«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 336

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 1982 روز

    سلام

    سلام اول به استاد گرامی و مریم جان

    و سلام دوم به همه دوستان و اعضای سایت

    من خیلی وقته با شما آشنا هستم ولی چند ماهی هست که از فایلهای رایگان استفاده میکنم و خیلی آگاهیهای نابی بدست آوردم

    چند ماهی هست که می خوام دوره ۱۲ قدم رو بخرم ولی جور نمی شه نمی دونم چرا با اینکه خیلی مشتاقم ببینم توی این دوره چیا گفته استاد ولی متاسفانه پولم جور نشده

    به خودم گفتم برم از سفر به دور آمریکا شروع کنم و توجه کنم روی زیبایی‌های این فایلها و گفته های استاد که متوجه سفرنامه شدم و فایل روز اول رو دانلود کردم و سر کار گوش دادم و به خودم قول دادم که تمرینهای این سفرنامه رو که استاد میگن از خودتون رد پا بزارین رو انجام بدم

    چیزهایی که من از این فایل برداشت کردم می خوام بگم

    اول اینکه استاد چقدر عالی موضوع رو برامون باز کردین که وجدان چیه و عذاب وجدان از کجا میاد من متوجه شدم وجدان رو فرهنگ هر جامعه برای ما میسازه و چیزهایی که در فرهنگ ما گناه هست در یه فرهنگ و کشور دیگه خیلی هم احساس خوبیه مثل مشروب خوردن در کشور ما که ما رو دچار عذاب وجدان می‌کنه ولی در یه کشور دیگه بهشون احساس لذت میده و خیلی جالب گفتین تا حالا اینجوری به این مسئله برخورد نکرده بودم

    پس عذاب وجدان و چیزی که

    به عنوان گناه به ما دادند دروغی بیش نیست

    ۲- چیزی به عنوان حق الناس در قرآن وجود ندارد و ما توانایی تغییر زندگی هیچ کس به جز خودمون رو نداریم ما نه میتونیم به کسی خیر برسونیم و نه میتونیم به کسی ظلم کنیم

    اگر کسی بخواد به شخص دیگه ای ضربه بزنه هر چقدر هم تلاش کنه اگر اون شخص دوم در مدار و هماهنگی با خداوند باشه هیچ مشکلی براش پیش نمی یاد و تازه شخص اول با ضربه ای که فکر میکنه می‌تونه بزنه داره به رشد شخص دوم کمک می‌کنه چون این یک قانونه

    و اگر ما بدونیم که این جهان بر اساس یک سیستم و قوانین مخصوص به خودش داره اداره میشه متوجه میشیم که چرا خداوند در قرآن می فرماید که انسانها خودشون دارند به خودشون ظلم میکنند چون طبق قانون اگر ظلم کنی به خودت برمیگرده یا اینکه بهتر بگم از هر دستی بدی از همون دست دریافت میکنی این قانونه

    ۳-استاد میگن در مواردی که ما دچار عذاب وجدان میشیم و احساس بدی داریم و فکر میکنم که من باعث شدم این مشکل برای شخصی بوجود بیاد ای حملات رو مرور کنیم تا احساسمون بهتر بشه

    چون

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    خداوند توبه پذیره

    خداوند بخشنده است

    خداوند درون منه

    خداوند از خطای من میگذره

    خداوند عاشق منه

    من قسمتی از خداوند هستم

    اشتباهات من باعث رشد من میشه که من درس بگیرم

    و به راحتی میتونیم احساسمون رو خوب کنیم و هماهنگ بشیم با منبع انرژی خداوند

    و اگر ما در مدار درست باشیم اصلا اشتباه نمی کنیم و وقتی هماهنگ هستیم با خداوند اون ما رو هدایت می‌کنه

    هماهنگی با خداوند یعنی اینکه ما خودمون رو باارزش بدونیم و خداوند رو هم تواب

    هماهنگی با خداوند یعنی بدونم که خداوند عاشق منه

    هماهنگی با خداوند یعنی من قسمتی از خداوند هستم و ایمان دارم که خداوند راه درست و بهم میگه

    هماهنگی با خداوند یعنی من همیشه باید احساسم رو خوب نگه دارم و به مسایل طوری فکر کنم که به من احساس امید و زندگی کردن بده

    هماهنگی با خداوند یعنی اگر خطایی کردم مطمین باشم که خداوند منو می بخشد و مثل مامور راهنمایی رانندگی نیست که بخواد مچ منو بگیره

    هماهنگی با خداوند یعنی بتونیم همیشه لبخند بزنیم و آرام باشیم و بدونیم که خداوند از درون من اگاهه و خودمون رو و زندگیمون رو بخدا بسپاریم و تسلیم باشیم

    و تسلیم بودن به قول استاد یعنی بپریم توی بغل خداوند یعنی اجازه بدیم به خداوند که از راه خودش به ما پاسخ بده و نترسیم و نگران نباشیم در این صورت میتونیم آرام باشیم و همیشه لبخند بزنیم

    و آخر اینکه ما خودمون رو با ارزش بدونیم و احساس گناه نداشته باشیم باعث عزت نفس و اعتماد به نفس ما میشه که مهمترین اصل مو فقیت هست

    اینها چیزهایی بودند که من از این فایل ناب بدست آوردم و از خداوند می خوام که کمکم کنه بتونم اجراشون کنم و از استاد عباسمنش بی نهایت سپاسگزارم

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم برای این اگاهیها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    مصیب رجبی گفته:
    مدت عضویت: 2058 روز

    سلام به خانواده بزرگ عباسمنش

    سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی

    سلام به خانم شایسته و دیگر عزیزانی که برای سایت زحمت میکشن تا بروزترین و بهترین فایلها رو به خانواده عرضه کنن.

    من اومدنم به سایت و عضویت در این خانواده رو یک هدایت الهی و موهبتی میدانم که بابتش خداوند رو هزاران بار شکر گذارم .

    من حقیقتا خیلی وقته در مسیر یادگیری و شناخت قوانین جهان هستی و قانون جذب هستم و کتابها و دوره های مختلفی در این زمینه خوانده ام و اساتید زیادی رو تجربه کردم ولی باید اعتراف کنم که از وقتی با استاد عباس منش آشنا شدم که البته ابتدا به ساکن خیلی علاقه بهشون نشون ندادم ولی کم کم هر چه زمان میگذشت احساس کردم که ایشون انگار جنس حرفاش و دیدگاهاش با دیگران خیلی متفاوته و شایداز لحاظ جملات و کلمات شبیه به هم هستن ولی جنس صحبتهای استاد خیلی عجیب به دلم مینشست.

    یجورایی استاد رو ۱۰۰ میدیدم و دیگر اساتید رو ۹۰.

    و یاد این ضرب المثل افتادم که

    چون که صد آید نود هم پیش ماست.

    به همین دلیل با گذر زمان دیگه تمام تمرکزم رو روی صحبتها و فایلهای استاد گذاشتم و تلاشم بر اینه که یکی یکی محصولات رو از سایت بگیرم و اینو هم گذاشتم به نشانه هایی که بهم نشون داده میشه و الهاماتی که بهم میشه .

    الانم بعد از مدتها عضویت در سایت هدایت شدم به این قسمت و چقدر الهام بخش و جالب بود صحبتهای استاد در مورد عزت نفس و احساس گناه و عذاب وجدان که باید عرض کنم در هیچ کتاب و سخنرانی حداقل من مشابهشو ندیدم همین تفاوت منو عاشق استاد و نوع نگاهش کرده طوری که اگه طول روز صحبتهاشو گوش نکنم یا فایلی ازشون نبینم گم شده دارم و اونقدر حالم خوب میشه با حرفای استاد که دوست دارم دائم هندسفری توی گوشم باشه و حرفاشونو گوش کنم.

    خدا رو شاکرم که منو در این مسیر زیبا قرار داده و با چنین انسان دوست داشتنی و بزرگی که حقیقتا دستی از دستان خداونده آشنام کرده .

    ممنونم استاد و از همینجا به خودم و شما قول میدم و تعهد میکنم که شاگرد ممتاز مکتبتون بشم و راه و روشتونو ادامه بدم و از جنس خودمون رو تکثیر کنم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن هم برای خودم و هم برای دیگران ،کنم.

    حرف زیاد دارم برای گفتن ولی انشالله در کامنتهای بعدی.

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    اصغر رحیمی میراقایی گفته:
    مدت عضویت: 1922 روز

    با سلام و درود بر همگی من بار دومی هست که وارد این سفرنامه میشوم سری اول نتونستم به صورت مستمر ادامه بدم ولی اینبار تصمیم گرفتم که با اراده ای قوی سفرنامه را به صورت مستمر ادامه بدهم چقدر زیبا استاد فرمودند قبل از انجام کار باید باورهامون رو بسازیم مثال همون تیز کردن تبر قبل از بریدن درختان. تجربه ای که داشتم من حدودا یک سال با استاد عباس منش آشنا شدم حدود ده سال بود که یک کار نیمه تمام داشتم و میخاستم کنکور ارشد شرکت کنم و چون اصلا در خودم نمی‌دیدم و میگفتم از من گذشته و این حرفا اگر شروع هم میکردم بعد از یه مدتی ولش میکردم وقتی با استاد آشنا شدم و اولش باورهای مناسب رو ساختم برای خودم من تو کنکور ارشد رتبه 5رو کسب کردم و الان کلی خوشحالم و تازه فهمیدم که چجوری باید کار کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    پریا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1864 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیرم

    نمیدونم وقتی به تاریخ عضویتم توی سایت نگاه میکنم باید خوشحال باشد یا ناراحت .من بیشتر از یک ساله که توی سایت هستم اما با گوش دادن به نجواهای ذهنم و اینکه با فایلای رایگان تغییری حاصل نمیشه و مدام دنبال استادهای مختلف رفتن برای اینکه سریع نتیجه بگیرم , امروز میبینم که جایی بدتر از سال قبل هستم و الان که دارم فایلهای استاد رو گوش میدم میبینم که تمام اون افراد به ظاهر استاد تماما حرفای اقای عباس منش رو بدون ذره ای تغییر تکرار کردن و من فقط راه رو بیراهه رفتم بخاطر عجول بودن اما اینبار اومدم که جدی تغییر کنم و امیدوارم که راهمو درست اومدم.با ارزوی سلامتی و ثروت و سعادت برای همه و خودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سمیرا بیات گفته:
    مدت عضویت: 1853 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم مهربان سایت مریم جان.

    استاد عزیز من خیلی تو مدار شنیدن این حرفها بودم که عاق والدین اگه گریبان گیر کسی بشه .دیگه باید طرف خودشو بکشه چون زندگیش تمام شده است .پدرو مادری هم سراغ دارم که روی این عقیده هستن که اگه ما از بچه هامون راضی نباشیم اونها در دنیا و آخرت صاحب مال و مکنتی نمیشن و دلیل اینکه یکی از بچه هاشون اوضاع خوبی نداشت به دلیل نارضایتی اونها از اون بچه بود .

    البته الان که دارم از چند جهت این موضوع رو روی صحبتهای شما میفهمم و درک میکنم .میبینم که اون بچه خودش به خودش در حال ظلم کردن بود و در دست مواد اسیر بود. و این بهانه ای شده بود برای توقع اجابت نشده ی پدر و مادرش.

    البته دیدگاه های پدر و مادرش بسیار شرک آلود بود و اونها فکر میکردن که جای خداوند هستن و میتونن با این دعا بچشون رو بدبخت کنن

    تا بیاد و برای اونها گریه و زاری کنه و از اونها طلب بخشش کنه

    .

    به لطف خدا از چنگ موادی که اسیرش بود بیرون اومد .اما چون مثل من و شما این آگاهی رو نداشت که اونها نمیتونن تاثیری بر سرنوشت ش بزارن به همون دیدگاهش ادامه داد .اما به لطف خدا تا به امروز سالم بوده .وقتی من غرور این پدر و مادر رو میدیدم .گاهی فکر میکردم که خدا هستن .چون همیشه میگن که دعا و نفرین ما گیراست.

    البته شرایط الانشون نشون میده که باورهای غلط اونها براشون چه زندگی رو تدارک دیده.

    اما خب به هر حال من که آگاه شدم .میام و از این نکات درس میگیرم که سالهای بعد اینقدر روی خودم کار کرده باشم. که همچین توهمی نزنم .

    و به خودم ظلم نکنم .

    من این فکر رو که نمیتونم زندگی کسی رو بغیر از خودم نمیتونم تغییر بدم و اگه این موضوع رو همش با خودم تکرار کنم و بشه جزو باورهای من .من دیگه در سالهای آینده، آدمی نیستم که به خودم ظلم کنم و یا نا آگاهانه به کسی ظلم کنم.و این اثاث این زندگی هست .

    من در سالهای اول به مادر شوهرم نظر مساعدی نداشتم اما با آشنایی با این قانون و شما استاد عزیز این نظر سوء برگشت و من فرکانسی به ایشون و لطفهاش مهر ورزیدم و ایشون هم متقابلا با من صمیمی تر شد و وقتی نا خوش باشم. با احساسش به من زنگ میزنه و احوال منو می پرسه. گاهی میشه از روی صدای من حال منو میفهمه و من ایشون رو خیلی بیشتر از مادرم دوست دارم .چون خیلی از موضوعاتی رو که من نمی پسندم ایشون انجام نمیده و اصلا این اخلاقیات رو از قبل داشته اما چون الان من در این مدار وارد شدم. درک کردم .

    من عاشق خودم .خداوند و همه ی بندگان خوبش هستم .

    ممنونم ازتون استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1476 روز

    من هدایت شدم به دوره روز شمار تحول من با اینکه حدودا 30 روز در سایت ثبت نام کردم .

    روز اول رو آغاز کردم ، با اینکه قبلا هم این فایل رو گوش داده بودم اما دوباره گوش کردم بسیار لذت بردم

    واقعا دیدم رو به زندگی و قرآن تغییر داد و خیلی احساس بهتری بهم دست داد .

    واقعا حس عالی دارم که ابتدای راه هستم و حس کسی رو دارم که تازه وارد جاده شده و میخواد کلی از مسیر لذت ببره با کلی همسفر عالی و هم فرکانس . وجدی دارم که غیر قابل وصف هست .

    خداروشکر میکنم ک در اینجا هستم .

    خداروشکر میکنم که به این مسیر هدایت شدم

    13 شهریور 1400

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    ماهیار رستمی گفته:
    مدت عضویت: 2445 روز

    به نام خدا.

    روز اول سفرنامه

    الهی شکر که توی این مسیرم… الهی شکر که هدایت شدم… الهی شکر که هستم😊

    احساس گناه رو به امید خدا دور میکنم از زندگی با تغییر دیدگاه به مسائل…. با این مسئولیتی که میپذیرم که توی هر چیز قسمت مثبت رو آگاهانه ببینم و بشنوم و به خاطر اون خدای مهربون رو شکر کنم.

    با این نگاه که نمیتونم زندگی کسی رو عوض کنم چه به خوب و چه به بد.

    خیلی خوشحالم که رد پا میذارم و با یاری خدا چله رو ادامه میدم.

    الهی شکر….😎

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    آقا و خانم میم گفته:
    مدت عضویت: 1488 روز

    بنام خدا(:

    سلام به استاد عزیز و دوستان هم‌فرکانسی

    و اما نظر من در مورد بخش اول صحبت های استاد⬇️

    احساس میکنم که عذاب وجدان یک ابزاره، یک ابزار برای کنترل جامعه(حالا توسط هرکسی) و گاهی هم دلایلی دیگه داره.

    مثلا من از وقتی که فهمیدم دست راست و چپمو به من گفتن که نمک رو نریزی زمین حتی یه دونش(یه بلور نمک) و اگه بریزی اون دنیا باید با مژه های چشمت برشون داری و جمعشون کنی، گناه بزرگی داره و من وقتی پرسیدم چرا؟مگه نمک چیه؟ گفتند چون مهریه حضرت فاطمه بوده(یا حضرت خدیجه) دقیق یادم نیست. و این برام شد باور و موند توی ذهنم.

    و موضوع گذشت تا اینکه فکر کنم اول راهنمایی بودم، یه معلم تاریخ داشتیم چون حس کردم ممکنه این موضوع تاریخی باشه و میخواستم ازش مطمئن شم و خیالم راحت شه این موضوع رو پرسیدم از ایشون…

    ایشون هم بعد یکم خندیدن گفت: در گذشته چون نمک یک محصول ارزشمند بوده و ازش برای ضدعفونی کردن گوشت گوسفند و خشک کردن گوشت و… استفاده میکردن و حتی جنگ های بزرگی هم سر نمک بین کشور ها و قبیله ها درگرفته.

    بخاطر این استفاده ها از نمک بوده، و اون موقع برای اینکه قدر نمک رو بدونند یا ازش درست استفاده کنن یا…. هر منطقه و فرهنگ نوعی عذاب وجدان تعریف کرده براش که منطقه ما اینطوری گفتند که مهریه حضرت فاطمه بوده و باید مواظب باشی که نمک رو حیف نکنی و گناه بزرگیه و خدا خشمش میگیره.

    اونجا بود که فهمیدم واقعا بیشتر داستان هایی که برامون گفتن در حقیقت یه هدف دیگه داشتن که برا تاثیر گذاری بیشتر با مسائل مذهبی و قومی و… مخلوط کردن.

    دقیقا عین همون موضوعی که شما گفتید در بخش اول صحبتاتون، که در کشور مسلمان اگه یه کسی شراب بخوره خب عذاب وجدان میاد سراغش اما در کشور های غربی اصلا این نوشیدنی ها جزء اصلی مهمونی ها و جشن هاشونه.

    درپایان هم ممنونم که وقت گذاشتید🌹❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    ستایش شبانی گفته:
    مدت عضویت: 1834 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان امیدوارم که حالتون عالی باشه امروز برای اولین بار میخوام دیدگاهم رو بنویسم چون امروز روزشمار تحول زندگیم رو شروع کردم و بابت مسیری که خداوند مهربان روبرویم قرار داده هزاران بار شاکرم….

    سه سال پیش من عاشق شخصی شدم و فکر میکردم که میتونم کمکش کنم که به زندگیش تغییراتی بده و رشد کنه و همه اهمیت و تمرکزم روی زندگی و پیشرفت اون شخص بود اما خوب بخاطر باور های غلطی که به عشق داشتم نمیخواستم بپذیرم که من نمیتونم تا زمانی که اون نخواد……و بالاخره خداوند منو با نشونه هاش متوجه این موضوع کرد نشونه هایی مثل انرژی زیادی که از دست میدادم…عزت نفس و اعتماد به نفسی که از دست میدادم….اینکه اون ادم نمیخواست تغییر کنه و من خودم رو مقصر و مسول میدونستم…..حال بدم تاثیرات بدی که تو زندگیم نمودار میشد ووو اشتباهاتی که مرتکب میشدم و……

    در اخر متوجه شدم که اون شخص نه تنها نمیخواد بلکه اصلا هم مدار و هم فرکانس و هم جنس با من نیست و روز به روز نشونه های این موضوع قوی تر میشدو من یه روز به خودم اومدم و تصمیم گرفتم بعد از سه سال به رابطه عاشقانه ام پایان بدم و خیلییی خوب و منطقی وبا ایمان قوی بخداوند تونستم ازش عبور کنم …….امروز که این فایل رو دیدم به شدت یقین پیدا کردم به تصمیمم به اینکه من هدایت شده هستم و بخاطر صبوری هام نتیجه های خیلی خوبی گرفتم از این موضوعی که برای من یه روزی بزرگترین چالش زندگیم بود و اون یک مقدار احساس بدی هم که داشتم از بین رفت …سجده شکر بجا اوردم و اشک شوق ریختم از اینکه با تصمیمم زندگی خودم و اون شخص رو نه تنها نجات دادم بلکه باورهای خودمم هم قوی تر از قبل شد که من نه میتونم کسی رو تغییر بدم نه میتونم به کسی ظلم کنم……از اشتباهاتم درس گرفتم و خودم رو بخشیدم از خداوند طلب بخشش کردم که انقدر نسبت به خودم بی اهمیت بودم، رشد کردم و هر روز به درون خودم سفر میکنم تا بیشتر و بیشتر خودم رو بشناسم و عزت نفسم روز به روز بیشتر میشه و بیشتر به صلح درون با خودم میرسم و حال دلم خوبه ،تو مسیر پیشرفت قرار گرفتم و درحال خودسازی هستم الهی شکرررر الهی شکر الهی شکر

    هر روز به خودم میگم ستایش تو در حفاظ پرتو الهی هستی و هیچ چیز و هیچکس نمیتونه رو تو اثر بذاره همونطور که تو نمیتونی پس با خیال راحت از زندگیت لذت ببر و در مسیر خداوند حرکت کن.

    امیدوارم که حال دل همتون خوب باشه

    ممنونم از استاد عزیزم که بچه هاتون رو اگاه میکنید و من این اطمینان رو میدم به شما که کاملا درک کردم حرفاتون رو و حتی زندگی کردمش

    خداروشکر که من با شما و سایت خوبتون اشنا شدم و میدونم که قراره هر روز بیشتر از دیروز موفق شاد سلامت و سعادتمند باشم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    آرام گفته:
    مدت عضویت: 2346 روز

    سلام به همه دوستان هم فرکانسی

    امروز روز شمار تحول زندگی من رو شروع کردم… دوس دارم روز به روز پیشرفت رو در خودم حس کنم…

    اولین و مهمترین تمرین داشتن احساس خوب و هماهنگی با انرژی برتر هست… اهرم رنج و لذت رو برای داشتن احساس خوب می خوام انجام بدم.

    باور این قانون که ” من به هیچ عنوان توانایی تغییر و تخریب زندگی کسی رو ندارم و حتی نمی تونم به کسی کمککنم تا زمانی خودش نخواد” رو می خوام در خودم تقویت کنم.

    توی ذهنم این حرف استاد رو داشته باشم که ” بزرگترین گناه ذکر شده در قرآن شرک به خداوند هست” و اگاهانه بتونم فکر و ذهنم رو کنترل کنم، مخصوصا زمانی که در شرایط نا دلخواه هستم و نتیجه نمی گیرم از کارام.

    کند و کاو کنم توی درون خودم و گذشته خودم و فرهنگی که باهاش بزرگ شدم تا ریشه اون وجدانی که برام تعریف شده رو پیدا کنم… بتونم اون احساس بدی که بهش می گن عذاب وجدان ریشه یابی کنم و روش کار کنم تا از وجودم پاک بشه…

    من با این جریان همراه شدم و متعهدانه پیش می رم…

    خدا رو شکر که اینجام :)

    ممنون از این انرژی مثبت و این موج زیبا برای تحول زندگیمون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: