«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام. قسمت دیگری از نکاتی که از فایل سه دریافت کردم
👈🏻 وقتی فردی در مدار درستی باشه حتی اگر تمام تلاشمون رو برای تخریبش انجام بدیم نتیجش برای اون فرد خیر هست بنابراین تلاش برای تخریب دیگران یعنی تخریب کردن خودمون
👈🏻 از اون لحظه ای که تلاش میکنیم به دیگران عشق بورزیم حتی در دلمون داریم به رشد و پیشرفت خودمون کمک میکنیم
👈🏻 زندگی هیچ فردی به خاطر اشتباه ما نابود نمیشه
👈🏻 اشتباهات ما باعث رشد و پیشرفت ما و جهان میشه مثل کشتی تایتانیک که باعث شد کشتی های امروزی کلی پیشرفته تر طراحی بشن
👈🏻 با احساس گناه نمیتونیم جلوی خطا و اشتباه رو بگیریم بلکه باعث بیشتر شدنش میشیم
👈🏻 تئوری مدارها میگه ما درخواست کمک داریم وارد یک مداری میشیم، استاد هم میخواد کمک کنه و در اون مدار حضور داره و به همین علت ما به هم برخورد میکنیم و تا وقتی که ما درخواست کمک داریم و استاد هم در این مدار هست ما این آگاهی ها رو دریافت میکنیم
👈🏻 خداوند مثل مامور راهنمایی رانندگی نیست که منتظر باشه خطا کنیم مچمون رو بگیره، آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب درست نیست بلکه خداوند عاشق من هست و کل این نظام و هستی رو برای ما خلق کرده
👈🏻 انسان هایی هستن که همیشه همه چیزشون درسته و همیشه رفتارهاشون و کارهاشون درست و خوب پیش میره برای مثال زیدان و مسی. همیشه من رفتارهای درستی رو ازشون دیدم و همیشه هم همه چیز براشون خوب پیش رفته
👈🏻 مهمترین عامل موفقیت هر فرد اعتماد به نفس و عزت نفس هست و مهمترین عاملی که میتونه مانع احساس ارزشمندی بشه احساس گناه هست بنابراین مهمترین قسمت ساخت اعتماد به نفس درست کردن احساس گناه هست و عذاب وجدان هست
سلام، بخشی از فایل سه و نکاتی که از آن دریافت کردم
👈🏻 از خودمون سوال های خوب بپرسیم یعنی سوالهایی که نتیجه بخش باشه مثل اینکه چطور میتونم بهتر زندگی کنم؟ چطور میتونم آرامش بیشتری داشته باشم؟ چطور فکر کنم که زندگی بهتری رو تجربه کنم؟ چطور با همسر و فرزندان رابطه ی بهتری داشته باشم؟ چطور سلامتی بهتری رو در بدنم تجربه کنم؟ چطور به ثروت و درآمد بیشتری برسم؟ چطور در هر لحظه ایمانم به خدا بیشتر بشه؟ چطور در این زندگی مادی از تمام نعمت های خداوند استفاده کنیم؟
👈🏻 به دنبال درک ساز و کار جهان هستی و قوانین باشیم و فکر کنیم که قوانین چطور داره عمل میکنه
👈🏻 حتی قرآن رو بدون فکر کردن قبول نکنیم و آیه به آیه اون رو مطالعه کنیم و با هم مقایسه کنیم بعد بپذیریم
👈🏻 سوال های بیهوده که نتیجش هیچ تاثیری در زندگی ما داره از خودمون نپرسیم ثل اینکه جن ها و ارواح چی کار میکنن یو چطور میتونیم باهاشون ارتباط برقرار کنیم
👈🏻 دید بزرگ تری نسبت به جهان و فرهنگ ها پیدا کنیم و تصویر بزرگتر رو ببینیم
👈🏻 وجدان در فرهنگ های مختلف فرق میکنه پس نشون میده عذاب وجدان ساخته فرهنگی که در اون بزرگ شدیم هست بنابراین احساس گناه حاصل از عذاب وجدان میتونه با تغییر نگاه، درست بشه و تبدیل به احساس لیاقت بشه که نتیجش تجربه زندگی سعادتمندانه و مملو از آرامش و احساس ارزشمندی هست
👈🏻 مثال های تفاوت وجدان در فرهنگ های مختلف: اگر یک مسلمان مشروب مصرف کنه عذاب وجدان میگیره اما یک نفر در آمریکای جنوبی با مصرف مشروب عذاب وجدان نداره، یک فرد با فرهنگ ژاپنی اگر بتی رو بشکونه عذاب وجدان میگیره اما یک مسلمان بتی رو بشکونه احساس افتخار میکنه که کاری ابراهیم گونه انجام داده، این نشون میده که اون چیزی که برای ما گناه هست برای خیلی ها خوشحال کننده هست، اون چیزی که برای ما خوشحالی هست برای خیلی ها گناهه چون فرهنگ ها متفاوت هست و وجدان از فرهنگی که در اون زندگی میکنیم شکل گرفته
👈🏻 خداوند بخشنده و مهربان هست و حتی فردی رو مثل یونس و موسی رو با وجود خطاهاشون تبدیل به پیامبر میکنه
👈🏻 چیزی به نام حق الناس در قرآن نداریم چون ما نمیتونیم به کسی ظلم کنیم
👈🏻 ظلم در قرآن به معنای ظلم به خود هست (من در این مورد در حال تحقیق هستم و نتیجه تحقیقاتم رو در یک کامنت جداگانه میگذارم)
👈🏻 اگر فردی در مدار درست باشه حتی اگر افراد تلاش کنن که تخریبش کنن در نهایت به نفع اون فرد شرایط پیش میره، مثالش هم عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد هست، شاید فردی زیر آبه فردی رو بزنه و اون از کار اخراج بشه و اخراج شدن از اون کار باعث میشه اون فرد بره سر یک کار بهتر و به ثروت بیشتر برسه
👈🏻 ما نمیتونیم سرنوشت هیچ کسی رو به سمت خوب یا به سمت بد ببریم مگر اینکه خود اون فرد بخواهد سرنوشتش رو تغییر بده
👈🏻 ما میتونیم به دیگران روحیه بدیم که سرنوشتش رو عالی بسازه و براش آرزوی موفقیت قلبی داشته باشیم
👈🏻 ما فقط میتونیم با کار کردن روی خودمون، زندگی و سرنوشت خودمون رو عالی کنیم
۵ آیه با ریشه ظلم در قرآن:
وَقُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّهَ وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَـٰذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونَا مِنَ 35 بقره
و گفتیم: اى آدم، با همسر خویش در بهشت بیارام، و از آن از هر جا که خواهید به فراوانى بخورید و نزدیک این درخت مشوید که از ستمکاران مىشوید. (۳۵)
وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَىٰ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ ﴿۵١﴾
و هنگامى که با موسى چهل شب وعده کردیم آنگاه از پس او گوساله را گرفتید و شما ستمکار بودید. (۵۱)
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَکُم بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَکُمْ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿۵۴﴾
و هنگامى که موسى به قوم خویش گفت: اى قوم من، شما با فراگرفتنتان گوساله را به خویشتن ستم کردید، اکنون به آفریدگار خویش بازگردید- توبه کنید- و خود- یکدیگر- را بکشید، که این براى شما نزد آفریدگارتان بهتر است. پس بر شما بازگشت و توبه شما را پذیرفت که او توبهپذیر و مهربان است. (۵۴)
وَظَلَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ ۖ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـٰکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿۵٧﴾
و ابر را بر شما سایبان کردیم و برایتان مَنّ- ترنجبین- و سَلوى- مرغى مخصوص- فرستادیم، از چیزهاى پاکیزه که روزیتان کردهایم بخورید و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم مىکردند. (۵۷)
فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ﴿۵٩﴾
اما کسانى که ستم کردند سخنى را که به آنان گفته شد دگرگون ساختند، پس بر ستمکاران به سزاى بدکارى و نافرمانیشان عذابى سخت از آسمان فرو فرستادیم. (۵۹)
👈🏻 در آیه اول خداوند نتیجه کار افراد رو داره بهشون گوشزد میکنه که اگه به اون شجره نزدیک بشید به خودتون ستم میکنید
👈🏻 در آیه دوم افراد با گوساله گرفتن یعنی عدم پیروی از قوانین جهان به خودشون ظلم کردن
👈🏻در آیه سوم هم به صورت صریح گفته شده با گوساله گرفتن به خودشون ستم کردن
👈🏻در آیه چهارم واضح گفته شده که افراد به ما ستم نکردن بلکه به خودشون ستم کردن
👈🏻 در آیه پنجم میگه افرادی که به خودشون ستم کردن سخن رو دگرگون کردن پس اینجا هم ظلم به خود هست
👈🏻 نتیجه بررسی ۵ آیه قرآن نشون میده که ظلم در قرآن به معنای ظلم به خود هست، پس ما واقعا فقط خودمون میتونیم سرنوشت خودمون رو عالی کنیم با استفاده آگاهانه از قوانین
سلام فایل دوم
فردی که احساس گناه شدیدی داره به خاطر انجام یک خطای بزرگ رو چطور میتونیم بهش کمک بکنیم که این احساس رو نداشته باشه و خودش چطور میتونه به خودش کمک کنه؟چه تجویزی کنیم که این احساس رو نداشته باشه و بهش کمک کنیم؟
از نظر من وقتی عامل ایجاد احساس گناه فکر کردن به خطاهای گذشتمون هست، پس راه ایجاد احساس ارزشمندی اینه که بپذیریم که ما بی نقص نیستیم و اشتباه میکنیم،
آیا بزرگترین الگوهای انسانی ما در زندگیشون هیچ اشتباهی نداشتن؟ همه اشتباه داشتن پس ما هم مثل اونها اشتباه میکنیم اما تفاوت اینجاست که اونها خودشون رو میبخشن و ما هم باید بتونیم خودمون رو ببخشیم تا مثل اونها زندگی عالی داشته باشیم. تجویز بعدی اینه که چون با فکر کردن به خطاهای گذشته به ما احساس گناه میده پس راه حل اینه که شروع کنیم در لحظه حال زندگی کنیم و این رنج رو بپذیریم که ما احساس گناه داریم و به خودمون بگیم من دو تا انتخاب دارم، یا اینکه مرتب به گذشته و خطاهام فکر میکنیم و در رنج میمونم یا اینکه این رنج رو میپذیرم و این معنا رو برای زندگیم ایجاد میکنم که تلاش کنم شرایط رو تغییر بدم و تمرکز بکنم روی خواسته هام. چون به هر ترتیب ما دو تا راه بیشتر نداریم یا با نپذیرفتن گذشته در احساس گناه میمونیم و رنج میکشیم و یا با پذیرفتن گذشته و تلاش برای بهبود شرایط، معنای جدیدی به زندگیمون میدیم و رنج رو به مرور کمتر میکنیم و به احساس ارزشمندی نزدیک میشیم که خواسته ماست.
تجویز بعدی من اینه که الگوهایی رو پیدا کنیم که توانستن از احساس گناه خودشون رو رها کنند، الگویی مثل استاد عباس منش که تونسته خودش رو از احساس گناه رها کنه و عشق رو از درون خودش پیدا کنه، الگو بعدی مایکل فلپس هست که تونسته خودش رو از شرایط خودکشی و رنج ذهنی و احساس گناه رها کنه و الان در کنار همسر و بچه هاش زندگی عالی ای رو داره تجربه میکنه. و بسیاری الگوهای دیگه، هر فرد موفقی احساس لیاقت رو حتما داشته پس انیشتین، ادیسون، تسلا، استیو جابز و افراد موفق دیگه رو هم میتونیم جز الگوهایی در نظر بگیریم که توانستن احساس گناه رو از خودشون رها کنن و به همین دلیل در احساس لیاقت بودن و جهان هم چنین موفقیت هایی رو بهشون ارزانی کرده.
سلام
به نظر شما ویژگی های فردی که اعتماد به نفس بالا داره چیه؟
به نظر من فردی که اعتماد به نفس بالایی داره به راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکنه
میتونه احساس خودش رو خوب کنه و میتونه این احساس خوب رو هم دیگران منتقل کنه
به جای شکایت کردن و انتقاد کردن از چیزی، بابت آنچه دریافت میکنه سپاسگزار هست
برای خودش ارزش قائله برای دیگران هم ارزش قائله
خودش رو نه بهتر و نه بدتر از دیگران میدونه
اعتقاد داره کسی یا چیزی نیتونه مانع پیشرفتش بشه
محتاج محبت دیگران نیست
درگیری و بحث و انتقاد از کسی نداره
هدف داره و برای رسیدن به هدفش تلاش اجرایی میکنه
با خودش صادقه
میتونه خودش رو در شرایط احساسی مختلف بشناسه و درک کنه و مدیریت کنه
در صورت انجام خطا بتونه خودش رو ببخشه و روی خواسته اش تمرکز کنه
همانطوری که خانوادش رو دوست داره خودشم دوست داشته باشه
میتونه روی نکات مثبت اطرافش تمرکز کنه
با خودش و دیگران در صلح هست
ویژگی های افراد با اعتماد به نفس که از این فایل دریافت کردم:
یک فرد با اعتماد به نفس پایین عصبی و پرخاشگر هست
مدام در ذهنش با دیگران میجنگه
میخواد خودش رو به دیگران ثابت کنه
از جامعه دور میشه و خودش رو تخریب میکنه
به جامعه حمله میکنه و جامعه رو تخریب میکنه
مرتب خودش رو سرزنش میکنه
احساس حقارت میکنه
احساس پوچی و بی ارزشی میکنه
مرتبا به محبت دیگران احتیاج داره
موضوع بعدی بخشش دیگران و افرادی هست که فکر میکنیم اعتماد به نفس ما رو تخریب کردن، میبخشیم چون اونها هم خودشون اعتاد به نفس پایینی دارن و تخریب شدن و این کار رو ناآگاهانه انجام میدن، بخشیدن دیگران به نظرم یک کار تمرینی و تکاملی هست و نمیشه یک دفعه همه رو بخشید و همانطور که استاد گفتن ما باید همیشه تلاش کنیم که شخصیتمون رو ترمیم کنیم بنابراین همیشه باید سعی کنیم که دیگران رو ببخشیم و رها کنیم و فراموش کنیم و تکاملمون رو در این جهت طی کنیم
ویژگی افراد با اعتماد به نفس از دیدگاه این فایل:
پیدا کردن عشق در درون خودمون
جلوی دیگران به راحتی نظرمون رو ابراز کنیم
در جمعیت های بالا و مراکز بزرگ بتونیم سمینار برگزار کنیم بدون اینکه نگران نظر دیگران
سلام به همسفران گرامی. هر چقدر بیشتر میگذره بیشتر میفهمم کمبود عزت نفس، کمبود اعتماد نفس یعنی خود شکست. تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس از دل هر آدمی موفقیت های چشمگیری رو بیرون میکشه. تنها راه تقویت عزت نفس و رسیدن به احساس آرامش، ارزشمندی و توانمندی اینه که منطق ذهنم رو از نو بچینم و این کار نیاز داره به تکرار آگاهانه کدهای صحیح به اندازه ای که نیت درونی، قلبم در هنگام رفتارها و عملکردم آرامش و قدرت داشته باشه. اولین نکته در خصوص ساختن عزت نفس اینه که من انسانم و صفر و یکی کار نمیکنم. یعنی نمیتونم بگم من اعتماد به نفسم رو کامل ساختم یا اعتماد نفسم کاملا نابود شده و دیگه نمیشه کاریش کرد. نه اینطور نیست، یا متمایلم به یک یا متمایلم به صفر و این تمایل بسته به این داره که چقدر افکارم رو آگاهانه کنترل میکنم و کدهای مناسب رو اجرا میکنم. فایل اول اعتماد نفس کدهای مخرب بارزشی رو بیان کرده که آگاهی از اونها میتونه بخشی از عزت نفس ساخته نشدم رو باهاش بسازم:
در عصبانیت ماندن یعنی کمبود عزت نفس
عادت به پرخاشگری یعنی کمبود عزت نفس
به دنبال اثبات خود به دیگران بودن یعنی کمبود عزت نفس
احساس حقارت داشتن یعنی کمبود عزت نفس
احساس کمبود داشتن یعنی کمبود عزت نفس
به توانمندی های خود اعتماد نداشتن یعنی کمبود عزت نفس
و کمبود عزت نفس یعنی:
انتظار عدم آرامش و موفقیت را در زندگی ات داشته باش
انتظار بزرگ شدن روز به روز خلاهای عاطفی ات را داشته باش
انتظار بزرگ شدن روز به روز احساس ناتوانی ات را داشته باش
انتظار بزرگ شدن روز به روز احساس عدم لیاقت ات را داشته باش
برای شروع کار، برای حرکت در مسیر موفقیت راهی جز برداشتن اولین قدم یعنی شروع به ساختن و تقویت عزت نفس وجود نداره. طبق تجربیات شخصی خودم و همچنین تجربیات استاد عزیزم، «خودباوری» مهمترین عامل پیشرفت هر فرد موفقی بوده و هست و به اندازه ای که بتوانم عزت نفسم را بسازم میتوانم ذهنم را کنترل کنم و در تمامی ابعاد رشد کنم.
عزت نفس یعنی عشقی درونی که فارغ از دیگران هست رو پیدا کنی و به آن متصل بمانی. از دیدگاه من این عشق همان خدای درونیست که قدرت زندگیم را تماما دست باورهایم داده، خدای درونی که قانونش احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب است و هر چه بیشتر به او متصل شوی، بیشتر احساس خوب که خواهانش هستی را تجربه میکنی و هر چه بیشتر احساس خوب را تجربه میکنی بهتر زندگی میکنی و اتفاقات بهتری برایت بوجود میاید. این همان مفهوم الرحمن و الرحیم بودن خدای مهربانمون هست و چقدر سپاسگزارت هستم و چقدر بی نظیری و بی همتا. همان خداوندی که از رگ گردن به من نزدیک تر و اجابت میکنه درخواست درخواست کننده رو. همان خدایی که آسمان ها و زمین از او پدید آمده و به صورت حیرت آور و سخاوتمندانه ای مدیریت میشه.
یکی از کدهای مخرب ذهنی که باعث میشه نتونم شروع کنم به ساختن عزت نفس اینه که «دیگران رو در کمبود عزت نفسم مقصر بدونم» فارغ از اینکه دیگران چه تاثیری در کمبود عزت نفسم داشتن یا نداشتن، لازمه بدونم اگر کد «مقصر دانستن دیگران به دلیل وضعیت کنونی» را برندارم «هیچ موقع نمیتوانم عزت نفسم رو بسازم» و وجود آن کد «هیچ کمکی به رشد و پیشرفتم نمیکنه» پس بدیهی به نظر میرسه که اگر میخواهم رشد کنم اول بایستی دیگران رو ببخشم، یعنی دیگران رو «به خاطر خودم میبخشم» و سپس به خودم میگویم «الان چطور میتونم شروع کنم و عزت نفسم رو بسازم؟ فارغ از اینکه در گذشته چه اتفاقاتی رخ داده؟» در وهله دوم دیگرانی که عامل کمبود عزت نفسمان میدانمشان، اغلب خودشون از عزت نفس کمی برخودار هستن و این کار رو ناآگاهانه انجام میدن، «امکان نداره فردی عزت نفس داشته باشه و آگاهانه کسی رو تخریب کنه» ، «امکان نداره کسی از قانون مطلع باشه و آگاهانه کسی رو تخریب کنه» چون هر فرد آگاه به قانون میدونه با هر قصدی به سوزن زدن به دیگران اول سوزن رو به خودش زده و تلاش برای تخریب آگاهانه دیگران دیوانه وار ترین کار ممکنه چون به همون اندازه خودش رو تخریب کرده و ضمنا جهان هرگز به افراد اجازه قدرت تخریب دیگران رو نداده و چه بسا اون به ظاهر تخریب بزرگترین لطف برای آن فرد محسوب بشه.
به نظرم ما فرد درون گرا کامل و برونگرای کامل نداریم و افراد یا متمایل هستن به درونگرایی یا متمایل هستن به برونگرایی، یعنی هر فرد درونگرا وجهی برونگرا هم داره و هر فرد برونگرا وجهی درونگرا هم داره و حتی هر فرد در صورت خواست خودش این توانایی رو داره که این وجوه رو آگاهانه تغییر بده و ما محدود به قالب و فرم های مشخص شده نیستیم و تغییر پذیر هستیم. هر دو وجه درونگرایی یا برونگرایی در صورتی که توأمان با احساس خوبی باشند یعنی در مسیر درست قرار داریم.
افراد متمایل به درونگرایی در صورت اینکه عزت نفسشون تضعیف بشه به افسردگی و دوری از دیگران و تنهایی و خودشون رو با یک عامل بیرونی مشغول میکنن مثل مواد یا حتی گیم یا کم خوری یا پرخور میشن و .. بنابراین میتونیم به این عادات رفتاری خودمون نگاهی بندازیم تا شاید ترمزهای ذهنی مهمی رو کشف کنیم. افراد متمایل به برونگرایی در صورت تضعیف عزت نفس پرخاشگری میکنن و بحث میکنن و برای پر کردن خلاهای درونیشون با بقیه میجنگن و دوست دارن بقیه ازشون حساب ببرن، در ذهنشون متداوم با دیگران درگیر هستن و شروع به شکستن وسایل اطراف و .. میکنن. همانطوری که گفتم ما آدمیم و ممکنه این اتفاقات برامون رخ بده در صورت مشاهده چنین علائم رفتاری میتونیم بفهمیم که از مسیر کنترل ذهن خارج شدیم و بایستی آگاهانه افکارمون رو کنترل کنیم.
گوش دادن موسیقی یا شکستن ظرف یا دوش گرفتن و استفاده از هر عاملی بیرونی مطمئنا میتونه آرام ترمون کنه اما بایستی به یاد داشته باشم راه حل اصلی و اساسی تغییر عوامل بیرون از من نیست بلکه عوامل بیرونی کمی اوضاع رو قابل تحمل تر میکنن و راه ریشه ای و اساسی اینه که ورودی های ذهن رو کنترل کنم و تلاش آگاهانه انجام بدم تا توجهم رو به سمتی ببرم که احساس خوبی رو تجربه کنم. یعنی توجه رو از ناخواسته بردارم و ببرم روی خواسته. یعنی توجه کنمروی نکاتی که بهم احساس خوبی میده. لازمه یادآوری کنم که ذهن هیچ موقع خود به خود به ما احساس خوبی نمیده بلکه این من هستم که بایستی آگاهانه روند کنترل توجه رو شروع کنم و ادامه بدم.
یکی از کدهای ذهنی ای که منجر میشه در احساس بی ارزشی و احساس عدم توانمندی بمانم اینه که فکر میکنم «فقط من هستم که احساس بی ارزشی میکنم» ، «فقط من هستم که احساس عدم توانمندی میکنم» و این شکل نگاه باعث میشه دست خودم رو برای توانمند شدن و ارزشمند شدن ببندم درصورتی که واقعیت اینه اغلب انسان ها مورد نجوا شیطان قرار میگیرن و احساس بی ارزشی یا عدم توانمندی رو تجربه میکنن و هر فردی میتونه این روند رو تغییر بده وقتی روی افکارش کار میکنه.
تمرین: به نظر شما ویژگی یک فرد با اعتماد به نفس چی هست؟ از دیدگاه خودتون بنویسید.
به نظرم ویژگی بارز فردی با اعتماد به نفس اینه که آگاهانه خودش رو در مسیر رشد و پیشرفت قرار میده. آگاهانه به خودش و زندگیش نگاه میکنه و آنچه که به رشدش کمک نمیکنه رو کنار میزاره و اولویت اصلی زندگیش رو تمرکز بر کارهایی میکنه که به رشد و پیشرفت بهتر زندگی کردنش کمک میکنه. از ویژگی های فرد با اعتماد به نفس اینه که قدرت نه گفتن آگاهانه و با احترام متقابل رو داره، قدرت آگاهانه تغییر دادن مسیر زندگیش رو داره، قدرت آگاهانه درخواست کردن رو داره. یک فرد با اعتماد به نفس قدرت پذیرفتن عیوبش و اقدام عملی برای برطرف کردن اونها رو داره. یک فرد اعتماد به نفس مهمترین رابطش رو در زندگیش رابطه منبع انرژی میدونه و به جای قضاوت منفی کردن دیگران، به جای تمرکز بر نکات منفی و انجام کاری که از منبع دورش میکنه و احساس بدی بهش میده، تلاش میکنه افکار و توجهاتی رو آگاهانه ایجاد کنه که بهش احساس خوبی میده بنابراین هم خوب زندگی میکنه و هم جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنه.
سلام سید محمد عزیز
خوشحالم که این کامنت بهت کمک کرده. ممنونم که گفتی کاری معنوی بود احساس خوبی پیدا کردم.
سلام دوست خوبم. کلمه حق الناس در قرآن به کار نرفته، اما کلمه ظلم بارها در قرآن به کار رفته. آیات سوره بقره رو در کامنت قبلیم آوردم. به صورت خیلی صریح مفهوم ظلم در قرآن ظلم به خود هست، از همون لحظه ای که ما قصد میکنیم کسی رو تخریب کنیم داریم زندگی خودمون رو تخریب میکنیم و از همون لحظه ای که به دیگران کمک میکنیم و عشق میورزیم، حتی در دلمون، از همون لحظه داریم به خودمون کمک میکنیم و موفق تر میشیم و رشد بیشتری پیدا میکنیم. پس باید سپاسگزار افراد باشیم که اجازه میدن در زندگیمون بهشون کمک کنیم.
برای واضح تر شدن این موضوع داستان حضرت یونس رو به خاطر بیاریم خیلی خوبه چونکه نشون میده ظلم در قرآن به مفهوم ظلم به خود هست و ما نمیتونیم به دیگران ظلم کنیم و اگر تلاش برای این کار انجام بدیم در واقع اون فرد اگه در مدار درستی باشه و باورهای خوبی داشته باشه در نهایت همه چیز به نفعش پیش میره.
وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَىٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿٨٧﴾
و ذو النون- صاحب نهنگ ماهى، یونس- را آنگاه که خشمناک برفت و پنداشت که هرگز بر او تنگ نمىگیریم پس در آن تاریکیها- تاریکى شب و تاریکى دریا و تاریکى شکم نهنگماهى- آواز داد که خدایى جز تو نیست، پاک و منزهى تو، همانا من از ستمکاران بودم. (۸۷ انبیا)
اینجا دیدگاه قرآن و یونس رو که بررسی میکنیم متوجه میشیم که یونس میگه من به خودم ستم کردم که خشمناک بودم (فرکانس ناخواسته) و به خاطرش تو دهن ماهی افتادم. پس درس این داستان برای من اینه که ما با سپاسگزاری و احساس خوب و با ایجاد نیت های خوب خودمون رو در مداری قرار میدیم که اتفاقات در نهایت خیر برامون رخ بده.
سلام دوست گرامی
وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ ﴿١﴾ الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ ﴿٢﴾ وَإِذَا کَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ ﴿٣﴾ أَلَا یَظُنُّ أُولَـٰئِکَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ ﴿۴﴾ لِیَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۵﴾ یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ کَلَّا إِنَّ کِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِی سِجِّینٍ ﴿٧﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا سِجِّینٌ ﴿٨﴾ کِتَابٌ مَّرْقُومٌ ﴿٩﴾ وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ
واى بر کمفروشان (۱) آنان که چون از مردم پیمانه ستانند تمام مىستانند (۲) و چون خود براى آنها بپیمایند یا بسنجند- با ترازو وزن کنند- کم مىدهند. (۳) آیا اینان گمان نمىبرند که برانگیخته خواهند شد، (۴) به روزى بزرگ، (۵) روزى که همه مردم در برابر پروردگار جهانیان بایستند- براى حساب-؟ (۶) قا که کارنامه بدکاران در سجین است. (۷) و چه دانى تو که سجین چیست؟ (۸) نامهاى است نوشته- و نشاندار و خوانا-. (۹) در آن روز واى بر دروغانگاران.
طبق این آیه به صورت واضح به کم فروش ها داره گفته میشه که با کم فروشی دارید به خودتون ستم میکنید و آینده زندگی خودتون رو بد رقم میزنید چون اساس کم فروشی بر اساس باور به کمبود هست و اونها رو در مداری قرار میده که اتفاقاتی از همین جنس رو تجربه کنند. افرادی که خودشون رو در مدار درست قرار میدن شامل این عذاب نمیشن پس همین موضوع نشون میده که کسی نمیتونه به کسی ظلم کنه و اگر فردی به کم فروشی برخورد کنه و اون فرد در مدار درست باشه و باورهای فراوانی داشته باشه در نهایت اون اتفاق براش خیر خواهد بود.