«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

اکثر ما در کودکی به خاطر سرزنش‌ها‌‌، تحقیرهایی و برچسب‌هایی که از طرف خانواده و جامعه به ما زده شده است‌، عزت‌نفس خود را از دست داده‌ایم. به همین دلیل نیز نقطه شروع تغییر شرایطی که در آن هستیم‌، از برپایی جهادی اکبر برای ساختن عزت‌نفس‌مان شروع می شود و اولین آجر از این پی، باورهای قدرتمندکننده ساختن برای حل ریشه ایِ باورهای سمی و کشنده به نام “احساس گناه” و “احساس بی ارزشی” است.

زیرا اگر اعتماد به نفس، کلید اصلی موفقیت‌های بشری باشد، قطعاً “احساس گناه” سدِ راه تمام موفقیت‌های او خواهد بود.

امکان ندارد هم در عذاب وجدان و احساس گناه بمانی و هم عزت نفس‌ داشته باشی. هم نشینی این دو غیرممکن است‌، همانگونه که هم‌نشینی ثروت با فقر، آرامش با نگرانی، سلامتی با بیماری و.. غیرممکن است.

بدون ساختن عزت نفس‌، موفق شدن غیر ممکن است. اما تا زمانی که در احساس گناه باشی‌، دسترسی به عزت‌نفس غیر ممکن است.

این یک قانون است که‌، موفقیت و ثروت سراغ یک ذهن آرام و مطمئن می‌رود. یعنی ذهنی که عاری از احساس گناه‌، عذاب وجدان و بی‌ارزشی است.

“احساس گناه” و “عذاب وجدان”‌، بزرگترین ترمز در برابر داشتن عزت نفس است. بنابراین پروسه ساختن عزت نفس از برداشتن این ترمز و تبدیل آن به “احساس لیاقت و خودارزشی” آغاز می‌شود و ساختن این باور‌، مهم‌ترین مأموریت دوره عزت نفس است.

عزت نفس مثل سنگر بانی تا دندان مسلح در برابر نجواهای فلج کننده ذهن است. از آنجا که هیچکدام از ما باورهای ۱۰۰٪ خالص نداریم‌، در نتیجه همیشه در معرض خطا و اشتباه  و شرایط نادلخواه هستیم.

اگر “سنگربانی به‌نام عزت نفس” در وجودت نباشد تا در مواقع سخت و نادلخواه که به خاطر اشتباهی بوجود آمده، افسار ذهنت را به دست بگیرد‌، ذهن آنچنان نجوایی به پا می کند و آنقدر آن خطاها را در نظرت بزرگ جلوه می‌دهند و آنچنان دلایلی منطقی برای لایق نبودنت ارائه می‌دهد و آنچنان باورهای مخرب و ترمزهایی قوی می‌سازد‌، که باور می‌کنی از عهده‌ی انجام هیچ کاری برنمی‌آیی!

اینجاست که آنهمه شور و شوقی که برای رویاهایت داشتی‌، از بین می رود. زیرا میان خودت و آن رویای زیبا‌، خواه یک رابطه توام با عشق باشد‌، خواه یک کسب و کار سودآور‌، خانه‌ای با امکانات عالی‌، زندگی در یک کشور عالی و … فرسنگ‌ها فاصله  می‌بینی که هیچ چیز قادر به پر کردن آن فاصله نیست.

به همین دلیل است که: تمام موفقیت‌های زندگی ما‌، روی پایه‌ای به نام عزت‌نفس بنا می‌شود.

“احساس لیاقت و ارزشمندی”‌، که نقطه مقابل «احساس گناه و خود کوچک بینی» است، مهم‌ترین وجه از عزت نفس است. یعنی ساختن موفقیت‌ها از عزت‌نفس شروع می‌شود و ساختن عزت نفس‌، از “تلاش برای ساختن باور احساس لیاقت”.

استاد عباس‌منش همیشه تأکید ویژه‌ای بر ساختن عزت نفس دارد. ایشان مهم ترین دلیل موفتیت‌های خود در هر برهه‌ از زندگی‌شان را‌، حاصل تلاشی می‌داند که‌، صرف ساختن جنبه‌ای دیگر از عزت نفس خود داشته است.

موضوع این است که‌، هیچ انتهایی برای عزت نفس‌ وجود ندارد. یعنی همیشه جنبه‌ای از عزت نفس ساخته نشده‌، در ما وجود دارد که لازم است روی آن کار شود. به اندازه‌ای که آن بخش کاملتر می‌شود‌، دستاوردهای‌مان نیز بزرگ‌تر می‌شود.

با انجام تمرینات این دوره، “باور احساس لیاقت” در وجودت شکل می‌گیرد و نتایجی را وارد زندگی‌ات می‌نماید که، ناکامی‌های تمام سالهای گذشته‌ات را جبران می‌کند. آنوقت تفاوت زندگی بدون عزت نفس و باعزت نفس را به وضوح احساس می‌کنی.

عزت نفس انتخاب‌های آینده‌ات را در هر جنبه از زندگی‌ات تغییر می دهد. از رشته ای که می خواهی در آن تحصیل نمایی، همسری که انتخاب می کنی، روابط ات، شغل ات و حتی نوع رفتار دیگران با شما ومیزان محبوبیت‌ات و حتی میزان موفقیت مالی‌ات را دستخوش تغییرات اساسی می‌کند زیرا تعریف تو از احساس لیاقت‌، دستخوش تغییرات اساسی می‌گردد.

خیلی فرق می‌کند بعد از ساختن عزت نفس، اهدافت را مشخص کنی یا قبل از آن!

عزت نفس، ابعاد ظرف وجودت را می‌سازد. حتی اندازه ظرفی که زیر باران نعمت الهی در دست نگه‌داشته‌ای، به اندازه عزت نفس توست. به همین دلیل نیز به اندازه عزت نفس‌ات نعمتها را دریافت می‌کنی.

تفاوت تجربه‌ات از زندگی، با عزت نفس و بدونِ عزت نفس، از زمین تا آسمان است.

ارزشش را دارد که برای ساختن عزت نفس خود وقت بگذاری و این جهاد اکبر را برپا و ادامه دهی. زیرا جهان همیشه در برابر چنین حدی از عزت نفس، فقط کرنش می کند و چاره‌ای جز آوردنِ بهترین‌ها به زندگی‌ات ندارد.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    456MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی «چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه
    35MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نرگس پرورش» در این صفحه: 15
  1. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربانم

    من تصمیم می گیرم که یک متفکر و اندیشمند باشم .

    من تصمیم میگیرم که سوالاتی خوب بپرسم .

    من تصمیم میگیرم که سوالاتی رو از خودم و خداوند بپرسم که به من در تجربه‌ی زندگی بهتر و حس خوب کمک کنه

    من تصمیم می گیرم که از خودم و خداوند بپرسم که چطور میتونم زندگی بهتری برای خودم خلق کنم ؟

    من از خداوند میپرسم که چطور میتونم ثروت بیشتری در زندگی خودم خلق کنم ؟

    من این رو از خودم میپرسم که چطور میتونم احساس گناه رو در خودم کمتر و کمتر کنم ؟

    می پرسم که چطور میتونم احساس لیاقت و ارزشمندی رو در خودم هرروز بیشتر و بیشتر رشد بدم؟

    چطور میتونم درک بهتری از قوانین داشته باشم ؟

    من تصمیم میگیرم که در خودم باورهای درست ایجاد کنم : من با دادن ورودی های مناسب به ذهنم، با تکرار باورهای درست ، با پیدا کردن الگوها و مشاهده‌ی زندگی خودم و دیگران باورهای درست رو در خودم ایجاد و تقویت میکنم :

    من توانایی تغییر سرنوشت هیچ کس جز خودم رو ندارم .

    من اگر در مدار درست قرار بگیرم همه چیز در نهایت به نفع من تمام خواهد شد .

    من خودم هستم که سرنوشت خودم رو رقم میزنم .

    من فقط میتونم به خودم کمک کنم .

    من میتونم زندگی خودم رو عالی کنم و یا خودم زندگی خودم رو نابود کنم . هیچ کس نمی‌تونه تاثیری در زندگی من داشته باشه .

    من با عشق ورزیدن به دیگران و حس خوب داشتن به دیگران، باعث شکوفایی خودم میشم .

    وقتی من حتا در وجود و قلبم به دیگران عشق می‌ورزم دارم به خودم کمک میکنم .

    من توانایی تغییر زندگی دیگران رو ندارم و حتا اگر بخوام هم ک دیگران رو تخریب کنم فقط به خودم آسیب می‌رسونم و خودم رو در مداری قرار میدم که اتفاقات ناخوشایند رو تجربه کنم .

    من خداوند رو بسیار تواب و توبه پذیر می‌دونم . خداوند من رو خلق کرده و به درون من آگاهه . من قسمتی از خداوند هستم .من خداوند رو عاشق خودم می‌دونم .من عشق خدا رو در وجود خودم درک میکنم. خداوند من رو دوست داره . خداوند از خطاهای من میگذره . خداوند پذیرفته که خطاها و اشتباهات من باعث پیشرفت من میشه . من از اشتباهاتم درس میگیرم . من خداوند رو خدایی رحیم و مهربان می‌بینم . من خداوند رو خدایی رئوف و مهربان میبینم . خدایی که همراه من هست و همواره یاریگر من هست .

    وقتی من در مدار درست قرار بگیرم اصولا اشتباه نمیکنم . وقتی من هماهنگ با انرژی منبع باشم هدایتشده هستم . وقتی من در شرایط سختی قرار می‌گیرم با احساس خوب صبر میکنم به هدایت الهی دسترسی دارم. من با کنترل ذهن ، صبر و نگه داشتن حس خوب مورد توجه ویژه‌ی خداوند قرار می گیرم .

    وقتی من در دستهی صبرکنندگان قرار بگیرم خداوند به من ثروت و نعمت بی انتها عطا می‌کنه . وقتی من با انرژی منبع متصل باشم همواره هدایت میشم و رفتارهای درستی نشون میدم و همه چیز برام راحت و آسان رقم میخوره و آسان میشم برای آسانیها . وقتی من با انرژی منبع در ارتباط باشم آرامش و حس خوب دارم و همواره لبخند به لب دارم .

    من شک ندارم که اگر من احساس بد داشته باشم ، اگر احساس گناه داشته باشم ، برای من اتفاقات بدتر می‌افته . بنابراین زمانی که احساسم بد میشه زمانی که احساس گناه، احساس عدم لیاقت ، احساس خودسرزنشی و هر احساس بد دیگه ای سراغم میاد باید با تغییر دیدگاهم احساسم رو تغییر بدم و از خودم بپرسم که الان چطور میتونم احساسم رو تغییر بدم ؟

    با تکرار قوانین با خودم و صحبت کردن با خودم احساسم رو تغییر بدم .و احساس بهتری رو تجربه کنم. یادآوری اینکه وقتی من به انرژی منبع متصل باشم در مسیر درست قرار می گیرم .

    من با دور کردن احساس گناه از خودم احساس خودارزشی رو در خودم ایجاد میکنم و به این شکل مهمترین عامل موفق شدن رو دارم تقویت میکنم . یعنی با تقویت احساس ارزشمندی و لیاقت ، عزت نفس رو در خودم رشد میدم و این عزت نفس رشدیافته من رو برای موفقیت و پیشرفت بیشتر مهیا می‌کنه .

    خدایا شکرت که من در مسیر درک قوانین ت قدم برمیدارم .

    خدایا شکرت که من می‌خوام و میتونم با تو به عنوان نیروی برتر جهان هستی هماهنگ بشم .

    خدایا شکرت که به من کمکم میکنی تا تاثیرگذار و الهی باشم و هرروز بیشتر و بیشتر بشه این ویژگی در من.

    خدایا شکرت که بر ایمان من می‌افزایی ک احساس خوب اتفاقات خوب رو برام رقم میزنه و هر لحظه کمکم میکنی تا هر لحظه خودم رو در احساس بهتر قرار بدم.

    خدایا شکرت که من هم می‌خوام که ساختارهای فکری خودم رو تغییر بدم و با انجام تمرینات لازم و عمل کردن به درک و آگاهی‌هام مسیر جدید و تازه ای رو در زندگی خودم در پیش بگیرم و نتایج عالی رو برای خودم خلق کنم و بشم یه الگو از ایمان و توحید ، یه الگو ک وقتی از نتایجش میگه بر ایمان دیگران اضافه می‌کنه و موجب تقویت باور دیگران میشه .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    نرگس عزیزم !

    بدون که احساس گناه فقط از ارتکاب عملی خلاف آنچه عرف درست می دونه سرچشمه نمی گیره . بلکه شعبه های بسیاری داره . مثلا همین که تو وقتی حرکتی رو انجام میدی که با اصول شخصی خودت هم سازگار نیست و اشتباه می دونی ش ، حس گناه سراغ ت میاد و این حس گناه در خیلی از جنبه های شخصیت ت بروز می کنه :

    مثلاً از خودت ناامید میشی.

    مثلا انگیزه ت رو از دست میدی و دیگه نمی تونی به خودت اعتماد کنی .

    مثلا ارج و قرب خودت پیش خودت کم میشه و دیگه نمی تونی خودت رو دوست داشته باشی .

    مثلا حتا از اینکه بخوای مطلبی بنویسی و در سایت بذاری احساس عدم لیاقت می کنی و خودت رو شایسته نمی بینی که بخوای از قوانین حرفی بزنی چون فک می کنی خودت کسی هستی که متعهد به قوانین نیست و نمی تونه ذهن خودش رو کنترل کنه دیگه چه حرفی برای دیگران داره . یه جورایی در درونت خودت رو گناهکاری می دونی که شایسته نیست از خدا و قوانین ش حرفی بزنه .

    مثلا خودت رو شایسته ی دریافت الهام نمی بینی .

    مثلا …

    اگه دقت کنی می بینی که که این ها هم از شاخه هایی هست که از یک ریشه سرچشمه می گیره و اون ریشه حس گناه ه . حس گناه برای پا گذاشتن بر روی مرزهایی که توسط خودت یا دیگران یا حتا خداوند تعیین شده .

    تو نمی تونی بپذیری که حق داری اشتباه کنی و به این جمله هم باور نداری که من خودم رو دوست دارم حتا وقتی که اشتباه می کنم.

    تو به راحتی می تونی خودت رو دوست نداشته باشی وقتی که مرتکب اشتباهی میشی .

    تو حتا برای تنبیه خودت بعد از اشتباهی که مرتکب شدی ( حتا اشتباهی مثل متعهد نبودن به کنترل ذهن ) ، خودت رو پایین می کشی و دیگه برنامه ها و تمرین هایی که تنظیم کرده بودی تا روی خودت کار کنی رو انجام نمیدی چون احساس می کنی لیاقت این رو نداری و یا برای توی مرتکب شونده ی همیشگی به این اشتباه فایده ای نداره و تاثیری نمیذاره . تو احساس لیاقت ت رو به راحتی دستخوش سرزنش و سرکوب خودت می کنی و اجازه میدی که به راحتی به نعمت ها و خواسته هایی که در مرحله ی دریافت شون قرار گرفته بودی و کلی برای رسیدن به هماهنگی باهاشون تلاش و تعهد خرج کرده بودی دست رد بزنی و بگی من لیاقت ش رو ندارم .

    و بگی منی که همیشه در لحظه ی بزنگاه ناتوان میشم از تمرکز بر روی نکات مثبت ،

    من که هنوز هم نیاز به تایید و توجه بیرونی دارم تا آرامش و حس خوب داشته باشم ،

    من که هنوز هم برای تایید دیگران تلاش می کنم ،

    من که هنوز هم براحتی از خواسته ی خودم می گذرم برای دیگران ،

    من که هنوز هم تاثیر می گیرم از حرف های اطرافیانم و حس م بد میشه ،

    منی که …

    پس شایسته ی این نیستم که قرآن به دست بگیرم و کلام خدا رو مطالعه کنم ،

    شایسته نیستم که در سایت باشم و دیدگاه عزیزانم رو بخونم ،

    شایسته نیستم که دیدگاه بنویسم و از خدا و قوانین ش حرفی بزنم ،

    شایسته نیستم که خودم رو عباس منشی بدونم در حالی که از پس کوچکترین چالش درونی برنمیام ،

    شایسته نیستم که اصلا بخندم ،

    شایسته نیستم که شاد باشم ،

    شایسته نیستم که مورد لطف و محبت قرار بگیرم ،

    شایسته نیستم که از لحظه هام لذت ببرم ،

    شایسته نیستم قدم بزنم ،

    شایسته نیستم غذای لذیذ بخورم،

    شایسته نیستم با انسان های صالح هم کلام بشم ،

    شایسته نیستم آرام باشم ،

    شایسته نیستم …

    شایسته نیستم در آرامش بهشت درونی به سر ببرم و سزاوار سوختن در آتش جهنم درونم هستم و خودم رو برای تنبیه ، در این آتش افروخته شده ی درونی م قرار میدم تا رنج بکشم .

    و نمونه ی این رنج کشیدن ها رو خیلی دیدم در فیلم هایی که شخصیت اول فیلم در گذشته ی خودش مرتکب یه خطای از دید عرف بزرگ شده مثل مرگ عزیزش ، یا تجاوز به حق کسی یا قتل و … و اون شخصیت ، آگاهانه ، برای خودش مجازات تنظیم کرده . مجازات هایی

    مثل خوردن دایمی مشروب ؛

    مثل کشیدن همیشگی سیگار ؛

    مثل انجام خالکوبی های رنج آور؛

    مثل عضو شدن در گروه هایی که وقتی با اون ها هست کاملا حس می کنه که در ناهماهنگی با درون ش قرار داره اما هست چرا که اینطور بهتر ه ، اینکه مجازات بشه ؛

    مثل نخوابیدن های شب و آرامش نداشتن وقتی که باید آرام باشه ؛

    مثل دیدن کابوس های دایمی چرا که خودش رو شایسته ی این کابوس ها می بینه چون این تنبیهی هست که با ذهن ش برای خودش طراحی کردن : دیدن تصویر دایمی از خطای مرتکب شده در گذشته ؛

    مثل زندگی کردن در فضایی تاریک و نمور و به هم ریخته که همه چیز توش جریان داره به جز زندگی و نور ؛

    مثل مبتلا شدن به یه بیماری سخت که ذره ذره زجرش میده و به سمت مرگ می کشوندش ؛

    مثل …

    و این جهنم خودساخته جریان داره چون که شخصیت فیلم مون خودش رو شایسته ی این جهنم می بینه و دور می بینه از بهشتی که توش آرام و با حس خوب زندگی جریان داشته باشه و لذت ببره . خودش رو آگاهانه از لذت بردن محروم می کنه چون خودش رو شایسته ی لذت نمی بینه.

    در واقع وجودی که توش ریشه ی حس گناه رشد کرده و شاخه هاش در همه جا پخش شده ، ثمره ای که براش خواهد داشت احساس عدم لیاقت و شایستگی هست . احساس انگل بودن و اضافی بودن . احساس گناه داشتن برای دریافت نعمت و ثروت و موفقیت .

    و نتیجه ش این میشه که این وجود آماده میشه برای دریافت سختی ها و رنج ها و درد ها . یعنی همون تعبیر آیه قرآن که خداوند میگه : «هر شرّی به شما میرسه از خودتون هست » و ما به این شکل شرّ و بدی رو برای خودمون خلق می کنیم چون گناهکارانی هستیم که شایستگی چیزی جز شرّ و رنج رو ندارن .

    یادم هست که استاد هم از این می گفتن که زمان هایی در گذشته احساس اضافی بودن ، و بی ارزش بودن و نالایق بودن و این احساس های بد رو داشتن و تنها چیزی که در زندگی شون تغییر کرد و ایشون رو به اینجایی رسوند که هستن این بود که نگاهی که خداوند به هر کدوم از ما رو داره در خودشون پرورش دادن و ایجاد کردن و به این شکل ریشه ی حس گناه در وجودشون ضعیف و ضعیف تر شد . و حس لیاقت در وجودشون جای رشد پیدا کرد .

    این کار ساده است اما راحت نیست .

    نوشته های الان من ساده و قابل درک ن و همه به نوعی احساس ش کردن و طعم تلخی و رنج حس گناه و نتیجه ش یعنی عدم لیاقت رو چشیدن ، اما کار بزرگ و ارزشمندی که استاد انجام دادن و بهایی که پرداخت شد آسون نیست و برای همین گروه متقین در قرآن یه گروه برگزیده و خاص هستن و البته اقلیت !

    استاد باورهای درست و قدرتمند کننده ای که در برابر باورهای محدودکننده تقویت کردن و نتایج شون رو تغییر داد از قرآن گرفتن . کتابی که خیلی از ما به راحتی در اختیار مون هست و از نوزادی اون رو دور و بر خودمون دیدیم و می ببینیم .

    نگاه قرآن خلاف اون چیزی هست که یک عمر به ما خورونده شده بود .

    خداوند جور دیگه ای به گناه و اشتباه نگاه می کنه. «همیشه راهی هست » بعد از شرح سخت گیرانه ترین عقابی که در نتیجه ی اشتباه به کافرین یا کاذبین یا منافقین و حتا مشرکین وعده میده راهی برای بازگشت باز می‌ذاره . دیدگاه قرآن دقیقا نقطه ی مقابل این دیدگاه ه که : « آب که از سر گذشت» …

    این یکی از کلیدهای قرآن هست که « اگر توبه کنند خداوند رو غفور و رحیم می یابند ».

    شگفت انگیز ترین اتفاق در طول زندگی من این هست که متوجه شدم کتابی که انگار منبع و مرجع اووون همه حس گناهی هست که یک عمر به من داده شده تمام « جناح » و یا همون « گناه » رو با لای نفی به کار برده و یا با لیس منفی ش کرده .

    خداوند در قرآن به وضوح تمام تلاش ش این هست که حس گناه رو از انسان بگیره . خداوند به عنوان خالق، کاملا آگاه هست که حس گناه چقدر می تونه مثل یه منجلاب نابود کننده و از بین برنده انسان ها باشه و به همین دلیل همیشه خواسته نگاه سهل گیرانه ی خودش رو به عنوان یه باور قدرتمند کننده به ذهن مخاطب ش تزریق کنه تا این باور در وجودش شکل بگیره که اشتباهات نمی تونن تو رو پایین بکشن مگر اینه تو این اجازه رو بهشون بدی . خطا ها نمی تونن تو رو از خدا دور کنن مگر اینکه تو باعث بشی . گناه نمی تونه تمام پل های پشت سرت رو خراب کنه مگر اینکه تو نخوای برگردی .

    و شگفت انگیز تر این هست که خداوند در قرآن هربار که از گناه و‌ خطا و یا اشتباهی صحبت شده ، یا در همون آیه و یا بلافاصله بعد ش از مصدر «غفران و مغفرت » استفاده می کنه . و ریشه غفر در واقع یکی از کلیدهای قرآن هست . ریشه ای که معنای پاک کننده گی و از بین برنده گی اثرات سیئات و جناح و ذنب رو در بر خواهد داشت .

    و این یعنی فرکانس خوب و مثبت و الهی این قدرت رو داره که اثرات دنباله دار خطاها و اشتباهات و گناهان و ذنوب رو پاک کنه و یا بهتر ه بگم « محو» کنه و تو رو به روز اول برگردونه. به زلالی یه قطره اشک. به پاکی نوزاد تازه متولد شده . به سبکی یه پر .

    و تو هربار می تونی از اول شروع کنی .

    و به قول استاد هر صبح یه جهان آکبند در اختیارت قرار می گیره

    و این فعل رو وقتی یه شخص به صورت حرفه ای بتونه انجام ش بده میشه : « غفور » و غفور بودن یکی از صفات بارز خداوندی هست که تو قرآن معرفی شده. خداوندی که پاک می کنه و بعد می بخشه …

    یادم هست غروب های رمضان ، زمان افطار وقتی که نوجوان سرگشته ای بیش نبودم چقدر این بیت رو شنیدم اما درک نکردم :

    « باز آ باز آ ، هرآنچه هستی باز آ

    گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ

    این درگه ما ، درگه نومیدی نیست

    صد بار اگر توبه شکستی باز آ »

    و این خدا خدای واقعی ای هست که سعی می کنه در قرآن خودش رو به تو بشناسونه نرگس !

    خداوند را بهتر بشناس

    چرا که اگر خداوند رو بهتر بشناسی، قوانین رو هم بهتر می شناسی . جهان رو هم بهتر می شناسی . خودت رو هم بهتر می شناسی . زندگی رو بهتر می شناسی . لذت و خوشبختی رو بهتر می شناسی …

    و اون وقت می تونی خودت رو از زیر بار این همه غل و زنجیری که به دست و پای خودت بستی و جلوی پرواز ت رو گرفتی رها کنی .

    نرگس !

    بدون و باور کن که اساسی ترین احساسی که عزت و شایستگی رو از وجودت می گیره و ذره ذره نابودش می کنه حس گناه و در نتیجه حس عدم لیاقت ناشی از اون هست .

    خودت رو ازش رها کن . و بپذیر که تو هربار با اشتباهات بزرگ شدی .

    بپذیر که تو نوجوان ناآگاه سالها پیش نیستی .

    بپذیر که تو جوان خام چند سال پیش نیستی .

    بپذیر که تو انسان بالغی شدی و این رو مدیون اشتباهاتی هستی که انجام شد ، هرچند در زمان ارتکاب فکر می کردی که می تونن کشنده باشن .

    اما نبودن

    و تو رو رشد دادن و بزرگ کردن .

    و حتا تو رو بیشتر به خودت شناسوندن.

    و تو شدی مصداق همون جمله ی معروف که : اشتباهی که تو رو نکشه قوی تر ت می کنه …

    و این از دید خداوند پذیرفته شده است .

    پذیرفته شده از جانب خداوند این هست که رشد کنی و بزرگتر بشی و اگر اشتباهی هم می کنی اشتباه جدیدی باشه که تو رو بزرگ کنه .

    پس خودت رو بخاطر اشتباهات ت ببخش .

    خودت رو بخاطر عدم تعهد هات ببخش .

    خودت رو بخاطر سهل انگاری هات ببخش .

    خودت رو بخاطر نتایجی که از دید دیگران نتایج ارزشمندی هستن و تو نداری شون ببخش .

    خودت رو بخاطر تایید نشدن توسط دیگران ببخش .

    خودت رو بخاطر هرآنچه که هستی و خودت رو بخاطر ش سرزنش می کنی ببخش .

    و بدون که خداوند تو رو همینطور که هستی دوست داره .

    بدون که خداوند تو رو قضاوت نمی کنه .

    خداوند در قرآن فقط قوانین رو شرح میده تا تو بهتر بتونی به هدف و خواسته ت از زندگی و جهان مادی ای که درش هستی برسی .

    به قول قرآن زندگی دنیا لهو و بازی ای بیش نیست . هر بازی قواعدی داره . و اگر اون قواعد رو بدونی می تونی همیشه برنده باشی و اون وقت هست که می تونی لذت ببری و می تونی شادی رو تجربه کنی . و خودت رو برای خانه ی آخرت آماده کنی .

    پس آروم باش .

    اگر داری می بازی فقط بخاطر عدم درک قوانین بازی هست .

    آروم باش و

    و لذت ببر.

    اگر زندگی دنیا یک بازی بیش نیست پس این همه سخت گیری و به زحمت انداختن خودت و وجودت چه دلیلی می تونه داشته باشه به جز اینکه از راه درست گمراه شدی.

    اجازه نده حس گناه که کلی پیامد مثل خود سرزنشی ، خود تنبیهی ، خود زنی ، خود کم بینی و … داره تو رو به رنج و زحمت بندازه و اجازه نده از این بازی لذت ببری .

    قرآن می خواد بدونی که شیطان ذهن همیشه راهی پیدا می کنه برای اینکه تو رو کم کنه و پایین بکشه و در ِ احساس گناه یکی از مرموزانه ترین درهایی هست که ازش وارد میشه چون که اون لحظه خودت هستی که میشی مجازات گر خودت .

    اجازه نده شیطان کنترل وجودت رو به دست بگیره و تو رو علیه خودت دشمن کنه .

    خودت رو دوست داشته باش .

    خودت رو در آغوش بگیر.

    وقتی که اشتباه می کنی و حتا وقتی که پا روی عهد و پیمان ت با خدا میذاری خودت رو در آغوش بگیر و بگو که کنار خودت می مونی تا بتونی این بار کمی بهتر عمل کنی . کمی بیشتر متعهد باشی . کمی بیشتر تقوا بورزی . کمی بیشتر مؤمن باشی. کنار خودت باش و خودت رو تنها نذار ‌.

    شیطان نمی تونه بر وجود و ذهن تو کنترلی پیدا کنه مگر اینکه تو بهش اجازه بدی .

    نذار خدمتکار ارباب بشه .

    ارباب خوبی باش و جوری ذهن ت رو تربیت کن که راهی برای نفوذ شیطان وجود نداشته باشه و وجودت حرم مقدسی باشه برای حضور ربّ و فرمانروای جهان .

    و بدون با کریمان کارها دشوار نیست .

    با خدا که باشی پادشاهی ست که تجربه می کنی …

    خدایا سپاسگزارم 🌸🙏

    دوستتان دارم ❤️

    خداوند عاشق ماست ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  3. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌸

    محمد مردانی عزیزم 🌼

    واقعا خدا رو شکر می کنم 🙏

    این همه محبت عزیزانی چون شما به من لطف پروردگارم هست 😊

    خوشحالم واقعا!

    دوستتان دارم ❤️

    خداوند عاشق شماست ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    سلام به برادر نازنین عباس منشی ام 🌼

    رضا معینی فر عزیزم 🌼

    خوشحالم که با اولین روز سفر پربرکت همراه شدی و خدا رو شکر می کنم که به دیدگاه شما در دیدگاه های لایک شده هدایت شدم .

    مرور باورهای قدرتمند کننده در اولین روز این سفر پربرکت برام فوق العاده عالی بود .

    سپاسگزارم از شما و از خداوند و از استاد عزیزم 🌼

    «باوردیگری که می تونه به من کمک کنه که احساس گناه رو واحساس بد رو از خودم دور کنم اینه که اگر من در هماهنگی با خداوند باشم در مدار درست باشم در جایگاهی قرار می گیرم که تمام رفتارهام درسته و نه اشتباهی می کنم ونه می تونم به کسی ستمی کنم. وخداوند بارها فرموده این ها هدایت شده اند این ها کسانی هستند که خداوند بر اون ها درود و رحمت می فرسته.»

    من عاشق اعجاز این باور در زندگی م هستم و دوست دارم روز به روز قدرتمند تر و تاثیر گذار تر بشه به امید خدا .

    سپاسگزارم 🌸

    دوستتان دارم ⁦❤️⁩

    خداوند عاشق شماست ⁦❤️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    سلام به نورای عزیزم 🌸

    خواهر نازنین عباس منشی ام 🌼

    افتخار می کنم که تو رو در کنار خودم و در شهر خودم دارم و می تونم ازت خیلی درس ها بگیرم .

    خیلی خیلی تحسین ت می کنم .🤝👏👌

    عالی بود 👍👏

    پر از احساس خوب 🌼

    خدا رو شکر می کنم 🙏🌸

    خیلی لذت بردیم از خوندن ش و قطعا ارزش چند بار خوندن رو داره .

    سپاسگزارم ازت که خبر خوب لایک شدن نوشته ت رو بهم دادی و من رو هم شریک این احساس ناب و این آگاهی های عالی در این نوشته ی ارزشمند کردی .🙏🌼🌺

    دوستت دارم⁦❤️⁩⁦♥️⁩

    خداوند عاشق ماست⁦❤️⁩⁦♥️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: