو میتونی منو مثل موسی حتی به مقام پیامبری برسونی
چقدر قوانین تو دقیق و بدون نقصه که این اطمینان رو به من میده که اگر من در مسیر درست قرار بگیرم لاااجرم به نعمت ها برخورد میکنم و اگر در مسیر غلط،لاجرم به بدبختی ها،
چقدر با حضور تو با شناخت تو تو زندگیم با خودم با انسان های دیگه در صلح قرار گرفتم چقدر همه رو دوست دارم چقدر همه منو دوست دارن چقدر برای بقیه احترام و ارزش قائلم چقدر برای خودم احترام و ارزش قائلم و به طبع جهانی برای من ارزش قائل میشه،
همیشه از بچگی با نگاه دلسوزی مشکل داشتم اصلا نمیتونستم دلسوزی بیش از حد مادرم رو در رابطه با خودم بپذیرم و همیشه دوست داشتم قوی باشم همیشه دوست داشتم ایمانم رو حفظ کنم همیشه یه حسی توی قلب من میگفت که قدرت دست کس دیگه ایه ،
و خدارو شکر کشش پیدا کردم به سمت هنر های رزمی و اینقدررررر تو هنر های رزمی من از درون پر شدم که اصلا خلأ ی در خودم احساس نمیکنم
اینقدر از درون احساس قدرت و عشق میکنم که اصلا بیرون از من چیزی به غیر از رفتار خوب و عشق از آدم ها نمیبینم و همیییییشه دوست داشتم تو این موقعیت قرار بگیرم،
پر کردن های خلأ های درونیم با هنر های رزمی و مبارزه کردن و قوی تر شدن،و از اون طرف هم عوض کردن زاویه ی نگاهم از بیرون به درون،
اصلا باعث شده که من همه انسان هارو واقعا تکه ای از خداوند ببینم،
و برای همه ی انسان ها ارزش قائل باشم،
و این نگاه و ذهن قضاوت گر من بوده و هست که به قول خداوند میفرماید شیطان میخواد بین شما تفرقه و دشمنی بیندازد،
و من همیشه عشقو دوستی بین خودم و آدم ها رو میخواستم و به لطف قانون بدون تغییرش من الان تو این موقعیت قرار گرفتم،
،
متأسفانه 99/9 درصد مردم دنیا نمیدونن که خودشون دارن به خودشون ظلم میکنن مثل قبل خودم،
اگر ما زندگی خوبی نداریم از دیدگاه خداوند ما مثل فردی میمونیم که رفتیم توی غار قایم شدیم و صد تا سد محکم هم چیدیم جلو خودمون و اجازه نمیدهیم حتی ذره ای نور خورشید به ما برسه،بعد نشستیم پشت دیوار های سد و داریم داد و فریاد میکنیم و شکایتو آهو ناله و گریه و زاری که خدایا کجاییییی پس چرا من نمیتونم نور خورشید رو دریافت کنم،
و واقعا خداوند به نظرم خندش میگیره از این موضوع و خودمون هم وقتی آگاه بشیم خودمون خندمون میگیره از این موضوع
و جالبه که تا وقتی من از درون تغییر نکنم و توکلم صد در صد به خودش نباشه و درخواستی برای نجات نباشه هرگز راهی برای شکستن این سد ها و تغییر مسیر به ما نشون نمی ده نه اینکه اون نمیخواد
اون چیزی برای ما نمیخواد
ما هستیم که نمیخوایم ما هستیم که مشرک شدیم ما هستیم که قدرت رو دادیم به غار قدرت رو دادیم به دیوارهای سد،ما هستیم که قدرت همه چیز رو بالاتر از قدرت خداوند میدونیم،
اما به محض اینکه بهش ایمان میاریم به محض اینکه چاره ای جز توکل بر خودش نداریم
مثل چه زمان هایی؟!
دقیقا مثل کشتی که وسط دریا به مشکل بر میخوره و هیچ راه ارتباطی هم با هیچ کجایی نداره،
اون جا واقعا به کی میخوای توکل کنی به کی میخوای تکیه کنی؟!
اون جا فقط به نیرویی میتونی تکیه کنی که نمیبینش اما حسش میکنی
و خداوند هم طبق قانون بدون تغییرش نجاتت میده تو رو به ساحل امن میرسونه،
اما باز هم به قول خداوند به محض اینکه شمارو از دریای مواج نجات میدیم برمیگردید به همون شرک های وجودمون،
خیلی از مواقع تو شرایط بحرانی خداوند مهربان دستانش رو برای ما میفرسته تا به ما کمک کنه طبق درخواست خودمون،
اما به محض اینکه درخواستمون پاسخ داده میشه به محض اینکه نجات پیدا میکنیم،
فکر میکنیم فلان مشتری باعث شد من نجات پیدا کنم و دوباره تموم توکل و امیدمون میره رو اون مشتریه
فکر میکنم پدرم مادرم خواهرم برادرم دوستم به من کمک کرد و اگر اون نبود من بدبخت میشدم و میخوام به هر شکلی شده براشون جبران کنیم یا بردشون بشیم
فکر میکنیم اگر از یه تصادف بزرگ از یک خطر بزرگ نجات پیدا کردیم که خیلی از مواقع میگیم خطر از بیخ جوشمون رد شد فکر میکنیم شانسی بوده میگیم شانس آوردیم ،درصورتی که ما همیشه تحت نگهبانی و حمایت فرشتگان نگهبان خداوند هستیم،
اگر یه موفقیتی کسب کنیم یک پیروزی در مسابقات ورزشی یا کسبو کار یا هر چیز دیگه ای کسب کنیم اعتبارش رو میدیم به خودمون میگیم منننننن این کارو کردم مننننن عجب آدم خفنی بودم،
اما وقتی مصیبتی به ما میرسه اتفاق سهمگین و ناگواری رو میبینیم یا برامون به وجود میخواد سریع سر به شکوه بر میداریم و میگیم خدایا پس کجایی اگر خدا هست پس چرا این بلا سرمون اومد پس چرا این اتفاق برامون افتاد ،
و این همون کلام خداوند مهربانم هست که میگه:
هر خیری به شما میرسه از طرف خداونده و هر سری به شما میرسه از طرف خودتونه،
چون خداوند این جهان رو بر پایه ی خیر بنا کرده خداوند منبع خیره منبع رزقه منبعه خوشی و سلامتیه منبع برکته،
خداوند مثل خورشیدیه که همیشه داره میتابه،
اگر ما نور خورشید رو دریافت نمیکنیم خودمون رفتیم توی غار و نوری رو دریافت نمیکنیم خودمون جلوی دماغمون رو گرفتیم و نفس نمیکشیم ،
چه انتظاری از خداوند داریم وقتی توی ذهن ما همه قدرت دارن الا اون؟!
چه انتظاری داریم از خداوند وقتی به محض اینکه یه خبر جنگی میشنویم یه خبری میشنویم که فلان رییسجمهور داره میاد فلان رییس داره میاد فلان اتفاق افتاده الان بدبخت میشیم گشنه میشیم بی پول میشیم ،کلی ترس تمام وجود مارو میگیره؟!
چقدر ما در طول روز میترسیم؟! چقدر نگران میشیم؟!
اوکی
اصلا به خدا اعتقاد نداری باشه اصلا فکر کن چیزی به اسم خدا وجود نداره
خیلی ها اسمشو میگذارند ایمان خیلی ها اسمشو میگذارند انرژی برتر خیلی ها اسمشو میگذارن خالق
اصلا هرچی،
بیا خودت خودتو اصلاح کن،
بیا سعی کن کمتر بترسی بیا سعی کن کمتر نگران بشی
چیزی که خیلی هامون به صورت طبیعی میدونیمش،
انگار یه حسی در درون ما در قلب ما وقت یه اتفاق به ظاهر بدی نیفته میگه غمگین نباش ،حل میشه درست میشه تموم میشه،
انگار یه حسی بهمون میگه در مورد آینده نترس نگران نباش اتفاقی نمیفته حل میشه،
این همون خدای مهربونمون هست این همون اصل وجودیت ما هست،
اما خیلی از ماها تسلیم ذهنمون میشیم خیلی از ماها افسار این ذهنو ول میکنیم و اجازه میدیم به هر ناکجا آبادی که میخواد مارو ببره،
اما با تمرین درست میشه،
من روز اولی که میخواستم اصلا با یک نفر مبارزه کنم دستو پام میلرزید استرس داشتم میلرزیدم اما انجامش دادم سری بد کمتر شد سری بعد کمتر شد و 15 سال اینقدر تکرارش کردم که نمیگم 100 درصد استرس یا ترس ندارم اما خیلیییی قوی شدم توی کنترل ذهنم خیلی و همین کنترل ذهن همین کم بودن ترس یعنی حضور ایمان و این حضور ایمان باعث میشه که من مبارزاتمم رو با نتایج عالی پیروز بشم من فقط وظیفم اینه که این دهنو کنترلش کنم بقیش با خدای منه،
توی بحث روابط همینطور وقتی من دیگه ترسی از آدم ها ندارم ترسی از پدر مادر خواهر ترسی از نظر دیگران ندارم در کل در برخورد با آدم ها ترس و غمی ندارم اصلا خود به خود میبینم که روابطم بسیار عاشقانش بسیار زیباست،
یا زمان امتحانات دانشگاه یا هنرستان یادمه وقتی درسم رو درست مطالعه میکردم و با احساس آرامش و توکل سر امتحانات حاظر میشدم و یه حسی همیشه از درون بهم میگفت من جواب هارو بهت میگم من کمکت میکنم و خدارو شکر هم بهترین نتایج رو میگرفتم،
اما همه ی ما یه پاشنه آشیل خیلییییییییی مهم و اساسی داریم
و اون هم در مورد پول هست در مورد ثروت هست در مورد ثروتمندان هست در مورد رابطه ی ثروت و معنویت هست در مورد فراوانی هست،
و با منطق هایی که در قسمت بالا نوشتم کااااااملا طبیعی و واضح هست که خودمون داریم در حق خودمون ظلم میکنیم خودمون داریم چنگ میکشین روی صورتمون خودمون جلوی دماغمون رو گرفتیم نفس نمیکشیم بعد میگیم پس چرا اکسیژن نیست تازه از خداوند هم شاکی میشیم،
و خدارو شکر خدارو شکر خدارو شکر به خاطر این آکاهی ها خدارو شکر که خداوند مارو آگاه کرد بی نهایت ازش ممنونم،
از اینجا به بعد عمل به این آکاهی ها مهمه
الان خیلی خیلی جدی تر باید به سمت خوشبختی به سمت سعادت حرکت کینم، خیلی متعهدانه تر باید باید باید در این جهان خوب و رضایتمندی زندگی کنیم،
خداوند مارو هدایت کرده ،خداوند به قول خودش قبل از عذاب برای همهی اقوام پیامبر میفرسته،که بعد اون دنیا نگن که خدایا چرا برای ما پیامبری نفرستادی که مارو از قوانین آگاه کنی،
خداوند لطفتش رو بر ما تمام کرده واقعا،
دیگه اگر با دونستن این آگاهی ها باز هم مسیر نادرست رو بریم دیگه واقعا نامردیم واقعا بی انصافیم واقعا داریم خودمون در حق خودمون ظلم میکینم،
باید بزرگترین سپاسگذاری هر روز ما هر روز خودم این باشه که خدایا شکرت که من رو با قوانین آشنا کردی و کمک کن بتونیم در اجرای این قوانین مهارت کسب کنم تا زندگیم رو اونجوری که دوست دارم خلق کنم،
من که خودم به محض اینکه یه مدت روی خودم کار نمیکنم به راحتی از مسیر منحرف میشم برای همین خداوند در قرآن تاکید داره که صبح و شب صلاه به جا بیارید توجه کنیم به خداوند به قدرتش به قدرتی که به ما داده به یاد بیاریم که بابا قدرت دست خودمونه نه هیچ کسو چیز دیگه ای،
و
و
و
در کنار تمام این صحبت ها،
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است،
کسی که خدارو باور میکنه کسی که فراوانی رو باور میکنه کسی که ایمان میاره این ایمانه باید بلندت کنه و تو رو در مسیر خواسته هات در مسیر علایقم حرکت بده و گرفته واقعا داری حرف مفت میزنی که من ایمان دارم،
کسی که میگه من خدارو باور دارم کسی که میگه من ایمان دارم به خداوند به توانایی هام به فراوانی
پامیشه تمرین میکنه و آماده میشه برای مسابقه
پا میشه و یک محصولی تولید میکنه برای ارائه آماده میکنه میشه
پا میشه به الهاماتش عمل میکنه عمل میکنه ،
،
درس طلایی این جلسه:
خداوند مثل یک مادر مهربان عمل نمیکند
خداوند مثل یک سیستمی عمل میکند که هرچی بهش بدی همونو دقیقا تحویلت میده مثل دستگاه آب هویج گیری،
بهش سیب بدی آب سیب بهت میده بهش هویج بدی بهت آب هویج میده ،
پس دیگه نشینیم آهو ناله کنیم شکایت کنیم از خدا از دولت از پدر از مادر از شهر از کشور از موقعیت مالیمون از شرایط روابطمون ،
اگر شرایط مالیم خوب نیست من مقصرم
اگر روابطم خوب نیست من مقصرم
اگر سلامتیم خوب نیست من مقصرم
اگر به خواسته هام نمیرسم من من من مقصرم
،
در مورد بلایای طبیعی که با توجه به درکم از قانون اولا همه ی ما این و پتانسیل رو داریم که در مداری قرار بگیریم که این بلایا به ما آسیب بزنه و مارو از بین ببره،
و همینطور این پتانسیل رو داریم که در مداری قرار بگیریم که ما هر کجایی از این جهان باشیم در هر روز هر ساعت و هر ثانیه ای ،ما فقط و فقط شرایط زیبا خوب آرام و فوقالعاده رو ببینیم و تجربه کنیم،
،
از اون طرف هم هر کدوم از ما آزادیم کاملا که در مورد اتفاقات و بلایای طبیعی هر طور که دوست داریم نگاه کنیم و فکر کنیم،
به قول استاد یه نفر مثل سوییچیرو هوندا از بمب هایی که رو سرشون داشته میریخته موتور سیکلت درست کنه،یه نفر میتونه از همون اتفاق بدبخت بشه،
و با توجه به قانون خداوند که بر پایه ی رشد و گسترش هست،تمامی این اتفاقات در کل باعث رشد و گسترش جهان میشه،
ساختمان های قوی تر،سد های قوی تر،تکنوژی های جدید تر ،و تمامی این بلاها در طول تاریخ منجر به یک تغییر و تحول عظیمی شده که همین الان ما داریم از خیلی از موهبت هاش استفاده میکینم،
این قانون خداونده که ما با برخورد به مسائل به دنبال راه حل میریم و با پیدا کردن راه حل هم خودمون هم جهان اطرافمون رشد میکنه بزرگتر میشه پیشرفت میکنه قوی تر میشه،
،
و خودم سعی میکنم هر روز در مواجه شدن با مسائل قوی تر بشم حلشون کنم و به جایی برسم که از مسائل بزرگتر بشم و به راحتی ازشون رد بشم،و ازشون لذت ببرم
چون مسائل همیشه هست،اژن سازو کار جهانه،
،
خدایا صد هزار مرتبه شکر که فرصت نوشتن و یادآوری بهم دادی،
خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت استاد عزیزم
که دست پروردگارم هست بر روی زمین برای نشون دادن مسیر درست مسیر خوشبختی
خدایا شکرت
انشاالله خداوند به همه ی ما کمک کنه تا این قوانین رو بهتر درک کنیم و بیشتر ازشون استفاده کنیم برای خوشبختی برای سعادت در دنیا و آخرت،
الهی آمین،
استاد جانم خیلی ازتون ممنونم،
انشاالله در این غار حرایی که خودتون رو قرار دادید
پر بشید از عشق الهی و بعد بیاین با قدرت کلام و تاثیر گذاری که دارین مارو هم از این عشق بهره مند کنید.
سلام برادر عزیز و همفرکانسیم آقا علی
از کامنت شما خیلی لذت بردم و خدارو سپاسگذارم که من رو هدایت کرد به دلنوشته زیبای شما و باعث شدین این آخر شبی صلات خودم را در این مکان منزه و بهشتی بجا بیاورم.خدایا شکرت
علی جان نکات خیلی زیبا و ظریف و کاربردی رو اشاره کردین. این نکات با ارزش رو هممون که در این بهشت حضور داریم بارها و بارها از زبان استاد عزیز شنیدیم ولی بعضی اوقات دچار روزمرگی و بازی ذهن شده و یادمون میره بخاطر همین هم خداوند واجب کرده همیشه قانون جهان رو هر روز و در طول روز بارها و بارها به خود یادآوری کنیم که همان انجام دادن صلات است
آرزو میکنم من و شما و همه بچه های سایت همیشه تو این فرکانس پاک پایدار بمونیم و صلاتمون رو به نحو احسن انجام بدیم
خدا نگهدار
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
فایل توحیدی آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟؟
قطعا که خیر
سوره اعراف
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَلَکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿143﴾
و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض کرد پروردگارا خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهى دید لیکن به کوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى دید پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود آن را ریز ریز ساخت و موسى بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهى به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم (143)
قَالَ یَا مُوسَى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِی وَبِکَلَامِی فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَکُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ ﴿144﴾
فرمود اى موسى تو را با رسالتها و با سخن گفتنم [با تو] بر مردم [روزگار] برگزیدم پس آنچه را به تو دادم بگیر و از سپاسگزاران باش (144)
استاد همون لحظه ای که فایل بینظییییر توحیدی اومد روی سایت هدایت شدم بقران و این آیه از قرآن برام اومد
یعنی نشانه از این واضح تر
سه روزه فقط دارم فایل رو گوش میدم و اشک شوق میریزم و هر بار میرم سراغ قرآن کلی منو هدایت میکنه تا بیشتر بخودم بیام همش بهم میگه خود آ
خدایا منو به خودشناسی بهتری هدایت کن
من تسلیمم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن تکاملم را در هر گوشه ای از خودشناسی که باید طی کنم را درست و دقیق انجام بدهم
رسالتم شده خودشناسی
دریافت الهامات الهی
واضح تر شدن بر صدای هدایت
بهبود دادن شخصیتم از ظلم به توحید
خدایا شکرت کمکم کن خودت بگو تا ثبت شود
برای طی کردن تکاملم من نیازمندم به هر خیری از تو برسد
خدایا شکرت که هر لحظه هدایت مرا بر خودت واجب کرده ای
خدا یا شکرررررررررت تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا منو بر همین اصل و اساس توحیدی استوار کن
خدایا فقط مینویسم که تنها تو را میپرستم
ولی میدانم که ترس و شرک در وجودم هست
و میترسم از خشمت بر شرک
چون همه چی را میبخشی جز شرک
خدایا تو راه حل پاک کردن شرکهایم را بهم بگو فقط تو از عهده اش بر میایی
من که خودم سالها بخودم ظلم کرده ام
و اسیر نجواهای شیطان درونم شده ام
همین الان بهم گفتی اول احساست رو خوب کن
بیا از سپاسگزاری بنویس
چششششششم جان جانانم سپاسگزارم
که هر لحظه در حال هدایتم هستی
خدایا شکرت برای وجود پاک و منزه و نورانی ات در قلبم
خدایا شکرت برای وجود ارزشمندم که پاره ای از توست
خدایا شکرت برای وجود ارزشمنداستاد عزیزم و مریم نازنینم و تمام اعضای خانواده توحیدی ام در این مکان معنوی
خدایا شکرت برای سلامتی خودم و تک تک عزیزانم در این سرای بهشتی
خدایا شکرت برای درک بهترم از قوانین بدون تغییر خداوند
خدایا شکرت که مرا لایق دریافت این آگاهی های ناب الهی کرده ای
خدایا شکرت که قطعا جواب فرکانس هایم بوده
خدایا شکرت که با همین دیدگاهم میتوانم هر لحظه خودم را سوق بدهم به سمت معنویت و توحید
خدا یا شکرت وقتی نمیدانم با پاسخ به کدام فرکانسم الان اینجا هستم
پس آگاهم کردی که با فرکانس های بهتر و توحیدی تر میتوانی از این فضا با تمام آگاهی هایش زندگی ات را از نو در هر لحظه بسازی
چون میدانی که جهان در هر لحظه به فرکانس هات پاسخ می دهد
قبلاً ناآگاه بودی و در این مکان و زمان مناسب قرار گرفتی همه از فضل الله یکتا بوده
حالا که شیرجه زدی تو این اقیانوس آرام و توحیدی پس سرنخ را داده بهت
همین راه را ادامه بده
الهام خانم تمام زندگی ات حاصل افکار و باورها و فرکانس های خودت بوده و هست بدون استثنا
پس ظلم بخود دیگه بسه
بیا و از خداوند طلب بخشش کن و تسلیم باش
خداوند هر لحظه توبه پذیر مهربان است
خودتو بسپار به جریان هدایت الهی
خداوند عاشقانه منتظر ته
که دستت را بگیرد و هدایتت کند
خدایا من آماده ام اجازه میدهم که تو مرا هدایت کنی
من دیگه جای کتک خوردن ندارم یعنی تحمل ندارم
بدنم سیاه و کبود است
اعوذ با الله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم بر خدا از شر شیطان رانده شده
استاد همیشه تو فایلها و دوره ها در نهایت فایلها ختم میشه به توحید و تسلیم شدن در مقابل خداوند
ولی خب تا تکامل طی شود و این حرفها بشه جزیی از وجود من زمان لازمه
هر روز یه ذره بهتر
همین پیشرفتهای کوچیک انقلابی در من بپا میکند
و حتی گاهی وقتها قشنگ درک میکنم که افتادم روی ریل سوت زنان دارم سر میخورم تو سعادت و خوشبختی
و مسمم تر م میکند تا در مسیر توحید باشم
یعنی وقتی شما میگین هر روز پر انرژی ام از اینکه امروز یه روز جدید است برام و میخوام غرق آگاهی و خالق خوبی برای زندگی ام باشم
من الان کمی درک میکنم
میفهمم که من با افکارم باید زندگی ام را کنترل کنم من باید بتوانم با کنترل ذهنم همون اول صبح خلع سلاح اش کنم با دیدن زیبایی ها با خواندن یه پرنده با سلام گرمی به عشق و پاکی و شروعی دوباره با دیدن امروز برای تجربه کردن بهترینها از این فرصت طلایی
با شکر گذاری بابت داشته ها و قدردان بودن نعمتها
خدایا شکرت
میخواهم قوی تر شوم عضله ایمانم را قوی تر کنم اعتمادم توکلم و باورم را برخدای خودم بیشتر کنم
گاهی روزها چنان احساس خوبی در وجودم قرار داده میشود که فقط خدا را حس میکنم که من لایق شدم تا باور کنم که خداوند در وجودم هست وصلیم بهم
میفهمم که خدا داره باهام حرف میزنه و آرامم میکند تا بهتر و واضح تر صدایش را بشنوم
یه شوری در درونم هست وقتی بیاد میاورم که خدا هست وقتی هر سوالی برات پیش اومد به خودت فشار نیار که اون فشار یعنی حساب کردن روی عقل خودت
بیا و از خداوند درخواست هدایت کن و رها باش
ایمان داشته باش که خداوند فقط مونده تا به سوالات و مسائل تو پاسخ بدهد حتی او بیشتر از خودت مشتاق هست که تو رو به خواسته هات برسونه
یعنی استاد از وقتی حسش کردم و بیاد میاورم چنان آرامشی در درونم برقرار میشود که دیگه نیازی به تقلا و دست و پا زدن نیست
چون من اعتماد کردم
حتی شده یه ذره
وقتی جهان اینقدر پیشرفت کرده که با چند تا دستگاه میشه طوفان های سنگین را پیش بینی کرد
و اینکه تمام جهان را خداوند داره اداره میکنه
که انسانها را به ساخت چنین دستگاهی هدایت کرده
اونوقت من بنده حقیر به اون سیستم و قوانین بدون تغییر خداوند اعتماد نکنم
که در هر لحظه داره کل کیهان را هدایت میکند
استاد دوبار کامنت نوشتم و هر بار به دلایلی نمیدونم چرا حذف شد
گفتم حتما خیره
من باید آگاهی های بیشتری را درک کنم
دیشب به یه ترمز در وجودم هدایت شدم بلطف خداوند
وقتی خواستم تمرین ستاره قطبی را انجام بدهم و بیام کنامت بنویسم
تا نصفه هم نوشتم
ولی احساسم توش آرامش نبود
و نجواها داشتن کاره خودشون میکردن
که تو دیگه خیلی خودخواه شدی و خیلی از بقیه کناره گرفتی
دیگه حتی به خونواده خودت و همسرت هم رفت و آمد نداری و همینجوری داشت ادامه میداد و ترس منوگرفته بود
اومدم صفحه ها تو دفترم نوشتم اهرم رنج و لذت نوشتم
گفتم من برای کنترل زندگی ام باید کنترل ذهن داشته باشم هر ورودی را به ذهنم ندهم
من هدف دارم من میخواهم درخت تنومندی باشم که با هیچ طوفانی تکون نخوره نه یک شاخه نازک و ضعیف که با یه باد بشکنه
یه کور نمیتونه اعصا کش یه کور دیگه باشه
و همون لحظه که داشتم مینوشتم یه ندایی اومد که از همین لحظه لذت ببر مگر تو میدانی که یک دقیقه دیگر زنده هستی یا نه
استاد این چندمین بار هست که بهم الهام میشه فقط در لحظه زندگی کن و لذت ببر
ولی خب انسانم و فراموش کار
خدایا مرا ببخش
و چنان آرامشی در وجودم برقرار شد که با همون احساس خوب خوابم برد و کامنتم نصفه موند و صبح هم روی گوشیم بود و اومدم شروع به نوشتن ادامه دیشب که اونم حذف شد . گفتم خیره
و امروز صبح که بعد از قرآن خواندن هدایت شدم به خواندن کامنت های پر امتیاز همین فایل رسیدم به کامنت دوست عزیز آقا احسان
از احساس و فکری که پشت اون احساس هست
من به شبم فکر کردم و دیدم بله منم از حرف مردم ترسیدم از اینکه دیگران در مورد من چه میگویند
حالا من همزمان دارم فایل جلسه دوم از قدم شش را گوش میکنم
که ما روح های مجردی هستیم اومدیم خودمون رو تجربه کنیم و تمام عزیزان که در این جهان مثله زنجیر بستیم به خودمون موقع مرگ همه باز میشن و من هستم و خدای خودم
و روی باورهای توحیدی هم داشتم کار میکردم مینوشتم دیشب
و هدایت شدم به قرآن صبح که برام سوره انبیاء باز شد و آنجایی که ابراهیم بتها را شکست و به بت پرستان گفت اف بر شما و تمام این بتهای سنگی که میپرستید
تنها خدا آفریننده ی جهان و تمام ذرات آن است و هدایتگر همه است
و استاد چنان قلبم باز شده از دیشب تا به الان که فقط دوست دارم هر لحظه این حس در من پایدارتر شود
من باید ایمانم را قوی تر کنم
باید شجاعت داشته باشم
خداوند با ضعیفان یار نیست
خداوند یار و یاور شجاعان است
و وقتی اینچنین با آرامش درونی به من پاداش میدهد قطعا نعمتها هم درزندگی ام سرازیر هست
بارها و بارها . ذره ذره من این هدایت و حمایت را از طرف خداوند داشته ام که الان مرا به شناخت بهتر و پیدا شدن ترمز هایم اینگونه هدایت میکند تا من را در مسیر درست ثابت قدم و متعهد ترم کند .
هر بارفراموشم شد بیاد آورم که خدا چکارها که برام نکرده
بخدا هر روز معجزه الهی است
من تسلیمم هیچی حالیم نیست
خدا یا کمکم کن
از هر خیری از تو بهم برسد من سخت فقیر و نیازمندم
قبلا که ناآگاه بودم خداوند را مثله دایه ای مهربان میدانستم که هر چقدر ضعیف تر مظلوم نمایی و فیلم بازی کنم بیشتر هوامو داره و اتفاقا خیلی سخت ضربه میخوردم
و الان هر بار میگم من باید قدرتی که خداوند در وجودم قرار داده را بخودم یاد آور باشم
من توانایی تغییر افکار و باورها و فرکانس های خودم را دارم
من کاری با بقیه ندارم
من مسئول شخص خودم هستم
باید از طریق احساس که خداوند بهم داده
بفهمم الان کجا مقاومت دارم
کجا شرک دارم کجا روی دیگران دارم خیلی حساب میکنم
کجا ها توحیدی عمل میکنم
قدرت را از غیر خدا میگیرم و سربلند میشوم همون لحظه
یعنی قشنگ برام بارها پیش اومده که گفتم خدایا تو همه کاره ای جز تو قدرتی برتر و بالاتر نیست
و همون لحظه همه چی به نفع من شده
بخدا بقیه هم دارن زندگی خودشون رو میکنن
اصلا شاید به من فکر هم نکنند
این ها فقط زایده های ذهن محدود من است
خب منی که الان میخوام در مسیر درست باشم
مثله پیامبران که دشمنان زیادی داشتند و خیلی حرفها را بهشون میگفتند
ممکنه حالا که منم خودم را از بدنه جامعه جدا کرده ام خیلی ها قضاوت و توهین و تمسخر هم بکنند
من باید با کنترل ذهنم قدرت را فقط بخدا بدهم
هیچ قدرتی برتر از قدرت خداوند نیست
وقتی ابراهیم پا روی ترسها گذاشت
کنترل ذهن کرد
آتش براش سرد و گلستان شد
حتی اگه ابراهیم در آتش هم میسوخت
چون توحیدی عمل کرده بود دوست و خلیل خداوند بود .
پس الهام خانم تو روی باورهای توحیدی آن کار کن و نگران و ترس از حرف مردم را از خودت دور کن
وقتی تو مسیرت مسیر خداوند باشه
توطئه و دسیسه های دیگران هم کار ساز نیست بخدا که خداوند مکار ترین مکارهاست
خودش هر بار تو قرآن میفرماید که من دانا و توانا و قدرتمند و بینا و شنوا به اسرار پنهان هستم
وقتی اینگونه خدایی دارم
و مرا هدایت کرده به راه راستی و پاکی و درستی
چرا بترسم و نگران باشم
خداوند به کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند پاداش الهی میدهد
خداوند یار و یاور شجاعان است
پس عزیز دردانه خداوند
تو فقط روی توحید و یکتا پرستی کار کن تسلیم باش و هر لحظه دریافت کننده خوبی برای الهاماتش باش
چششششششم جان جانانم سپاسگزارم
باید فکر خدا را بخوانم بقیه حاشیه است
فکر خدا توجه کردن به زیبایی های بیشتر
شکر گذاری کردن
تمرکز بر بهبود شخصیتم
همواره روی اصل کار کردن
تعهد و استمرار داشتن در مسیر توحیدی
احساس خوب را تقویت کرد ن
تغییر زاویه دید به اتفاقات
افکار سالم را پرورش دادن
هدف داشتن و حرکت کردن به سمت هدف با توکل و ایمان و اعتماد بر خدا
نه هیچ عوامل بیرونی
تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس
که خود راه بگویدت که چون باید کرد.
عمل به قوانین بدون تغییر خداوند
اصل بقای اصلح
که میگه خدا خدای ضعیف ها نیست
خدای قدرتمندان است قدرتی که فقط سرچشمه اش توحید و یکتا پرستی باشد
خداوند همواره خیر و نیکی را میخواهد برای تمام ذراتش
و من با فهم و درک و شعور بالاتری از طریق احساسم باید آگاه شوم که در چه مسیری هستم
و با قوانین خداوند خودم را هماهنگ کنم
در طوفان ها و تضاد ها ی زندگی ام باید سربلند بیرون بیایم
باید در هر موقعیتی کنترل ذهن کنم
خودم را تغییر بدهم جهان بقیه کارها را انجام میدهد
هر لحظه با نشانه ها با من حرف میزند راه ها ی درست را بهم نشون میدهد
پس باید توکلم بیشتر و ایمانم قوی تر شود
هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم
خدا یا شکرررررررررت که هدایتم کردی به کارهای هنری و از زیر صفر شروع کردم و بلطف خداوند و عمل به قوانین خداوند هر بار مرا به مسیرهای و انسان ها و شرایط عالی تر هدایت میکنی
از همین الان که روی پله اول هستم میخواهم فقط روی اصل و توحید کارهایم را با تمام اعمالم استوار کنی هر لحظه راست و درست و دقیق تر و زیباتر و لذت بخش تر م کنی
خدا یا شکرررررررررت برای قلب سلیمم همه از آن توست من تسلیمم
خدا یا شکرررررررررت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
گاهی وقتا با دیدن قانون بودن خداوند و رفتارهاش از اونور بوم میفتیم یعنی احساس بد میگیریم ب خدا و نگران میشیم ک خداوند میخاد منو نابود کنه
در حالی ک یکی از ویژگی های خداوند مهربان بودنشه ک صد در صد این هم قانون داره.
مهربانی خداوند برای کسی هس ک وقتی پی میبره ب اشتباهش و نمیدونه کجاها داره اشتباه میکنه اما مطمئنه ک خودش ب خودش ظلم کرده و خداوند داره بهش هشدار میده تا درست کنه خودشو
وقتی هم ک ب خدا میگه من ب خودم ظلم کردم هدایتم کن به راه درست یعنی راه همون نعمت ها
یعنی خودش فهمیده ک در راه نا درست هستش
این موقع خداوند بهش اشتباهاتش رو میگه و هدایتش میکنه بر اساس مهربونیش
هدایت الله بر اساس مهربونیشه
یادت باشه وقتی رابطه ای برات جور میشه یا مثلا کاری
یادت باشه ک اینو خداوند بهت داده و بدستش وابسته نشو
خدا میگه یادت باشه اینو من آوردم وابستشنشی خودتو خرد کنی تو خیلی با ارزشی
مهربونی رو گدایی نکنی و التماس نکنی
اگر مسئول کارت بهت بد و بیراه میگه فک نکن باید تحمل کنی این مسیر ها ک در رنج میفتی مسیره اشتباهه
یادت باشه تو هر شرایطی عزت نفست رو غرورت رو حفظ کنی و منو کنار خودت حس کنی و آیو بدونیک همواره با تو هستم اینو یادت باش هیچ کس قدرتینداره ک بخاد تو رو از جایی بندازه بیرون یا حفظ کنه اگر هم داشت عزت نفست خرد میشد فورا حرکت کن یادت باشه ک من همیشه با تو هستم و همیشه هدایتت میکنم نکنه ک عزتت رو زیر سوال ببری منم ک تو آفریدم و به هیج کس نباید باج بدی
وابسته هیچ کس تو رابطه نشو اینو یادت باشه ک اینو من برات آوردم شکرگزار من باشم و اینو یادت باشه منم ک اینو آوردم و باز هم بهتر از اونو برات میارم وابسته من باش شکرگزار من باش
یادت باشه بنده خوب من ب کسی باج ندی تو همه جوره برای من بسیارررررررر با ارزشی
پشتت وایسادم و میرسونمت ب جیزهایی ک برای تو آفریدم و لیاقتشان رو داری مثل بهترین ماشین بهترین خونه ها بهترین سفرها بهترین و زیباترین همسر
من ب همه این ها میرسونمت
فقط یادت باشه و عزت نفست رو حال خوبت رو ب من گره بزنی
این خط قرمزه من
اگر خوار کنی خودتو یجوری برنامه ریختم برایاین جهان ک مدام بخوره تو سرت تا برگردی ب سمت من
تا عزت نفست رو پیدا کنی
ب قول استاد مهم ترین جیز عزت نفسه
از نظر خدا هم مهم ترین و سنگین ترین چیز عزت نفسه
عزت نفس خط قرمز خداست
این کامنتم رو خودم باید بارها و بارها مرور کنم
امروز ب لطف خدا در سحر یکبار دیگه ارزش عزت نفس ی جورایی بهم الهام شد و باعث درکم و نوشتن این کامنت شد
خدایا شکرت.
الحق ک هممممه ی افتخارات و ستایشها مخصوص توست
من هیچی نیستم حتی اعتبار این کامنت هم ب تو میرسه
خدایا شکرت من بندهی تو هستم و با افتخار کانل بندگی تو را میکنم