«حذف» ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

749 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صغری خاوری گفته:
    مدت عضویت: 591 روز

    سلام استاد عزیزم خیلی خوشحالم وسپاسگزار خداوندم ک مرا در این لحظه ودر این مجموعه قرارداد.شما درست گفتین اسناد ک ماخودمون رو لایق پول نمیدونیم اینو من از اونجایی فهمیدم ک گاهی دلم نمیادبرای خودم لباس گرون قیمت ویا حتی لباس نوبخرم همیشه اولویت با دیگرانه ومن با دیدن این فایل وتکرار و تکرارمتوجه شدم ک من خودمو لایق نمیدونم حتی یک دست لباس نو بپوشم چون من خیاطم همیشه از دیگران شنیدم (کوزه گر ازکوزه شکسته آب میخوره)و من اینو باور کردم وپیش خودم گفتم لباس لباسه دیگه چ فرقی داره ولی با دیدن این فایل اونجا ک استاد گفتن بچها کامنت هارو بخونید بارها وبارها تشویق کنید وتحسین کنید تا هرآنچه از مغزتون میریزه بیرون رومتوجه بشید واقعا هم همینطوره.خدایاشکرت ک امشب هم تونستم بنویسم ‌بخونم وتحسین وتشکر کنم خدایاشکرت ک جهان رو بنظم آوردی وهرانچه بین زمین و آسمان هست رو مسخر انسان کردی خدایاشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    محمد صدرا شهبازیان گفته:
    مدت عضویت: 3124 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز

    من هم این نگاه اشتباه در وجود خودم دارم

    همیشه این فکر تو ذهن من بوده که کارگر های رستوران ها و کافه ها به اندازه کافی حقوق نمیگیرن و اگر من جای صاحب کافه باشم فلان شکل حقوق میدم

    یا اجاره بها بعضی ملک ها غیر منطقی بالاست اگر من جای صاحب ملک باشم اینطور با مستاجر تا میکنم

    تا زمانی درک نکنم کسی نمیتونه با حقوق بالا دادن به کسی زندگی اون رو متحول کنه ، یا مالک با اجاره کم گرفتن نمیتونه کسب و کار مستاجر رو گسترش بده ، خودم با باور خودم موفقیت خودم رو محدود میکنم

    اگر جایی به کارمندش حقوق بالا تر از میانگین بده اون به کارمندش کمک نکرده بلکه اون کارمند با خاست خودش به جایی هدایت شده که حقوق بالاتر بگیره

    اگر یه مالک برای مستاجرش شرایط خوبی قائل بشه درواقع اون مستاجر خودش رو در مداری قرار داده که به اون شرایط هدایت بشه

    اون چوپان فکر میکرد خدا یه گوسفنده پس حتما نیاز های گوسفندی داره ، دوس داره علف بخوره و موهاش شونه بشه

    ما فکر می‌کنیم خدا یه انسانه پس حتما نیاز های انسانی داره، ما میگیم خدایا بده تا من هم به فلانی و فلانی کمک کنه انگار خدا خودش نمیتونه کمک کنه ،

    خدایی کردن کار خداست و بندگی کردن کار بنده

    فلفسفه کمونیست ها این بود که خودشون خدایی کنن شوروی ، کوبا ، کره شمالی و…. نتایجشون هم مشخصه

    وقتی خاندان کیم رهبر کره شمالی شدن به مردم گفتن شما تمام حقوق شهورندی و زمین ها و املاک و .. تون رو به ما بدید در عوض ما شما رو از نابرابری خلاص میکنیم ، بهتون هر روز کوفته قلقلی و سوپ میدیم و مردم با خوشحالی قبول کردن و این شرایط براشون درست شد { مصاحبه “نائومی پارک” با “رایان شو یوتیوب” }

    اون ها احتمالا فکر میکردن کس دیگه باید بجای خدا خدایی کنه

    چون فکر نمیکردن خودشون بتونن با وحود این خدا چیزی رو به دست بیارن

    هر چقدر دیدگاه ما از خدا سیستمی تر باشه خاسته هامون رو دست یافتنی تر میبینیم

    ما هر چقدر هم روی خودون کار کنیم باز یه قسمت از مغزمون فکر میکنه پول یه جایی هست یه جایی نیست ، درامد یه جایی هست یه جایی نیست ، دختر خوب یه جایی هست یه جایی نیست ، خدا یه جایی هست یه جایی نیست

    در حالی که خدا مثل اینترنت دیتا همه جا هست تنها کاری که باید بکنی اینه که دیتا گوشیتو روشن کنی تا دریافتش کنی

    و اگر اینترنت داری دیگه اینطور نیست که تایپ کنی عباسمنش دات کام و اینترنت بگه نه امروز حالم گرفته تورو انتقال میدم به یه سایت دیگه ، حوصلم نمیشه فلان سایت رو باز کنم ، نه از تو خوشم نمیاد اصلا نمیزارم هیچ چیزی رو دانلود کنی

    نه اینطور نیست، سهم تو از اینترنت فقط اون چیزیه که خودت میخای بهش دسترسی داشته باشی

    میتونی سایت a رو باز کنی یا b یا c

    ………………

    استاد گفتن وقتی میگیم خدایا به من بده تا من به فلانی ها بدم انگار داری میگی خدایا من همینجوریش لیاقت ثروت ندارم که ، تو به من بده من لایق میشم.

    درحالی که اینطور نیست اول لایق میشی بعد بهت داده میشه

    خدا گفته من نزد گمان بنده ام نسبت به خودم هستم.

    فکر میکنی خدا تو رو بی‌لیاقتی میدونه ؟ خدا تورو بی‌لیاقتی میدونه

    فکر میکنی خدا عاشق توه ؟ خدا عاشق توه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      داود خورشیدی گفته:
      مدت عضویت: 942 روز

      سلام محمد جان

      بسیار لذت بردم و خیلی چیزا یاد گرفتم از کامنتت و مخصوصا وجود خداوند رو که با اینترنت توضیح‌ دادی بسیار ملموس و زیبا بود

      دقیقا همینجوری هست وقتی که خودم رو لایق بدونم اونوقت هست که درهای نعمت باز میشه وقتی که قلبم رو برای وجود و ورود خداوند باز بزارم خداوند منو هدایت می‌کنه و وقتی که به قول تو دیتای وجودم رو روشن میکنم خداوند رو میبینم و حس میکنم .ممنونم انشالله موفق و پیروز باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 803 روز

    به نام خداوند مهربان.

    سلام به استاد عزیز ومریم جان.

    خدارا هزاران بار شکر برای دریافت این آگاهیها.

    در این فایل استاد می گه که تجربه ثروت روند طبیعی زندگی ماست وما به خودی خود لایق دریافت این ثروتها هستیم .

    حالا چرا ثروت را دریافت نمی کنیم؟

    1-نگاه ما به خدا آدمی بزرگ یا کدخدایی است که درگیر احساسات است گاهی خشم می گیرد وگاهی مهربان است.

    اما نگاه درست

    خداوند یک سیستم است که قوانین مشخص وبدون تغییری دارد واین عین عدالت خداوند است خداوند هرگز درگیر احساسات نیست او با قوانینش جهان را اداره می کند.

    اما قانون

    به فرکانسها وباورهای ما جواب می دهد اگر فرکانس فرستاده شده مطابق ثروت باشد دریافت می کنیم اما اگر فرکانس خلافش باشد نه.

    2-باور بعدی که ثروت را از ما دور می کند عدم لیاقت وشایستگی است.

    ما خود را لایق نمی دانیم و مشکل اصلی همین جاست مهمترین اصلی که باید رعایت شود احساس لیاقت است خداوند ما را شایسته ولایق خلق کرده در جهان هم فراوانی وجود دارد وهرگز کمبودی نیست نعمت هر روز در حال افزایش است و استفاده یکی مانع دیگری نمی شود ثروت مثل اکسیژن فراوان است کافیست تصمیم بگیری استفاده کنی وخودت را لایق بدانی ولازم نیست برای رسیدن به لیاقت از مالت ببخشی تا نشان دهی لایق هستی بلکه به خودی خود لایقی.

    برای هماهنگ شدن با قانون جهان باید کدهای مخرب را از ذهنمان پاک کنیم وکدهای درست را به ذهن بسپاریم ونشانه داشتن کدهای درست احساس خوب است اگر حس خوبی داری کدهای درست در ذهنت شکل گرفته اما به محض بد شدن احساست بدان کدهای مخرب وارد ذهنت شده وباید جایگزین کنی.

    قانون جهان

    حس خوب=اتفاقات خوب

    حس بد=اتفاقات بد

    وهر کس مسول زندگی واتفاقات زندگیش است وهر آنچه در زندگیش است نتیجه افکارش است.

    خدایا شکرت.

    استاد متشکرم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    مهدی شادکام گفته:
    مدت عضویت: 3496 روز

    استاد سپاسگذارم از شما وهمه دوستان امروز روز۱۰۰۱ هزارو یکم هست که من افتخار دارم ولطف خدا شامل حالم شده که عضو سایت وخانواده شما هستم .همه این هزار روز یک طرف واین مسابقه یک طرف واقعا اولین باری بود که از درون خودم چنین کشفیاتی داشتم البته به کمک دوستان ونظرات ارزنده شما حالا درک میکنم که عقل کل=نظر خداوند وجای حرفی نمیمونه واقعا هرکسی موضوعی را کشف ودرک کرد از این باورهای بازدارنده واین موضوع فکر کنم زوایای دیگری نداشته باشه که دیده نشده باشه مگر کم بود این هزاران نظر که میدونم هنوز ادامه داره خدایا سپاسگذارم استاد ممنون دوستان خوب ومهربون ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    ایمان متین فر گفته:
    مدت عضویت: 3199 روز

    به نام خدا

    با سلام و احترام

    استاد ارجمند و گرامی از بابت آگاهی هایی که بتون میرسه و اون رو با ما به اشتراک میزارین صمیمانه ازتون قدردان و سپاسگزارم.

    من در خانواده ای بزرگ شدم که دو باور اصلی و اساسی یعنی ” فراوانی و لیاقت” خیلی ضعیف عمل شده تا جایی که اثرات رعایت نکردن این دو باور را در زندگی خودم تا قبل از اینکه با شما آشنا بشم دیدم و آسیب هایی که به خودم وارد کردم ولی از وقتی که با شما آشنا شدم و این این دو باور و باورهای دیگر رو در خودم ایجاد و تقویت کردم زندگیم هیچ شباهتی با دو سال قبلم نداره و واقعا” هر وقت احساس ارزشمندی و کمبود در زندگیم کمرنگ شده به همان اندازه هم شرایطم بد شده.

    زندگیمون تماما” دست خودمونه و اگه آلان 100 در 100 نیست به واسطه فرکانس های قبلیه که فرستادیم و نیز تقویت نشدن باورهای ضعیف و برنداشتن ترمزهاست.

    زیانم قاصره از هر چیزی که بخوام بگم میمونه عمل کردن به دانسته ها که مدتیه شروع کردم و ایمان دارم و باور دارم جواب میده.

    خدایا شکرت

    با سپاس از شما و خانواده گرم و صمیمی گروه تحقیقاتی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    مرضیه توسلی گفته:
    مدت عضویت: 3564 روز

    سلام استاد جونم

    به به عجب خونه قشنگی !

    چه دکوراسیونی

    از اون سبکهای دلخواهم ! خدایا شکرت برای فراوانی ها و زیبایی ها و این همه تناسب و تنوعی که آفریدی !

    که مخصوص ما اشرف مخلوقاتت آفریدی !

    آفریدی که ما ازت بخواهیم و خلقش کنیم ! خدایا شکرت !

    به به معلومه اتاق سمت راست سالن سینمای خونگیه !

    باز هم از این لوکیشنهای قشنگ از خونه هاتون بذارین حتما! کلی حس خوب و آشنایی به ما میده !

    استاد جونم نوش جونت هر چی که تو زندگیت خلق کردی ! همه عشق و زیبایی و ثروت الهی گوارای وجودت ! ????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    A گفته:
    مدت عضویت: 2461 روز

    سلام استاد

    من فکر کنم که خداوند رو انسان نمیتونه تعریف کنه یا حتی تصور کنه یا درک کنه چون یه چیزی فراتر از عقل بشری

    بنظرمن خداوند انرژی نیست . انرژی یکی از مخلوقات خداست

    یا اینکه خدا سیستمی نیست جهانی که خداوند ساخته سیستمیه

    بنظرم انسان وقتی تونست هیچ چیز رو نپرسته اونوقت میتونه بگه من خداپرستم

    خدارو حقیقتا من نمیتونم نظری بدم یا تعرفیش کنم ولی همینقدر میدونم که یه چیزی فراتر از انرژیه که قابل درک نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 924 روز

    به نام خداوند ثروتمندم

    سلام به خانواده عزیززم

    من هم قبل از آشنایی با این سایت و قانون همین فکر داشتم فکر می کردم اگر گریه کنم زاری کنم خداوند دعا من را اجابت میکنه

    اما از آن زمان با این سایت آشنا شدم دیدم نه خداوند یک سیستم است و این قانون حال خوب اتفاقات خوب و حال بد اتفاقات بد هیچ وخت تغییر نمی کند و وختی بیشتر آیات قرآن را دیدم و درک کردم دیدم خداوند مثل یک سیستم عمل میکنه و واکنش نشان می دهد به افکار و باور های ما

    خداوند زمین آسمان را مسخر ما کرده و ثروت ونعمت همیشه است اما به اندازه که ما لیاقت می سازیم به همان اندازه ثروت وارد زندگی ما ممی شود

    هر چقدر ما خودمان را با ارزش بدانیم به همان اندازه دوست های خوب اتفاقات خوب همسر خوب وارد زندگی ما می شودد

    من لایق ثروت نعمت دوست های خوب همسر عالی هستم خدایا شکرت خدیااشکرت من لایق زندگی عالی ام من لایق همسر عالی هستم من لایق دوست های همفرکانس هستم من لایق پول نعمت ثروت هستم من لایق دریافت نعمت های بیشتر هستم خدایاشکرت خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    امید دهقانپور گفته:
    مدت عضویت: 1790 روز

    سلام استاد عزیز در داستان موسی و شبان چوپان خدارا انسان فرض میکرد( اشتباهی پیش اومده لطفا اصلاح کنید) ولی خیلی فایل خوب و با ارزشی هست اگر امکانش هست بیشتر از این فایل ها ضبط کنید

    کو همی گفت ای خدا وای اله

    توکجایی تا شوم من چاکرت

    چارقت دوزم کنم شانه سرت

    دستک بوسم بمالم پایکت

    وقت خواب آید بروبم جایکت

    ای فدای توهمه بزهای من

    ای به یادت هی هی و هی های من

    زین نمط بیهوده می گفت آن شبان

    گفت موسی با که هستت ای فلان

    گفت با آن کس که ما را آفرید

    این زمین و چرخ از او آمد پدید

    گفت موسی، های خیره سرشدی

    خود مسلمان ناشده کافر شدی

    این چه ژاژاست و چه کفر است و فشار

    پنبه ای اندر دهان خود فشار

    گرنبندی زین سخن تو حلق را

    آتشی آید بسوزد خلق را

    گفت ای موسی دهانم دوختی

    وز پشیمانی تو جانم سوختی

    جامه را بدرید و آهی کرد و تفت

    پافتاد اندر بیابان و برفت

    وحی آمد سوی موسی از خدا

    بنده ی ما را ز ما کردی جدا

    تو برای وصل کردن آمدی

    نی برای فصل کردن آمدی

    درحق او مدح و درحق تو ذم

    در حق او شهد و درحق تو سم

    ما بری از پاک و ناپاکی همه

    از گران جانی و چالاکی همه

    من نکردم خلق تا سودی کنم

    بلکه تا بربندگان جودی کنم

    ما برون را ننگریم و قال را

    ما درون را بنگریم و حال را

    خون شهیدان را ز آب اولی تر است

    این خطا از صد ثواب اولی تر است

    لعل را گر مهر نبود باک نیست

    عشق را دریای غم غمناک نیست

    در دل موسی سخن ها ریختند

    دیدن و گفتن به هم آمیختند

    چون که موسی این خطاب از حق شنید

    در بیابان در پی چوپان دوید

    عاقبت دریافت او را و بدید

    گفت مژده ده که دستوری رسید:

    هیچ آدابی و ترتیبی مجوی

    هر چه می خواهد دل تنگت بگو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    مرضیه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 3010 روز

    سلام به استاد عزیزم

    الان داشتم این جلسه بشدت ارزشمند رو گوش میدادم و نکته برداری میکردم و حین صحبتهای شما هی نمونه های صحبتهاتون به یادم میومد که تو بچگی کافی بود یا حالا هر زمانی ما یه فحشی به خدا می‌دادیم یا چیزی گفته میشد وای که چقدر پدر و مادرها لب گزه می‌رفتند و پشت دستشون میزند تو صورتشون می‌زدند و استغفرالله میگفتند که نگو خدا سنگت می‌کنه خدا قهرش میگیره و…. بعد انتظار داشتند ما با این خدا چماق به دست و گرز آهنین دار با کلی خار تیز که منتظره یه چیزی بگی بکوبه تو سرت دوستم باشیم احساس امنیتم بکنیم باهاش در کل باهاش رفیق باشیم واقعا این چه انتظار دور از عقلی بود کی می‌تونه با یه خدای قهار و کینه توز و انتقام جو حال جا بیار دعوایی رفاقت کنه رفاقتیم اگر باشه از سر ترسه به زوره کدوم رفاقت کدوم احساس امنیت.

    طفلکیا بلد نبودند خودشونم خدا رو نمی‌شناختند اصلا درکش نکرده بودند هر چی شنیده بودند و ساخته بودند تو سرشون به ما هم میگفتند.

    برای همین ما جرات نمی کردیم از این خدا چیزی بخواهیم یا نکنه حرفی بهش بزنیم بهش بربخوره بخواد حالمون رو بگیره.

    با این بحث مسخره شدن زمین و آسمان و دریا و اینا فکر کردم بهش دیدم خدای من درسته خودشه ببین یه عده افراد خیلی محدود خیلی کم که توانستند این رو درک کنند و بپذیرند که خودشون خالق زندگیشون هستند که حتما از بازخوردهای خودشون و دیگران به این درک رسیدند چه کارها که روی زمین نکردند چه کشتیهای بزرگی که تو دریاها نساختند چه هواپیماهای بزرگی که تو آسمون نساختند.و الآنم دارند به زندگی کردن تو فضا فکر میکنند به مسافرت‌های فضایی و آسمون و کرات دیگه رو هم میخواند تسخیر کنند به دست بیارند و هی هر روز داریم میبینیم اینا چه کارهای نشدنی رو شدنی کردند بخدا آدم باید به این چیزا دقت کنه فکر کنه بهشون و درس بگیره.

    اینا همون نشونه هایی هست که آدم باید ببینه و باورهاش قویتر بشه درکش عمیق‌تر بشه از اون چیزایی که خداوند بهمون گفته تو قرآنش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: