«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

اکثر ما در کودکی به خاطر سرزنش‌ها‌‌، تحقیرهایی و برچسب‌هایی که از طرف خانواده و جامعه به ما زده شده است‌، عزت‌نفس خود را از دست داده‌ایم. به همین دلیل نیز نقطه شروع تغییر شرایطی که در آن هستیم‌، از برپایی جهادی اکبر برای ساختن عزت‌نفس‌مان شروع می شود و اولین آجر از این پی، باورهای قدرتمندکننده ساختن برای حل ریشه ایِ باورهای سمی و کشنده به نام “احساس گناه” و “احساس بی ارزشی” است.

زیرا اگر اعتماد به نفس، کلید اصلی موفقیت‌های بشری باشد، قطعاً “احساس گناه” سدِ راه تمام موفقیت‌های او خواهد بود.

امکان ندارد هم در عذاب وجدان و احساس گناه بمانی و هم عزت نفس‌ داشته باشی. هم نشینی این دو غیرممکن است‌، همانگونه که هم‌نشینی ثروت با فقر، آرامش با نگرانی، سلامتی با بیماری و.. غیرممکن است.

بدون ساختن عزت نفس‌، موفق شدن غیر ممکن است. اما تا زمانی که در احساس گناه باشی‌، دسترسی به عزت‌نفس غیر ممکن است.

این یک قانون است که‌، موفقیت و ثروت سراغ یک ذهن آرام و مطمئن می‌رود. یعنی ذهنی که عاری از احساس گناه‌، عذاب وجدان و بی‌ارزشی است.

“احساس گناه” و “عذاب وجدان”‌، بزرگترین ترمز در برابر داشتن عزت نفس است. بنابراین پروسه ساختن عزت نفس از برداشتن این ترمز و تبدیل آن به “احساس لیاقت و خودارزشی” آغاز می‌شود و ساختن این باور‌، مهم‌ترین مأموریت دوره عزت نفس است.

عزت نفس مثل سنگر بانی تا دندان مسلح در برابر نجواهای فلج کننده ذهن است. از آنجا که هیچکدام از ما باورهای ۱۰۰٪ خالص نداریم‌، در نتیجه همیشه در معرض خطا و اشتباه  و شرایط نادلخواه هستیم.

اگر “سنگربانی به‌نام عزت نفس” در وجودت نباشد تا در مواقع سخت و نادلخواه که به خاطر اشتباهی بوجود آمده، افسار ذهنت را به دست بگیرد‌، ذهن آنچنان نجوایی به پا می کند و آنقدر آن خطاها را در نظرت بزرگ جلوه می‌دهند و آنچنان دلایلی منطقی برای لایق نبودنت ارائه می‌دهد و آنچنان باورهای مخرب و ترمزهایی قوی می‌سازد‌، که باور می‌کنی از عهده‌ی انجام هیچ کاری برنمی‌آیی!

اینجاست که آنهمه شور و شوقی که برای رویاهایت داشتی‌، از بین می رود. زیرا میان خودت و آن رویای زیبا‌، خواه یک رابطه توام با عشق باشد‌، خواه یک کسب و کار سودآور‌، خانه‌ای با امکانات عالی‌، زندگی در یک کشور عالی و … فرسنگ‌ها فاصله  می‌بینی که هیچ چیز قادر به پر کردن آن فاصله نیست.

به همین دلیل است که: تمام موفقیت‌های زندگی ما‌، روی پایه‌ای به نام عزت‌نفس بنا می‌شود.

“احساس لیاقت و ارزشمندی”‌، که نقطه مقابل «احساس گناه و خود کوچک بینی» است، مهم‌ترین وجه از عزت نفس است. یعنی ساختن موفقیت‌ها از عزت‌نفس شروع می‌شود و ساختن عزت نفس‌، از “تلاش برای ساختن باور احساس لیاقت”.

استاد عباس‌منش همیشه تأکید ویژه‌ای بر ساختن عزت نفس دارد. ایشان مهم ترین دلیل موفتیت‌های خود در هر برهه‌ از زندگی‌شان را‌، حاصل تلاشی می‌داند که‌، صرف ساختن جنبه‌ای دیگر از عزت نفس خود داشته است.

موضوع این است که‌، هیچ انتهایی برای عزت نفس‌ وجود ندارد. یعنی همیشه جنبه‌ای از عزت نفس ساخته نشده‌، در ما وجود دارد که لازم است روی آن کار شود. به اندازه‌ای که آن بخش کاملتر می‌شود‌، دستاوردهای‌مان نیز بزرگ‌تر می‌شود.

با انجام تمرینات این دوره، “باور احساس لیاقت” در وجودت شکل می‌گیرد و نتایجی را وارد زندگی‌ات می‌نماید که، ناکامی‌های تمام سالهای گذشته‌ات را جبران می‌کند. آنوقت تفاوت زندگی بدون عزت نفس و باعزت نفس را به وضوح احساس می‌کنی.

عزت نفس انتخاب‌های آینده‌ات را در هر جنبه از زندگی‌ات تغییر می دهد. از رشته ای که می خواهی در آن تحصیل نمایی، همسری که انتخاب می کنی، روابط ات، شغل ات و حتی نوع رفتار دیگران با شما ومیزان محبوبیت‌ات و حتی میزان موفقیت مالی‌ات را دستخوش تغییرات اساسی می‌کند زیرا تعریف تو از احساس لیاقت‌، دستخوش تغییرات اساسی می‌گردد.

خیلی فرق می‌کند بعد از ساختن عزت نفس، اهدافت را مشخص کنی یا قبل از آن!

عزت نفس، ابعاد ظرف وجودت را می‌سازد. حتی اندازه ظرفی که زیر باران نعمت الهی در دست نگه‌داشته‌ای، به اندازه عزت نفس توست. به همین دلیل نیز به اندازه عزت نفس‌ات نعمتها را دریافت می‌کنی.

تفاوت تجربه‌ات از زندگی، با عزت نفس و بدونِ عزت نفس، از زمین تا آسمان است.

ارزشش را دارد که برای ساختن عزت نفس خود وقت بگذاری و این جهاد اکبر را برپا و ادامه دهی. زیرا جهان همیشه در برابر چنین حدی از عزت نفس، فقط کرنش می کند و چاره‌ای جز آوردنِ بهترین‌ها به زندگی‌ات ندارد.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    456MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی «چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه
    35MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی میرفخررجایی» در این صفحه: 2
  1. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1495 روز

    به نام الله بخشنده و بخشایشگر

    سلام خدای مهربانم

    مرسی که داری هدایتم میکنی و باهام صحبت می‌کنی

    استاد جان قلب پاکم سلام خیلی دوستتون دارم

    که اینقدر صادقانه و بی آلایش میگید حرف دلتون رو

    و همین خیلی ایمان و شجاعت میخواد،

    ،

    داشتم توی دفترم در مورد جفت روحی که دوست داشتم وارد زندگیم بشه مینوشتم چون خیلی بیشتر به وضوح رسیدم نسبت به قبل و هر بار آپدیتش میکنم

    دیدم یک احساس گناهی نسبت به اون رابطه ی طولانی مدت قبلم دوباره داشت بهم دست میداد

    و دیدم خیلی هم شدید هست و فکر میکردم که از بین بردمش ولی انگار هنوز هست

    متوجه یک الگوی تکراری شدم

    که من هرکجا جهان به خاطر اختلاف فرکانسی منو از آدمها یا شرایط قبلی جدا کرده

    و خودمم در همون لحظه بر این موضوع آگاه بودم و خودمو توی اون لحظه لایقش میدونستم و توش مصصم بودم

    اما در آینده هر کجا که با کسی وارد رابطه ی جدید میشدم

    یا حتی توی بحث کاری

    که دوتا فردی که جهان اصلا اونارو از کسب و کارمون جدا کرد و من کار خاصی نکردم

    ،وقتی که به موفقیت نسبی مالی رسیده بودم توی کسب و کار با احساس گناه داشتن نسبت به اون قبلی ها و به یاد آوردن نکات مثبتشون و احساس گناه بیشتر باعث شده که من همون آدمهارو دوباره به زندگیم دعوت کنم ‌دوباره همون مسائل تکراری قبل رو دوباره توی زندگیم داشته باشم و حتی بعضاً ضربات شدید تری بخورم،

    ،

    عجب احساس مرموز و عمیقی هست توی وجودمون که فکر میکردم ندارمش

    ،

    البته نسبت به قبل خیلیییییی بهتر شدم

    ،

    اما الان وقتی داشتم در مورد کسی که می‌خوام تو زندگیم باشه مینوشتم که چیزیه که تو این لحظه خودمو لایقش می‌دونم

    دیدم یه احساس بدی لابه لایه نوشته هام هی داره می‌کنه بالا

    و حسش کردم که احساس گناهه

    و نوشتمش روی کاغذ که من هنوز یه اون نفر قبلی احساس گناه دارم و حتی بعضاً احساس عشق و وابستگی هم بهش دارم

    با اینکه تو زبون میگم من دیگه نمیخوامش

    اما پس ذهنم انگار دوباره داره دنبال اون میگرده

    با اینکه بارها و بارها بهم ثابت شده که این فرد اصلا مناسب زندگی من نیست

    اما هر بار دوباره با توجه کردن با نکات مثبتش به صورت ناخودآگاه و

    این بار به خاطر داشتن احساس گناه نسبت بهش

    دیدم که این خودش می‌تونه یه ترمز خیلییی بزرگ باشه برای ایجاد رابطه ی عاشقانه ای که الان با فرکانس حال حاضرم همخونی داره

    و من با این افکارم اجازه نمی‌دم که فرد مناسب بعدی مد نظرم وارد زندگیم بشه یا اگر هم وارد بشه

    با همین افکار و به یاد آوردن خاطرات قبلی و نکات مثبت قبلی

    احتمالا دوباره اون فرد رو از خودم دور و فرد قبلی رو وارد زندگیم میکنم

    و من دقیقا این الگوی تکراری رو از 6 سال پیش دارم توی زندگیم میبینم

    و خیلی خدارو شکر میکنم که امروز این باگ شخصیتی رو توی وجودم ازش آگاه شدم

    ،

    و دقیقا هر کجا که نعمتی وارد زندگیم شده

    و خودم رو لایقش ندونستم یا نسبت به موارد قبلی احساس گناه داشتم

    ،

    که حس میکنم احساس بی لیاقتی در راستای احساس گناه میاد و چقدرررررررر این نکته مهمه و واضحه و

    شادی بگم بعد از این همه کار کردن روی خودم تازه اصلا متوجه این موضوع شدم

    ،

    که هر کجا احساس گناه پیدا می‌کنی دقیقا احساس بی لیاقتی و کمبود عزت نفس و اعتماد به نفس هم همراهش میاد

    و یه جورایی خودتو لایق اون نعمت نمیدونی

    و اون نعمت ازت گرفته میشه

    وای خدای من،

    خیلی خیلی متنی که توی این قسمت نوشته شده مهم و اساسیه

    اگر اعتماد به نفس کلید اصلی تمام موفقیت های بشری باشه قطعا احساس گناه بزرگترین سد راه رسیدن به موفقیت خواهد بود

    امکان ندارد هم در احساس گناه و عذاب وجدان باشی هم بخوای عزت نفس داشته باشی

    هم نشینی این دو کنار هم غیر ممکن است

    همانگونه که هم‌نشینی ثروت با فقر، آرامش با نگرانی، سلامتی با بیماری و.. غیرممکن است.

    وااای عجب حرفی !!!

    خیلی مهمه خیلی مهمه و خیلی باید حواسمون باشه که موقع درخواست خواسته هامون چه احساسی داریم و همین ها ترمز هست برای دریافت خواسته هامون

    یا خیلی از مواقع خواسته هم میاد اما با همون فرکانس های احساس گناه و عذاب وجدان و بی لیاقتی اون نعمت دیدیم که از زندگیمون رفته

    بدون ساختن عزت نفس‌، موفق شدن غیر ممکن است

    و تا زمانی که در احساس گناه باشی‌، دسترسی به خود عزت‌نفس هم غیر ممکن است

    چه جاهایی که الکی خودمون به خودمون احساس گناه دادیم

    الکی عذاب وجدان گرفتیم

    به قول استاد اصلا وجدان رو کی تعریف کرده برای ما؟

    اون احساس گناهی که ما ربط میدیم به وجدان،

    کاملا از طرف شیطانه اصلا خدایی نیست

    ما خود خداییم و هر گونه احساس بد مخالف با خداونده

    من خودم به شخصه خانواده ام خیلی به من احساس گناه ندادن تو هیچ موردی

    اما از یه جایی به بعد خودم خیلی خوب این کارو داشتم با خودم میکردم

    به خصوص وقتی بیشتر وارد مذهب شدم

    به خصوص وقتی بیشتر به ملاهای توی روضه و مسجد گوش میکردم

    به خصوص وقتی با همون پیشفرض ها قرآن رو مطالعه میکردم

    و از اونجایی که خداوند توی زندگی من همیشه اولویت داشت که این فطرت انسانه

    تموم تلاشم رو میکردم که مبادا اون طوری که مذهبیون مخالف با خداوند میگفتن رفتار نکنم که از خداوند دور بشم

    تموم تلاشم رو هم میکردم که وارد احساس گناه نشم

    اما بارها هم شد که طبق عریضه و طبیعتم کاری رو انجام میدادم که بعدش به شددددت احساس گناه داشتم و شاید چند روزی طول می‌کشید که خودمو به خیال خودم پاک کنم ،و توبه کنم که دیگه اون خطا رو نکنم،

    حالا به قول استاد

    اگر مثلا توی آمریکا به دنیا اومده بودم اصلا اون کار من خطا نبود بلکه ارزش بود

    خیلی خنده داره ، که بدون فکر همه چی رو پذیرفته بودم،

    چون در نهایت قدرت جامعه خیلی بیشتر از این بود که بخوام خودم فکر کنم به خصوص اونم تو شهر مذهبی مثل اصفهان و حالا کارهایی که با ما توی مدرسه و روضه و مسجد میکردن و میگفتن،

    ،

    و از اون لحظه ای که داشت ورودی های جدید به ذهنم می‌رسید آروم آروم به

    شک کردم به همه چیز

    و سوال پرسیدم شروع شد

    و همون پرسیدن سوال ها باعث شد طبق قوانین بدون تغییر خداوند

    هدایت بشم به مسیر درست به پاسخ درست

    ،

    خدارو شکر میکنم که امروز خداوند با من صحبت کرد

    و یک در آگاهی جدید نسبت به خودم و درونم باز کرد تا بهتر بتونم خودم رو ببینم،

    ،

    بچه ها چقدر این کار کرد جهان دقیقه

    و چقدر از افرادی که توی همین موضوع توسعه فردی فعالیت میکنن درک‌ نکردن این موضوع رو ،

    ،

    که چقدررررر همه ی ما داریم هدایت میشیم واقعا

    واقعا سوالی نبوده که من پرسیده باشم و تا به الان جوابشو‌ نگرفته باشم ،

    خواسته ای داشته باشم و تا به الان به دستش نیاورده باشم

    و خیلی این جهان داره عجیب کار می‌کنه واقعا ،

    ،

    از این جلسه دور نشم این مطلب و ببندم بعد برم سراغ اآگاهی ها و درک دیگه ای که داره بهم الهام میشه،

    ،

    پس امروز به لطف هدایت الله یکی از ترمز های اصلی و باگ های درونیم رو شناسایی کردم که موجب ایجاد الگوهای تکراری در زندگیم میشه

    و اونم داشتن احساس گناه و عذاب وجدان نسبت به افراد ‌اتفاقات گذشته :

    حالا باور هایی که استاد توی این قسمت گفتن برای رهایی از این احساس و این الگو ی تکرار شونده؛

    1-

    من این باورو دارم که به هیچ عنوان قدرت تغییر زندگی دیگران رو ندارم

    2-

    به هیچ عنوان نمیتونم کسی رو تخریب کنم

    3-

    حتی من نمیتونم به کسی کمک کنم

    4-

    من فقط میتونم کاری که احساس خوبی دارم نسبت بهش و احساس میکنم در مسیر خداونده انجامش بدم و اونهایی که باید بشنوم می‌شنون و اونهایی که تو مدار صحبت های من قرار بگیرن حرفهای منو می‌شنون

    من توی یک مداری هستم که اون افرادی که با من هم مدار باشن میان توی اون مدار و با من برخورد میکنن و تا وقتی که ما توی یک مدار باشیم با هم هستیم و هروقت هم که دیگه تو مدار هم دیگه نباشیم از مدار هم خارج میشیم

    8-

    من کسی رو نمیتونم تغییر بدم خانواده ی خودم همسر خودم فرزند خودم خواهر خودم پدر خودم من هیچ کسی رو نمیتونم تغییر بدم،

    9-

    من خداوند رو بسیار تواب می‌دونم

    خداوند من رو خلق کرده و به درون من آگاهه

    من قسمتی از خداوند هستم

    من خداوند رو عاشق خودم می‌دونم چون توی تمام لحظات زندگیم حتی اون جاهایی که دیگران به من احساس گناه دادن و من حتی مقداری تحت تاثیر اون حرف ها قرار گرفتم باز هم عاشقانه بهترین هارو برام رقم زده،

    ( یعنی به این کاملا ایمان دارم که اصلا خداوند اون طوری که ما فکر میکنیم نیست و قضاوت نمی‌کنه و عمل نمیکنه، اگر به تجربیات خودمون نگاه کنیم هرکجا که ما احساس خوبی داشتیم نعمت هارو دریافت کردیم و هرکجا هم احساس گناه و بی لیاقتی داشتم یا اصلا نعمت رو دریافت نکردیم یا اگرک به خاطر احساس های خوب قبلیمون نعمتی رو دریافت کردیم به خاطر اون احساس گناه و بی لیاقتی اون نعمت از زندگیمون رفته)

    اون اصلا منو قضاوت نمی‌کنه بالا مگه میشه خالق مخلوقش رو قضاوت کنه؟

    اون می‌دونه چی خلق کرده و اگر میخواست اصلا نمی‌گذاشت که ما خطا کنیم اون این خصلت رو آفرینش ما قرار داده

    اون به ما آزادی و اختیار داده تا خودمون تجربه کنیم درک کنیم انتخاب کنیم

    تا وقتی ما خطا نکنیم راه درست رو یاد نمی‌گیریم

    تا به مسئله ای جدید بر خورد نکنیم ما پیشرفت نمی‌کنیم

    و این جزئی از روند این جهانه

    و حتی اگر صد بار توبه شکستی باز آ

    چون چه کسی جز اون در مقام آمرزندگی هست؟

    اون خالق همه چیه

    همه ی آدم ها همه ی موجودات

    باید به یاد بیاریم که حتی موسی آدم کشت اما توبه کرد و به درگاه خداوند روی آورد و این یعنی توحید و یکتا پرستی وحتی بعدن هم به مقام پیامبری رسید

    10ـ

    خداوند عاااشق منه اون همه جا دست منو میگیره لاجرم اون بخشندست و اون اصلا قضاوت نمی‌کنه منو

    منو با تمام خطاها و اشتباهاتم پذیرفته و اون کااااملا حواسش به من هست

    همه جا دست منو گرفته در همه جا و در همه حال،

    11-

    من عشق خداوند رو تو وجودم درک کردم

    خداوند بنده هاشو دوست داره

    خداوند مثل یک مامور راهنمایی و رانندگی نیست که یه گوشه ای بایسته و منتظر باشه من یک خطایی بکنم و بعد بگه وایستا جریمت کنم و مجازاتت کنم

    نههههههه

    این دروغ محض بوده که به ما گفته شده و همش تصورات و خیالات دیگران بوده و در غالب فیلمها هم خیلی به ما نشون داده شده

    اما این کاملا خلاف دیدگاه قرآنه

    کاملا خلاف آفرینشه

    اگر اینطور بود که الان هیچ کسی روی کره ی زمین نبود هممون به محض اینکه خطا میکردیم خداوند مارو نابود میکرد،

    بابا دیگه چه دلیلی محکم تر از این که

    معتادان و حتی اون خلاف کارهای خیلی خیلی بزرگی که ما دیدیم که حالا هم کلی به خودشون آسیب زدن هم به خانواده هاشون

    اومدن و پاک شدن و به درگاه خداوند توبه کردن و بعضاً انسان های بسیار بسیار موفقی شدن

    چطور ما خودمون رو قضاوت میکنیم؟

    چطور دیگران رو قضاوت میکنیم و مورد خطاب قرار میدیم؟!

    ما جایز الخطا هستیم و حتی اگر بارها و بارها و بارها هم اشتباهات و خطاهامونو تکرار کرده باشیم باز هم فرصت هست که توبه کنیم و از خداوند. طلب یاری کنیم و اون در همون لحظه آمادست که به ما کمک کنه،

    ،اصلا اون کارش کمک کردن و هدایت کردنه

    داستان اینجاست که اون برای ما چیزی نمی‌خواد

    ما به هر مسیری بخوایم بریم اون به من با تمام وجودش کمک میکنه،چه بخوای بری جهنم چه بخوای بری بهشت،

    12-

    خداوند از خطا های من میگذره

    خیلی از خطاهایی که انجام میدیم موجب پیشرفت من میشه موجب پیشرفت جهان میشه حتی

    تجربیاتی که به دست میاریم از اشتباهاتمونه

    خود من توی تمرینات رزمی

    خب با هر بار شکست متوجه میشدم که ایرادم و نقطه ضعفم کجاست و هر بار سعی میکردم بهتر از قبل عمل کنم هوشمندانه تر عمل کنم و هر بار نتیجه‌ی من بهتر میشد و اینقدر ادامه دادم تونستم قهرمانی های متعددی کسب کنم و بازهم جا برای رشد و پیشرفت هست تا بی نهایت

    این روند طبیعیه جهانه

    ،

    13-

    خداوند به هیچ عنوان خودش رو جلاد و مجازاتگر معرفی نکرده و واقعیت زندگی ما اینو نشون میده

    همه ی ما تو زندگیمون بسیار بسیار خطا کردیم و مسیر غلط و اشتباه رو رفتیم

    چی شد؟

    آیا نابود شدیم؟ نه

    ما سعی کردیم هر بار از سری قبل بهتر عمل کنیم

    و خداوند تو این مسیر اتفاقا مارو حمایت می‌کنه

    به ما در مسیر رشد و پیشرفت کمک می‌کنه و حمایت می‌کنه

    این یک رفتار جاهلانه و غیر خدایی هست که دولت ها و مذهبیون و جامعه و خانواده می‌خوان به بقیه احساس گناه بدن تا بلکه بتونن طرف های مقابلشون رو کنترل کنن

    اما این کاملا خلاف قرآنه

    و هرکس این احساس گناه رو بپذیره در واقع مشرکه درواقع خداوند رو باور نداره درواقع داره برخلاف توصیه ی خداوند که بارها و بارها گفته احساس گناه نداشته باش غمگین نباش نگران نباش ،

    این مسیر خداونده مسیر شادی مسیر زندگی در لحظه ی حال، مسیر لذت و سپاسگذاری ،

    چون هر نوع احساس بدی طبق قانون اتفاقات بدی رو رقم میزنه

    و مهم نیست با چه دلیل و منطقی چه خودت چه دیگران میخوان بهت احساس گناه بدن احساس بد بدن،

    تو داری مخالف جهت روحت عمل میکنی و باید به هر شکلی که شده با کنترل ذهنت این احساس مخرب رو از خودت دور کنی

    و به یاد بیاریم خداوند رو

    و به یاد بیاری موارد قرآنی رو، موارد قبلی زندگی خودت دیگران رو، تا ایمانت قوی بشه تا نجوا ها کمتر بشه تا احساس گناه دور بشه و در مسیر عزت نفس و اعتماد به نفس قرار بگیری،

    هر روز به خودت باید بگی که من در مسیر رشد و پیشرفت هستم و با تمااام اشتباهات و خطاهام عاشقانه خودمو دوست دارم برای خودم دست میزنم و خودمو تشویق میکنم که به سمت جلو حرکت کنم و هر بار بهتر و بهتر و بهتر بشم،

    تو گذشته نمونم،

    هر اتفاقی که افتاده ما اون موقع بوده با اون فرکانس ها با اون شرایط

    و هرکسی هم به فرض مثال در مدار دریافت به ظاهر ظلم و ستمی من بوده ،اون خودش خواسته ،

    حتی اون رفتار غلط من می‌تونسته به نفعش بشه می‌تونسته باعث رشد و پیشرفتش بشه،و اون خودش انتخاب کرده هرچی که بوده و هرچی که شده،

    و من فقط و فقط مسئول زندگی خودم هستم و هر خطایی و اشتباهی هم ازم سر زده باشه از خودم از خدای خودم و حتی توی قلبم از اون شخص طلب آمرزش میکنم و تمومش میکنم تمومش میکنم

    تموم شدو رفت …

    14ـ

    انسان به هرحال برای رشد و پیشرفتش خطا می‌کنه

    تمام این اختراعات و اکتشافات اولش با خطاهایی بعضاً فاجعه آمیز همراه بوده

    اما همون خطا ها و اشتباهات در مراحل بعدی باعث شده که به میلیون ها میلیون نفر خیر و کمک برسونه و باعث راحت تر شدن و آسون تر شدن خدمات و اختراعات بشه،

    ،

    این جهان داره بدون نقص کار می‌کنه

    هر کس در هر جایی هست ، در هر موقعیتی چه به ظاهر خوب چه به ظاهر بد قرار میگیره ،

    دقیقا طبق فرکانس های خودش، دقیقا طبق قانون کبوتر با کبوتر باز با باز ، در جای درست خودش قرار داشته،

    و ما اصلا نیمدونیم که اونا چه فرکانس هایی داشتن و ارسال کردن

    ما فقط ظاهر قضیه رو داریم میبینیم،

    اون افرادی که ما فکر میکنیم مورد ظلم واقع شدن می‌تونستن توی اون لحظه اونجا نباشن

    از کجا معلوم؟ شادی درخواست خودشون بوده

    حالا آگاهانه یا نا آگاهانه

    خود ما اگر به تجربیات خودمون نگاه کنیم

    میفهمیم که در تمامی اون مواردی که فکر میکردیم قربانی شدیم یا به ما ظلم شده ،به خاطر خودمون بوده به خاطر ضعف خودمون بوده به خاطر پیروی نکردن از هدایت و ندای درونی بوده، به خاطر فرکانس های خودمون بوده،

    و هیییییییچ بی عدالتی در سازو کار جهان نیست،

    تمام آنچه که ما داریم تجربه میکنیم یا دیگران تجربه میکنن با دقت صد در صد ،

    طبق قانون بماقدمت ایدیهم بما کسبت ایدیهم

    به خاطر فرکانس های خودمون هست،

    ،

    و همین عامل چههههه قدرتی به ما میده

    چقدر به ما کمک می‌کنه که احساس قربانی شدن نداشته باشیم

    به ما کمک می‌کنه که برای کسی دل نسوزونیم و خودمونو وارد مدارش نکنیم

    به ما کمک می‌کنه که بپذیریم هیچ تاثیری تو زندگی دیگران نداریم تا وقتی خودشون نخوان

    و همین طور برعکس

    دیگران به اندازه ی پشیزی توی زندگی ما تاثیری ندارن تا وقتی که خودون نخوایم،

    ،

    و نکته ی آخر،

    اگر من در مدار درست باشم در مدار خداوند در مدار احساس خوب و باورهای هم جهت با جریان خداوند،

    اصلا دسترسی فرکانسی ندارم به افرادی که بخوان به من آسیب بزنن و توی این مدار هم هرکس بخواد به من آسیبی بزنه

    صددد در صد به نفع من عمل می‌کنه ،

    و هرکسی هم به ظاهر مورد خشم و خطاب من قرار بگیره باز این هم به خاطر فرکانس های خود اون فرده،

    ،

    و اینک بگم

    به خداوندی خدا دیگه ذره ای به این موضوع شک ندارم

    وقتی که تو مسیر درست هستم

    هررررر اتفاقی که برام بیفته که ظاهرش ها زیبا باشه

    دقییییقا نشانه هایی هست از طرف خداوند برای هدایت من به سمت خواسته هام،

    و خداوند از همین طریق خیلی جاها با ما صحبت می‌کنه

    برای همین اصلا نباید ناراحت شد فقط باید بتونیم پیام این تضاد و ناخواسته رو دریافت کنیم و به سمت خواسته هامون حرکت کنیم،

    ،.

    و در آخر می‌خوام استاد باز هم بگم

    ،چقدررررر شما متفاوتین با بقیه

    و من اونم می‌دونم که از کجا آب میخوره

    به خاطر اینه که شما وصل هستید به منبع

    و تمرکزتون روی اصله همیشه

    و تموم تلاشتون اینه که ذره ای ناصادقی توی کلامتون و رفتارتون نباشه ،

    و اصلا میفهمم که وقتی به شما توجه میکنم و اصلا نتایج شما رو میبینم میبینم با بقیه ای که حتی بعضاً به اسم بزرگترین اساتید ازشون یاد میشه

    زمین تا آسمون فرق می‌کنه

    و این خیلی ایمان منو به صحبت های شما بیشتر می‌کنه که باااااور کنم اون چیزی که شما میگید رو

    چون دیگه نمیتونم خودمو گول بزنم که

    نتیجه ی شما در تمام جنبه ها زمین تا آسمون با بقیه فرق میکنه،

    و استاد شما الگوی من هستین،

    و من دوست دارم مثل شما عمل کنم،

    دوست دارم مثل شما اعتماد کنم به خداوند،

    و باور کنم که منم که دارم اتفاقات رو رقم میزنم

    منم که هرحوری توی ذهنم بسازم در بیرون از من به ماده تبدیل میشه،

    و هنوز میفهمم از رفتارم که هنوز که هنوزه

    گیجم،

    دنبال یه چیز دیگه ای میگردم

    هنوز ایمان صد در صدی نیاوردم،

    البته میگم با اینکه توی موارد قبلی از این قوانین استفاده کردم و نتیجه گرفتم

    اما تو موارد جدید بازهم درگیر فرعیات میشم یا اقدام نمیکنم به شیوه ی قوانین و همش دنبال یک معجزه هستم دنبال یه چیزی غیر از آموزش های شما هستم،

    اونم به خاطر اینه که اون مطالب اصلی رو بعضاً دور میشم ازش و یادم میره،

    ،

    و مهم‌ترینش اینه که من هستم که به صورت صد در صد خالق کل شرایط زندگیم هستم

    خدایا شکرت بابت درس و هدایت امروز

    ،

    امروز حس میکنم باز هم یه درجه رشد کردم

    این خیلی نکته ی مهم و ریزی بود که باعث میشد در مواردی نعمت هارو دریافت نکنم یا اگر دریافت میکنم از دستشون بدم،

    خدایا خیلی ازت ممنونم،

    استاد جانم خیلی ازت ممنونم

    از همگی ممنونم

    در پناه خدا باشیم همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1495 روز

    با سلام و درود خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی عزیز و همه هم فرکانسی های عزیزم🙋‍♂️❤️

    خب خدارو شاکرم که بعد از دیدن دوره سفر به دور امریکا و ایمانی که عمل میاورد و چند بخش دیگه که دارم اروم اروم میرم جلو،دیروز از طریق فایل هدایت به سمت نشانه ها، هدایت شدم به سمت لایو 19 استاد، که بعد اول اون فایل استاد گفتن که یه قسمت جدید به سایت اضافه شده که اسمش روز شمار تحول زندگی من است، و الان خدارو شکر میکنم که داخل این صفحه هستم،

    من تا به حال شاید کلا 5 تا کامنت زیر ویدئو ها نوشتم و این هم که الان دارم زیر این ویدئو که روز اول هستش کامنت میزارم چون قبل از این که وارد این دوره بشم استاد تعهد گرفتن که رد پا بگذاریم،

    من هم با کمال میل دارم این کار رو انجام میدم،

    خب رفقا این باور احساس گناه و اینکه ما به کسی نمتونیم کمک کنیم و اسیب بزنیم و بلعکس خب مسلما در وجود هممون تقریبا به خصوص ما ایرانی های عزیز نهادیته شده،

    من خودم از بچگی خیلی کارها انجام دادم که بعدش احساس گناه داشتم و دائم توبه کردم ولی دوباره انجامش دادم،

    البته این احساس گناه در بچگی قبل از اینکه وارد مدرسه بشیم و باورهایی در وجود ما بزارن نبود و بعد وقتی با باور های مذهبی بزرگتر شدیم خب احساس خیلی بیشتر شد، به خصوص من که مذهبی تر بودم، ولی خداروشکر از یه جایی به بعد خب خیلی سالم تر زندگی کردم و حداقل اونکاری که من احساس گناه میکردم رو سعی میکردم که انجام ندم،

    الان که اینجا هستم خداروشکر نسبت به هیچ چیزی در گذشته احساس گناه نمیکنم و امید دارم به درگاه خداوند که اگر هم گناهی بوده خودش میبخشه،و سعی میکنم از اینجا به بعد زندگیم با باور های درست شرافت مندانه زندگی کنم

    باور کمک کردن به دیگران و زندگی کسی رو تغییر دادن هم تا این لحظه منو به یک چالش اساسی کشیده که دیگه نسبت بهش نگرانی ندارم شاید الان باعث شده باشه که من خیلی چیزهارو از دست دادم تا الان ولی اشکال نداره، خدارو شاکرم که وارد قسمت جدیدی از زندگیم شدم، خدارو شاکرم که دارم باورهای اشتباهم رو متوجه میشم و دارم عوضشون میکنم،

    و چالش اصلی در حال حاضر بلاتکلیفی با خودمه که میخوام چیکار کنم چیکار نمیخوام بکنم و چند وقته که به خاطر تضاد هایی که برام به وجود اومده یه الهامی بهم شد که پاشم برم تهران ادامه مسیرمو بدم،

    توکل و امیدم به خداست،

    به زودی براتون از مهاجرتم و اتفاقایی که برام میفته رو باهاتون در میون میزارم،

    خدای رحمان به امید خودت🤲🤲❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: