کتاب الکترونیکی «من می توانم آینده مالی شما را پیشگویی کنم» - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

203 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیدمحمد محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3275 روز

    سلام استاد ….کاش میتونستم تاثیری که توزندگیم گذاشتی رو توصیف کنم.

    چندماهه دارم فایلهاتونو گوش میکنم و هرشب منو همسرم با فایلهاتون به خواب میریم و دیگه تلوزیون تو خونمون معنایی نداره .

    جالب تر اینه که بچمون به شدت به صداتون عادت کرده.و اینکه تونسته خودش رو وقف بده .به هرحال استاد .خیلی خیلی خیلی ممنونتم و دستتو میبوسم .بابت تمام زحماتی که کشیدی و میکشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    الهه عالی گفته:
    مدت عضویت: 1180 روز

    سلام استاد عزیزم

    چقدر احساس آرامش پیدا میکنم وقتی از قانون می‌شنوم و‌می خونم .

    به اندازه ای قلبم آرام میگیره که انگار هیچ عجله ای نیست هیچ مسابقه ای نیست .

    این جهان به اندازه تمام انسانها می‌تونه راه داشته باشه برای ثروتمند بودن

    خیلی خدا رو شکر گزارم برای هدایتم به خواندن این کتاب و احساس خوبی که گرفتم ….

    وو جمله تاثیر گزاری که در این کتاب خوندم .و احساسم و عالی کرد

    قوانین خداوند ثابته،و خداوند طبق قوانین عمل میکنه

    این جمله به من آرامش میده

    این جمله به من ایمان میده به خدایی که عدالتش 100%هست

    خدایی که با این عدالت و قانون، اجازه تجربه و ورود به مدار بالاتر رو داده فقط تو باید اجازه ورود به خودت و زندگی خودت و بدی

    با* تغییر باورهای محدود

    و ساختن باورهای قدرتمند*

    دوستتون دارم استاد عزیزم و‌خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 879 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده

    سلام به تمام دوستان عزیزم

    خییلی این کتاب برای مان کمک می‌کنه آماده بشویم به دریافت نعمت های زیاد

    تعریف باور

    فکر تکراری که آنقدر تکرار میشه تبدیل می شود به باور

    و اکثریت ما ها باور های غالب داریم به ظاهر میگیم پول به دست آوردن آسون است اما در ناخودآگاه مقاومت داریم و باید آنقدر در این حوزه کار کنیم و باور های بسازیم که مخالف باور های غالب ذهن است مثلاً بگویم پول به دست آوردن اسون است و این را تکرار کنیم تکرار کنیم و بنویسیم وایس بمانیم و آهسته آهسته این باور تغییر میکند و همیشه یاد مان باشد که این باور ها ریشه یی پاک نمی شود اگر از مسیر دور شویم دوباره همان باور ها و یا به علف های هرز دوباره رشد می کند

    و باید خیییلی متعهد عمل کنیم خییلی مراقب باشیم که چی می گویم با کی حرف می‌زنیم در باره چی حرف می‌زنیم چی را می‌شنویم در شبکه های اجتماعی دنبال چی می گردیم

    و این ها باور ها ی ما را می سازد

    جای که حرف از نامیدی ترس شکست است از آنجا برو آن حرف ها و آنجا جای تو نیست تو باید لایق بودن آت را بدانی شاید الان کسی با تو نیست دور برت خالی شده اما به زودی بهترین ها و دوستان عالی می آیند افراد که با تو هم مدار و هم مسیر رسیدن به موفقیت هستن می آیند به قول حضرت علی اگر این در خواست ها طول می کشه یعنی خداوند زیبا تر ش می کند

    عاشق تونم هر کجا هستید در پناه خداوند ثروتمند شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  4. -
    سجاد بحرینی گفته:
    مدت عضویت: 1964 روز

    سلام به استاد عزیز و ارجمندم جناب آقای سید حسین عباسمنش

    من تا بحال چندین بار این کتاب رو خوندم ولی اصلا به این موضوع توجه نکرده بودم که خدای که تمام جهان رو خلق کرده خدای قوانین است

    این یک باور بسیار بسیار بنیادین میتونه باشه و چقدر این باور رو بهتر در وجودمان بسازیم زندگی خیلی خیلی قشنگتر میشه ر همه جنبه هاش

    به نظر من انیشتین خیلی خوب این موضوع رو درک کرد و یه جورایی راه رو برای بقیه هم باز گذاشت و چون دوست داشت یکتا پرستی رو در جهان اشاعه بده اصلا به معروفیت فکر نمی کرد یا به اینکه مثلا بخواد یه نظریه خاص فیزیک مطرح کنه بهش فکر نمیکرد،اون تصویر بزرگتر رو میدید،خدایی خیلی سخته بخوای ذهن آدم ها رو از یه تفکر قدیمی جداشون کنی و بهشون بفهمانی که دنیا رو میشه یه جور دیگه ای هم دید.نزدیک به 200 سال قوانین جاذبه نیوتون شده بود قدرت مطلق بر روی علم فیزیک ، و اونقدر این قوانین رو بعضی دانشمندان برای خودشون گنده اش کرده بودند که هر کجا یه اتفاقی در عالم میافتاد که نمیتونستند تجزیه و تحلیلش کنند می گفتند بعضی اتفاقات در جهان بصورت شانسی رخ میده،یعنی اونقدر متعصبانه با دنیای اطرافشان برخورد میکردند و اونقدر غیر خدا رو در ذهنشان گنده کرده بودند که اصلا این ایده به ذهنشان خطور نمیکرد که شاید ما قوانین رو بلد نیستیم،شاید قانونی هست که من ازش بی اطلاعم،ولی انیشتین چون خدا رو باور داشت اصلا چنین چیزی رو نمیپذیرفت و اتفاقا به همین خاطر به سمت بهترین ایده و نظریه هم هدایت شد

    مثل استاد عزیز و دوست داشتنی ما آقای عباسمنش که تصویر بزرگتر می بینه و به اتهاماتشان عمل میکنه و چون در مدار و فرکانس درستی هستند حقیقتا هر کاری انجام میدهند میشه الگوی بقیه،یهو یه سبک جدید زندگی ،یه سبک جدید فیلمبرداری ،سبک جدید رابطه،بیزینس و…کلن میشه یه سبک جدید که همه هاج و واج میمونن و خوب همه ی ما میدونیم دلیل اصلی این اتفاقات برمیگرده به همین باور توحیدی قدرتمند که خداوند خدای قانون هاست و اعتبارش بر میگرده به الله

    چرا چون دوست نداره به شیوه ی گذشتگان زندگی کنه و نتیجه بگیره

    شاد و تندرست باشید استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    زینت چهارپاشلو گفته:
    مدت عضویت: 2723 روز

    سلام

    همان طور که دانشمندان با پیشرفت علم به قوانین طبیعی جهان پی بردند و می‌توانند براحتی رخ دادن پدیده‌هایی مانند کسوف و خسوف، جزر و مد و ……. را تشخیص بدهند، ما نیز می‌توانیم با درک قوانین حاکم بر جهان هستی، علت اتفاقات زندگی خود را درک کنیم.

    نتیجه تحقیقات استاد این است که تمام اتفاقات بشر، تمام مواردی از قبیل دوستان، وضعیت مالی، وضعیت سلامتی، ارتباط با همسر، فرزندان و اطرافیان، مسائل شغلی و …….. فقط و فقط به یک عامل بستگی دارد و آن عامل باورهای ما هستند.

    باور چیست؟ باور یک فکری است که زیاد تکرار می شود بعضی افکار غالب تبدیل به باور می شوند. مواردی که مدت‌های زیادی به آن فکر یا توجه شده، تبدیل به باور می‌شود.

    حرفهایی که از خانواده شنیده‌ایم، از جامعه و فرهنگ شنیده‌ایم و به آن معتقد هستیم و زیاد تکرار شده‌اند و …….. تمام اینها باور های ما را شکل می‌دهند و این باورها اتفاقاتی از جنس خود را برای ما به وجود می آورند.

    ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس‌هایی به جهان هستیم و باورهای ما اساس و منبع اصلی جنس و نوع فرکانس‌هایمان هستند و این فرکانس‌ها ما را در مداری قرار می‌دهند که در آن مدار اتفاقات و تجاربی هم جنس با باورهایمان را برای ما پدید می‌آورند.

    هر کدام از ما باورها و فرکانس‌هایی داریم که ما را در مدار خاصی قرار می‌دهند و با اتفاقات و شرایطی که در آن مدار هست را تجربه می‌کنیم و به خاطر همین است که شرایط و اتفاقات زندگی افراد با یکدیگر متفاوت است.

    مثلاٌ باورهای افراد در مورد ثروت: بعضی‌ها در رفاه و آسایش کامل هستند و ثروت زیادی دارند، بعضی‌ها به نسبت کمتر، بعضی‌ها در حد نرمال، بعضی‌ها فقیر

    تحقیقاتی که استاد در مقیاس جهانی انجام دادند نشان می‌دهد که شرایطی که افراد ثروتمند یا افراد فقیر تجربه می‌کنند هیچ ربطی به عواملی مانند سن، جنسیت، تحصیلات، استعداد، سرمایه اولیه، موقعیت جغرافیایی و……. ندارد و تنها عامل موثر در جریان ثروتمند شدن یا فقیر شدن فقط و فقط باورهای هر فرد می‌باشد، اگر تحصیلات ملاک بود که دکترای زیادی ثروتمند هستند و دکترایی هم هستند که لنگ کرایه مطبشون هستند، آدم‌های بی‌سواد زیادی هستند که وضع مالیشون خوبه و آدم‌های بی‌سوادی هم هستند که فقیرند.

    استاد معتقدند که هیج یک از عوامل بیرونی حتی یک درصد در روند موفقیت یا ثروتمند شدن افراد تاثیر ندارند.

    ما خودمان خالق زندگی خودمان هستیم و باورهای ما موجب خلق اتفاقات زندگی ما می‌شوند و اگر باورهای ما تغییر کنند شرایط ما نیز تغییر می‌کند.

    این سیستم جهان است. جهان، محیط، اطرافیان، شرایط و اتفاقات را با فرکانس‌های غالب ما و باورهایمان تنظیم می‌کند. تنها کار ما توجه به باورها و اصلاح و تصحیح آن برای تمام عمرمان است و بقیه موارد خودش اتفاق می‌افتد.

    تمام زندگی ما به واسطه چیزهایی است که از پیش فرستاده‌ایم.

    ذَلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ ﴿١٨٢﴾ آل عمران

    این به خاطر آنچه که خود از پیش فرستادید، و گرنه خدا به بندگان ستمکار نیست.

    تمام اتفاقات زندگی ما به واسطه فرکانس‌هایی است که در هر لحظه در حال ارسال آنها هستیم. آیات قرآن تماما آیاتی فرکانسی هستند که به این موضوع تاکید دارند. به همین دلیل است که افعال قرآن، افعال مضارع است.

    برای فهم بهتر میریم سراغ سه آیه اول سوره بقره:

    الم

    ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین: این کتاب که هیچ شکی در آن نیست، راهنمای پرهیزکاران است.

    اولا اینکه هدایت کننده همه انسانها نیست. لللمتقین (ل) برای کسانی که می‌خواهند تقوا پیشه کنند، یعنی کنترل ذهن کنند، یعنی افکاری که در ذهن‌شان می‌چرخد را کنترل کنند به قول استاد مدیریت کنند، افکارشون را فیلتر کنند و فکرهایی که احساسشون رو بد میکنه را ادامه ندهند و یا مدیریتش کنند به سمت افکار مثبت و بهتر

    الذین یومنون بالغیب: کسانی که به غیب ایمان می‌آورند.

    اولین ویژگی مؤمنان اینکه به چیزی که نمی‌بینند ایمان داشته باشند، مومنون فعل مضارع است یعنی همواره در حال ایمان آوردن باشند مثل باور غلط ما ایرانی‌ها نباشه که خب دیگه ما در یک کشور مسلمان به دنیا آمده‌ایم و مسلمان هستیم و ایمانمون درسته و نیازی نیست کاری برای ایمان آوردن انجام دهیم. نه ایمان یک اعتماد و حساب کردن به نیرویی که ما را خلق کرده و به مرور در درون ما شکل میگیره به شرطی که به دنبالش باشیم تا هدایت شویم مثل ابراهیم که چقدر قشنگ در قرآن روند ایمان آوردن ایشان گفته شده . ما باید هر لحظه روی ایمانمون کار کنیم تا ایمان به خداوند آروم آروم در وجود ما شکل بگیره و هر بار قوی تر و بهتر میشه

    خدایا ایمان ما را مانند ایمان پیامبر قوی کن که به جایی رسید گفت اگر خورشید را در دست راست من و ماه را دردست چپ من قرار بدهند تا از ایمانم برگردم، هرگز این کار را نخواهم کرد.

    ویقیمون الصلواه: و صلات بر پا می‌دارند. صلات به معنی توجه کردن، سپاسگزار بودن داشته‌هایمان با احساس خوب و رضایت خداوند را در نظر گرفتن برای هر کاری می‌باشد و این کار هم همواره باید باشد نه یک بار و دو بار و سه بار، همواره باید از صبح تا شب حالمون خوب باشه. چطوری حالمون خوب میشه؟ وقتی که کانون توجهومون بر روی داشته‌هامون است و خداوند هم حواسش بهمون هست و هوامون رو داره. وقتی که هم حالمون خوب باشه، کارهایی انجام میدیم که هم خیرش به خودمون میرسه و هم به دیگران و زندگیمون هر روز بهتر و بهتر میشه و خود به خود از بدی ها و کارهای نادرست دور میشیم.

    و مما رزقناهم ینفقون: و از آنچه که به آنها داده‎ایم انفاق می‌کنند.

    انفاق یعنی از آنچه که خداوند روزیمان کرده به دیگران هم ببخشیم. امر انفاق هم باید همواره باشد نه یک بار و دو بار مثلا هر ماه که حقوق میگیریم بخشی از آن را به نیازمندان ببخشیم و اینکه به چه کسانی ببخشیم در قرآن گفته شده که اول هم به نزدیکان خود ببخشید و بعد و غیره . مهمترین نکته انفاق کردن اینه که با چه نیتی انفاق کنیم و باید با نیت درست انفاق کنیم یعنی ما میبخشیم تا جریانی از نعمت وارد زندگیمون بشه و چندین برابرش را خداوند بهمون برمیگردونه. انفاق‌های ما در واقع به خودمون کمک میکنه نه اون نفری که بهش کمک کردیم.

    این قسمت که نوشته بود، مشخصات یک فرد موفق (بهشتی) و یک فرد ناموفق (جهنمی) خیلی منو به فکر فرو برد. موفق بهشتی- ناموفق جهنمی در کنار هم اومدن این دو کلمه ذهن منو تکون داد. من همیشه فکر میکردم که بهشتی یعنی کسی که اعمال دینی انجام میده و جهنمی هم کسی که اعمال دینی را انجام نمیده و اعتقادی بهش نداره و اصلا این موارد ربطی به موفقیت نداره. خیلی این مورد منو به فکر فرو برد و باید بیشتر کالبد شکافی کنم این موضوع رو

    رفتار و اعمال این دو گروه هم نشون میده که یک رفتار مشخص و تکراری انجام میدن.

    بهشتی یا موفق رفتارهایی که داره که اونو به نتیجه های خوب میرسونه مثلا مطالعه کردن در مورد کارهاش، تمرین کردن، اقدام و حرکت کردن و …. به صورت مداوم نه یک بار و دو بار چند بار

    جهنمی یا ناموفق هم رفتارهایی متضاد بهشتی یا موفق داره بی هدفی، تنبلی و بی انگیزه بودن، حرکت نکردن و ….. به صورت مداوم نه یک بار و دو بار چند بار

    فرکانس به معنای تکرار می‌باشد.

    افکاری که تکرار می‌شوند، باور ما را می‌سازند و باورها تجربیات زندگی ما را

    هر آنچه که در زندگی تجربه کرده‌ایم گذشته، حال، آینده بستگی به باورهای ما دارند.

    اینو بپذیرید که باورها هستند که تعیین کننده‌اند و هر چیزی به غیر از آن یک دروغ بزرگ است که بیش از نود درصد مردم این دروغ بزرگ را پذیرفته‌اند.

    تفاوت عظیم بین افراد موفق و ناموفق در قبول کردن یا نکردن این دروغ بزرگ است.

    اگر این دروغ بزرگ را باور نکنیم بپذیریم که سرنوشتمان دست خودمان است و روی باورهایمان کار کنیم فرکانس‌ها عوض شده و آرام آرام در مداری قرار میگیریم که شادی، خوشبختی، در آن قرار دارد. در مبحث مالی هم باورهایی که در ناخودآگاه ما وجود دارند و ما حتی نیز از آنها آگاه نیستیم مانع اصلی ثروتمند شدنمان می‌شود.

    مهمترین مهارتی که باید داشته باشیم اینه که باورهای محدود کننده را بشناسیم و باورهای قدرتمند را جایگزین کنیم. چون چیزی که ما می‌خواهیم اصلا مهم نیست، اصلا مهم نیست که ما چه چیزی می‌خواهیم بلکه بسیار مهم است که ناخودآگاه ما به چه چیز باور دارد.

    آیا باورمان این است که پول درآوردن کار سختی است؟

    آیا باور داریم که پول درآوردن کار راحتی است؟

    آیا باور داریم که ثروت ما را به خدا نزدیک می‌کند؟

    آیا باور داریم که ثروت ما را از خداوند دور می‌کند؟

    چه باوری داریم؟؟؟

    هیچ کس در هیج جای دنیا با نشستن و فکر کردن به موفقیت، موفق نشده است. بلکه همه چیز بستگی به این دارد که آگاهانه باورهای موجود در ناخودآگاهتان را شناسایی کنید و بدانید چه باورهایی در مودر پول دارید و نقش تعیین کننده این باورها را در میزان درآمدتان درک کنید و تصمیم به تغییر باورها و جایگزین نمودن آنها با باورهای قدرتمند کننده کمک بگیرید. آنوقت آرام آرام همه چی تغییر می‌کند و در مداری قرار می‌گیریم که شرایط و ثروت بهتر و بیشتری از مدار قبلی هست و هر بار که مدار عوض می‌شود کل اوضاع نیز از شرایط، اتفاقات و آدم ها بهتر می‌شوند و با کیفیت‌تر

    وقتی به این روند ادامه می‌دهیم میفهمیم که بازی زندگی، بازی باورهاست.

    پس مهمترین موضوع فقط و فقط تاثیر باورها در زندگی‌مان می‌باشد و هیچ چیزی دیگری نه تنها درجه اهمیت بالاتری ندارد بلکه اصلا هیچ اهمیتی و هیچ تاثیری ندارد.

    اصلا اهمیتی ندارد که الان در چه وضعی هستید، اگر اهمیت این موضوع را باور کردیم و استاد کارکردن روی باورهای‌مان شدیم، استاد پیروی از قلبمان شدیم، استاد کنترل احساساتمان شدیم و بتوانیم استادانه به شرایط و اتفاقات زندگی از زاویه ای نگاه کنیم که به احساس بهتری برسیم، آنگاه افسار زندگی‌مان در دست خودمان است و این بهترین و قشنگترین اتفاق زندگی ماست.

    بهترین روز زندگی ما روزی است که قدرت کنترل آگاهانه زندگی‌مان را به دست بیاوریم. روزی که آگاه شویم خداوند تمام جهان را بر طبق مشیت و بر طبق قوانین ابدی ساخته است، قوانینی که تا ابد ثابت‌اند و هرگز تغییری نمی‎کنند.

    خدایا با تمام وجودم ازت میخوام که کمک کنی به چنین روزی برسیم با تمام وجود

    وقتی که به تجربه پی ببریم که ثروتمند زیستن، طبیعی‌ترین و راحتترین نوع زندگی است، نهایت سپاسگزاری‌مان به خاطر قوانینی خواهد بود که هرگز تغییری در آن رخ نمی‌دهد.

    خدا را باور کنیم

    نظم موجود در جهان را باور کنیم

    و به خاطر این زندگی زیبا و قدرت اختیاری که خداوند به ما عطا کرده سپاسگزار باشیم.

    زندگی یک بازی است و برای اینکه در این بازی برنده باشیم باید قوانین آن را یاد بگیریم.

    اول خودمان خوب زندگی کنیم و بعد به دیگران باد بدیم که خوب زندگی کنند.

    خدا را باور کنیم و جهان را جای بهتری برای زندگی کنیم.

    بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      مریم لقایی گفته:
      مدت عضویت: 1071 روز

      سلام دوست عزیز خانم چهار پاشلو

      چقدر از خوندن کامنت شما لذت بردم وچقدرزیبا آموخته هاتون بیان کردید. .امیدوارم به یاری خدا همه ما بتوانیم اول خوب زندگی کنیم وباور کنیم که می شود جهان رو جای بهتری برای زندگی کرد بسیار ممنونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1541 روز

    سلام به دوستان عزیزم

    این فایل به من یاد داد که مهمترین اصل در پیشرفت مالی ایجاد باورهای ثروتمند کننده است. یعنی تنها اصلی که میتونه زندگی مالی ما رو متحول کنه این هست که باورهای مالی‌مون رو بهبود بدیم. هیچ کار دیگه ای لازم نیست انجام بدیم تو همون کاری که هستیم همون شرایطی که داریم (یعنی یک کاری داریم که انجام میدیم بی کار نیستیم نشستیم تو خونه و بی کار و بدون حرکت نیستیم) میایم میشینیم روی باورهای ثروتسازمون کار میکنیم. میایم قوانین جهان رو درک میکنیم که تمام اتفاقات زندگی ما از روابط دوستان و وضعیت مالیمون گرفته تا میزان سلامتیمون بستگی داره به باورهای ضمیرناخودآگاهمون دقیقا به همون اندازه که خسوف و کسوف رو با درک قوانین مدارات سیارات پیش بینی میکنیم میایم قانون فرکانس و باور رو درک میکنیم که آقا اگر میخوام پیشرفت مالی کنم باید یک سری باور ها یک سری افکار جدید تو سرم تو ذهنم تو ناخودآگاهم بکارم که یکم زمان میبره ولی میام روشون کار میکنم باورهای ثروتمند کننده رو ایجاد میکنم اون وقت ایده ها آدمها شرایط موقعیت ها و اقداماتی الهام میشه بهمون که از همون جایی که هستیم همون کاری که میکنیم هدایت میشیم به انجام یک کاری که نتیجه ی اون کار رسیدن به ثروت بیشتر هست. دور شدن از یک سری ضرر هاست و رسیدن به یک سری منفعت هاست. و هرچقدر بیشتر کار میکنیم نتایج پایدار تر و بزرگ تر میشه ایده ها بهتر میشه آدم های بهتری وارد زندگیمون میشن و به همین ترتیب زندگیمون بهتر میشه نتایج گرفته میشه باورمون تقویت میشه و آروم آروم طبیعی میشه اون مدار ثروت و بعد میریم قدم بعدی باورهای بهتر ایجاد میکنیم، از این فایل آموختم که ورودی ها رو باید کنترل کرد روابط رسانه‌ها اطرافیان باید کنترل کنیم چی میشنویم با کی میریم با کی میایم به چی داریم خودمون توجه میکنیم، وقت بگذاریم در طول روز حداقل یکی دو ساعت ورودی مثبت بدیم به ذهنمون باورهای مثبت بدیم تقویت کنیم خودمون رو و این از هر کاری واجب تره و نتیجه اش و سودش بیشتره. در قرآن هم بارها و بارها اشاره شده که خداوند به بندگانش ظلم نمیکنه و تمام اتفاقات زندگی ما بواسطه آنچه هست که پیشاپیش فرستادیم یا همون فرکانس که پیشاپیش اتفاقات زندگی ما رو رقم میزنه. از این فایل اموختم که سن عامل ثروتمند شدن نیست. چون هم مسن داریم ثروتمند هم مسن داریم فقیر. هم جوان داریم ثروتمند هم جوان داریم فقیر. فهمیدم تحصیلات عامل نیست چون هم دکتر داریم ثروتمند هم دکتر داریم فقیر. هم بی سواد داریم ثروتمند هم بی سواد داریم فقیر. فهمیدم که سرمایه اولیه عامل ثروتمند شدن نیست چون افرادی رو داریم که بدون سرمایه اولیه ثروتمند شدن، فهمیدن جنسبت عامل نیست چون هم مرد داریم ثروتمند هم زن داریم ثروتمند هم مرد داریم فقیر هم زن داریم فقیر و فهمیدم که عامل اصلی باورهاست، هرکی باور ثروتمند کننده داره ثروتمند شده هر کی باور فقر آلود داره فقیر شده. عاشقتونم امیدوارم که زندگیتون سرشار از اتفاقات خوب باشه و سلامت و سعادتمنمد و ثروتمند و خوشبختی و موفق در دنیا و آخرت باشید. محمدصادق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1864 روز

    سلام به رفقای عزیزم

    دیروز پول کم آورده بودیم. خانمم گفت: دیگه اوضاع خیطه، چیزی نداریم.

    پاشدم رفتم تو تاکسی اینترنتی. دوساعتی کار کردم و یه سیصد هزارتومنی شد. خدا رو شکر.

    یه سرویس عجیب بهم خورد. دیدم یه درخواست 13 هزار تومنی اومده که خیلی عدد مسخره ای بود. ولی قبولش کردم، چون درخواست دهنده 100 متر اونطرف تر بود. رفتم به لوکیشن و وایسادم. دو دقیقه گذشت و خبری نشد. دیدم یه دختر خانومی 10 متر جلوتر وایساده و داره سرک میکشه! خودش بود!! بهم زنگ زد و گفت: میشه لطفا بیاید جلوتر؟!!

    گفتم : آره، اومدم.

    رفتم 10 متر جلوتر و سوارش کردم. بعد لوکیشن مقصد رو زدم رو مسیر یاب …. برشیطون لعنت! 650 متر جلوتر بود!!

    آقا خلاصه بردم و رسوندمش، پرنسس کبیر رو. جوری بود که اپلیکیشن، پایان سفر رو که زدم، قبول نکرد، چون حداقل زمان سفر، 2 دقیقه هست و این، گمونم 30 ثانیه ای تموم شد!!

    امروز که این کتاب، نشانه روزانه ام شد، یاد دیروز و این مسافر افتادم و ارتباطش با افکار خودم.

    توی مدتی که توی تاکسی اینترنتی کار میکنم، چندین اتفاق این مدلی برام افتاده. بهم ثابت شده که پول ، لزوما به خاطر اونچه که من بهش اعتقاد دارم، نمی‌چرخه. به خاطر نیاز صاحبش میچرخه. اون هست که پول رو به جریان میندازه و کاملا هم با طیب خاطر . اینه که به راحتی اون رو به من میده تا کارش راه بیفته.

    این مساله در زمینه های دیگه هم قابل تسری هست. پول، به راحتی بدست میاد. راحت تر از اونچه قبلا فکرش رو میکردم، چون مردم راحت تر از اونچه فکرش رو میکردم، پول خرج می‌کنند!

    مرسی. خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 699 روز

    به نام ربّ

    صاحب اختیاری که همه من از اوست و هیچم من هیچ درمقابل ربّ و صاحب اختیارم هیچم

    داشتم رد پامو تو روز شمار تحول زندگیم مینوشتم ، روز 59 بعد که گوشیمو گذاشتم زمین داشتم به اتفاقات روزم فکر میکردم ولی اصلا به اینکه من این قسمتو تو رد پام ننوشتم ذره ای فکر هم نکردم

    قسمتی که مربوط میشه به سه آیه اول سوره بقره که در این کتاب هم بهش اشاره شده

    و یهویی برگه های کپی که گرفته بودم از کتاب رویاهایی که رویا نیستند فصل یک رو تو صفحه 11 مونده بودم ،یهویی برداشتم و خواستم بخونمش

    واقعا نمیدونم چی شد همه اش هدایت خدا بود اصلا هیچ قدرت و اراده ای نداشتم که دارم چیکار میکنم

    اول صفحه نوشته بود اگر خودتان را باور ندارید ، ادامه اشو نخوندم و یهویی گوشیمو گرفتم دستم و یاد عکس از کتابی که توجهمو جلب کرده بود افتادم که در کادر پایین روز شمار تحول زندگی دیده بودم تو قسمت فایل هدایتی روزش که

    فایل رمز پایداری نتایج بود

    زود رفتم سمت عکس کتاب نوشته بود که

    من میتوانم آینده مالی شمارا پیشگویی کنم

    بازم میگم اصلا نمیدونم چی شد ،چرا یعنی میدونم

    همه اش قدرت نیروی عالم خدا ربّ من صاحب اختیارم بود و بس

    وقتی دیدم فایل کتاب رایگانه خوشحال شدم و زود دانلودش کردم

    وقتی شروع کردم به خوندن تا صفحه های 7 خوندم، وقتی داشتم تند تند میخوندم یهویی متوجه شدم که چقدر خوندنم از رو نوشته سرعت پیدا کرده

    من یک سال پیش از خوندن کتاب یا متن فراری بودم و میترسیدم و انقدر با مکث و گیر کردن میخوندم که اصلا دوست نداشتم حتی تو خلوت خودم کتاب بخونم چه برسه به خوندن کتاب یا متنی تو جمع

    همیشه دوران مدرسه فراری بودم از روخوانی چون با مکث میخوندم معلما میگفتن روخوانیت ضعیفه

    حتی پدرم بارها تلاش کرد تا من کتاب بخونم و میگفت سعی کن روان بخونی و من نمیتونستم

    چون اطرافم همه میگفتن چرا نمیتونی و خودمم دیگه باورم شده بود که نمیتونم و فرار میکردم از این مساله

    تا اینکه من پارسال که خواستم تغییر کنم و اولین کتاب از ملت عشق شروع کردم باز هم مکث داشتم ولی گفتم باشه درست میشه من دیگه میخوام تغییر کنم

    و الان که داشتم این فایل پی دی اف کتاب رو میخوندم متوجه شدم که چقدر عالی شده روانخوانی و روخوانیم و تند تند میخونم

    بعد که میخوندم گفتم همه حرفایی که تو کتاب تا اینجا نوشته استاد همه رو تو فایلا شنیدم ولی دنبال یه چیزی بودم میگفتم چی قراره از این کتاب درک کنم و بفهمم

    تا اینکه رسیدم به این قسمت :

    بهتر است برای فهم دقیق ِتر مطالب، سه آیه اول از سوره بقره را توضیح دهم:

    الم ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین

    الذین یومنون بالغیب و یوقیمون اصلوه و مما رزقنهم ینفقون

    وقتی به یقیمون الصلاه رسیدم یهویی مثل یه جرقه از جلو چشمم یادآوری شد و رد شد

    شروع کردم به گریه کردن

    آخه من صبح ساعت 5 بیدار شدم یهویی ،دیشب قرآن و باز کردم و سوره فصلت از آیه 1 برام اومد و شروع کردم به خوندن صفحه 477 بود و بعد خوابیدم

    صبح که بیدار شدم ساعت 5 یه لحظه گفتم خدای من من دلم میخواد قرآن و بخونم هربار شانسی یه صفحه رو باز کردم و ازت کمک خواستم یه بارم تا تقریبا 200 صفحه خوندم ترجمه هاشو ولی دلم میخواد از اول بخونم و عمل کنم بره هدایت هات به گفته هات عمل واقعی بکنم

    بعد تو تاریکی بلند شدم و قرآن و برداشتم چراغ قوه گوشیمو روشن کردم یهویی باز خدا هدایتم کرد اول قرآن و باز کردم و آیه اول قرآن سوره بقره رو خوندم تا آیه 5

    گفتم خدایا کمکم کن بفهممشون

    و بعد خوابیدم و نزدیکای ظهر رفتم برای فروش پفیلا و جاکلیدیام بهشت زهرا و پل طبیعت

    که جریانشو تو رد پای تحولم روز 59 نوشتم

    ولی این یه قسمت قرآن رو ننوشتم اونجا که الان خدا با این هدایتش یادآوری کرد که بهم گفت ببین من انقدر قدرت دارم که یه چیز خیلی مهم رو یادت بیارم و اون خوندن قرآن هست

    من فقط اشک ریختم با خوندن صفحه 9 و 10 و 11 کتاب من میتوانم آینده مالی شمارا پیشگویی کنم

    دقیقا صبح من قرآن و باز کردم این آیاتو خوندم

    گفتم خدای من چی باید بفهمم از این هدایتت که بهم گفته شد ادامه کتاب و بخون

    و در آخر نوشته بودین :

    خدا را باور کن! نظم موجود در جهان را باور کن! و به خاطر این زندگی زیبا و

    قدرت اختیاری که خداوند به تو عطا کرده سپاسگزار باش

    نظم رو الان من دیدم که باز قدرتشو نشونم داد درست وقتی که یکم سردرگم شده بودم

    بهم یادآور کرد که طیبه باورم کن همچنان ادامه بده اصلا نگو که یکی دوبار ذهنت خواست تو رو از مسیر خارج کنه بیای بگی من چرا نتونستم ذهنمو کنترل کنم

    خیلی راحت و طبیعیه، تو آروم باش و آسان بگیر کنترل ذهنتو و سختش نکن و ببین من چقدر خوب و راحت اختیارتو دارم که تو رو بدون اینکه بخوای فکر کنی آوردمت سمت این کتاب که آیاتی که صبح ،قبل اذان صبح خوندی نیم ساعت قبلش ، بهت نشون دادم تا بهت بگم اختیارت دست منه

    و آروم باش بهت کمک میکنم در همه موارد کمکت میکنم تو فقط آروم باش تو فقط باورم کن ،هروقت یه ذره دیدم داری از مسیر خارج میشی خوب بلدم چجوری بیارمت سمت خودم

    خوب بلدم چجوری نگاهتو افکارتو به سمت ربّ صاحب اختیارت برگردونم

    چون قدرتمندم و قدرت فقط و فقط در دست من هست ربّ تو صاحب اختیار تو و نترس و نگران نباش همه چی بهت میدم همه چی بگم موجود باش در لحظه موجود میشه و قدرت خلق زندگیت رو به خودت دادم و تو هم میتونی

    تکاملت داره طی میشه از مسیر لذت ببر و بسپر به من ربّ و صاحب اختیارت منم

    و من چقدر دوست دارم این هدایت های خدا رو که هر لحظه مراقبمه بی نهایت ازت سپاسگزارم خدای من عشق دل من که خوب بلدی عاشق ترم کنی و مراقبمی

    خدای من هر لحظه به کمکت محتاجم کمکم کن

    وای خدای من ، من الان نوشتم و بعد خواستم شروع کنم به خوندن قرآن بسم الله الرحمن الرحیم گفتم یهویی یادآور شد الرحمن الرحمن الرحمن

    یادم اومد صبح بعد خوندن 5 آیه اول سوره بقره باز یه صفحه از قرآن رو شانسی باز کردم الرحمن بود آیه 42 صفحه 533

    جزء 27 و گفتم بخشنده ای به من همه چیز میبخشی و بعد خوابیدم

    الان دوباره خدا بهم یادآور کرد که همه چیز دست خودشه و خوش قدرت فقط در دستان خودشه و به بینهایت دستی که داره بهم همه چی عطا میکنه همه چی بینهایت

    خدایا باز هم بینهایت سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  9. -
    محمد حصاری گفته:
    مدت عضویت: 2044 روز

    🌺به نام خدایی که این قدرت اختیار رو بهم عطا کرده🌺

    اولین بارمه که این فایلو مطالعه می کنم ، تمامی متن این فایل برای من یادآوری قانون بود ، یادآوری تاثیر باور ها بر زندگیم بود ، یادآوری قدرت ندادن به عوامل بیرونی و قدرت دادن به درون بود.

    باور هایی که تو این فایل متنی مثال زده شده :

    💎پول درآوردن راحت ترین کار دنیاست

    💎 هرچقدر ثروتمندتر بشم نزد خداوند محبوب ترم

    💎تقدیرم اینه که ثروتمند بشم

    💎از راه های طبیعی و درست میتوان ثروتمند شد

    💎 ثروتمندان از راه های درست و حلال به ثروت رسیده اند

    💎پول مهم ترین و اساسی ترین موضوع در زندگی است

    مهم‌ترین موضوع ، فقط و فقط تأثیر باورهامون تو زندگیمونه. هیچ چیز دیگه ای نه تنها درجه اهمیت بالاتری نداره ، بلکه اصلا هیچ اهمیت و هیچ درجه‌ای

    نداره.

    🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼

    از خدا میخوام هممونو به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کنه 🌌

    از خدا میخوام کمکمون که تنها خودشو بپرستیم و تنها از خودش یاری بجوییم 🪐

    از خدا میخوام با نشونه هاش کمک کنه ایمانمون قوی تر بشه 💫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1150 روز

    سلام به استادباهوش وتوانمندم .

    به خودم میبالم که استادی مثل شماراانتخاب کردم وازداشتن الگوی مناسبی مثل شما،فیض میبرم .

    ازاین‌که هم مداروهم فرکانس شماهستم ،به خودم افتخارمیکنم .

    هیچ وقت ،هیچ زمانی کسی برای رشدوپیشرفت عقلی ،که منجربه بدست اووردن سلامتی ،روابط عالی ،ثروت وارتباط معنوی باخدابشه ،راهی رابهم نشون نداده بود.

    تنهاچیزی که ازقبل شنیده بودم ،این بودکه به هرآنچه فکرکنی میرسی ،واونوجذب میکنی وبیشتردررابطه بابدست اووردن ،ثروت بود.نه چیزدیگه .

    اینکه چکارکنی وچطوری به پکیج کامل خوشبختی برسی راازکسی من نشنیده بودم .چرابامباحثی آشنابودم که چکارکنی فلان چیزرابدست بیاری وغیره .

    امادرمورد،اینکه چکارکنی ،بتونی همه چیوباهم داشته باشی ،رانمیدونستم .

    وقتی بااستادآشناشدم ،دیدم که توتمام فایلهاش فقط وفقط درباره ی باورهای قدرتمندحرف میزنن .درواقع حذف باورهای قدیم وایجادباورهای جدید.چون ازباورهای قدیم که چیزی عایدمون نشده بود،پس بایدتغییرشون میدادیم .

    خب یه کم سخته که بتونی عادتهای گذشتتو،زیرپابزاری وباورهای جدیدراتومغزت کنی ،ومدام اونهاراتکرارکنی تاقبلیها،حذف ومحوبشن .

    اولین کاری که بایدبکنیدبه نظرم اینه که اولاقبول کنیدوبپذیریدکه نیازبه تغییرات باورها،دارید.

    ینی بدونیداگه زندگیتون ریتم درستی نداشته ،به خاطرباورهای کهنه وسمی خودتون بوده .باورهایی که اکثرا،تقلیدی وبدون فکربوده .

    دوم اینکه قبول کنیدتوزندگیتون هراتفاقی براتون افتاده ،مقصراصلی خودتون بودید.البته این به معنای این نیس که خودتون راسرزنش کنید.فقط کافیه که دنبال مقصرنگردیدوباتوجیه وتوضیح کسی یاچیزی ،راعامل اشتباهات واتفاقات ناجالب خودتون ،ندونید.

    بعدباتمایل وذوق واشتیاق شروع به حرکت کنید.

    طبیعتامنظورم ازحرکت ،حرکت جسمی نیس بلکه شروع به تغییروتحول ذهن خودتون کنید.برای تغییرافکارتون ،وقت بزاریدوبدونیدهرچی بیشتروقت وانرژی بزارید،بیشترنتیجه می بینید.

    به قول استادازسوالاتی مثل چه جوروچطوری وغیره ،لطفا دست بکشیدوفقط توجه وتمرکزتون رابه تغییرات شخصی خودتون بدید.

    نیازی هم نیس عجله کنید.بازبه قول استاد،باورهایه شبه بوجودنیومدن که بخان ،یه شبه هم ازبین برن .

    همین که خاستیدوشروع کردید،عالیه .

    آفرین به من وآفرین به شماوآفرین به هرکسی که باتغییرات خودش ،میخادازاین جهان ،حق وسهمش رابگیره .

    بعدازاین مراحل ،من اولین کاری که کردم ،این بودکه دست ازکنترل همسروفرزندانم وهمه ی کسانی که باهاشون درارتباطم ،برداشتم .

    سعی کردم فقط به رفتارهاوعکس العمل های خودم توجه داشته باشم .

    روندتکاملی یه چیزطبیعیه که بایدحتمن بهش اهمیت بدیدتاتوقعاتتون ازخودتون ،بالانره .که بعداگه نتونستید،خودتون راسرزنش کنید.

    اشتباهاتتون رابپذیریدوسریع ازش ردبشید.چون قراره تمام توجه وتمرکزمابه مثبتهاباشه .

    سعی کردم روزانه به این قضیه نگاه کنم .ینی هرروزحواسم راجم میکردم که درست عمل کنم .البته اینم بگم ،هر باور درستی که یادگرفتم ازاستادبود.چندماه تمام تمرکزم راروی گوش کردن ،فایلهای استادگذاشتم تابدونم باورهاوقوانین جهان چیا،هستن .واگرنه خودم علم وغیب که نداشتم .

    تکراروتکرارهرروزم برای گوش دادن فایلها،نیروی عجیبی بهم میدادوذوق وشوق منوبیشتروبیشترازروزقبل میکرد.

    انگیزهاوهدفهام فرق کرده بود،انگارقدرت گرفته بودم .نمیدونیدچقدرمشتاق بودم که بتونم درست عمل کنم واشتباهات گذشته راتکرارنکنم .هرروزمچ خودمومی گرفتم ومی گفتم اشکالی نداره .سعی کن تکرارنکنی .

    بالاخره هرروزبایه اتفاق تازه مواجه می شدم ومن میخاستم توهمه ی زمینه ها،درست ومتفاوت باقبل ،عمل کنم .

    اینکه میخاستم خودمومحک بزنم که ببینم چن مرده حلاجم ،وبرام دیدن تغییراتم مهم بود،خیلی خوب بودوبیشترکمکم میکردکه به پیشرفت خودم فکرکنم .

    هرروزخودموباروزقبلم مقایسه میکردم وهرجاکه موفق میشدم ،می گفتم آفرین عزیزم تومیتونی ،ینی بایدبتونی .

    باورفراوانی

    باوربه وجودوهدایت خداوند

    باورسلامتی

    باور،روابط عاشقانه

    باورقوانین جهان هستی

    باوراینکه توخالق همه چی دراین جهان هستی.

    وهزاران باوردیگه ،وریزریزکردن همه ی این باورهایی که گفتم .درواقع درپس هرکدوم ازاین باورها،هزاران باورهای دیگه ای وجودداره که تواتفاقات زندگی باتک تک اونهامواجه میشی وبایدباپذیرفتن هرکدوم ازاونها،بتونی ازپسشون بربیایی .

    نمی دونید،وقتی تغییرات خودت راببینیدوبه احساس خوب برسید،چ شوق وشعفی دردرونتون ایجادمیشه وکم کم که نتایج راهم که ببینید،دیگه هیچی دیوانه وسرمست میشیدوافسوس اینومیخوریدکه ای کاش زودتراینا،پی به این قانون میبردم .

    خدای من مگه میشه ،مگه داریم چقدهمه چی راحت وآسون بود.فقط لازمش خاستن من برای تغییرات باورهابود.

    ازاینکه دست ازباورهای کورکورانم برداشتم ،ازخداسپاسگزاری میکنم .

    ازاینکه هرروزپیشرفت ورشدخودم رامی بینم ،ازخداسپاسگزاری میکنم.

    متعجب ترازهمه ی اینها،اینه که باتغییرباورهای تو،باورهای اطرافیانت که باتوهم مدارهستن هم تغییرمیکنه بدون اینکه توتلاش خاصی کرده باشی .

    خیلی شیرین ولذت بخشه که همه ی اعضای خانواده ی خودت ینی همسروفرزندانت ،باتوهم فرکانس بشن .این ینی اوج خوشبختی .

    من درعرض یکسال تونستم به خیلی چیزهامثل روابط عالی باهمسروفرزندانم ،سلامتی ،ارتباط خوب باخدای خودم بگیرم .وبابت ثروت هم بگم کلی باپارسال خودمون فرق کردیم وامسال بی دقدقه وراحت زندگی کردیم .مطمئنم اتفاقات خوب در،راهن .عجله ای ندارم ودیگه همه چیوبه خدای خوبم سپردم .

    من فقط وظیفه دارم به هرطریقی شده حتی زمانهای نابه سامان وناجالب زندگی ،حال خودموخوب نگه دارم وازاحساس خوب خارج نشم .که ترفنداشم ازاستادیادگرفتم .

    باورها،عامل اصلی ونیازاصلی برای تغییرات هرانسانی هستن تاتوروبه اوج برسونن .پس دست بکاربشید،وقت طلاس .

    هدرش ندید.

    استادخوبم استادمهربونم ،عاشقتم .

    قربونت شم که انقدانرژی مثبتی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: