«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
اعتماد به نفس 4
در این فایل استاد به بررسی موردی “حق الناس” در قرآن پرداختند.
وقتی من برای بار اول با این نگاه موارد و مثال های آیات قرآن رو که استاد در فایل آورده و توضیح می دادند دیدم و مطالعه کردم در ادامه ی فایل های “اعتماد به نفس “، دیدگاه و باور محدود کننده ی “حس گناه” در من شروع ب نمایان شدن و کمرنگ شدن کردو البته که مرورشان بر من واجب است.
و هر چه استاد بیشتر مصداق های “ظلم” رو در قرآن بررسی می کردند بیشتر مطمئن می شدم که من توانایی “ظلم در حق دیگران” رو ندارم. من توانایی تغییر سرنوشت دیگران نه به سمت خیر و نه به سمت شر رو ندارم. من نمی تونم کسی که در مدار درست قرار داره بدبخت کنم و من نمی تونم کسی که در مدار نادرست قرار داره خوشبخت کنم. چرا که این جهان، جهانی فرکانسی و سیستمی و قانون مند است و زندگی هرکس فقط با فرکانس های ارسالی خودش رقم می خورد.
…
اما وقتی که در روز دوم سفر، بعد از مطالعه ی نوشته ی مریم جان و مقدمه ی نوشته شده برای فایل چهارم اعتماد به نفس، این فایل و آگاهی های آن را مرور کردم، شگفت زده شدم. انگار همه چیز عوض شده بود. من اصلا با مطالبی تکراری رو به رو نشدم.
این بار من بیشتر “توحید” را در کلام استاد درک کردم و هرچه پیش رفتم این ترمز :?
“که کسی می تواند مرا از مسیر درستی که در آن هستم دور کند و یا خوشبختی و موفقیتم را از من بگیرد ”
برایم آشکار شد.
انگار این باور محدود کننده ی “ظلم” دو رو دارد :
یک روی آن ظلم به دیگران و حق الناس را زیرپا گذاشتن و بدبخت کردن دیگران است که “حس گناه” و را ایجاد و تغذیه می کند.
و روی دوم آن ظلم دیگران در حق من است و پایمال شدن حقوق من و بدبخت شدن من که “حس قربانی بودن” را ایجاد و تقویت می کند.
…
برای همه ی ما پیش آمده که در زمان هایی، در خلوت خود، وقتی احساس “عدم لیاقت” را تجربه کرده ایم یکی از دلایل اش این بود که
وقتی نگاهی به زندگی کنونی مان، اطرافیان مان، قومیت مان، شهر و کشورمان، جنسیت مان، دین و مذهبی که به ما خورانده شده، تاریخ تولدمان و… می انداختیم، خود را کیلومتر ها و بلکه هزاران کیلومتر، از خواسته ها و رویاهای همیشه ی کودکی و کنونی مان دور می دیدیم. چرا که می گفتیم :مگر می شود اینجا بود، یا این خانواده را داشت، یا در این کشور و شهر زندگی کرد ویا مهر این قومیت را بر پیشانی داشت و یا حتا این جنسیت را داشت و چنین خواسته ای را در سر پروراند؟!!! و خوشبختی را تجربه کرد؟!!!
مگر می شود با همه ی این شرایط جزو ثروتمندان و انسان های موفق جهان شد؟!!!
من با شرایطی که در آن هستم کجا و چشیدن طعم موفقیت کجا؟!!
بارها به خود گفتیم که : ما محکوم شده ایم به…
ما دهه ی فلان، طفلکی ها طعم راحتی را نچشیده و نمی چشیم و یا…
…
من این روزها متوجه این ترمز بزرگ در باورهایم شده ام که در بسیاری از زمان ها (که شاید بخش اعظمی از عمرم را شامل شود) “حس قربانی شرایط یا خانواده یا قومیت یا جنسیت یا شهر یا نژاد یا دین و… که اکنون در آن هستم را داشته ام. و این حس متعاقبا احساس عدم لیاقت و ارزشمندی نسبت به رویاها و خواسته هایم را برایم در بر داشت.
و اما این فایل، این فایل و آگاهی های نابش، شاهد مثال های استاد در قرآن دید مرا به این باور محدودکننده بازتر کرد و درک جدیدی برایم رقم زد.
به قول دوستمان، در مسیر قانون هیچ وقت نمی شود ادعای تماما فهمیدن کرد، چرا که همه چیز براساس فرکانس رقم می خورد و کامل می شود.
…
خداوند یک سیستم است و مثل یک کوه، یک آینه پاسخ فرکانس ها و باورها و افکار ما را به ما برمی گرداند.
کسی که ایمان به خداوند و سیستم جهان هستی و قوانین کیهانی داشته باشد همیشه از دل هر شرایطی راهی برایش گشوده می شود.
اگر به منبع وصل باشی
اگر ایمان داشته باشی
دیگر ظلم از هیچ کس یا از هیچ شرایطی را نمی پذیری، بلکه حرکت می کنی تا شرایط متفاوت را تجربه کنی.
اگر باور داشته باشیم که تنها قدرت جهان “ربّ العالمین” است
دیگر نگران نخواهیم بود.
دیگر ترسی را تجربه نمی کنیم.
و دیگر دیگران و شرایط کنترلی بر ما و زندگی ما نخواهند داشت.
برگی در آغوش باد نخواهیم بود.
…
در قرآن در پاسخ به گروهی که خود را “مستضعف و مورد ضعیف واقع شده” در جهان معرفی می کنند خطاب می شود که چرا مهاجرت نکردید؟
چرا حرکت نکردید؟
چرا اجازه دادید تا ضعیف تلقی شوید؟
و اینها همه ی از بی ایمانی و این باور “که من توان خلق یا تغییر شرایط را ندارم” نشأت می گیرد.
از قدرت دادن به غیر خداوند.
از شرک…
…
و باز در قرآن، شیطان هم قوانین را یادآوری می کند که خداوند در هر لحظه در حال هدایت و دعوت ما به سمت خیر و خوشبختی و موفقیت هست، در حالی که دعوت شیطان به سمت فقر و بدبختی و ضعف است و اما او سلطه ای بر ما ندارد.
این انتخاب خود ماست که به نجواهای ذهنی و باورهای محدود کننده غذا برسانیم و آنها را تقویت کنیم و یا دعوت الهی را بپذیریم و باورهای قدرتمند کننده را در وجود خویش پرورش دهیم و هرلحظه خداوند را همراه و یاور خود در مسیر موفقیت و خوشبختی ببینیم. اوست که وعده اش حق است!
…
اگر ما به هیچ نیرویی غیر از خدا، قدرت ندهیم و اجازه ی تسلط هیچ نیرویی غیر از خدا را در زندگی مان ندهیم، آن گاه در لحظات تعیین کننده و حساس پشت مان خالی نمی شود و با قدرت عنان زندگی در دستان خودمان و خدای درون مان خواهد بود و این مصداق واقعی “توحید” است.
همان یکی شدن با انرژی منبع و به هماهنگی رسیدن که هدف تمامی ماست که در این مسیر گام برمی داریم.
…
نقطه ی مقابل این باور، “شرک” است.
قدرت دادن به هرکسی، هر شرایطی، هرقانونی و هر موقعیتی غیر الله.
به نظر من خداوند تنها گناه نابخشودنی را در قرآن شرک معرفی کرده چرا که این باور می تواند هر انسانی را از مسیر خوشبختی و موفقیت دور کند و این از هدف جهان به دور است.
هدف جهان گسترش و پیشرفت و ثروت بیشتر و بیشتر و بیشتر است.
“توحید” سبب می شود که در هر لحظه و در هر شرایطی قدرت در دستان خود ما و خدای ما باشد و بتوانیم هر لحظه، زندگی مان را آنطور که می خواهیم رقم بزنیم.
هربار که باورهای شرک آمیز از جمله باور قربانی شرایط بودن، سراغ مان می آید این قدرت از دست ما خارج شده و به دیگری، هرکه می خواهد باشد و یا هرچه می خواهد باشد، واگذار می شود تا در حق ما ظلم کند، ما را از خوشبختی دور کند، مسیر زندگی مان را تغییر دهد.
…
چه زیباست خود را به خدا سپردن.
خدایی که خزائن آسمان ها و زمین از آن اوست
و اگر او را اجابت کنیم و ایمان مان را به او حفظ کنیم،
اگر نگران نباشیم،
اگر به او وصل باشیم،
اگر از هر غیر اویی اعراض کنیم،
به غیر حساب روزی مان خواهد داد، آنقدر تااا راضی مان کند.
خدایا شکرت ?
سپاسگزارم ??
دوستتان دارم
12آذر 1398
به نام خدا
الان که با کمی رنجیده گی خاطر ، از فرصتِ خلوتِ به وجود اومده استفاده کردم و وارد صفحه ی دیدگاه ها شدم با وجود اینکه حلوایی که با کلی ذوق در حال درست کردنش بودم و با وجود انرژی و زمانی که ازم گرفت خوب از آب درنیومد و کمی ناراحتم کرده بود ، دیدن مهر سبز و خوش رنگ لایک در سمت چپ دیدگاه مون
در یه لحظه دوباره پرم کرد از شور و هیجان ِ بودن در «این لحظه و لذت بردن» ِ از نوشتن برگ جدیدی از سفرفوق العاده مون.
امروز دومین روز سفر بود.
و من اینقدر ذوق و هیجان داشتم و بی تاب تجربه ی روز دوم بودم که از ابتدای صبح دیگه نتونستم بخوابم و بعد از نوشتن سپاسگزاری و عرضه ی درخواست های هرروزه به خداوند
به همراه همسر نازنین م که دیگه اونم از خواب بیدار شده بود شروع کردیم به مطالعه و گوش دادن فایل های روز دوم سفرنامه که اعتماد به نفس قسمت 3 و 4 بود.
گرچه برای اولین بار نبود که این دو فایل رو گوش می دادیم اما انگار کلی تازه گی داشت . انگار کلی آگاهی رو بهمون منتقل کرد و کلی باورهای اشتباه دیگه رو که همه مون در ذهن داریم برامون به نمایش گذاشت .
تصمیم دارم باز هم خلاصه ای از آنچه دریافت کردیم رو بیان کنم تا ردپایی برجا بمونه برای عزیزانم که در هر لحظه ممکن هست به این صفحه هدایت بشن:
اعتماد به نفس 3 باز هم با قدردانی ها و شکرگزاری های استاد برای پاسخ اعضای خانواده به سوال مطرح شده شروع شد که:«چطور بعد از ارتکاب به یه اشتباه ، حس گناه رو از خودمون دور کنیم ؟»
چقدر آگاهی در کلام استاد نهفته است و چه باور قدرتمندی رو منتقل می کنند وقتی در جای جای فایل هاشون تاکید می کنند : «که باید تعقل کرد» ، «باید به هر باور و دیدگاه و موضوعی با دیده ی شک نگاه کرد » و «شک اساس ایمان هست». این دقیقا مشابه کلام خداست که بارها و بارها در قرآن تعقل رو شرط درک حقیقی آیات قرآن می دونه و تنها راه نجات و رسیدن به رستگاری .
و اگر با این باور به سوال مطرح شده ی استاد نگاه کنیم به همون نتیجه ای می رسیم که ایشون در ادامه میگن :« باید فکر کرد که اساسا چه کسی «گناه » رو تعریف می کنه؟ ، چه رفتارو عملی در حیطه ی گناه قرار می گیره که با انجام ش ممکن هست دچار حس گناه و دوری از خدای درون مون بشیم؟ ، و اگر با تغییر زمان و مکان و شرایط ، تعاریف متفاوتی از گناه داشته باشیم پس بهتر نیست تفکر کنیم و تجدیدنظری جدی در رابطه ی با حسی داشته باشیم که سالها با باورهای اشتباه در درون مون تجربه ش می کردیم و باعث سیاهی و سردی قلب هامون می شد؟؟؟(حس گناه)
و طبق صحبت استاد اگر قرآن رو مرجع قرار بدیم ، باید ببینیم خداوند به گناه و نحوه ی برخورد با گناهکاران به چه شکل پرداخته .
در ادامه ی فایل ، چقدر صحبت های استاد آگاهی دهنده است ! چقدر آرامش بخش و مسرور کننده است ! وقتی با رو به رو شدن با تاریکی ِ باورهای اشتباه ت به سمت نور و باورهای درست و قدرتمند کننده حرکت می کنی و رها شده از قید غل و زنجیر سالها و بلکه قرن ها اسارت در باورهای غلط و تضعیف کننده ، احساس سبکی ِ پرواز در دل نور و روشنایی و خوشبختی رو با تمام وجود لمس می کنی.
وقتی متوجه میشی که برای بخشیدن خودت و رها شدن از حس گناهی که تمام عزت نفس و احترام به خویشتن رو ازت می گیره
تنها کار مرور کردن باورهای درستی ه که حس ت رو دوباره خوب می کنه و تو رو به خدای درون ت نزدیک . چرا که در این حس خوب و در این نزدیکی به خدا کمتر دچار همون اشتباه یا اشتباهات بزرگ تر می شی که تو رو در این چرخه گرفتار و گرفتارتر می کنه
و وقتی متصل هستی به خدای درون ت هدایت میشی به سمت زیبایی ها و نورها و خوبی ها و …
این «باورها» چه هستند که باید در وجود خود نهادینه شان کنیم ؟
خداوند از زبان شخصی چون استاد برایمان یادآور می شود :« که اگر به گناهان بزرگ مرتکب نشوید از گناهان کوچک تان در می گذرم» و یا «تنها گناه نابخشودنی شریک قرار دادن برای خدا و از توحید دور شدن است .»
این باور که: در سیستم بی نظیری که خداوند طراحی نموده ، ما توانایی ظلم کردن بر هیچ کس جز خودمان را نداریم و هیچ گاه گفتار و رفتار و عملکرد اشتباه ما نمی تواند حق هیچ انسانی را ضایع کند و کسی را از مسیر خوشبختی اش دور نماید. (اگر بخواهم به یکی از غل و زنجیرهای سنگین و طاقت فرسای باوری خود اشاره کنم که سالها قبل از آشنایی با استاد و شروع مسیر ساخت باورهای درست ، گرفتارم کرده بود و اجازه نمی داد خود را دوست داشته باشم همین باور بی نهایت ریشه دار و عمیقی است که به ما منتقل شده : «حق النّاس» و اگر قرار باشد از تمام آموزه های استاد به درک عمیقی در همین باب برسیم می دانم که می تواند بسیار رهایی بخش و رشد دهنده باشد.)
و این باور که در ارتباط کامل با باور قبلی است : اگر من برای انسانی شرّ و بدی ایجاد کنم خود را گرفتار تر نموده ام و از جریان نعمت و خوشبختی دور و اگر من برای انسانی خیر و رحمت و مهربانی و هرچه اتفاق خوب است را رقم بزنم حتا در ذهن ام ، باز خود را به جریان الهی عشق و نعمت و خوشبختی متصل نموده ام. (به نظر من یکی از دلایل خلق باور حق الناس عدم آگاهی نسبت به همین قانون است.)
این باور که: هیچ کس انسان کاملی نیست و انسان ها در طول قرن ها با ارتکاب به اشتباهاتِ گاهاً مهلک سبب خیر جهان و رشد و گسترش و پیشرفت بشر و تمدن شده اند و آنچه ما با عدم آگاهی مرتکب می شویم سبب بزرگ تر شدن مان و گسترش آگاهی های مان می گردد و لازم نیست با هر اشتباه خود را سرزنش کرده و حس مان را بد کنیم.
این باور بسیار زیبا و تاثیربخش که همیشه استاد در حالی که جریانی از انرژی و عشق در کلام خود دارند آن را بیان می کنند و با همین نحوه ی صحبت کردن شان باعث می شوند تا مو بر اندام انسان راست شود و با تک تک سلول های وجودت گوش بسپاری اش : « خداوند عاشق من است » چقدر بی نظیر است ! «خداوند عاشق من است» ، «خداوند عاشق ماست » و همین یک باور چقدر کافی است برای اینکه حس ارزشمندی و قداست و زیبایی و تمام احساسات فوق العاده را در درون مان بیدار کند.
و اما اعتماد به نفس 4 که باید در دسته بندی فایل های استاد جزو فایل های «قرآن شناسی » ایشان قرار بگیرد و اعتراف باشکوهی است که بگویم با اینکه تمام زندگی ام را در کودکی و نوجوانی با قرآن و مطالعه ی آن پشت سر گذاشتم هیچ کس چون استاد نتوانست مرا به درست ترین دریافت ها از این کتاب (که همه عمر برایم رازآلود و معماگونه بود و البته بسیار مقدس)هدایت کند . یکی از دلایل شیفته گی من نسبت به آگاهی های استاد هم همین است . و شیفته تر می شوم وقتی او به من این جسارت را بخشید که فارغ از چهارچوب هایی که یک عمر، دیگران در برخورد با قرآن برایم طراحی نموده اند ، خود ، نه با ذهنی پر از تعصب و جانب داری بلکه با قلب ام آن را مطالعه کنم و از آن زمان تاکنون (که زمان زیادی هم نگذشته ) چه رابطه ی شگفت انگیزی را توانسته ام با ربّ و کتاب بی نظیرش تجربه کنم و از بسیار دوگانگی ها و تضادهای ذهنی رها شوم.
استاد در فایل اعتماد به نفس 4 در پی سوال و ابهام برادر عزیزم آقای مبرهن زاده ، (که چه خوب بانی خیر شد و سبب گشت تا مسیر این فایل به سمت مطالعه ی قرآن و بررسی کلام خدا کشیده شود و از او هم سپاسگزاری می کنم ) به بررسی معنای «ظلم» در قرآن می پردازند تا این آگاهی را عمیق تر در ما ایجاد نمایند که: «ما به هیچ کس جز خود نمی توانیم ظلم کنیم». و با بیان موردی آیاتی که در باب ظلم نازل شده این مطلب را بیشتر تشریح می کنند و ما بسیار واضح و روشن می بینیم که در تمام این مثال ها(که البته کم هم نیستند) خداوند نتیجه ی هر رفتار نادرست را ظلم به خود می داند و تاکید می کند که با هر اشتباه و گناهی انسان فقط خود را از جریان نعمت های الهی می تواند دور کند نه شخص مورد ظلم واقع شده را.
و تمرینی هم که من با تاکید استاد بر مطالعه ی قرآن برداشت کردم : بررسی موردی آیات قرآن و تعقل بیشتر درباب آیاتی است که به عنوان «حق الناس » به ما منتقل شده بود . و این کار هم با معرفی نرم افزار کاملی که خود استاد در فایلی دیگر مطرح نموده اند انجام شدنی و ممکن است و آن «نرم افزار جامع التفاسیر نور3» می باشد که به راحتی می توان کلمه و عبارت موردنظر را در آیات قرآن جستجو کرد و با ترجمه های متفاوت آن را مطالعه نمود.
در پایان فایل هم باز استاد به این سوال مطح شده پاسخ دادند که :«اگر ما نمی توانیم با گفتار و رفتار و عمل درست و نادرست خود تاثیری در مسیر زندگی دیگران بگذاریم پس چرا برای یکدیگر طلب خیر و برکت کنیم؟ و اینگونه شفاعت طلبیدن و موارد این چنینی هم زیر سوال می روند » و باز هم استاد با بررسی آیات قرآن پاسخ می دهند که هیچ کس حتا پیامبر هم نمی تواند بخاطر احساس ترحم خود و با دعای خویش به کسی که خود در مدار موفقیت و خوشبختی و ایمان نیست کمکی بکند و در واقع این ما هستیم که با طلب خیر و برکت کردن برای دیگران ،در لحظه ، خود را آماده ی دریافت عشق ها و نعمت ها و زیبایی های بیشتر می کنیم.
از خداوند برای خودمان و شما تعهدی پولادین طلب می کنم تا در تمام این سفر همراه و همسفر هم باشیم.
دوستتان داریم
به نام خدا
دو شب پیش وقتی به دلیل سر و صدای عروسی ای که در کوچه مون در حال بررگزاری بود نتونستم بخوابم احساس کردم باید یه خیریت در این ناخواسته ببینم و اومدم سراغ لب تاپ و بعد از دانلود فایل های سفرنامه ی امریکا قسمت هشتاد تا هشتاد و پنج، هدایت شدم به صفحه ای که عنوانش سفرنامه ی خانواده ی عباس منش بود.لحظه ای که صفحه در حال بارگذاری بود داشتم از خودم می پرسیدم: مگه به جز سفرنامه ی امریکا سفرنامه ی دیگه ای هم هست تو سایت؟ که با صفحه ی سفرنامه رو به رو شدم. خیلی هیجان زده بودم.کلا وقت هایی که قسمت جدیدی رو تو سایت کشف می کنم شبیه آدمی که تونسته یه آپشن جدید از وسیله ی ارزشمندی که در اختیار داره کشف کنه پر از شور و هیجان میشم . تند تند مقدمه ی نوشته شده رو خوندم و کلی ذوق کردم از اینکه چقدر این سایت و استاد و مریم جان و همه خوب و عالی ن که همه چیز در بهترین حالت ممکن پیش میره تا ما بهتر بتونیم قانون رو در وجودمون نهادینه کنیم .به خود بالیدم که عضوی از این خونواده ی بزرگ هستم. و با خودم یه قرار گذاشتم و اون این بود که هر روز این سفر رو پیش ببرم و باز یه قدم بزرگ بردارم در به کاربردن قوانین در زندگی م.
از همین الان می تونم روزهایی رو ببینم که بخاطر این قدم جدید پرمیشن از معجزه و هدایت و اتفاق های قشنگ و از همین الان آماده ی یه تحول بزرگ دوباره در باورهام هستم.
خدایا شکرت.
فایل مربوط به روز اول سفر «اعتماد به نفس» قسمت یک و دو بود و برای چندمین بار دوباره گوش دادم و با توجه به اینکه به سوالات مطرح شده در بخش تمرین ها پاسخ دادیم ایده ای به ذهنم رسید و اون این بود که دریافت هام رو از این دو فایل برای خودم و دوستانم به عنوان «ردپا» به یادگار بذارم.
وقتی برای اولین بار در آغازین روزهای آشنایی با استاد با عبارت اعتماد به نفس آشنا شدم ،درک خیلی عمیقی از موضوع نداشتم اما همون درک جزیی کافی بود تا پاسخ خیلی از معماهای ذهنی م داده بشه. و همینطور تونستم تو تاریکی ذهن م –که اونموقع متوجه شدم بخاطر اعتماد به نفس پایین داشتن و تخریب شدن های شخصیتی م در دوران کودکی و نوجوانی هست- یه نور امیدبخش و هدایت گر پیدا کنم. امیدوار تر شدم چرا که طبق صحبت های شفاف استاد از گذشته ی خودش تو فایل اول متوجه شدم که میشه با تمام تخریب ها باز هم پیش رفت و تحول بزرگی رو توی زندگی ایجاد کرد و منی که ناامید بودم از رسیدن به خیلی از رویاها و آرزوهای بزرگی که توی ذهن دارم امید دوباره گرفتم. و خیالم کمی راحت تر شد به جریان هدایتی که در این مسیر راهنمایی م می کنه… در این مسیر تعهدم گاهی دستخوش سستی قرار می گرفت و حرکت در این مسیر پیوسته نبود . اما خوشحالم که هرروز در این جریان همه چی کامل تر شدم و من الان با درک و تعهد عمیق تری این مسیر رو دارم ادامه میدم و برای خودم خوشحالم . از زمانی مه که تازه وارد جریان رشد دهنده ی قوانین و آموزه های استاد شده بودم مدتی می گذره و حالا که به عقب نگام می کنم می بینم چقدر دیدم وسیع تر شده و عمیق تر . نسبت به همون آموزه هایی که خیلی وقت پیش دریافت شون کردم و دوباره دارم به خودم یادآوری می کنم و دیگه ایمان آوردم که این جریان قرار هست من رو به دنیای بزرگ تر و روشن تری که در انتظارم هست ببره.
و حالا که درحال نوشتن خلاصه ای از آموزه های ارزشمندی است که در اعتماد به نفس یک و دو استاد منتقل می کنن درک عمیق تری دارم از قانون تکامل در همه ی جنبه ها و آرامش خاطر بیشتری.
خدا رو شکر.
در ابتدای فایل اعتماد به نفس قسمت اول با تاکید استاد رو به رو میشیم در باب اهمیت و ارزش اعتماد به نفس و عزت نفس. و ایشون این دو مورد رو تنها عامل موفقیت هر فرد موفقی می دونن.
و در ادامه یادآور میشن که همه ی انسان ها در ابتدای تولد اعتماد به نفس بالایی داشتند اما در طول زمان با رفتارها و برخوردهای اطرافیان پیرامون شون کم کم این اعتماد به نفس تخریب شده و از بین می بره . مثال های استاد از گذشته ی خودشون بسیار جسورانه و با عتماد به نفس بالاست .شرح زمان هایی که این استاد بزرگ و تاثیرگذار هم مثل اکثریت ما در معرض سرزنش ها و انتقاد ها قرار گرفتند و تخریب شدن ِ شخصیت و اعتماد به نفس شون رو تجربه کردن برای شخص من بسیار امیدوار کننده ست چرا که هم خودم را بخاطر تجارب تلخ کودکی و نوجوانی ام و رفتارهای آزاردهنده ی مادر و اطرافیانم تافته ای جدا بافته ای نمی بینم و هم به ایمان می رسم که با عمل ب قوانین و تکرار اونها می تونم به رشد و موفقیت و ثروت و آگاهی و موقعیتی دست پیداکنم که استاد هم با گذر از همین مسیر به دست آورد و ایشون و تعهدشون به قانون الگوی بسیار مناسبی برای من و ما می تونند باشند.
شاید خیلی ها مثل من در زمان بخشیدن گذشتگان ِ تاثیرگذار ِ زندگی شان درد بکشند و به پهنای صورت اشک بریزند ، و شاید هم نه .اما باید بدونیم که این اولین تمرین برای رسیدن به اعتماد به نفس است. تمرینی که استاد تاکید بر انجام ش می کنند: درک و بخشیدن همه ی کسانی که در تخریب بخشی از شخصیت و اعتماد به نفس ما نقشی داشته اند. بعد از انجام این بخشش احساس سبکی بی نظیری سراپای وجودت را در برمی گیره.انقدر سبک میشی و لطیف که احساس می کنی بعد از این می تونی همه ی جهان رو در آغوش بگیری و به همه عشق بورزی.
و برای دومین تمرین هم سوالی که به فکر فرومی بردمون مطرح میشه: « ویژگی های انسان هایی با اعتماد به نفس بالا چیست؟»
.
.
.
در قسمت دوم فایل اعتماد به نفس بعد از به فکر فرو رفتن با سوال استاد :« خود من چقدر شبیه انسان هایی هستم که ویژگی های شان را در فایل قبل شرح داده ام؟» ، «چقدر حس لیاقت و ارزشمندی را در خود تجربه نموده ام؟».در ادامه با مفهومی عمیق آشنا میشیم : « حس گناه» تجربه ای تاریک و دردآور ک همه ی ما لحظه ای ، روزی و یا حتا مدتها در زندگی تجربه اش کرده ایم و عمق دردناکی و کدورتی را که برای ما به ارمغان آورده چشیدیم. و این بار باز هم استاد روشن مان می کند از تاثیر منفی این مفهوم بر روی اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی شخصی مان . و یادآور می شود که یکی از بازدارنده های اصلی ما برای رسیدن به موفقیت و خوشبختی همین «حس گناه و بی ارزشی » است. و این حس از باورهای اشتباه ما تغذیه می کند و بقا می یابد: باور به اینکه «من نباید هیچ وقت اشتباه کنم و باید همیشه درست و عالی رفتار کنم تا ارزشمند و دوست داشتنی باشم» و این : « خداوند انسان هایی چون مرا که مرتکب اشتباهات متفاوت در زندگی شان شده اند دوست ندارد» .
و در پایان سوال هوشمندانه ی استاد برای اینکه خودمان برای خودمان راهکار بیابیم که « که چطور از احساس گناه م رها شوم و دوباره به احساس خوب و ارزشمندی برسم؟» چرا که طبق قانون«حس ارزشمندی و لیاقت» مهم ترین عامل موفقیت انسان در تمام جنبه های زندگی است . پس لازم است در اولین قدم ها در این مسیر بتواینم بعد از بخشیدن انسان های پیرامون مان خودِ خودمان را هم ببخشیم و مورد عشق و توجه قرار دهیم و به دنبال راهکار باشیم برای لحظه هایی که به دلیل اشتباهات طبیعی و بدیهی گرفتار حس گناه می شویمو دوباره خود را به جریان عشق و رحمت الهی متصل نماییم و لبریز شویم از حس لیاقت.
از خداوند برای خودم و شما تعهدی پولادین طلب می کنم تا در تمام این سفر همراه و همسفر هم باشیم.
سلام به خانواده ی بزرگ عباس منشی مان
وقت بخیر
بعد از گوش دادن به فایل اعتماد به نفس شماره ی یک و سوالی که استاد پرسیدند (و با اینکه زمان زیادی از انتشار فایل گذاشته اما چون به خود قول دادیم که حتمن به تمرین هایی که استاد توصیه می کنند عمل کنیم ) تصمیم به گذاشتن کامنت گرفتیم .
سوال استاد این بود:
ویژگی های فردی که” اعتماد به نفس بالا ” دارد چیست؟
“اعتماد به نفس” یعنی من خود را به همین شکلی که هستم دوست دارم و تایید می کنم و نگران نقاط ضعفی که هرکسی ممکن است داشته باشد نیستم و بخاطر اشتباهاتی که مرتکب شده ام خود را سرزنش نکرده و حس گناه نمی گیرم بلکه در هر حالت به عظمت وجود خویش احترام می گذارم و خود را به عنوان وجودی که روح خدا را در خود دارد می پذیرم و دوست می دارم.
افرادی که دارای اعتماد به نفس بالا هستند همانطور که استاد گفتند ویژگی های خاصی دارند که باعث موفقیت و درخشش هر انسانی می شود که این ویژگی ها را در خود پرورش دهد.
از جمله ی این ویژگی ها:
این افراد همانطور که خود می پسندند و دوست دارند سبک زندگی خویش را انتخاب کرده و نگران نظرات موافق و مخالف اطرافیان نیستند. آن طور که به آن ها حس خوبی می دهد لباس می پوشند و رفتار می کنند و کارهایی که قلب شان به آنها الهام می کند بی ترس و مهابا انجام می دهند.
این افراد برای رفتن به دل ناشناخته ها و گسترش مرزهای خویش هیجانی وصف ناشدنی دارند و در مقابل ترس های معمول خم به ابرو نیاورده و با آنها رو به رو می شوند . و به همین دلیل جسور و شجاع شناخته شده و معمولا مخترع و مکتشف راه های جدید در زندگی بشری می گردند.
افراد با اعتماد به نفس بالا اجتماعی هستند و از آشنایی های جدید استقبال می کنند.
در جمع نگران اظهار نظر کردن نیستند و نظر خود را مقتدرانه اعلام می کنند . و از آن جایی که سخنوران خوبی هستند و در ارتباط برقرار کردن هم موفق تر از دیگران ند اصولا همانند یک رهبر می توانند گروه های مختلف را به سمتی که مدنظر شان است و درست می دانند هدایت و رهبری کنند.
جسارت عملی کردن ایده های شان را دارند و فارغ از شکست ها و اشتباهاتی که ممکن است در راه تجربه کنند از هدف خویش چشم پوشی نمی کنند.
افراد با اعتماد به نفس بالا با خود در صلح ند و خود را همان طور که هستند دوست دارند و نظرات منفی و مثبت دیگران سبب نمی شود به جدال با خویش بپردازند. و یا خود را زیر سوال ببرند.
امیدواریم به امید الله و عمل به آموزه های استاد بتوانیم در دسته ی افراد با اعتماد به نفس بالا قرار بگیریم.
سپاسگزاریم
حمید و نرگس
سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌸
جناب سعید اصغرزاده ی عزیز 🌸
تبریک میگم بهتون برای این درک عالی نسبت به قوانین 🌸👌
و تحسین تون می کنم. 👏
جالبه که امروز بعد از مدتها به این صفحه هدایت شدن و هم زمان شد با اشتراک کامنت شما، این نشانه ی ارزشمندی از طرف پروردگارم بود.
خدا رو شکر 🙏
امروز بعد از مرور سه فایل اعتماد به نفس، تصمیم گرفتم یه سر به کامنت ها بزنم و کامنت های جدید رو مطالعه کنم که با کامنت شما رو به رو شدم.
کامنت عالی و کامل.
سپاسگزارم 🌹 🙏
مثال ها و نمونه های قرآنی تون عالی و گوارا بود.
توجه تون به سوال های استاد و پاسخ بهشون نشان از کار کردن روی باورها و اعتماد به نفس شما داره و قابل تحسین هست 😊 👏
و تجربه ی شما از سخنرانی در جمعی بزرگ هم ستودنی ست. 🌸
خیلی لذت بردم و به همراه همسر نازنینم کامنت شما رو مطالعه کردم.
باز هم سپاسگزارم برای اشتراک آگاهی و دریافت و احساس ناب تون.🙏🌸
دوستتان دارم ❤️
خداوند عاشق شماست ❤️
سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌸
جناب مردانی عزیز 🌸
سپاسگزارم برای کامنت تون و نظرات زیبا تون و صداقت در کلام تون. 🌸
این عبارات را واقعا دوست دارم و عاشق شون هستم :
“خداوند عاشق ماست خداوند عشق و محبت و ثروت رو نسبت به ما بندگانش بر خودش واجب کرده خداوند خدای عشقه خدای نعمته خدای ثروته خدای سلامتیه خدای شادیه من دوست دارم این خدارو باور داشته باشم“
…
سپاسگزارم 🌸
دوستتان دارم ❤️
خداوند عاشق شماست ❤️
سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌸
کامنت تون واقع عالی و کامل بود.
زبان صمیمی و ساده ای که به کار برده بودید رو دوست داشتم و گفتن حس درونی و تجربه ی شخصی تون از باور محدود کننده ی قربانی بودن.
سپاسگزارم 🌸
ویژگی های افراد با عزت نفس و اعتماد به نفس هم واقعا عالی و کامل بود.
در کل خیلی لذت بردم از خوندن کامنت تون و هم خیلی به درک بهتر آگاهی های نهفته در فایل های این مجموعه ی بی نظیر به من کمک کرد.
تحسین تون می کنم 👏🙏
سپاسگزارم 🌼
دوستتان دارم ❤️
خداوند عاشق شماست ❤️
سلام بر برادر نازنینم 🌼
جناب علی حمزه پور 🌸
خیلی خوشحال شدم برای عبارت نوشته شده ی پایان پاسخ تون :👇
من و خداوند به بودن چنین انسان های بی نظیری افتخار می کنیم…
واقعا خدا رو شکر می کنم 🙏
سپاسگزارم 🌼
دوستتان دارم ❤️
خداوند عاشق شماست ❤️
سلام بر همسر نازنین م 🌼
حمیدشاه عزیزم 🌼
سپاسگزارم برای کامنتت و جسارتی که داشتی که در همون آغاز آشنایی با استاد و فایل هاشون با عزت نفس تمام اومدی و دیدگاه و پاسخ خودت رو اعلام کردی.
…
قطعا الان و با آگاهی های بیشتر و رشد مدار ت حرف های زیادی برای گفتن داری تا در درک بهتر من و ما از قانون کمک کنه.
…
من بسیاری از ویژگی های یک انسان با اعتماد به نفس رو در وجودت دیدم و درس های زیادی از شما گرفتم که به من برای حذف بسیاری از مقاومت های درونی م کمک کرد.
خدا رو بخاطر وجود نازنین ت شکر میگم🙏❤️
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌸
آقا یوسف 🌼
پاسخ تون کوتاه اما کامل و دقیق بود.
از خداوند درک و آگاهی ای طلب می کنم تا بتونیم تمام این ویژگی ها رو در وجود مون ایجاد کنیم و مصداق انسانی با اعتماد به نفس باشیم. 🙏 💚
دوستتان دارم ❤️
خداوند عاشق شماست ❤️