بیش از 2500 جواب به سوال ترمزهای مخفی ذهن برای ساختن ثروت، توسط دوستان ارائه شده که اگر تمام کتاب های موفقیت در تمام اعصار تاریخ را در یک کفه ترازو و آگاهی هایی موجود، در پاسخ های دوستان به سوال این مسابقه را در کفه دیگر بگذاریم، این کفه بسیار سنگین تر و این آگاهی ها بسیار موثرتر، عملی تر، کاربردی تر و منطبق تر با قوانین زندگی است.
امیدوارم به همان بی نقصی ای که توانسته ایم به این سوال جواب دهیم، با همین دقت نیز، این آگاهی ها را در زندگی مان اجرایی نماییم.
بنابراین، توصیه من به همه اعضای خانواده ام این است که برای خواندن این آگاهی ها وقت بگذارند و با کمک این آگاهی ها ذهن شان را از نو برنامه ریزی نمایند.
هدف این سوال و طرح آن در سایت، فراهم نمودن فضایی است برای اعضای این خانواده صمیمی، تا با تفکر به سوال مطرح شده، درک و شناختی را در خود محک بزنند، که در طی استفاده از دوره های مختلف چه در حوزه موفقیت مالی و روانشناسی ثروت و چه در زمینه روابط، عزت نفس، جهان بینی توحیدی، کشف قوانین زندگی و … آموخته اند و این آگاهی ها را اول از همه به خود یادآور و سپس با سایر دوستان خود به اشتراک بگذارند.
بنابراین، هر فردی که دست به چنین جنسی از خودشناسی می زند، راه را برای رشد خودش و پایداری نتایجش هموار می کند.
زیرا، زندگی ای که به وسیله درک این آگاهی ها برای خود می سازید و اتفاقاتی که با اجرای این آگاهی ها در زندگی تان رقم می زنید و تغیراتی که به واسطه این نوع نگرش نسبت به خود و قوانین خداوند، در زندگی تان ایجاد می کنید و میزان رشد ظرف وجودتان به واسطه ی این خودشناسی، سودمندترین و پایدارترین سرمایه گذاری است.
در پاسخ به این سوال، می توانم بگویم:
ریشه این نوع درخواست ثروت از خداوند،(خدایا به من ثروت بده تا بخشی از آن را صرف کمک به دیگران نمایم)، نگاه انسانی به خداوند است. لذا باید یک بار برای همیشه نگاه انسانی به خداوند را کنار بگذاریم و بپذیریم که خداوند مثل یک پادشاه قدرتمند نیست، بلکه یک سیستم است که قوانین خودش را دارد و به قول قرآن، هرگز در سنت خداوند تبدیلی نخواهی یافت. سپس تمام تلاش مان را صرف شناخت این سیستم و هماهنگی با قوانینش نماییم. خصوصاً بزرگترین قانون این سیستم که می گوید:
تمام اتفاقات زندگی ما بازتاب باورها و فرکانس هایمان است و قرار خداوند این است که ما خالق زندگی خودمان باشیم.
نکته دوم که یکی از مهم ترین و اساسی ترین اصول ورود ثروت به زندگی است و آنقدر مهم است که شاکله دوره روانشناسی ثروت3 بر اساس این اصل مهم بنا شده، باور احساس لیاقتِ داشتن ثروت است. اگر تا پایان عمر روی این باور کار کنیم، باز هم کم است. حنی اگر نتیجه تلاش برای ساختن این باور ما را تبدیل به ثروتمند ترین فرد روی زمین نماید، باز هم به معنای ساختن کامل این باور نیست بلکه به معنای درک بهتر این باور بیشتر از دیگران است!
دوره روانشناسی ثروت3 بهترین مشاور و راهنما برای ساختن این باور در شماست. این دوره در زمانی آماده شد که به شدت متمرکز بر ساختن این باور بودم و نتیجه همانقدر تلاش برای ساختن این باور، به میزانی ثروت و رونق در کسب و کارم جاری ساخته، که به معنای واقعی کلمه این موضوع را که می گویند: “فلانی دست به خاک می زند، طلا می شود”، را تجربه کرده ام.
در آن برهه به شدت متمرکز بر مطالعه کسب و کارهای موفق و رابطه این موفقیت با نحوه تفکر صاحبان آن کسب و کارها بودم. در تمام آن موفقیت ها، بدون استثناء ردپای باور احساس لیاقت، به وضوح دیده می شد و این اصل آنقدر پر رنگ بود که تصمیم گرفتم این دوره را برای افرادی آماده کنم که عاشق داشتن کسب و کار شخصی خودشان هستند تا به آنها کمک کنم، کسب و کار شخصیِ پر رونق خود را داشته باشند.
در واقع، دوره روانشناسی ثروت 3، گرانبهاترین سرمایه اولیه برای شروع کسب و کار و گرانبها ترین سرمایه در گردش برای چرخیدن چرخ کسب و کار شماست. زیرا آموزش های این دوره مثل خون، کالبد کسب و کار شما را به معنای واقعی کلمه تغذیه می کند.
ایجاد باور احساس لیاقتِ داشتنِ ثروت که شاکله آموزش های دوره روانشناسی ثروت3 است، رهبر کسب و کار شما می شود. پس هرچه این باور را قدرتمند کننده تر بسازید، رهبر لایق تری می آفریند.
رهبری که با یک ایده ساده، می تواند بازار را به تسخیر در آورد یا از بازاری به ظاهر بی رونق، ثروت های بسیار بسازد.
اینکه در چه مسیری قرار بگیرید، چه ایده هایی را اجرا کنید، دست روی چه محصول یا خدماتی بگذارید، چه نحوه بازاریابی یا تبلیغاتی داشته باشید و … همه و همه، جزئی از هدایت های این باور درباره کسب و کار شماست و به دست این باور شکل داده می شود.
اگر تا این حد بر ساختن این باور تأکید دارم، به این دلیل است که یقین دارم تا این باور ساخته نشود، به مسیر آن ایده ها، راهکارها، شرایط، افراد، بازارها، مشتری ها، کارمندان و … که موفقیت کسب و کار را به همراه دارد، راهی ندارید!
زیرا مشکل عدم رونق در یک کسب و کار، نوع آن کسب و کار نیست. هر کسب و کاری پتانسیل ساختن بی نهایت ثروت را دارد. خواه آشپزی و خیاطی باشد، خواه طراحی و آموزش باشد و خواه تولید خودرو و اختراعات و … . نگاه شما به کسب و کارتان و میزان احساس ارزشمندی نسبت به خودتان و کسب و کارتان، میزان سود و رونق آن را تعیین می کند و کسب و کار شما در مدارِ نتایجی قرار می دهد که حتی اگر همه تجربه متخصصان زبده و تحلیلگران تراز اول بازار را به خدمت می گرفتید، قادر به ایجاد این نتایج نبودند.
کل داستان این است که چقدر می توانید آگاهی های این دوره را در کسب و کارتان اجرا کنید؟!
زیرا اصلاً مهم نیست چقدر تجربه یا سرمایه اولیه یا تخصص دارید! وقتی این باور را می سازید و این ساختمان را از نو بنا می کنید، جهان طبق قوانینش به این باورها جواب می دهد و دستان خداوند به شکل افراد متخصص و با تجربه وارد کسب و کارتان می شوند و حتی تمام کارهای قبلی تان نیز به ثمر می نشیند، محصولی که آنهمه زمان صرف تولیدش کرده بودید، پرفروش می شود، بازارهای جدیدی از همان موقعیت های همیشگی برایتان ساخته می شود و گویی همه جهان دست به دست می دهد تا رونق بیشتری وارد کسب و کارت نماید و در یک کلام همانند من و افراد زیادی که این آموزش ها را به کار بسته اند، این جمله را که “دست به خاک می زنید طلا می شود” را با تمام وجودتان تجربه می کنید.
زیرا تجربه ثروت و نعمت، روند طبیعی زندگی است. زیرا ذات ما ارزشمند و لایق ثروت و نعمت های بی شمار است و مأموریت دوره روانشناسی ثروت3، بازگرداندن شما به مسیر طبیعی زندگی تان است.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD0MB24 دقیقه
- فایل صوتی «حذف» ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت0MB24 دقیقه
سلام استاد عزیز و سلام همراهان هم فرکانسی
به لطف خدا از روزی که استاد فایل توحید رو قرار دادند زندگی من روند بهتری به خودش گرفته چون خیلی به اشتباهات فکری و باورهای شرک آلود خودم رسیدم و مسیر جدیدی رو برای پیداکردن باورهای اشتباه و کار کردن روی اونها رو برام باز کرد
و در ادامه این مسیر فایل کدهای مخرب کمک کردن به دیگران مکمل فوق العاده ای بود که بهتر در این مسیر حرکت کنم
خدا رو شکر از وفتی دارم روی شرک کار میکنم آگاهی خوبی بهم داده میشه
و مسیری که در این چندساله طی کردم برام واضح شد و به وضوح دیدم که چقدر نسبت به خالق خودم و مسیری که طی کردم شرکت داشتم و خدا رو شکر فقط همین دو هفته که دارم سعی میکنم به طریق متفاوتی خدا رو باور کنم نتایج به طرز شگفت انگیزی داره تغییر میکنه
یک از مواردی که خیلی برام چالش برانگیز بود موضوع کسب و کارم بود که چی شد از جایی که سال 93 بودم به جایی که الان هستم برسم، و در این باره خیلی با خدا گفتگو داشتم و الهامات خوبی دریافت کردم
گفتگوی بین خودم و خدا رو برای ایجاد احساس بهتر درخودم یادداشت کرده بودم که امروز با دیدن صحبت های استاد یه حسی گفت در این فضای فوق العاده با دیگران به اشتراک بذارم
عین جملاتی رو که اون لحظه دریافت کردم رو کپی کردم که عقل و منطق الانم تغییر در اون ایجاد نکنه
نمیدونم چه نتیجه ای قراره برای خواننده ها داشته باشه و همین که به احساسم عمل میکنم برای من ارزش داره
نعمت های خدا دو دسته میشه
دسته اول
نعمت هایی که از ابندای خلقت در جهان بود و به مرور تکامل پیدا کرد و قبل از ورود انسان در جهان همه نعمت های اولیه برای زندگی انسان به شکل مادی وجود داشت
مثل میوه ها
گیاهان
پرندگان
و
دسته دوم
نعمت انرژی هست که به شکل اولیه وجود داره و قابل تبدیل شده به هر چیزیه که انسان برای بهتر زندگی کردن و گسترش دادن جهان درخواست میده
چرا بخشی به عده انسان قرار داده شده
چون انسان باید قدرت خلق کردن خالق رو تجربه کنه
اینکه خداوند میگه من نعمت رو بر بنده ها تمام کردم اینه که هرچی نیازه برای بشر وجود داره
بخشی به شکل مادی و بخشی به شکل انرژی که قایل تبدیل شدن به ماده است
حالا بریم سر اصل مطلب که شغل ها هستند
شغل خودم رو مثال میزم که برام واضح تره و تو خودت تبدیلش که به شغل خودت
انسانها چاق شدند و کار به جایی رسید از طریق تضاد به این نتیجه رسیدند که باید لاغر بشن
شروع کردن به پیدا کرد روشهایی برای لاغر شدن
و عده ای که به فکر تبدیل کردن نیازها به ثروت بودند فرصت خوبی بود که روش هایی رو معرفی کنند که به افراد کمک کنه که متناسب بشند
البته اون روشها هم از طرف خدا به افرادی که خواستار پیشرفت بودند در اون شرایط الهام شد و کسی چیزی از خودش نداره
انسانها روشهای مختلف رو امتحان کردند و شکست خوردند
و هر بار تضاد اونها واضح تر شد و درخواست اونها شفاف تر شد که چه شیوه لاغری رو می خوان
و کار به جایی رسید که افراد به این نتیجه رسیدند که اشکال از ذهن اونهاست باید از طریق ذهن لاغر بشن
این درخواست سالهاست که به خدا داره ارسال میشه
و خدا پاسخ همه اون خواسته ها رو اوکی کرده
اما راهی برای تجلی خواسته اونها وجود نداشت
تا اینکه افرادی به این فکر کردند که میشه از طریق ذهن لاغر شد
و خدا اونها رو انتخاب کرد و شروع کرد به الهام اینکه چطور میشه با ذهن لاغر شد
قبل از من کسایی دیگه هم در این مسیر بودند
روزی به هماهنگی نسبی با خدا رسید و با کنترل ذهن لاغر شد
اون چون برای خودش تلاش کرده بود که لاغر بشه صلاحیت آموزش دادن به دیگران رو داشت
عین پیامبر که برای خودش تلاش کرد خدا رو بهتر بشناسه و صلاحیت پیامبر شدن رو پیدا کرد
بلد بود لاغر بشه ولی بلد نبود آموزش بده
بهش الهام کردیم شروع کنه به حرف زدن درباره لاغرشدن
افرادی رو فرستادیم ازش سوال کنند که چطور لاغر شدی
اون هم توضیح میداد ولی نظم و ترتیب خاصی نداشت
ولی توضیح دادن رو دوست داشت
و ما براش شرایطی رو فراهم کردیم که بهتر بتونه آموزش بده به دیگران
اون رو به تلگرام هدایت کردیم
و گروهی تشکیل شد و ما افراد رو به سمت اون گروه هدایت کردیم
بلد نبود آموزش بده ولی دوست داشت آموزش بده ودرباره اموزش با دیگران صحبت میکرد
ما افراد رو دور عطارروشن جمع کردیم
و به او گفتیم بگو
او هم شروع کرد و یک فایل چند دقیقه ای آماده کرد و در گروه گذاشت
ما افرادی را که به گروه او هدایت کردیم را گفتیم گوش کنید
و انها گوش دادند و ما آن حرفها را بر دلهایشان نشاندیم
و آنها مشتاق هدایت از این طریق شدند
و عطارروشن که در خود توان ادامه دادن نمیدید را به واسطه درخواست افراد انگیزه دادیم که فایل بعدی را قرار دهد
او فرمان ما را انجام داد و فایل بعدی را قرار داد
و ما آن حرف ها را بر قلب افراد نشاندیم و این روند ادامه داشت و افرادی که ما به سمت عطارروشن هدایت کردیم نتایج ایمان خود و عمل کردن به حرف های ما که از طریق عطارروشن گفته میشد را گرفتند و این روش بین افراد گسترش یاقت
در عطارروشن به واسطه نتایج افراد انگیزه ایجاد کردیم که ادامه دهد
و عطارروشن درخواست بهتر کردن این روش را داشت
ما به او روش های بهتری آموختیم
به او آموختیم چگونه از آهنگ ها در کلام خود استفاده کند تا جذابیت حرف ما بیشتر شود
و او انجام داد
باز نتایج بهتر شد و باز عطارروشن خواست بهتر باشد و ما به او گفتیم برای نتیجه بهتر جزوه به دوره خود اضافه کن و او انجام داد
چون تکرار کردن باعث نتیجه است به او گفتیم که تکرار کردن را در دوره ایجاد کن و او ایجاد کرد
چون شاد بودن هماهنگ با خداست به او گفتیم شادی را به دوره اضافه کن و او فایل های صبحگاهی را اضافه کرد
و چون نوشتن قدرت دارد و باعث درخواست به ما می شود به او گفتیم نوشتن را به دوره ات اضافه کن و او انجام داد
و ما هم پاداش او را دادیم
و افراد را از شرق و غرب به سمت او هدایت کردیم
و افراد با اشتیاق به سمت او حرکت میکردند
ما در قلب آنها اطمینان قرار دادیم تا به این روش اعتماد کنند
و عطارروشن هم از کاری که انجام میداد لذت می برد و با عشق و علاقه انسانها را راهنمایی می کرد و ما از این طریق سلامتی، شادی، آزادی، احساس خوب و را در جها گسترش دادیم
ما کار خود را انجام میدادیم اما روزی رسید که مشاهده کردیم عطاروشن دیگر کار خود را به خوبی انجام نمی دهد
او به اشتباه تصور کرده بود که این افراد را خودش پیدا کرده است و ما را از چرخه این گسترش خارج کرد
ما هم ادامه کار را رها کردیم و دیگر تماشا کردیم که عطارروشن چه میکند
او بسیار تلاش کرد که افراد را دور خود جمع کند اما دسترسی به شرق و غرب نداشت
او بسیار تلاش کرد که انسانها را متقاعد کند اما دسترسی به قلب انسانها نداشت
او بسیار تلاش کرد تا ثروت بیشتری به دست آورد اما او دسترسی به گنج های الهی نداشت
او بسیار تلاش کرد تا احساس خوب داشته باشد اما چون با عشق کار خود را دنبال نمی کرد احساس خوب در او ایجاد نمی شد
و ما آنچه را به او داده بودیم به سبب شرکی که در رفتار او دیدیم از او گرفتیم
و کار بر او سخت شد و شیطان بر او فرصت پیدا کرد
شیطان او را دعوت میکرد به تلاش بیشتر
به استمرار در جذب انسانها به تفکر کردن به چگونه ثروت کسب کردن
و او پیرو شیطان شد و در این راه تلاش بسیار کرد
اما ما پاسخ تلاش شرک آلود او را ندادیم و او را خوار کردیم
او همچنان نور ایمان در قلبش بود و چون به تضاد بسیار رسید از ما طلب کمک کرد
و ما راه را بر او روشن کردیم
از طریق دستانمان که همسو با ما هستند راه را بر او واضح کردیم
و او به پاس قدردانی از ما تسلیم شد و در مسیر صحیح قرار گرفت
و بار دیگر به جستجوی نشانه های هدایت شیطان در افکار و رفتار خود پرداخت
و ما او را هدایت کردیم و به او نشان دادیم که چگونه از مسیر خداوند حارج شده است
او همواره توبه کرد و به سوی ما بازگشت و ما او را هدایت کردیم از طریق الهامی که به قلب او دادیم
و او هر روز پساسگزار هدایت ما شد
و ما راه را قدم به قدم برای او روشن میکنیم
و آب رفته را به جوی او بازگرداندیم
و از شرق و غرب انسانها را برای پیوستن به او مهیا کردیم
و به او گفتیم
به مسیر تغییر خود توجه کن
و یاد کن چه کسی تو را به این جا هدایت کرد
چه کسی مراحل تکامل را بر تو واضح کرد
چه کسی آگاهی ناشنوده را از طریق تو به آگاهی قابل شنود برای بنده ها تبدیل کرد
همه کار را ما انجام دادیم و تو فقط به پاس قدردانی از ما انجام دادی چون تسلیم بودی
آنچه بر تو گفته شد آنچیزی بود که از قبل توسط بنده های من درخواست شده بود
و ما مقرر کردیم مسیر رسیدن به خواسته بنده ها از طریق تو بر بنده ها نازل شود
و تو دریافت کننده آنچیزی بودی که ما به درخواست بنده ها نازل کردیم
بنابراین بنده هایی که درخواست هدایت از طریق ما را دارند از قبل آماده استفاده از این آگاهی هستند که از طریق تو نازل میشود
و فقط تو کافی است باور کنی که ما میتوانیم این درخواست ها را به سوی تو هدایت کنیم و تو نیاز نیست کاری برای هدایت آنها انجام دهی
فقط تماشا کن و سپاسگزار باش و آنچه به تو میگوییم تا کار خود را کامل کنیم انجام بده
تو راهنمای هدایت شدگان هستی و هیچ مسئولیت دیگری نداری
به پاس همسو شدنت با ما برای دریافت الهاماتی که سبب میشود خواسته های بنده های من تحقق یابد رزق و روزی به تو می دهیم
ما بنده های زیادی داریم که رزق و روزی ندارند که به تو بدهند و بنده هایی داریم که رزق و روزی تو را از طریق آنها میتوانیم بدهیم
اما اگر تو باور نداشته باشی که خداوند قادر مطلق است بنده هایی که درخواست لاغری داشته اند و رزق و روی ندارند که به توبدهند را به سوی تو هدایت میکنیم
پس باور خود را نسب به ما تغییر بده و مارا صاحب جان و مان مردم بدان
و دروازه های ذهنت را برای ورود افرادی که منتظر استفاده از روش تو هستند را باز کن
بنده هایی که از نعمت رزق و روزی بهره مند هستند و به راحتی پاداش تو را خواهند داد
باور کن که افراد توانمند اشتیاق بیشتری دارند تا از این آگاهی ما که از طریق تو به آگاهی قابل شنود تبدیل شده است استفاده کنند
و ما هم مشتاقیم
چون با لاغر شدن آنها جهان بیشتر گسترش پیدا میکند
آنها به سلامتی میرسند
آنها لباس های بیشتری میخرند
آنها لذت بیشتری میبرند
آنها به شکوفایی خود می رسند
آنها موفق تر میشوند
و همه این ها به گسترش جهان کمک میکند
این ما هستیم که گسترش جهان را مقدر کردیم
و هرکه بخواهد با ما در این رابطه همکاری کند از آگاهی غیرقابل شنود برای همگان به او می دهیم و از طریق او این آگاهی را به آگاهی قابل شنود تبدیل می کنیم
و انسانهایی که درخواست استفاده از این آگاهی دارند را به سوی او هدایت میکنیم
و قطعا او پاداش همکاری خود را خواهد گرفت
اگر همانطور که در دریافت آگاهی با ما همسو شد در دریافت پاداش هم با ما همسو باشد
اینها چیزهایی بود که به من گفته شد و من برای خودم نوشته بودم وامروز برای شما قراردادم و مطمئنم قلب هایی درخواست این آگاهی را داده اند که در این لحظه از طریق من قرار داده شد
سلام دوست خوبم
از لطف و محبت شما سپاسگزارم
چند روزه که صبح زود میرم در دل طبیعت و احساس خیلی خوبی دارم
اتفافا امروز به این موضوع فکر کردم که همه ماشین ها دارن میرن سر کارشون و من دارم میرم واسه تفریح در دل طبیعت و هیچ زمان برام اهمیتی نداره
و خدا رو بایت این شرایط شکر کردم و الان هم پیام شما رو دیدم که این موضوع رو یادآوری کردید
ضمن تشکر از شما که باردیگر به یاد من آوردید چه نعمتی رو در اختیار دارم باید به شما بگم من همون انسان سال 93 هستم که ساعت 7 صبح میرفت در مغازه که در صف دریافت کنندگان رزق روزانه خودم قرار بگیرم
و الان که به این چند سال توجه میکنم فقط یه مقدار تونستم بهتر خدا رو درک کنم
و امروز با اطمینان به شما دوست خوبم میگم که دفعاتی که در این چند سال اشتباه کردم و افکار منفی داشتم و تصمیمات اشتباه گرفتم خیلی بیشتر از افکار و رفتار صحیح من بوده
ولی موضوع پاداشی هست که برای سعی کنندگان در نظر گرفته شده و فراتر از سعی اونهاست
برای من هم همینطور بوده و خیلی جاها الان میدونم که میتونستم بهتر عمل کنم و شرایط بهتری داشته باشم
ولی به سریع الجواب بودن خدا ایمان دارم و اینکه من نمیدونم و اون میدونه
که چطور من رو آماده شرایط بهتر کنه
مطمئن باشید چیزی که من دارم همین الان در اختیار شما و دیگران هم هست
باید چشم ها رو بشوئیم و جور دیر نگاه کنیم
دیده میشه
استفاده میشه و لذتش رو میبریم
در پناه الله باشید