«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 192

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره بانو گفته:
    مدت عضویت: 2494 روز

    به نام خداوندی که نام و یادش آرامش بخش دلهاست

    سلام به همه ی اعضای خانواده ی عزیزم به خصوص استاد گرامی و خانم شایسته ی عزیزم

    ????????

    _

    دومین برگ سفرنامه ی زهره ی عزیز?

    چه آرامشی داره وقتی هر ناراحتی ای که داری به دنبال دلیلش درباورهای خودت می گردی نه در رفتار دیگران.

    چه آرامشی داره که مجبور نیستی خودتو قربانی نشون بدی تا روی اشتباهاتت سرپوش بزاری.

    چه آرامشی داره که اگه جات بده اگه حالت بده میدونی که باید تغییر مکان بدی”مگر زمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید”.

    چه آرامشی داره که بفهمی تا خودت نخوای کسی نمیتونه بهت ظلم کنه،کسی نمیتونه بهت زور بگه،کسی نمیتونه حقتو بخوره.

    و تمام این آرامش رو به لطف خدای بزرگ دارم که منو به این مسیر هدایت کرد و توسط استاد عزیزم این آگاهی های ناب رو به قلبم روانه کرد.

    خدایاشکرررت شکررررت شکرررررت

    شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت?????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    Mosi25969 گفته:
    مدت عضویت: 2976 روز

    سلام دوستان ، خواستم بگم من از کسایی بودم که بعد از اینکه دکتر فرهنگ توی سمینارش شروع به صحبت در مورد استاد عباس منش کرد دنبال ایشون گشتم و با برنامه هاشون آشنا شدم و با جرات میگم تنها استاد در زمینه موفقیته که تونستم با دیدگاهاشون زندگیمو بسازم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    HESAMXSA8 گفته:
    مدت عضویت: 2526 روز

    باز هم سلام

    گفته بودم بعد اینکه کامنت ها رو خوندم کامنت میزارم

    واقعا موضوع هایی رو یاد گرفتم که به قول استادتو هیچ کتابی نیست

    واقعا از خداوند سپاسگزارم و واقعا شرایط داره برام به سمت پیشرفت درست میشه

    وقتی برای اولین بار کامنت آقای جوان رو خوندم چیز زیادی دستگیرم نشد ولی بار دوم یه موضوع خیلی مهم رو درک کردمو در کنار اون تکامل فرکانسی رو به وضوح دیدم

    و این یه بخش کوچیک از اون کار هایی کهخداوند برام مرتب میکنه

    و باید بگم زندگی بینهایت زیباست

    زیباست مثل خش خش درختان?

    زیباست مثل جنگل های سر سبز???? که فقط در آن ها صدای پرندگان رو میشنوی?

    زیباست مثل راه رفتن کنار ابر??️

    زیباست مثل….

    ….. بینهایت زیبایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    HESAMXSA8 گفته:
    مدت عضویت: 2526 روز

    سلام به همی دوستان خوبم

    امروز روز اول سفرم رو شروع کردم

    بعد اینکه فایل ها رو گوش دادم یه سوال اساسی توی ذهنم بر طرف شد و تصمیم گرفتم قبل از اینکه کامنت های بقیه رو بخونم کامنت بزارم بعدش هم همینطور

    واقعا از استاد ممنونم کلی چیز یاد گرفتم و مطمئناً بازم از این فایل یاد می گیرم

    خدا رو شکر می کنم که ستون موفقیت رو دیدم و درک میکنم هر روز بیشتر و بیشتر

    دوست دارم از امروز شبیه جواب هام باشم

    خداگونه، نورانی، الهام بخش، ثروتمند، سعادتمند در دنیا و آخرت

    ودر یک کلام موفق باشم

    و یه اهرم بینظیر برای خوب کردن احساسم پیدا کردم با تکیه بر کسی که در هر شرایطی من رو به سمت بالاترین ها، برترین هاوبهترین ها هدایت می کنه

    امروز توی باغ ویلای مادر بزرگم کلی باهاش حرف زدم با احساس بی نظیر

    وقتی بهش فکر می کردم از درون منفجر میشدم

    و میشنیدم که اون عاشق منه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ذبیح پویا گفته:
    مدت عضویت: 3400 روز

    سلام و احترام

    خیلی فایل پُر محتوای لذت بُردم حقیقتا این فایل نباید رایگان باشه اما ازون جایکه استاد سخاوتمند هستن ای فایل را عمومی ساختن اوهم رایگان

    موضوعاتیکه ازین فایل دانستم

    1: ایکه من به هیچکس ظلم کرده نمیتوانم و توانی ظلم کردن ب دیگران را ندرم ن تنها من بل هیچکس به دیگری ظلم کرده نمیتونه مگر ایکه در باورهای شخص باشه

    خدا شاهده حیران شدم و متعجم ازین درک استاد ازین موضوع بسیار مهم و زدگی ساز و ای فایل باید بگفته خانم شایسته باید فایل توحیدی یک نام میگرفت

    2: موضوع دوم و اساسی ای است ک شیطان توان تغییر ما را ندارد و شیطان نمی تواند ک تاثیر مثبتی روی سرنوشت ما بذاره بل فقط برای مان میگه و این خود ما هستیم ک مُهر تائید به گفته شطان میزنیم

    3: خداوند به هیچکس ظلم نکرده و ظلم نخواهد کرد ،خوب پس عکس قضیه درست است ک خداوند انسانها را دوست داره و همواره برای همه کمک و مدد میکنه

    4:زمانی ما به دیگران کمک میکنیم حال ای کمک مان میشه شامل چندین بخش باشه کمک مالی بکنیم، ایده و نظر درست به دیگران بدیم ، همانند استاد بخواهیم فهم ودرک دیگران را بالا ببریم و یا هم به دیگران دعا کنیم، تمام کمک های مان به دیگران فایده های شان به خودمان برمیگردد

    5: خلاصه ایکه ما حق دیگران را تلف کرده نمی توانیم ونیز ظلم هم کرده نمی توانیم که مسیر زندگی افراد با این کار مان تغییر کنه و سرنوشت شان دیگرگون شود

    خدا را شکر بابت این فایل بینهایت آموزنده و پُر محتوا

    تشکر ویژه از خانم شایسته بابت این عمل خوب شان ک باعث شد جهاد اکبر را علیه باورها و اعمال خود شروع کنیم

    استفاده مکرر از فایل های استاد به این معنا نیست ک وقت مان تلف بشه و یا خُسران وقت باشه بل با این تکرار ما به مدار جدید و باورهای جدیدی دست میابیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سما حسامی فر گفته:
    مدت عضویت: 2405 روز

    سلام دوستان هم فرکانسی ام

    منم اومدم به نوبه خودم اطلاعاتی که کسب کردمو بگم شاید گره از کار کسی باز کنه و شاید جرقه ایی باشه برای تغییر

    من قبلن هم گفتم من نزدیک بیش از 8 ساله که با قانون جذب آشنا هستم ولی یا به قول استاد توی مدارش نبودم که تا قبل از اومدن به این سایت و اشنا شدن با استاد فک میکردم این قانون خیییلی ساده اس اینکه من لم بدم و تصور کنم الان فلان چیزو دارمو اجی مجی میشه و اون توی دستم میاد بارها شده بود که یه سری بچه ها میپرسیدن اگه اینجوری پس من بگم خدایا من بال میخوام پس منم پرنده میشم باخودم میگفتم جقد سوالای مسخره ایی ولی انقد به افکارم میبالیدم که هیچ متوجه نبودم اینا نشونه اس که خدا بهم داره میگه بابا راهت اشتباهه عمل کن معقول باش ولی نه 8 سال تمام عشقی رو خواستم که خودم با باورهای اشتباهم اونو از خودم دور میکردم و خدا هربار سرراهم قرارش میداد تا اینکه این چن وقت با این سایت اشنا شدم اونم درراستای جذب همسر الهی

    اینجا بود که فهمیدم اشتباه کردم

    1.فک میکردم با تصور همه چی حله درحالیکه من باید تلاش میکردم برای خواسته ام

    2.خودم رو لایق نمیدیدم واینو توی دوره عزت نفس و توی همون کامنت های اول بچه ها فهمیدم باید روی خودم کار میکردم

    3.افکاری که تا به امروز داشتم کللی ترمز توشون هست و باید پیدا میکردم که شکر خدا دارم پیدا میکنم گرچه توی هفته اول که بابحث ترمزها اشنا شدم گفتم هرچی بوده مال گذشته اس اما کم کم فهمیدم نه باید یه جورایی مغزمو از حرفای کهنه شستشو بدم به نوعی خونه تکونی کنم.

    4.من طمع داشتم که اینو امروز فهمیدم.میگفتم حتتمن حتتمن این چون خوبه و فلانه تازه فهمیدم من باید دوره تکاملمو طی کنم پله پله برم میتونم هدف والای خودم رو مثلا صد درنطر بگیرم ولی میتونم به 5 بعد10 بعد همینجور تا صد برسم

    5.یه سری چیزارو کم انجام میدادم یا بیخیالش میشدم چون حررف مردم مهم بود که نگن فلانی جلفه یا ببین اون کارو کرد به نوعی عزت نفسم پایین بود و چشمم به دهن مردم

    6.به قول استاد میخواستم راه مستقیمو پر پیچ و خم و باسختی برسم که یه داستانی برای تعریف داشته باشمو بگم ببین من چقد سختی کشیدم به اینجا رسیدم اسون نیست بدست اوردن این چیزا

    7.ازهمه مهمتر چشمم به دست مردم به اختیارات مردمو اطرافیانم به تصمیمات زندگی ام بود و خدارو فراموش کرده بودم ولی حالا همه توکلم به خداست در راس همه کارهام میگم من میخوام خدا میخواد بنده کاره ایی نیست حقمه و بهش میرسم به همین سادگی

    7.کمترین تغییر و نغمت رو سپاسگذاری میکنم تا راه رو برای بیشترینش باز کنم

    فغلا اینا به ذهنم رسید گرچه خییییلی زیادن و راه داره

    ازهمه مهمتر مهمتر مهمتر

    حس خوب= اتفاقات خوب

    حس بد= اتفاقات بد

    شادو ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سامان گنجی پی گفته:
    مدت عضویت: 2921 روز

    سلام به همه

    دومین برگ سفر من، فایل اعتماد به نفس قسمت ۴

    داشتم این فایل رو نگاه میکردم و در مورد اینکه کسی نمیتونه با ظلم مسیر زندگی فرد دیگه ای رو تغییر بده و اینکه اگه اون فرد در فرکانس درست باشه اون عمل به ظاهر ظلم یا بدی یا هرچیز دیگه باعث سود رسوندن بهش میشه فکر میکردم، که یاد داستان آشناییم با خانواده صمیمی عباسمنش افتادم، یه گروهی میخواست به فکر خودش به استاد ضرر برسونه و در همین راستا دوره های استاد رو رایگان توی یه کانال پخش کرده بود، همین کارشون باعث شد من با اسم استاد آشنا بشم و بیام توی سایت ببینم بابا این سید حسین عباسمنش کیه و چی میگه که فلان قدر پول دوره هاشه، اون موقع قوانین رو درک نمیکردم الان میفهمم پسر اونایی که میخواستن به استاد ضرر برسونن باعث سود رسوندن به استاد شدن، چطور؟ به این صورت که باعث شدن منی که یه خواسته ای توی وجودم بود که زندگیم رو تغییر بدم با استاد آشنا بشم و هم به استاد سود رسوندن و هم به من، و هیچ ضرری نتونستن برسون، خدا میدونه چند نفر مثل من از طریق اون کانال با استاد آشنا شدن، این همون جهان و همون قوانینه، اخه چقد دقیق اصلا مبهوت شدم، خدایا شکرت

    نکته بعدی که توی این فایل یاد گرفتم این بود که یه شرک مخفی توی وجودم بوده، من وقتی کسی بهم تهمت میزد یا به من میگفتن که فلانی پشت سرت فلان حرف رو زده و فلان دروغ رو گفته هی میخواستم برم باهاش رو در رو بشم و ثابت کنم نه تو دروغ گفتی و با این کارا باعث میشدم این اتفاقات بیشتر واسم رخ بده، امروز اینو فهمیدم که این کار یه جور شرک به قدرت خداست، اینکه به بقیه قدرت میدادم، این یه باگ بود که تو وجودم پیدا کردم

    خداوکیلی من بارها این فایل هارو گوش داده بودم ولی نمیدونم چرا به این نکات دقت نکرده بودم اصلا عجیبه واسم

    این روزا احساسم خیلی خوبه، اینقد روی فایل ها کار کردم توی خواب هم از قوانین استفاده میکنم، امروز توی خواب دیدم که توی یه جمعی نشسته بودم و یکی از اون افراد خواست در مورد یه حادثه و یه چیز ناخواسته بحث رو کنه، منم سریع بهش گفتم اگه این بحث رو باز کنی من پا میشم میرم بیرون و بحث رو تغییر دادم یعنی توی خواب میدونستم که نباید به ناخواسته هام توجه کنم ، آخرشم از اون جمع جدا شدم و رفتم، وقتی از خواب بیدار شدم خیلی احساس خوبی بهم دست داد قبلا هم زیاد برام اتفاق افتاده بود که توی خواب از قوانین استفاده کنم ، خواب از قوانین که هیچ من کلی خواب با خود استاد دیدم ، توی خواب با استاد فوتبال میزدیم توی پلی استیشن ، کوه نوردی رفتیم و توی مسیر من از استاد سوال هامو میپرسیدم، خلاصه کلی ازاین جور خوابا دیدم ولی یه مدت از مسیر خارج شده بودم و کم کار و از این خواب ها یه مدت بود نمیدیدم، این خواب امروز یه نشونه بود برام که بازم دارم به مسیر درست برمیگردم و خدارو سپاسگذارم بابت این موضوع همچنین از استاد مهربونم تشکر میکنم بابت این فایل های عالی ، یه روز میام حضوری تشکر میکنم ازت سید حسین جان

    آرزوی بهترین هارو دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      Sajad گفته:
      مدت عضویت: 2870 روز

      سلام دوست عزیز سامان گنجی پی

      باید بگم که منم دقیقا همین طور با استاد آشنا شدم ، چند سال پیش برای تو یکی دوتا از این کانالا دیدم که آموزش ها رایگان برای دانلود گذاشته شده و بعد دقیقا مثل شما با سایت ایشون آشنا شدم و کلا مسیر حرکتم را به سوی رویاهای بزرگی که توی وجودم بود را شناختم و خداروشکر الان توی مسیر موفقیت هستم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    رضا عباسی گفته:
    مدت عضویت: 2895 روز

    سلام دوستان عزیزم. من رضاعباسی،17ساله تازه بعد از حدود یکسال کار کردن روی خودم و باورهام دو هزاریم افتاد که دنیا از چه قراره.فهمیدم که بزرگترین ضعفم نداشتن عزت نفس وچیزی که چند ساله حالم روخراب کرده وشب و روزمو زهر مار کرده اینکه من بشدت محتاج تایید دیگرانم وبزرگترین کابوس زندگیم اینکه نکنه بخاطر نمره ی کم گرفتن در امتحانات مدرسه و قبول نشدن در رشته ای که مورد تایید جامعه است توسط دیگران مسخره و طرد بشم و پیششون ابروم بره.نکته ی جالب دراین باره این بود که خود درک قانونم برای من زمان وتکامل بردواز خدا میخوام که بهم کمک کنه تا به چیز هایی که درک کردم عمل کنم.

    شاد و سربلند با شید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سرگل گفته:
    مدت عضویت: 2904 روز

    سلام به همه همسفران

    جواب سوال استاد در روز اول سفر

    به نظر من کسی که اعتماد به نفس داره. شجاعت داره. از کسی یا چیزی نمی ترسه.کاری را که دوست داره انجام میده و منتظر تایید دیگران نیست.پشتکار داره و مطمئنه که میتواند موفق شود . از ظاهر خودش خوشش میاد. در درون احساس آرامش میکنه و لبخند به لب داره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    آنیا غفاری فر گفته:
    مدت عضویت: 2623 روز

    درود به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همسفران عزیز؛

    در مورد اینکه استاد میگفتن کسیو نمیشه به زور مجبور به تغییر مدار کرد دقیقا بعد از اینکه فایلهای استاد و گوش کردم خواستم چندین نفر رو به مدار خودم بیارم تا اونها هم استفاده کنن از این موهبت و زندگی تکراری خودشون رو تغییر بدن ولی حرف استاد بهم ثابت شد و دیگه نخاستم کسیو به زور مجبور کنم ولی کسایی که ازمن خواستن و پرسیدن خیلی خوب راهنمایی کردم و با استاد اشنا کردم.

    بعنوان مثال : من وقتی کتاب استاد روخریداری کردم،تصمیم گرفتم پرینت بگیرم تا همیشه بتونم تو کیفم داشته باشم و بخونم.کسی که برای من پرینت رو انجام داد بجای یکسری، دو سری چاپ کرد و من احساس کردم که این دومین چاپ حق ای شخص هست وازشون پرسیدم که دوست دارین این کتاب رو بخونید گفتم اگه بشه بله میخام.من هم گفتم که این کتاب برای من بسیار با ارزش هست،لطفا اگر نمیخونید دفعه بعدی که اومدم پسش بدین به خودم.قبلو کرد.یک ماه بعد رفتم ازشون پرسیدم که کتاب رو خوندین گفت نه اصلا نمیدونم چی شد،روی میزم بود یکی برداشتش.من همونجا متوجه شدم که ایشون در مدار نیست.کسی که در مدارش بوده اومده برداشته و خونده و اگر قطعا در مدار بوده حتما هدایت شده و تغییر کرده.

    مثال دیگه من و همسرم خواستیم یکی از فامیلمون که خیلی زندگی داغونی داشت با استاد اشنا کنم تا نجات پیدا کنه ولی چون مدار ما با ایشون کاملا متفاوت بود خدا ایشون رو از مدار ما کاملا حذف کردوجوری که خودش از مدار ما رفت و ما دوباره آگاه شدیم که هرکسی در مدار باشه واقعا با استاد اشنا میشه.در غیر اینصورت هرکاری هم بکنید نمیتونه صدای استاد رو بشنوه.

    خیلی خوشحالیم که ما در مدار هستیم و استادمون با درایت مارو آگاه میکنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: