دیدگاه زیبا و تأثیرگزار علیرضا عزیز به عنوان متن انتخابی این فایل:
استاد اولین چیزی که توی ذهنم میوفته وقتی این همه معروفیت و محبوبیت البرت انیشتین رو میبینیم , اون ایه از قران هستش که میگه گفته های اونا تورو ازرده نکنه که عزت واقعی از ان خداست . مطمئنم که انیشتین خیلی به خدا باور داشته و توی اعماق وجودش خدارو پذیرفته و بخاطر همین هم خداوند عزت بسیاری رو بخشیده بهش و این همه شهرت جهانی پیدا کرده
1- همواره کنجکاو بمانید
– همیشه به جزئیات همه چیز توجه کنیم
– کنجکاو بودن یک کار مقدس هستش
استاد این کنجکاو بودن هستش که درهای عظیم حقیقت و فکت های جهان هستی رو به روی ما باز میکنه . میگن خداشناسی از خودشناسی میاد و هرچقدر خودمون رو بیشتر بشناسیم و به ویژگی ها و شیوه خلقتمون ببشتر پی ببریم بیشتر خدارو درک میکنیم و هرچقدر خدارو بیشتر درک کنیم بیشتر پیشرفت میکنیم و نعمت های بیشتری در جهان در اختیارمون قرار میگیره و این کنجکاو بودن خیلی کمک میکنه در خودشناسی وقتی کسی به خودش نگاه کنه و خودش رو بیشتر بشناسه قطعا به حقانیت خداوند پی میبره
– بچه ها خیلی کنجکاو تر از ما هستن
و این هم بخاطر ویژگی خدایی بودن هستش که تو بچه ها خیلی بیشتر خودش رو نشون میده همونجوری که مخصوصا توی دوره زندگی در بهشت , وقت گزاشتن با بچه ها حال ادم رو خوب میکنه . نه تنها اونجا بلکه هرکی اطراف خودشو نگاه کنه و به بچه ها توجه کنه میبینه که چقدر در لحظه زندگی میکنن و به مثل انیشتین نگران اینده نیست چون اینده خودش میاد
– مثل بچه ها درمورد بدیهی ترین موضوعات مثل بی رنگ بودن اب یا تابش خورشید فکر کنیم و کنجکاو باشیم و تعقل کنیم . این عین ایه قران هستش که وقتی خداوند سبحان ( من ازین صفت خدا خیلی خوشم میاد سبحان یعنی پاک و منزه اصن وقتی میگم پاک و منزه روانم یه جوری میشه که من یه خدا دارم و خدام پاک و منزه هستش ) میخواد ویژگی مومنان رو تعریف کنه میگه که همان هایی که در چگونگی افرینش خلق و طبیعت تعقل میکنند . این ها هستند افرادی که هر لحظه دارن ایمان میارن
استاد من خودم بعضی وقتا با خودم میگم چقدر اطافمون نشونه هست که میتونیم با تفکر بهش به خداوند پی ببریم یا اصن حداقل به حال خوب برسیم . مثلا از وقتی که تلاش میکنم توجه کنم به طبیعت با خودم میگم چقدر بیشتر ادما یا حتی خود قدیمم بی توجه و بی ذوق و شوق هستن نسبت به خیلی چیزا . اگه مثال بخوام بزنم اینکه خیلی وقتا شده از کنار درختان میگزرم اصلا بهشون توجه نمیکنم یا موقعی که داره بارون میاد یا هرچیز خیلی خفنی که واسه ما خیلی بدیهی شده . بعدش میام تصور میکنم که فرض میکنم من از یه سیاره دیگه اومدم به کره زمین و وقتی بارون میاد چی جوریه ؟ چقدر خفنه که از بالا داره اب میاد از اون بالا بالا هایی که اصن نمیدونی کجاست و میپری و نمیتونی لمسش کنی . یا مثلا درختایی که با خودم میگم چقدر این خلقت خفنه که یه همچین چیزی از زمین زده بیرون و هر روز داره قویتر و کلفت تر میشه اصن مگه میشه از زمین یه چوب بزنه بیرون ؟ بعد اینقدر به هیجان میام و خدارو شکر میکنم که میگم خدایا شکرت که اینهمه چیز برای ما افریدی
– کنجکاوی به دقت نیاز داره
– بخوایم که همیشه متوجه همه چیز باشیم
– سوال بپرسیم از خودمون از خدا و از مردم تا جواب بگیریم
– سوال پرسیدن بهتر از ندانستن هست
– یک فردی که کنجکاو هست زندگی شادتری داره
– اصول موفقیت البرت انیشتین کنجکاو بودنش است
استاد خود شما یادمه تو یه فایل گفتین و توی کتاب رویاهایی که رویا نیستند هم اینو گفتین اگه اشتباه نکنم شایدم چگونه فکر خدارو بخوانیم بود که گفتین بزرگترین حقیقت ها از یک شک بزرگ سرچشمه میگیرن . ما شک میکنیم کنجکاو میشیم و میریم سمتش که بدونیم داستان چیه و توی این مسیر به خیلی از چیزا میرسیم
2- من استعداد یا توانایی خاصی ندارم و هیچ فرقی با ادم ها نمیکنم من فقط بیشتر از بقیه ادم ها روی یک مسئله فکر میکنم
این فکر کردن هم باز از روی کنجکاو بودن خیلی زیادی میاد که باعث میشه اگه که بین راه یکم خسته شد باز هم برگرده و کنجکاویش بهش انرژی بده برای فکر کردن و توجه کردن و مسئله رو حل کنه
– افراد زیادی هستن که تا یک قدمی هدف میرن و ناامیا میشن و برمیگردن
– افرادی که کار رو تموم میکنن و نتیجه میگیرن ازون کارشون کم هستن توی دنیا
به قول خود شما استاد عزیز که توی دوره عزت نفس مارو به تموم کردن کار ها نصیحت کردین و گفتین هر تصمیمی که میگیرین تا اخرش برین مگر اینکه وسط راه فهمیدین که این راه اشتباهه و فقط در این صورت بی خیال شید . چون کارهایی که تموم نمیشن فقط وقت و انرژی ادم رو طلف میکنن همین
– با تمام وجود باید تلاش کنیم تا به هدفمون برسیم
3- تمرکز بسیار بالا
– برای اینکه نتیجه بگیریم باید تمام نیروها و تمرکزمون رو در یک جهت به کار بگیریم
– هروقت پراکنده کار کنیم به جایی نمیرسیم
– رمز موفقیت اینه که نه تنها اینکه تمام نیروهارو فقط بزاریم روی یک موضوع , بلکه تا اون موضوع رو حل نکنیم نباید بریم سراغ مسئله بعدی
– افراد موفق کسانی هستند که هرکاری میکنن چه کارای روزمره چه کاراهای دیگه فقط دارن همون کارو میکنن
اوشو میگه که : اگه داری غذا میخوری فقط غذا بخور . اگه داری قدم میزنی فقط قدم بزن . اگه داری سیگار میکشی فقط سیگار بکش . و اگه داری هر کاری میکنی فقط همون کار رو بکن
– اگر داریم یه کاری میکنیم و حواسمون یه جای دیگست درواقع اون کار رو نمیکنیم و اون کار هیچ نتیجه ای نداره
– اگر تموم تمرکزمون رو بزاریم روی یه چیز , کارای خیلی خیلی بزرگی میتونیم بکنیم
– تمرکز باعث قدرت میشه مثل اشعه های خورشیدی که در یک نقطه جمع میشوند
4- تخیل
– تخیل مهمتر از دانش است
خیلی خیلی از حقایق جهان و تمام اختراعات جهان مثل هواپیما و لامپ و ماشین و از تخیل سرچشمه میگیره هر اختراع و خلق از تخیل شکل میگیره
– اگر خواسته ای داریم باید اینقدر اون خواسته رو تجسم و تخیل کنیم تا بهش برسیم و دست پیدا کنیم
– اگر نگاه کنیم به چیزایی که همین الان توی زندگی داریم , میبینیم که قبلا خیلی به اون فکر کرده ایم
– فقط باید نوک قله و لحظه ی رسیدن به هدف رو تخیل کنیم و از همه مهمتر احساسش کنیم
– نباید اصلا مسیر رو تخیل کنیم چون مسیر به ما گفته میشه ما فقط باید مقصد رو تخیل کنیم
– خیلی ها اینقدر از قوه تخیلشون استفاده نکردن که زنگ زده و فرسوده شده بس که کار نکردن و تمرین نکردن
5- کسی که اشتباهی نکرده تا حالا هیچ موفقیتی کس نکرده
– از اشتباه کردن نترسیم
– اشتباه جزئی از روند تکامل بشر و جهان است
– هر موفقیتی با تجربه اشتباه بوجود اومده
– کار درست رو موقعی میکنیم که تجربع داشته باشیم
– ما موقعی تجربه خیلی بالایی داریم که موقعی که اشتباه کنیم
و ما موقعی اشتباه میکنیم که تصمیمی رو بگیریم
– اشتباه ها باعث این نمیشن که موفق نشیم . باعث میشن که مسیر درست رو پیدا کنیم
– تصمیم بگیریم و اگر حتی نتیجه نگرفتیم اون اشتباه کمک میکنه که در مرحله بعدی نتیجه بگیریم
– هرکسی بیشتر اشتباه کنه تجربه بیشتری داره
– هیچ فرد موفقی نیست که اشتباه نکرده باشه
– حرکت کنیم همیشه و هیچوقت واینستیم
حرکت کنیم یا اشتباه میکنیم تجربه کسب میکنیم و در مرحله بعد موفق میشیم یا موفق میشیم
– خیلی ها میترسن که اشتباه کنن بخاطر همین هیچ حرکتی نمیکنن و بخاطر همین هرگز موفق نمیشن
-ادم ها با هربار اشتباه در اختراعات و ابزار ها و ماشین ها باعث شدن پیشرفت بسیار زیادی شکل بگیره توی تکنولوژی
– حرکت کنیم و اگر اشتباه کردیم تجربه کسب میکنیم و با همون تجربه ها ثروت و سلامتی و رابطه خوب کسب میکنیم
6- من هیچ وقت به اینده فکر نمیکنم اون خودش میاد
– ما فقط باید برای امروز زندگی کنیم فقط برای امروز خوب باشیم فقط برای امروز حالمون خوب باشه
– نگران مشکلی که برامون تو اینده پیش میاد نباشیم مگر اینکه بخوایم امروز کاری کنیم تا اون مشکل فردا حل بشه
– خیلی ها تصمیم نمیگیرن بخاطر ترس از مشکلات اینده
– اگر هر مشکلی توی اینده قرار باشه اتفاق بیوفته جوابش هم بهمون الهام میشه و توی خود مسئله است
– ان مع العسر یسرا : مطمئن باش که با هر سختی اسانی است
– 99 درصد مشکلاتی که ما فکر میکنیم ممکنه در اینده به وجود بیاد هرگز به وجود نمیاد مگر اینکه خیلی توجه کنیم و بهشون انرژی بدیم
– کافیه که حالمون خوب بشه و تمرکز و دقت داشته باشیم تا جواب هر مشکلی رو توی خود مشکل پیدا کنیم
– وقتی که ارامش داریم جواب بهمون گفته میشه
– وقتی افسرده و عصبی باشیم هیچ راه حلی بهمون گفته نمیشه
– مسئله و مشکل برای این اومده که حرکت کنیم و پیشرفت کنیم و بزرگ بشیم
– فقط برای امروز زندگی کن
7- سعی نکنیم موفق باشیم سعی کنیم با ارزش باشیم
– اگر باارزش باشیم موفقیت دنبال ما میاد
– دنبال موفقیت نباشیم دنبال خلق ارزش باشیم
– هرچقدر ارزشمند تر بشیم ثروتمند تر و عزیز تر و موفق تر میشیم
8- دیوانه کسیه که یه کاری رو دوباره و دوباره انجام میده و انتظار نتیجه متفاوت داره
– اگر مثل قبل فکر میکنیم مثل قبل نتیجه میگیریم
– اگه میخوایم نتیجه تغییر کنه باید باور های ما افکار ما و اعمال ما تغییر کنه
– با عوض کردن کسب و کار ثروتمند نمیشیم
– اگر داری مثل قبل زندگی میکنی نتیجه مثل قبل خواهد بود
– اگه بخوایم نتیجه تغییر کنه باید اعمال تغییر کنه و اگر بخوایم اعمال تغییر کنه باید افکار تغییر کنه و اگه بخوایم افکار تغییر کنه باید باور هامون تغییر کنه
– هرروز به دنبال یاد گرفتن و اصلاح خودمون باشیم
– پشتکار زیاد فایده ای نداره اگر باورامون اشکال داشته باشه
– سرهنگ ساندرز خودشو اصلاح کرد تا موفق شد
– هرروز باید سوال کنیم که امروز چه طور باید بهتر عمل کنم ؟
9- دانش از تجربه میاید
– سراغ کسب اطلاعات بیهوده نریم
– دانشی که تجربه اثباتش نکنه دانش نیست حرف مفته
– اجداد ما دانشگاه نرفتن ولی تجربه دارن و بخاطر همین هم حرفای خوب میزنن
– اگه میخوایم پیشرفت کنیم باید زودتر اشتباه کنیم و زیاد هم اشتباه کنیم
– اشتباه باعث تجربه میشه . تجربه باعث تصمیم درست میشه . و تصمیم درست باعث موفقیت میشه
– حرکت کنیم و قدم برداریم و اقدام کنیم با مطالعه و فکر درست و ایمان
10- اگر میخوای توی یه بازی برنده بشی اول قوانینشو یاد بگیر
– اگه میخوایم خوب زندگی کنیم در جهان پس باید قوانین جهان هستی رو یاد بگیریم
– اگر رابطه خوب میخوایم اگر ثروت میخوایم اگر سلامتی میخوایم باید قوانینشو خوب یاد بگیریم
– ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس هستیم و اتفاقاتی که در زندگیمون میوفته ارتباط مستقیم داره با این فرکانس ها
– افکار ما شرایط رو ایجاد میکنه نه تقدیر و نه سرنوشت و نه شرایط بیرونی
– زندگی یک بازیه قانونش رو یاد بگیر تا برنده بشی
– همیشه شباهت کسب و کارهای موفق و روابط رو پیدا کنیم و اونارو اصول زندگیمون کنیم
سپاسگزارم از خودم که اینقدر خوب دارم روی خودم کار میکنم
سپاسگزارم از خدا که بهم فرصت میده روی خودم کار کنم
و سپاسگزارم از استاد عباس منش که اینقدر زحمت میکشن و دستی از دست خداوند هستند
و سپاسگزارم از دوستان که با کامنتای خوبشون باعث پیشرفتم میشن
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD490MB41 دقیقه
- فایل صوتی رمز شهرت آلبرت انیشتین38MB41 دقیقه
part 3
دوستان نکته ی خیلی مهم اینه که وقتی که آرامش داریم جواب ها به ما گفته میشه. وقتی که در نگرانی هستی در حالت عصبانیت هستی، افسرده هستی، هیچ راه حلی بهت گفته نمیشه، فقط اوضاع رو بدتر میکنی.
قانون اینه: نگران مشکلات در آینده نباش، به محض اینکه بهش برسی راه حلش تو خودش هست. اما کی راه حل رو میبینی؟ موقعی که آرامش داشته باشی، موقعی که حالت خوب باشه، موقعی که ایمان داشته باشی به خداوند، موقعی که مطمئن باشی که ” إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً “. داستان جنگ احزاب یادم میاد. جنگ احزاب جنگی بود که تمام قبایل عرب بر علیه پیامبر متحد شدن، یهودی ها، مسیحی ها، کفار، مشرکین، همه باهم گفتن ما اینا رو باید نابود کنیم و حمله کردن. خوب نگرانی طبیعی بود، اصحاب نگران شدن اما پیامبر حالش خوب بود، مطمئن بود که ” إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً ” در درونش راه حل هست. راه حل پیششون بود، راه حل باهاشون بود. (دوستان اگر آرامش داشته باشید می بینید راه حل در دل مشکله، باهاشه. فقط باید نگاه کنی بهش، توی دل مشکلت نگاه کن، به اینور و اونورش نگاه کن پیداش خواهی کرد.) راه حل این بود: یه خندق بزن دور شهر. سلمان فارسی این راه حل رو بهشون داد و بعد مشرکین اومدن، کفار اومدن، یه مدت بودن، چند روز بودن دور خندق، تشنه شون شد، گشنه شون شد، توی گرما بودن، باهم اختلاف کردن و بعد برگشتن و مسلمونا پیروز شدن. بدون اینکه نبردی بکنن. سخت ترین و خطرناکترین جنگشون بدون هیچ مسئله ای به شکل بسیار ساده و راحتی برطرف شد. به خاطر اینکه آرامش داشتن، به خاطر اینکه در دل هر مسئله ای راه حل هست.خدا بهت میگه، بهت الهام میشه، بهت وحی میشه. فقط آرامش داشته باش، فقط امید داشته باش، فقط مطمئن باش، فقط نگاه کن، فقط توجه کن.
توی زندگیم و توی دفترم خیلی خیلی زیاد این اتفاق افتاده، توی شرکتم، توی کسب و کارم همیشه به بچه ها میگم، هروقت یه مشکلی به وجود میاد و خیلی نگران میشن میگم نگران نباشید، راه حلش تو خودشه فقط باید دقت کنیم بهش، مدیریتش میکنیم. سوال مهم اینجور موقع ها اینه: چطور مدیریتش کنم؟ راه حلش چیه؟ به مشکل کاری نداشته باش، درگیرش نشو، نگرانش نباش. حتما راه حلش هست و مسئله و مشکل برای این اومده که تو بزرگ بشی، برای اینکه پیشرفت کنی، برای اینکه حرکت کنی. اگر مشکلی نباشه کسی حرکتی نمی کنه که. فقط ازت میخوام که نگران نباشی. در این لحظه کارتو عالی انجام بده. به قول بچه های انجمن NA (انجمن معتادان گمنام) یه جمله ی خیلی معروفی دارن میگن: فقط برای امروز زندگی کن. برای امروز پاک بمون. نگران فردا نباش. فردا میاد می بینیش، و مطمئن باش که اگر این شکل زندگی رو ایجاد کنی برای خودت همیشه فرداها زیبا و زیبا و زیباتر خواهد بود و در دل مشکلات فرداها راه حل ها هست و همون مسائل و مشکلات باعث پیشرفت و ثروتمند شدن تو خواهد شد.
مورد دیگه ای که آلبرت انیشتین بهش اشاره میکنه اینه که سعی نکنید موفق باشید سعی کنید با ارزش باشید. دوستان اگر با ارزش باشید موفقیت دنبالتون میاد. موفقیت دنبال کسی که ارزشمنده میاد. نگرانش نباش، حرکت کن، استعدادهات رو پیدا کن، پیشرفت هات شروع بشه. حرکت کن، تواناییهات رو پیدا کن. دنبال موفقیت نباش، دنبال خلق ارزش باش. خودت رو ارزشمند کن به واسطه ی توانمندیهات، به واسطه ی نیروهایی که خداوند در درونت گذاشته. موفقیت دنبال تو خواهد اومد. هرچقدر که ارزشمندتر بشی ثروتمندتر میشی، هرچقدر که ارزشمندتر بشی ارزشی داری که به مردم ارائه کنی و اونا از این ارزشت استفاده کنن. هرچقدر که ارزشمندتر شوی موفقیت خودش به دنبال تو خواهد اومد این یک قانونه.
آلبرت انیشتین یه جمله ی خیلی خیلی معروفی داره و اونم اینه که: دیوانه کسیه که یه کاری رو دوباره و دوباره و دوباره انجام میده و منتظر نتایج متفاوته، این آدم دیوانه ست! تعریف دیوانه از نظر آلبرت انیشتین اینه. اگر دارید مثل قبل فکر میکنید مثل قبل نتیجه می گیرید، اگر مثل قبل زندگی میکنید مثل قبل نتیجه می گیرید، اگر مثل قبل کار میکنید مثل قبل نتیجه می گیرید، این یک قانونه. اگر میخوای نتایج متفاوت باشه باید تغییری در رفتار، در افکار و در باورهای تو به وجود بیاد. اگر داری مثل قبل و با باورهای قبلی کسب و کارت رو شروع میکنی همون نتیجه ای رو میگیری که در کسب و کارهای قبلی گرفتی. فکر نکن با عوض کردن کسب و کارت ثروتمند میشی. اگر قبلا بارها ورشکست شدی با همون سیستم فکری، با همون باورها، با همون عملکرد، با همون اعتقادات اگر کار جدید رو شروع کنی همون نتیجه رو به وجود میاری. اینو بدون اگر داری مثل قبل زندگی میکنی نتیجه ت مثل قبل خواهد بود، حتی اگر 100 سال این کار رو ادامه بدی مثل آب در هاون کوبیدنه.
اگر میخوای موفق بشی باید رفتارت تغییر کنه، اگر میخوای رفتارت تغییر کنه باید افکارت تغییر کنه، اگر میخوای افکارت تغییر کنه باید باورهات تغییر کنه و اگر میخوای باورهات تغییر کنه باید بخوای که تغییر کنی. باید با تمام وجود بخوای و براش وقت بذاری که تغییر کنی، اون وقت نتایج تغییر خواهد کرد من به تو قول میدم، این یک قانونه. این یک قانون ابدیه برای موقعیت، برای پیشرفت، برای حرکت کردن.
هرروز به دنبال اصلاح خودت باش، هرروز به دنبال یاد گرفتن درس های جدید باش، هرروز به دنبال ایجاد ارزش باش، هرروز به دنبال ارتقای شخصی خودت باش. نقاط ضعفتو پیدا کن و اونها رو بهبود ببخش، نقاط قوتتو پیدا کن و روی اونا بیشتر و بیشتر کار کن تا نتایج تغییر کنه، تا اتفاقات خوب برات بیفته. فکر نکن یه کیسه پول از اون بالا خدا برات میندازه، فکر نکن شانسی به جایی میرسی، فکر نکن به خاطر پشتکار زیاد به جایی میرسی، نه پشتکار زیاد فایده ای نداره اگر باورها و افکار همون باشه. اگر کسی با پشتکار خیلی زیاد میخواد طلوع خورشید رو ببینه اما داره به سمت غرب حرکت میکنه اصلا مهم نیست که چقدر پشتکار داره، اصلا مهم نیست که چقدر حرکت میکنه، اون به هدفش نمیرسه، اون مسیرشو داره اشتباه میره.
یه داستان خیلی معروفی هست از سرهنگ ساندرز کسی که مرغ کنتاکی (KFC) رو به راه انداخت و اون این بود که میرفت دستور پخت غذاش رو به بقیه ی رستوران دارها نشون میداد و میگفت من یک دستور پخت جدید دارم برای پخت جوجه و این کار رو انجام بدید و هرچقدر که درآمد کسب کردید درصدشو به من پرداخت کنید. اونا مسخرش میکردن. اون 1009 بار به 1009 رستوران متفاوت رفت برای اینکه با اونا قرارداد ببنده و هربار جواب رد شنید. اما تفاوت اون با بقیه ی افراد این بود که هربار جواب رد میشنید به خودش میگفت من چه رفتاری رو نشون بدم؟ دفعه ی بعد چطور فکر کنم؟ چه باوری رو ایجاد کنم جواب بهتری میگیرم؟ چه ظاهری داشته باشم؟ چه جمله ای رو اول بگم؟ چه حرفی رو اول بزنم؟ چه نتیجه ای رو اول بازگو کنم؟ با چه احساسی صحبت کنم؟ با چه باوری حرف بزنم نتیجه ی بهتری میگیرم؟ و این بود که موفق شد و اینقدر ثروتمند شد و در سن 60 سالگی یه کاری رو شروع کرد و یکی از ثروتمندترین مردان جهان شد.
هرروز به دنبال اصلاح خودتون باشید، هرروز به دنبال پیشرفت باشید اگر میخواید موفق بشید. هرروز از خودت سوال کن که امروز چطور میتونستم بهتر عمل کنم؟ و فردا چطور میتونم بهتر از دیروز عمل کنم؟ و این رمز موفقیته. اگر داری مثل قبل فکر میکنی، مثل قبل عمل میکنی، مطمئن باش که مثل قبل نتیجه میگیری. هرفکر دیگه ای غیر از این دیوانگیه، یه دیوانگی محض.
یه جمله ی معروف دیگه ای داره آلبرت انیشتین با این عنوان که دانش از تجربه میاد. تجربه هست که مهمه. دوستان سراغ بحث های فلسفی نرید. سراغ کسب اطلاعات بیهوده نرید. اگر بخوای موفق بشی باید دست به کار بشی. خیلی خوبه که مطالعه داشته باشی، خیلی خوبه که کارا رو از قبل بررسی کنی و یاد بگیری. اما فکر نکن تمام آنچه که برای کسب و کارت نیاز داری توی کتاب ها نوشته شده، خیلیاش تجربیه، خیلیاش آزمون و تجربه س، خیلیاش تو حرکت به وجود میاد.
تنها منبع دانش تجربه س. دانشی که تجربه اثباتش نکنه دانش نیست، حرف مفته. افرادی که موفق هستند افراد تجربی هستند. چرا انقدر پدربزرگ های ما عالمند؟ چرا انقدر حرفای قشنگ به ما میزنن؟ چون اونا خیلی تجربه دارن، اونا دانشگاه نرفتن، اونا درس نخوندن، اونا بحث های فلسفی بلد نیستن. اونا یک عمر تجربه دارن و اینقدر حرفاشون درسته و اینقدر ضرب المثل هاشون درسته و اینقدر آگاهی هاشون عمیقه.
تجربه کسب کن، حرکت کن، دست به کار شو. اگر میخوای پیشرفت کنی باید زودتر دست به کار بشی. اگر میخوای پیرفت کنی باید زودتر اشتباه کنی. اگر میخوای پیشرفت کنی اشتباهاتتو 3 برابر کن. حرکت کن، تجربه کسب کن و اون وقته که پیشرفت میکنی. یه بار دیگه این جمله رو میگم، برای اینکه پیشرفت کنید، برای اینکه تصمیمات درست بگیرید باید تجربه داشته باشید. برای اینکه تجربه داشته باشید باید اشتباه کرده باشید و تصمیمات غلط گرفته باشید. تصمیمات غلط باعث اشتباهات میشه، اشتباهات باعث تجربه میشه و تجربه باعث تصمیمات درست میشه، این سیکلیه که همیشه داره کار میکنه. پس حرکت کن، قدم بردار، اقدام کن، نایست، یه گوشه ای نایست و فقط گریه کن، باید تجربه کسب کنی، باید حرکت کنی، با ایمان، با باور درست، با فکر خوب، با مطالعه، با استفاده از تجربه ی دیگران اما با حرکت، اما با اقدام. اون وقته که نتیجه میگیری، اون وقته که پیشرفت میکنی.
جمله ی آخر از آلبرت انیشتین رو میخوام بگم: میگه اگر میخوای تو بازی برنده بشی اول قوانینشو یاد بگیر. هرکسی که قوانین بازی رو بهتر بلد باشه موفق تر خواهد بود توی اون بازی. دوستان اول قوانین رو یاد بگیرید، قوانین جهان هستی. سال هاست دارم روش کار میکنم. سال هاست دارم در زندگی خودم در کسب و کار خودم دنبال قوانین بدون چون و چرا و بدون خطای جهان هستی میگردم. سال هاست دارم قرآن رو مطالعه میکنم، آیه به آیه، کلمه به کلمه، ریشه ی حرف ها رو، برای اینکه قوانین ابدی جهان رو پیدا کنم و تو این زمینه خیلی موفق بودم، خیلی پیشرفت کردم. قوانین رو یاد بگیر و بعد در بازی برنده میشی.
مثل بازی فوتبال می مونه، اگر ندونی که لمس کردن توپ در داخل محوطه جریمه ی خودت پنالتی میشه ممکنه توپ رو با دستت بگیری و پنالتی بدی به حریفت. قوانین رو یاد بگیر. یکی از مهم ترین قوانین جهان هستی اینه که تو در هر لحظه داری فرکانستو به جهان هستی ارسال میکنی و اتفاقاتی که وارد زندگیت میشه ارتباط مستقیمی داره به فرکانس هایی که به جهان هستی ارسال میکنی. یکی از مهم ترین قوانین هستی اینه که افکاری که به جهان هستی ارسال میکنی شرایط تو رو به وجود میاره نه تقدیر، نه اتفاقات، نه مسائل بیرونی. تو داری خلق میکنی اتفاقات خوددت رو. یکی از مهم ترین قوانین زندگی منه که تونستم با درک این قانون و استفاده از این قانون اون جوری زندگی کنم که خودم دوست دارم. یعنی الان من فکر میکنم که واقعا توی زندگیم خوب دارم زندگی میکنم، آرامش دارم، شادی دارم، دوستای خوب دارم، سلامتی دارم، ثروت دارم به خاطر اینه که قانون بازی رو یاد گرفتم.
به قول اسکاول شین میگه زندگی یک بازیه، قانونشو یاد بگیر تا برنده بشی تو این بازی. یه بازیه، هر بازی یه قانون داره، یه قانون منحصر به فرد برای خودش، قانونشو یاد بگیر تا ثروتمند بشی، تا موفق بشی. بگردید دنبال قوانین، بگردید دنبال قوانینی که همواره ثابت بوده، بگردید دنبال قوانین داخل قرآن که خیلی خیلی زیاد تکرار شده. کلید های بسیار بزرگی توی قرآن هست برای پیشرفت، برای موفقیت، برای آرامش، برای سعادت در دنیا و آخرت. من فکر میکنم که خیلی خیلی بهمون کمک میکنن اگه پیداشون کنیم. فقط نیاز داره که حرکت کنیم، فقط نیاز داره که کنجکاو باشیم. برگردیم به درس اول آلبرت انیشتین: کنجکاو باش، قوانین رو پیدا کن.
من همیشه توی هر کسب و کاری میگم که این کسب و کارهای موفق چه وجه شباهتی با همدیگه داشتن؟ چیاشون مثل هم بوده؟ شباهت هاشون رو پیدا میکنم و میفهمم که اینا قوانین موفقیت در کسب و کاره. افراد موفق رو باهاشون صحبت میکنم، مصاحبه میکنم، (خیلی خیلی زیاد این کار رو میکنم و پیشنهاد میکنم تو هم این کار رو انجام بدی) و شباهت هاشون رو پیدا میکنم، نه تفاوت هاشون. تفاوت هاشون به درد تو نمیخوره، تفاوت هاشون ارزشی نداره. شباهت های اوناست که قوانین درشه. شباهت های اونا یعنی این مسیری که اونا رفتن نتیجه داره، این شباهت هاشون رو ازش استفاده کن. اونا قانونن، اونا قانون موفقیت و ثروت و سلامتی هستند.
برو دنبال افرادی که روابط زناشویی خیلی خوبی دارن، 20تاشون رو پیدا کن باهاشون صحبت کن. شباهت هاشون رو در نحوه ی تفکر، در نحوه ی رفتار پیدا کن و بذار اون اصول زندگی تو باشه. تجربی عمل کن (تو درس قبلی گفتیم تجربه مهم تر از دانش است) دانش حقیقی از تجربه میاد. افرادی که تونستن موفق بشن اونا قانون رو یا آگاهانه یا غیر آگاهانه داشتن استفاده میکردن و اگر تو هم افراد زیادی رو پیدا کنی که موفق هستند و شباهت های اونا رو پیدا کنی در نحوه ی تفکر، نحوه ی باور و نحوه ی عملکرد اون وقت به یک قانون میرسی، اون قانون همیشگیه، ابدی و ازلی و اون قانون تو رو کمک میکنه که پیشرفت کنی.
part 2
درس چهارم: تخیل
یه جمله ی خیلی معروفی داره آلبرت انیشتین میگه تخیل مهم تر از دانش است. شما با دانش از a به b میرسید ولی با تخیل از a به همه چیز میرسید. این آدم بسیار بسیار قوه ی تخیل بالایی داشته. اصلا “نسبیت” رو با قوه ی تخیلش تونسته به دست بیاره. اون خودش رو تصور کرده در یک فوتونی از نور که از خورشید داره به سمت زمین حرکت میکنه و دیده که چه اتفاقی ممکنه برای این فوتون بیفته و اون وقت بوده که تونسته معنای دقیق جاذبه رو و انحنای فضا زمان رو درک کنه.
تخیل مهم تر از دانش است. دوستان اگر میخواید تو زندگیتون موفق بشید باید زمانی رو بذارید برای تخیل کردن آرزوهاتون، برای تجسم کردن روزهایی که به هدفتون رسیدید، برای تخیل کردن زمان هایی که همه چیز روبراهه، همه ی اتفاقات خوب داره براتون میفته و اون لحظات رو ببینید و اونقدر خوب تخیل کنید تا برای شما واقعی بشه.
هرآنچه که در زندگیم به دست آوردم از این ویلای زیبا گرفته تا تمام موفقیت هایی که کسب کردم و درآمدهایی که به دست آوردم و پیشرفت هایی که کردم به لطف خدای مهربان دلیلش این بوده که زمان هایی رو گذاشتم برای دیدن روزهای زیبای خودم در آینده. هرچی رو که به دست آوردم قبلا انقدر تخیلش کردم که برای من واقعی شد. انقدر تجسمش کردم که احساس کردم که دارمش. دیگه بهش نیازی ندارم اصلا.
خیلیا تخیل نمیکنن. خیلیا این کار رو بیهوده میدونن. خیلیا اینو وقت تلف کردن میدونن، خیلیا اینو خیالبافی بیهوده و محض میدونن. اما اگر که به زندگی خودت نگاه کنی، به چیزهایی که داری تو زندگیت، به اون خونه، به اون ماشین، به اون موبایل، به اون همسر، به اون دانشگاه، یا هرشغلی که داری، متوجه میشی که قبل از اینکه به دستش بیاری مدت ها تو ذهنت بهش فکر میکردی و می ساختیش و الان به دستش آوردی. به این میگن قدرت تخیل، قدرت تجسم. دوستان من نمیگم صبح تا شب بشینید توی خونتون و فقط تخیل کنید، نه. اما میگم برای این موضوع وقت بذارید.
چیو باید تخیل کنیم؟ لحظه ی رسیدن به هدفمون رو باید تجسم کنیم و تخیل کنیم. وقتی که میخوای به هدفت برسی باید اون لحظه ای که به هدفت میرسی رو ببینی توی چشم دلت و احساسش کنی. اون وقته که بهش میرسی. به اینکه چطور بهش میرسی فکر نکن، مسیر رو تخیل نکن. مسیر رسیدن به اهدافت رو تجسم نکن. فقط نقطه ای که به قله رسیدی رو تجسم کن. به این فکر نکن که از چه مسیری باید بری تا به هدفت برسی؟ مسیر رو بذار دست خداوند. اما رسیدن به هدفت رو، رفتن به اون دانشگاه خاص رو، داشتن اون بیزینس خیلی فوق العاده رو، داشتن اون همسر بی نظیر رو، داشتن اون خونه ی عالی رو، داشتن اون کارخونه ی خیلی فوق العاده رو، اون رو در ذهنت تجسم کن. یعنی تجسم کن که اونو داری، براش وقت بذار. یک تجسم هدفمند، یه تجسمی که فرکانس های ما رو به سمت هدفمون هدایت کنه.
بسیار قدرتمنده و آلبرت انیشتین خیلی خیلی خوب این کار رو میکرده. زمان های زیادی رو در طول روز میذاشته برای تجسم کردن، برای تخیل کردن و خودش اعتقاد داره تخیل مهم تر از دانش است، از علم مهم تره و این خبر خیلی خوبیه برای شما که این قدرت رو دارید. اما خیلی ها انقدر از این قدرت استفاده نکردن که دیگه زنگ زده، دیگه کار نمیکنه. خیلیا نمی تونن تجسم کنن، بسکه نیمکره ی سمت راستشون رو ضعیف کردن، باهاش کار نکردن ضعیف شده و نیمکره ی سمت چپشون که جایگاه منطق و استدلاله قویه. اگر میخوای موفق باشی باید این دوتا نیمکره باهم قوی باشه. یعنی قوه ی استدلال و منطق به همراه تخیل و تجسم باید باهم رشد کنه مثل آلبرت انیشتین و این رمز پیروزی انیشتین بود. رمز موفقیت آلبرت انیشتین بود.
مورد بعدی که آلبرت انیشتین خیلی خیلی ازش یاد میکرد این بود که میگفت کسی که اشتباهی نکرده تا حالا هیچ موفقیتی کسب نکرده. کسی که اشتباهی نکرده تا حالا هیچ کاری رو انجام نداده. دوستان از اشتباه کردن نترسید. اشتباه، جزئی از روند تکامل بشره، جزئی از روند تکامل این جهانه. جهانم به همین شکل تونسته رشد کنه. هرچیزی که به وجود اومده به همین شکل با تجربه ی اشتباهات به وجود اومده. کی ما کار درست انجام میدیم؟ کی ما تصمیم درست میگیریم؟ موقعی که باتجربه باشیم. افرادی که تجربه ی بالایی دارن تصمیمات درستی می گیرن. کی ما تجربه ی بالایی کسب می کنیم؟ موقعی که اشتباه کنیم. وقتی که اشتباه می کنیم داریم تجربه کسب می کنیم و وقتی که داریم تجربه کسب می کنیم تصمیمات درست می گیریم. این یک قانونه.
من به شخصه توی زندگیم خیلی خیلی زیاد اشتباه کردم، توی کسب و کارم، توی زندگیم، خیلی خیلی زیاد. از کودکی و نوجوانی و جوانی و بزرگسالی مدام اشتباه کردم و هنوزم اشتباه میکنم. اما اشتباهات من دلیل بر این نمیشه که دیگه پیشرفت نکنم. اشتباهات من به من کمک میکنن که راه درست رو پیدا کنم.
خیلی موقع ها میشه ایده هایی به ذهن من میرسه و به سمتشون حرکت میکنم فقط به این خاطر که باور دارم که اگر هم نتیجه نگرفتم تجربه ی اون نتیجه نگرفتن به من کمک میکنه که تو مرحله ی بعد نتیجه بگیرم. اونایی که تو دفتر و شرکت من کار میکنن این اخلاق منو خوب میدونن. بسیار اعتقاد دارم که انسان باید حرکت کنه. حتی اگر اشتباه کرد باید حرکت کنه اشکال نداره از اشتباهاتمون تجربه کسب میکنیم و پیشرفت میکنیم.
تو زندگیت حرکت کن انقدر درگیر اشتباهاتت نباش. اشتباهاتت برات خیلی خوبن. همه ی افراد موفق اشتباه کردن. مگه کسی هست بگه من اشتباه نکردم؟ هرکسی بیشتر اشتباه کرده تجربه ی بیشتری داره. کسایی که اشتباه کمتری دارن پیشرفت های کمتری رو هم به دست آوردن.
شما برید نگاه کنید داستان ناسا رو، داستان پیشرفت ناسا. داستان رساندن انسان به کره ی ماه و برگردوندنش رو ببینید. چقدر اشتباه داخل این داستان بود؟ پروژه های مختلفی رو ناسا شروع کرد برای اینکه انسان رو به کره ی ماه ببره و برگردونه. اول پروژه ی “مرکوری” بود، برای اینکه از جو بتونه خارج بشه. پروژه های خیلی زیادی رو گذروند و ضربه های زیادی هم خورد. شاید خنده دار باشه براتون، اونا برای اینکه اکسیژن رو توی مخزن برای فضانوردان آماده کنن اومدن اکسیژن خالص رو نگه داشتن برای اینکه فضانوردان اکسیژن داشته باشن! و یک اشتباه بسیار بسیار بچه گانه کردن و اون هم این بود که نمیدونستن اکسیژن خالص بسیار اشتعال زاست و با کوچکترین جرقه ای منفجر میشه و این اتفاق افتاد و بهترین فضانوردهای آمریکا در اون پروژه از بین رفتن! (در یکی از پروژه های آپولو) اما این دلیل نشد که اونا ناامید بشن و ادامه ندن. اونا از اون تجربه درس گرفتن و بالاخره انسان رو به کره ی ماه بردن و برگردوندن. این داستان موفقیت بشره، این داستان پیشرفت بشره.
حرکت کن ولو اشتباه. نخواه که نگاه کنی به در و دیوار بگی یه کیسه پول از اون بالا بیاد. حرکت کن. توی زندگیم دلیل اینکه تونستم بدعت گذار یه سری روش های نوین یادگیری و آموزش باشم توی حوزه های مختلف به خاطر این بوده ه من اومدم روش های مختلفی رو تست کردم. خیلیاش اشتباه دراومد، خیلیاش نتیجه نداد، خیلی از کارایی که من انجام دادم توی مطالعاتم و تحقیقاتی که انجام دادم نتیجه نداد. اما به یک الگو رسیدم توی بحث یادگیری و آموزش که به من کمک کرد خیلی خیلی تو کارم پیشرفت کنم. خیلیا نمیخوان این کارار رو انجام بدن، نمیخوان این اشتباهات رو بکنن، نمیخوان حرکت کنن که اشتباه کنن. می ترسن از اشتباه کردن و به همین دلیل به هیچ جایی نمیرسن. پس حرکت کن، اشتباه کن، از اشتباهاتت تجربه کسب کن، از تجربه ت استفاده کن و موفق شو. این قانون جهان هستیه.
دوست دارم برید مطالعه کنید در مورد کشتی ها، در مورد هواپیماها، در مورد قطارها، در مورد پیشرفت های بشر. اگر کشتی ها به این شکلی که امروز می بینید هستند به این دلیله که در گذشته کشتی هایی ساخته شد که به خاطر اشتباهات انسانی غرق شدن و با هربار غرق شدن یک کشتی انسان ها فهمیدن که کشتی های بعدی رو باید چطور بسازن و اون اشتباه رو جبران کردن.
تایتانیک برای چی غرق شد؟ اشتباه به این سادگی: تایتانیک رو وقتی ساختن اون کسی که طرح تایتانیک رو داد اومد تایتانیک رو به قسمت های مختلفی تقسیم بندی کرد و برنامه اش این بود که حتی اگر قسمتی از کشتی سوراخ بشه از اونجایی که جداسازی انجام شده آب به قسمت های دیگه نمیاد، فقط همون مخزن پر میشه. به همین دلیل خیلی راحت میتونن آب مخزن رو خالی کنن و جلوی سوراخ رو بگیرن و حتی اگر کل اون مخزن هم پر بمونه باز هم چون بقیه ی قسمت های کشتی فضای خالیه کشتی غرق نمیشه و این ایده ی خیلی خوبی بود و این از تجربیات گذشته ش بود. اما چیزی که حواسش نبود این بود که اون اومد دیواره های مخزن ها رو تا آخر پر نکرد و نچسبوند به سقف و یه قسمتی رو برای اینکه هوا عبور کنه نگه داشت. با این فکر که اگر آب وارد کشتی بشه ما میتونیم با موتورها آب رو خارج کنیم از کشتی و این وقت رو داریم تا قبل از اینکه آب به سقف برسه و وارد قسمت های دیگه ی کشتی بشه آب رو تخلیه کنیم. اما در اتفاقی که افتاد در تایتانیک این بود که چندین مخزن و چندین قسمت با همدیگه برش خورد از زیر و این کوه یخ در واقع زیر کشتی رو شکاف داد و این باعث شد که آب به سرعت وارد کشتی بشه و از حفره ای به حفره ی دیگه حرکت کنه و باعث شد کشتی از وسط به 2 نیم تقسیم بشه و متلاشی بشه.
اشتباه دیگه ای که تو تایتانیک انجام دادن این بود که به تعداد مسافران کشتی Life Board یا قایق نجات نداشتن. یعنی فکر میکردن که هیچ وقت نیاز نخواهد شد که تمام نفرات بخوان از کشتی خارج بشن. به همین دلیل خیلی از افراد توی آب غرق شدن و از اون سال به بعد کشتی هایی که ساخته شد به تعداد نفرات کشتی قایق نجات داشت. این اشتباهات بشر بوده و این پیشرفت ها رو حاصل کرده. پس حرکت کن، پس قدم بردار، ایده هاتو عملی کن، اگر اشتباه بود تجربه کسب میکنی. از همون تجربه ها موفقیت و ثروت و سلامتی به دست خواهد اومد.
نکته ی بعدی و درس بعدی که میتونیم از آلبرت انیشتین بگیریم این جمله ی معروفشه که “من هیچ وقت به آینده فکر نمیکنم، اون خودش میاد.” خیلی خیلی خوبه که نگران آینده نباشیم. خیلی خیلی خوبه که تمام تمرکزمون رو بر زمان حال بذاریم و امروزمون رو خوب زندگی کنیم وامروزمون رو عالی زندگی کنیم و امروزمون رو با قدرت زندگی کنیم و تمام انرژی و توانمون رو بذاریم برای امروز و مطمئن باشیم که آینده خوب خواهد بود. نگران آینده بودن کاری برای ما انجام نمیده. ما نیاز داریم که آینده رو به شکل دلخواهمون تجسم کنیم که فرکانسشو بفرستیم، اما نیاز نداریم که نگرانش باشیم.
دوستان یک اصلی هست برای موفقیت و اونم اینه که به هیچ عنوان نگران مشکلاتی که ممکنه در آینده به وجود بیاد نباش مگراینکه امروز براش راه حلی داشته باشی. خیلی از افراد کاری رو شروع نمیکنن بخاطر اینکه میگن نمیدونم در آینده چه مشکلی ممکنه به وجود بیاد برای این کار پس ولش کن. من تو زندگیم یاد گرفتم که نگران آینده نباشم و حرکت کنم و ایمان دارم و ازت میخوام که ایمان داشته باشی که اگر در آینده مشکلی به وجود بیاد برای کسب و کارت، برای خودت، برای مسیری که داری حرکت میکنی، جواب اون مشکل هم در همون مشکل خواهد بود. ” إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً ” “مطمئن باش که با هر سختی آسانیست.” این قانون جهان هستیه. این قانون حرکته.
دوستان نگران آینده نباشید. حرکت کنید. اگر موضوعی هست که الان میتونی بهش فکر کنی و یک مشکلی که ممکنه درآینده به وجود بیاد الان میتونی حلش کنی، میتونی یک تصمیمی اتخاذ کنی، یک ایده ای بدی که به اون مشکل برنخوری که خیلی عالیه، این کار رو انجام بده. اما اگر نه خودتم نمیدونی که چه مشکلی ممکنه پیش بیاد و نگرانشی، این نگرانی کاملا بیهوده هست، حرکت کن. 99% از مشکلاتی که ما فکر میکنیم درآینده به وجود میاد هرگز به وجود نمیاد مگر اینکه ما خیلی زیاد بهشون فکر کنیم و بهشون انرژی بدیم و به وجودشون بیاریم وگرنه به وجود نمیاد. اگر 1% به وجود اومد، راه حلش هم همونجاس، در درون خودش، نزدیک خودشه، فقط کافیه بهش نگاه کنیم، فقط کافیه که حواسمون جمع باشه و تمرکز داشته باشیم و بعد جواب به ما داده میشه.
part 1
متن کامل فایل ارزشمند “رمز شهرت آلبرت انیشتین” تقدیم به دوستان عزیز هم فرکانسی:
به نام خدای مهربان
سلام خدمت شما دوست عزیز
امروز میخوام در مورد آلبرت انیشتین و 10 درسی که میشه از این دانشمند بزرگ جهان گرفت صحبت کنم. شاید براتون جالب باشه که بدونید آلبرت انیشتین مشهورترین انسان روی کره ی زمینه. در واقع تحقیقاتی انجام شد که ببینن مشهورترین فرد کره ی زمین کیه؟ یعنی کیه که همه می شناسنش؟ همه ی روستاهای دورافتاده در تمام جهان میشناسنش؟ و دیدن که بین تمام افراد مشهور، حتی عیسی مسیح، پیامبر اسلام، بازیگرای معروف، خواننده های معروف و دانشمندان معروف، از همه معروف تر شخصیه به نام آلبرت انیشتین که همه میشناسنش. یعنی جاهایی بوده که مسیح رو نمی شناختن، جاهایی بوده که بازیگرا و خواننده ها رو نمی شناختن، ورزشکارای خیلی معروف رو نمی شناختن اما آلبرت انیشتین رو میشناختن. باید به این فکر کنیم که چرا کسی که ما دقیقا نمیدونیم چکار برای بشریت کرده انقدر معروفه؟ یعنی هممون میدونیم که ادیسون چکار کرد برای بشریت، میدونیم که لامپ رو اختراع کرد، میدونیم که باعث شد ما نور داشته باشیم توی خونه هامون شبها. میدونیم گراهام بل چکار کرد برای ما، تلفن رو اختراع کرد. میدونیم برادران رایت برای ما چکار کردن، یا فورد برای ما چکار کرد. اما نمیدونیم آلبرت انیشتین و تئوری مشهور نسبیت برای ما چکار کرد؟ چه دستاوردی رو داشت برای ما؟ و بهتون پیشنهاد میکنم برید در این مورد تحقیق کنید و ببینید که چه نتیجه ای رو برای ما ایجاد کرده؟ که به جواب های خوبی خواهید رسید.
اما امروز میخوام درباره ی 10 درس طلایی از آلبرت انیشتین صحبت کنم. جملات بسیار بسیار قصاری داره این آدم و من به شخصه خیلی خیلی علاقه داشتم به زندگیش. خیلی مطالعه کردم رفتارهاش رو، عکس العمل هاش رو، کتاب هاش رو، دیدگاه هاش رو نسبت به خداوند، نسبت به جهان هستی، نسبت به علم، نسبت به انسانیت، دیدگاه های خیلی خیلی جالبی داره. بهتون پیشنهاد میکنم در موردش مطالعه کنید و کتاب هاش رو بخونید. خیلی کمک میکنه به شما. و امروز میخوام در مورد این 10تا درس طلایی از آلبرت انیشتین صحبت کنم :
درس اول اینه که همواره کنجکاو بمانید. یعنی عاشق کنجکاوی بود آلبرت انیشتین. هرکجا هستید توجه کنید، به جزئیات توجه کنید. به قول خودش که میگفت هرگز این کنجکاوی مقدستون رو از دست ندید. کنجکاوی یه کار مقدسه. همه ی ما وقتی بچه هستیم خیلی خیلی کنجکاویم. دیدید بچه ها به همه چیز چقدر کنجکاون؟ چقدر ور میرن به همه چیز، به همه چیز دقت میکنن، به جزئیات همه چیز نگاه میکنن، وقتی یه ذره بزرگتر میشن چقدر سوال میکنن، در مورد همه چیز سوال میکنن، “چرا بابا مثلا برگ درخت سبزه؟ چرا جنگل اینجوریه؟ چرا اینجا شده جنگل، نشده کویر؟ شرجیه یعنی چی؟ چرا هوا شرجیه؟ چرا خورشید میتابه؟ چرا آب بی رنگه؟ چرا آسمون آبیه؟ و … این سوال ها و این کنجکاوی باعث رشد انسان میشه. بهتون پیشنهاد میکنم توی زندگیتون خیلی خیلی کنجکاو باشید. کنجکاو باشید برای درک مسائل، برای فهمیدن مسائل. بخواید که کنجکاو باشید، بخواید که پیش برید. و دقت کنید. کنجکاوی نیاز داره به دقت، نیاز داره به حواس جمعی، نیاز داره به اینکه همیشه یه موضوعی رو پیدا کنی برای توجه کردن بهش. به حرکت یک مار روی زمین توجه کنیم که این مار چطور داره بدون پا حرکت میکنه؟ سوال بپرسیم از خودمون، از خدا، از مردم و جواب بگیریم. این باعث میشه زندگی قشنگ تری داشته باشیم.
یک فردی که کنجکاو هست زندگی شادتری داره و پیشرفت میکنه و یکی از اصول موفقیت آلبرت انیشتین همین کنجکاوی بی حد و حصرش بود. بسیار بسیار کنجکاو بود. وقتی بهش گفتن تو چطور انقدر موفق شدی؟ گفت داستان برمیگرده به زمانی که من خیلی بچه بودم. دایی من یه قطب نما آورد تو خونه ی ما و من همیشه فکر میکردم که این قطب نما چجوری داره کار میکنه؟ کی داره اون تو می چرخونه این عقربه ی قطب نما رو؟ از کجا می فهمه کجا شماله، کجا جنوبه؟ و این کنجکاوی مقدس باعث شد که من بشم آلبرت انیشتین. این توجه من به همه چیز، به تمام موضوعات باعث شد که انقدر موفق و مشهور بشم.
پس اولین اصل اینه که هرگز کنجکاوی مقدستون رو، اون چیزی که از بچگی باهاتون همراه بوده رو از دست ندید.
دومین اصل جمله ی معروفیه که میگه من استعداد و توانایی خاصی ندارم. من با بقیه ی آدما فرقی نمی کنم. من فقط بیشتر از بقیه ی آدما روی یک مسئله فکر میکنم. دوستان، انیشتین یه آدم خاص نبود به هیچ عنوان. یه انسانی بود مثل همه ی انسان های روی کره ی زمین اما این توانایی رو داشت که با پشتکار به یک مسئله ای که بهش علاقه داره و براش جالبه توجه کنه و اون رو حل کنه.
میگه من آدم خاصی نیستم، من بیشتر از بقیه ی مردم روی حل یک موضوع زمان میذارم. خیلی خیلی موضوع مهمیه. افراد بسیار زیادی هستن که تا یک قدمی موفقیت میرسن تو کسب و کارشون، توی زندگیشون، اما بعد ناامید میشن و برمیگردن. افراد کمی هستن که میتونن انقدر تا انتهای یه موضوع رو ادامه بدن و به هدفشون برسن. زندگی ما پر از پیچ و خمه، پر از سربالایی و سرپایینیه، اگر میخوای موفق بشی باید حرکت کنی، باید پیش بری، باید با قدرت ادامه بدی، اون وقته که نتیجه میگیری. توی زندگیتون سعی کنید که یک مسیری رو که انتخاب کردید، یک هدفی رو که انتخاب کردید، یک مسئله ای که براتون پیش اومد با تمام وجود تلاش کنید و حرکت کنید تا به هدفتون برسید.
سومین موردی که آلبرت انیشتین داشت و خیلی خیلی بهش کمک کرد تمرکز بسیار بالاش بود. میگه من خیلی خیلی خوب میتونم روی مسائل تمرکز کنم. تمرکز بر روی زمان حال. دوستان برای اینکه نتیجه بگیریم باید تمام نیروهامون در یک مسیر، در یک هدف، برای یک موضوع جمع بشه. من توی زندگیم هروقت که تمام نیروهام رو روی یک موضوع خاص متمرکز کردم موفق شدم و هروقت که پراکنده کار کردم به جایی نرسیدم. توی تمام کسب و کارهام، توی تمام برنامه هایی که داشتم. الان دیگه فهمیدم رمز موفقیت چیه. رمز موفقیت اینه که تمام انرژی و توانت رو بذاری رو یک موضوع و تا حلش نکنی سراغ موضوع بعدی نری.
دوستان افراد موفق افرادی هستند که وقتی دارن مطالعه میکنن فقط دارن مطالعه میکنن، وقتی دارن غذا میخورن فقط دارن غذا میخورن. در واقع اگر داری مطالعه میکنی و حواست جای دیگه هست تو مطالعه نمیکنی و مطالعه ات هیچ نتیجه ای نداره. وقتی که داری کار میکنی و حواست جای دیگه هست تو کار نمیکنی، کارت هیچ نتیجه ای نداره. خیلی مهمه که تمام قدرتت رو بذاری روی یک موضوع، اون وقت ببین چه کارایی که نمیتونی انجام بدی. یعنی وقتی من به خودم و به گذشته ی خودم نگاه میکنم و توانایی خودم رو می بینم، می بینم که کارهایی که انجام دادم بسیار بسیار ارزشمند بوده. خیلی از دوستان من تعجب میکنن که چطور تونستم توی زمان کوتاه اینقدر موفقیت کسب کنم؟ اینقدر کارای بزرگ انجام بدم؟ کتاب ها بنویسم؟ دوره ها برگزار کنم؟ تاثیرگذاری ها ایجاد کنم؟ بیزینس هایی رو شروع کنم؟ و دلیلش این بوده که من وقتی یه کاری رو شروع کردم تمام ذهنم و فکرم درگیر همون موضوع بود.
حتی من وقتی یک فیلم رو نگاه میکنم تمام وجودم داره فیلم نگاه میکنه، به همین دلیل هروقت که با دوستانم فیلم نگاه میکنم چیزهایی که من از اون فیلم متوجه میشم میتونم بگم هیچ کس متوجه نشده بوده تا الان. به من میگن که تو چطور از اینقدر از این فیلم اطلاعات میگیری؟ چرا انقدر میفهمی این فیلم رو؟ و جواب من اینه که بخاطر اینکه خیلی خیلی متمرکز نگاه میکنم، به عنوان تفریح نگاه نمیکنم بهش، به عنوان یه چیزی که ازش میخوام درس بگیرم نگاه میکنم، ایده برام داشته باشه نگاه میکنم.
تمام توانتون رو روی یک موضوع بذارید اون وقت نتیجه بی نظیره، نتیجه فوق العاده س. موقع مطالعه هم همین کار رو باید بکنیم. تمام توان تمام قدرت روی مطالعه. وقتی سر کلاسی فقط گوش کن به درس ببین چقدر نتیجه میگیری. اصلا نیاز نیست براش کتاب بخونی. اگر ما فقط سر کلاس های درسمون توی دانشگاه، توی مدارس، در طول زمان تدریس استاد یا معلم توجهمون فقط به حرفای اون باشه و توجهمون به کلاس باشه من به شما قول میدم که بدون اینکه دیگه بعدا و روزهای بعد بخواید درس بخونید نمرات بسیار خوبی می گیرید.
این یک قانونه تمرکز باعث قدرت میشه. مثل ذره بینی که تمام اشعه ی خورشید رو به یک سمت هدایت میکنه. تو زندگیتون تمرکز داشته باشید و این به شما قدرت خواهد داد.
چندتا داستان زیبا هم از آلبرت انیشتین و تمرکزش به شما بگم شاید براتون جالب باشه بدونید. این آدم وقتی که به یک مو ضوعی فکر میکرد انقدر تمرکزش بالا بود که واقعا از جهان هستی بیرون میرفت. یه اتفاق جالبی براش میفته، یه خانمی رو توی خیابون می بینه بعد به اون خانم میگه که خانم شما چهره تون خیلی خیلی برای من آشناس و اون خانم میگه که آخه من زن شما هستم! انیشتین انقدر وقتی به یک موضوعی فکر میکرد واردش میشد و تو بحر اون موضوع میرفت که حتی همسرش رو هم نمی شناخت. یه مثال دیگه هم دارم ازش، سوار قطار بوده و داشته از یه شهری به یه شهر دیگه میرفته، فردی که میاد ببلیط ها رو چک کنه میاد توی کوپه ی آلبرت انیشتین بلیط ها رو چک کنه و انیشتین هرچقدر دنبال بلیطش میگرده بلیطش رو پیدا نمی کنه. اون فرد بعد از مدتی میفهمه که این آقا آلبرت انیشتین مشهوره و بهش میگه که آقای انیشتین من میدونم که شما حتما بلیط تهیه کردید و الان گمش کردید، هیچ مسئله ای نیست و نگران نباشید، شما راحت بشینید سر جاتون و این فرد کنترل چی محل رو ترک میکنه و میره به کوپه های بعدی و بعد از مدتی، بعد از 10 دقیقه، 20 دقیقه دوباره برمیگرده داشته رد میشده دیده که انیشتین هنوزم داره دنبال بلیطش میگرده و میاد به انیشتین میگه که آقای انیشتین من میدونم که شما بلیط داشتید، نگران نباشید، شما اصلا نمیخواد نگران باشید، دنبال بلیطتون نگردید، انقدر بالا و پایین رو نمیخواد چک کنید. انیشتین بهش میگه بابا من نمیخوام بلیط رو به تو نشون بدم که، من میخوام بلیط رو ببینم که ببینم اصلا کجا باید پیاده بشم! یعنی انقدر این تمرکز داشته رو یه موضوعی که داشته بهش فکر میکرده که اصلا نمی دونسته کجا باید پیاده بشه. یعنی وقتی که شما تمرکز خیلی زیادی دارید تقریبا حواستون از دنیای بیرون پرته. دیگه نمیدونید باید چیکار کنید و این خیلی خوبه و این آدما بودن که این نتایج رو به دست آوردن. افرادی که تمرکزشون 100% روی یک موضوع بوده و اینجوری به قلب حقیقت دست پیدا کردن و به نتایجی رسیدن که بقیه ی دانشمندان نرسیده بودن چون اونا خیلی خیلی عمیق تر نگاه کردن، با تمرکز بالاتر.