کتاب الکترونیکی «من می توانم آینده مالی شما را پیشگویی کنم» - صفحه 13
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2015/10/عکس-سایت7.jpg
400
510
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-10-31 18:12:112021-09-06 18:33:59کتاب الکترونیکی «من می توانم آینده مالی شما را پیشگویی کنم»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای هادی
باور کنید به آن اندازه که به این موضوع ایمان دارم و مطمئن هستم، در زندگی ام از هیج چیزِ دیگری مطمئن نیستم. ما خودمان اتفاقات زندگی مان را با باورهایمان به وجود میاوریم
این بخشی از کتاب بود
همین لحظه که خوندمش با خودم که. روراست شدم دیدم منم دقیقا باید همین ایمان رو داشته باشم که خودم هستم که با باور هام زندگی رو رقم میزنم..
نشونه اش چیه؟ اینکه زمان میزارم برای شناسایی و تغییر باور هام
دقیقا من همین ایمان رو باید در خودم ایجاد کنم.
اینکه ایمان داشته باشم که صد در صد خالق زندگیم خودم هستم و صد در صد جهان به باور های من داره واکنش نشون میده
این ایمان از اون جهت اهمیت داره که منجر میشه واقعا بشینم و باور هام رو تغییر بدم و ببینم چی. کردم توی این مغزم این همه سال؟ و تغییرشون بدم به شکل دلخواهم مثل همون مثالی که توی کامنت اولم زدم بیام از این قانون خلاقانه استفاده کنم یعنی: برای خلق کردن چیزایی که میخوام و توی ذهنمه ازش استفاده کنم
و امیدوارم خداوند کمک و هدایتم کنه ایمان ام روز به روز به این اصل بیشتر و بیشتر بشه
اینم خودش یک جور باوره که باید ساخته و تقویت بشه…
به نام خدای هادی
من قبلا دقیق ارتباط بین تکرار و منطق اوردن برای ساختن باور هارو درک نمیکردم.
چون باور یک فکری هست که تکرار شده و این توی صفحات اولیه این کتاب هم بهش اشاره شد.
بعد من با خودم میپرسیدم پس قدرت منطق نقشش اینجا چیه؟ چطوری میشه که یک باور با منطق خیلی محکم و. قوی تر خیلیی سریع تر ساخته میشه؟و نیاز به تکرار زیادی نداره اما یک باور با منطق ضعیف خیلی دیرتر ساخته میشه
الان درک من اینه که وقتی منطق قوی برای ساختن و پذیرفتن یک باور میاریم قدرت اون فکر و ساخته شدن مدار ذهنی مربوط به اون بیشتره و این چیزیه که معادل هست با همون تکرار
برای مثال
یک وقتایی وقتی که ما درک میکنیم که حافظه چطوری کار میکنه میبینیم که وقتی تصویر چیزی رو توی ذهنمون بسازیم اون بهتر توی ذهن ثبت میشه (منطق محکم حکم همین تصویر رو داره) ولی اگر بخوایم طوطی وار کار کنیم باید خیلییی زیاد و زیاد تر تکرار کنیم تا ثبت بشه
یا یک مثال دیگه الان توی سبک های جدیدی که. زبان یاد میدن تکنیک کُدینگ رو خیلی استفاده میکنن و مثلا برای یک کلمه انگلیسی که میخوایم حذف کنیم میان رمز گزاری میکنن تا اون کلمه رو به اطلاعات فعلی مغز پیوند بدن و این پیوند باعث حفظ کردن سریع مغز میشه و این تکنیک های کدینگ به میزانی که اون کلمه پیوند خورده با اون اطلاعات محکم تری در مغز من پیوند بخوره من اونو بهتر حفظ میکنم!
حالا درمورد باور ها هم مغز ما دقیقا همینطوریه باید درست و حسابی پیوند بخوره بر پایه و اساس درستی بنا بشه تا قشنگ بره توی ذهن
اینجاست که اون منطق اوردن اهمیت خودش رو نشون میده چون وقتی منطق میاری قشنگ میره توی ذهن و ذهن اینو میپذیره و ثبت میشه اما وقتی بدون هیچ پایه. و اساسی تکرار کنی هیج اتفاقی نمیفته
حالا اگر بیام “منطق های قوی” رو “تکرار” کنم اون اتفاق میفته
یک جورایی میشه فرمول رو اینطوری بگیم
منطق قوی×تکرار= قدرت یک باور در ذهن
حتی حرف های افرادی که برای ما مهم تر هستند بهتر میره توی ذهنمون
مثلا در کودکی معلم یک چیزی گفته و. توی ذهن ما به این دلیل باور پذیر شده چون اون معلم ماست از طرفی توی ذهن ما ثبت شده که. معلم از ما بهتر میدونه همه چیز رو پس اون حرف پیوند خورده با این موضوع و تبدیل شده به باور
به نظر من عبارات تاکیدی وقتی تاثیر گذاره که اول منطق هاش رو ساخته باشیم و. بعد که عبارت تاکیدی رو میگیم مغز اتصال پیدا کنه به منطق های اون عبارت تاکیدی که ساختیمش
برای مثال من عبارت تاکیدی دارم که: پول خیلی راحت بدست میاد اما هیج دیتایی و اطلاعاتی مبنی بر این قضیه توی ذهنم نیست و هیچ دلیلی درباره این توی ذهن من ثبت نشده پس این عبارت تاکیدی فایده ایی نداره
اما اگر. بیام منطق هایی رو پیدا کنم مبنی بر اینکه پول راحت بدست میاد و اون رو توی ذهنم ثبت کنم اون موقع وقتی که میگم پول راحت بدست میاد مغز اون دیتا هارو به یاد میاره و این جمله پول راحت به دست میاد سریع وصل میشه به اون اطلاعات و منطق ها و اینجاست که تکرار باز به تقویت اون موضوع کمک. میکنه
وقتی ساختار ذهن و مغز رو هم درک کنیم بهتر باور سازی صورت میگیره که چی میشه چیزی توی ذهن ما خوب شکل میگیره!
و این اتصال بین باور رو توی ذهنمون گسترش بدیم و هعی مدار ذهنیش رو قدرتمند تر کنیم به نوعی که اطلاعات زیادی که اون باور مدنظر رو تایید میکنه توی ذهن ما ثبت شده باشه
وقتی الگو برداری میریم بکنیم هم به همین دلیل اینکار رو میکنیم تا توی ذهنمون اون باور اینکه امکان پذیره رو با الگو ها ثبت کنیم ث هرموقع به امکان پذیری اون خواسته فکر میکنیم سریع مغز اتصال پیدا کنه به اون الگو ها
خیلی کتاب جذابی میتونه باشه این کتاب هنوز دو صفحه ازش رو خوندم
احتمالا بیام همینطوری کامنت بزارم و تحلیل کنم برای خودم
خدایا سپاسگزارم ازت که اینقدر عالی هدایتم میکنی و مسئولیت هدایتم رو برعهده گرفتی
به نام خدا
وقتی که بحث قانون وسط باشه توی هرزمینه ایی پیشگویی امکان پذیر میشه
ما توی فیزیک این موضوع رو میبینیم به همین دلیل کار هایی باهاش میکنیم چون میتونیم پیشگویی کنیم که چطوری رفتار میکنه و موضوع اصلی اینه صد در صد مطمئن هستیم که اون اتفاق میفته چون طبق قانون فیزیک هست
برای مثال من یک چیزی رو رها میکنم خب آیا نیاز به قدرت عجیب و غریبی داره که پیشگویی کنم که اون شئ که رها کردم چه اتفاقی براش میفته؟ قاعدتا نه!
چون قانونی هست به اسم قانون جاذبه و این قانون بدون تغییر هست
درک قوانین مختلف باعث شده که چیزای مختلف خلق بشه باعث شده که با قانون چیزایی ساخته بشه مثل ماشین و هواپیما و کشتی ها و…
این یعنی یک قانون تکرار میشه همیشه و کاملا قابل پیشبینی هست چیزی که هیجوقت عوض نمیشه
امکان نداره من الان گوشی دستم رو رها کنم و بجای اینکه بیفته روی میز بچسبه به سقف
من پیشگویی میکنم که این گوشی میفته روی میز!؟
من فقط قانون رو میدونم و این چیزی کاملا بدیهی هست
حالا توی زندگی هم دقیقا همینه
اینکه یک اتفاقی در زندگی من رخ میده یا نمیده کاملا مرتبطه به قوانینی که هست
اینکه یک کاری رو شروع کنم موفق بشه یا نشه کاملا مرتبط به قوانین هست
شانسی نیست الکی نیست کاملا طبق قوانینی هست به نام قوانین زندگی
حالا من اگر این قوانین رو بدونم میتونم بفهمم که چه رفتارهایی و چه فرکانس هایی چه نتیجه ایی و به ارمغان میاره و خودم رو “هماهنگ میکنم با قانون و وفق میدم”
دیگه مثل همین مثالی که زدم نمیام همینطوری گوشیم رو ول کنم تا بخوره زمین! بلکه از قانون استفاده میکنم
برای مثال یک قانون هست که میگه به همون نسبت که ما یک فشار به یک جسم وارد میکنیم معادل همون به ما برمیگرده
این باعث چی شده؟ باعث این شده که من الان بجای اینکه دستم رو بالا بگیرم و با زجر و سختی تایپ کنم دستم رو گذاشتم روی میز تا این فشاری که دستم به میز میده رو میز به دستم بده و دستم اذیت نشه و مجبور بشه وزن خودش رو تحمل کنه!
حتی با درک این قانون اومدن حرکاتی رو درست کردن که اتفاقا برعکس به بدن با وزن خودش فشار بیاد که و به عضلات فشار بیاد تا عضله سازی صورت بگیره
این اتفاقات کی میفته وقتی که با قانون هماهنگ بشیم
قانون زندگی دقیقا به هنین شکل هست
ما میتونیم با فهمیدن قانون پیشبینی کنیم.
و البته ازش به صورت مفید استفاده کنیم
مثل همون مثال فشار اوردن به عضلات با استفاده از قانون جهان و اینهمه قوانین ثابت که به هیچ عنوان تغییر نمیکنن بوده و همیشه خواهد بود.
حتی قوانین ریاضیات…
ریاضی اختراع نشده بلکه کشف شده
فیزیک هم اختراع نشده بلکه کشف شده
حالا کشف قوانین زندگی و هماهنگ دشن با اون باعث میشه کیفیت زندگی من بره بالاتر
خیلی وقت ها هست که انگار با قانون داریم لج میکنیم و میخوایم خلافش رفتار کنیم.
مثلا قانون تمرکز لیزری میگه که روی هرچیزی تمرکز بزاری اون رشد میکنه ولی ما میخوایم بگیم نه من میخوام با وجود اینکه تمرکزم رو میرارم روی چندتا چیز رشد کنه!
یا اصلا خود مثال همین ذره بین قانون اینه که تو نگه داری به اندازه کافی اونو روی کاغذ و اون نگه داشتن به صورت ثابت با نوع خاصی از بازتاب دادن خورشید منجر به آتیش اون کاغذ میشه. حالا من بیام اونو تکون تکون بدم
یا مثلا برم جایی که نور خورشید به اندازه کافی نیست بخوام کاغذ رو باهاش آتیش بزنم! نمیشه این قانونشه باید به اندازه کافی به یک قدرتی اون برسه تا اون ساخته بشه
قانونش اینه
به همون نسبت قانونی وجود داره که با زندگی ما سر و کار داره،،، نمیشه ایده ها همینطوری الکی از رو هوا بیاد و دری به تخته بخوره من فقیر بشم یا ثروتمند
مثل این میمونه که من مثلا دست بزنم بعد صدای زرافه بده.
علت–> معلول
هر معلول خاصی علت خاصی هم داره
اینا همش برپایه قوانینی هست و تنها کار من اینه که با این قانون هماهنگ بشم.
قانون رو بپذیرم و لذت ببرم
کِی من از اینکه یک چیزی رو رها کردم و افتاده ناراحت شدم و غر زدم که ای جهان براچی فلان چیزو انداختی و افتاد تو که میدونستی چقدر برام مهمه!
نه میگم من رهاش کردم و افتاده و مسئولیت رو میپذیرم
به همون نسبت باید بپذیرم که منم دارم اتفاقات زندگیم رو خلق میکنم
اگر پول میاد یا نمیاد
اگر میل دارم که قدمی بردارم یا نه برای هدفام و… همه رو من دارم خلق میکنم-با استفاده از قانون-
قانون که تغییر نمیکنه من باید خودم رو هماهنگ کنم با قانون.
دقیقا منم که میسازم یک کار با موفقیت انجام بشه یا نه!
باید با قانون هماهنگ بشم و با قانون بسازمش
مثل این کشتی ها و هواپیما ها و… اینا همه با قانون هماهنگ شدن
همین قضیه هواپیما چیزی نیست که با قانون ساخته نشده باشه و ما بگیم مثلا جاذبه رو اومده از بین برده نه اتفاقا از همه اینا استفاده کرده تا بتونه همچین چیزی خلق بشه!
همه قانونه
حالا زندگی من دقیقا همینطوریه من میتونم هماهنگ یشم با قانون و کار های فوق العاده ایی رو انجام بدم
اگر درک کنم که خدا و قانونی که خلق کرده دقیقا داره چطوری کار میکنه چطوری فکر میکنه
کِی میشه که. من به خدا واقعا یک خواسته رو ارسال میکنم؟؟
ایا کلامی بگم اون خواسته رو خدا دریافت میکنه یا قانونش یک چیز دیگست؟؟
اگر بگم خدایا به من ماشین بده ماشین بده ماشین بده و صد بار در روز بگم از طرفی دوستم ماشین خریده حسودی میکنم خدا چی دریافت میکنه؟؟
+جواب: فارغ از اینکه چندصد بار به زبان گفتم که ماشین بده خدا عدم ماشین رو از من دریافت کرده!!
چون باید به زبان جهان هستی صحبت کنم نه به زبان خودم!
زبان جهان هستی زبان فرکانس هاست.
تحسین هست که فرکانس من رو با اون تنظیم میکنه نه تکذیب و حسادت!
این یک چیزی که با استفاده از درک قانون فرکانس من برای خودم میسازم که اقا تحسین کن.
یعنی من اگر فرکانس رو درک کرده باشم و بدونم تاثیرش رو دیگه تحسین کردن یک چیز بدیهی برای من میشه همینطوری که میدونم خودم رو نباید از بلندی پرت کنم پایین دیگه حسادت نکردن هم همینقدر واضح میشه برام!
دیگه توجه به نکات مثبت هم همینقدر واضح میشه برام…
وقتی قانون رو کامل درک کنم دیگه میام به صورت سازنده ازش استفاده میکنم با خلاقیتم میام از این قانون استفاده میکنم برای خلق زندگی خودم همینطوری که افراد با قانون ثابت اومدن خلاقیت به خرج دادن و ماشین رو خلق کردند!
انسان خالق هست. با قانون ثابت خلاقیت به خرج میده.
این درجه ایی هست که من باید بهش برسم
اینکه درک کنم باور های من داره کار میکنه و اونه که داره کد میفرسته به جهان و درک کنم احساس منو اون باور داره شکل میده فرکانس منو اون باور داره شکل میده و طبق جهان میام میبینم که خب چطوری این باور تغییر میکنه و میام تغییرش میدم!!
میام فکر میکنم و تعمل میکنم و خودم رو با قانون هماهنک میکنم تا چیزی که میخوام خلق کنم
امکان پذیری رو با قانون میسنجم
حتی میدونم اگر خلاقیت به خرج بدم با ترکیب این قوانین باهم و درک درست اونا چیزایی که فکر میکردم نمیشه با قوانین خلق کرد رو هم میبینم میتونم خلق کنم
مثالش همین هواپیماست
اگر کسی قبلا به مردم خیلی قدیم میگفت چیزی ساخته میشه که میتونه پرواز کنه و تورو از این ور ببره به اون ور امکان نداشت باور کنه!
چی شد که هواپیما ساخته شد اصلا؟
من نمیدونم اما فکر میکنم وقتی افراد دیدن آقا این پرنده ها هم قانون جاذبه یکسان دارن پس چطور دارن پرواز میکنن؟اونام دارن از قانون استفاده میکنن و هماهنگ هستند با قانون
پس قانون جهان هم همینه
وقتی من قانون رو بدونم متوجه میشم اگر میخوام شرایطم عوض بشه راهش این نیست که از شرایط الانم ناراضی باشم و گلایه کنم! راهش این نیست صبح تا شب به هدا بگم خدایا بهم شرایط بهتر بده و هعی به نازیبایی ها توجه کنم نه! قانون اینه که تمرکز کنم روی چیزی که احساس بهتری میده و با تمرکز برزیبایی های همینجا فرکانسم رشد کنه برای جاهای بهتر
پونصد بار هم به خدا بگم خدایا رابطم رو بهتر کن اما بازم تمرکز کنم برنکات منفی رابطم اون هیچ اتفاقی نمیفته چون خدا داره هرروز اینو از من میبینه. که: من نازیبایی های بیشتر میخوام
صبح تا شب بگم خدایا پول میخوام؟؟؟
یا ببینم قانونش چیه و باهاش هماهنگ بشم؟
فرکانسم رو تنظیم کنم
به قول استاد برم توی مداری که دریافت کنم
اصلا برم توی مداری که جهان نتونه به من ثروت بده
مثل اینکه جهان نمیتونه جوری بجز قانون جاذبه عمل کنه اگر من فرکانسم روی مدار ثروت تنظیم بشه امکان نداره که نیاد توی زندگیم
اگر من ادم جدیدی بشم با فرکانس های متفاوت اون اتفاق میفته!
ظرف من باید بزرگتر بشه…
اینطوری نیست که خدایا بهم بده و تموم شد و رفت!
اتفاقا خدا خیلی خوب گوش میده به ما اما اگر به زبان قانونش صحبت کنیم!
منتظره ببینه ما چی میخوایم هرلحظه داره اینکار رو میکنه خودش گفته من نزدیکم و اجابت میکنم اما فرکانس رو داره اجابت میکنه چیکار به حرف من داره؟
فکر کن من میگم خدایا من تسلیمم اما نگرانم، ترس دارم، دلهره دارم!
نخیررر اگر تسلیمی باید بهم بفهمونی که تسلیمی من جهان هستی زبون تورو که نمیفهمم باید با فرکانس تسلیم بهم بفهمونی اون موقعست که پاداش تسلیم بودن رو میگیری
درمورد ایمان هم همینطوریه!
خدایا من بهت ایمان دارم کافی نیست که!
باید اون ایمان منجر به قدم بشه یا نه؟؟
ایمان کِی خدا سیگنالش رو دریافت میکنه؟ وقتی که من دارم قدمی برمیدارم خیالم راحت باشه!
قانون جهان سادست،،، با خلاقیت هست که میشه خلق کنیم هر اونچیزی که میخوایم اسمش روشه دیگه خلاقیت
آگاهی های خیلی خوبی بهم داره داده میشه و الهام اومد بیام این کتاب رو بخونم هنوز شروعش نکردم و فقط با خوندن توضیحات این کتاب که بالا نوشته شده (که هنوز کامل هم نخوندم) این هارو دریافت کردم و نوشتم.
دوست دارم در قانون خلاقیت به خرج بدم
سلام دوست عزیزم
ممنونم از وقتی که گذاشتی و این آگاهی های زیبا و جذاب رو با ما به اشتراک گذاشتی
چقدرررررر پر محتواااا و چقدرررر نکات خیلی خوبی نوشتید
نتونستم فقط با ثبت ستاره از کامنت هایی که نوشتی رد بشم
سپاس گذارم
از الله یکتا بهترینهارو در تمام جوانب براتون خواستارم
سلام و درود به سینای عزیز امیدوارم هرجا هستی موفق و ثروتمند وسعادتمند در دنیا و اخرت باشی .
بی نهایت ازت سپاسگذارم بهدخاطر وقتی که گذاشتی و کامنت به این زیبایی رو نوشتی ،تحسینت میکنم که انقدر قشنگ قانون درک کردی واقعا عااااالی بود بخصوص این قسمت کامنتت (به نظر من عبارات تاکیدی وقتی تاثیر گذاره که اول منطق هاش رو ساخته باشیم و. بعد که عبارت تاکیدی رو میگیم مغز اتصال پیدا کنه به منطق های اون عبارت تاکیدی که ساختیمش
برای مثال من عبارت تاکیدی دارم که: پول خیلی راحت بدست میاد اما هیج دیتایی و اطلاعاتی مبنی بر این قضیه توی ذهنم نیست و هیچ دلیلی درباره این توی ذهن من ثبت نشده پس این عبارت تاکیدی فایده ایی نداره
اما اگر. بیام منطق هایی رو پیدا کنم مبنی بر اینکه پول راحت بدست میاد و اون رو توی ذهنم ثبت کنم اون موقع وقتی که میگم پول راحت بدست میاد مغز اون دیتا هارو به یاد میاره و این جمله پول راحت به دست میاد سریع وصل میشه به اون اطلاعات و منطق ها و اینجاست که تکرار باز به تقویت اون موضوع کمک. میکنه) واقعاااا عاااالی توضیح دادی
دیشب داشتم کامنتت میخوندم و واقعا یادمنمیاد چجوری به کامنتت هدایت شدم ولی دوباره بهم یاداوری کردی که چقدر دقیق باید کار کنم و حواسم به این دقتی باید به قانون باشه ،سپاسگذارم از سینای عزیز
آرزوی خوشبختی و سعادت برات دارم
و خداوند شاکرم که منو هدایت کرد به این صفحه و خوندن این آگاهی های زیبا و گرانقدر
به نام ربّ
صاحب اختیاری که همه من از اوست و هیچم من هیچ درمقابل ربّ و صاحب اختیارم هیچم
داشتم رد پامو تو روز شمار تحول زندگیم مینوشتم ، روز 59 بعد که گوشیمو گذاشتم زمین داشتم به اتفاقات روزم فکر میکردم ولی اصلا به اینکه من این قسمتو تو رد پام ننوشتم ذره ای فکر هم نکردم
قسمتی که مربوط میشه به سه آیه اول سوره بقره که در این کتاب هم بهش اشاره شده
و یهویی برگه های کپی که گرفته بودم از کتاب رویاهایی که رویا نیستند فصل یک رو تو صفحه 11 مونده بودم ،یهویی برداشتم و خواستم بخونمش
واقعا نمیدونم چی شد همه اش هدایت خدا بود اصلا هیچ قدرت و اراده ای نداشتم که دارم چیکار میکنم
اول صفحه نوشته بود اگر خودتان را باور ندارید ، ادامه اشو نخوندم و یهویی گوشیمو گرفتم دستم و یاد عکس از کتابی که توجهمو جلب کرده بود افتادم که در کادر پایین روز شمار تحول زندگی دیده بودم تو قسمت فایل هدایتی روزش که
فایل رمز پایداری نتایج بود
زود رفتم سمت عکس کتاب نوشته بود که
من میتوانم آینده مالی شمارا پیشگویی کنم
بازم میگم اصلا نمیدونم چی شد ،چرا یعنی میدونم
همه اش قدرت نیروی عالم خدا ربّ من صاحب اختیارم بود و بس
وقتی دیدم فایل کتاب رایگانه خوشحال شدم و زود دانلودش کردم
وقتی شروع کردم به خوندن تا صفحه های 7 خوندم، وقتی داشتم تند تند میخوندم یهویی متوجه شدم که چقدر خوندنم از رو نوشته سرعت پیدا کرده
من یک سال پیش از خوندن کتاب یا متن فراری بودم و میترسیدم و انقدر با مکث و گیر کردن میخوندم که اصلا دوست نداشتم حتی تو خلوت خودم کتاب بخونم چه برسه به خوندن کتاب یا متنی تو جمع
همیشه دوران مدرسه فراری بودم از روخوانی چون با مکث میخوندم معلما میگفتن روخوانیت ضعیفه
حتی پدرم بارها تلاش کرد تا من کتاب بخونم و میگفت سعی کن روان بخونی و من نمیتونستم
چون اطرافم همه میگفتن چرا نمیتونی و خودمم دیگه باورم شده بود که نمیتونم و فرار میکردم از این مساله
تا اینکه من پارسال که خواستم تغییر کنم و اولین کتاب از ملت عشق شروع کردم باز هم مکث داشتم ولی گفتم باشه درست میشه من دیگه میخوام تغییر کنم
و الان که داشتم این فایل پی دی اف کتاب رو میخوندم متوجه شدم که چقدر عالی شده روانخوانی و روخوانیم و تند تند میخونم
بعد که میخوندم گفتم همه حرفایی که تو کتاب تا اینجا نوشته استاد همه رو تو فایلا شنیدم ولی دنبال یه چیزی بودم میگفتم چی قراره از این کتاب درک کنم و بفهمم
تا اینکه رسیدم به این قسمت :
بهتر است برای فهم دقیق ِتر مطالب، سه آیه اول از سوره بقره را توضیح دهم:
الم ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین
الذین یومنون بالغیب و یوقیمون اصلوه و مما رزقنهم ینفقون
وقتی به یقیمون الصلاه رسیدم یهویی مثل یه جرقه از جلو چشمم یادآوری شد و رد شد
شروع کردم به گریه کردن
آخه من صبح ساعت 5 بیدار شدم یهویی ،دیشب قرآن و باز کردم و سوره فصلت از آیه 1 برام اومد و شروع کردم به خوندن صفحه 477 بود و بعد خوابیدم
صبح که بیدار شدم ساعت 5 یه لحظه گفتم خدای من من دلم میخواد قرآن و بخونم هربار شانسی یه صفحه رو باز کردم و ازت کمک خواستم یه بارم تا تقریبا 200 صفحه خوندم ترجمه هاشو ولی دلم میخواد از اول بخونم و عمل کنم بره هدایت هات به گفته هات عمل واقعی بکنم
بعد تو تاریکی بلند شدم و قرآن و برداشتم چراغ قوه گوشیمو روشن کردم یهویی باز خدا هدایتم کرد اول قرآن و باز کردم و آیه اول قرآن سوره بقره رو خوندم تا آیه 5
گفتم خدایا کمکم کن بفهممشون
و بعد خوابیدم و نزدیکای ظهر رفتم برای فروش پفیلا و جاکلیدیام بهشت زهرا و پل طبیعت
که جریانشو تو رد پای تحولم روز 59 نوشتم
ولی این یه قسمت قرآن رو ننوشتم اونجا که الان خدا با این هدایتش یادآوری کرد که بهم گفت ببین من انقدر قدرت دارم که یه چیز خیلی مهم رو یادت بیارم و اون خوندن قرآن هست
من فقط اشک ریختم با خوندن صفحه 9 و 10 و 11 کتاب من میتوانم آینده مالی شمارا پیشگویی کنم
دقیقا صبح من قرآن و باز کردم این آیاتو خوندم
گفتم خدای من چی باید بفهمم از این هدایتت که بهم گفته شد ادامه کتاب و بخون
و در آخر نوشته بودین :
خدا را باور کن! نظم موجود در جهان را باور کن! و به خاطر این زندگی زیبا و
قدرت اختیاری که خداوند به تو عطا کرده سپاسگزار باش
نظم رو الان من دیدم که باز قدرتشو نشونم داد درست وقتی که یکم سردرگم شده بودم
بهم یادآور کرد که طیبه باورم کن همچنان ادامه بده اصلا نگو که یکی دوبار ذهنت خواست تو رو از مسیر خارج کنه بیای بگی من چرا نتونستم ذهنمو کنترل کنم
خیلی راحت و طبیعیه، تو آروم باش و آسان بگیر کنترل ذهنتو و سختش نکن و ببین من چقدر خوب و راحت اختیارتو دارم که تو رو بدون اینکه بخوای فکر کنی آوردمت سمت این کتاب که آیاتی که صبح ،قبل اذان صبح خوندی نیم ساعت قبلش ، بهت نشون دادم تا بهت بگم اختیارت دست منه
و آروم باش بهت کمک میکنم در همه موارد کمکت میکنم تو فقط آروم باش تو فقط باورم کن ،هروقت یه ذره دیدم داری از مسیر خارج میشی خوب بلدم چجوری بیارمت سمت خودم
خوب بلدم چجوری نگاهتو افکارتو به سمت ربّ صاحب اختیارت برگردونم
چون قدرتمندم و قدرت فقط و فقط در دست من هست ربّ تو صاحب اختیار تو و نترس و نگران نباش همه چی بهت میدم همه چی بگم موجود باش در لحظه موجود میشه و قدرت خلق زندگیت رو به خودت دادم و تو هم میتونی
تکاملت داره طی میشه از مسیر لذت ببر و بسپر به من ربّ و صاحب اختیارت منم
و من چقدر دوست دارم این هدایت های خدا رو که هر لحظه مراقبمه بی نهایت ازت سپاسگزارم خدای من عشق دل من که خوب بلدی عاشق ترم کنی و مراقبمی
خدای من هر لحظه به کمکت محتاجم کمکم کن
وای خدای من ، من الان نوشتم و بعد خواستم شروع کنم به خوندن قرآن بسم الله الرحمن الرحیم گفتم یهویی یادآور شد الرحمن الرحمن الرحمن
یادم اومد صبح بعد خوندن 5 آیه اول سوره بقره باز یه صفحه از قرآن رو شانسی باز کردم الرحمن بود آیه 42 صفحه 533
جزء 27 و گفتم بخشنده ای به من همه چیز میبخشی و بعد خوابیدم
الان دوباره خدا بهم یادآور کرد که همه چیز دست خودشه و خوش قدرت فقط در دستان خودشه و به بینهایت دستی که داره بهم همه چی عطا میکنه همه چی بینهایت
خدایا باز هم بینهایت سپاسگزارتم
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
این کتاب یکی از بهترین کتاب هایی است که تا بحال من خوانده ام
حس و حال خوبی را در خود برای من دارد
نکته ها و درس هایی در آن است که بی شک براحتی و آسانی می توان به آن دست پیدا کرد
باور فراوانی در مقابل باور کمبود
ترسیدن ها و نقطه های ترسناکی که من از مواجهه شدن با کارها برای خودم می ساختم
همه اینها بخش مهمی از آموزس های این کتاب است
باید بیاد داشته باشم که هر چیزی که در دنیای بیرون برای من رخ می دهد نتیجه همین ترس ها و مشکلات است
باید یادم باشد که من می توانم به آسانی و راحتی روی خودم و کسب کار خودم تمرکز داشته باشم و آنهم کسب و کاری کاری و بدور از هرگونه حواشی
خداوند را شاکرم که من را به این راه هدایت کرده است
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به همگی
استاد جونم مننونم بابت این کتاب فوق العاده
جهان دارای قوانین ثابتی است ، قوانین علمی و قوانین کیهانی
با اتکا به ثابت بودن قوانین خداوند مهربان قطعا میتوانیم با تغییر باورهایمان به ثروت برسیم ، ثروتی بی انتها
مهم ترین باورهایی که از این کتاب میشه استخراج کرد:
پول دراوردن آسان ترین کار دنیاست
با ثروت مند شدن نزد خداوند مهربان محبوب تر میشویم.
تقدیر من ثروت مند شدن است
فقط با اتکا به خداوند مهربان میتوانیم ثروت مند شویم
مهم ترین و اساسی ترین موضوع زندگی پول است .
بیشتر ثروت مندان از طریق راههای درست به ثروت های عظیم پایدار رسیدهاند.
انسان های خوب زیادی در کشور عزیز ما وجود دارد.
دوستان این باورها رو از صفحه ی 13 استخراج کردم لطفا نظرتون و بگید اگر قسمتی ش و اشتباه کردم .
مچکرم
به نام خدای بلندآسمان
خداوند خاک و خدای جهان
سلام و عشق تقدیم شما
آینده مالی و یا پول
شاید انگیزه اکثریت ما و عامل اصلی هدایت و کشش ما به سمت مباحثی مثل قانون جذب و مباحث موفقیت مالی کسب پول و ثروت هست.یعنی حتی ما حاضر نیستیم به حرف های یک فردی که بی پول هست گوش بدیم، چون عقیده داریم که کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی یعنی تو ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه ما حک شده که خوشبختی مساوی است با پول
با پول خرید بهترین ماشین ممکنه
با پول خرید بهترین ویلا ممکنه
با پول خرید بهترین خونه ممکنه
با پول میشه کارخونه خرید
و همه و همه
پس تو ذهن ما پول همه چیزه
وقتی پول همه چیز هست پس ما باید تلاش کنیم که پولدار بشیم،برای پولدار شدن هم نیاز به تلاش فیزیکی نیست نیاز به تلاش فکری هست
چرا میشه از طرز فکر و بیان و باور یک شخص میزان ثروت و پولش را تخمین زد؟
چون مسئله پول به ذهنیت بستگی داره و قانونمند هست و چون همه چیزه جهان هستی براساس قانون هست پس میشه همه چیز را محاسبه کرد و دلیل براش آورد
هیچ کسی نمیخواد بدبخت یا فقیر باشه اون ذهنیتش هست که اونا فقیر گرده و همون ذهنیت چون راحت طلب هست و در مقابل تغییر مقاومت نشون میده در نتیجه اون فقیر تغییر نمیکنه و در همون دِه نمک خودش میمیره
بعضی از ما میخوایم مثل ماهی که تو آکواریوم هست تو همون منطقه امنمون بمونیم و حاضر نیستیم کوسه باشیم و به دریا بریم
بابا زندگی در دریا معنی داره و گر نه سکون آکواریم که لذتی نداره
﷽
■الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ
●پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.
● پیام آیه:ایمان، از عمل جدا نیست. در کنار ایمان به غیب، وظایف و تکالیف عملى مؤمن بازگو شده است. «یؤمنون … یقیمون … ینفقون»
●اساسىترین اصل در جهانبینى الهى آن است که هستى، منحصر به محسوسات نیست. «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ»
●اگر باور کنیم آنچه داریم از خداست، با انفاق کردن مغرور نمىشویم. بهتر مىتوانیم قسمتى از آن را انفاق کنیم. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ»
═════════════════════════════
سلام درود فراوان به استاد توحیدیم وسلام به خانمشایسته و تمامی دوستانم درسایت الهی.
زندگی یک بازی است و برای اینکه در این بازی برنده باشیم باید قوانین آن را یاد بگیریم.
ثروتمند شدن یک بازی است که قوانین خودش را دارد و این بازی به این شکل نیست که شما در خانه نشسته و به یک ماشین لوکس فکر کنید» آنگاه یک ماشین از آسمان برایتان فرود بیاید! هیچ کس در هیچ جای جهان با نشستن و فکر کردن به موفقیت. موفق نشده است.
بلکه همه چیز بستگی به این دارد که آگاهانه باورهای موجود در ناخودآگاهتان را شناسایی کنید و بدانید چه باورهایی در مورد پول دارید و نقش تعیین کننده این باورها را در میزان درآمدتان درک کنید و تصمیم به تغییر باورها و جایگزین نمودن آنها با باورهای قدر تمندکننده بگیرید.
آنگاه همه چیز آرام آرام تغیبر میکند: آرام آرام فرکانس شما عوض شده و شما در یک مدار جدید قرار میگیرید
نتیجه این تحقیقات تکان دهنده بود. اینکه: تنها عامل موثردر ثروتند شدن و فقیر شدن افراد، فقط و فقط باور افراد هست.
نه عواملی چون سن، تحصیلات، محل زندگی ، جنسیت، خانواده،….
ما خالق صددرصدی زندگی خودمان هستیم.
و یک آیه زیبا هم در ادامه آوردین سوره نور آیه 26:
زنان پاک برای مردان پاک و زنان ناپاک برای مردان ناپاک….
این سیستم جهان است. جهان با فرکانس های غالب ما آدم ها، شرایط و اتفاقات را تنظیم میکند.
تنها کار ما اصلاح و توجه به باورهایمان برای طول تمام عمرمان است.بقیه موارد خودش اتفاق می افتد.
در کل، هرآنچه در بیرون از تو، در زندگیت داری تجربه میکنی، آرایشی از فرکانسهای درونی تو هستن که به این شکل چیده شدن!
●برای پول درآوردن لازم نیست زجر بکشی و پول میتونه به راحتی وارد زندگیت بشه.
●باورفراوانی
●باوربه وجودوهدایت خداوند
●باورسلامتی
●باور،روابط عاشقانه
●باورقوانین جهان هستی
●باوراینکه توخالق همه چی دراین جهان هستی
●من لایق دریافت عشق خداوند هستم خداوند از طریق بی نهایت دستانش عشق را درقالب اتفاقات شرایط موقعیت ها و انسان ها به من انتقال می دهد.
═════════════════════════════
■ سپاسگزاری:
● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا چهارمین فایل از باورهای ثروت ساز رو گوش کنم وآگاهی هاش دریافت کنم خدایاشکرت خدایا ازتو می خواهم ظرف درک وجودی من رو بزرگتر کنی ته درک بهتری داشته باشم از قوانینت.
●سپاسگزار شما استاد عزیز وخانم شایسته هستم بابت این آگاهی هایی که به ما یاد می دهید.
درپناه االله مهربان
سلام استاد عزیزم
چقدر احساس آرامش پیدا میکنم وقتی از قانون میشنوم ومی خونم .
به اندازه ای قلبم آرام میگیره که انگار هیچ عجله ای نیست هیچ مسابقه ای نیست .
این جهان به اندازه تمام انسانها میتونه راه داشته باشه برای ثروتمند بودن
خیلی خدا رو شکر گزارم برای هدایتم به خواندن این کتاب و احساس خوبی که گرفتم ….
وو جمله تاثیر گزاری که در این کتاب خوندم .و احساسم و عالی کرد
قوانین خداوند ثابته،و خداوند طبق قوانین عمل میکنه
این جمله به من آرامش میده
این جمله به من ایمان میده به خدایی که عدالتش 100%هست
خدایی که با این عدالت و قانون، اجازه تجربه و ورود به مدار بالاتر رو داده فقط تو باید اجازه ورود به خودت و زندگی خودت و بدی
با* تغییر باورهای محدود
و ساختن باورهای قدرتمند*
دوستتون دارم استاد عزیزم وخانم شایسته
️
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
واقعا کتاب بسیار آموزنده و پر از نکات مثبت بود با تشکر از استاد عزیز.
همان گونه که جهان دارای نظم و قانون است و به واسطه قوانین ان می توان خسوف، کسوف و……را پیش بینی کرد اتفاقاتی که در آینده برای ما پیش می آید نیز قابل پیش بینی بوده و به واسطه قوانین عادلانه و بدون تغییر خداوند است.
ما به واسطه باورهای خود اتفاقات زندگی خود را رقم می زنیم و باورهای ما تکرار افکاری است که توسط والدین ، معلمان، جامعه دوستان آشنایان و…..در ذهن ما شکل گرفته و اتفاقات را به صورت ناخودآگاه برای ما رقم میزند.
ما به واسطه باورهای خود در مدار مشخصی قرار می گیریم و اتفاقاتی متفاوت با دیگران را تجربه می کنیم.
در هر مدار افراد، شرایط ، موقعیتها و ایده های وجود دارد که ما لاجرم به آن برخورد می کنیم.
هیچ یک از عوامل بیرونی در موفقیت و ثروت ما نقشی ندارد و تنها عامل تاثیر گذار باورهای ما است.سن جنسیت، کشور، سرمایه اولیه و……..هیچ تاثیری نداشته و با مشاهده الگوها به این نتیجه می رسیم که تنها عامل تاثیر گذار فقط باورهای ما است و هیچ عامل بیرونی حتی یک درصد هم تاثیر گذار نیست و با تغییر باورها اتفاقات زندگی ما دگرگون خواهد شد. ما باید باورهای مخرب خود را شناسایی کرده و باورهای نو بسازیم و متعهد شویم که تغییرات عظیم و بنیادین در شخصیت و رفتار خود پدید آوریم.
قرآن نیز به وضوح بیان می کند تمام اتفاقات ما به واسطه فرکانسهایی که پیشا پیش فرستاده ایم است و افعال موجود در قرآن نیز به صورت مضارع بیان شده که نشانگر این است که این رفتارها باید تکرار شود.
خداوند ویژگی پرهیز کاران را این گونه بیان کرده به چیزی که نمی بیند همواره ایمان داشته یعنی ایمان به غیب دارد .
دومین ویژگی آنان این است که همواره به زیبایی ها و نکات مثبت توجه کرده و همواره در حال صلات هستند
سومین ویژگی آنان این است که همواره از مالشان انفاق می کنند.
پس نتیجه می گیریم که رفتار مشخص در نتیجه تکرار فرکانسهای درست شکل می گیرد. افکار ما باورهای مان و باورهای مان تجربیات زندگیمان را شکل می دهد. این اساس و قانون جهان است. عوامل بیرونی به هیچ وجه موثر نبوده . باورهایی که ما در ناخودآگاه خود داریم مانع اصلی دست یابی به خواسته ها است و مهمترین مهارت مهارت شناخت و باورهای ناخودآگاه مان است. زیرا خودآگاه ما به وسیله ناخودآگاه ما هدایت می شود.ثروت یک بازی ذهنی است که قوانینی داشته که با درک و عمل کردن به آن در مدار ثروت قرار گرفته و به راحتی آن را خلق می کنیم.
زمانی که خالق بودن زندگی خود را درک کنیم و بدانیم که به واسطه باورها و فرکانسهای مان اتفاقات زندگیمان رقم می خورد جریان زندگی جریان خوشبختی است و همواره نیز رو به پیشرفت است.
خدایا شکرت
عاشقتونیم