«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 100

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    در مسیر دارما گفته:
    مدت عضویت: 3884 روز

    با سلام خدمت همه دوستان عزیز .من نیز خودم مرتکب گناه بزرگی شدم روزی بود که از درون تهی بودم و متوجه خطایی که انجام دادم شدم،هیچ وقت آن روزها از یادم نخواهد رفت،یادم می آید که آن شب به طور اتفاقی به حرم امام رضا رسیدم . . . خیلی اتفاقی.ساعت 5 صبح بود و از اعماق وجودم راز و نیاز کردم و طلب بخشش کردم.دیدم از صدای گریه من همه با من گریه کردند و با خدای خودم عهد کردم که پاک بشم و از خدا خواستم که من را ببخشد و به آرزویم برسم.امروز به آرزوم رسیدم و . . . دوستان اگر واقعا و قلبا با خدای خودمون حرف بزنیم و ازش بخوایم ما رو ببخشه حتمامیبخشه. ازش بخواین.من بعد از اون روزها آرامش دارم . امیدوارم که دوستانی که مثل من بودند و هستند تونسته باشم که کمکی بهشون کرده باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مریم تاج گفته:
    مدت عضویت: 4076 روز

    با سلام خدمت استاد ارجمند

    این سوال شما مثل خیلی از پاسخ دهندگان این سوال من رو به گذشته می بره. گذشته ای که سه چهار سالی میشه که سعی در جبرانش دارم. به نظر من اولین قدم در رابطه با سوالی که پرسیدین قبول مسئولیت اون خطا یا گناهیه که انجامش دادیم. در مورد خود من شاید سالها وقتی به گذشته فکر می کردم و به یاد خطاهای خودم می افتادم احساس پشیمونی می کردم (البته پشیمانی هم به نوعی همون قبول مسولیت خطامون هست) اما بلافاصله اطرافیانم رو یکی یکی بعنوان مقصر و کسانی که شرایط انجام اون کار خطا را برای من فراهم کردن تو ذهن خودم به صف می کردم اما در آخر دوباره این مطلب به ذهنم میومد که حتی اگه اونها به نوعی بوجود آورنده شرایط خطای تو بودن اول و آخر این تو بودی که راهت رو انتخاب کردی و اینجا بود که دوباره عذاب وجدان به سراغم میومد. در واقع با خودم می گفتم یا باید تا آخر عمر با این احساس گناه سر کنی و منتظر باشی که روزگار تو رو مجازات کنه و یا تغییر این احساسه. که درواقع این کار مقدمه ای شد برای برداشتن قدم بعدی؛ یعنی طلب بخشش از کسانی که با خطای من ناراحتی هایی برای اونها پیش اومده بود و بعد طلب بخشش از خداوند که همین عذرخواهی از خدا باعث شد روز به روز اون رو به خودم نزدیکتر حس کنم و به طلب بخشش اون امیدوارتر بشم (در واقع قدم بعدی دور کردن ناامیدی از خودم در مورد لطف خداوند بود)، و در آخر سعی کردم با تغییر رفتارم و انجام کارهایی که اول و آخر خشنودی خدای بزرگ رو بدنبال داشته باشه سعی در جبران گذشته کردم و انجام کارهایی رو شروع کردم که همیشه فکر می کردم با انجام اون خطا در گذشته فرصت انجام اونا رو از دست دادم.

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    سید رهام گفته:
    مدت عضویت: 3942 روز

    سلام به همه دوستان

    چند عامل باعث میشه آدم بتونه خودشو رها کنه

    1 توکل به خدا

    2 داشتن آرزوهایی که همه وجود ما را پر کردن

    3 ایجاد انگیزه برای ادامه زندگی

    4 باور اینکه اون اتفاق باعث بزرگ شدن آدم میشه و تجربه ای گرانبهاست

    5 خیلی وقتها برای تکامل شخص شکست بهترین گزینه است

    6 بازگشت به درون خودمون و رابطه قلبیمون با خدا

    7 اتفاق بد دلیلی برای بد بودن ما نیست و باعث دور شدن ما از خدا نمیشه

    8 و در آخر، من بر عکس اکثریت دوستان فکر می کنم منطقی بودن در شرایط بروز خطای بسیار بزرگ تقریبا غیر ممکنه. باید به خدای بزرگ اعتماد کنیم و با وجود اینکه باید خطامون را بپذیریم بدانیم جهان درس بزرگی را در حوادث بزرگ می دهد و این حادثه در ظاهر وحشتناک پیامد های زیبایی میتونه داشته باشه

    در کل من گفتگوی با خدا را بهترین راه آرامش درون میدونم و تو شرایط بحرانی انرژی و قوت قلب و اعتماد به نفسمو فقط از خدا می خوام و این تفکر به من امید و انرژی به زندگی و تجربه روزهای خوب داده

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    حمید مبرهن زاده گفته:
    مدت عضویت: 3835 روز

    سلام,اوقات خوش

    در پاسخ به این سوال باید یه آشنایی مختصری با تعریف گناه و انواعش و عواقبش داشته باشیم که من فقط طبق تجربه هایم در زندگی شخصی ام پاسخ میدهم.گناهانی که در زندگیم مرتکب شدم و عواقبش رو با تمام وجود حس کردم.پاسخم از اینترنت و گفته های دیگران نیست.در سوال هم گفته شده در صورت انجام خطای بسیار بزرگ,احساس گناه ایجاد شده پس قطعا این خطای بزرگ گناه محسوب میشه.

    هر کاری که ما را از خدایمون دور کنه و در بیانی دیگر در فرکانس نامناسب قرار بده,بهش میگم گناه.خیلی ساده و کلی گفتم.

    خوبه که آدم نسبت به خطایش احساس ندامت کنه و بی تفاوت نباشه که خود یک جنبه ی مثبت استو نشانه ی میل (ذاتی انسان)به تغییر و تحول مثبت و خارج شدن از فرکانس منفی است.گاهی هم نشانه ی عادت نکردن به گناه است.

    پس1:احساس ندامت یک وجه مثبت است و باید ازین احساس در جهت مثبت اسنفاده کرد و حالم داغونه و همه چیتمومه رو حذف کنیم,چرا که خدا بارها و بارها خودشو در قرآنش توبه پذیر و مهربان و آمرزنده معرفی کرده.

    گناه هم عواقبش میتونه هم گریبان گیر خود فرد باشه و هم اطرافیانش.

    مثل بحث حق الناس که هم جلب رضایت خدا ملاک است و هم شخص یا اشخاصی که مورد ستن واقع شده باشنکه این بحثو بیشتر نمیکنم.

    کل نفس بما کسبت رهینة,بما کانو یعملون,انا هدیناه سبیل اما شاکرا و اما کفورا و….

    که اینها و برخی دیگر از این قبیل آیات که ننوشتم,آیاتی هستند که همون سیستم الهی در مورد اختیار انسان را بیان میکنند و میگن که هر کاری بکنیم برای خودمون کردیم و نه سودی برای خدا داره و نه ضرری.و هیچ آسیبی هم به این سیستم بدون تغییر الهی نمیشه زد.

    حالا چرا اینو گفتم,به این دلیل:

    خودم وقتی مرتکب خطایی میشدم,یه جورایی انتظار داشتم تا خدا جلوی انجام مجدد این خطای منو بگیره و خودمو گول زده بودم,ینی گناهمو میکردم و استغفار هم میکردم و فکر میکردم خدا دلش بهم بسوزه تا حالمو خوب کنه.تا اینکه وقتی اون کلیپ خیلی خیلی مهم آقای عباس منش رو در مورد سیتم الهی گوش دادم,واقعا نگاهم عوض شد و دیگه تصمیم گرفتم با خودم صادق تر باشم و فهمیدم اگه خودمم بکشم,باز خدا حالمو تغییر نمیده تا اینکه خودم بخوام تغییر کنم.طبق آیه ی شریفه ی 11 سوره ی الرعد.

    (…ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم…).

    گاهی اوقات هم لازم و خوبه تا خدا بندشو دیرتر ببخشه تا اون بنده بیشتر خودشو و آثار گناهشو بشناسه و سعی کنه تکرار نکنه,چون اگه با هر خطا زود بخشیده شویم,طعم استغفار و پاکی رو نمیچشیم و گناه رو عادی میدیدیم.

    پس نظر کلی من در پاسخ به این سوال اینه که احساس ندامت یک جنبه ی مثبت است اما ماندن در احساسات منفی ناپسنده.(طبق کلیپ حزن در قرآن).

    اگر خطایی مرتکب شدیم و آثار منفی چه فردی و چه اجتماعی داشت,حالمون خوب نمیشه تا واقعا خودمون بخواهیم اوضاع رو تغییر بدیم.با امیدواری به خدا و بخشش,توبه,استغفار,طلب حلالیت,انجام کار خیر,و تصمیم به عدم تکرار آن خطا و منتظر نباشیم همینجوری و به مرور حالمون خوب شه,چرا که با سیستم قدرتمند و دقیق الله مواجهیم و در جهانی هستیم که همانند آینه عمل میکند.

    انتخاب با خودمونه.

    همگی موفق شوید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    Shirazi گفته:
    مدت عضویت: 3891 روز

    به نام خدای مهربان

    احساس گناه یعنی احساس پشیمانی از کارهایی که در گذشته انجام داده ایم. احساس گناه یک نوع احساس ناخوشایند هست که باعث بوجود امدن احساسات ناخوشایند دیگری می شود مثل اضطراب افسردگی نگرانی غمگینی. به این دلیل ما بعد از انجام کاری اشتباه احساس گناه می کنیم چون چیزی به نام وجدان و نفس لوامه در وجود ماست. احساس گناه کمیت و کیفیتش در افراد متفاوت است. حتی به نظر من در یک فرد در دوره های مختلف هم متفاوت است. من خودم تجربه کردم. به نظرم ما همیشه احساس گناه نمی کنیم. در واقع به نظر می رسه یک سیکل سینوسی یا چیزی شبیه این وجود داره. برای خودم پیش امده که در دوره هایی شدیدا احساس گناه داشته ام نسبت به عملی خاص و بد که در گذشته انجام داده ام و در برخی دوره ها نه تنها احساس گناه نداشته ام بلکه حتی فراموش هم می کرده ام. اما باز یک دوره ای دوباره احساس گناه با شدت و حدت متفاوت کمتر یا بیشتر به سراغم می امد. به نظرم مهم نیست که فرد به خاطر چه کاری احساس گناه میکنه در واقع مهم نیست که شدت و درجه کار اشتباه چقدر بوده مهم شدت و درجه احساس گناهیست که فرد تجربه میکنه. بعضی به خاطر اشتباه کوچکی شدیدا احساس گناه میکنند و برخی به خاطر اشتباه بزرگی احساس گناه کمتری میکنه. احساس گناه در حد کم خیلی هم بد نیست. در واقع تا یه اندازه ای لازمه چرا که اگه نبود مدام در حال انجام کار بد بودیم. حداقل باعث میشه احساس پشیمانی کنیم و راه درست رو بریم. اما اون احساس گناهی که شدیدا ما رو رنج میده و در روح و جسم ما تاثیر منفی میگذارد بسیار مخرب است و باید درمانش کرد. به نظرم کسیکه احساس گناه شدید و مخرب داره میتونه به دلایل زیر باشه:

    – از خدا و بخشش خدا نومید شده. اعتماد به خدا نداره

    -از بخشش خودش عاجز است.

    -مدام به گذشته و کارهایش فکر میکند.

    -مدام درباره خودش قضاوت میکنه.

    -مدام احساسات ناخوشایند نگرانی اضطراب افسردگی ناشی از احساس گناه رو تجربه میکنه.

    – یه عامل بیرونی اون احساس گناه رو تقویت میکنه مثل سرکوفت و سرزنش والدین

    -به قضاوت و نظر مردم درباره خودش خیلی اهمیت میده

    – نمیتونه دیگران رو ببخشه

    -تفکر هیچ یا همه چیز داره. سفید یا سیاه. به خاکستری اعتقاد نداره

    * اما راه حلها که من خودم بعضی هاشو تجربه کردم:

    — خدا شناسی بیشتر و اعتماد و اعتقاد به کرم و بخشش خداوند

    –توبه واقعی و سعی در انجام کارهای نیک و دوری از اعمال ناپسند

    — پاداش دادن به خودش در قبال انجام کارهای نیک و انجام ندادن کار ناپسند

    –نماز خواندن-قرآن و دعا خواندن-استغفار

    –تلقین و جایگزین افکار مثبت به جای افکار قدیمی ( هر روز و هر شب عبارات تلقینی مثل : خداوند مهربان و بخشنده است. گناهان را میبخشد. خداوند توبه کنند گان را دوست دارد. من ادم ارزشمندی هستم. من تجربه های زیادی دارم و درس های خوبی یادگرفته ام که راهنمای من در زندگی هستند. من سزاوار شادی و خوشحالی هستم….)

    –پذیرفتن اینکه همه آدمها اشتباه میکنند و انسان جایز الخطاست.

    –خودمان و دیگران را ببخشیم و دعای خیر کنیم.

    –قبول این واقعیت که ما قادر نیستیم زمان را تغییر دهیم. ما نمیتوانیم به گذشته برگردیم . پس نباید زندگی فعلی و اینده را صرف افسوس و غصه خوردن بگذرانیم.

    این موارد رو من خودم در دوره ای که بسیار افسرده بودم و تحت درمان بودم تجربه کردم:

    = افکارمان را روی کاغذ بیاوریم.

    =لیستی از گناهان و اشتباهاتمان را بنویسیم. و بعد جلوی هر کدام بنویسیم که من برای جبران چه کاری میتوانم انجام بدهم.

    = چیزهایی که در وجودمان است و ما دوستش داریم و ارزشها و برنامه ها و آرزوهایمان را لیست کنیم و جلوی هر کدام کارهایی که میتوانیم انجام دهیم تا انها را تقویت کنیم را بنویسیم. و انقدر این کارها رو انجام بدیم تا عادتمان شود.

    البته اگر فردی احساس اضطراب و افسردگی بسیار شدید رو تجربه میکنه در حدیکه دچار سکون شده و در وضعیت موجود و غم و ناراحتی و خشم نسبت خودش و دیگران گرفتار امده و حالات بدی داره حتما باید به روانپزشک و روانکاو مراجعه کنه تا یه کم حالش بهتر بشه و در کنار موارد بالا به بهبودی کامل برسه ان شاء الله.

    در ضمن فرد باید بپذیره که به خاطر انجام دادن کاری غلط، بد، اشتباه به آدم بدی تبدیل نمیشه باید بپذیره که رفتارش بد بوده نه خودش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    حسین اکبری گفته:
    مدت عضویت: 4007 روز

    ضمن عرض سلام و خسته نباشید

    احساس گناه راجع به انجام یک گناه بزرگ ، واکنشی عادی ازطرف ندای پاک درون شما است ، پس شخص گناهکار باید بدونه که این حسی که داره نشان از پاکی درون او میده ، همین که ما به اشتباه کارمون پی ببریم و از اون درس بگیریم تا دوباره این خطا رو تکرار نکنیم ، خودش یک توبه به حساب میاد ، ما نباید زمان ارزشمند پیش رومون رو بخاطر خطاهای زمان بر گذشته از دست بدیم ، به شمایی که فکر میکنید گناه بزرگی کردید و میخواین از اون و از احساسش خلاصی پیدا کنید ، شما باید بپذیرید که راه درست هنوز وجود داره ، شما باید بپذیرید که پروردگار توبه پذیره ، و من به شما اطمینان میدم که اگر توبه کنید و به سراغ موفقیت های پیش روی زندگیتون برید ، نه تنها گناهانتون بخشیده میشن ، بلکه ثواب های بسیار ارزشمندی رو هم پاداش میگیرید .

    قتل زمان ، ساکن بودن و غرق شدن در مرداب احساسات گناه ، چیزی جز پوچی و تهی را برای شما به ارمغان نمیاره

    اما روش هایی رو بهتون توضیح میدم که بتونید از شرش خلاص شید ( پس از پذیرفتن نکته ای که در بالا گفتم ) :

    1- دیگه فکر اون گناه رو نکنید ، سعی نکنید اون رو بیاد بیارید و یا با کسی به اشتراکش بزارید کماکان که خدا هم فاش کردن گناهان رو به غیر خودش نهی میکند ، علت این امر اونه که اونها راجع به گناه شما هی صحبت میکنن ، این به این معناست که سیگنال های منفی اونها دوباره شما رو میگیره و شما رو درگیر خودش میکنه ،،،

    2- سعی کنید مدتی خودتون رو با انجام کارهای جدید ، ثواب دار، مثبت و خوب درگیر کنید ، اینطوری مغز شما از گناه شما تمرکز خودش رو روی کار های جدید میزاره ، به یک خانه سالمندان برید ، به کمک چند نابینا برید و …

    3- ورزش رو فراموش نکنید ، بخصوص ورزش دو و تنفس صحیح : هورمون های ضد افسردگی ، در هنگام ورزش ترشح میشوند و شما رو از تهدید های خودکشی و یا مصرف روانگردان حفظ میکنند

    اکسیژن فراوانی که در تنفس به خون شما میرسد ، محدوده ی قدرت مغز شما را زیاد کرده و شما را در تصمیم های عاقلانه و دوری از افسردگی یاری میکند

    4- تغییراتی را در زندگی خود بدهید ، رنگ های روشن و لباس و زندگی رنگارنگ را به خانه خود بیاورید ،، با استفاده از تنوع بخشی در زندگی خود ، مغز خود را درگیر کنید تا قبول کند که باید تغییر کند

    5- به هیچ وجه خودتان را تنها نگذارید ، در این دوره از زندگیتان باید حتما بیشتر با دوستانتان باشید ، بخصوص با دوستانی که تفاهم بیشتری در عقاید و زمینه های زندگی دارید

    6- گیاهان دارویی آرام بخش را فراموش نکنید » عرق های اسطوخودوس ، گل گاوزبان ، کاسنی ، بادرنجبویه ، گل محمدی ، بید مشک و .. را فراموش نکنید ، روزانه از آنها استفاده کنید

    7- پوست موز : چیزی که من خودم شخصا امتحانش کردم و اثبات علمی داره ، قسمت سفید داخلی پوست موز رو حتما بخورید ، علت تلخیش هم ضد افسردگی بودنش هست ، سورنین موجود در پوست موز حسابی شما رو از گناه و احساس افسردگی دور میکند

    یادتون نره که مردم کارنامه ی نهایی شما رو میبنند ، معدل کل شما حرفی از گناهانتوون نخواهد زد ، پس بیاید بجای تجدید در آزمون های زندگی ، ، نمره ای قابل قبول کسب کنیم ،،، 20 اگر نشدیم ، 18 بشیم

    با تشکر – حسین اکبری – یک عاشق موفقیت و روانشناسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    اردلان غفاریان گفته:
    مدت عضویت: 3821 روز

    از اونجایی که هر آنچه را محکوم کنی از دست میدی باید احساس گناه رو بزاری کنار و شکر گذاری رو جایگزینش کنی.

    متشکرم پلی است بین جایی که الان هستی تا مکان زندگی رؤیاییت.

    پس به داشته هایت توجه کن به جای احساس گناه و نداشته هایت.

    از اینکه زنده هستی،از اینکه دست و پایت سالم است و میتونی راه بری و به طور کلی بابت تمام داشته هات شکر گذاری کن تا در مسیر زیبای جهان قرار بگیری و با قدرت بری به سمت اهدافت و گذشته بد و ناراحت کننده ات رو بپوشونی

    این جملات را به یاد بیاور

    – این نیز بگذرد

    – همیشه راهی وجود دارد

    – فقط غیر ممکن غیر ممکن است

    – چیزی که تورو نکشه قویترت میکنه

    – حالا که اون خطا رو کردی و نمردی و هنوز زنده ای،اون درد و احساس گناه باعث شده که قوی تر بشوی پس از این موضوع به نفع خودت استفاده کن و با قدرت برو جلو برای جبران گناهات تلاش کن.

    – چرخ بر هم بزن ار غیر مرادت گردد.

    – گذشته آدم هیچ ربطی به آینده آدم نداره،میتونی با انرژی و با قدرت زیاد برای جبران گذشته ات تلاش کنی و تمام گناهاتو بپوشونی

    – یک قطره آب کثیف توی یک اقیانوس،نمیتونه اقیانوس و کثیف کنه،اگر حتی یک قتل انجام دادی،میتونی برای جبرانش به ده ها یا صدها نفر زندگی دوباره ببخشی و کمکشون کنی برای زنده بودن میتونی زندگیتو مثل اقیانوس سرشار از نعمت و پاکی و خوبی و موفقیت بکنی که گذشته ات مثل یک قطره آب کثیف در برابر اون همه نعمت و خوشبختی و پاکی اقیانوس زندگیت باشه.

    – اگر دزدی کردی میتونی تصمیم بگیری و دینی که داری رو ادا کنی،برای جبران دزدیت میتونی در بیزینس خودت با سود رسوندن و نون رسوندنت به کارمندات و یا کار آفرین شدنت به اقتصاد کشورت کمک کنی،در این حالت باز هم دزدی گذشته ات مانند یک قطره آب کثیف در اقیانوس هست.

    – در کل خداوند قفلی رو بدون کلیدش خلق نکرده،هیچ انتها و پایانی وجود نداره،و از هر حالت و جایی میشود تغییر کرد،فقط با یک تصمیم درست و قدرتمند،میشه دنیا رو عوض کرد.

    – تنها راه برای رهایی از احساس گناه،یک تصمیم قدرتمند و قاطع برای یک تغییر است

    آری به گونه ای دیگر هم میتوان زیست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    نازیلا امیری گفته:
    مدت عضویت: 3790 روز

    اولین و مهم ترین کاری که باید بکند،بخشیدن خود درونی اوست و کنار گذاشتن سرزنش خود و تحقیر خود در برابر خود اوست .

    با خود آشتی کند و کودک درون خود را به آغوش بکشد و او را دوست داشته باشد کودک درون خود را هر روز نوزاش کند تا باز ارتباط پاکی بین خودش و کودک درونش شکل بگیرد و خود را عاشقانه دوست بدارد و بار دیگر با منبع انرژی هستی ارتباط برقرار کند تا روز به روز بهترو بهتر شود و پاکی خود را همان گونه که میخواهد زندگی کند، بوجود آورد باز متولد شود و از نوع زندگی خود را شروع کند و از گناه بزرگی که مرتکب شده میتواند پله ای بسازد برای خود را بیشتر شناختن و بهتر زندگی کردن

    در هر سن و سالی و هر شرایطی و هر گناهی که باشد انسان میتواند به خود بازگردد و فرصت پاک زیستن را به خود بدهد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمد سوری گفته:
    مدت عضویت: 3972 روز

    به نام خدای مهربانی که همه چیز را از آینده و گذشته می‌داند. سلام خدا بر تک تک انسانهای روی زمین مخصوصا شما عزیزان که علاقه مند تحولید. انشاءالله همه ی انسانهای کره زمین زندگی خوب و با صفایی داشته باشند و به راه راست و مستقیم قدم بردارند چرا که خدا در این حال خوشحال میشه البته خداوند اختیار به انسانها داده و اونا رو برای پیدا کردن راه مستقیم مجبور نکرده ولی ما دعا می کنیم و از خدای مهربون اینو میخواهیم و طلب میکنیم که انسانها این فرصت رو پیدا کنن و از اون برای پیدا کردن مسیر مستقیم که رضایت خدا در اون هست استفاده کنن.طبیعتا انسان به دلیل اختیاری که داره ممکنه اشتباه کنه، برای همین افسوس میخوره و به نوعی احساس گناه میکنه که چرا اشتباه کرده و کوتاهی کرده و این طبیعیه، حالا انسان باید فکر کنه که آیا با احساس گناه داشتن ودائم اونو تو ذهنش مجسم کردن آیا کار درست خواهد شد یا خیر؟آیا می‌تواند زمان را به عقب برگرداند؟آیا می‌تواند گذشته را با احساس گناه جبران کند؟خیر قطعا با ناراحتی کردن نمی‌تواند کاری را درست کند. اما مگر میشه خداوندی که اینقدر بنده اش را دوست داشته و به او اجازه حیات داده است او را رها کند و قوانینی برای جبران خطاها و گذشته ما وضع نکند، اگر ما به قوانین آفرینش پایبند باشیم و سعی کنیم در جهت اونا حرکت کنیم قطعا راهی برای از بین بردن احساس گناه خواهیم داشت.میتونیم احساس گناه را به عنوان یه تجربه یا علامتی برای انجام دادن کاری که در آینده باید انجام بدیم ببینیم نه اینکه غصه بخوریم.بذارید مثالی ملموس بزنیم آیا کالاهایی که توسط انسانها در 60 سال پیش تولید میشد با کیفیت الان یکی است؟آیا اگر بشر حرکت علمی خود را متوقف میکرد و می نشست غصه میخورد که چرا کالاهای تولیدی ما اینقدر خطا داشته و باعث حوادث مختلفی شده الان میتونستیم این تفاوت رو حس کنیم؟بشر سعی کرد خطاهای خودشو تابلویی برای راهنمایی مسیر حرکت بدونه تا دیگه اونارو تکرار نکنه، نه اینکه تو مسیر متوقف بشه و حرکت نکنه. مطمئنا اگر انسان در چارچوب قوانین الهی حرکت کنه و سعی کنه از احساس گناهاش به عنوان محرکی برای حرکت و جلوگیری از تکرا اونا در زندگیش استفاده کنه، دیگه جای ناراحتی نیست بلکه باید دائم خداروشکر کنه و بیشتر این ذات مقدس و بی نهایت رو بشناسه و به آرامش روز افزون برسه.

    گاهی اوقات به این فکر میکنم چقدر خدای مهربونی داریم، سرنوشت ما رو به دست خودمون داده و راه رو نشون داده و قوانین رو مشخص کرده، یکی از اون قوانین نازنین اینه که گفته هر حالی داشتی به سمت ما بیا و هیچ گاه دست رد به سینه بندش نزده، چه نازنین خدایی که در این دنیا به هیچ عنوان محدودیتی برای پناه بردن به او تعیین نکرده و همیشه و همه جا میشه بهش مراجعه کرد.

    به خدای یکتا می سپارمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محمد فروتن گفته:
    مدت عضویت: 3791 روز

    خطا و گناه کردن توی زندگی هر کسی اتفاق میفته و تنها معصومین از این قائله مستثنی بودند. داشتن احساس گناه برای ترک کردن گناه لازمه، اما از حد که بگذره احساس گناه میشه عذاب دائمی که حتی توی خنده های انسانم یادش نیش میزنه بهمون. خوبه برای یکبار راست و پوست کنده بشینیم و قضیه رو با خودمون حل کنیم. اینکه بخوایم از قضیه فرار کنیم و تا اونجا که میشه بهش فکر نکیم مثل این میمونه که یه کیسه زباله رو به جای کنار گذاشتن دائم با خودمون حملش کنیم و از بوی بدش تمام زندگیمون تاثیر میگیره. بخشندگی خداوند و توبه پذیر بودنش رو با یاد بیاریم و برای یکبار هم که شده بشینیم و سنگامونو در مورد این قضیه با خودمون وا بکنیم و از خدا طلب بخشش کرده و استارت یه زندگی جدید رو بزنیم. تولد ما یکبار نیست، ممکنه در طول یکسال چندین بار متولد بشیم، لحظات تولد ما همین بخشش خود و شروع دوباره به سمت اهداف بلند مدتمونه. زندگی کردن مثله مسافرت رفتنه و به مقصد رسیدن در مسیر هم مثله به هدف رسیدن تو زندگیه، ما تو راه ممکنه گاهی خسته بشیم بزنیم کنار دست و صورتی بشوریم یا آبی چیزی بخوریم و گاهی هم ممکنه پنچر بشیم و یا ماشینمون خراب بشه. خطا کردن تو زندگی هم مثله خراب شدن ماشین یا پنجر شدن تو راه یه امر طبیعیه پس سخت نگیریم و به جای فرار از قضیه یکبار مسئله رو ریشه ای حل کنیم و به ادامه ی بقیه مسیر فکر کنیم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: