«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه

اعتماد به نفس(self confidence)….کلمه مورد علاقه منه… بهم اعتماد به نفس میده. دوستان هرچقدر که درمورد اعتماد به نفس بنویسیم و حرف بزنیم کم گفتیم…”یقیناً اعتماد به نفس و عزت نفس شاه کلید موفقیت در همچیه”… یعنی اگر تمام اِلمان های لازم و ضروری رو داشته باشیم ولی اعتماد به نفس نداشته باشیم از زندگی به اندازه کافی لذت نمیبریم و متأسفانه یه بازنده ایم. ویژگی افرادی که اعتماد به نفس بالا دارند: ضریب اطمینان؛ ضریب اطمینانی که این افراد دارند باعث میشه که کاری رو که میخوان انجام بدن با احساس آرامش و قلبی مطمئن انجامش میدن. ترس و دلهره ای ندارند. شجاع و با صلابت هستند. آرامش و خونسردی خود را حفظ میکنند. در واقع به خودشون،توانایی ها و مهارت هاشون، دانسته ها و داشته هاشون اعتماد دارند و میدونند که از پس انجام هرکاری بر میان. اینا خودباوری و ضریب اطمینان بالایی دارند… بذارید یکم به قرآن رجوع کنیم… اعتماد به نفس(اعتماد به خود) در حقیقت میشه گفت یعنی اعتماد به خدا… کسی که اعتماد به نفس داره در حقیقت به خداوند و قوانین و عدالتش، ایمان و اعتماد داره… کسی که اعتماد به نفس بالایی داره نه میترسه نه غمی داره که نگران باشه…«اَلا إن اولیاءالله لاخوفٌ علیهم ولاهم یحزنون»«الذین امنو و کانو یتقون».آگاه باش که دوستان خدا نه میترسند و نه غمگین میشوند. اینان کسانی اند که ایمان آورده اند و تقوا پیشه میکنند(خودشون رو حفظ و کنترل میکنند). بنابراین کسی که میگه به خدا ایمان و اعتماد دارم ولی اعتماد به نفس نداره(به خودش اعتماد نداره) داره اشتباه میگه. کسانی که به خدا ایمان و اعتماد راستین دارند به خودشون اعتماد دارن و نه ترسی دارن و نه غمی … «من کان یرید العزه فالله العزهُ جمیعا»؛هرکس طالب عزت است،پس تمام عزت از آن خداست. بنابراین هرکی دنبال عزت نفس و اعتماد به نفس راستینه پس بره به سمت خدا؛ چرا که خداست که منبع عزته. دارای پرستیژ و شخصیت والایی هستند. به نظر دیگران درمورد خودشون خیلی بها نمیدن و خودشون رو درگیر حرف ها و مخالفت های دیگران نمیکنند. از صحبت و اظهار نظر در جمع و اجتماع واهمه ای ندارن برا اینکه با خود واقعیش سازگاره و در صلحه… خودش رو از ته دل دوست داره و برای خودش ارزش و احترام زیادی قائله… من همیشه میگم، کسی که برا خودش احترام و ارزش قائله ، به خودش اجازه نمیده که به دیگران بی احترامی کنه. پس احترام به دیگران به معنای احترام و ارزش به خود هم هستش…پس دوستان هیچگاه به دیگران بی احترامی نکنید و با افراد نامحترم و بی ارزش معاشرت نکنید… این افراد شخصیتی مستقل و متکی به خود دارند و وابسته به دیگران نیستند از جمله ویژگی های ظاهریشون اینه که عفت کلام دارند و خیلی واضح و صریح صحبت میکنند… خوب میپوشند و به زیبایی و آراستگی خودشون اهمیت میدن… در عین حال نگران حرف دیگران درمورد پوشش و ظاهرشون نیستند. در بیان احساساتشون خیلی رُک و راست هستند و اگر بخوان احساس شخصی شون رو نسبت به فردی یا چیزی بیان کنند،خیلی راحت این کارو میکنن…… در عین حال میتونن خنده،گریه،غم،خشم و احساساتشون رو کنترل کنند. زبان بدن و صورت، خود بیانگر میزان کلی اعتماد به نفس فرد است. کنترل خوبی رو حرکات بدن،طرز ایستادن و راه رفتن، فن بیان، حرکات چشم و ابرو، عضلات صورت و بدن دارند… کسی که اعتماد به نفس بالا داره حتما آدمی هدفمند و با برنامه هستش. این هدفه که به ما جهت و سو میده تا با کسب اعتماد به نفس به مسیرمون ادامه بدیم و الا کسی که هدف و خواسته ای نداره خود به خود اعتماد به نفسی هم واسش نمیمونه؛پس هدفمند باشیم… دوستان، جون مادرتون با هرکسی که اعتماد به نفس پایینی داره نگردید و هم نشینی نداشته باشید. فرقی نمیکنه، هرکی میخواد باشه… پدر،مادر،برادر،خواهر،دوست،اقوام،همسر،همکار یا هر کس دیگه ای… اینو از تجربیات خودم میگم. وقتی در معرض فرکانس همچین آدمایی باشی تو هم کم کم در مدار اونا قرار میگری و اعتماد به نفست رشد نمیکنه و مثل اونا میشی… پس سعی کنید با آدمای دارای اعتماد به نفس قوی بیشتر معاشرت کنید نه آدمای ترسو و دارای اعتماد به نفس پایین. * یه چیز دیگه که لازم به ذکره اینه که دوستان مقوله اعتماد به نفس خیلی گستردس و جنبه های مختلفی داره… تنها یه فیلم و کلیپ دیدن و کتاب خوندن درمورد اعتماد به نفس کافی نیست و باید خیلی متمرکز و هدفمند و با انجام تمرین روی این موضوع کار کرد. تا میتونید کتاب و مطلب و فیلم در این مورد دنبال کنید… مطمئن باشید که دوره بینظیر عزت نفس استاد عباسمنش بهترین و سریعترین راه ممکنه و کسانی که قادر به تهیه این دوره هستند در این مورد شکی نکنند… فراموش نکنیم که از همه مهمتر ساختن باور احساس لیاقت و ارزشمندی و انجام تمرین است. اعتماد به نفس یه نوع مهارت و احساسی درونیه که تدریجی شکل میگیره. یعنی اینطور نیست مثل واکسن اونو به خودمون تزریق کنیم و در مدت کوتاهی خودمون رو تا ابد در برابر شرایط مختلف واکسینه کنیم… باید براش بجنگیم تا بدستش بیاریم… این یه روند تکاملیه و باید پله پله با صبر و تلاش طی کرد. با امید و انگیزه هر روز گامی رو به جلو جهت ساختن اعتماد و عزت نفسی پایدار گام برمیداریم…. _ یه مورد دیگه که یادم اومد بحث ارتباط موفقیت و تجربه چالش ها با اعتماد به نفسه…. هرچه بیشتر پله های موفقیت رو طی کنیم اعتماد به نفسمون بیشترو بیشتر میشه و هرچه اعتماد به نفس بیشتر داشته باشیم شانس بیشتر برای موفقت داریم،؛ یه رابطه دو طرفست… هر چه چالش های جدید بیشتر رو تجربه کنید دل و جرأت بیشتری پیدا میکنید… پس با تمام وجود به سمت چالش های جدید برید و موفقیت کسب کنید تا اعتماد به نفستون شکوفا شه و خودتون رو بیشتر پیدا میکنید که در نتیجه رو غلتک میوفتید… من خودم بیشتر از خیلی هاتون تحقیر و تمسخر و اذیت شدم. متأسفانه در محیط بسیار تنش زا و مریضی قرار دارم فعلا… پدر و مادر و خانواده ام نگم براتون….فاجعه به تمام معنا… ولی پناه بر خدا … با اینکه گذشته تلخ و تجربه های خوردکننده و تحقیرکننده زیادی داشتم ولی یادگرفتم که هر آنچه مرا نکشد قویترم خواهد کرد؛یاد گرفتم به دیگران کمتر اهمیت بدم و برای خودم ارزش قائل باشم… خیلی باید بجنگم تا به اعتماد به نفس و عزت نفس ایده آلم برسم … کوتاه نمیام تا بدستش نیارم؛ بهایش را دارم می پردازم و اجازه میدم خدا کارش رو انجام بده و منو به نحو احسن پرورش بده… آروم آروم رشد میکنیم، تکامل خودمون رو طی میکنیم تا به کمال برسیم

به نام عشق تنها معشوق عالم… وای خدااا… یادش بخیر… انگار همین دیروز بود، هفت ماه پیش دوتا دیدگاه پشت سر هم گذاشتم و از مدار سایت کلا خارج شدم… می‌دونی چرا؟ چند دلیلشو میگم… چون با خودم در صلح نبودم…چون هنوز غرق عشق الهی نشده بودم… چون از استاد و همسرش هنوز خوشم نمیومد و حاضر نبودم ایشون رو استاد خودم بدونم… چون حاضر نبودم شاگردی کنم… چون هنوز خیلی حسود بودم…چون خیلی خیلی مغرور و متکبر بودم …. چون متعهد نبودم…چون از تک تک اعضای سایت حالم به هم میخورد…چون عزت نفس پایینی داشتم… چون خیلی مقاومت داشتم…چون…………..

قربون خدا برم توی همین برهه دوری از باغ بهشتی خودمون، آنچنان جهنمی رو به چشم دیدم،آنچنان سرم به سنگ خورد که فهمیدم امن ترین بهترین و زیباترین و ساده ترین واسه خلق زندگی و خواسته هام همین جاست… اون موقع بود که تماماً تسلیم رب شدم و با عشق و تعهد پای در ره سراسر توحیدی گذاشتم، اون موقع بود که عاشق خدا، خودم، استاد، مریم، تک تک اعضای دوست داشتنی خانوادمون، و زمین و زمان شدم، تکاملم طی شد آماده و لایق شدم؛ حالا بدون هیچ مقاومتی حرف های استاد رو میپذیرم لمس میکنم درک میکنم، فقط باید عاشق استاد باشی تا بتونی مدار و عمل و باورهای ایشون رو خوب درک کنی و بفهمی…مثلا در مورد خیلی از مسائل با ایشون مخالف بودم و حال نمی‌کردم قبلا؛ مثلاً فرم و شیوه ازدواج و زندگی با عزیز دلشون؛ من خیلی اوایل توی ذوقم خورد ولی بعد تحقیق و مطالعه دقیق قرآن و درخواست هدایت از خدا کم کم به این شهود رسیدم که شیوه ازدواج و رابطه استاد با عزیز دلشون(بدون عقد و سند ازدواج و عروسی و هیچ وابستگی و طلاق و جدایی توافقی که استاد توی چند فایل بهش اشاره کردند) دقیقا همون شیوه مد نظر خدا و کلام قرآنه… من که اولین بار به این شهود رسیدم، چند روز از شوق گریه میکردم در مورد صلات و صیام و… هم همینطور و اون موقع بود که پی بردم این آدم یه چیزایی میدونه که کمتر کسی درک میکنه و هر کسی آماده شنیدن و دریافتشون نیست… پیشنهاد میکنم فایل لایو ۸ رو ببین…توی اون فایل حین صحبت های استاد در مورد روابط با عزیز دلشون یک مرتبه احساس کردم که داره بهم وحی نازل میشه و فریاد زدم آره اینه این همون روابط ایده آلیه که تمام وجودم تمام فطرت انسانی و الهیم فریادش میزنه… این شیوه زوج و زندگی همون چیزیه که دقیقاً من میخام… خدایا شکرت الان که می‌نویسم وقتی به یاد اون عکس العمل ها و واکنش های شور انگیز و هیجان انگیزم میوفتم،چقدر احساس خوبی دارم…

بفرین عزیزم خیلی خوشحالم که تو اشتباه منو تکرار نکردی و مثل من توی فعالیت و کامنت گذاشتن بخیل نبودی… چقدر لذت میبرم که تو توی همین بازه کوتاه بدون هیچ مقاومتی و با عشق داری توی سایت کامنت میذاری و بیشترین فعالیت رو توی سایت داری… من عاشق این سخت کوشی تم…من عاشق این تعهدتم … من عاشق این دل پاکتم که اینقدر با خودش و خدای خودش در صلحه… من عاشق این شور و شوقتم.. من عاشق این همه عشق و اشتیاق سوزانتم… راستی دوست عزیزم،یجا گفتی که فایل های استادو منظم پوشه بندی کردی؟! عین خودم… منم با وسواس خاصی فایل های استاد رو توی پوشه های خاص جای‌گذاری میکنم… باورهای های ثروت ساز… عزت نفس… توحید… روابط…سفر به دور آمریکا… سریال توجه به نکات مثبت… سریال زندگی در بهشت…گزارش دوره ها… قوانین کیهانی… باورها….لایوها… مصاحبه با استاد… هدف…سایر موارد…. و و و… یجا گفتی فایل های گریه آور؛ خیلی برام جالب بود؛ من با چند تا فایل استاد کلا نظام باورهام در مورد خدا جهان زندگی قرآن و خودم عوض شد و دیگه آدم سابق نشدم، در آنچنان شکی فرو رفتم که ساعت ها اشک می‌ریختم و گریه میکردم… یکیش فایل باور درست در مورد خدا و قانون جذب در قرآن و فقط روی خدا حساب کن و فایل های مربوط به حضرت ابراهیم بود… تو چی؟! برای تو کدوما بود تا بازم ببینم…

هدایت خدا رو ببین… اتفاقاً همین چند ساعت پیش بود که داشتم کامنتت رو توی قسمت ۲۸ میخوندم؛ چقدر خندیدم و چقدر هم دلم گرفت و برام تلخ بود؛ دقیقا منم اون روز که اون قسمت رو دیدم آنچنان توی فکر رفتم که دیگه نای کامنت گذاشتن نداشتم؛ لیوای دقیقا همون خود منه،همون بچه اییه که من بودم؛ عاشق علم،فضا، و تخیل… کامنت تو رو که خوندم دیگه باورم نمیشد،دقیقا انگار خود من اون کامنت رو گذاشتم و سرگذشت گذشته من بود… یادش بخیر توی علم و درس خودمو بهترین و بی رقیب ترین دنیا میدونستم… عین خودم بودی ولی بیخیال گذشته…حال و الان رو بچسب که بی شک این باورها و فرکانس های الانمونه که آینده رو میسازه… الان به مراتب قویتر و باهوش تر از گذشته شدیم و میتونیم مثل گذشته با تمرکز و خودباوری و عزت نفسی ازبیخ ساخته زندگی دلخواهمون رو خلق کنیم و سپاس گزار خدا باشیم.

از ته دلم دوستت دارم بفرین عزیزم و همیشه تحسین و تشویقت میکنم دختر دل پاک و معصوم

امیدوارم شادترین قویترین ثروتمندترین و بزرگترین و الهام بخش ترین فرد زندگی خودت باشی دوست توحیدی و الهی ام❤❤😘😘💖💖✌✌