«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 105
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
چه ایده ای برای کسی که به خاطر خطای بسیار بزرگی دچار احساس گناه شده است دارید تا دیگر احساس گناه نداشته باشد؟
سلام بر همه ی انسانهای موفق و دوست داشتنی سایت :
این سوال همانند احساسی است که من دقیقا پارسال اواخر اردیبهشت ماه من است و کارهایی را انجام دادم و به لطف خدا حالم عالی شد و کلیه کارهایی که انجام دادم در یک کلمه خلاصه شد و ان هم ” بخشش” بود. اگر بخشش را آغاز کنید زندگیتان عالی میشود و اگر ما نتوانیم ببخشیم فرصت زندگی را از خودمان میگیریم. گاهی ما نمیتوانیم ببخشیم چون خودمان را مهم میدانیم ولی مهم بودن ما چیزی را کم نمیکند و کسی که نمیبخشد برای خودش ارزش قایل نیست.
گام اول ) در ذهن خود بخشش را اغاز کنیم و خودمان را ببخشیم
گام دوم ) بخشش را در عمل هم نشان دهیم
از خودمان بپرسیم با نبخشیدن چی به دست میاریم و با بخشیدن چی به دست میاریم؟
ما در ابتدای هر سوره میخوانیم که ک به نام خداوند بخشنده مهربان
پس با بخشیدن هر انچه اتفاق افتاده زندگی و حالمان را عالی کنیم
بخشش واقعی بیرون ریختن تمامی کدورت ها و فراموش کردن است
شاد و موفق در همه لحظات زندگی باشید
محمدرضا عابدی
با سلام به تمام به استاد گرامی وهمراهان گروه تحقیقاتی استاد عباسمنش
چه ایده ای برای کسی که به خاطر خطای بسیار بزرگی دچار احساس گناه شده است دارید تا دیگر احساس گناه نداشته باشد؟
اگه به سوال خوب توجه کنیم میتونیم جواب سوال رو از توی خودش پیدا کنیم
فردی دچار احساس گناه شده ما چه ایده ای برای رهایی از این احساس براش داریم ؟
بیایید ببینیم این احساس گناه چیه و چطوری بوجود میاد تا بدونیم باید چطوری برطرفش کنیم
اگه اول این واقعیت رو بپذیریم که ما برای احساسات کسی کاری نمیتونیم بکنیم کار راحتتر میشه چون بعضی اوقات انقدر تحت تاثیر قرار میگیریم که خودمون دست بکار میشیم برای اینکه احساس اون شخص رو خوب کنیم ,کسی تا خودش نخواد نمیشه ,ما نمیتونیم کسی رو تغییر بدیم کلا یعنی نمیتونیم احساسات کسی رو تغییر بدیم غیر از خودمون و این چطوری اتفاق میفته ؟وقتی که به ی خودشناسی برسیم با احساساتمون آشنا بشویم
میبینیم وقتی ما احساس خشم میکنیم کارها ی میکنیم که اصولا بعد هم پشیمون میشیم و میبینیم که بارها این کارو تکرار میکنیم ,چرا عصبانی میشیم ؟ چون در ذهن ما ی سری تعریف هایی برای رفتار ها شده بنا به محیطی که در اون رشد کردیم وبزرگ شدیم و اگه توجه کرده باشید میبینید ی کاری ممکنه از نظر دوستمون واقعا بد باشه وانجامش نابخشودنی ولی از نظر ما نه چیز مهمی نیست وبر عکس.
تمام کارهایی که ی روزی انجام دادیم برای این بوده که اون موقع طبق آگاهیهای روزمون فکر میکردیم اون کار واقعا درسترین کاره واین ی روال طبیعی برای روند رشد وتکامل انسانهاست وهمه آدما تو زندگیشون این اتفاقات رو تجربه میکنن وامروز اون کار تجربه زندگی ماشده اگه خوب بوده بازم ازش استفاده کنیم اگه نه مهمترین چیز اینه که دیگه اونکارو انجام ندیم.
اگه کاری کردیم که نتیجه خوشایندی نداشت و خودمون رو بابت اون کار هی سرزنش کردیم این باعث بوجود اومدن احساس گناه میشه احساس گناه باعث میشه اون کار بازم تکرار بشه
راههای رهایی از احساس گناه و در واقع شروع مسیر خودشناسی
1-مروری داشته باشیم گذرا به کارهایی که کردیم و نتیجه ایده ال نگرفتیم برای پیدا کردن راه درست انجام اون کارها وکارهایی که کردیم وخوب بود و فراموش کردیم
2-باورهای نادرست رو اصلاح کنیم
3-تصمیم قاطع گرفتن برای تغییر خودمون وباور های جدید وقدرتمند نسبت به خدا داشته باشیم
4-دست از مقصر کردن آدمای اطرافمون برای توجیه شکست هایمان برداریم
5-قبول اینکه همه آدما همیشه همه کارها رو درست انجام نمیدند مهم استفاده درست از نتیجه اون کاره که این باعث میشه تا بتونیم خودمون رو ببخشیم که مهمترین گام در رهایی از احساس گناه و پیشرفت ماست
6-آگاهانه انجام دادن کارها از طریق آموزش,مشورت با اهل فن در هر کاری,استفاده از تجربیات آدمای موفق
7-در خواست بخشش حضوری از افرادی که بیشترین آسیب رو به آنهازده که اصولا خانواده ودوستان هستند به هر شکلی که مناسب حال اون شخصه نه همه رو به یک شکل یکی با هدیه یکی با صحبت کردن و….,لطفی به کسی نمیکنید تمام این کارها به خود ما کمک میکنه از احساس گناه رها بشیم و
8-اجازه بدیم اطرافیان به مرور ما رو باور کنندتا توی مسیرخودشناسی دلسرد نشویم
9- با تغییر زاویه دید , از اتفاق هر چند بظاهر بدبجای سرزنش خودت بهترین استفاده رو ببری
10-با حل کردن مسائل حل نشده زندگیت چیزهایی که همیشه ازشون فرار کردی از همه ای احساسات بد رها میشی
با عرض سلام وخسته نباشید
دوست عزیز بسیارعالی وواضح توضیح دادید.می خواستم بپرسم تجربه شخصی خودتونه یا از روانشناسی سررشته دارید؟لطفا اگرکتاب یا منبعی ازمهمترین راههای تقویت اعتماد به نفس میشناسید بهم معرفی کنید.
لطفا لینک نزارید چون نشون نمیده. باتشکرفراوان
سلام دوست عزیز ,بله من از تجربیات خودم نوشتم اما در رابطه با اعتماد بنفس اگر پکیج قبلی اعتماد بنفس استاد رو دارید استفاده کنید عالیه اگه نه میتونید از همین اعتماد بنفس آنلاین استفاده کنید,موفق باشید.
با سلام
گزندگی احساس گناه باعث میشه که خیلی ها برای رهایی از اون , اونو ندیده بگیرن و دقیقا همین کار رو سخت تر میکنه مثل پرونده بازی که به خاطر مشکل بودن به حال خودش رها میشه و گذر زمان رسیدگی به این پرونده رو سخت تر و سخت تر میکنه مثل بیماری مزمنی که معالجه ش وقت و هزینه زیادی میبره. مهم تر اینکه گذر زمان چراغ انگیزه رو برای رسیدگی به این بخش تاریک کم سو میکنه
اولین قدم برای از بین بردن احساس گناه روبرو شدن با اونه البته به شکلی دوستانه چون حس مقابله (توجیه و انکارو مقصر دونستن دیگران و ….)باعث تجدید این احساس میشه اما روبرو شدن دوستانه یعنی دیدن حقیقت گناه که به نظر من که خودم شخصا تجربه موفقی تو این زمینه دارم دیدن حقیقت گناه یعنی الف) شفاف کردن علت ارتکاب (مثلا اینکه تو چه حالت روحی بودم یا ندونستن چه چیزی باعث این شد یا …) تو این مرحله به هیچ وجه نباید علتی بیرون از خود پیدا کنیم.
(دقیقا نمیتونم چرایی این قسمت رو تو ضیح بدم ولی در عمل کاملا اثر مثبت خودش رو نشون میده واین قدم چیزی ورای اعتراف به گناهه که البته اون رو هم در برمیگیره)
ب) مشخص کردن تمام ضرر و زیان ناشی از گناه و سعی در رفع اونها تا حد امکان و اون بخش که به دست ما قابل جبران نیست به قدم بعدی برمیگرده
دومین قدم اینه که این مفهوم رو مرتب در ذهن مرور کنیم که جهان هستی نامحدوده و این پهنه بیکران سر شار از احتمالات بی حد و حصریه که میتونن به خواست خدا اثرات منفی گناه رو خنثی کنند و ما اساسا توانایی سد کردن خیر و صلاح دیگران رو نداریم
طبق ایات قرآن رحمت خداوند همه چیز رو فرا گرفته و این یعنی اینکه گناه هر چقدر هم بزرگ باشه رحمت خدا از اون بزرگتره و میتونه اون رو در خودش حل کنه
من تا به حال نشده این مراحلو طی کنم و نه تنها از احساس گناه رهایی پیدا کنم بلکه شاهد معجزات ناشی از اون در زندگی نباشم و فکر میکنم خدا هم خیلی بیشتر از ما میخواد که ما از این حس شیطانی رها بشیم تا بتونیم راهمون رو در این جهان هستی ادامه بدیم
با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر
اول میخوام بگم احساس گناه چیست ما زمانی گناهی را مرتکب میشیم که ظلمی بکنیم این ظلم میتواند به خود و یا دیگران باشد هر انسانی میخواهیم باشیم خیلی خوب یا خیلی بد وقتی ظلمی میکنیم هر چقدر خوبتر باشیم در مورد ظلمی که میکنیم لطیف تر و حساس تر هستیم و هر چقدر م بد باشیم باز در مراتب ظلمای بزرگتر این احساس در ما بوجود میاید میخوام بگم احساس گناه یه چیز نسبی است در انسانها بر اساس فطرت و ذات آنها اما به هر حال هر انسانی در هر مقطعی این بار و به دوش میکشه و علتش اینه که ما آگاه نیستیم برای اینکه این بار سنگین رو زمین بذاریم بایستی بتونیم یه خط بزرگ بکشیم بر روی گذشته مون باید بتونیم در لحظه زندگی کنیم گذشته یعنی تمام خاطرات و احساس های بدی که تا همین الان جمع کردیم توی یه کوله پشتی و داریم با خودمون میکشیم و خبر نداریم که چه انرژی ذهنی داریم صرف میکنیم واسه کارهایی که کردیم و دیگه نمیتونیم برگردیم اصلاحش کردیم ما در این مرحله فقط باید نگاهمون و تغییر دهیم و درس بگیریم از کارهای بدی که سر خودمون یا دیگران آوردیم به نظر من بدترین احساس که در ما میتونه وجو داشته باشه احساس گناه هست ما باید یاد بگیرم که بتونیم خودمون و ببخشیم و به این بینشش کلی برسیم که فقط با بخشش هست که میتونیم یه جا این کوله ای سنگین را بر روی زمین گذاشته و دوباره تهی بشیم از همه افکار منفی و از صفر و از همین لحظه شروع کنیم و بتونیم ذهنمون را که همه چی از آن نشات میگیره کنترل کنیم و اجازه ندیم ما رو به هر سمت و سویی بکشه اجازه نده
ما میتونیم زندگی سرشار از شادی رو تجربه کنیم اگر و اگر بتوانیم در لحظه زندگی کنیم و قدرت بخشیدن خود و دیگران را در خودمان تقویت کنیم
من یه روزی یک اشتباهی کردم و یکی از عزیزانم را به شدت ناراحت کردم تا دو روز فکرم مشغول بود به هیچی نمیتونستم فکر کنم خیلی حالم بد بود بعد از دور روز به خودم اومدم و دیدم من تمام این دوروز را دست داده فقط و فقط بخاطر اینکه داشتم در همه حال خودمو سرزنش میکردم من غالبا ادم شادی هستم و اجازه نمیدم اتفاقای بیرونی منو اذیت کنه یا قضاوت های دیگران ولی این موضوع باعث شده بود من داغون بشم بعد از دوروز به خودم گفتم اتفاقی که افتاده و من نمیتونم برگردم و درستش کنم باید در درجه اول یاد بگیرم که دیگه این اشتباه رو نکنم چون باعث آزار خودم میشه و این خودمم که طبق قانون بازتاب تقاص هر ظلمی که میکنم پس میدم و بعد خودمو بخشیدم و گفتم تو ،تو اون شرایط مرتکب اون اشتباه شدی پس باید خودت رو ببخشی و بخشیدم و بعد از اون شخص طلب بخشش کردم ولی به این که آیا اون منو میبخشه یا نه دیگه کاری نداشتم اون دیگه به اون شخص بستگی داشت و اگر نمیخواست ببخشه دیگه مشکل من نبود و باید اونم بعنوان یه انسان رو خودش کارمیکرد و خودش این بار نبخشیدن رو به دوش نمیگرفت فهمیدم ما انسانها باید در هر مرحله و در هرشرایطی کاری کنیم که فقط و فقط به یک احساس خوب درونی برسم ما در مورد خودمون مسئولیم
باید ارتقاء پیدا کنیم و این تجربه های با ما کمک میکنه به یک بینش و آگاهی درست برسیم.
امیدوارم بتونیم همیشه احساس خوب داشته باشیم تا با ایجاد احساس خوب انرژهای مثبت ساطع کنیم
بسمه تعالی.
چه دلگرمی ای بیشترازاین که آفریدگارجهانیان درکلام وحی وعده داده: لا تقنطوا من رحمة الله (ازرحمت خدا ناامیدنشوید) ودرجای دیگرمی فرماید: ان الله یحب التوابین (خداوندتوبه کاران
رادوست می دارد)
پس ارتکاب خطا، پایان کارنیست وپروردگارعالمیان راه بازگشت رابه مانشان داده است.
بعنوان مثالی درهمین رابطه، می توان به ابوذرغفاری صحابی بنام پیامبراشاره نمود. آنگونه که دکترشریعتی درکتاب “ابوذر” آورده: ابوذر یک عرب صحرا نشین بدوی بود که می گویند در
بیابان ها راهزنی می کرد.
ودرجای دیگری ازسرگذشت ابوذرمی خوانیم که روزی جبرئیل به صورت مردی همراه پیامبربودکه ابوذرازکنارآنان می گذرد. جبرئیل می گوید: این ابوذراست. پیامبرمی فرمید: اورامیشناسی جبرئیل؟ جبرئیل درپاسخ می گوید: به کسی که تورابه حق به پیامبری برانگیخته است سوگند، که اودرملکوت آسمانهااززمین مشهورتراست.
بدین ترتیب ملاحظه می کنیم که حتی یک راهزن نیزمی تواندپس ازتوبه ومتحول شدن، به درجه ای ازارزش ومنزلت درپیشگاه خدابرسدکه حتی دربین اهالی آسمان نیزشهره شود.
سلام
بنظرمن ما دونوع احساس گناه داریم:1احساس گناهی که، دراثر اشتباه درحق دیگران داریم 2احساس گناهی که دراثر اشتباه در مورد خودمان ایجاد شده است.
اگراحساس گناه مابخاطر دیگران است ،که میتوانیم همین امروز برویم و ازانها حلایت بطلبیم(ااگرهم شخص موردنظر درقید حیاط نباشد ،از وارثان ان شخص حلالیت بطلبیم و برای شخص مورد نظر دعاکنیم و ،از خدا برای وی امرزش بخواهیم.) وبعد دیگر احساس ارامش کنیم و باور کنیم که ان شخص مارا بخشیده است.
اگر بخاطر اشتباهی باشد که از خودمان سر زده ،باید یک برنامه بچینیم که اینکار رادیگر انجام ندهیم. ((مثلا یکی از بهترین روش ها برای ترک یک کار اشتباه استفاده از اهرم رنج ولذت است. به این صورت که بدی ها و عواقب ان اشتباهمان را یادداشت کرده و ،و منفعت هایی که ازترک ان کارمان را میبیریم نیز یادداشت کنیم وبه مدت 21روز هروز صبح که از خواب بیدار میشویم وهرشب قبل ازخواب مطالعه کنیم ))
وبعداز اینکه ما این برنامه ریزی راانجام دادیم دیگر به هیچ عنوان نباید به ان کار اشتباهمان فکر کنیم ودر مورد خودمان الفاظ بد به کار ببریم و احساس گناه کنیم.
یکی از راههای دیگر دور کردن احساس گناه ازخودمان اینست که:همواره جملات مثبت درمورد خودمان بکار ببریم و طی روز انها را بارها وبارها تکرار کنیم.
مثل اینکه من انسان فوق العاده ای هستم وخداوند مرا دوست دارد.یا اینکه:خدا از داشتن بنده ای مثل من به خود افتخار میکند.
با عرض سلام
دوستان عزیزم ، ابتدا باید بدونیم که احساس گناه آسیب به خود شخص وارد کرده است یا به دیگری؟؟
میخواهم اینگونه عرض کنم که احساس گناه به خاطر عملی در گذشته انجام شده است تنها باعث مکدر شدن روح متعالی انسان میشود و متاسفانه فرصت بازسازی و رشد شخصی را خواهد گرفت . برای این امر در صورتی که آسیب به شخصی وارد شده که منجر به احساس گناه شده است می توان با هدف انسان دوستانه و نوع دوستی آن را جبران نمود و موجباب رضایت را فراهم آورد. در صورتی که این احساس گناه در مورد خود فرد است در صدد اصلاح رفتار و بخشش خودتان برآیید. یعنی تا جایی که ممکن است هر آنچه که موجبات رضایت شخصی خودتان را برایتان فراهم میآورد را انجام دهید تا این اثر از ذهن و فکر شما محو گردد. متاسفانه احساس گناه تنها زاییده تفکرات اشتباه و پردازش غلط ذهن است که در صورتی که با آن به درستی رفتار نشود می تواند موجبات نابودی برای فرد را فراهم آورد.
یک شعر درمورد بخشش خدا
خیز، اى بنده محروم و گنهکار بیا
یک شب اى خفته غفلت زده بیدار بیا
بس شب و روز که در زیر لَحَد خواهى خفت
دَم غنیمت بشمار امشب و بیدار بیا
شب فیض است و در توبه و رحمت باز است
خیز، اى عبد پشیمان و خطاکار بیا
پرده شب که بود آیت ستّارى من
دور از دیده مردم، به شب تار بیا
این تویى، بنده آلوده و شرمنده من
این منم، خالق بخشنده ستّار بیا
مگشا دست نیازت به عطاى دگران
دل به من بسته و بگسسته ز اغیار بیا
فرصت از دست مده، مى گذرد این لحظات
منشین غافل و بى حاصل و بیکار بیا
با سلام
در مورد سوال مسابقه باید عرض کنم برای کمک ما ابتدا باید خودمون رو جای اون فرد قرار بدیم و ببینیم احساس گناه اون فرد به چه میزان باعث ناراحتیش شده و اینکه هرگز اون فرد رو به خاطر گناهش سرزنش و یا قضاوت نکنیم چون اینجور فقط احساس به گناه اون شخص رو افزایش دادیم و مطمینا هر کس به هنگام انجام کاری فکر میکند که بهترین کار را انجام می دهد .
مسلما هیچ کس بهتر از خود شخص نمیتواند خودش را به حالت عادی برگرداند پس باید تلاش کنیم خود طرف بتواند دلیل و انگیزه ای به ارتکاب به ان عمل زشت را ریشه یابی کند و ان را ریشه کن کن تا هم درمان باشد و هم پیشگیری و به نظرم بهترین مرجع برای کمک قران باشد ما باید حرفای قران و خدا را به طرف مقابل تذکر بدیم باید بگوییم که خدا خودش در قران از توبه حرف میزند پس امید داشته باشد به رحمت خدا بعضی اوقات اون گناه فقظ حق الله هست پس با استغفار از درگاه خدا و ایمان و انجام عمل صالح میتواند از بار گناه خودش کم کند ولی اگر گناه از نوع حق الناس باشد باید بتوانیم او را متوجه گناه بزرگش کنیم و توانایی رفع این گناه را در وی به وجود آوریم و حتی اگر احتمال به مجازات هم باشد ان را به طرف مقابل گوشزد کنیم که تحمل مدتی مجازات ان گناه بهتر از یه عمر عذاب وجدان و احساس گناه هست ما باید بتوانیم ذهن فرد را برای بیرون امدن از این گناه اماده کنیم و تلفیقی از علم روانشناسی و قران بهترین حالت ممکن میباشد مثلا از او بخواهیم که مدتی به خواندن نماز مشغول شود و به عبادت با خدا بچردازد یا مدتی را با دوستان یا اطرافیانی که در کنار ان ها احساس ارامش و خوشحالی دارد بپردازد یا ورزش کند روزانه چند صحفه ای قران بخواند اعتماد به نفس خودش را افزایش دهد افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کند به علاقه مندی های خودش پردازد و مهمترین کار به نظرم مراقبت اعمال است یعنی دوری از گناه و تلاش برای انجام واجبات اینا مواردی است که به نظرم به شخص مقابل میتوان گفت تا بتواند خودش را از لحاظ روحی و جسمی برگرداند و ذهن او را برای مقابله با مشکل اماده کند
سلام به همگی
راستیتش در مورد این سوال این جواب به نظر میرسه که اول بهتر بدونیم خدا رو با چه صفتی میشناسیم یا بهتر بگم خدارو با چه صفتی برامون تعریف کردند . خدایی که اگه گناه کنی سختترین عذاب رو برات نازل میکنه یا خدایی بسیار مهربان و بخشنده ؟
اصلا تعریفمون بهتره نسبت به خدا عوض کنیم واقعا خدا مهربان و بخشنده ولی اینطور نباشه که هر بار از روی عمد کاری بکنیم بعد بگیم خدا بخشنده
اما برای کسی که احساس گناه داره اول از همه باید خودشو ببخشه و فقط از گذشته تجربیاتشو ببینه و بعد اگه کسی رو ناراحت کرده یا اشتباهی کرده همین امروز بره و حلالیت بطلبه . اگه کسی اونو ناراحت کرده اون فردو با تمام وجود ببخشه
وباید مسولیت تمام اشتباهات گذشته رو با جون دل پذیرا باشه چرا که مسبب تمام این اتفاقات خودت بودی و فرض کنه که امروز دوباره متولد شده
کسی که احساس گناه داره باید به این درک برسه که هر احساس بدی که داره صددرصد از طرف شیطان و اگه احساس ارامش داره صددرصد از طرف خداست اصلا خدا خودش توی قران میگه که الا بذکرا… تطمئن قلوب
و اینو باید بدونه که زمانی که احساس خوبی داره به خدا نزدیکه و بالعکس زمانیکه حال خوبی نداری از خدا دور هستی
ویادت باشه خداوند خیلی بهت نزدیکه خیلی
هر شکستی که میخوری سریع نیای بشینی از خدا گله کنی چرا که اون بهتر از تو میدونه
فقط در مورد چیزهایی که میخای به خدا صحبت کن
و شکر گزار خدا باش که خدایی داری که تمام جهان برای تو میخاد
طوری به زندگیت شادی سلامتی ثروت بهت میده که واقعا نمیدونی چطوری شد
ومطمئن باشه که خداوند مهربان و بخشنده
خدا رو شکر