«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 359
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام رب غفور رحیم
سلام استاد عزیزم
و سلام به همه عزیزانم در خانواده ی دوست داشتنیم
در آغاز سفر اولم با شما اولین تلنگر به من این جمله بود:
اصل و اساس خوشبختی توحید است
و خواسته ای که مدتیست هدفم شده
و هدایتی که می خواهم راه و روش زندگیم برپایه توحید باشد در همه کارهایم ، در همه رفتارهایم
حالا اینجا هستم
باز هم در دل تضادی دیگر
که سلول های بدنم از اینکه مجبورشان میکنم حالشان را خوب نگه دارند درد می کنند ، اما من هربار که میریزم خوشحالم که حداقل این پیشرفت را داشته ام که دوباره خودم را علی رغم همه چیز جمع کنم و امید و ایمان و صبر با احساس خوب را داشته باشم
برای رسیدن به این توحید ، داشتن و ساختن عزت نفس لازمه است
و اولین قدم برای ساختن عزت نفس
ساختن باور احساس لیاقت و خودارزشیست.
مهمترین نکته ای که با آگاهی الانم گرفتم اینه
دقت کنم به تمام احساس گناه هایی که در دلم دارم
به تمام عذاب وجدان ها
و یک سوال
این ها از کجا آمده؟ این قوانین را چه کسی گذاشته؟
به نظرم پاسخ این سوال ها راهگشای برچیدن کلی عذاب وجدان بی پایه و اساس است
و حالا
این باورهای قدرتمندکننده که باید با خودم تکرارشان کنم حتی اگر ذهن نجواگر نخواهد به این راحتی ها بپذیردشان
اول اینکه
باور کنم من به هیچ عنوان قدرت تغییر و از بین بردن زندگی کسی یا چیزی را ندارم و اگر اقدامی در این راستا انجام دهم هم فقط به خودم ستم کردم و لاغیر
دوم اینکه
رب غفور رحیم عاشق من است و به تمام درون من آگاه است. و او بسیار توبه پذیر است
سوم اینکه
من اگر با خداوند با انرژی منبع هماهنگ باشم اصلا راه به خطا نمی روم و ناگزیر رفتارهایم و زندگیم همه درست خواهد بود
پس تا می توانم باید هماهنگی بیشتری ایجاد کنم
چهارم اینکه
استفاده از تجربیات و اشتباهات باعث بزرگتر شدن و پیشرفت من می شوند. برای درسی که گرفته ام که خودم را تشویق می کنم و رو به جلو گام برمی دارم
یادت باشد آفرین
کسانی موفق می شوند که تمرین انجام می دهند تا ساختار فکریشان عوض شود و در نتیجه باورهایشان تغییر کند و در نهایت رفتارشان عوض شود.
و این اولین برگ سفرنامه من
سلام استاد عزیزم
من امروز تصمیم گرفتم که فصل اول روزشمار شروع کنم و برای هرجلسه حتما کامنت بزارم
استاد جان واقعا درست می فرمایید کسی که احساس گناه داره عزت نفس نداره و این دو اصلا نمیتونن کنار هم باشن من خیلی اوقات این احساس گناه رو یادم میره و در مقابل زندگی اطرافیانم خودم مسوول میدونستم که بهشون کمک کنم توی زندگیشون دخالت کنم و حس کنم من باید بهش کمک کنم زندگیش خوب شه و اگر این کارو نمی کردم همش یه احساس گناه خیلی بدی در من به وجود می آمد یا در مورد موضوع روابط احساس گناه داشتم که من نباید با کسی رابطه احساسی داشته باشم و این رو یک گناه خیلی بزرگی توی ذهنم میدونستم ولی خداروشکر با دیدن رابطه شما و خانم شایسته و مطالب دوره هاتون تا حد خیلی زیادی پیشرفت کردم و این احساس گناه رو در خیلی از موارد ندارم و احساس آرامش جایگزینش شده .
استاد جان من از این فایل دوباره مطمین شدم که اگر حالم بد باشه اتفاقات بد شروع میکنن به افتادن و باید توی روز صدها بار به خودم یاد آوری کنم که میثم حالت خوب کن حال خوب مساوی اتفاقت خوبه چون استاد با اینکه تو فایل های دیگه این موضوع گفتین ولی من فراموش کردم و باید همیشه به خودم یاد آوری کنم که حال خوب مساوی اتفاقات خوبه
استاد جان توی این فایل متوجه شدم که من نمیتونم زندگی کسی رو تغییر بدم من فقط توانایی تغییر زندگی خودم دارم
استاد من متوجه شدم که کسی نمیتونه به کسی توی این دنیا آسیب بزنه مگه اون شخص باور داشته باشه دیگران میتونن بهش آسیب بزنن و کسی که فکر میکنه به کسی میتونه اسیب بزنه در واقع به خودش آسیب میزنه این جمله شما همیشه توی ذهنمه که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
استاد خیلی ازتون ممنونم که با مثال های منطقی ذهن رو قانع میکنید که این مطالب رو خیلی راحت و بدیهی قبول کنه .
ممنونم ازتون استاد جان عاشقتونم خدانگهدار
سلام استاد و سلام مریم بانو و سلام تمام اعضای خانواده من
چقدر خوبه قسمت اول سفر نامه با رفع احساس گناه شروع میشه خداروشکر واسه این حجم از آگاهی
تجربه شخصی من از این مسئله برمیگرده به بعد از دیدن اولین بار این فایل و شنیدن آگاهی هاش شاید چندباری دیدم چون همش دنبال چیزای جدید بودم و تو بعضی قسمت از دانلود ها تکرار میشد که به همون اندازه که تا امروز به اون آگاهی ها عمل کردم تاثیراتش تو زندگیم پدیدار شد بجرات میگم خیلی از چیزایی که بنظرم گناه بود و بخاطر ترس ازش و مثال اب که از سر گذشت و من که دیگه راهی برا برگشت ندارم و این چیزا باعث تشدید اون گناه ریز و درشت میشد که دیگه الان یه مدت احساس میکنم خیلی خیلی نسبت به قبل آسون گیر ترشدم و جالب اون رفتاری رو که منجرب به رسیدن اون حس بود رو ندارم خیلی راحت تر گذشت میکنم و میگذرم از مساعل کمتر اون عمل هارو انجام میدم یا مثل سیگار مشروب کلا از زندگیم حذف کردم انشاالله به امید از خدا تو این سفرنامه تلاش میکنم تمرکزی کلی از باورهای مخربم رو اصلاح کنم ترمز هارو ول کنم و با اراده بیشتر و متهد تر دست به تغییر بزنم تا وقتی به اخر این سفرنامه رسیدم یک مصطفی جدید و خالق بادنیایی از نتایج و اتفاقات خوب بسازم و ازین به بعد برای هرقسمت یک ردپا میزارم تا مسیر تکاملم مشخص تر باشه و بدونم از کجا بکجا رسیدم و شاید تجربیاتم کمکی بکنه به عزیزانی که کلی از آگاهی های ناب وجودم رو از کامنت هاشون یاد گرفتم و باعث شده مسیر تکاملم زیباتر جذاب تر و باور پذیر تر پیش بره
امیدوارم هرجا هستین در پناه الله یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند باشید
به امید دیدن تک تکتون تویه پرادایس
به نام رب هر دو جهان
امروز روز اول سفرنامم هستش …
این فایلو بارها و بارها گوش داده بودم و اعتراف میکنم که همیشه ریشه های ارامشو توی وجودم گسترانیده این حرفای استاد و تکرار کردنشون با خودم …
چقد ارامشبخشه وقتی خدا میفرماید :
صد در صد ما انهارو با جان و مال و از دست دادن عزیزانشان میازماییم و بشارت بده به صابرین … همان کسایی که وقتی مصیبتی بهشون وارد میشه میگن ما از خداییمو به سمت خدا میرویم
اقا این مهر خداست پای کتابش …
دیگه ازین واضح تر ؟!؟! 🤔
اول اینکه صد در صد ما ازموده میشویم
دوم اینکه خدا بشارت میده به اونایی که صبر دارن به قول استاد تحمل نمیکنن اینا صبر دارن . ارومن . با خودشون توی صلحن . همیشه به همه چیز مسلط هستن و لبخند به لب دارن
و خوش بحال ماهایی که این اگاهی هارو درک کردیم و هر لحظه هم داره بهتر میشه …
سوم اینکه ما از خدایی و بسوی خودش میرویم …
اثن این جمله اخرش دیگه ترکوند منو 🥰🤪 . دیگه تیر اخرشو زد 🤩
بخدا که همین دیشب با یکی از دوستام که هم خانواده اییه خودمونه ( عباسمنشیه ) داشتیم در مورد این ایه حرف میزدیم و الان من دوباره بهش هدایت شدم … چرا ؟!
چون بهش توجه کردم
به همین راحتی 😍
حالا در مورد عذاب وجدان میخام بگم خدمتتون …
شاید این چیزی که میگم خیلی واستون قابل هضم نباشه . من پدرم سی ساله که معلم ادبیات مقطع دبیرستان هستش و چن وقت پیش که داشتیم حرف میزدیم یهو داستان منصور حلاج رو کشید جلو ( اینم بگم من کردم و قاعدتا همه انتظار دارن که سنی باشم ولی نه سنیم نه شیعه … نه یهودی و نه مسلمان و مسیح ) و هرچی بیشتر میگذره بیشتر به این داستان پی میبرم که – انا الحق – یعنی من حق هستم یعنی من خدا هستم اعتقادی که بخاطرش منصور حلاج رو نزدیک ۱۰۰۰ هزار سال پیش اعدام کردند اون ادم هم مثل مولانا و عباسمنش و خیلیای دیگه جهان و همه بازیاشو درست درک کرده بود ولی مردم زمانه ش نمیفهمیدن و اینو مصداق بارز کفر گویی و شرک میپنداشتن در حالی که اون فرهنگ اشتباه بود و ما الان اینو میدونیم
یا مثل گالیله که اعدامش کردند بخاطر فرهنگ اشتباهشون که هرچی میگفت زمین گرده اینا باور نمیکردن
و هزاران داستان دیگه که نشون میده بشر همیشه در مرز اگاهیو نا اگاهی قرار داره و الان که ما اینارو میدونیم پس چرا درست ازش استفاده نکنیم ؟؟؟
فرهنگ ما متاسفانه حاصل گفته های چار تا ادم بیسواد و عامه بین هستش که کورکورانه و متعصبانه از گفته هاشون دفاع میکنن پس ما نباید این زندگیی که میتونیم ازش لذت ببریمو بخاطر ورودی های ذهنی اشتباهمون تبدیل به کابوس کنیم واسه خودمون …
باور کنید که اینقددددددددددد لذت ها هستن که هنوز تجربه شون نکردیم که اگه از همین الان شروع کنیم تا اخر عمرمون بازم یک هزارمشو تجربه نکردیم پس بچسپیم به زندگی خودمون به لذت هامون به عشق بازی با خدامون به عشق بازی با خدایی که همه جا و همه چیزو در بر گرفته …
شکرت ای شمس من و خدای من
امیدوارم همیشه پر رزق و خوشحال و ارام باشیم چون دنیا میخواد به کاممون باشه … پس مام اغوشمونو باز میکنیم تا این لذت هارو با کمال میل پذیرا باشیم
🌹🙏🏼
بسم الله رحمان رحیم
قسمت اول از شروع تغییر شخصیتم.
من نه در جهت خیر و نه درجهت شر نمیتونم ب کسی کمک کنم
من فقط میتونم زندگی خودمو تغییر بدم فقط و فقط
هر ستمی ک ب من ب بشه ب واسطه خودمه.
این یک توهمه ک کسی دیگه میتونه ب من ضربه بزنه
سوال؛
چطور میتونم احساس گناه و عذاب وجدان رو از خودم دور کنم؟
من هیچ قدرتی برای تغییر زندگی دیگران ندارم.من فقط کاری ک نسبت ب اون احساس خوبی دارم احساس میکنم درمسیر خداوندِ انجام بدم .
خدواند بسیار توابه ومنتظر مجازاته من نیست.خداوند ب درون من آکاهه.من قسمتی از خداوندم.من خدارو عاشق خودم میدونم.خداوند بنده هاشو ددست داره.
نباید برای اشتباهم خودمو سرزنش کنم ولی باید تصمیم بگیرم از اشتباهم درس بگیرم و اونو تبدیل ب یک اهرم قدرت مند درجهت پیشرفتم استفاده کنم .اگر من احساس گناه رو در درون خودم پرورش بدم باعث میشم اون خطا بیشتر و بیشتر بشه.
مکانیزمی ک میشه در این مواقع استفاده کرد اهرم رنج ولذته. باید ب خودم بگم اگر من احساس گناه داشته باشم اتفاقاته بدتری رو تجربه میکنم باید برام محرز باشه ک اگر در احساس گناه باشم اگر نتونم خودمو بادیدگاه بهتر و قشنگتر ن باعوامل بیرونی مثل مشروب و سیگار و…کنترل کنم از درو دیوار برام بلا میباره .ن ب این خاطر ک خدا میخواد منو عذاب بده .بلکه سیستم ب این طریقه ک احساس خوب اتفاق خوب احساس ید اتفاق بد.
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و مریم جان.
بسیار خرسندم که منم در این مسیر در کنار شما دوستان عزیز برای تحقق و هویت بخشیدن به خودم و تعقیر کردن افکار و باور هایم هستم.
من با خودم عهدی بستم که این مسیر را با قدرت و با عزمی راسخ به جلو حرکت کنم.خدایا کمکم کن.
میدون که موفق خواه شد .
دوستان بزرگترین درسی که از روز اول گرفتم این بود که؛
۱-وابستگی به هر کس و به هر چیزی شرک هست. و خداوند هیچ شرکی به خود را نمی پذیرد و نمی بخشد. چیزی که پن نمیدونستم و با وابسته شدن به دیگران واقعا داشتم شرک میورزیدم.جالبه این و بگم که مدتی بود که همش ناراحت بودم که چرا در رابطه ای که بودم طرف منو تنها گذاشته.
اما وقتی این فایل رو شنیدم که استاد گفت خداوند تمام گناهان را میبخشد به جز شرک به خودش را برای من مثل آب روی آتش بود.
۲-من به هیچ وجه نمیتونم دیگران را چه به خوبی و چه به بدی تعقیر دهم.
کاری کا همش احساس میکردم من حضرت علی هستم و وظیفه دارم و بدنیا امدم تا دیگران را به راه راست هدایت کنم.
راهی که خودم کلا اشتباه میرفتم و احساس میکردم درسته و دوست داشتم همه رو به این راه ارشاد کنم.
و تازه وقتی به حرفم گوش نمیکردن چقدر ناراحت میشدم و چقدر رنجش بین مون ایجاد میشد.
خخخ چقدر جالب بود بچه ها.
اینکه من فقط میتونم خودم رو تعقیر دهم.
اینکه دوربین هام و از روی دیگران بردارم و فقط روی خودم زوم کنم.
فقط به روی نکات ثبت خودم توجه کنم.
این دیدگاه امروز من بود.
عاشقانه بهترین ها رو واستون ارزومندم
سلام وقت بخیر تو بحث صحبت های استاد خود ارزشی بود
و کسی که عزت نفس داره ارزش خودشو میدونه
حالا برای بالا بردن عزت نفس
باید بیایم ببینیم افرادی که عزت نفس پایین دارن چه خصوصیاتی دارن و ما برعکسشو انجام بدیم
یعنی ناخواسته ها رو پیدا کنیم بعد متوجه میشیم چه خواسته های داریم
که شامل
تایید حرف مردم
توهین به خود
دوست نداشتن خود
قدرت نداشتن
ناتوانی در هر کاری
کوچک کردن خودشون
تحقیر کردن خود
باور نداشتن به پتانسیلهاشون
حرف مردم
از تنها بودن میترسن
خودم به شخصه توانایی هام و قدرتم ایمان نداشتم
کاری انجام میدادم خوب بود منتظر تایید کسی بودم و وقتی تایید میکرد فکر‌میکردم داره مسخره میکنه
و اینکه میمدم مثلا یه توهماتی حرف میزدم که مثلا بگن وای چه پسر خوبی یا اینکه وای دلمون سوخت براش
باسلام!خدمت استاد عزیزم سپاسگزارم بابت فایلای زیباتون که هر چه جلو پیش میرم،بجاهای که خداوند میخواد هدایت میشم…
دقیقا از بچگی یسری صحبتها که منسع اون از بزرگترامون بهمون خوردن..همین باعث میشد ما با این افکارا بزرگ بشیم و از خیلی چیزها عقب بمونیم…..من همیشه برام سوال بود ولی قران که میخوندم آیه اول قران خدایا ما را براه مستقیم هدایت کن تو ذهنم همیشه بود…میگفتم خدا مرا براه راست هدایت کن…که واقعا معجزشو دیدم…خیلی سپاسگزارم بابت این فایلا!…..
دقیقا همیشه نسبت به یه موضوعی که احساس بد داشتم ولی از این قانون نمیدونستم همین باعث میشد تا من ضربه بزرگی بخورم…چون اون احساس بد که از قلبم میومد رو انجام میدادم…
و الان وقتی قلبم نسبت به یه موضوع احساس خوب یا بد بوجود میاد زود میفهم…و نسبت بهش واکنش انجام میدم…
خدایا صد هزار مرتبه شکرت…
من برای مسائلی که تو فایل میگفتین دقیقا حرفای دل منو میزدین…همین افکار باعث میشد من خدای خودمو با همون دید میدیدم…..میگفتم الان خدا بدترین بلا رو بسرم میاره…که الان این صحبت بین 99/صدوم در صد ادمها میگنش…که امتحان خدا سخته…فکر نمیکنن بهش که تمام مشکلات زندگی رو ما خودمون بسر خودمون میاریم….خدایا شکرت بابت قانکن تغییر ناپذیرت…
حالا درک کردم که اون موقع حتی چند ماه پیش…احساس بد داشته باشم اتفاقات بد بیشتر وارد زندگیم میشه…من باید از این گناه که روح انسان رو تخریب میکنه دور باشم….تا اخساس خوب پیدا کنم تا روحم به خوشبختی برسه و قلبم آرام بگیره….
قبلا یسری مسئله تو زندگیم پیش اومد و قلبم بهم میگفت چون از قانون نمیدونستم بدترین ضربه رو بهم زد…الان دیگه اون اشتباهات رو انجام نمیدم…و توکلم به خدای عزیزم هست…من اینقدر فایل شما رو گوش میدم که این ثروت بزرگ وارد روح و جسمم بشه…ممنونتونم استاد عزیزم….
و ما همیشه بدنبال فکرهای جرت دوربرامون بودیم و چقدر روحمونو خراب میکردیم همه این عاملها برمیگرده به خودشناسی و خداشناسی…موقعه ایی که خسته میشدم میگفتم خدا مرا براه راست هدایت کن…من خیلی نیازت دارم میدونمم کارم اشتباهه ولی راهمو نمیدونستم باید از کجا برم….
پس من از این فایل درس میگیرم…
احساس خوب….اتفاقات خوب
مدار درست که بریم هدایت میشویم …و هیچ وقت اشتباه نمیکنیم…و کارمونو به صحیح ترین روش انجام میدیم…و رضایت قلبمو با خدامون رو درک میکنیم…
من از این طریق اوشب سرماخوردگی خودمو خوب کردم…روحم بزرگ شده…بقول استاد هیچ چیز 100نیست یه لحظه هم مشرک میشیم ولی سعی میکنم از خودم دورش کنم..همون احساس خوب رو انجام بدم…
بازم سپاسگزاری میکنم از استاد عزیزم و خداوندی مهربانی که منو به اینراه هدایت کرد…چقدر استاد حرکت بزرگی در دنیا انجام دادی تا افرادایی که میخان تغییر کنن ..به هدفشون برسن….
من همیشه خداوند رو در آسمان میدیم الان احساس میکنم کنارم هست و احساس شادمانی میکنم…ممنونم😍😍😍😍😍
سلام خدمت استاد عزیز
و دوستان گرامی
خیلی خوشحالم از اینکه این سفر را با شما شروع کردم
تجربه ای که در خصوص این فایل داشتم رو خدمتتون عرض میکنم
من زمانی که حدودا ۱۱ ، ۱۲ ساله بودم ، انگار که این موضوعات رو میدونستم
وقتی به اون روز ها فکر میکنم میبینم ک من واقعا چقدر هماهنگ بودم با خداوند و همین هماهنگی من و عمل ب قوانین بود ک من ناخوداگاه به بهترین نتایج و موفقیت ها میرسیدم و حالا ک این مطالب رو میبینم ، میفهمم دلیل انها چیزی نبود جز هماهنگی ام و عمل به قوانین هرچند به صورت ناخوداگاه ( اون زمان و در عالم کودکی ام فکر میکردم که شاید پیش خدا پارتی دارم یا حتما خدا خیلی مرا دوست دارد که اینقدر راحت و بدون اینکه من کار خاصی انجام بدم همیشه بهترین چیزها را برای من رقم میزند و هرانچه که را بخواهم به من میدهد)
من در ان زمان تا جایی ک یادم میاد هیچوقت احساس گناه نداشتم حتی اگر اشتباهی مرتکب میشدم یا مثلا اگر نمیتونستم که به هدفی ک اون موقع داشتم برسم ، خود را سرزنش نمیکردم با اینکه ناراحت میشدم مسلما ولی هیچگاه خودم را به خاطر اینکه در کارم موفق نشدم خیلی سرزنش نمیکردم و حالا میفهمم که همین موضوع باعث شده بود که من همواره خودم را لایق بهترین ها و هر انچه که میخواهم بدانم به قول استاد من فقط میدونستم که من لایق داشتن هر انچه که میخواهم و حتی بهتر از انها هستم بدون هیچچچ دلیلی _
اما بعد از گذشت زمان و تحت تاثیر جامعه ، دوستان ، مدرسه و شکست های غیرمنتظره باعث شد که احساس لیاقت و اعتماد به نفس من به شدت اسیب ببیند ، و فکر میکنم یکی از مهمترین دلایل عدم رسیدن به خواسته هایم همین مورد است
امروز با اگاهی از این موضوع تصمیم گرفتم تلاش کنم برای به دست اوردن و تقویت احساس لیاقت و عزت نفس اسیب دیده ام.
خوشحالم که در کنار شما دوستان همراه و شما استاد عزیزم این سفر را شروع کرده و تا پایان ادامه خواهم داد .
روز خوش
سلام وقت بخیر
من مدتهاست که فایل های استادو گوش میدم و همون موقع حالم خوب میشه ولی هیچوقت ادامه دار نیست و همش وقفه پیش میاد، از بین کامنتها به فایل های روز شمار رسیدم، در مدتی که این فایلو گوش دادم واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم چون من بی نهایت احساس گناه در هرزمینه ایی میکنم و خیلی استرس و ترس از آینده همش میاد سراغم خیلی این فایل به من کمک کرد با نت هایی که برداشتم و همچنین تصمیم دارم هرروز گوش کنم ادامه بدم و تکرار کنم چون تنها با یکبار به هیچ نتیجه ایی نمیرسم، به قول استاد عزیز نداشتن احساس گناه باعث اعتماد به نفس میشه و به نظر من اگر اعتماد به نفس باشه رسیدن به همه چیز امکان پذیره، به امید روز های عالی و پراز آرامش