به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)

1207 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی کیمیاگر گفته:
    مدت عضویت: 3473 روز

    سلام استاد عزیزم؛

    وقتی به گذشته م نگاه میکنم و میبینم از کنج ذلت به اوج عزت رسیدم واقعا” تعجب میکنم

    تقریبا میتونم بگم روزی نیست که ذکر خیر شما در خونه ما نباشه و من و همسرم درباره شما حرف نزنیم

    واقعا” از صمیم دل خدا رو شکر میکنم که من رو با شما آشنا کرد و یه حلقه از زنجیر موفقیت من شدین

    چون موفقیت یه نفر؛ فقط یک چیز نیست و عواملی به صورت سلسله وار به هم مرتبط هستن

    ممکنه بعضی دوستان از خودشون سوال کنن؛ چرا من هر کاری میکنم؛ اعم از تصویر سازی؛ عبارات تاکیدی؛ ساختن باور و و و… باز هم به هدفم نمیرسم

    تا اونجا که من به زندگی خودم در گذشته نگاه کردم؛ متوجه یه چیز خیلی عجیب شدم و اون هم اینکه دیدم

    من به چیزهای خیلی بزرگ به راحتی آب خوردن رسیدم اما به چیزهای کوچیک با تلاش چند ساله یا نرسیدم یا با زحمت هرچه تمام تر رسیدم

    دوستان گلم؛ در جواب این سوال؛ اینو میتونم بگم

    ما در زندگیمون به چیزایی به راحتی میرسیم که بتونیم به راحتی اون چیزها رو تصور کنیم؛ و از تخیل و تصورشون لذت ببریم

    باید وقتی تصویر سازی میکنیم؛ از خود اون تفکر و تخیل لذت ببریم؛ نه اینکه؛ از تصویر سازی به عنوان ابزار رسیدن به خواسته مون استفاده کنیم؛

    اگه این کارو انجام بدیم؛ بعدا” کم کم میبینیم که اون خواسته به طرز معجزه واری توی زندگیمون پیدا میشه

    و نکته اصلی که پیش زمینه هر موفقیتیه رابطه انسان با خود و خدای خودشه…

    باز هم از استادم جناب عباس منش عزیز صمیمانه سپاسگزاری میکنم و براشون موفقیت روز افزون رو از خدا خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مریم محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2694 روز

    سلام دوستای عزیزم

    در حین گوش کردن به فایل تمام لحظاتی که توی ذهن خودم یا بقیه اتفاقات ضد و نقیض افتاده بود مرور میشد .

    لحظاتی که گاهی سرشار از عشق و اشتیاق میشدم .

    من کلا روزای سپری شده ی زندگیم روزای خوب و خوش و شادی بوده ، اما اعتراف میکنم داشتن این آگاهی ها جنس عشق رو خاص و ناب میکنه .

    وقتی متوجه شدم خالق همه ی لحظاتم خودمم این عشق جاشو به آرامش داد .

    فک نکنم هیچ حسی بالاتر از آرامش و سپاس گزاری ناشی از اون باشه .

    خداروشکر من الان این حس رو تونستم به 10 درصد کل روزم برسونم ، البته این 10 درصد خالصه و نسبت به قبل خودم سنجیدم و نتیجه های کوچیک و متوسط زیاد داشته

    اتفاقات زیادی رو میتونم برای خودم تداعی کنم از عملکرد باورهام ، ولی یکیشو خیلی دوس دارم و میخوام بازگو کنم .

    دانشجوی بندرعباس بودم و بنا به دلایلی یک واحد اضافه خورده بودم و طبق ابلاغیه ی وزارت بهداشت به دانشگاه ها یه ترم اضافه میخوردم و من اینو نمیخواستم . پیگیری زیاد داشتم برای اینکه این اتفاق نیوفته از جمله اقدام برای گرفتن ترم تابستونه که نشد . افراد دور و برم هم عقیده داشتن بیخیال شم و پیگیر نشم چون قانون که عوض نمیشه . من ولی باور داشتم میشه و واسه من یه کار ساده بود . اوایلش دوندگی زیاد داشتم تا وقتی که متوجه شدم که دیگه رها کنم خودش درست میشه یجوری . رفته رفته گفته میشد فلان جا برو و فلان کار رو بکن با فلانی صحبت و … روز اخر حذف و اضافه و نیم ساعت مونده به تموم شدن وقت اداری در عرض 1 دقیقه و با یه تماس تلفنی کار من درست شد و روال ترمی من برگشت به حالت عادیش و معاونت دانشکده میگفت اگه از اول اومده بودی اینجا این همه رفت و امد نمیخواست . چیزی که اون موقع فهمیدم این بود که اولا من باورشو ساختم که میشه و دوم اینکه اگه من رها کرده بودم خیلی زودتر میرسیدم بهش و سوم اینکه همیشه میشه باوری ساخت که کارها راحتتر انجام بشه .

    البته این اتفاق اتفاق چندان بزرگی نبود ولی به من ثابت کرد جایی که باور مناسب داشته باشی و خدا رو فقط باور کنی حتی قانون وضع شده ی انسان ها هم عوض میشه .

    من یاد گرفتم که وقتی روی خودم و باورهام کار کنم خدا همچیو برام تغییر میده .

    من یاد گرفتم که محدودیت واقعا فقط توی ذهن منه .

    الان تنها وقتیه که با تموم وجودم این جمله ی استاد رو درک کردم که :

    شما فقط روی خودتون کار کنین و به شرایط کاری نداشته باشین ، جهان خودش براتون همچیو درست میکنه .

    واقعا هم تنها کار ما تغییر خودمونه .

    تغییر درون از ماست و تغییر بیرون از جهان .

    همواره رو به جلو توی مسیر مستقیم باشیم . ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مجید عزیزی پیردوستی گفته:
    مدت عضویت: 1503 روز

    به نام حضرت دوست که هرچه دارم از اوست 🕋

    سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم ❤️

    سلام بر خانواده بهشتی عباسمنش ❤️

    سفرنامه ۲۴

    من در حوضه ی طبابت فعالیت میکنم و هر روز هم با مراجعه کنندگان زیادی برخورد میکنم که از سلامتی باورهای نامناسبی دارن و از بیماری صحبت میکنم ولی من همیشه با لبخند زدن در ذهنم باورهای سلامتی خودم را میسازم و شکر خدا همیشه سالم هستم و به راحتی به دیگران هم در سلامتیشون کمک میکنم و هر دارویی هم که بهشون بدم خوب میشن ،این باور من و خیلی هم جواب میده،موفقیت دیگران را تحسین میکنم و کلی ذوق میکنم که میتونم منم به خواسته هام برسم و هر روز خواسته های بیشتر و باورهای بزرگتر و موفقیت های بزرگی را بدست میارم

    پس نتیجه میگیرم که :

    اگه چیزی را که باور کنم ونتونم ببینم میتونم لمسش منم واگه چیزی را باور نداشته باشم نمیتونم ببینم

    به جای کوچک کردن خواسته هام باورهامو بزرگ میکنم وقبل اینکه به خواسته ام برسم قله های بزرگ و بلند را انتخاب میکنم

    شاد و سلامت و تندرست و ثروتمند و سعادتمند باشین در دنیا و آخرت 😉🙏

    عاشق تک تکتونم ❤️😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سیاوش گفته:
    مدت عضویت: 1546 روز

    به نام خداوند وهاب هدایتگر

    سلام به همه دوستانم

    روز بیست و چهارم سفرنامه:

    اول شروع میکنم از نتایجم طی این یکسالی که با این سایت توحیدی آشنا شدم:

    تمرکزم بیشتر روی درامد بوده و صحبتهای استاد رو مثل وحی منزل قبول کردم و عمل کردم و به لطف خدا درآمدم توی این یکسال بیش از سه برابر شده.اولش هم از فایل های رایگان شروع کردم و بعد دوره روانشناسی ثروت و کتابهای استاد رو تهیه کردم.

    این فایل هم مثل همه فایل های دیگه دقیقا سر بزنگاه بود.چون همین چند ساعت پیش یه ایده به ذهنم رسید که کارم رو توی فضای مجازی شروع کنم و گسترش بدم.برای اینکار باید بیام اول باورهام رو درست کنم و بار قدرتمند کننده بسازم و ببینم چه چیزی حسم رو خوب میکنه،میفهمم اون درسته.و چه چیزی حسم رو بد میکنه و بدونم اون یک باور منفیه و بیام برای درست کردنش انقدر الگوهای مختلف ببینم که برای ذهنم منطقی بشه که میشود.یکی از بهترین الگوهایی هم که سراغ دارم همین پیج خوده استاد هست که بدون رعایت کردن هیچ باصطلاح الگوریتمی کلی پیجشون داره رشد میکنه.

    ممنونم ازت استاد بخاطر این فایل های فوق العاده و تشکر از مریم خانم شایسته که ترکوندن با این ایدشون(روزشمار تحول)

    یه تشکر ویژه هم دارم از دوستانی که از مسیر موفقیتشون کامنت میذارن چون علاوه بر اینکه این کار باعث میشه باورها در ما شکل بگیره،کلی انرژی هم برمیگرده به خودمون و قطعا هیچ چیز در این دنیا بی پاسخ نخواهد بود.

    شادتر،سلامت تر و ثروتمندتر باشید و از پیشرفتها بیشتر بگیم وبشنویم و لذت ببریم و ادامه بدیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    فرزانه در مسیر آگاهی گفته:
    مدت عضویت: 1241 روز

    رد پای من در روز بیست و چهارم از سفرنامه

    سلام به استاد سراسر عشق و مریم خانوم عزیز و خانواده دومم

    به جای کوچکتر کردن خواسته ت باورهای را بزرگتر کن

    اگه هرروز من تمام ثانیه هاشو به سپاسگزاری در مورد استاد عزیزم و اگاهی های این سایت و فایل های بپردازم بااازم کمه، من هنوز دنیایی کار دارم تا بتونم دقیق حرفا و باورهای استاد و توی زندگیم خوداگاه و حتی گاهی ناخوداگاه انجام بدم ولی وقتی با همین قدم‌های کوچیک نگاهم و زاویه دیدمو با بقیه مقایسه میکنم لذت میبرم که افرین افسانه درسته که عالی نیستی ولی همینکه در مسیر هستی و تلاش میکنی متفاوت از بقیه ی جامعه نگاه کنی قابل تحسینه.

    استاد جانم من مادرم دوسه روزی خونه ی من بودن و از اونجایی که من کلا تلویزیون رو دوساله ی هست قط کردم فقط سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو میبینم،خب طبیعتاً کسی که خونه من باشه هم مدام اینارو میبینم و می‌شنوه

    روز اول مامانم با اشتیاق نگاه کردو از من پرسید ایشون کی هستن و من واسشون توضیح کوتاهی دادم

    مامانم در جواب من گفت مگه میشه از زندگی توی اتاق سیمانی و کارگری به این زندگی عالی رسید؟!!!!!

    من گفتم چرا نشه خب الان استاد عباسمنش یه الگویه کاملا مشخص و واضحه دیگه که همه ی زندگیشونم روشن اکثرا می‌دونن.

    خلاصه دوسه روزی گذشت و مامانم از خونه من رفتن فرداش بامن تماس گرفتن و طی صحبتهامون گفتن اره درمورد استادت به فلانی گفتم اون گفته که (عذرمیخام استاد ازطرف ایشون) استاد عباسمنش از پول امثال افسانه و بقیه شاگرداش و دوره هاش الان اون شرایط و توی امریکا داره بواسطه ی دوره هایی که ادمای ساده و خوش خیال میخرن به امید اینکه مثل ایشون بشن!!!!!!!

    من درکماااال ناباوری از این زاویه ی نگاه،فقط سکوت کردم

    دوست نداشتم باورهای اشتباه بقیه حتی لحظه ای ذهنمو درگیر کنه

    میخام بگم که چقدر قشنگ استاد گفتن که بجای قضاوت کردن موفقیت های افراد،بیایم باورهامونو بزرگتر کنیم

    بجای قضاوت کردن موفقیت های بقیه بیایم تحسینشون کنیم تا بتونیم باورهای قدرتمند کننده رو بشناسیم و به ساختن اون باورها بپردازیم

    شاید اون فلانی و حتی مادرم و خب خیلی وقتا خودم،بخاطر همون تجربیاتی که استادم فرمودن نمی‌تونیم خواسته ها و موفقیت های بزرگو بپذیریم

    من اونا رو قضاوت نمیکنم فقط اول از خدای خودم سپاسگزارم بخاطر همفرکانس بودن با این اگاهی ها و وجود استاد معنوی عزیزم و بعدتر خودمو بخاطر اینکه سعی میکنم زاویه نگاه بهتری داشته باشم تحسین میکنم.

    من از امروز بخودم قول میدم این باورو واسه خودم قدرتمندانه بسازم که اگه استادم تونسته با باور اینکه بدن ما فوق العاده قدرتمند و هوشمنده و از پس هر شرایطی برمیاد جسم قوی و سالمی داشته باشن که سالهاست هیچ قرص و دارویی نخوردن و بیمار نشدن جز دومورد که با ابلیمو عسل خوب شدن»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

    پس من هم میتوانمممممممممم

    من باید به ذهنم متفاوت تجزیه و تحلیل کردن را بیاموزم یعنی دلیل موفقیت افراد را به باورهای قدرتمندشون ربط بدهم.

    استاد جانم من یه خواسته بزرگ دیگه ای دارم و اینقدر واسم پررنگ و باارزشه که واسه رسیدن بهش همه ی خودمو می‌زارم و هرروز بهش فکر میکنم و تلاش میکنم اینقدر موفق و عالی باشم که دست یافتنی بشه من میتوانم چووون من اونو با تموم وجود میخام و باورهایی می‌سازم که با قدرت منو شلیک کنه به سمت اون خواسته م

    شاید واسه خیلیا خنده دار باشه ولی هرکسی یه خواسته ای داره دیگه⁦:⁠-⁠)⁩

    و امااااا اون خواسته اینه که من ارتباطم با استاد عباسمنش نباید در حد این سایت بمونه من باید با استاد عباسمنش و عزیزدلشون ارتباط دوستانه و نزدیکتر و البته حضوری داشته باشم

    و از قرار گرفتن کنار این انسان معنوی بزرگ هم لذت ببرم هم اگاهی های جدید یاد بگیرم و سعی کنم نگاهم به زندگی و شرایطش مثل نگاه استاد جانم باشه

    و می‌دونم و باور دارم یه روزی حضوری بهتون میگم استاد جانم من افسانه م همینکه توی کامنت از خواسته بزرگش که دیدن و صحبت کردن حضوری باشماست،گفته بود الان این موفقیت و این کسب کارو دارم و به اینجا رسیدم که تونستم بیامو حضوری ببینمتون و این یعنی من شاگرد خوبی بودم و درسهای استادم و خوووب یاد گرفتم

    شمام مثل همیشه با عشق و لبخند شاگردتون رو تحسین میکنید.⁦:⁠-⁠D⁩

    به امید دیدارتون…

    براتون از خداوند درخواست نور عشق سلامتی و سعادت میکنم

    در پناه الله یکتا شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2207 روز

    پانزدهمین قسمت

    از لیست سری فایل های دانلودی باورهای ثروت ساز به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن

    بنام خداوند وهاب و بخشنده و مهربانم

    واللهُ یَرزَقَ من یشاء به غیر الحساب

    ( و خدا هر که را خواهد روزی بی‌حد و حساب بخشد).

    بنام خدای هدایتگرم که از فضل وعلم الهی و کرم او به آگاهی بیشتری هدایت شدم

    باسلام خدمت استادان عزیزم و دوستان بینظیر ساکن در این سایت بهشتی

    خدایا شکرت که امروز هم خداوند من رو هدایت کرد برای اینکه روی تعهدم باقی بمونم و یک برگ دیگری و یک ردپای دیگری بجای بگذارم در این سری فایل های دانلودی باورهای ثروت ساز به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن رو ببینم و بشنوم و بفهمم و درک کنم و آگاه شوم و بی درنگ عمل کنم خدایااا شکرت

    خدایااا کمکم کن و با من همکاری کن تا آن بهترین درک و آگاهی ام رو در اینجا به ثبت برسانم

    خدایا من رو آسون کن برای تسلیم و رها و آزاد بودن در برابر خودت و خودم و خواسته هام

    وقتی یک چیزی رو نداریم و می خواهیم داشته باشیم باید باورها مون رو درست کنیم و تغییر بدیم و یا خیلی وقت ها هست که باید فکر کنیم و بخودمان بگیم .. شاید من راهی بلد نیستم که به خواسته ام برسم. پس باید راهشو پیدا کنم ..

    و یا هر وقت یک موفقیت بزرگی رو میبینیم به خودمان بگیم که این موفقیت آن فرد بهمون ثابت می کند که شدنی است  ولی من هنوز راهشو بلد نیستم .. پس باید بدنبال راه حل آن باشم ..

    یک نکته ی طلایی رو استاد عزیزمون در این فایل گفتند.. اینکه

    وقتی کریستف کلمب داشت آمریکا رو کشف می کرد .. بومیان و جادوگران آنجا یک انرژی را از داخل آب حس می کردند که یک چیز ناشناخته ای از داخل آب داره وارد سرزمین آنها میشه به رییس قبیله اطلاع می دهند ولی چیزی رو نمی‌دیدند و تشخیص نمی‌دادند … چون تجربه ی دیدن چنین کشتی با عظمتی رو نداشتند چیزی رو هم نمی‌دیدند فقط و فقط انرژی آن رو دریافت کرده بودند..

    خب چرا نمی دیدند ؟؟؟؟

    چون باور نداشتند

    پس همه چیز باور هستش ..

    وقتی چیزی رو باور داشته باشیم حتما هم اتفاق میوفته

    دقیقا من هم مثل آن بومیان آمریکا چنین حس و احساس خوبی رو دارم یعنی یک انرژی خاصی رو احساس می کنم

    چون باور دارم که خواسته ی من در بُعد متافیزیک تجلی پیدا کرده و اجابت شده ولی هنوز نتونستم به بُعد فیزیکی تبدیلش کنم چون باید باورهای محدود کننده ام رو شناسایی کنم و تغییرشون بدم ولی احساسم فوق العاده عالی و خوب هستش

    انکار یک تغییر و تحولی داره برام اتفاق میوفته و احساسش می کنم و باور دارم که یک انرژی فوق العاده قوی برای تحقق خواسته ها و اهدافم داره بسمت من میاد

    ولی من هنوز راهشو بلد نیستم .. پس باید بدنبال راه حل آن باشم و بلطف خداوند راهشو پیدا کنم..

    چون طبق قانون جهان هستی . همه ی کارها باید آسون و ساده و خیلی طبیعی انجام شود و وارد تجربه ی زندگی مون بشود  اگر باور داشته باشیم حتما راه حل ها هم برامون آسون و واضح آشکار می شود ..

    البته از وقتی با آموزه های استاد عزیزم آشنا شدم و وارد سایت شدم به این درک و شعور و آگاهی رسیدم که باید روی خودم و تغییر باورهایم کار کنم و در طول این چند سال فهمیدم که اگر خواسته و یا آرزویی هنوز محقق نشده بدان دلیل است که باید بیشتر در مورد اون خواسته ام تحقیق کنم و از خودم بپرسم و سوال کنم واقعا آیا این آرزو و این خواسته ی حقیقی و قلبی و درست و مناسب من هست ؟؟؟؟

    باید از خودم سوال کنم و بفهمم که آیا واقعا آن خواسته و آرزو رو می‌خوام که در زندگیم تجربه کنم؟؟؟؟

    بارها و بارها در اون اوایل آشنایی ام با قوانین جهان هستی این سوال ها برام پیش آمده بود ولی همش فکر می کردم ی چیزی اشتباهه !!!1 همش بی تابی می کردم و عجله داشتم ولی بمرور فهمیدم که باید رفته رفته با قانون تکامل به آن درک درست برسم چون انسان عجول آفریده شده و فکر می‌کنه زمانش رو از دست داده و دیگه خیلی داره دیر میشه!! ( باور کمبود ) ولی بمرور فهمیدم آنچیزهایی که از ریشه و بنیاد زیر سازی شده خودش خود بخود و بصورت طبیعی و ساده درست میشه و نیازی به تقلا کردن نیست احساس میکنم چون ما در مدار و مسیر این آگاهی ها هستیم باید حتما اِستاندارد هامون آنقدر بالا بره که واقعا از صمیم قلبمون آن خواسته رو بخواهیم و درخواست کنیم … مثلا من بارها این جمله ی تاکیدی رو نوشتم که ای هدایت الهی راه درست و صحیح رسیدن به این خواسته ام رو بوضوح و به روشنی بر من آشکار و پدیدار کن و اسرارش رو بر من بدون هیچ اشتباه و خطایی آشکار کن خُب اگر مسیرم اشتباه باشه و هنوز به اون درک واقعی نرسیده باشم و هنوز به حد از آن اٍستانداردی که لایقش باشم نرسیده باشم مسلم هست که اتصالم با خواسته ام ایجاد نشده چون طبق درخواست خودم که همیشه میگم خدایا من به کمتر از بهترین رضایت نمی‌دهم خُب اینجا خدا باید چیکار کنه؟؟؟ باید فوری آن خواسته ای که قبلاً داشتم و بهم بده؟؟؟؟ نــــه دیگه نباید زودی منو به آن خواسته ام برسونه . چون من در مورد آن درخواستم از خداوند خواستم که بهترین رو بهم بده پس میاد برام نشونه می‌فرسته و یا یک تضادی ایجاد می‌کنه و بهم میگه دیگه بیشتر از این ادامه نده چون به بی راهه میری و آن جلوتر دره است باید تغییر مسیر بدی …. چون ما خودمون رو به اون قدرت عظیم جهان سپردیم دیگه پس خودش هم مواظمون هست که اشتباه نکنیم . بشرطی که چشم و گوش مون رو قشنگ باز کنیم و شاخک هامون تیز کنیم و سراپا گوش بفرمان باشیم … پس باید دوباره بیشتر صبوری کنیم و بیشتر تکاملمون رو طی کنیم و بیشتر به درک و آگاهی واقعی برسیم و بعدش به حدی میرسه که قلبمون هم گواه میده و میگم آره همینه

    همینو میخواستم دقیقا این همون خواسته ی درست و صحیح منه

    آنوقت چشمامون برق میزنه و خوشحال میشیم و احساس مون فوران می‌کنه ..چون گفته بودیم که که من رویا مهاجرسلطانی به کمتر از بهترین رضایت نمی‌دهم یعنی توقع و اِستاندار مون در مورد آن خواسته مون بالاتر. رفته پس دیگه عجله ای نمیکنم.

    مثلا در مورد روابط عاطفی و یا هر موضوع دیگه ای.. بارها شده که یک شخصی آمده توی زندگی مون ولی یک سری خصوصیاتی داره که مورد پسند مون نیست.. شاید اگر قبلنا بود بخودم دروغ میگفتم که خُب گل بی عیب خداست و حالا اشکالی ندارد که این اشکالات رو داره چاره چیه قبول میکنم در عوض اینو داره اونو داره بدین شکل از خواسته ی اصلی مون دور میشیم و فریب ذهن نجواگرمون رو می خوریم و این بزرگترین اشتباهه . چون اون شخص داره با اون اشکالات و خصوصیات نامناسبش بهمون نشونه میده که بابا من در حد تو نیستم!! لباس من برای تو مناسب نیست .. این لباس در حد قد و قواره ی افکار تو نیست.. ولی ما می‌خواهیم بزور آن لباس رو اندازه ی خودمون کنیم.. حالا یا باید خودمون رو آنقدر پست و حقیر کنیم و پایین بیاریم که به اندازه ی اون شخص بشیم و پایین و هم اندازه اش کنیم و یا اینکه بفهمیم که اینجوری نمیشه ادامه داد چون خیلی زود احساس خفگی می‌کنیم و زجر می‌کشیم !! پس باید به جای اینکه کوتاه بیاییم و فکر کنیم دیگه چیزی گیرمون نمیاد و همه چی داره تموم میشه و دیگه لباس مناسبی برامون پیدا نمیشه و خواسته مون رو کوچیک و کوچکتر کنیم و

    ولی اگر باور کنیم که ما لایق بهترین هستیم و ارزش و عزت خودمون رو درک کنیم به جای کوچک کردن خواسته ات، باورت را بزرگتر کن و بگو هم بهترشو و هم قشنگترشو و هم قد و قواره بهتری برام هست

    باید لباسی رو انتخاب کنیم که نه تنها استاندارد و قد و قواره مون باشه بلکه باعث بشه به احساس خوب تری برسیم و لذت ببریم و احساس راحتی کنیم و عاشقش باشیم احساس ارزشمندی کنیم تا بتونیم بهترین پتانسیل و ورژن خودمون رو ارایه بدیم تا به لذت بیشتر و احترام و عزت و ارزشمندی بیشتری برسیم ..

    قدیما میگفتن توقع آت رو کم کن تا فلان اتفاق بیوفته و یا فلان ازدواج رو بکنی یا به فلان پول برسی و یا یاااا … که واقعا این باورهای کمبود در همه جای جای زندگیمون ریشه دوانده .. وقتی به این باورهای مزخرف قدیمی‌ها فکر میکنم میبینم که چه باورهای مسخره و مخربی رو در ذهن مان زیر سازی کرده بودند و ما هم قدردان وجود خودمون نبودیم و ما هم فکر می کردیم خیلی پررو هستیم . خیلی پرتوقع هستیم شاید علت اینکه به اون خواسته مون نرسیدیم علتش همینه دیگه زیادی خواستیم .. این خواسته و آرزو مون از سرمون زیادیع .. این یکی از باورهای بسیار محدود کننده ای است که خودم در گذشته داشتم و اتفاقا یک موردی اخیرا پیش آمد که واقعا به هیچ عنوان نمی تونستم بپذیرم و چقدر خداوند پشتیبان و محافظم بود که توانستم نشونه ها رو ببینم و بفهمم و الان به هیچ عنوان کوتاه نمیام .. به هیچ عنوان خواسته ام رو کوچیک نمی کنم .. به هیچ عنوان باور نمیکنم که برای من وجود ندارد .. به هیچ عنوان حاضر نیستم دوباره اشتباه کنم و به افکار پوچ قدیمم برگردم .. به هیچ عنوان از هیچ خواسته ام نمی گذرم چون من ارزشمند هستم . چون من قد و قواره ی لباس مو درک کردم چون در مسیر این آگاهی ها هستم چون الگویی مثل استاد عباسمنش عزیزم رو دارم . چون الگویی همچون خانم شایسته و دیگر دوستان موفق در این سایت رو دارم .. بلکه صبوری می کنم و روی خواسته ام پافشاری می کنم چون خداوند پشت و پناه صابرین هست و پاداشی عظیمی برایمان در نظر گرفته است

    لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ

    شکر نعمت به جای آرید شما رو می‌افزایم

    صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ*

    اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونی‌ها

    إِنَّ عَلَیۡنَا لَلۡهُدَىٰ

    آری هدایت به عهده ما است

    إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَىٰ

    بی تردید هدایت کردن بر عهده ماست

    وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَهَ وَالْأُولَىٰ ﴿١٣﴾

    و به یقین دنیا و آخرت در سیطره مالکیّت ماست

    وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ

    و من کار خود را به خدا وامی‌گذارم، که او کاملا بر احوال بندگان بیناست.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» 

    اون بهترین حفاظت کننده است

    همون آیه ای که یعقوب پشت سر بنیامین میخونه وقتی به پسراش میگه من یبار بخاطر یوسف به شما اعتماد کردم چوبش هم خوردم. الان توکل میکنم به خداوند که اون بهترین حفاظت کننده است.

    خدایا خودت کمکم کن که هر روز از خودم ردپایی بجایی بگذارم و این مسیر رو ادامه بدم و بهبودگرایی رو اولویت اصلی آموزشم قرار بدم و بلطف همکاری الهی خودت هدایتم کن به بهترین مدار ها که من به کمتر از بهترین رضایت نمیدهم ….

    خدایااا می خوام به آن نسخه و ورژنی از خودم متصل و تبدیل بشم که زندگی دلبخواه مو داره

    من باید همیشه استادانم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم

    خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟ خدایا خودت هدایتم کن

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو هدایت و یاری می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به تو اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    رستا گفته:
    مدت عضویت: 4022 روز

    جالب بود تشکر…استاد جان را میشناسم کامل و این دوره شون را دیده ام!

    بهتره ب شما بگم استاد باور و ب ایشان بگم استاد بازاریابی منطقی و…!

    استاد عباسمنش عزیزم از سایتتون لذت میبرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    شیما گفته:
    مدت عضویت: 3835 روز

    با سلام و عرض ادب؛

    استاد هر وقت که فایل میذارید روی سایت کل روز من رو میسازید واقعا خسته نباشییییییید.

    داستان آشنایی من با سایت عباسمنش از دیدن یکی از کلیپهای انگیزشی شروع شد و بعد عضو سایت شدم ، اوایل فکر میکردم بصورت اتفاقی و شانسی با شما و سایتتون آشنا شدم اما بعدا متوجه شدم که من خودم از قبلتر فرکانس هایی ارسال کردم که توی این مسیر قرار بگیرم.همیشه توی دعاهام از خدا میخواستم کمکم کنه و مدام تکرار میکردم که خدایا کمکم کن …..و من هم کمک خداوند رو در آشنایی با شما میبینم.

    یکی از تجربیات من در زمینه باور بر میگرده به زمانیکه دبیرستان بودم.. سال اول به دلیل مشکلاتی که داشتم از درس فاصله گرفتم؛ اما سال دوم یه روز سر کلاس هندسه معلممون گفت برگه ها رو میز و ازمون امتحان گرفت همه اون امتحانو خراب کردن ولی من بسیار عالی بودم بعد از اون روز معلمم کلی ازم تعریف کرد توی راهرو، اتاق معلم ها و کلاس منو که میدید به بقیه معرفی میکرد و از استعدادم توی درس میگفت بعد یه مدتی وقتی به خودم اومدم دیدم واقعا لایق اون تعریف ها بودم چون تا قبل از سال اول دبیرستان همیشه شاگرد اول کلاس بودم ولی اون سال بود که باورم به خودم رو از دست داده بودم؛خوشبختانه با یه تلنگر دوباره به خودم اومدم و همون شاگرد اول کلاس شدم.فقط دوباره به خودم و توانایی هام باور کردم.الان هم از دانشگاه فارغ التحصیل شدم و همچنان به موفقیت های بعدی فکر میکنم.

    خلاصه کلام هیچوقت از باور به خودتون دست نکشید همیشه با آدمی که دیروز بودیم رقابت کنیم%

    با آرزوی موفقیت های روزافزون برای استاد عباسمنش و تک تک شما عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فرهاد شکوه گفته:
    مدت عضویت: 4009 روز

    سلام به همگی و استاد همگی.

    از خداوند سپاسگزارم چرا که تقریبا دو سالی هست که عضو این خانواده هستم و همیشه واسم سنگ صبور بوده.

    واقعا حرف های حسین جان عزیز به دل میشینه و یک دلیل هم بیشتر نداره:حقیقت برای انسان دلچسبه.

    در پیرو صحبت های ارزشمند استادمون:

    این جهان کوه است و فعل ما ندا^^^ سوی ما آید نداها را صدا—————- حضرت مولانا

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: