«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 122
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد توی این فایل سومتون که در مورد حق الناس صحبت کردین یه سوالی واسم پیش اومد… شما میگین تو قرآن وجود نداره خوب حالا نظرتون در مورد این چیه: قول از جناب قرائتی منبع###############
===============شروع================================== بزرگترین آیات قرآن درباره حقالناس است. برایتان بخوانم. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»ای مؤمنین! «إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ» (بقره/282) اگر به هم بدهکار هستید، اول بدهیتان را معین کنید، دو ماهه یا سه ماهه. «إِلى أَجَلٍ»، اَجَل یعنی زمان تعیین کنید. «أجَلٍ مُسَمًّى» نگو تا چند ماه دیگر، چند ماه نه، دو ماه، سه ماه، ده روز، پنج روز، پس در قراردادها: 1. زمان باشد. 2. زمانش معین باشد. 3. «فَاکْتُبُوهُ» بنویسید. مکتوب کنید، اسناد تجاری را مکتوب کنید. آقا سواد نیست. میگوید: بروید باسواد پیدا کنید. «وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ» اگر خودتان کاتب نیستید، بروید یک کاتب پیدا کنید. کاتب باید عادلانه بنویسد. «بِالْعَدْلِ» چیزی را به نفع کسی ننویسد. عادلانه بنویسد. «وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ» اگر به کاتب گفتیم بیا بنویس، ناز نکند. ممکن است بگوید: آقا من حوصلهام نمیرسد. بابا ایشان سواد ندارد میگوید: بنویس، ناز نکن. آقا وقت من صرف میشود، میگوید: به او میگوییم یک چیزی هم به تو بدهد. تو باید بنویسی، به آن آقا هم که وقتش را صرف کرده باید یک چیزی داد. بعد هم میگوید: خیلی هم پز نده که با سواد هستی. «عَلَّمَهُ اللَّهُ» خدا به تو سواد داده، شکرانه سواد تو این است که به دیگران یاد بدهی«کَما عَلَّمَهُ اللَّه». «فَلْیَکْتُبْ» دوباره میگوید: باید بنویسی. پس ببین سه بار. بنویس، سواد نداری کاتب پیدا کن، کاتب ناز نکند، تو حق کاتب را بده. کاتب هم نوشتنش را شکر خدا حساب کند. بگوید: خدایا به شکرانهای که من سواد دارم، از سوادم به نفع این استفاده میکنم. «وَ لْیُمْلِلِ» خوب کاتب چه بنویسد؟ بنده کاتب، دو نفر نزد من آمدند. میگویند: بنویس. طلبکار میگوید: بنویس دو میلیون! بدهکار میگوید: نه بنویس، یک و نهصد! بالاخره هرچه طلبکار میگوید بنویسم، یا هرچه بدهکار؟ میگوید: هرچه بدهکار میگوید. «وَ لْیُمْلِلِ الَّذی عَلَیْهِ الْحَقُّ» آن کسی که حق علیه اوست. یعنی بدهکار است. من که باید بدهم باید بگویم چقدر بنویس. تو که میخواهی بگیری که معلوم است. «وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ» آقای بدهکار گفتیم کاتب حرف تو را بنویسد، اما تو هم تقوا داشته باش، کمش نگذارید. «وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً» مال مردم را نخوری! گفتم: حق با تو است، گفتم: مرد در خانه حق حکومت دارد. اما حق تحکم نداری. فرق است بین حکومت و تحکم. حکومت یعنی تدبیر عاقلانه، تحکم یعنی زورگویی! چون من مرد هستم باید تو گوش بدهی. نه! خوب حالا اگر بدهکار سفیه بود و عقلش نمیرسد، «أَوْ لا یَسْتَطیعُ أَنْ یُمِلَّ» استطاعت املاء ندارد، یعنی لال است. بدهکار است، من باید بگویم بنویس. اما یا لال است یا تدبیر ندارد، یا خل است، میگوید: «فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ» ولی این بدهکار جلو بیاید، بگوید و کاتب بنویسد. نوشتیم، بس است؟ میگوید: نه!حق الناس است. «وَ اسْتَشْهِدُوا شَهیدَیْنِ» دو تا شاهد هم بگیرید. شاهدها هم باید مرد باشند. حالا اگر دو تا مرد گیر ما نیامد، یک مرد و دو تا زن، چرا دو تا زن و یک مرد؟ چون زن وجودش عاطفی است، وجودش اقتصادی نیست. شما به یک زن بگویی آهن کیلویی چند است نمیداند. ولی بگویی در عروسی چهل نفر خانم رفتند، هرکدام بولوزشان چه رنگ است؟ پیراهنشان چه رنگ است؟ دانه دانه حفظ کرده! یعنی یک سری چیزهای تجملاتی، آرایشی، عاطفی، محبتی را زنها از مردها قویتر هستند. یک سری چیزها مثل بزن و بکوب و جنگ و اقتصاد و در مسائل نظامی و اقتصادی مرد قوی است. در مسائل عاطفی و محبتی زن قوی است. اینجا چون مسأله اقتصادی است پای مرد جلو است. چرا دو تا؟ میگوید: «أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا» اگر یکی یادش رفت، این یکی یادش نرود. حالا اگر به شاهد گفتیم بیا شهادت بده. شاهد هم ناز نکند. همین که گفتیم. کاتب ناز نکند، شاهد هم ناز نکند. بیا شهادت بده! بگوید حالا این چیزی نیست، یک قلم است. میگوید: نه! ببین «صَغیراً أَوْ کَبیراً» چه یک خودکار، چه کشتی آهن در دریا. باید بنویسی، چون حقالناس است. کار نداریم، بزرگترین آیات قرآن راجع به حفظ حقوق است. این یک نکته. دوری از وکالت مجرم و ظالم نکته دوم: افرادی که وکیل میشوند، وکالت چون قسم دارند پیداست شغل مقدسی است. وکلاء روزی که آغاز کارشان است در یک جلسهای میآیند، همه بلند میشوند، مثل نمایندههای مجلس که قسم میخورند، قسم میخورند خیانت نکنند. وکیل اگر از اول میداند که حق با این نیست، نمیتواند بگوید: حق با تو نیست، اما 5 میلیون بده من درستش میکنم! اگر وکیل بداند طرفی که آمده میگوید: «تو وکیل من»، حق نمیگوید و میگوید با پول درست میکنم، آنچه وکیل میگیرد، درآمد حرام است. نسلش چه درمیآید، خدا میداند. چون با لقمه حرام زندگی میکند. مسأله سوم اینکه کتمان حق، حرام است. شما الان میدانید تمام یهودیها و مسیحیها گناهشان به گردن چهار تا آخوند است. آخوندهای مسیحی و آخوندهای یهودی تورات و انجیل را میخواندند، میدانستند پیغمبر اسلام همان کسی است که در تورات و انجیل نام و نشانش آمده است. اینها گفتند: نه این او نیست. حق را کتمان کردند، یهودیت ماند، مسیحیت هم ماند، چهار تا آخوند، چرا؟ برای اینکه گفتند: اگر ما بگوییم حق با او است، نان ما آجر میشود. دکتر باید بگوید: من مرض تو را نفهمیدم، پول را بگیر، فلان دکتر از من بهتر میفهمد، خوب پس ما چه کاره هستیم؟ اخیراً یک جایی بودیم، صد تا صد تا میآوردند در یک کلاس. گفتیم: بابا! شما که جا دارید، یک مرتبه پانصد تا بیاورید. رئیسش گفت: نان ما قطع میشود! ما گاهی وقتها لفتش میدهیم که نان بخوریم. گاهی فیلمسازها اگر شانه تخممرغ را در یخچال بگذارد، در را ببندد، خواهند گفت: سی ثانیه تولید کردی. این در یخچال را باز میکند تخممرغها را دانه دانه میچیند، یک خرده لفتش میدهد که بگوید چهار دقیقه تولید کردم تا چهار تا دویست هزار تومان بگیرد! یا گروه سیاسیون میروند یک صحبتی بکنند، حرفهایشان را ناقص میزنند تا یک خارج دیگر هم بروند. و الا میشد دفعه اول تمام شود و برود. ما چطور نان میخوریم! البته دود میشود. اینها زرنگی نیست. این زرنگها زندگیشان عاقبت ندارد. چون حدیث داریم رزق هرکسی با حلال اندازهگیری شده است. آنهایی که به حرام میپرند، خدا از حلال کمشان میگذارد. دانشجو، جوان، دختر، پسر، تو بنا است از حلال یک همسر خوبی گیرت بیاید، منتهی حالا میگویی: این دختر هم بد نیست، یک خرده او را ببینم. حالا یک بستنی با این بخوریم. یک خرده یک پارکی یک اس ام اسی به این بزنیم. یک دو ساعتی، چهار ساعتی با این پسر، با این دختر، تاب میخوری. شد؟ دو سال ازدواجت عقب میافتد. تا میروی ازدواج کنی عمه عروس مرد، عموی داماد مرد. چهل روز عقب بینداز. میروی درست کنی، بنایی داریم. میروی درست کنی، میبینی اوه… دو سه سال اینها لفتش دادند، اینها حدیث هست. میگوید: هرکس از حرام کام بگیرد، خدا سهم حلالش را کم میگذارد. امام جواد فرمود: کسانی که خمس بدهند، من ضامن هستم پولشان کم نشود. آنهایی که مثلاً صد میلیون دارند باید بیست میلیون خمس بدهد، دلشان نمیآید بدهند. امام کاظم(ع) فرمود: کسانی که در راه حق پول ندهند، خدا زندگیشان را طوری تاب میدهد که دو برابرش را در راه باطل بدهند. حادثه، تصادف، تلخی، مالش را میبرند، کش میروند، اوه… تمام رباهایی که بانکها میگیرند، یک مرتبه میبینی در یک ماجرا همه آتش گرفت. ما هنوز دینمان را باور نکردیم. یعنی با دین پخته نشدیم، بعضیها داغ شدیم، در حدی که بخشی از دین را عمل میکنیم. اما هنوز باور نکردهایم که رزق ما از حلال اندازهگیری شده، اگر فکر کردی دو تا باقلوا بخوری زرنگ هستی، زرنگ نیستی. دکتر میگوید قندتان بالا رفته، دیگر خانه خودت هم نباید قند بخوری. چرا؟ برای اینکه در آن مهمانی نگاه کردی کسی نیست، دو تا باقلوا خوردی. چون زرنگی کردی دو تا باقلوا خوردی، دکتر میگوید: قندتان بالا رفته خانه خودت هم دیگر قند نباید بخوری. ====================================پایان=============================
سلام دوست عزیز
بخاطر طرح سوال شما خوشحال شدم چون برای من هم سوال بود ولی ادامه متن شما رو خوندم خیلی قاطی پاتی بود اینا چیه نوشتی؟!!!!!!
در مورد حق الناس این چیزی که شما نوشتی مربوط به راهنمایی خدا در انجام معامله و رد و بدل قرض الحسنه است و ارتباطی به عذاب بخاطر حق الناس در آخرت نداره.
خیلی ممنون
خواستم راجع به ظلم و حق الناس صحبت کنم،دوستان متذکر شدند
سلام ممنون
برا من دیگه ایمیل نمیاد چرا.؟
برای اطلاع از کوچکترین تغییرات در سایت،می توانید عضو خبرنامه شوید
در اینصورت به محض ایجاد کوچکترین تغییر در سایت یا تولید محتوای جدید،بلافاصله به شما اطلاع داده می شود
برای عضویت در خبر نامه به صفحه اصلی سایت،انتهای صفحه مراجعه نمایید.
موفق و سلامت باشید.
با سلام
خدایی درسته که شما با این نگرش مثبت بیاین اطلاعاتی رو از همه دوستان بگیرید یه مقدمه ای در رابطه با اعتماد بنفس بگین بعد صحبت های اصلی رو در اموزش های انلاین و هزینه دار بگید . . .
ببینید این رابطه درسته یا نه لطفا دوستان نظر بدن :
اطلاعات دیگران و نظر سنجی و نظر دادن دوستان = صحبت های کوتاه و مختصر اقای عباس منش در رابطه با موضوع = و در نهایت این صحبت ها ختم میشه به اموزش انلاین , سمینار , و . . . که خود اینها هزینه هایی رو شامل میشه . . .
خدایی این لستفاده از مطالب و اطلاعات دیگران نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و رشد درامدی خودتون ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام آقای زمانی عزیز
بنده هم نظری مثل شما داشتم ولی چون چند ماهه خیلی زیاد با این سایت و آقای عباس منش در ارتباط هستم خدمت شما عرض میکنم که شروع همچین بحثی بسیار کار شجاعانه و قابل ستایشی هستش چرا که با باورهای همه ما تناقض داره و این کار شجاعانه ای هستش که بیای برخلاف آموزه های حتی دینی ما صحبت کنی و اگر کسی به فکر فقط منافع خودش باشه اصلا این کار رو نمیکنه و فقط با ایمان به درپناه حق تعالی بودن میشه همچین اقدامی کرد. برای تک تک ماها هم بسیاز با ارزش هستش که تو هر سنی که هستیم متوجه بشیم و یا حداقل تلنگری بر ما زده شود که شاید راه و فکرمان اشتباه است. ایشان که قصد عوض کردن دیدگاه من و شما رو نداره، داره تجربیات خودش رو منتقل میکنه و بستگی به ماها داره که بپذیریم یا نه.
در مورد مساله دوره آنلاین با هزینه هم خدمت شما عرض کنم.
در این سه جلسه فایل رایگان به نحو احسن مطلب اعتماد به نفس از لحاظ اهمیت این موضوع و مشکلاتی که میتونه به وجود بیاره و نحوه برطرف سازی اون بیان شده. حالا این دوره به شکل تکمیلی برای افرادی که واقعا دوست دارن با شیوه آقای عباس منش به حل این مشکل در درون خودشون بپردازن برگزار میشه و شاید کسانی باشند که خود بتوانند با این راهنمایی ها مشکل خودشون رو حل کنند و یا حتی مشکل نداشته باشند.
و شاید شما این گفته آقای عباس منش رو در فایلهای رایگان نشنیده باشی که میگن من قصد ندارم خودم رو وقف دیگران کنم.
انتظار نداشته باشید یک گروه منسجم با کاری طاقت فرسا فقط در جهت کار خیر و ثواب دور هم جمع بشن و به من و شما خدمت رسانی کنن.
مطمئن باشید تهیه و تنظیم همین سه جلسه هم کار زیادی رو در بر داشته که من به شخصه از همه افراد مرتبط با این دوره رایگاه تشکر و سپاسگزاری میکنم.
بنده خو ددر این دوره شرکت نکردم، گرچه دوست داشتم شرکت کنم ولی بیشتر علاقه دارم دوره قانون آفرینش رو ادامه بدم ولی مطمئنم راهنمایی ها و تمرینات بسیار جذاب و مفیدی رو از دست دادم.
امیدوارم همیشه موفق باشید
خیلی عالی بود جناب آقای عطارروشن!! بسیار لذت بردم و مطالبی که فرمودید را دقیقاً تأیید میکنم. بنده هم کاملاً با فرمایشات شما عزیز بزرگوار موافقم؛ امیدوارم دوستان خوبمان هم قبل از هر گونه اعلام نظر و انتقادی نسبت به جناب آقای استاد عباس منش و گروه تلاشگر و موفق ایشان، کمی بدون تعصبات ذهنی مسائل، موضوعات و سوالات مطروحه در سایت را تحلیل و بررسی نمایند و قبل از هر گونه پیشداوری عجولانه و تعصبی، آنها را خوب درک کرده و بفهمند و چندین کتاب و دیدگاه مختلف را در رابطه با آنها مطالعه و پیرامون آنها تحقیق نمایند (درست همانند کارهای تحقیقاتی که جناب آقای استاد عباس منش همیشه انجام میدهند و همواره نتایج عالی و فوق العاده ای از آنها میگیرند)
با آرزوی افکاری روشن و ذهنیاتی باز و انعطاف پذیر برای تمامی دوستان و یاران همراه در این سایت قدرتمند و شگفت انگیز . . .
در پناه حق، پیروز و موفق باشید.
سلام دوست عزیز
من هم با شما موافقم
سپاس از حضور سبز شما
با سلام خدمت تمامی کسانی که در این سایت فعالیت دارند.من به نظرم با استفاده از این تکنیک ها هر انسانی میتونه به حد نامحدودی عزت نفس خودشو بالا ببره ولی به شرطی که این جملات رو بزنه درست جایی که هر روز بیشترین دیدار رو باهاشون داره .
در مقابل آینه بایستید و از خودتان تعریف کنید
در حال زندگی کنید
دست دادن خود را محکمتر کنید
به موفقیتهای خود نگاهی بیندازید
به خودتان تبریک بگویید
نه گفتن را یاد بگیرید
فکر کنید که اعتماد به نفس بینظیری دارید
سرعت راه رفتن خود را بیشتر کنید
سر خود را بالا نگه دارید
با ترس خود روبهرو شوید
صحبت کنید
مغلوب نشوید
عذرتراشی نکنید
اجتماعی باشید
از طرد شدن نترسید
نگرش مثبت داشته باشید
توقعات خود را کاهش دهید
کارها را تمام کنید
مشکلات را زیاد بزرگ نکنید
مسئولیتی را بر عهده بگیرید
در انجام کارهایتان پافشاری کنید
از انسان های موفق کمک بخواهید
با تشکر از استاد عباس منش
با عرض سلام و ادب
استاد گرامی با سپاس از مطالب آموزنده شما. ای کاش همه ما در محدوده ای که تخصص داریم اظهار نظر کنیم. بحث درمورد قرآن نیاز به دانش بسیار زیادی دارد و دیدگاه شما نسبت به قرآن بسیار سطحی است. متأسفانه مطالب شما افراد بسیاری را منحرف می کند و طبق گفته های خودتان شما با طرح موضوعاتی که در آن تخصصی ندارید اول از همه به خودتان ظلم می کنید. یک مورد بسیار ساده این که بحث ظلم را مطرح کردید: در قرآن مواردی هست که خداوند می فرماید فلان کار را نکنید در حقیقت می خواهد بگوید حتی اینکار را هم نکنید چه رسد به موارد بالاتر. درست است که وقتی کسی در حق دیگران ظلم می کند اول از همه در حق خود ظلم کرده است ولی در حق دیگری نیز ظلم کرده است. حق الناس کاملاً حقیقت دارد و جای تعجب است که شما این مسأله را نمی دانید.
اگر شما واقعاً معتقدید که نمی توانید به کسی آسیب برسانید و یا کمک کنید، چرا بابت کاری که برای خودتان فقط انجام می دهید از مردم پول دریافت می کنید؟
شما غذا می خورید، ورزش می کنید و … که صرفاً برای شما مفید است آیا شما برای کاری که صرفاً برای خود شما سود دارد و هیچ ارزش افزوده ای برای دیگران ندارد حق دارید که درخواست دستمزد نمایید؟
خداوند همانقدر که رحمان، رحیم، تواب، ستار العیوب و … است همانقدر هم جبّار، منتقم، عادل و … است.
لطفاً بیشتر مطالعه فرمایید.
مطمئناً شما چه معتقد باشید و یا خیر در برابر افرادی که به شما اعتماد می کنند مسؤولید.
سلام دوست عزیز
از اینکه نظر خودتون رو شفاف بیان کردید خیلی خوشحال شدم. با عرض پوزش از شما چند نکته رو ذکر میکنم.
1- این که شما اقای عباس منش رو محکوم میکنید که تخصصی در قرآن ندارند آیا دلیلی برای حرف خود دارید یا فکر میکنید فقط اشخاصی که لباسی متفاوت میپوشند در قرآن و تفسیر آن تخصص دارند؟
2- این که شما آقای عباس منش رو محکوم به دید سطحی در قرآن میکنید و معترض هستید که حق الناس وجود دارد، ایشان جسارت کردند و گفتند نیست، آیا شما و بنده به خودمان زحمت دادیم حداقل تحقیق اینترنتی انجام دهیم که ثابت کند بر اساس آیات قرآن که حق الناس وجود دارد؟ یا فقط بر اساس شنیدهای گذشته خود قضاوت میکنید و ترس از غلط بودن باورهای گذشته مانع پذیرفتن حرف ایشان است.
3- این که آقای عباس منش رو محکوم به سوء استفاده از من و شما و اخذ وجه در جهت تهیه دوره آنلاین میکنید، آیا پولی که شما برای خرید انواع مایحتاج زندگی خود میپردازید از قبیل خوراک و پوشاک و غیره مسئولیتی برای تولید کننده به وجود آورده اید که حتما این کالا به نحو احسن برای شما مفید خواهد بود؟
4- این که شما آقای عباس منش رو به نداشتن تخصص محکوم میکنید آیا شما با تخصص ایشان رو محکوم کردید یا فقط به دلیل منطبق نبودن گفته های ایشان با باورهای خود تصمیم گرفتید؟
5- این که شما آقای عباس منش رو به اشتباه در تعریف کلمه ظلم محکوم میکنید، آیا اگر کلمه ظلم رو برای ما به وجود نمی آوردند و در ذهن ما بعضی از کارها رو ظلم تعریف نمیکردند شما و بنده میتوانستیم متوجه شویم کجا ظلم کرده ایم و کجا خیر رسانده ایم.
در آخر متذکر میشوم اول بنده و بعدش شما و دیگر دوستان تا به امروز شاید هیچوقت و گاها به ندرت به آموزش هایی که به ما داده شده دقت کرده ایم و پیگیر ریشه موضوع شده ایم و همه چیز رو چون از زبان معلم، پدر و مادر و یا روحانی به ما منتقل شده پذیرفته ایم و با آن زندگی کردیم و اکنون سخت است که خلاف آن به ما گفته شود.
با عرض سلام و ادب و احترام و سپاس از سؤالات شما
احتراماً دوست گرانقدر، آنقدر که ما حداقل با استادگرانقدر از طریق مطالب سایت و سمینارها و سخنرانی های ایشان آشنا شده ایم حداقل به صورت ظارهری با هم آشنا نیستیم. مطمئناً شما هیچ شناختی نسبت به بنده و تخصصهای بنده ندارید که تصور کنید صرفاً براساس یکسری شنیده ها اظهار نظر کرده ام.
دوست خوبم، آیا خود شما درمورد مطالبی که فرمودید این ظن و گمان را به خودتان نمی برید.
از طرفی بنده استاد را محکوم به این نکردم که چرا بابت دوره هایشان مبلغی دریافت می کنند.
بلکه طبق گفه خود ایشان که فرمودند ما نه به کسی می توانیم کمکی بکنیم و نفعی برسانیم و یا ستمی کنیم عرض کردم اگر حقیقتاً اینطور است چرا بابت چیزی که به دیگران نفع نمی رساند مبلغی دریافت می کنیم. در حقیقت آموزشهای ایشان در زمینه موفقیت و حداقل انتقال تجربیات ایشان بسیار هم مفید است و مطمئناً به افراد زیادی کمک کرده است و برخی مطالب ایشان برای بنده نیز کاربردی است و از ایشان سپاسگزارم پس ایشان به همین دلیل که ارزش افزوده ای به کاربران خود می دهند حق دارند دستمزد دریافت کنند.
از طرفی حق الناس یک امر بدیهی است. همین که شما به بنده اعتراض می کنید و از فرد دیگری طرفداری می کنید خود گواه گویایی بر حق الناس است. خود شما به خودتان حق می دهید که از حق فرد دیگری که فکر می کنید تضییع شده است دفاع کنید. خود شما و دیگران همان “ناس” هستید که به حقوقتان “حق الناس” می گویند. پس می بینید که وجود حق الناس اظهر من الشمس است.
“ظلم” کلمه ای است که در برابر “عدل” وضع شده است. هر کجا که عدالت نباشد ظلم گفته می شود.
البته مفاهیم عدل و در مقابل آن ظلم بسیار گسترده است و کافی است سری به کتابهای لغت و مقاییس قرآن بزنید تا مراتب و مفاهیم آن را بهتر دریابید.
همین اعتراض شما اگر خوب به خود دقت کنید می رساند که احساس کرده اید در حق استاد گرامی ظلمی شده است. پس می بینید که ظلم وجود دارد و قابل درک است و قابل دفاع است به حکم “حق الناس”.
قرآن دریای بیکرانی است که غور در آن و فهم آیات آن نیاز به مطالعات گسترده در علوم مختلف عقلی و نقلی دارد و با مطالعه چند کتاب ترجمه و حتی تفسیر نمی توان به آسانی درمورد آن به اظهار نظر پرداخت و اظهارات استاد گرانقدر درمورد آیات قرآن، مفاهیم آن و حتی نقل داستان حضرت موسی (ع)، به گونه ای است که اگر کمی متخصصانه تر به آن توجه کنید متوجه سطحی نگری و عدم تفکر عمیق در آن خواهید شد.
باز هم از دقت نظر شما سپاسگزارم و امیدوارم با دقت نظر بالایی که دارید عمیق تر به این مباحث بپردازید.
در پناه خداوند منان موفق و پایدار باشید.
سلام
چه زیبا بیان کردید
مشتاق مطالب بیشتر و نظرات شما هستم
و چه زیبا پاسخ دادید
سپاس از حضور سبز شما
بزرگوار اول درود و امیدوارم هنوز در این سایت الهی حضور داشته باشید چون پروفایلتان را که چک کردم بنظرم خیلی وقت است که در سایت حضور ندارید …دوم اینکه شما درک درستی از مطالب گفته شده استاد ندارید که شاید بدلیل تعصبی است که روی باور های خودتون دارید و سوم اینکه یک درصد فرض کنیم فرمایش شما درست باشد که قران دارای معانی و مفاهیم عمیقی است (که این خود با نص صریح قران که میفرماید ما آیات را آشکارا بیان کردیم تا برای همه قابل فهم باشد در تناقض است) آیا با این نگرش جامعه و انسانها توانسته اند راه به جایی ببرند؟؟ حداقل ابتدا بیایید و معانی سطحی قران را درک کنید و جبهه نگیرید و بعد اقدام به درک لایه های زیرین و عمیق قران بفرمایید.. امیدوارم نور خدا در زندگیتان تابیده و همواره سلامت و تندرست باشید
سلام
چه زیبا گفته شد
سپاس
بازم سلام درود بهمگی خدارو شکر میکنم این همه روی اعتماد بنفس تمرکز کردم من چند وقته که در این باره تحقیق میکنم وامروز معجزه های جدیدی تو زندگیم رخ داد که معنی قسمتهایی از اعتماد بنفس که در سوال اول داده بودمو عو کرد من اون موقع گفته بودم که اعتماد بنفس یعنی تو بدونی که کاری کبلد نیستیم میتونی یاد بگیری اما امروز بهم الهام شد یا تجربش کردم یا هر چی توبگی اتفاق معنیش برام عوض شد دیدم که اعتماد بنفس به این معنیه که تو بخدا ایمان داری وخدا پشت تو است واو برای تو کاری که بلد نیستی انجام میدهد یابه تو ان کار را یاد میدهد بل اخره اون کار به بهترین روش انجام میشود بله امروز من میدونستم که نمره یکامل امتحانو میگیرم با اعتماد بنفس بالا رفتم به امتحان با اینکه خیلیم کم خونده بودم اتفاقا دیرم رسیدم همه کلاس پر شده بود منم ردیف دوم نشستم یبارم جامو از پیش دوستم عو کردم وبا یه صندلی فاصله با دوستم وچسپیده به یه غریبه نشستم دلم روشن بود یعنی اعتماد بنفس داشتم استاد برگه هارو داد سوالا مثل هم نبود ماهم نشستیم اولین سوال اشنا نبود وهمچنین دومی از کناریم پرسیدم اون به من جواب داد یکی دوسوالم جواب دادم یسوال دیگه مونده بود که دوباره از کناریم پرسیدم گفت سوال 4 منه دیدم چندین خطه بازم درخواست کردم برام بخونه واون همشو برام خوند وکل سوالا رو جواب دادم خلاصه فهمیدم اگه تو بدونی هرکاری رو میتونی وبخودت اعتماد داشته باشی نشدم شد میشه در موارد دیگه هم اینجور اتفاقارو دیدم ومیدونم که همچی فقط یکباوره اگه استاد باور داره فکر بد اتفاق بد خوب اونم یباوره قانون خدا در تمام موارده البته منم فقط فکر خوبو دارم چون میدونم هر چیزی مثل خودشو میاره چجالب اینا یکی شد بله اینو دیگه من 100درصد باور کردم اره هست بعدشم هر چیزی باور کنی یا بهش ایمان بیاری خدا از یجایی بهت میده اینم واقعا باورش دارم و1000بار تجربش کردم استاد عزیز خیلی از شما سپاس گزارم که من را در این راه یاری میکنید .
چه جالب پس شما هم به امر مشورت در امتحانات اعتقاد دارید؟:d
با سلام
از فایل های صوتی رایگانی که به اشتراک می گذارید بسیار ممنونم.
طبق حدیث معروف پیامبر که فرمودند من دو چیز گرانبها در میان شما باقی می گذارم، کتاب خدا و اهل بیتم. هر کدام از کتاب خدا و سنت، بدون دیگری کامل نیست.
با توجه به جمله ای که استاد فرمودند حق الناس در هیچ کجای قران نیامده است..
با سپاس
دوست عزیزم!
حق با شماست در قرآن عبارت “حق الناس” نیامده است ولی مصادیق آن به طور کامل آمده است که از آنها به طور کلی به “حق الناس” یعنی “حق مردم” تعبیر می شود. آبروی مردم، مال مردم، جان مردم و … حق مردم است که همان حق الناس است.
آیا شما در بدنتان عضوی به نام “عقل” دارید؟
آیا کسی می تواند ادعا کند که چون عضوی به نام “عقل” در بدن شما نیست پس شما فاقد آن هستید؟؟؟
لطفاً موشکافانه تر مطالب را بررسی فرمایید.
پیروز باشید
باسلام
آیاتی در مورد حق الناس:
(بقره/282)
“صرفا جهت اطلاع”
با عرض سلام همه ی دوستان گل و استاد عباسمنش . ما قائم مقام خدا هستیم روی زمین. ما هممون خدای دیگری هستیم روی زمین . یعنی همه ی انسانها تکه ای از خدا هستند روی زمین. وظیفه ی هر انسانی بنظر من اینه که مثل خدا روی زمین زندگی کنه عشق بورزه فکر کنه و به هرچی که میخواد برسه . به چیزای خوب توجه کنیم تو زندگی . ذهنمون رو به چیزای مثبت متمرکز کنیم توی زندگی هرچیزی که به ما احساس خوبی بده هر زیبایی که فطری باشه یعنی یسری مسائل فطری و ذاتی هستن که انسان دوست داره و به انسان احساس خوبی میده و در ضمییر ناخودآگاه ما آرامش دوستی و عشق می آفرینه مثلا با نگاه به یک رورخونه آدم ذاتا احساس خوبی بهش دست میده اما با نگاه کردن با چیزای بدی مثلا یه جنایت یا مثلا دیدن صحنه ی از جنگ که این باور رو در وجود آدم بوجود میاره توسط ضمییر ناخودآگاه که زندگی بده آدما بد هستن و همو میکشن احساس بدی تو وجود ما بوجود میاره . بنظر من هر لحظه ای که ما تو زندگی داریم تجربه میکنیم منحصر بفرده هر لحظه در حال خلق کردن لحظات ثانیه ها دقایق روزها ماه ها و… هستیم با توجه به چیزی که بهش فکر میکنیم و تمرکز میکنیم چون تمام اون چیزایی که به ضمییر ناخودآگاهمان میفرستیم ثبت میشه هیچوقتم نابود نمیشه. پس سرنوشت هر انسانی دسته خودشه که به چی فکر کنه چی بخواد و به چی تمرکز کنه و ضمییر ناخودآگاهش رو روی چه مساله ی متمرکز کنه. هرچیزی که انسانها برای خودشون بخوان همون سرشون میاد چه به نفعش باشه چه به نفعش نباشه اما عده ای از انسانها خود هوشیارن عده ای ناهوشیارن یعنی میگن بزار ببینیم خدا چی میخواد یعنی عده ای فقط زنده ان و عده ای زندگی میکنن . فرقی هست بین زنده بودن و زندگی کردن . زندگی کردن یعنی تمام امور دسته توا یعنی چی بخوای چی نخوای به چی توجه کنی به چی توجه نکنی دقیقا با برنامه ای که خودت برای خودت طراحی میکنی پیش بری مثل یک نقشه که خودت طراحی میکنی برای خودت حالا این نقشه هرچی جلوتر میری به تکامل میرسه یعنی شاید یه مسیری رو از قبل طراحی میکنی و میبینی تورو به نقطه ی دلخواه نرسوند حالا دوباره یه مسیر دیگه و اونقدر ادامه میدی تا به نقطه دلخواهت برسی . هر چیزی که تورو آرام کنه احساس خوب بهت بده احساس سرزندگی احساس مثبت . و اگه بخوام خلاصه کنم حرفمو تمام زندگی انسان توی ذهنشه. متاسفانه توی وجود ما یه باور غلطی از خدا انداختن و خدارو موجودی ترسناک جلوه دادن خدا توی قرآن میفرمایید با یاد من(خدا) دلها آرام میگیرد خوب حالا تو وقتی توی باورت خدارو یه موجود ترسناک غضبناکی داری که فقط سیگنال ترس به تو میده خب تو چطوری میتونی به آرامش برسی و آنقدر این باورها عمیق توی وجود افراد ریشه کرده که باید مساله رو با تلاش و کوشش حل کنن تو خودشون منظورم همون تغییر باورهاشون . حالا داشتم این فایلو گوش میدادم از استاد که گفت به خیلی از اطرافیاش گفته و اونا خندیدن و توجه نکردن بنظر من خدا نشانه ها و وسیله رو فراهم میکنه ولی این خود فرده که باید بخواد پس در هر صورت میرسیم به خود. پس خودت مسئول زندگیت هستی . سرنوشت چیه اصلا . سرنوشتتوخودت برای خودت رقم میزنی . و خیلی راحته کافیه که ببینی در اعماق وجودت که چی میخوای و به آرامی در مسیرش قرار بگیری . در مسیر رشد پیشرفت محبت عشق ثروت و هرچیزی که مثبت باشه.این مساله فرهنگ خیلی مساله جالبیه استاد خیلی قشنگ اشاره کردن قوانینی که توی هر فرهنگ با فرهنگ دیگه فرق میکنه اما بنظر من بعضی چیزا ذاتیه یعنی هر انسانی ذاتا یسری چیزارو دوست داره . مثلا ما ذاتا موجودات اجتماعی هستیم یا ذاتا زیبایی رو دوست داریم یا ذاتا دوست داریم محبت کردن و مورد محبت قرار گرفتن رو و به فرهنگ و اقوام مربوط نمیشه . پس اگه برگردیم به ذات و سرشت هر آدمی بنظرم جز خوبی چیزی نیست و حالا بنظرم با پیشرفتهای علمی که داره هر روز بیشتر میشه تا ریشه خرافات و باورهای غلط هرچقدر سریعتر بخشکه.چقدر استعدادهای خوب مغزهای خلاق که چه بسا توی نادانی و ناهوشیاری دارن زندگی میکنن که فقط زنده بمونن و اگه باورهای محدود کنندشون رو تغییر بدن مثل یه گلی شکوفا بشن و هم باعث افتخار ایران بشن در سطح جهانی و هم باعث پیشرفت در سطح جهانی و جامعه ی انسانی. این کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید رو به دوستان توصیه میکنم حتما بخونید واقعا عالیه این کتاب. ضمییر ناخودآگاهمون تو وجودمون همون کامپیوتریه که مارو وصل میکنه به شعور جهانی بریم راجبش تحقیق کنیم ببینیم چیه اصلا خود شناسی یعنی همین دیگه تو ببین چی هستی سیستمت چیه بدنت چجوری کار میکنه . بعد همین قضیه خودشناسی یعنی خدا شناسی همینه که میگن تو اگه خودت رو خوب بشناسی خدارو میتونی بشناسی چون ما تیکه ای از خدا هستیم. یه تیکه انرژی در کل کایئنات و جهان هستی از آنجایی که انرژی نه بوجود میاد نه از بین میره پس ما با مرگ نابود نمیشیم . اونایی که میخندن به این مساله و در جهت رسیدن به کیفیت زندگی بهتر کاری نمیکنن یعنی خودشون برای خودشون کاری نمیکنن آدمای حقیرین به نظر من . منتظره کسی براش کاری کنه یا خدا یه چیزی رو اتفاقی توی مسیر زندگیش قرار بده که هرگز اتفاق نمیفته . یه کتاب دیگه رو شروع کردم به خوندن که اینم واقعا کتاب جالبه به اسم “لطفا گوسفند نباشید” این کتابم توصیه میکنم بخونید حتما. هدفمون چیه از خلقت ؟ بخوریم بخوابیم دوباره یه روز دیگه از راه برسه بخوریم بخوابیم تا یک روزی هم بمیریم؟
به نام خالق خوبیها
سلام و درود فراوان
سپاس بیکران خداوند یکتا را که انسان را اشرف مخلوقات قرار داد و با مسخر نمودن همه چیز در ید او باعث پیشرفتش گردید.
جناب آقای عباسمنش بسیار سپاسگزارم از بابت فایلهای بسیار زیبایی که جهت پیشرفت ما بر روی سایت قرار میدهید و بنده نیز یکی از دوستداران شما هستم . جنابعالی در قسمتی از این فایل فرمودید : (دعای کسی در حق کسی مستجاب نمیشود ، حتی دعای مادر در حق فرزند) این سخن شما مرا به فکر فرو برد و با توجه به روایات فراوان در این رابطه و همچنین مشاهده اشخاصی که با دعا کردن در حق دیگران در امر شفا و رفع مشکلات ، دم مسیحایی دارند (مانند جناب اقای حاج حسین قنبری یا همان حاجی نباتی ) که تا به حال به اذن خداوند بسیاری از بیماران را با دعا نمودن و عزائم خوانی شفا داده اند را در کجای این موضوع میتوان قرار داد ،آیا اینها خلاف واقیعت است یا …
فکر میکنم بهتر است بیشتر به این موضوع پرداخته شود و جنابعالی مقداری بیشتر در این زمینه تامل فرمایید.
با سپاس فراوان
به نظر من ویژگی یک فردی که اعتماد به نفس داره نترس بودن و خود باوری هستش