«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 266
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز و خانواده صمیمی عباس منش.
امروز هدایت شدم به این فایل.خداروشکر وخداروسپاسگزارم برای هدایتش.
مطمئنا اولین قدم برای تغییر کار کردن روی عزت نفسه.
رها شدن از احساس گناه،رها شذن از باورهای عذاب وجدان.بخشیدن اول خودمان وبعد دیگران.
استاد عزیز میدونم که باور میکنید،یه زمانی دلم پر از کینه بود،فکر انتقام از آدمهایی بودم که فکر میکردم زندگیمون رو خراب کردن،اما یه موقع با گوش دادن به فایلهای شما،که ذرمورد بخشش بود،بخشیدمشون،البته نه برای اینکه خدا انتقام بگیره،برای خودم…….
باور میکنید مطمئنا،اون موقع ها که دلم پر از کینه بود،مدام جلو چشمم بودن وخیلی اذیت میشدم،اما الان دیگه نه…….
آدمهایی که من رو دروغگو میدونستن،مدام بهم تهمت میزدن،منی که روحم از خیلی چیزا خبر نداشت…..دست خودشون رو شد.
ومن فهمیدم هیچ کس هیچ قدرتی نداره.
من خودم خالق شرایط خودم هستم.
ومهمتر از همه توکل به الله ونترسیدن از هیچ کس.
خداروشکر.خداروشکر.خداروشکر
سلام خدمت استاد عزیزمم
ودوستان گل هم فرکانسی
به نظر من این عزت نفس پاشنه اشیل خیلی هاس منجمله خودم وچقدر بعضا خفی هستش به قدری که خود ادم متوجه نمیشه این رفتار ازکجا نشات میگیره
من خودم تو دوران کودکی اعتماد بنفس بالایی داشتم خیلی زیاد توجمع اظهار نظر میکردم وهیچ وقت خجالتی نبودم
ولی تویه دورانی ازسن نوجوانی برحسب یه سری اتفاقات که الان میبینم واقعا توجه به ناخواسته بود وانقدر تاکیید دیگران رواشتباهات من باعث میشد از اون جنس اتفاقات بیشتر برام رخ بده
دیگه کارم به جایی رسیده بود که من چایی می اوردم همه یهو مینشستند که نکنه من چایی رو بریزم روشون
اصلا همین عملکرد اطرافیان قبل اینکه من کاری روانجام بدم بشدت منو هل میکرد
وجای غم انگیزترش اینه که من بدون اینکه بدونم واگاه باشم همین رفتار وبافرزند خودم داشتم یه مدت که هی میگفتم وایییی توچرا انقددست وپاچلفتی هستی
که خداروشکر زود متوجه شدم ولی اثراتش مثل همونی که استاد میگه توپرخاشگری های فرزندم هنوز موجوده ومن سعی میکنم جبران کنم تاجایی که بتونم
کاری که من اون موقع تو دوران نوجوانی کردم دوبخشی کردن خونه ومدرسه بود
من شروع کردم تومدرسه فعالیتهای زیادی انجام دادن مثل شعر خوندن توصف مقاله تئاتر وهرکار گروهی بود سعی میکردم درش شرکت کنم
اون موقع واقعا برام درد اور بود محیط خونه وانگار زنگ تفریح ودنیای دیگه ای بود مدرسه
اعتماد بنفس خیلی میتونه تاثیر بزاره توروند زندگی ادم
حالا نظر شخصی خودم دررابطه با سوال استاد
به نظر من ادمهای بااعتماد بنفس بالا خودشون رو ارزشمند وبالیاقت میدونن
به استعدادهای خودشون ایمان دارن واونو باارزش میدونن مثلا کسی که تو کار بافتنی یااشپزی مثل خودم وارده و خفنه وقتی ازش تعریف میکنن نمیگه نه بابا من کاری نکردم
بلکه به خودش افتخار میکنه ومیگه ممنون وتشکر میکنه نه باکوچیک جلوه دادن کارش بگه بابا کاری نداره اسونه
ادمهای اعتماد بنفس بالا خودشون رودوس دارن و همینطور همه رو وهمونجور که خودشون رو بانقص های زیاد دوس دارن بقیه رو هم همونجور که هستن دوس دارن
اینجور ادمها هیچ وقت کسی رو مسخره نمیکنن و متعاقبن کسایی روکه اونها رومسخره میکنن ملاک اندازه گیری خودشون قرار نمیدن وازکنارشون رد میشن بدون دلخوری وناراحتی و به اصطلاح قران اعراض میکنن واینمیستن بحث کنن یا توجیه کنن
کاری خودم درش ضعف دارم ودارم روش کار میکنم زود رنج نیستن وابسطه نیستن
به خودشون بدون قیدو شرط عشق میدن هر روز به خودشون گیر نمیدن بخاطر چاقی لاغری یا …..
انسانهای با اعتماد بنفس هدف گزاری خوبی دارن چون میدونن که لیاقت رسیدن به بهترین مکانها وبهترین موقعیتها رو دارن
انسانهای با عزت نفس بالا قدرت اینو دارن هرجا که لازم باشه نه بگن هم رنگ جماعت بودن رو دوس ندارن و خود خودشونن
اعتماد بنفس اینو دارن هرجا اشتباه کردن بپذیرن پس نتیجه میگیریم انسان بااعتماد بنفس بالا شجاع ان وقطعا همچین ادمی مثل بزدلها هرجا به نفعش نباشه دروغ نمیگن ادمهای دروغگو بشدت ترسو وخلاء دارن که همیشه همه اونها رو انسان کامل ببینن
ادمهای بااعتماد بنفس برای بالا رفتن توهر موقعیت شغلی یا روابط بقیه رو پله قرار نمیدن و کلا ادمهای اب زیرکاه نیستن
چرا؟چون به اندازه ای به قدرت درون خودشون وخدای خودشون ایمان دارن که فقط سرشون به کار خودشونه
انسانهای با اعتماد بنفس بالا
به این فکر نمیکنن (ترین)باشن هرجا دیدیم میخوایم بهترین فلان رشته بهترین فلان کارباشیم بدونیم بازم از عزت نفس پایین نشات میگیره بلکه بهترین خودمون باشیم بهترین نسخه و ورژن جدید خودمون توقالب خودمون اینجوری همیشه ارامش داریم وحتما نتیجه ها هم درخشانه
ادمهای با اعتمادبنفس بالا تحمل شکست بالایی هم دارن بازم سوال میاد چرا؟
چون رو خودشون سرمایه گزاری کردن و ایمان قوی دارن💪💪💪💪
میدونن بی نهایت فرصت هست و به قول استاد باران نعمت میباره پس ناامید نشدن هم جزو خصلتشونه
واییی خدای من چقدر پون مثبت هست توهمین اعتماد بنفس وعزت نفس
چقدر میتونه مثل زنجیر وصل باشه به نکته نکته زندگی ما
امیدوارم بتونم زمانی به همه این موارد برسم به لطف الله و همت خودم ویاری دستان خداوند مهربون که همیشه هدایتش برای بنده های مشتاقش حتمیه
خدایا شکرتتتت بخاطر این اگاهی ها
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار و عزیزم؛ برای دومین بار هدایت شدم به آغاز سفری که خانم شایسته و شما استاد خوبم تدارک دیده اید،سفری که اولین ایستگاه آن عزت نفس و اعتماد بنفس است.بار قبل به دلایلی نتوانستم پی گیر این سفر سراسر خیر و برکت باشم،متعهدانه قدم برنداشتم،یا شاید در مدارش نبودم،اما امروز عاشقانه و متعهدانه شروع کرده ام و میدانم که مقصد این سفر به خودشناسی و بعد خداشناسی خواهد انجامید و چه چیزی مهمتر و اساسی تر از این دو برای خوشبختی و سعادت من! دیدن فایل های چندین باره ی اعتماد بنفس برای من همزمان شده با خرید دوره ی عزت نفس با آپدیتی که شما استاد عزیزم عاشقانه و سخاوتمندانه انجام داده اید.بسیار خوشحالم که تجربه ی استفاده از محصولات شما برای من با دوره ی عزت نفس کلید خورده چون قطع یقین میدانم که پایه ی تمام موفقیت های بشر عزت نفس است.نفس و درونِ من از خداوند که وجود و اصل من است جدا نیست و عزت نفس یعنی شناخت و اعتماد و برگشت و رجعت به همین اصل و نفس و چه سفری از این بزرگتر و چه شروعی از این پربرکت تر! عزت نفس یعنی باور به اینکه من انسان ارزشمندی هستم،من انسان لایقی هستم چون تکه ای از خداوندم و هرگز و هرگز از او جدا نخواهم شد؛ احساس گناه چه معنایی دارد وقتی میدانم خداوندی دارم که اولین توصیفش از خود رحمان و رحیم بودن است و از هر شخصی به من مهربان تر است،خدایی که جز خیر و نیکی برای من نمی خواهد و بیشتر از من خواهان رشد و پیشرفت و موفقیت من است…از خودش میخواهم که در شروع این سفر اراده و عزمی محکم و راسخ و قدم هایی استوار به من ببخشد که در این مسیر سراسر زیبایی حرکت کنم و به بهترین ها برسم…با سپاس فراوان از شما استاد خوب و عزیزم❤
سلام به استاد عزیزم و همه ی همراهان
من چند روزی هست که عضو سایت شدم اما به لطف خدا از امروز به صورت جدی گوش دادن به فایل های رایگان رو شروع کردم
ویژگی فردی که اعتماد به نفس بالایی داره:
به نظر من اون فرد برای خودش زندگی میکنه نه برای دیگران این جمله شامل تمام ابعاد زندگی میشه برای خودش کار میکنه کاری که علاقه داره انجام میده برای خودش لباس و تیپ میزنه اگر از وسایل مارک استفاده کنه برای احترام گذاشتن به شخصیت خودشه نه جلب توجه دیگران
در جمع خیلی رسا و دقیق و شفاف نظرش رو مطرح میکنه و تو فکر این نیست که باهاش مخالفت بشه یا بقیه بهش بخندن به حرفای دیگران توجه نمیکنه به اینکه پشت سرش چه حرفایی میزنن توجه نمیکنه
میتونه خیلی راحت اوضاع پر از تنش و استرس رو کنترل و مدیریت کنه
برای زندگیش برنامه داره افسار زندگیشو دستش گرفته
و خیلی هم راستگو و صادق هستن و اصلا براشون مهم نیست که شاید با گفتن حقیقت به دردسر بیوفتن
و همچنین قلب اروم و خالی از کینه و حسد و …دارند
به نام خدا
سلام به همه عزیزان
( روز دوم از سفر نامه خانواده صمیمی عباسمنش)
اگر فردی موفقیت ها و نتایج مثبت کارهای شما رو مسخره کرد، گفت اینا دروغ هستن و به هر طریق، موفقیت شما رو تکذیب کرد، این باعث میشه اون فرد، فراوانی و نعمت رو از خودش دور کنه و هیچ گزندی به شما نمیرسونه. و اینکه اگه ما حرفای یه افرادی رو قبول نداریم و میگیم اون فرد دروغ میگه ، فقط بیایم ازش دوری کنیم و به حرفاش گوش ندیدیم فقط همین( اینا رو به خاطر صحبت های اولیه استاد نوشتم)
من شخصا به استاد و صحبت هاشون ایمان دارم چون نتایجی که ایشون در زندگیشون گرفتن ، بی نظیر و فوق العاده هست و هر کسی هم که در این مسیر قدم بذاره به اندازه ای که تعهد داره و روی خودش کار میکنه، موفق میشه و این یه قانونه و من از بابت این قانون تغییر ناپذیر که برای من هم صادقه، هزاران بار خدا رو شکر میکنم.
ما فقط و فقط خالق زندگی خودمون هستیم. هر کاری از خوب یا بد انجام بدیم، نتیجه اون فقط به خودمون و زندگیمون بر میگرده.
اگر ما گناه یا اشتباهی انجام بدیم و با این دلیل در احساس بد بمونیم که کار ما باعث بدبختی و نابودی اون فرد شد ، این نابود کننده عزت نفس و زندگی ما میشه چون اگر هم من نادانسته اشتباهی در حق فردی انجام بدم اما اون فرد با ایمان باشه و همه کارها و نتایجش رو از خدا بدونه، ما هیچ ضرری به اون فرد نرسوندیم که هیچ، حتی باعث منفعت هم برای اون خواهیم شد. یعنی عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد .
پس همانطور که خداوند در قرآن فرموده : اندوهگین نباش که ما هدایتمون رو برای همه میفرستیم و کسی که به من ایمان بیاره، خداوند برای او کافی است. همین.
پس بودن در احساس گناه با این فرض که میتونیم دیگران رو با اعمالمون ( مثلا بطور ناخواسته) نابود کنیم یا بهشون آسیب بزنیم باعث از بین رفتن احساس خودارزشی و دوست داشتن خودمون میشه . بعد در این حس می مونیم که خدا هم ما رو دوست نداره ، ناامید میشیم و عزت نفس رو داغون میکنیم ودر نهایت زندگی خودمون رو ویران . بعد همش میگیم چرا من روی خوشی توی زندگی نمیبینم؟ آخه مگه من چی از بقیه کم دارم؟؟ وحرفایی از این مدل.همه آیه هایی هم که استاد عزیز آوردن دال بر این هست که ما باید مسئول همه اعمال خودمون از 0 تا 100 رو بر عهده بگیریم و اگر ما نخوایم ، هیچ چیزی برای ما رقم نمیخوره چه خیر چه شر. حتی شیطان هم میگه من به تو وعده گناه و اشتباه دادم ، خب تو که حق اننتخاب داشتی، تو که اختیار داشتی، چرا گمراه شدی؟؟ یعنی حتی شیطان هم میدونه که هر انسانی مسئول همه کارها ودر نتیجه نتایجش هست. همچنین پیامبران و شفاعت اونها هم تا وقتی خود انسان نخواد و باورهای درست نداشته باشه، هیچ کاری نمیتونن برای ما انجام بدن.
ممنونم که برای این کامنت وقت گذاشتین. در آخر بگم، اول و آخر هر موفقیتی، عزت نفسه که خیلی ظریفه و رد پاش همه جای زندگی و کارهامون هست. پس باید خیلی دقیق و آگاهانه برخورد کنیم و همیشه تمرین روی خودمون رو فراموش نکنیم.
در پناه خدا
سلام به استاد عزیزم
سلام به خانم شایسته عزیز
و سلام به دوستان خوبم
چقدر از خوندن نظرات شما لذت میبرم
اینقد که دخترم میگه مامان اگه نمی خواست غذا درست کنی اصلا از تو سایت نیومدی بیرون 😃😃
من اینقد اعتماد به نفسم پایین بود که هربار میخواستم بیام و نظرمو بگم با خودم می گفتم خوب چی بنویسم تو اییینهمه نظرهای عالی من چی دارم که بنویسم .اما الان که دارم می نویسم خیلی حس خوبی دارم و به نظرم این اولین قدم برای بالا بردن اعتماد به نفسمه💪💪
تا الان که استاد گفتن حتما فکر کنید وحتما تو سایت نطرتونو بنویسید.
۱به نظر من کسی که اعتماد به نفس بالایی داره به راحتی میتونه توی جمع صحبت کنه و به راحتی نظرشو راجع به هرچیزی بگه بدون اینکه نگران باشه دیگران راجبش چه فکری میکنن
۲ خیلی شمرده و با طمانینه صحبت میکنه عجله ای نداره.و به آرامی نظرشو برای دیگران باز میکنه
۳ از ناحیه قدرت با بقیه حرف نمی زنه
۴ چون خودشو ارزشمندمیدونه به نظرات دیگران هم ارزش میده تا دیگران هم برای اون و نظراتش ارزش قائل بشن
۵رابطه خوبی با اطرافیانش داره ودرکل میتونه با همه رابطه خوبی برقرار کنه
ودرنهایت از خودش ،ظاهرش شخصیتش رضایت کامل داره و عاشق خودشه
امیدوارم که منم بتونم اعتماد به نفس بالایی داشته باشم و دوره عزت نفس رو تهیه کنم 😊
استاد عزیزم ممنونم که آگاهیهای نابتونو در اختیار ما قرار میدین❤
به نام خدا
با سلام خدمت آقای عباس منش و همگی همراهان.بعد از گوش دادن به فایل صوتی دوم اعتماد بنفس و برخوردن به پرسش چطور احساس گناه رو از بین ببریم .خواستم که از تجربه خودم بگم شاید مفید باشه ….روزهای زیادی بخاطر احساس گناه و شرم از چند تجربه ی بهم پیوسته در گذشته خودم رو سرزنش میکردم .احساسم سرشار از خشم و آزار بود نسبت به خودم و اگر از دیگران رفتار نامحترمانه ایی میدیدم در دلم میگفتم ،حقته و تو لایق این زجری چون فلان کار و کردی و اینها تاوان کاره توست. به درگاه خدا شبها و روزها گریه و زاری میکردم که خدایا منو ببخش و قلب آدم ها رو از رنجشی که براشون به وجود آوردم پاک کن تا منو ببخشن . چند سال طول کشید که ناگهان فهمیدم اون آدم ها رنجی از من به دل ندارن و همه با مهربان هستن جز ،خودم .به لطف خدا اون روزها در مسیر دوره های خودشناسی قرار گرفتم و یکی از تمرینها کنکاش در گذشته و بیرون کشیدن رنجش ها بود . لیستی از رنجها داشتم که باید ازشون موهبت بیرون میکشیدم .در واقع با فکر کردن به اینکه اون تجربه ها ی به ظاهر تلخ چه خیرهایی برای شخص من داشته، موهبت هاشو پیدا کردم .جالب این بود که کفه ی ترازو در جهت خیر ،سنگینتر بود و غافلگیر کننده .وقتی که پی بردم این تجربه تلخ چه مسیرهایی برای رشد من روشن کرد و اگر اون اشتباه رو انجام نمیدادم هرگز در این مسیرها قدم نمیگذاشتم خدارو شکر کردم و خودم رو بخشیدم . روزگاری من مسیر نادرستی رو رفتم هرچقدر شرم آور و زشت ،چرا تنها یک خاطره ی دور باید تابلویی بشه روبروی من تا هر لحظه مرورش کنم و عذاب بکشم ،وقتی هزاران موهبت برای من داشته؟! احساس گناه در من از بین رفت چون،خاطره ی تجربه ی تلخ رو با دیدن دست آوردها و موهبت هاش برای خودم شیرین کردم و هرزمان گذشته برام مرور بشه خوشی ها پررنگتر هستن .من خداوند رو برای همه ی اون تجربه ها که فکر میکردم تلخ هستن امروز شکر میکنم ،چون اون اتفاقات آگاهی هر چند کم که امروز دارم رو بهم دادن و امید دارم این آگاهی هر لحظه به یاری خدا رشد کنه .
در آخر سپاسگزارم از استاد عباس منش .مدت کوتاهیه وارد این سایت یا بهتره بگم این راه شدم ،اما تغییرات در من بسیار واضح و گویاست .از خداوند براتون عمر طولانی و پر سعادت آرزو میکنم .
سلام به استاد عزیزمان و سرکار خانم شایسته گرانتقدر
چند سالی است که عضو سایت هستم بارها آمدم و رفتم . آمدم کار کردم و جواب گرفتم و رشد کردم و بعداز مدتی از گروه و فایلهای استاد جدا شدم و برگشتم به نقطه اول زیر صفر که بودم واین بارها وبارها در این چند سال تکرار شد . و حالا فکر میکنم علت را فهمیدم و آن اعتماد به نفس و احساس لیاقت نداشتنم بود . البته خودم فکر میکردم خیلی اعتماد به نفس دارم ولی حالا فهمیدم اون اعتماد به نفس نبود بلکه غرور کاذب و بی جا بود.وترس از عدم لیاقت برای پنهان کاری به غرور پناه برده بودم .وحالا میفهمم علت اینکه اعتماد به نفس نداشتم چیه. چون پشتیبان قوی نداشتم. کسی را نداشتم که بتوانم به او اعتماد کنم کسی را نداشتم که هوام را داشته باشه. البته به خیلی ها تکیه کردم ( به قول استاد شرک داشتم به غیر خدا تکیه کردم)
وقتی امدم به سوال استاد جواب بدم. ( البته دفعه اول است که دارم گوش به حرف استاد عباس منش میدم😃 سالهاست که استاد داره میگه گوش کن و انجام بده .کامنت بگذار . تمرینات را انجام بده.وصل گروه باش . کاش استاد بالای سرمان بود تا انجام نمیدادیم گوشمون را میکشید ) حالا میفهمم جواب دادن و همکاری کردن یعنی چی.خب بگذریم بیاییم جواب سوال استاد.. به نظرمن کسی اعتماد به نفس داره که مطمئن است یکی پشتیبانش است . یکی هست که هواش را داره.به یکی که به اون مسیر را نشون میده
و به او اطمینان کامل (ایمان ) داره م وصل است و اون فقط الله یکتا .مهربانترین مهربانان است. سپاسگزارم
به نام الله یکتا
سلام به استاد گرانقدر و همه دوستان و همراهان عزیز
( اولین روز از سفرنامه خانواده صمیمی عباسمنش- ۱)
امروز زمانیکه وارد سایت شدم و نشانه امروز من رو نگاه کردم، دیدم در مورد سفرنامه خانواده صمیمی عباسمنش هست. حقیقت این هست که قبلا هم این نشانه رو داشتم اما اهمیت ندادم اما اینبار دیگه بی خیالش نشدم چون قطعا مدار امروز من با مدار دفعه قبلم فرق کرده و این برای من اهمیت داره و داره تکرار میشه. با نام خدا شروع کردم این سفر ۳۰ روزه رو و توی دفترم هم آغاز این سفر و شروعش رو نوشتم وبرام بسیار ارزشمندتر هست که میبینم اولین روزم، در مورد عزت نفس هست .
حقیقتا قبل از آشنایی با سایت عباسمنش و آشنا شدن با آموزه های اینجا، نمیدونستم دلیل اینکه چرا خیلی جاها خجالت میکشم و خواستم رو نمیگم ؟؟ چرا بعضی مواقع نمیتونم اظهار نظر کنم با اینکه نظرات خوبی دارم؟؟ چرا دلم نمیخواد بعضی جاها که شلوغه صحبت کنم؟؟ چرا دوست دارم بقیه برام دل بسوزونن؟؟وووو هزاران مورد دیگه که شاید برای خیلیا پیش اومده ولی من هیچ دلیلی برای این همه ابهام نداشتم و تلاشی هم برای دونستن جواب این سوالا نکردم.
امروز برای من، پس از گذشت بیش از ۱ سال آشنایی با این سایت و مسیر زیبایی که داخلش قدم گذاشتم جواب همه این سوالا و خیلی دیگه از سوالات توی ذهنم رو میدونم و اون هم نداشتن عزت نفس هست.
زمانی اگر توی دوران مدرسه به جای نمره ۲۰ حتی ۱۹ میگرفتم، احساس گناه داشتم چون فکر میکردم اینجوری جواب محبت ها و توجه پدر و مادرم رو ندادم. یا سالها خودم رو سرزنش کردم که چرا با فردی ازدواج کردم که باعث شده من از خانوادم دور بشم و اونا از این بابت ناراحت هستن. این احساسات و این در حال بد موندن ها، باعث شدن که من برای سالها در زندگی عاطفی و متاهلی، انواع متعددی از سختیها و ناراحتی ها رو داشته باشم و همیشه خودم رو سرزنش کردم و در مقابلش، همیشه طلبکار همسرم بودم که من به خاطر تو از خانوادم گذشتم و حالا تو اینقدر قدر نشناسی و خیلی از این مسائل…
خدا رو سپاسگذارم که دستان بی نهایت خداوند من رو به سمت این سایت و دوره بی نظیر عزت نفس راهنمایی کرد و حالا میدونم بودن در احساس گناه، یعنی ماندگاری در حس بد و این یعنی تجربه همیشگی اتفاقات بد که من با همه وجودم لمسشون کردم.
احساس گناه باعث ایجاد احساس بی ارزشی میشه که نتیجه اون، دوست نداشتن خود هست که در نهایت به کمبود عزت نفس منجر میشه و کسیکه عزت نفس نداره، هیچ چیز نداره و از دورن تهی.
امروز میدونم که گذشته گذشته و فکر کردن و نبش قبر اتفاقات گذشته و موندن توی حال بد، باعث نمیشه که من از اونها اعراض کنم، بلکه باعث رخ دادن بیشتر و بیشتر اونها و تجربه هایی حتی بدتر میشه.
بسیار ممنونم و سپاسگذار بابت این فایلها، این آموزه ها و این قدم هایی که شما استاد نازنین و مریم خانم به حق، شایسته، برای ما برمیدارید.
من تلاش و تعهدی جدی رو توی این مسیر دارم و چون ایمان دارم عزت نفس بالا، سنگ بنای داشتن بهترین زندگی هست، به قول استاد، جهادی اکبر دارم تا روز به روز و گام به گام توی این مسیر حرکت کنم ، ناامید نشم و بدونم که با تلاش و تمرین و تکرار همه چیز امکان پذیره.
خدایا سپاسگذارم و ممنونم از شما
دوستتون دارم خدانگهدار
اولین روز از سفرنامه من از هدایت رب به لایو ۱۳ شروع میشه که استاد گفتند این اتفاق یک موهبت الهی است که بتونی روی خودمون بیشتر کار کنیم و تا میتونیم خودمون را ببندیم به فایل ها و تفکر کنیم و فرکانس های خوبی را بفرستیم
یادم میاد سال ۹۷ بخاطر تضاد هایی که با دوستم و خانواده داشتم و واقعا نمیدونستم باید چیکار کنم و اون وابستگی ها و شرک های مخفی که تو وجودم بود
خیلی از خدا دور بودم
از نعمت هایی که داشتم و قدرشون را نمیدونستم
و ناشکری میکردم ، از ماشینی که بابام از سن ۱۶ سالگی برام خرید و وقتی ۱۸ سالم شد بهم داد
و دعواهای دیگه ای که تو خانواده داشتم سر دانشگاه و دوستم
و رفیقم که بخاطر باورهای قوی که نسبت بهش داشتم و بخاطر اون باورها ، هر حرفی میزد از خدا ، از دین و از جهنم و باورهای شرک الود و باورهای کمبود
، من خیلی باورش کرده بودم و اینا رفته بود جزء باورهام
نماز هایی که میخوندم و دعا هایی که میکردم
همش بی نتیجه بود و واقعا از خدا خواستم که کمکم کنه ، حال روحیم خوب نبود
تا اینکه اون شخص از زندگیم رفت بیرون
و من موندم تنهای و تنها و فایل های استاد را داشتم
و اون فایل هایی که استاد دورههای تند خوانی در یزد برگزار میکردند که خواهرم رفته بود و یک سی دی بهش داده بودن در مورد قانون جذب اینا و از کلاس هایی که استاد تو تهران برگزار میکردن
اون موقع من ۱۳ سالم بود و اونو گوش میدادم
و خیلی خیلی برام جذاب بود ، حرف هایی که میزد قلبم خیلی تاییدش میکرد و انگار این اگاهی ها میدونستم
و بعد ۶ سال که شده بود ۱۹ سالم
و اونا رو گوش میدادم اونم برای اینکه از حرفهاش احساسم خوب بشه
و بعد کم کم تکاملم طی میشد و سپاسگذاری میکردم
یعنی اینقدر دور بودم که هر چیزی که داشتم را بجای اینکه سپاسگذاری کنم ناشکری میکردم
و بعد کم کم ، یه ذره ، یه ذره سپاسگذار بودم
و بعد نعمت های بیشتر و بیشتر بهم میداد
تا اینکه اسفند ۹۷ شد و دوره دوازده قدم اومد
و به خدا گفتم ، خدایا نشانه بده
و نشانه ها رو دیدم و احساسم خیلی خیلی خوب میشد وقتی به خریدنش فکر میکردم و
قدم اول دوره دوازده قدم را خریدم
وقتی جلسه اول ، قدم اول را گوش دادم و اون چکاپ فرکانسی را دیدم و رسید به عزت نفس
و وقتی استاد گفت عزت نفس همه چیه ، مادر تمام موفقیته هاست
احساسم بد شد ، اون موقع مثل الان خودمو نمیشناختم
اون موقع اصلا نمیدونستم عزت نفس واقعی چیه
و الان به لطف اون دوره و تکاملی که طی شد
فهمیدم ، همه چیز عزت نفسه
چون تو سال ۹۸ خیلی کارها انجام دادم تو کار هایی که بهش علاقه داشتم رفتم و تا حدی خیلی پیشرفت میکردم
و بعد بخاطر اینکه نمیتونستم افسار ذهنمو در دست بگیرم
و کمالگرا بودم و اون عذاب وجدان تحریف شده از خانواده و دوستان و جامعه
احساس گناه داشتم و بخاطر همینم احساس لیاقت نداشتم
و با تضاد هایی که بهش برمیخوردم سریع ناامید میشدم
و یاد روزهایی افتادم که فقط روی ورودی های خوب کار میکردم که چه اتفاقات خوبی میافتاد
چه ایده هایی به ذهنم میرسید و چه راهایی برام باز شد و بخاطر اونم احساس لیاقت اون باور ها زیاد دوام نداشت تو زندگیم
دانشگاه میرفتم بخاطر مامانم
یادمه مهاجرت میخواستم کنم و خدا هدایتم کرد و گفت از دانشگاه بیا بیرون و اومدم بیرون و درهایی را برام باز کرد و رفتم تهران و اونجا شرایط خیلی خیلی خوبی را برام فراهم شد از دوستان هم فرکانسی که نمیشناختمشون از خانه رایگان و همه چیز عالی بود و بخاطر یک تضادی که نتونستم افسار ذهنمو در دست بگیرم و اونو کنترلش کنم برگشتم شهر خودمون
و الان فهمیدم که فقط عزت نفس
الان میفهمم که مادر همه چیز عزت نفسه
الان میفهمم که تمام موفقیت های ادمها بخاطر عزت نفسشونه
و واقعا سپاسگذار خدا هستم که منو هدایت کرد
میخوام از این سفرنامه شروع کنم
و کمالگرایی را بزارم کنار
و کم کم با تکامل عزت نفسم را بسازم
و شروع کنم
جلسه اول
ویژگی افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند
کسی که اعتماد به نفس داره خلاء درونی نداره
احساس کمبود نداره
خیلی تو ارتباطات قویه ، و خیلی خوب ارتباط برقرار میکنه
همیشه تو اتفاق به ظاهر بد سعی میکنند نگاه مثبت داشته باشند و از اون برای موفقیتهایش استفاده کنند
کسی که اعتماد به نفس داره به شانس و به چیزهای اتفاقی اعتقاد نداره اون باور داره به خودش که میتونه هرکاری را انجام بدم و هرچی که خواست خلق کنه و خودش را لایق بهترین چیزها میدونه و هروز دنبال موفقیت های بیشتری است و خودشو مقایسه نمیکنه با دیگران
کسی که اعتماد به نفس داره با برخورد با یک تضاد ناامید نمیشه و افسار ذهنش را در دست میگیره چه خوداگاه چه ناخوداگاه و دنبال راه حلش میگرده
کسی که اعتماد به نفس داره از این شاخه به اون شاخه نمیپره و یک کاری که شروع میکنه تا تهش میره چون باور داره میتونه انجامش بده
با صدای بلند و رسا حرف میزنه
نظرشو جلو جمع میگه و هیچ ترسی نداره و خیلی عادیه براش
برای خودش تیپ میزنه نه برای دیگران ، دنبال راضی کردن خودشه نه دیگران ، دنیارو میخواد با چشم های خودش ببینه نه با چشم های دیگران
به نظر دیگران و عقیده دیگران احترام میزاره و نمیخواد خودشو ثابت کنه به دیگران
اگر کسی ازش انتقاد کنه ، از انتقادش ناراحت نمیشه
هم از انتقادِ درستی که ازش کردن ، و هم از انتقادِ غلطی که ازش کردن و نمیخواد ثابت کنه خودش را
دیگران و خودش را قضاوت نمیکنه
هر خطایی میکنه خودش را سرزنش نمیکنه و از اون
خطا تجربه بدست میاره و احساس گناه نمیکنه که انجامش داده
عذاب وجدان تعریف شده تو وجودش ساخته نشده
و یا از بین بُردَتِش
خدا رو تو وجودش احساس میکنه و به الهاماتش عمل میکنه
از هیچی ترسی نداره و ترس هایی را که داره میره تو دلِش
توکل میکنه به خدا و باور های شرک الود نداره
نظر دیگران براش اهمیت نداره
خودش را راضی میکنه نه دیگران را
تو حوزه کاری که بهش علاقه داره فعالیت میکنه
موفقیت هاشو تحسین میکنه
خودش را لایق بهترین چیزها میدونه و برای خودش بهترین چیزها انتخاب میکنه
نظر دیگران روش تاثیر نمیذاره
و بدون فکر و دلایل منطقی چیزی را قبول نمیکنه
احساس نفرت و کینه نداره
ادم راستگو و صادق است
انسان تنهایی نیست ولی از تنهایی خودش لذت میبره