«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 319

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیرحسین حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 1651 روز

    سلام استاد عزیز ،خیلی خیلی خوش حال هستم که من توانستم با شما آشنا بشم و هم فرکانس بشم این همه مطالب که واقعا هیچ جانمیشه شنید اینقدر واضح و شفاف توضیح می دهید واقعا من لذت بردم،از اینکه خداوند نگاهش سیستمی هست از اینکه باورهای من هست که شرایط خودم رو به وجود میاره ،خداروشکر که من آشنا شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    اشرف مخلوقات گفته:
    مدت عضویت: 2700 روز

    سلام به استاد عزیزم وهمه ی دوستان هم فرکانسی ام

    خداوند را سپاسگزارم که در این مسیر هدایت شدم تا بتوانم از این طریق با خودم وبا خدای درونم به صلح برسم وبیشتر بتوانم قوانین بدون تغییر خداوند را بشناسم ودرک کنم وقدم در مسیرهای هدایتی خداوند بردارم .

    مهمترین درکی رو که از این فایل داشتم رو اینجا می نویسم تا رد پام بمونه برای خودم تا بدونم چطوری قدم هام را برداشتم

    درک وجدان وعذاب وجدان واحساس گناه : در هر فرهنگ وجامعه ایی که ما نگاه کنیم یک نوع وجدان داریم اینکه این وجدان از کجا آمده وچه کسی اینو بوجود آورده را با چند مثال برای خودم واضح می کنم مثلا در جوامع اسلامی خوردن مشروب یک گناه محسوب میشه وهر کسی که اونو استفاده کنه به عذاب وجدان دچار میشه واحساس گناه در او بوجود میاد که انسان پاکی نیست ولی در کشور آمریکای جنوبی خوردن مشروب اصلا گناه نیست وهر فردی که از آن استفاده کنه هرگز احساس گناه نمی کنه .یا در خصوص مرگ وبرخورد جوامع مختلف جهان با مرده ها ومرگ هم همین طور وخیلی از مسائل مختلف دیگه ایی هست مثل نماز خواندن قرآن خواندن و وضو گرفتن عبادت کردن پرستش خدا و…….خیلی از مسائل دیگه .

    نکنه این وجدان خودش مشکل داره !چه کسانی این وجدان واحساس گناه را بوجودآوردند ؟من فقط به همین سوال که جواب دادم کلی گریه ام گرفت که چرا همه رو پذیرفتم هر کی از را رسید وهر حرفی زد به ما احساس گناه داد از پدر ومادر وخواهر وبرادر و….وخانواده از فضای خانواده که اومدیم بیرون دیگران همسایه ها وجامعه دوست ورفیق و مدرسه ودانشگاه و علمای دینی ومعلمان ورهبران و…الی آخر همه به نوعی به ما در ارتباط با مسائلی احساس گناه دادند از یک لقمه غذا خوردن بیشتر وکمتر گرفته تا شادی کردن وخندیدن وگریه کردن وحمام رفتن وسرشانه کردن وهر چیزی که هست به نوعی به ما احساس گناه دادند واگر بخوام تمام اینها را بنویسم یک دفترچه ی ۱۰۰ برگی کم میارم .

    از پوشیدن لباس تا خوابیدن وعبادت کردن وحتی گفتگو با خدا هم احساس با گناه بود که اگر میخوای با خدا حرف بزنی باید فلان موقع باشه فلان زمان باشه با فلان نوع لباس وباید فلان حالت وفلان مکان باشه اگر انجام ندادی حتی دعای تو قبول نمیشه تازه تمام این کارها را درست انجام دادی معلوم هم نیست آیا مورد قبول خدا هست یا نه ؟!

    نمی دونم این احساس گناه با ما چکار کرد واقعا چه تصویری از خدا برای ما ساخته شده ؟

    هر نتیجه ایی رو امروز دارم میگیرم از همین تصویر خداوند در ذهنم هست

    همیشه بهمون گفتن که وقتی میخوای دعا کنی دستهاتو ببر به سمت آسمانها وفریاد بزن وخدا رو بلند صدا بزنید تا صدای شما را بشنوه ولی یه چیزی ما تو دل خودمون چنان داد میزدیم وگریه میکردیم که نگو وهیچ کس حتی فرد کناری مون صدای ما رو نشنید چه برسه به خدا که بهمون گفتن تو آسمانهاست .

    عجب احساس دوری به ما دادند از خدا ،خدایی که هرگز دست یافتنی نیست ،خدایی که هرگز با انجام برخی کارها دعاها را مستجاب نمیکرد ومعلوم هم نبود آیا دعاها وخواسته های مورد قبول هستن یا نه !!!

    .

    .

    .

    ما هر چقدر جوامع مختلف را بررسی وبه فرهنگ آنها توجه کنیم بیشتر می فهمیم که آن چیزی به ما خوراندندبه عنوان وجدان اصلا صحیح نیست .

    خداونددر قرآن خودش روتواب ورحیم وبه صفت های خوبی نام برده بخشنده مهربان تواب خطا پذیر پوشاننده گناهان و… وخدا گفته من از گناهان کوچک شما در میگذرم ومی بخشم اگر شما گناهان بزرگ انجام ندهید .

    یکی از بزرگترین گناهان شرک به خداوند است که هرگز بخشیده نمیشه

    در اغلب مواردقرآنی ظلم به خودمعرفی شده گناهانی که ما انجام دادیم به خودمان برمی گشت وبه خودمان ظلم کردیم چون ما توانایی تغییر زندگی دیگران را نداریم نه به سمت خوب نه به سمت بد .اگر کسی بخواد افراد دیگر را نابود کنه از همون لحظه ی شروع خودش رو از بین می بره واگر کسی بخواد وشروع که به دیگران کمک کنه عشق بده از همون لحظه خودش رو شکوفا می کنه .

    برای اینکه احساس گناه را از خودم دور کنم با استفاده از اهرم رنج ولذت زودتروسریعتر می تونم به این خواسته برسم واین باورها را باید در خودم بوجودبیارم

    ایجاد باور اینکه من توانایی تغییر سرنوشت هیچ کس رو ندارم ونمی نمیتونم سرنوشت هیچ کسی رو عوض کنم مگر اینکه اون فرد خودش تصمیم بگیره که تغییر کنه .دقیقا یادم هست وقتی ازدواج کردم از همسرم خواستم که سیگار را ترک کنه وایشان هر بار که من میگفتم سیگار نکش وضرر داره اون بدتر وبیشتر می کشید تا اینکه یک روز بهش گفتم من نمی تونم تو رو عوض کنم وخودت باید راهتو انتخاب کنی اینقدر سیگار بکش تا خودت رو نابود کنی به من هیچ ارتباطی نداره( چون اکثر افراد خانواه ی همسرم منو مقصر می دونستند در صورتی قبل از ازدواج با من همسرم سیگار می کشید )گفتم این خودت هستی که انتخاب می کنی که سالم زندگی کنی یا زندگی پر از دود داشته باشی من فقط همین حرفها رو زدم دیگه رهاش کردم اصلا توجه نکردم بعد از مدتی فهمیدم که همسرم سیگار نمی کشه.دقیقا خودش یک روز تصمیم گرفت وانجامش داد . باور خداوند را بسیار تواب بپذیرم وباور قوی برای خودم ایجاد کنم که خداوندی که مرا خلق کرده هرگز منو تنها نمیزاره خدا در وجود منه وخدا منو هدایت می کنه واگر هم اشتباهی انجام دادم از اون درسش رو بگیرم و خداوند خطاهای منو می بخشه واین اشتباهات وخطاهابه شرط عدم تکرار آنها باعث رشد وپیشرفت من میشن .باور اگر من در مدار درست باشم خطا واشتباه نمی کنم واصولا وقتی با نیروی منبع وخداوند هماهنگ باشم من بوسیله خداوند هدایت شده هستم ودر هرلحظه خدا از من حمایت ومرا هدایت می کند .برای اینکه من احساس گناه رو از خودم دور کنم با استفاده از اهرم رنج ولذت این باور را در خودم بسازم که احساس گناه یعنی احساس بد واحساس بد یعنی اتفاقات بد از در ودیوار وارد زندگی من می شود پس همیشه حواسم به احساسم باشم که به کدوم طرف میره . توجه به نکات مثبت وزیبایی ها وتحسین زیبایی ها وسپاسگزاری به خاطر داشته هام احساسم بهتر میشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    اسداله کشاورز گفته:
    مدت عضویت: 1575 روز

    بنام خداوندی که عاشق منه

    از وقتی تصمیم گرفتم باورهای غلط و تفکراتی رو که به من احساس گناه میداد واعتماد به نفس من رو زیر سوال میبره رو رها کنم انگار آزاد شدم و مثل یه بالن که باید در موقع اوج گرفتن بارهای اضافی رو رها کنه دقیقا این حس و حال رو دارم .تفکراتی که عین یک خوره در سر من نفوذ میکردند و هر چی تفکرات مثبت بودند رو از بین میبردند

    امروز با خودم عهد میکنم احساس گناه نداشته باشم

    من میدونم خداوند بینهایت من رو دوست داره

    خداوند عاشق منه

    خداوند کسی نیست که بخواد با یک یا چند گناه بخواد از من انتقام بگیره

    خداوند دنبال بهانه برای انتقام نیست خداوند دنبال بهانه برای شاد کردن منه

    من خدا رو تو وجودم احساس میکنم

    من خدا رو تو زندگیم دارم مبینم

    و بارها و بارها از طریق قلبم صداش رو میشنوم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    Begenj Qaravi گفته:
    مدت عضویت: 2986 روز

    ثروت سراغ یک ذهن آرام و بدون عذاب وجدان میره.

    عذاب وجدان و احساس گناه یه چیز نسبیه. فرهنگیه.

    راجع به چیزهایی فکر کن که اهمیت دارن توی زندگیت، توی پیشرفتت، هم به درد دنیات میخوره هم آخرتت

    ما نمیتونیم زندگی بقیه رو بهتر کنیم، نمیتونیم بقیه رو تغییر بدیم، اصلا مشورت دادن به بقیه به من چه. خودش در مدارش که قرار بگیره هدایت میشه.

    هر اتفاقی که تا الان در زندگیم افتاده باید میفتاده. خیالت راحت.

    هر ظلمی که به کسی شده از جانب خودش بوده، در مدارش بوده، اون موقع من فقط یه وسیله هستم.

    من هییییچ کاره ام. من کاره ای نیستم. اینا همش کارِ خداست.

    ما نمیتونیم به کسی ضربه بزنیم یا کمکش کنیم.

    اشتباهات ما به کسی آسیب و آزار نمیرسونه.

    من خودمو و تمام کسانی که فکر میکردم حقی به گردن من دارن بخشیدم. و برای خودم و بقیه آرزوی بهترینها رو دارم.

    احساس لیاقت

    لیاقتت رو باید احساس کنی!

    خطاها و اشتباهاتی که در گذشته انجام داده ام اکنون به قدری کوچک و ناچیزند که به این نتیجه میرسم اصلا و ابدا نباید درباره اشتباهات احساس گناه یا عذاب وجدان کرد.

    اشتباهات جزئی از برنامه ی رشد و تکامل فرد و جهانه. جهان در حال گسترشه.

    من به هیچ عنوان توانایی تغییر زندگی کسی رو ندارم –به هیچ عنوان کسی رو نمیتونم تخریب کنم –حتی من نمیتونم به کسی کمک کنم.

    من فقط میتونم کاری رو که بهش احساس خوبی دارم واحساس میکنم در مسیر خداونده انجام بدم واونها که باید بشنون میشنون.

    خداوند بسیار توابه –خداوند من رو خلق کرده به درون من آگاهه- من قسمتی از خداوند هستم- من خداوند رو عاشق خودم میدونم- خداوند بنده هاش رو دوست داره

    چطور میتونیم زندگی بهتری برا خودمون شکل بدیم؟

    چطور میتونیم سلامتی رو هر روز در وجودمون گسترش بدیم؟

    چطور میتونیم ثروت زیادی وارد زندگی کنیم؟

    و مهمتر از همه چطور میتونیم رابطه ی فوق العاده‌ای را با خدا برقرار کنیم؟؟

    چطور میتونم احساس بهتری داشته باشم؟

    چطور میشه حالم بهتر باشه؟

    چطور میشه از نعمتهای خداوندم بهتر و بیشتر استفاده کنم؟

    چطور میتونم تمریناتم رو بهتر انجام بدم تا بیشتر به نتایج دلخواهم برسم؟

    چطور میتونم آگاهی های فایلها رو بیشتر و بهتر درک کنم؟

    صبر با تحمل‌ فرق داره

    صبر همراهه با امید، همراهه با حس خوب.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    Soobhaan گفته:
    مدت عضویت: 1826 روز

    به نام خدای مهربان

    ( روز اول )

    الان ساعت ۶ صبح که دارم اینو مینویسم

    من همیشه هر روز صبح زود بیدار میشوم و بعد از عبادت با خداوند روزمو در سایت استاد عباسمنش شروع میکنم

    قبلا نمیدونستم اصلا این سفرنامه چیه البته بعضی ها کامنت میگذاشتن میگفتن اما متوجه نمیشدم . . .

    خلاصه من همیشه ویدیوهای سایت به صورت رندوم میدیدم و یادمه بعد از دیدن فایل روی خدا حساب باز کن به این سفرنامه هدایت شدم و تصمیم گرفتم از امروز روز اول را آغاز کنم

    من قبلا به کنار از کار و حرفه اصلیم کاردیگه ای میکردم اون کار دوم باعث شده بود حال خوب و احساس خوبی نداشته باشم حدودا چند روز قبل تصمیم گرفتم فقط فوکوس کنم روی کار اصلیم و کاری که عاشقشم را با تمام وجود انجام دهم و خودم رو کامل به دست خدا بسپارم و گفتم من از ۰ شروع میکنم و با ایمان و با توکل به خدا دوباره همه چیو شروع میکنم . . .

    دیگه هدایت شدم به اینجا و ایمان دارم بهترین اتفاقات برای من رقم میخوره که به امید خداوند در روزهای بعدی میام در سفرهای بعدی راجبش مینویسم و از هدایت های زیبا خداوند براتون میگم.

    ~ خدایا شکرت ~

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    خدایا شکرت گفته:
    مدت عضویت: 2690 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    خدا رو شکر میکنم به خاطر هدایتم به روزشمار تحول زندگی و این فایل

    خدا رو شکر میکنم به خاطر استاد عباسمنش،خانم شایسته،این سایت و تمام اعضای خانواده صمیمی عباسمنش،به خاطر هدایت شدنم به این سایت،به خاطر قوانین ثابت جهان که عمل به اونها و اعتقاد بهشون آرامش رو برامون به ارمغان خواهد آورد.

    استاد از شما تشکر میکنم به خاطر آگاهی هایی که به ما دادید در این فایل.

    وجدان در جامعه ما ها خیلی بر اساس “دیگران” شکل گرفته.فرهنگ ایرانی به نظر من نقش بسیار مهمی داره تو احساس عدم لیاقت ماها

    بهترین غذا ها مال مهمونه

    فلان کارو نکن که آبروت میره و از نگاه “دیگران” بد دیده میشی

    و و و …

    اینا همشون باعث شدن ما توجه رو از خودمون و چیزی که خودمون دوستش داریم بگذاریم رو بقیه و اولویت “دیگران” در ذهن ما از “خودمون” بیشتر باشه.

    همانطور که استاد گفتند اگر ما نمی تونیم در زندگی دیگران تاثیری بگذاریم چه مثبت چه منفی،پس چرا میترسیم از اینکه درخواست کنیم؟از این که طوری زندگی کنیم که “خودمون” دوست داریم؟

    تا وقتی که به دیگران آسیبی نمی زنیم،ازادیم که هر طوری میخوایم زندگی بکنیم

    استاد درست میگن که این وجدان ها اکثرا چرت و پرتن و حاصل “فرهنگ” هستن

    من با یه سرچ ساده متوجه شدم فرهنگی هست در دنیا که مردمش “ارتباط چشمی” (eye contact) رو گناه میدونن.

    یعنی تصور کنید…یه نفری احساس گناه میگیره فقط به این خاطر که به چشمای یه نفر دیگه نگاه کرده…چقدر خنده دار و بی منطقه این فرهنگ.

    اکثر چیزایی که ما بهشون ارزش میدیم هم همینطورن و منطقی پشتشون نیست،و یا اینکه واسه “دیگران” هست.

    همه این مسائل جمع شدن تو ذهن ما و تبدیل شدن به ترسهایی که تنها هدفشون اینه که ما رو باز دارند از پیشرفت و تنها راه از بین بردن این ترسها هم حمله کردن بهشونه و وقتی وارد ترسمون بشیم و متوجه بشیم که ترسامون کاملا پوچن هم اون ترسا از بین میرن و هم ایمانمون بیشتر میشه و هم درمدار خواسته ها قرار میگیریم و…

    من یه مثال از خودم بزنم

    در دوره عزت نفس برای از بین بردن همین ترس از “دیگران” استاد یه تمرینی داده،

    و اونم اینه که یه برگه از خصوصیاتمون بنویسیم و بریم برای یه نفر بخونیمش.

    من به محض این که از این تمرین آگاه شدم،ترس سراسر وجودمو فرا گرفت که من چطور میخوام دوره عزت نفسو اهیه کنم،چطور میخوام با اعتمادبنفس بشم در حالیکه مجبورم این تمرین وحشتناکو(!!!)انجام بدم؟

    و شروع کردم به گشتن راه حل برای از بین بردن ترسها،و وقتی فهمیدم که هیچ راهی به غیر از حمله به اون ترسا نیست،و مجبورم انجام بدم اون تمرینو،نمیگم همه ترسم ریخت،ولی حداقل آرامش پیدا کردم…

    و یه مورد دیگر هم بگم،استاد شما کاملا درست گفتید که هر اشتباهی به پیشرفت منتهی میشه (البته اگر غیر عمدی باشه یا تکراری نباشه) اصلا هر تکنولوژی جدیدی که اومده،حاصل چندین مرحله آزمون خطا،طراحی مجدد،و…. بوده و نمیتونیم بگیم هر چیزی که دست ساخته انسانه،از همون اولین ورژن عالی و بی نقص بوده

    اشتباه کردن،چیزیه که خدا خودش در ما انسانها قرار داده،و اگر قرار نبود اشتباه کنیم،خداوند که بر هر چیزی تواناست،ما رو اون طور می آفرید

    پس چطور ممکنه که خدا واسه همین اشتباه کردن،انسان رو نبخشه،و تنبیهش کنه؟

    منطقیه این کار؟؟؟ (البته بازم میگم اشتباه غیرعمدی و تکراری نباشه)

    اگر میخوایم به اهداف و خواسته هامون برسیم،باید بتونیم احساس خوبمونو حفظ کنیم

    و چه احساسی بدتر از احساس گناه هست؟

    هر وقت حس گناه اومد به سراغمون،باید باید باید به خودمون هشدار بدیم که یا خارج میشی از این فرکانس،یا مشکلات از در و دیوار میریزن رو سرمون،بیمار میشیم،از مسیر درست خارج میشیم و….

    خدا رو شکر میکنم به خاطر همه نعماتی که به من ارزانی داشته،به خاطر سلامتی،هدایت،این سایت و این آگاهی ها،استاد عباسمنش و خانم شایسته،دوستانم در خانواده صمیمی عباسمنش،و خیییلی نعمات دیگر که اگر دریاها مرکب بشن و درختا قلم نمی تونن همشونو بنویسن.

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    زهره هوشیارمنش گفته:
    مدت عضویت: 2104 روز

    سلام خدمت استاد عزیز ومریم جان

    امروز روز اول همسفر شدنه کنه از این بابت خدا رو بسیار شاکرم، نمی‌دونم چرا گذاشتن دیدگاه آنقدر برای من سخته با اینکه خیلی وقته عضو سایت هستم ولی خیلی کم تونستم این کارو انجام بدم وحالا که مریم جان گفتن خودتونو ملزم به انجام اینکار کنید من هم تصمیم گرفتم حتما این کارو انجام بدم مطمئنم که با گذاشتن نظراتم اتفاقات خوبی برام میفته،،خدایا سپاسگزارم

    سپاسگزارم که یاد گرفتم باید به چیزهایی فکر کنم که برایم مفید است احساس گناه با عذاب وجدان مرتبطه،یکی از دلایلی که باعث پیشرفت افراد میشه نگاه جهانی به موضوعاته،،خداوند بزرگ همه گناهان را می بخشد بجز شرک، ما نمی توانیم به کسی ظلم کنیم در حقیقت ما به خودمان ظلم میکنیم،ما توانایی تغییر سرنوشت کسی را نداریم به جز خودمان،وقتی در مدار درست باشم هر ضربه ای که به من بزنند به نفع من خواهد بود،،خدایا سپاسگزارم که جهان آنقدر قانونمنده وما با تنظیم فرکانسهامون براحتی میتونیم از زندگیمون لذت ببریم ،استاد عزیز از شما ومریم جان هم سپاسگزارم که ما رو راهنمایی میکنید به راه راست،،ما با اشتباهاتمون پیشرفت میکنیم ولی نباید یک اشتباه رو چند بار تکرار کنیم،پس از اشتباه کردن نترسیم،،وقتی که در مدار درست باشیم و هماهنگ با انرژی منبع پس ما هدایت شده ایم،،خداوند به صابرین بشارت میدهد،صابرین کسانی هستند که با احساس خوب صبوری میکنند، ومتوکل هستند و آرامش دارند،،وقتی با انرژی منبع هماهنگ باشیم همه چیز را درست انجام میدهیم و آرامش داریم خواسته های خودمون رو براحتی خلق میکنیم ،مهمترین قسمت اعتماد بنفس احساس خودارزشی است وعذاب وجدان یا احساس گناه این احساس را از بین میبرد،بنابراین احساس خوب =اتفاقات خوب

    خدایا شکر که تونستم این فایل رو ببینم وکامنت بزارم

    یکی از معجزات دیدن وگوش کردن به این فایل خبر خیلی خوبی بود که دو ساعت پیش شنیدم وحالا خیلی خیلی حالم خوبه خدایا شکرت

    استاد عزیز ومریم مهربان باز هم سپاسگزارم از شما

    در پناه خدای مهربان شاد سالم ثروتمند باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    نرگس درویشی گفته:
    مدت عضویت: 1595 روز

    سلام ب استاد عزیز و مریم بانو ی عزیز من تازه با سایت شما آشنا شدم قبلا دوره اقای امیر شریفی رو گرفته و گوش دادم و البته نتایجی ن چندان زیاد گرفتم ولی این بار از طریق یک عزیزی با شما آشنا شدم و خدارو هزاران بار شکر میکنم چون اینقدر موضوعات رو ب راحتی و بیان شیوا میفرمایید ک برام خیلی راحت قابل فهم است .سعی دارم با اون عزیزی ک منو با شما اشنا کرد از ابتدا تماما هر چه تمرین دادین انجام بدم چون حرفاتون اونقدر شیرین ب دلمون نشسته ک بعد از هر روز باهم ساعتها در خصوص فرمایشات شما صحبت میکنیم و مصمم تر میشیم ک زندگی رو از پایه شروع کنیم بدون هیچ عذاب وجدان و یا حسرتی بر دل …. واقعا ممنونیم ک ما را با هدایت خدا اشنا کردین و از همین ابتدا باورهای قبل برامون روشن و واضح میشن ک چ اشتباهاتی داشتیم ک ب نتیجه نرسیدیم …و اینک با دلی مطمئن و عزمی راسخ و شاد از پیدا کردن راه ب انچه شما رهنمون میکنید مارا دل میبندیم و انجام میدهیم … ما متوجه شدیم توبه ما از گناهان فقط با حس خوب بخشیده شدن دیگ تکرار نمیشه .و راهی ک ما انتخاب کردیم ظلم در حق کسی نیست و اینکه چقدر بخودمون سخت میگرفتیم و با توجه ب خواسته مون هست ک ب هدف میرسیم .و حس بد یعنی تکرار تکرار تکرار اتفاقات بد

    مرسی استاد عزیز یه دنیا سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمد رفیع عثمانی گفته:
    مدت عضویت: 3395 روز

    وااای خدا

    من مدتی ازین سایت دور شده بودم.

    خوشبختم که خداوند مرا دوباره رهنمایی کرد و برگشتم به خانه. به بهشت و مسیری که هر لحظه خداوند همراه من هست

    از دو روز به این طرف که مشتاقانه روی خودم کار میکنم و نشانه ها ره شناسایی میکنم. هر لحظه نشانه های بی نظیرش به سراغم میاید. الهی سپاسگزارم.

    دنبال شغل با بالاترین معاش در ذهنم بود که امروز اتفاقی یک ادرسی را رایم معرفی کرد که خدایی من. همه وظیفه های هست که مشتاق کار کدن در ان رابطه هستم

    الهی سپاسگزارم که در مسیر درست مرا هدایت میکنی.

    الهی سپاسگزارم که دوستان خوبی دارم که از خواندن کامنت های تان لذت میبرم

    آقای علی جوان. از خواندن کامنت های تان همیش لذت بردم . ممنونم از شما

    خدا را به خاطر این همه الطافش سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2084 روز

    به نام افریدگار عشق و هستی

    سلام استاد عزیزم

    نمیدونم چقدر از تعهد اولی که به خودم دادم و اومدم تا روز دهم و بعد از مدارش خارج شدم میگذره ولی دوباره هدایت شدم که از نو و دوباره شروع کنم ولی این شروع و این آغاز فرق داره

    ایندفعه ی حسی درونم شعله ور شده که به هرآنچه که میخاهم میرسم در پرتو هدایت خدای عزیزم اینم مدیون فایل های گفت و گو شما با دوستان هستم

    اصلا دیوانه شدم مثل بچه ای شدم که بعد از کلی زمین خوردن تازه میخام یکم اعتماد کنم به بزرگترم و دست از سرتقی و لجبازی بردارم

    و هدایت شدم که این تحول رو از اینجا شروع کنم

    در رابطه با احساس گناه من ریشه تمام مشکلات خودم رو تو همین یک مورد میدونم که خیلی ریز و مخفی داره کارش رو انجام میده و اونم اینه که من برا خودم ارزش قائل نبودم یا میتونم تو این مورد ببینم من خودم رو لایق هدایت و لطف خدا نمیدونستم واقعا وقتی اینو تو وجودم درک کردم دیدم به خاطر خطاهایی که انجام دادم که استاد واقعا همون خطاها منو تو این مسیر رشد قرار داد ولی همیشه حس عدم لیاقت از برخورداری از هدایت خداوند باهام بود

    ولی من میخام و می شود که به چیزهایی که به رشد من کمک میکنه فکر کنم چیزهایی که به من آرامش میده به این که خدا توابه و عاشق منه و منو دوست داره و از خطاهای من میگذره و خطا و اشتباه جزئی از مسیر پیشرفته این قدرت و نیرویی که من رو از یک تک سلول رشد داده همون نیرو به من کمک میکنه و من رو در پناه خودش حفظ میکنه

    استاد عزیزم از خدای خودم ممنونم و سپاسگذارشم که شما رو تو مسیر زندگی من قرار داد

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: