«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

اکثر ما در کودکی به خاطر سرزنش‌ها‌‌، تحقیرهایی و برچسب‌هایی که از طرف خانواده و جامعه به ما زده شده است‌، عزت‌نفس خود را از دست داده‌ایم. به همین دلیل نیز نقطه شروع تغییر شرایطی که در آن هستیم‌، از برپایی جهادی اکبر برای ساختن عزت‌نفس‌مان شروع می شود و اولین آجر از این پی، باورهای قدرتمندکننده ساختن برای حل ریشه ایِ باورهای سمی و کشنده به نام “احساس گناه” و “احساس بی ارزشی” است.

زیرا اگر اعتماد به نفس، کلید اصلی موفقیت‌های بشری باشد، قطعاً “احساس گناه” سدِ راه تمام موفقیت‌های او خواهد بود.

امکان ندارد هم در عذاب وجدان و احساس گناه بمانی و هم عزت نفس‌ داشته باشی. هم نشینی این دو غیرممکن است‌، همانگونه که هم‌نشینی ثروت با فقر، آرامش با نگرانی، سلامتی با بیماری و.. غیرممکن است.

بدون ساختن عزت نفس‌، موفق شدن غیر ممکن است. اما تا زمانی که در احساس گناه باشی‌، دسترسی به عزت‌نفس غیر ممکن است.

این یک قانون است که‌، موفقیت و ثروت سراغ یک ذهن آرام و مطمئن می‌رود. یعنی ذهنی که عاری از احساس گناه‌، عذاب وجدان و بی‌ارزشی است.

“احساس گناه” و “عذاب وجدان”‌، بزرگترین ترمز در برابر داشتن عزت نفس است. بنابراین پروسه ساختن عزت نفس از برداشتن این ترمز و تبدیل آن به “احساس لیاقت و خودارزشی” آغاز می‌شود و ساختن این باور‌، مهم‌ترین مأموریت دوره عزت نفس است.

عزت نفس مثل سنگر بانی تا دندان مسلح در برابر نجواهای فلج کننده ذهن است. از آنجا که هیچکدام از ما باورهای ۱۰۰٪ خالص نداریم‌، در نتیجه همیشه در معرض خطا و اشتباه  و شرایط نادلخواه هستیم.

اگر “سنگربانی به‌نام عزت نفس” در وجودت نباشد تا در مواقع سخت و نادلخواه که به خاطر اشتباهی بوجود آمده، افسار ذهنت را به دست بگیرد‌، ذهن آنچنان نجوایی به پا می کند و آنقدر آن خطاها را در نظرت بزرگ جلوه می‌دهند و آنچنان دلایلی منطقی برای لایق نبودنت ارائه می‌دهد و آنچنان باورهای مخرب و ترمزهایی قوی می‌سازد‌، که باور می‌کنی از عهده‌ی انجام هیچ کاری برنمی‌آیی!

اینجاست که آنهمه شور و شوقی که برای رویاهایت داشتی‌، از بین می رود. زیرا میان خودت و آن رویای زیبا‌، خواه یک رابطه توام با عشق باشد‌، خواه یک کسب و کار سودآور‌، خانه‌ای با امکانات عالی‌، زندگی در یک کشور عالی و … فرسنگ‌ها فاصله  می‌بینی که هیچ چیز قادر به پر کردن آن فاصله نیست.

به همین دلیل است که: تمام موفقیت‌های زندگی ما‌، روی پایه‌ای به نام عزت‌نفس بنا می‌شود.

“احساس لیاقت و ارزشمندی”‌، که نقطه مقابل «احساس گناه و خود کوچک بینی» است، مهم‌ترین وجه از عزت نفس است. یعنی ساختن موفقیت‌ها از عزت‌نفس شروع می‌شود و ساختن عزت نفس‌، از “تلاش برای ساختن باور احساس لیاقت”.

استاد عباس‌منش همیشه تأکید ویژه‌ای بر ساختن عزت نفس دارد. ایشان مهم ترین دلیل موفتیت‌های خود در هر برهه‌ از زندگی‌شان را‌، حاصل تلاشی می‌داند که‌، صرف ساختن جنبه‌ای دیگر از عزت نفس خود داشته است.

موضوع این است که‌، هیچ انتهایی برای عزت نفس‌ وجود ندارد. یعنی همیشه جنبه‌ای از عزت نفس ساخته نشده‌، در ما وجود دارد که لازم است روی آن کار شود. به اندازه‌ای که آن بخش کاملتر می‌شود‌، دستاوردهای‌مان نیز بزرگ‌تر می‌شود.

با انجام تمرینات این دوره، “باور احساس لیاقت” در وجودت شکل می‌گیرد و نتایجی را وارد زندگی‌ات می‌نماید که، ناکامی‌های تمام سالهای گذشته‌ات را جبران می‌کند. آنوقت تفاوت زندگی بدون عزت نفس و باعزت نفس را به وضوح احساس می‌کنی.

عزت نفس انتخاب‌های آینده‌ات را در هر جنبه از زندگی‌ات تغییر می دهد. از رشته ای که می خواهی در آن تحصیل نمایی، همسری که انتخاب می کنی، روابط ات، شغل ات و حتی نوع رفتار دیگران با شما ومیزان محبوبیت‌ات و حتی میزان موفقیت مالی‌ات را دستخوش تغییرات اساسی می‌کند زیرا تعریف تو از احساس لیاقت‌، دستخوش تغییرات اساسی می‌گردد.

خیلی فرق می‌کند بعد از ساختن عزت نفس، اهدافت را مشخص کنی یا قبل از آن!

عزت نفس، ابعاد ظرف وجودت را می‌سازد. حتی اندازه ظرفی که زیر باران نعمت الهی در دست نگه‌داشته‌ای، به اندازه عزت نفس توست. به همین دلیل نیز به اندازه عزت نفس‌ات نعمتها را دریافت می‌کنی.

تفاوت تجربه‌ات از زندگی، با عزت نفس و بدونِ عزت نفس، از زمین تا آسمان است.

ارزشش را دارد که برای ساختن عزت نفس خود وقت بگذاری و این جهاد اکبر را برپا و ادامه دهی. زیرا جهان همیشه در برابر چنین حدی از عزت نفس، فقط کرنش می کند و چاره‌ای جز آوردنِ بهترین‌ها به زندگی‌ات ندارد.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    456MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی «چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه
    35MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آیسو» در این صفحه: 2
  1. -
    آیسو گفته:
    مدت عضویت: 1719 روز

    استاد عزیزم

    از وقتی که به سمت قرآن رفتم و سعی کردم هر شب بخشی از قرآن رو بخونم و در اون تعقل کنم واقعا احساس من خیلی متفاوت‌تر از قبل شده

    می‌بینم که توی قرآن خداوند خطاب به ما انسان‌ها گفته تعقل کنید چه در نشانه‌های من چه در کتاب آسمانی و چه درباره هر آنچه که در نشانه‌ها می‌بینید

    استاد جان همون جوری که خودتون فرمودید کلمه جناح همون گناه در عربی 25 بار در قرآن اومده که در تمام آنها بالای نفی ذکر شده

    از وقتی که قرآنو می‌خونم بارها و بارها به این موضوع برخورد کردم که خدا سعی می‌کنه همیشه به انسان قوت قلب بده و بگه هر گناهی که کردی من می‌بخشم کافیه به سمت من بیای اون وقتی که خدا رو غفور و رحیم پیدا می‌کنی

    تصمیم گرفتم آیه‌هایی که خداوند در اون‌ها سعی می‌کنه که حس گناه را از انسان دور کنه رو اینجا بیارم:

    158 بقره:

    «إِنَ‌ الصَّفَا وَ الْمَرْوَهَ مِنْ‌ شَعَائِرِ اللَّهِ‌ فَمَنْ‌ حَجَ‌ الْبَیْتَ‌ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ‌ عَلَیْهِ‌ أَنْ‌ یَطَّوَّفَ‌ بِهِمَا وَ مَنْ‌ تَطَوَّعَ‌ خَیْراً فَإِنَ‌ اللَّهَ‌ شَاکِرٌ عَلِیمٌ‌»

    کسی که حج خانه کعبه کند، یا عمره انجام دهد، بر او گناهی نیست که بر آن دو طواف کند. و کسی که [به خواست خودش افزون بر واجبات] کار نیکی [چون طواف و سعی مستحب] انجام دهد، بدون تردید خدا [در برابر عمل او] پاداش دهنده و [به کار وحال او] داناست

    233 بقره:

    «وَ الْوَالِدَاتُ‌ یُرْضِعْنَ‌ أَوْلاَدَهُنَ‌ حَوْلَیْنِ‌ کَامِلَیْنِ‌ لِمَنْ‌ أَرَادَ أَنْ‌ یُتِمَ‌ الرَّضَاعَهَ وَ عَلَى‌ الْمَوْلُودِ لَهُ‌ رِزْقُهُنَ‌ وَ کِسْوَتُهُنَ‌ بِالْمَعْرُوفِ‌ لاَ تُکَلَّفُ‌ نَفْسٌ‌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَارَّ وَالِدَهٌ بِوَلَدِهَا وَ لاَ مَوْلُودٌ لَهُ‌ بِوَلَدِهِ‌ وَ عَلَى‌ الْوَارِثِ‌ مِثْلُ‌ ذٰلِکَ‌ فَإِنْ‌ أَرَادَا فِصَالاً عَنْ‌ تَرَاضٍ‌ مِنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ‌ عَلَیْهِمَا وَ إِنْ‌ أَرَدْتُمْ‌ أَنْ‌ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلاَدَکُمْ‌ فَلاَ جُنَاحَ‌ عَلَیْکُمْ‌ إِذَا سَلَّمْتُمْ‌ مَا آتَیْتُمْ‌ بِالْمَعْرُوفِ‌ وَ اتَّقُوا اللَّهَ‌ وَ اعْلَمُوا أَنَ‌ اللَّهَ‌ بِمَا تَعْمَلُونَ‌ بَصِیرٌ»

    مادران باید فرزندانشان را دو سال کامل شیر دهند. [این حکم] برای کسی است که می خواهد دوران شیرخوارگی [کودک] را تکمیل کند. تأمین خوراک و پوشاک مادران شیردهنده به طور شایسته و متعارف بر عهده پدر فرزند است. هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نمی شود. نباید مادری به خاطر فرزندش زیان بیند، و نه پدری برای فرزندش دچار ضرر شود [بر پدر است که مخارج مادر و کودک را در حدّ متعارف بپردازد، و بر مادر است که بیش از طاقت مالی شوهر از شوهر طلب خوراک و پوشاک نکند]. و [چنانچه پدر کودک از دنیا برود] هزینه مادر و کودک به اندازه متعارف [از میراث به جا مانده] بر عهده وارث است. و اگر پدر و مادر بر اساس توافق و مشورتشان بخواهند کودک را [قبل از دو سال] از شیر بگیرند، گناهی بر آنان نیست. و اگر بخواهید برای فرزندانتان دایه بگیرید، گناهی بر شما نیست، در صورتی که مزدی را که باید بدهید، به طور شایسته و متعارف بپردازید. و از خدا پروا کنید و بدانید یقیناً خدا به آنچه انجام می دهید، بیناست.

    234 بقره:

    «وَ الَّذِینَ‌ یُتَوَفَّوْنَ‌ مِنْکُمْ‌ وَ یَذَرُونَ‌ أَزْوَاجاً یَتَرَبَّصْنَ‌ بِأَنْفُسِهِنَ‌ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذَا بَلَغْنَ‌ أَجَلَهُنَ‌ فَلاَ جُنَاحَ‌ عَلَیْکُمْ‌ فِیمَا فَعَلْنَ‌ فِی‌ أَنْفُسِهِنَ‌ بِالْمَعْرُوفِ‌ وَ اللَّهُ‌ بِمَا تَعْمَلُونَ‌ خَبِیرٌ»

    و  کسانى از شما که مى‌میرند و همسرانى بر جاى مى‌گذارند، [همسران‌] چهار ماه و ده روز انتظار مى‌برند؛ پس هرگاه عدّه خود را به پایان رساندند، در آنچه آنان به نحو پسندیده درباره خود انجام دهند، گناهى بر شما نیست، و خداوند به آنچه انجام مى‌دهید آگاه است

    236 بقره:

    «لاَ جُنَاحَ‌ عَلَیْکُمْ‌ إِنْ‌ طَلَّقْتُمُ‌ النِّسَاءَ مَا لَمْ‌ تَمَسُّوهُنَ‌ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَ‌ فَرِیضَهً وَ مَتِّعُوهُنَ‌ عَلَى‌ الْمُوسِعِ‌ قَدَرُهُ‌ وَ عَلَى‌ الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ‌ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ‌ حَقّاً عَلَى‌ الْمُحْسِنِینَ‌»

    اگر  زنان را پیش از آمیزش جنسی یا تعیین مهریه طلاق دادید [در این طلاق] بر شما گناهی نیست؛ و [در چنین موقعیتی بر شما واجب است] آنان را [از مال خود] بهره ای شایسته و متعارف دهید؛ توانگر به اندازه خویش، و تنگدست به اندازه خویش که این حقّی لازم بر عهده نیکوکاران است.

    240بقره:

    «وَ الَّذِینَ‌ یُتَوَفَّوْنَ‌ مِنْکُمْ‌ وَ یَذَرُونَ‌ أَزْوَاجاً وَصِیَّهً لِأَزْوَاجِهِمْ‌ مَتَاعاً إِلَى‌ الْحَوْلِ‌ غَیْرَ إِخْرَاجٍ‌ فَإِنْ‌ خَرَجْنَ‌ فَلاَ جُنَاحَ‌ عَلَیْکُمْ‌ فِی‌ مَا فَعَلْنَ‌ فِی‌ أَنْفُسِهِنَ‌ مِنْ‌ مَعْرُوفٍ‌ وَ اللَّهُ‌ عَزِیزٌ حَکِیمٌ‌»

    و کسانی از شما که مرگشان نزدیک می شود، و همسرانی به جا می گذارند، باید برای همسرانشان وصیت کنند که آنان را تا یک سال بدون بیرون کردن از خانه از هزینه زندگی بهره مند سازند. پس اگر [به اختیار خود] بیرون رفتند، در آنچه نسبت به خود [از ازدواج یا انتخاب شغل] به طور شایسته و متعارف انجام دهند، بر شما [وارثان میّت به سبب نپرداختن هزینه زندگی آنان] گناهی نیست؛ و خدا توانای شکست ناپذیر و حکیم است.

    23نساء:

    حُرِّمَتْ‌ عَلَیْکُمْ‌ أُمَّهَاتُکُمْ‌ وَ بَنَاتُکُمْ‌ وَ أَخَوَاتُکُمْ‌ وَ عَمَّاتُکُمْ‌ وَ خَالاَتُکُمْ‌ وَ بَنَاتُ‌ الْأَخِ‌ وَ بَنَاتُ‌ الْأُخْتِ‌ وَ أُمَّهَاتُکُمُ‌ اللاَّتِی‌ أَرْضَعْنَکُمْ‌ وَ أَخَوَاتُکُمْ‌ مِنَ‌ الرَّضَاعَهِ وَ أُمَّهَاتُ‌ نِسَائِکُمْ‌ وَ رَبَائِبُکُمُ‌ اللاَّتِی‌ فِی‌ حُجُورِکُمْ‌ مِنْ‌ نِسَائِکُمُ‌ اللاَّتِی‌ دَخَلْتُمْ‌ بِهِنَ‌ فَإِنْ‌ لَمْ‌ تَکُونُوا دَخَلْتُمْ‌ بِهِنَ‌ فَلاَ جُنَاحَ‌ عَلَیْکُمْ‌ وَ حَلاَئِلُ‌ أَبْنَائِکُمُ‌ الَّذِینَ‌ مِنْ‌ أَصْلاَبِکُمْ‌ وَ أَنْ‌ تَجْمَعُوا بَیْنَ‌ الْأُخْتَیْنِ‌ إِلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ‌ إِنَ‌ اللَّهَ‌ کَانَ‌ غَفُوراً رَحِیماً

    ازدواج با این زنان] بر شما حرام شده است: مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمه هایتان، و خاله هایتان، و دختران برادر، و دختران خواهر، و مادرانی که شما را شیر داده اند، و خواهران رضاعی شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرانتان که در دامان شمایند [و تحت سرپرستی شما پرورش یافته اند، البته] از آن همسرانی که با آنان آمیزش داشته اید، و اگر آمیزش نداشته اید، بر شما گناهی نیست [که مادرشان را رها کرده با آنان ازدواج کنید]، و [نیز] همسران پسرانتان که از نسل شما هستند [بر شما حرام شده است]. و هم چنین جمع میان دو خواهر [در یک زمان ممنوع است]، جز آنچه [پیش از اعلام این حکم] انجام گرفته باشد؛ زیرا خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است

    128 نساء:

    وَ إِنِ‌ امْرَأَهٌ خَافَتْ‌ مِنْ‌ بَعْلِهَا نُشُوزاً أَوْ إِعْرَاضاً فَلاَ جُنَاحَ‌ عَلَیْهِمَا أَنْ‌ یُصْلِحَا بَیْنَهُمَا صُلْحاً وَ الصُّلْحُ‌ خَیْرٌ وَ أُحْضِرَتِ‌ الْأَنْفُسُ‌ الشُّحَ‌ وَ إِنْ‌ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَ‌ اللَّهَ‌ کَانَ‌ بِمَا تَعْمَلُونَ‌ خَبِیراً

    و اگر زنی از ناسازگاری شوهرش، یا روی گردانی اش [از حقوق همسرداری] بترسد، بر آن دو گناهی نیست که با یکدیگر به طور شایسته و پسندیده آشتی کنند، [گرچه به چشم پوشی بخشی از حقوقشان باشد.] و [در حقیقت] صلح و آشتی بهتر است. و بخل، نزد نفوس [آدمیان] حاضر است [به این خاطر هر یک از دو زوج در عفو و گذشت و سازش و ادای حقوق بخل می ورزند]. و اگر [شما شوهران] نیکی کنید و [از سرکشی و ناسازگاری نسبت به زنان] بپرهیزید [از ثواب و پاداش حق بهره مند می شوید]؛ یقیناً خدا همواره به آنچه انجام می دهید، آگاه است.

    51 الاحزاب:

    تُرْجِی‌ مَنْ‌ تَشَاءُ مِنْهُنَ‌ وَ تُؤْوِی‌ إِلَیْکَ‌ مَنْ‌ تَشَاءُ وَ مَنِ‌ ابْتَغَیْتَ‌ مِمَّنْ‌ عَزَلْتَ‌ فَلاَ جُنَاحَ‌ عَلَیْکَ‌ ذٰلِکَ‌ أَدْنَى‌ أَنْ‌ تَقَرَّ أَعْیُنُهُنَ‌ وَ لاَ یَحْزَنَ‌ وَ یَرْضَیْنَ‌ بِمَا آتَیْتَهُنَ‌ کُلُّهُنَ‌ وَ اللَّهُ‌ یَعْلَمُ‌ مَا فِی‌ قُلُوبِکُمْ‌ وَ کَانَ‌ اللَّهُ‌ عَلِیماً حَلِیماً

    نوبت هر یک از آنان را که بخواهی به تأخیر انداز و هر کدام را که میل داری نزد خود جای ده، و هر کدام از آنان را که از او کناره گرفته باشی [اگر] نزد خود بطلبی بر تو گناهی نیست. این [برنامه ریزی آزادانه،] به خوشحال نمودنشان و اینکه اندوهگین نشوند و همگی به آنچه به آنان داده ای خشنود شوند، نزدیک تر است؛ و خدا آنچه را در دل های شماست می داند؛ و خدا دانا و بردبار است.

    55 الاحزاب:

    اَ جُنَاحَ‌ عَلَیْهِنَّ فِی‌ آبَائِهِنَّ وَ لاَ أَبْنَائِهِنَّ وَ لاَ إِخْوَانِهِنَّ وَ لاَ أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَ لاَ أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِنَّ وَ لاَ نِسَائِهِنَّ وَ لاَ مَا مَلَکَتْ‌ أَیْمَانُهُنَّ وَ اتَّقِینَ‌ اللَّهَ‌ إِنَ‌ اللَّهَ‌ کَانَ‌ عَلَى‌ کُلِ‌ شَیْ‌ءٍ شَهِیداً

    همسران پیامبر را نزد پدرانشان و پسرانشان و برادرانشان و پسران برادرانشان و پسران خواهرانشان و زنان هم کیششان و بردگانشان [در ترک پوشش و حجاب] گناهی نیست؛ و از خدا پروا کنید که خدا به هر چیزی گواه است

    10ممتحته:

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا إِذَا جَاءَکُمُ‌ الْمُؤْمِنَاتُ‌ مُهَاجِرَاتٍ‌ فَامْتَحِنُوهُنَ‌ اللَّهُ‌ أَعْلَمُ‌ بِإِیمَانِهِنَ‌ فَإِنْ‌ عَلِمْتُمُوهُنَ‌ مُؤْمِنَاتٍ‌ فَلاَ تَرْجِعُوهُنَ‌ إِلَى‌ الْکُفَّارِ لاَ هُنَ‌ حِلٌ‌ لَهُمْ‌ وَ لاَ هُمْ‌ یَحِلُّونَ‌ لَهُنَ‌ وَ آتُوهُمْ‌ مَا أَنْفَقُوا وَ لاَ جُنَاحَ‌ عَلَیْکُمْ‌ أَنْ‌ تَنْکِحُوهُنَ‌ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَ‌ أُجُورَهُنَ‌ وَ لاَ تُمْسِکُوا بِعِصَمِ‌ الْکَوَافِرِ وَ اسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ‌ وَ لْیَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذٰلِکُمْ‌ حُکْمُ‌ اللَّهِ‌ یَحْکُمُ‌ بَیْنَکُمْ‌ وَ اللَّهُ‌ عَلِیمٌ‌ حَکِیمٌ‌

    ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که زنان باایمان بعنوان هجرت نزد شما آیند، آنها را آزمایش کنید -خداوند به ایمانشان آگاهتر است- هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را بسوی کفّار بازنگردانید؛ نه آنها برای کفّار حلالند و نه کفّار برای آنها حلال؛ و آنچه را همسران آنها (برای ازدواج با این زنان) پرداخته‌اند به آنان بپردازید؛ و گناهی بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید هرگاه مَهرشان را به آنان بدهید و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید (و اگر کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد،) حق دارید مَهری را که پرداخته‌اید مطالبه کنید همان‌گونه که آنها حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شده‌اند) از شما مطالبه کنند؛ این حکم خداوند است که در میان شما حکم می‌کند، و خداوند دانا و حکیم است!

    استاد عزیزم چیزی که از شما در خوندن قرآن آموختم اینی که آیات قبل و بعد هم حتماً بخونم البته که اینجا جاش نبود تا آیات قبل و بعد رو به طور واضح بیارم ولی کسی که علاقمند باشه می‌تونه با دقت بیشتری این آیات رو مطالعه کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    آیسو گفته:
    مدت عضویت: 1719 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته

    احساس گناه داشتن مثل یک ویروس واگیردار می‌مونه که به علت تکرار کردن توی ذهنمون که همش میگه من اشتباه کردم و به خودم و یا به بقیه آسیب رسوندم به خودش قدرت میده و هی بزرگتر میشه و فرکانس‌های قوی‌تری رو ارسال می‌کنه

    وقتی که فرکانس گناه انقدر قدرت بگیره خودش می‌تونه شرایطی رو برای من به وجود بیاره که من بیشتر این احساس رو تجربه کنم و بیشترین اتفاقات توی زندگی من بیفته

    وقتی که خواستم گذشته رو به یاد بیارم حتی زمانی که من یک بچه دبیرستانی بودم

    به یاد آوردم که چقدر تو موارد گوناگون خیلی راحت به ما احساس گناه رو منتقل کردن از بابت وقتی که موهامون بیرون بود و یا وقتی که به صف مدرسه برای نماز خوندن نمی‌رفتیم

    یادمه که وقتی بچه‌تر بودم چقدر این نجوای شیطان توی ذهنم تکرار می‌شد وقتی که یه اشتباه کوچیک می‌کردم بهم می‌گفت دیگه فرقی نمی‌کنه تو که این اشتباهو کردی تو که قراره مجازات بشی دیگه فرقی نمی‌کنه چطور فکر کنی

    این اشتباه کردی پس ادامه بده تو که رانده شده هستی و تو که دور شدی از خدا

    این فایل رو بارها و بارها گوش داده بودم اما هیچ وقت این مواردی که ذکر کردم به یاد نیاورده بودم و امروز همشون برام مرور شده به یادم اومد که احساس گناه چقدر در من قوی بود

    می‌کنم که الان بهتر شدم و همچنان نیاز دارم که روی خودم کار کنم

    با چه توی احساس گناه نمونم?

    آدمی که همواره داره روی خودش کار می‌کنه یعنی در مسیر حرکت ممکنه گاهی خوب اشتباهی هم کنه ولی باید و به مسیر خودش ادامه بده و درس این اشتباه رو بگیره اتفاقا خدا خوشحال میشه که ببینه تو در مسیر درست هستی و وقتی که یه اشتباهی کنی تو کمک می‌کنه و دستتو می‌گیره

    من باید همیشه یادم باشه که من هیچ تاثیری روی بقیه نمی‌ذارم با اشتباهاتم و یا برعکسش اشتباهات بقیه هم هیچ تاثیری توی زندگی من نداره

    یادمه چند روز پیش رفتم از یه مغازه داری یه وسیله‌ای رو بخرم… 5 دقیقه از خرید من تا وقتی که رفتم پیش مغازه دار و بهش گفتم که این وسیله به درد من نمی‌خوره و اگه میشه عوضش کنه به من گفت که این کارو نمی‌کنه و با توجه به اینکه مبلغ زیادی بابتش پرداخته بودم احساسم بد شد

    اما اینو به خودم یادآوری کردم که من در مسیر درست هستم من دارم روی خودم کار می‌کنم و اگر این اتفاق افتاد به دلیل اینه که حتماً برای من حکمتی داره و حتماً خیری درش نهفته است حتماً این وسیله قراره یه جای خیلی خوب به درد من بخوره چون وقتی که من در مسیر درست هستم همه انسان‌ها به من خدمت می‌کنند با هر رفتار و هر عکس‌العملی که داشته باشند

    به یاد آوردم وقتایی که آدم‌ها توی زندگی من یه کار نامناسبی رو انجام دادن و باعث شدن من چند برابر پیشرفت کنم و به سمت بالا برم پس

    هیچ کسی نمی‌تونه در زندگی بقیه تاثیر داشته باشه مگه اینکه رفتار ما در مقابله با اون تضاد و اون موضوع اشتباه باشه

    از وقتی که تمرین ستاره قطبی را انجام میدم و آخر شب می‌بینم که خواسته‌های من چقدر آسون و راحت انجام گرفته با توجه به اینکه من خودم بودم که صبحفرکانسمو تنظیم کرده بودم همیشه به خودم یادآوری می‌کنم که این فرکانس که داره روز من رو می‌سازه و اگر من احساسم بد باشه پس در نتیجه اتفاقات بدی رو به زندگی خودم جذب می‌کنم یعنی یه گاری پر از سنگ در یک مسیر سنگلاخی را به خودم می‌بندم

    احساسات بد و احساس گناه باید از خودم دور کنم تا دیگه در معرض اتفاقات بد قرار نگیرم و نه به خودم احساس احساس گناه بدم و به دیگران…

    وقتی که من احساس گناه داشته باشم در واقع دارم خودم را از خدای خودم انرژی منبعم که بیشتر از هر کسی به او نیاز دارم دور می‌کنم و وقتی که من از خدای خودم دور باشم دیگه الهامات اون رو نمی‌شنوم

    وقتی که من با انرژی منبع و با خدای خودم فاصله فرکانسی داشته باشم تمام روابط من هماهنگی خودش رو از دست میده باید به یاد بیارم حضرت موسی رو که چه راحت بخشیده شد باید به یاد بیارم حضرت یونس رو که تا به مسیر برگشت خداوند او رو نجات داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: